ویژگی های مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست
محورهای موضوعی : آموزش و پرورشامیرصدرا اسدی 1 , نجمه حاجی پور 2 * , حمداله منظری توکلی 3 , زهرا زین الدینی میمند 4
1 - دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
2 - گروه علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، کرمان،ایران
3 - گروه علوم تربیتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
4 - گروه علوم تربیتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
کلید واژه: مدارس بدون شکست, احساس ارزشمندی, تکیه برحفظیات, اهداف درسی, اهداف پرسنلی.,
چکیده مقاله :
چکیده: تحقیق حاضر با هدف شناخت ویژگیهای مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق اهداف مدارس بدون شکست گلسر انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ازجمله تحقیقات کیفی است که با روش گراندد تئوری (داده بنیاد) انجام شد در این پژوهش جامعه آماری شامل مدیران تصمیمگیرنده در مدارس متوسطه شهر کرمان و اساتید دانشگاه، صاحبنظران و خبرگان بود که تا دستیابی به اشباع نظری تداوم داشت؛ که با تعداد 25 نفر به اشباع رسید روش نمونهگیری هدفمند بود گردآوری دادهها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. جهت بررسی روایی و پایایی دادهها از دو روش بازبینی بهوسیله مشارکتکنندگان و مرور بهوسیله خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد و پس از دریافت نظرات اصلاحی ویرایش لازم انجام و الگوی نهایی مصاحبهها ارائه شد. تجزیهوتحلیل آماری بهوسیله نرمافزار MAXQDA با ورژن 2020 انجام شد. یافتهها نشان داد مرحله کدگذاری باز268 مفهوم از مصاحبهها به دست آمد در مرحله کدگذاری محوری 195 مقوله اصلی به دست آمد و در مرحله انتخاب گزینشی4 مقوله اصلی برای اهداف مدارس گلسر و دو مقوله اصلی برای ویژگی مدارس شهر کرمان استخراج شد. مدارس گلسر4 سطح فردی (دانشآموزی) ؛پرسنلی؛ مفاهیم آموزشی ؛ محیطی تمایزهای عمدهای با مدارس شهر کرمان دارد نتیجه می توان گرفت این تمایز بیشتر در بخش آموزش مفاهیم درسی و آموزشی موردتوجه گلسر نمود بیشتری دارد.
Abstract: The current research was conducted with the aim of knowing the characteristics of secondary schools in Kerman in order to achieve the goals of schools without failing Glaser. This research is applied in terms of purpose and in terms of method it is qualitative research that was conducted with grounded theory (foundation data) method. In this research, the statistical population included decision-making managers in secondary schools in Kerman city and university professors, experts and experts who until reaching Theoretical saturation continued; which reached saturation with the number of 25 people. The sampling method was purposive. Data collection was done with semi-structured interview tool. In order to check the validity and reliability of the data, two methods of review by the participants and review by non-participating experts were used, and after receiving the corrective comments, the necessary editing was done and the final model of the interviews was presented. Statistical analysis was performed by MAXQDA software with version 2020. The findings showed that in the open coding stage, 268 concepts were obtained from the interviews. In the axial coding stage, 195 main categories were obtained, and in the selective selection stage, 4 main categories were extracted for the goals of Glaser schools and two main categories were extracted for the characteristics of Kerman schools. Glaser schools 4 individual level (students); personnel; educational concepts; The environment has major differences with the schools of Kerman. It can be concluded that this difference is more evident in the teaching of curricular and educational
|
ISSN (Online): 2783-4255
Research Paper
Characteristics of Kerman secondary schools towards achieving schools without failure
Amir Sadra Asdi Khanooki 1, Najme Hajipoor Abaie 2*, Hamdollah Manzari Tawakoli3, Zahra Zeinaddini Meimand4
1. PhD student in educational management, Kerman branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran.
2. Assistant Professor, Department of Educational Sciences, Kerman branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran (Corresponding author).
3. Assistant Professor, Department of Educational Sciences, Kerman branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran.
4. Assistant Professor, Department of Educational Sciences, Kerman branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran.
