بررسی منظومة فلک نازنامة تسکین شیرازی براساس نظریّۀ سفر قهرمان جوزف کمبل
الموضوعات :
فصلنامه بهارستان سخن
محمد رنجبر کهخائی
1
,
فائزه عرب یوسف آبادی
2
,
محمد میر
3
1 - فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه زابل
2 - دانشیار/ دانشگاه زابل
3 - دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه زابل،
تاريخ الإرسال : 28 الجمعة , محرم, 1444
تاريخ التأكيد : 18 الأربعاء , جمادى الثانية, 1444
تاريخ الإصدار : 02 الإثنين , ذو القعدة, 1444
الکلمات المفتاحية:
جوزف کمبل,
تسکین شیرازی,
فلکنازنامه,
نظریّة سفر قهرمان,
ملخص المقالة :
فلک نازنامه، منظومهای روایی است از تسکین شیرازی که عنصر سفر قهرمان و طی مراحل آن از عناصر مرکزی پیرنگ داستانی این منظومه است. هدف در پژوهش حاضر بررسی میزان تطابق ساختار منظومه فلک نازنامه با الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل است. بر این اساس با روش توصیفی و تحلیلی ساختار روایی منظومه فلک نازنامه بررسی شد. نتایج اوّلیه حاکی از آن است که در این حماسۀ عاشقانه و عارفانه هر سه مرحلة نظریة کمبل؛ یعنی جدایی، تشرف و بازگشت با اغلب زیر مجموعه هایش دیده می شود؛ به این ترتیب که در داستان فلک نازنامه، دعوت به آغاز سفر با ندای درونی عشق در قهرمان شکل میگیرد. در مرحلة جدایی نخستین حرکت قهرمان اصلی داستان، رفتن به جانب معشوقه اش آفتاب است. او در این سفر با پیری جهان دیده آشنا میشود و از طریق او به راه حل مشکلات مسیرش رهنمون میشود. فلک ناز پس از طی مرحلة جدایی در مرحلة تشرف وارد جادة آزمون ها می شود و در تمام آزمون ها پیروز از معرکه بیرون میآید و ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی و رسیدن به کلیّة اهداف سفر قهرمانی خویش، از نوعی خودشناسی و کمال معنوی نیز برخوردار می شود و در انتهای مرحلة بازگشت به مقام زندگی آزاد در نظریة کمبل نایل میآید.
المصادر:
فهرست منابع و مآخذ
الیاده، میرچا، (1397)، اسطوره، رویا، راز، ترجمة مهدیة چراغیان، چ1، تهران: کتاب پارسه.
_______، (1394)، آیینها و نمادهای تشرّف، ترجمه مانی صالحی علاّمه، تهران: نیلوفر.
انجوی شیرازی، سیّد ابوالقاسم؛ ظریفیان، محمود، (1371)، گذری و نظری در فرهنگ مردم، تهران: اسپرک.
تسکین شیرازی، یعقوب بن مسعود، (1382)، فلک نازنامه، به کوشش علی آل داود، تهران: توس.
حسنزاده، علیرضا، (1381)، افسانة زندگان، بیست و سه گفتار در بررسی مردمشناختی قصّههای عامیانة ایران، ج 1، تهران: بقعه.
حلیفی، شعیب، (2002م)، الرحلة فی الأدب العربی: التجنیس، آلیات الکتابة، خطاب المتخیّل، ط1، المغرب: الدار البیضاء.
شوالیه، ژان؛ گربران، آلن، (1385)، فرهنگ نمادها، ترجمه سودابه فضایلی، تهران: جیحون.
صادقیمنش، علی؛ علوی مقدّم، مهیار، ( 1399)، «تحلیل اسطورهشناختی – تطبیقی نماد غار و بررسی نمودهای آن در شعر منوچهری آتشی با تکیه بر دیدگاههای میرچا الیاده»، فصلنامة علمی ادبیّات عرفانی و اسطورهشناختی، سال 16، شماره 60، صص: 141-172.
غلوم، ابراهیم عبدالله، (1992م)، «التوظیف الأسطوری فی تجربة القصة القصیرة فی الإمارات العربیة المتحدة». القاهرة: الفصول، المجلّد11، العدد2، صص: 264-277.
فوغلر، کریستوفر، (2012م)، دلیل السیناریست، ط1، دمشق: وزارة الثقافة.
القنطار، کمال، (2014م)، رحلة فی اللانهایة، ط1، دمشق: الهیئة العامة السوریة للکتاب.
نادری، افشین، (1383)، نمونههایی از قصّههای مردم ایران، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
نامور مطلق، بهمن، (1392)، درآمدی بر اسطورهشناسی، تهران: سخن.
یاوری، حسین؛ مسیحا، مریم، (1388)، فرهنگ عامّه، تهران: آذر.
یونگ، کارل گوستاو، (1371)، خاطرات، رویاها، اندیشه، ترجمه: فرامرزی، پروین، چ1، مشهد: آستان قدس رضوی.
____________ ، (1368)، چهار صورت مثالی، ترجمة پروین فرامرزی، مشهد: آستان قدس رضوی.
Bolen, J. S,1989), Goddesses in Everywoman: A New Psychology of Women, New York: Harper Perennial.
Campbell, Joseph (1949). The Hero with a Thousand Faces. Princeton: Princeton University Press.
Indick,W. (2004). »Classical Heroes in Modern Movies: Mythological Patterns of the Superhero«. Boston: Journal of Media Psychology,Vol. 9, No.3. Pp 1-14.