تحلیل کهنالگوی سفر قهرمان در داستان خسرو و شیرین نظامی
الموضوعات : فصلنامه بهارستان سخنراحله عبداله زاده 1 , محمد ریحانی 2
1 - گروه زبان و ادبیّات فارسی واحد شیروان، دانشگاه آزاد اسلامی، شیروان ، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیّات فارسی واحد شیروان، دانشگاه آزاد اسلامی، شیروان ، ایران.
الکلمات المفتاحية: قهرمان, خسرو و شیرین, نظامی, سفر, کلید واژهها: کهنالگو,
ملخص المقالة :
چکیده کمپبل، اسطوره شناس مشهور آمریکایی، سیر و سفر درونی انسان را در قالب قهرمانان اسطوره ای پی می گیرد و با بررسی قصّه ها و افسانه های جهان، نشان می دهد که چگونه این کهن الگو در هر زمان و مکان، خود را در قالبی نو تکرار می کند تا انسان را به سفر درونی و شناخت خویشتن رهنمون شود. او سفرِ قهرمانان اساطیری را بر طبقِ الگویی واحد، متشکّل از سه بخشِ عزیمت، تشرّف و بازگشت می داند. این نوشتار برآن است تا نشان دهد که داستان خسرو و شیرین، گرچه داستانی تاریخی است، اما از این مراحل سه گانه و برخی مراحلِ خردتر که کمپبل برای سفر قهرمانانِ اساطیری قایل شده است، پیروی می کند. انوشیروان در خواب، وصلتِ با شیرین، رسیدن به شبدیز، تخت و نواسازی را به قهرمان وعده می دهد و شاپور، آن ها را بر روی زمین سراغ می دهد. خسرو به تشویقِ پیک، برای دیدار با شیرین، که نمادی از آنیمایِ درون ِقهرمان می تواند باشد، از ایران عزیمت می کند و در مسیرِ تشرّف، با گذار از صفاتِ منفیِ سایه، سرانجام در ایران، با ناخودآگاهِ خویش به وصلت می رسد. در پایان داستان، عشق ورزی شیرویه به شیرین، مانع از بازگشتِ قهرمان به جامعة بشری و ایجادِ تحوّل میشود. در نتیجه، قهرمان ناگزیر از گوشه نشینی در آتشکده، یعنی اقامت در سرزمین خدابانوست و بازگشت او به جامعه ممکن نمی شود. کهن الگوهای خواب، سایه، پیر دانا، زن وسوسه گر، یاری رسانِ غیبی و پیک و نمادهایی همچون، اسب، گوشواره، ساحر، شیر، کوه، سنگ و ... که به تقویت کهن الگوی سفرِ قهرمان پرداخته اند، در این نوشتار رمزگشایی شده اند.
فهرست منابع و مآخذ
_||_