Abstract Introduction: The progress of the educational system of any country depends on the use of the best learning methods. This study aimed knowing the characteristics of secondary schools in Kerman in order to achieve the goals of schools without failing Glaser. Research methodology: This research is applied in terms of purpose and in terms of method it is qualitative research that was conducted with grounded theory (foundation data) method. In this research, the statistical population included decision-making managers in secondary schools in Kerman city and university professors, experts and experts who until reaching Theoretical saturation continued; which reached saturation with the number of 25 people. The sampling method was purposive. Data collection was done with semi-structured interview tool. In order to check the validity and reliability of the data, two methods of review by the participants and review by non-participating experts were used, and after receiving the corrective comments, the necessary editing was done and the final model of the interviews was presented. Statistical analysis was performed by MAXQDA software with version 2020. Findings: The findings showed that in the open coding stage, 268 concepts were obtained from the interviews. In the axial coding stage, 195 main categories were obtained, and in the selective selection stage, 4 main categories were extracted for the goals of Glaser schools and two main categories were extracted for the characteristics of Kerman schools. Glaser schools 4 individual level (students); personnel; educational concepts; The environment has major differences with the schools of Kerman . Conclusion: It can be concluded that this difference is more evident in the teaching of curricular and educational concepts considered by Glaser.
|
Received: 01/03/2024 Accepted: 14/06/2024 PP:15-27
Keywords: Schools without failure, Sense of worth, Reliance on conservation, Curriculum goals, Personnel goals. |
Corresponding author: Najme Hajipoor Abaie Address: Department of Educational Sciences, Kerman branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran Email: n.hajipour@iauk.ac.ir
|
Citation:, Khanouki, A., Hajipour, N., Manzari Tavakoli, H., Zein al-Dini Meymand, Z. (2024). Characteristics of Kerman secondary schools towards achieving schools without failure. Journal of Transcendent Education. Vol 4, Issue 1,pp 15-27
|
|
|
شاپا الکترونیکی: 2783-4255
مقاله پژوهشی
ویژگی های مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست
امیر صدرا اسدی خانوکی1، نجمه حاجیپور عبایی2*، حمدالله منظری توکلی3، زهرا زین الدینی میمند4
1. دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
2. استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
3. استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
4. استادیار، گروه علوم تربیتی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران.
چکیده مقدمه و هدف: پیشرفت نظام آموزشی هر کشوری مرهون بهکارگیری بهترین روشهای یادگیری است. هدف از تحقيق حاضر شناخت ویژگیهای مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق اهداف مدارس بدون شکست گلاسر بود. روششناسی پژوهش: . این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ازجمله تحقیقات کیفی است که با روش گراندد تئوری (داده بنیاد) انجام شد. در این پژوهش جامعه آماری شامل مدیران تصمیمگیرنده در مدارس متوسطه شهر کرمان و اساتید دانشگاه، صاحبنظران و خبرگان بود که تا دستیابی به اشباع مفهومی تداوم داشت؛ که با تعداد 25 نفر به اشباع رسید روش نمونهگیری هدفمند بود گردآوری دادهها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. جهت بررسی روایی و پایایی دادهها از دو روش بازبینی بهوسیله مشارکتکنندگان و مرور بهوسیله خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد و پس از دریافت نظرات اصلاحی ویرایش لازم انجام و الگوی نهایی مصاحبهها ارائه شد. تجزیهوتحلیل آماری بهوسیله نرمافزار MAXQDA با ورژن 2020 انجام شد یافتهها: یافتهها نشان داد مرحله کدگذاری باز268 مفهوم از مصاحبهها به دست آمد در مرحله کدگذاری محوری 41 کد به دست آمد و در مرحله کدگذاری گزینشی4 کد به دست آمد مدارس گلاسر4 سطح فردی (دانشآموزی) ؛پرسنلی؛ مفاهیم آموزشی؛ محیطی تمایزهای عمدهای با مدارس شهر کرمان دارد . بحث و نتیجهگیری: به نظر ميرسد این تمایز بیشتر در بخش آموزش مفاهیم درسی و آموزشی موردتوجه گلاسر نمود بیشتری دارد. |
تاریخ دریافت: 11/12/1402 تاریخ پذیرش:25/3/1403 شماره صفحات: 15-27
واژههای کلیدی: مدارس بدون شکست، احساس ارزشمندی، ت کیه بر حفظیات، اهداف درسی، اهداف پرسنلی.
