تحلیل فضاهای «وهم، خیال و انزوا» در عرفان و بازتاب آنها بر روح عارف
الموضوعات : Abstract Articlesندا بصاری 1 , عزیز حجاجی کهجوق 2 , آرش مشفقی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایران.
الکلمات المفتاحية: خیال, عارف, انزوا, کلید واژهها: عرفان, وهم, بازتاب روحی,
ملخص المقالة :
چکیدهدر عرفان اسلامی، به فضای مثالی که در حقیقت فضایی بین روح و مادّه است؛ فضای میانی و یا فضای خیالی می گویند که در اصل مظهر ضرورت پذیری تجلّیّات غیبی بر عارف و محلّ تجمیع اضداد به صورت طرح های صوری است. شریعت اسلام، عالم برزخ را به عالم خیال تعبیر می کند. عالم خیال هیچ رابطه ای با قوّة تخیّل آدمی ندارد و در جایگاهی فراتر از عقل قرار گرفته است. وهم یا به تعبیری خیال واهی، اغلب با رؤیا می آمیزد و چه بسا هراس ها را برای عارف در فضاهای عرفانی برمی انگیزد. محصور شدن عارف در فضای انزوا و عزلت، تصویری است از دیالکتیک درون و برون او در رویارویی و بازنگری نفس و روح متحیّر خویش. این پژوهش داده های خود را از طریق مطالعة منابع کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی، تحلیل کرده است. در هدف غایی این جستار، تحلیل تا جایی پیش می رود تا ثابت کند که خیال مرز بین توهّم و واقعیّت است. رؤیاها، عارف متوهّم را در بر می گیرد و بازتاب این صور معلّقه و موهوم در فضای انزوا که از طریق عالم خیال در روح و ذهن عارف نقش می بندد؛ می تواند معیار خلق آثار عرفانی باشد.
