بنیادهای فقهی مناسبات جامعه مدنی و مردم سالاری دینی
الموضوعات : فصلنامه مطالعات میان رشته ای فقهمحبوبه رضایی ناندلی 1 , هادی کوشکی 2
1 - استادیار، گروه حقوق، واحد پردیس، دانشگاه آزاد اسلامی، پردیس، ایران. (نویسنده مسئول): mahboobeh.rezaei@gmail.com
2 - دانش آموخته کارشناسی ارشد فقه سیاسی، دانشکده الهیات، دانشگاه قم. hadikoshki69@gmail.com
الکلمات المفتاحية: فقه, مردمسالاری دینی, جامعهی مدنی,
ملخص المقالة :
انسان موجودی مدنی بالطبع است و این ذات انکارناپذیر آدمیزادان اگر بر پایه ای مناسب به تدبیر در آید اسباب خیر همگانی را فراهم خواهد ساخت. برای چگونه زیستن در کنار یکدیگر به طراحی الگو نیاز است و از بارزترین الگوهای زیست جمعی که از دیرباز در جوامع غربی مطرح بوده ،جامعهی مدنی است. جامعهی مدنی براساس جهانبینی صاحبان این اندیشه دارای مؤلفهها، ساختارها، اهداف و چالشهایی میباشد که موجب میشود مقوله حکمرانی انسان محور همواره در صدر مطالعات انسان و جامعهشناسی قرار گیرد. بومی سازی جامعه مدنی در ساحت اجتماعی و سیاسی کشورهای مختلف مورد تجربه واقع شده است از طرفی براساس جهانبینی اسلامی مردم سالاری دینی به عنوان الگوی مترقی حیات اجتماعی مورد توصیه قرار گرفته است. طبعا ایده رقیب اسلامی بر پایه تلفیق جاکمیت اراده شهروندان با ملاحظات بنیادین اسلامی ایجاد می گردد. یکی از اصلی ترین آبشخورهای ملاحظات اخیر را بدون تردید می بایست در فقه اسلامی جستجو کرد. بخش قابل توجهی از دستورات فقهی می تواند زندگی جمعی انسان ها را متاثر سازد با این همه مراد نگارنده در این بررسی تطبیقی، پرداختن به توصیه هایی است که مردم سالاری دینی بر آن بنا شده است و در این مجال بررسی الگوهای رقیب اسلامی- غربی از منظر بنیادهای فقهی توجیه کننده الگوی اسلامی و ناقد الگوی غربی صورت گرفته است و این تطبیق اجمالی فقه محور بر آن است تا با بیان مبانی، شاخصها و اهداف، مردمسالاری دینی علاوه بر روشن کردن تمایزات میان جامعه مدنی و مردمسالاری دینی، یک الگوی قابل دفاع از زندگی اجتماعی در جامعه سیاسی را تصویر سازد. از رهگذر این بررسی ،سوالات مربوط تفاوت های ساختاری جامعه مدنی و مردم سالاری دینی پاسخ خود را خواهد گرفت و مناسبات آن ها مورد تحلیل واقع خواهد شد.
_||_