|
استناد: اسدی خانوکي، اميرصدرا.، حاجی پور عبایی، نجمه،. منظری توکلي، حمدالله.، زین الدینی میمند، زهرا. (1403). ویژگی های مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست. فصلنامه علمي آموزش و پرورش متعالي. دوره سوم، شماره چهارم، پياپي 12، شماره صفحات
مقدمه
بررسی تاریخ نظامهای آموزشوپرورش دنیا نشان میدهد که دسترسی به آموزش و موفقیت تحصیلی همواره یکی از دغدغههای مسئولان تعلیم و تربیت بوده است. یکی از نهادهای اصلی و مؤثر در هر جامعه که مسئول تحقق آموزش همگانی و رسیدن به موفقیتهای تحصیلی در دانش آموزان هست، نهاد آموزشوپرورش است. آموزشوپرورش یکی از ارکان اصلی در توسعه پایدار هر کشور است و مدرسه را میتوان بهعنوان خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت در نظر گرفت. که از جایگاه و ارزشی خاص در فرایند نظام آموزشوپرورش هر کشوری برخوردار است. مدرسه مکانی است که یادگیری در آن با همه ابعاد بهمنظور پرورش انسان متعادل و تربیت شهروند مؤثر و مفید صورت میگیرد و لازم است در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای سطوح فوقانی وزارت آموزشوپرورش به این موضوع عنایت خاص گردد (2010,p123،Jahanian). آموزشوپرورش در حکم مهمترین نهاد اجتماعی در ایفای رسالت خویش نیازمند بهکارگیری منابع فکری، مالی، حمایتی و معنوی قابلتوجهی است که تأمین آن به شرایط فرهنگی و نگرش جامعه بهویژه مدیران ارشد و تصمیمگیرندگان کشور بستگی دارد. امروزه این نهاد تعلیم و تربیت بهعنوان یک پدیده عام اجتماعی، جزء لاینفک زندگی اجتماعی افراد محسوب میشود هرچند ساختار، عملکرد و ویژگیهای آن در جوامع مختلف متفاوت است(Alagheband 2014, p2 ). این ساختارهای متفاوت، موجب شکلگیری نوعی ساختار متفاوت در نهاد آموزش میشود این تفاوت درنهایت منجر به نتیجه متفاوت خواهد بود یا منجر به موفقیت تحصیلی دانش آموزان میشود یا منجر به شکست آنها خواهد شد.
امروزه به دلیل تغییرات گسترده محیط، نظام آموزشوپرورش مدام دستخوش تغییرات در بعد آموزشی میشود. فقط در سایه داشتن مدیران توانمند و شایسته است که هر تغییر و تحولی را میتوان به فرصت تبدیل کرد (Abbaspour, 2014, p249). تغییری که در آموزش در حال رخ دادن است، بسیار عمیقتر از آن چیزی است که به نظرمی آید. این تغییر موجب آشفتگی ما در تشخیص چیزی که در حال رخ دادن و در حال شکل گرفتن است؛ میشود. این تحول و تغییر نهتنها در روشها، بلکه در ماهیت مفاهیم و نگرش ما به مقوله آموزش و علم است (Majidi, 2010, p26). یکی از اندیشمندانی که در این راستا با تکیهبر نظریه و تئوری انتخاب گامی مثبت برداشت گلاسر بود. گلاسر پیشنهاد میدهد نظام آموزشی باید تغییر کند و به شیوهای خاص اداره شود. یک محیط آموزشی که هم بتواند مفاهیم اخلاقی و ارزشی را در آن آموزش داد و هم دانش آموزان را با تغییرات جدید و علم روز همگام ساخت (Glasser, 1920, p22). ازنظر گلاسر امروزه بسیاری از دانش آموزان در تحصیل شکست میخورند ،بقیه تحتفشار مفرط موجود، برای موفقیت در مدارس که حتی بسیاری محصلان کوشا و شایسته ، عملکرد بدی نشان میدهند از کار بازمیمانند.