بررسی تطیبقی مصرف رسانه ای و بیگانگی فرهنگی- اجتماعی درمیان دنشجویان دانشکده روانشناسی وعلوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
الموضوعات : فصلنامه فرهنگ ارتباطات(علمی و ترویجی )
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
الکلمات المفتاحية: مصرف رسانه ای, بیگانگی فرهنگی – اجتماعی,
ملخص المقالة :
امروزه مصرف رسانه ای برای بسیاری از افراد جامعه تبدیل به یک عادت و حتی می توان گفت اعتیاد شده است. گاهی اعتیاد رسانه ای موجب سربه راهی و اطاعت کامل افراد می شود و این افراد مطیع افسون شده و تبدیل به مشتریان دائمی عرضه کنند گان فرهنگ متداول شده و روز به روز فرهنگ و تعاملات جدیدی در آنها شکل گرفته و تغییراتی در آنها احساس می شود که حتی ممکن است باب میل خود آنها نیز نباشد. بنابراین، رسانه ها با تأثیر گذاری فزاینده ی خود بر افراد، تعاملات و روابط اجتماعی نوینی را برای آنها ایجاد می کنند، ارزش های فرهنگی جدیدی را شکل داده و به خورد آنها می دهند و بدین طریق آنها را از خود واقعی خود دور ساخته و الگوی مصرف، تولید، گروه مرجع و به طور کلی شرایط اجتماعی نوینی را به خورد آنها می دهند. در جامعه ی ایران این تأثیر رسانه ای دوگانه اعمال می شود. از یک سو رسانه های داخلی با تبلیغات خود چیزهای جدیدی را مطرح و تضاد و تعارض را به ذهن آنها می آورند و از سوی دیگر با بمباران فرهنگ دینی- سیاسی خود تلاش می کنند افراد جامعه در هنجارها و ارزش های تعیین شده مانده و باب آنها عمل نمایند و از سوی دیگر ورود رسانه های دیگری از جمله ماهواره و اینترنت متناوب ها و خواست های دیگری را ترغیب و مطرح می نمایند و احتمالات زیادی در خصوص مشاغل جالب تر، حقوق بهتر، زندگی در خانه های مجلل تر، اقلیم بهتر، همسران زیباتر، وسایل مصرفی بهتر و جدیدتر، فرهنگ قوی تر و حتی هنجارها و ارزش های جدیدتر را مطرح می نمایند و بنابراین فرد را در تعارض یک سبک زندگی مختلف و حتی یک شخص مختلف شدن و دور افتادن از خود واقعی خود و در نتیجه از خود بیگانه شدن نگه می دارند. حال در این شرایط، این پرسش مطرح است که رسانه ها چه تأثیری بر ازخود بیگانگی (کل، اجتماعی، دینی و فرهنگی) دارند و چه ارتباطی بین نوع رسانه ی گزینشی، نوع برنامه و در معرض بودگی و از خودبیگانگی وجود دارد؟ در این مقاله پژوهشی تلاش شده است به هشت فرضیه ی اصلی که در چهار سطح از خود بیگانگی مطرح شده و بنابراین سی و دو فرضیه را سا خته اند پرداخته شود که در آنها به متغیرهای مستقل وضعیت رسانه ها (داخلی و خارجی)، نوع رسانه ها (تلویزیون، مطبوعات، اینترنت، ماهواره و رادیو داخلی و خارجی و سایر)، نوع برنامه ی ماهواره ای (علمی، تاریخی، آموزشی، سرگرمی- تفریحی، عشقی- عاطفی، کنسرت، ورزشی، سکسی، تخیلی، پلیسی- جاسوسی، سیاسی، هنری، و جنگی- رزمی- و سترن)، 3) نحوه استفاده از اینترنت (برای شغل، چت، تماشای تصاویر سکسی، بازی های اینترنتی، وب گردی، ایمیل، علمی، خبر ، دانلود کردن فیلم ، استفاده تجاری ، شرکت در بحث و گفتگو و سایر استفاده ها )، جنسیت، پایگاه شغلی، پایگاه درآمدی و پایگاه تحصیلاتی در رابطه با متغیرهای وابسته ی" از خودبیگانگی، از خودبیگانگی اجتماعی، ازخودبیگانگی دینی، و ازخودبیگانگی فرهنگی "پرداخته شود.