تحلیل الگوهای پارادایمی سیاست تولیدمحور صنعت نفت و پیامدهای آن بر جامعۀ محلی همجوار (مورد مطالعه: ساکنان حوزۀ میدان نفتی دارخوین)
الموضوعات :
1 - دکتری جامعهشناسی سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استاد گروه جامعهشناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: مسئولیت اجتماعی, جامعه محلی, صنایع نفت و گاز, فرودستان, نظریۀ بنیانی,
ملخص المقالة :
در یکصد سال اخیر، جامعه محلی پیرامون میدان نفتی دارخوین حضور نمادین سه نمایندۀ توسعۀ صنعتی شامل کشت و صنعت نیشکر، نیروگاه اتمی و صنایع نفت و گاز را تجربه کردهاند. تسلط سیاستهای توسعۀ صنعتی تولیدمحورانه از یکسو پیامدهای محیطزیستی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و از سوی دیگر تجمع مطالبات و صداهای ناشنیدۀ ساکنان این منطقۀ ژئوپلتیکی را دربر داشته است. این پژوهش با هدف ارائه تصویر و تأملی بر چگونگی شکلگیری وضعیت موجود بر پایۀ رهیافت نظریۀ بنیانی از مصاحبههای میدانی با مسئولین و کارکنان صنعت نفت سامان گرفته است. سیاستهای کارگزاران صنعت نفت در چهار الگوی پارادایمی بیاعتمادی، نادیدهانگاری، اولویت منافع (کوتاهمدت، فردی، سازمانی و ملی) و تعامل مشروط بازشناسی و از درون آنها پدیدۀ مرکزی بیگانگی پدیدار شده است. این سیاستها در کنار عواملی همانند کمبود شناخت از بافتار اجتماعی-زیستمحیطی محل انجام پروژهها، نوپایی و نبود رویۀ یکپارچۀ کاربست مسئولیت اجتماعی شرکتها و نیز فشار هنجاری خردهفرهنگهای محلی و سازمانی، پیامدهایی را در سطوح مختلف جامعۀ محلی در بر داشته است. پیامدها در سطح اجتماعی به نابودی اقتصاد سنتی، بیاعتباریِ دانش محلی، آلودگی و تخریب محیطزیست، افزایش تنشهای امنیتی-قومیتی انجامیده و در ابعاد فردی نیز در پدیدههای کارجویی دایمی، احساس ناامیدی- انزوا- بیقدرتی- ناتوانبودگی و وابستگی همراه با بیاعتمادی متقابل پدیدار گشتهاند.
_||_