دانش آموزان در شهرها و مناطق حومه، از دبستان گرفته تا دبیرستان با شکست مواجه میشوند بسیاری از ،متخصصان قبول دارند که آموزشوپرورش شکستخورده است. این ضعف و ریشه شکست ازنظر گلاسر ضعف در نهاد آموزش در آنجا نهفته شده است که، نیاز به احساس ارزشمندی دانش آموزان نادیده گرفته میشوند، شیوه تفکر کردن، روش حل مسئله را بهدرستی آموزش نمیدهند و بیشتر امکانات در اختیار اقشار مرفهتر جامعه است که به امکانات بهتر آموزشی دسترسی دارند. ارتباط میان مدرسه و تجارب زندگی دانش آموزان وجود ندارد و بیشتر کنترلها در مدارس بیرونی است. بهطور مثال این روند کاهش کنترلهای بیرونی در سیستمهای آموزشی قدیمی با مخالفهای بسیاری روبرو میشد. در آموزشوپرورش ایران این روند سیر معکوس پیداکرده است اختیارات بهتدریج از معلمان و مدارس گرفتهشده و بهصورت متمرکز درآمده است یعنی معلمی که تا 15 سال قبل خود نحوه ارزیابی، طراحی سؤال، بارمبندی ، مختار بود امروز حتی قدرت تصحیح سؤالات را نیز از او گرفتهاند و ارزیابی کاملاً متمرکزی در کلیه سطوح آموزشی انجام میشود (Majidi, 2010, p52).مدارس پیشنهادی گلاسر که با عنوان مدارس بدون شکست مطرحشدهاند بر پایه چند اصل اساسی استوارند که عبارتاند توجه به اصل و مفهوم احساس ارزشمندی در فرآیند یادگیری یعنی در این مدارس محیط آموزشی توأم بااحساس صمیمت و نشاط باشد ؛ دانش آموزان در این مدارس احساس ارزش کنند و منبع کنترلها در این مدارس درونی است و نظم قانون بدون اجبار و تنبیه اجرا میشود ، توجه به کیفی بودن مدارس یعنی تکیهبر یادگیری به شیوههای جدید آموزشی مانند بحث آزاد و کلاسهای گروهی،عدم قطعیت آموزشی،آموزش تفکر خلاق و حل مسئله، یادگیری مشارکتی و هماهنگی بین مطالب آموزشی وزندگی واقعی ، توجه به تفاوتهای فردی دارد، ارتباط قوی میان مدارس و والدین .
رهبری محیطهای آموزشی در عصری که روزبهروز پر ، تلاطم تر و غیرقابلپیشبینی میشود و همچنین در آن تناقض، ابهام و عدم قطعیت در حال تبدیلشدن به هنجار است، از مهمترین عوامل موفقیت آموزشوپرورش هر جامعهای است. در نظام آموزشوپرورش جدید و قرن 21 مدیران مسئول و پاسخگوی تربیت کودکان و افراد جوان برای تبدیلشدن به یادگیرندگانی موفق، افرادی خلاق و با اعتمادبهنفس و شهروندانی آگاه و فعال هستند. از دغدغههای جدید در عصر جدید آموزش انگیزه دادن به دانش آموزان است. دانش آموزان بیانگیزه یا عملکرد ضعیفی دارند و یا هیچ کاری انجام نمیدهند، بسیار اندک میآموزند و معمولاً به شیوهی غیرمسئولانه یا مختلکننده رفتار میکند. درحالیکه فعالیتهای دانشآموزان باانگیزه از کیفیت بالایی برخوردار است، خوب میآموزند و مسئولانه رفتار میکنند Ervinet, 2012, p99)) . این دانشآموزان نهتنها زمینه موفقیتهای آینده خور را تأمین میکنند بلکه میتوانند آینده موفقتری را داشته باشند. شهر کرمان نیز بهعنوان زیرمجموعهای از این نظام آموزشی دارای مسائل و مشکلات زیادی است چنانچه طبق گفته مدیر آموزشوپرورش کرمان8 هزار و۳۶۳ دانشآموز بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی گذشته داشتیم. در شهر کرمان از تعداد 577,527 دانشآموز که در دو ناحیه آموزشی یک و دو مشغول تحصیلاند تعداد 5 هزار و 490نفر از تحصیل بازماندهاند. از این تعداد بخشی از آنها به دلیلی کمبود امکانات مانند مدرسه بوده است و بخش زیادی از آنها به دلیل مردود شدن و نداشتن امکانات آموزشی در شرایط پاندمی کرونا بوده است و بخش دیگر از آنها به دلایلی عدم بیعلاقگی، مردود شدنهای مکرر ترک تحصیلکردهاند این آمار نشاندهنده وجود مشکل و مسئله اساسی در توزیع امکانات آموزشی و متزلزل بودن مدیریت نهاد آموزشوپرورش در شهر است. از سوی دیگر باید اشاره کرد جامعه هدف این پژوهش در مدارس متوسطه شهر کرمان است به این دلیل که دانش آموزان مشغول به تحصیل در این مقاطع تحصیلی علاوه بر اینکه ازلحاظ فیزیکی در شرایط خاصی هستند (بلوغ)؛ نسبت به محرکهای اطراف نیز واکنشهای بیشتری نشان میدهند بنابراین بخش اعظمی از افت تحصیلی و ضعفهای تحصیلی در این مقاطع صورت میگیرد و دانش آموزان در این مقاطع بسیار تحت تأثیر نوع برخورد و بازخوردها و کنترلهای خارجی اطراف خود هستند توجه به احساسات آنها و برخورداری از احساس ارزشمندی، درک صحیح آنها در سیستم آموزشی، نحوه ارزیابی درست از عملکرد تحصیلی منطبق بر توانایی دانش آموزان میتواند گام مثبتی در حل مشکلات آموزشی در این مقطع تحصیلی باشد. بنابراین هم با توجه به خلأ تحقیقات موجود مشخص شدن ضعفهای مدارس متوسطه میتواند گامی مثبت در ارائه راهکارهای متناسب با شرایط آموزشی شهر کرمان باشد. لذا این پژوهش جهت پاسخ به سؤال انجام شد که ویژگیهای مدارس متوسطه شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست کدامند؟
پیشینه پژوهش
تحقیقاتی که ازلحاظ نظری که در این مقوله قرار میگیرند:
در تحقیقی با عنوان شناسایی ابعاد بهکارگیری نظریه انتخاب گلاسر در کلاس درس در راستای کیفی سازی مدارس (موردمطالعه: مدارس ابتدایی ناحیه یک شهر بندرعباس) بیان میکنند که ابعاد مدرسه کیفی در نظریه انتخاب گلاسر شامل بعد نیروی انسانی متخصص، بعد فضای آموزشی و بعد محتوای آموزشی بوده است، و در بخش کمی نتیجه تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارPLS نشان داد، سه بعد شناساییشده کیفیت پیشبینی کنندگی قوی در کیفی سازی مدارس دارند (Salmani Bestauni, & Nami, 2022, p163).
در مقالهای با عنوان "دیدگاه معلمان، والدین، مشاوران مدارس و دانشآموزان نسبت به مؤلفههای مدرسه تابآوری " نتایج حاصل از مصاحبهها نشان داد که عوامل مؤثر در شکلگیری مدرسه تابآوری در سه دسته عوامل متمرکز بر عناصر مختلف موجود در مدرسه، فرد و خانواده شناسایی شدند. بررسی تحقیقات مرتبط نیز نشان داد که عمدتاً دودسته عوامل حفاظتی درونی و بیرونی در مطالعه عوامل مؤثر بر شکلگیری مدرسه تابآوری نقش دارند. از میان عوامل مدرسه، ارتباط مؤثر نیروها و مدیریت و دانشآموزان، فضای فیزیکی، جوّ روانی-اجتماعی مناسب و حمایت اجتماعی، از میان عوامل خانواده، جوّ روانی خانواده، روشهای فرزند پروری و حمایت والدین و از میان عوامل فردی، توانمندیهای شخصیتی و عاطفی مهمترین عوامل بودند (Afzali et al, 2019, p30).
در مقالهای با عنوان " استعدادها، تواناییها و عدالت آموزشی"بیان میکند که این فرض که دانش آموزان دارای استعدادهای متفاوتی هستند اغلب زیربنای آن است بحث عمومی و فلسفی در مورد عدالت نظامهای مدرسهای. اول، فیلسوفانی که به استعدادهای مختلف اشاره میکنند، اغلب تصور میکنند که اینها به نحوی پتانسیلهای ثابتی هستند که محدودیتهایی را برای آنچه کسی میتواند به دست آورد ایجاد کند. بر اساس این درک، هرچقدر هم که کسی تلاش کند، به دلیل کمبود استعداد نمیتواند عملکرد خوبی داشته باشد ثانیاً، صحبت در مورد استعدادهای مختلف میتواند به این صورت درک شود که دو دانشآموز به همان میزان آموزش دریافت خواهند کرد بااینوجود انتظار میرود که منابع عملکرد متفاوتی در این زمینه داشته باشند فرض کنید زمانی که صحبت از زمینههای اجتماعی نابرابر به میان میآید، چشماندازهای آموزشی باید برابر باشد، اما در مورد استعدادهای نابرابر نه. در این مقاله سه دلیل را که میتواند به نفع این فرض زمانی که صحبت از زمینههای اجتماعی نابرابر به میان میآید، چشماندازهای آموزشی باید برابر باشد، اما در مورد استعدادهای نابرابر باشد زیر سؤال میبرم: اولی به ارتباط بین استعدادها و محدودیتها، دومی به رابطه بین استعدادها و تبدیل منابع و مورد آخر به این ایده اشاره دارد که استعدادها بهنوعی به خود واقعی فرد برمیگردد (Meyer, 2020, p508).
در مقالهای با عنوان"برابری و عدالت تربیتی "بیان میکند که همه افراد در سطح جامعه بهخصوص والدین به دنبال در اختیار قرار دادن آموزش بهعنوان یک اصل اصلی در زندگی فرزندان به آنها هستند اما این اصل نشاندهنده وجود برابری همه افراد در میسر آموزش نیستند و بنابراین شاید نگرانکنندهترین نتیجه در رابطه با برابری این است که ما میتوانیم با خوشحالی سیاستهای برابری را تأیید کنیم.درحالیکه درجایی که به نظر میرسد برابری بیش از همه مهم است، از هیچچیز باارزش واقعی چشمپوشی نمیکند (Merry, 2018, p174).
جمعبندی نتایج بهدستآمده از مرور دیدگاههای نظری و منابع تجربی : همانطور که مشاهده شد در بخش ادبیات تحقیق، به موضوعات مربوط مدارس کیفی گلاسر پرداخته شد. اگرچه در تحقیقاتی به بررسی این پدیده پرداختهشده است، اما تاکنون رویکرد جامعی در مورد این پدیده بهکارگیری نشده ، مطالعات انجامشده یا بهصورت مقایسهای بودهاند و یا صرفاً به شناسایی ابعادی از شایستگی مدیران مدارس و در مواردی به نگرش سنجی مدیران یا کارشناسان پرداختهاند. دراین بین شواهد اندکی از بررسی ضعفها و اهداف این مدارس بهعنوان یك دیدگاه پارادایمی مدنظر پژوهشگران قرارگرفته است.
روششناسی پژوهش
این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ازجمله تحقیقات کیفی است که با روش گراندد تئوری (داده بنیاد) انجام شد در این پژوهش جامعه آماری شامل مدیران تصمیمگیرنده در مدارس متوسطه شهر کرمان و اساتید دانشگاه، صاحبنظران و خبرگان بود که تا دستیابی به اشباع نظری تداوم داشت؛ که با تعداد 25 نفر به اشباع رسید روش نمونهگیری هدفمند بود. گردآوری دادهها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. جهت بررسی روایی و پایایی دادهها از دو روش بازبینی بهوسیله مشارکتکنندگان و مرور بهوسیله خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد جهت جمعآوری قالبی برای مصاحبههای نیمه ساختارمند از مطالعات و مطالعات کتابخانهای استفاده شد. مصاحبهها تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. زمان هر مصاحبه حداقل 40 تا 60 دقیقه بود. ملاحظات اخلاقی در قسمت مربوط به انجام مصاحبهها این موارد رعایت شد. مصاحبه با افرادی انجام شد که میل شرکت در مصاحبه را داشتند. چون مصاحبه از افراد خبرگان است وقت و زمان مصاحبه با افراد بر طبق زمان کاری آنها مشخص و بر اساس ساعاتی که مصاحبهشوندگان تعیین میکنند انجام شد .درصورتیکه زمان مصاحبه برای افراد طولانی بود مصاحبه در طی دو مرحله انجام شد. مصاحبهشوندگان میتوانستند هرزمان که تمایل داشتند شرکت در مصاحبه را به اتمام برسانند. درروش گراندد تئوری در مرحله کدگذاری باز268 مفهوم درمرحله کدگذاری محوری 195 و در مرحله انتخاب گزینشی4 مقوله به دست آمد و برای اهداف مدارس گلاسر 2 مقوله اصلی برای ویژگی مدارس شهر کرمان استخراج شد. تجزیهوتحلیل آماری بهوسیله نرمافزار MAXQDA با ورژن 2020 انجام شد .
یافتهها
اهداف مدارس بدون شکست گلاسر کدامند؟
بر اساس یافتههای بهدستآمده نشان میدهد مدارس گلاسر در این سه سطح از اهداف که عبارتاند از الف)هدفهای محیطی ب) هدفهای پرسنلی مدرسه (معلمین و معاونین) ج) هدفهای در رابطه با مفاهیم درسی د) هدفهای توسعه فردی(دانشآموز) با دیگر مدارس متفاوتاند.خط نموداری که پررنگتر است نشاندهنده تکرار مورد در بین پاسخگویان است.
جدول شماره 1- نمونه ای از متن مصاحبه ها انجام شده زیر خط ها نشان دهنده کد گذاری باز است
ردیف | بخش از متن مصاحبه ها |
| سازمانی آموزشوپرورش را وقتی میتوان موفق معرفی کرد که بدون شکست باشد بدین معنی که دانشآموزان موفق آن نسبت به غیر موفق بیشتر باشد و بهنوعی سازمان اثربخش و کارا باشد. لازمه این موفقیت داشتن اهداف دقیق و برنامهریزی برای این اهداف است؛ بنابراین ما اول باید ببینیم اهداف مدارس بدون شکست چه هستند. اهداف این مدارس در 2 بعد فردی و مدیریتی، آموزشی ، پرسنلی دسته بندی کرد دربعد فردی ما در ایران نگاه متفاوت تر و عمیق گری را به زندگی افراد داریم یعنی علاوه بر اهداف علمی، اقتصادی، جسمی و ... اهداف اعتقادی و اخلاقی هم مورد توجه هستند (حداقل روی کاغذ) و اهمیت به جنبههای درونی و معنوی زندگی افراد است. مدرسه بدون شکست باید بتواند هویت فردی را باهم در بچهها پرورش دهد. ما باید بدانیم در حوزه عقیدتی، دانشآموزان دارای چه ویژگیهایی هستند مدتهاست ما در تعیین اهداف بیشتر به کسب نمره برخی در دروس خاص مانند ریاضی بسنده کردهایم و توجه به مسائل اخلاقی و عقیدتی توجه کمی داشتهایم؛ اما بهراستی که توجه بهغلط بوده و شاهد این ادعا، کیفیت رفتاری برخی جوانان در بستر جامعه است.این را هم توجه کنیم که نگاه صفر یا صد هم خودش آسیب است. برای داشتن یک مدرسه بدون شکست نیاز به مدیران و معلمان متخصص و خبرهای داریم که بتوانند اهداف چندبعدی موردنظر ما را تحقق بخشند معلم و مدیران باید خودش در همه ابعاد موردنظر الگو و متخصص باشد و این مسئله نه با یک برگه کاغذ یا مدرک و نه حتی با یک آزمون قابلسنجش نیست پس باید نظام گزینش خاصی تعریف و عملیاتی شود تا افراد هم از نظر علمی و هم تخصصی و شخصیتی مورد سنجش و انتخاب قرار بگیرند، اولین اصل یک مدرسه بدون شکست را که همان عدالت آموزشی و تربیتی است که به نظر گلسراین مسئله میتواند یادگیری دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد که کمک شایانی به توسعه احساس ارزشمند بودن نیز میکند اصلی که گلسر برآن تاکید و تکیه می کند در ایجاد و تقویت حس ارزشمندی ما منبعی را اختیار داریم که آنها ندارند؛ یعنی معنویت. تبیین نقش انسان در آفرینش برای بچهها میتواند پایههای هر ساختار شخصیتی را فولادین کند. |
2 | گلسر در مدارس خود پیشنهاد می کند که بر اساس روابط صمیمی و همدلی و توسعه احساس ارزشمندی در دانشآموزان برنامهریزی شوند؛ یعنی باید مدارس بهگونهای طرحریزی و برنامهریزی شوند که دانشآموزان بتوانند حس کنند افرادی ارزشمند در آنجا هستند و بتوانند با این محیط همدل شوند و همراه که توسعه این ویژگیها در مدارس ارتباط مستقیمی با ویژگیهای فردی و مدیریتی و اجرایی و شغلی مدیران دارد. شاخص دیگری که گلسر میگوید در این مدارس باید اجرا شود ارتباط میان مدرسه و زندگی (جلسه انجمن اولی و مربیان - ارتباط با والدین؛ دوستی) بهصورت مستمر وجود داشته باشند و خانواده بخشی از مدارس باشند . نیروهای مدرسه باید بتوانند با دانش اموزان ارتباطی موثر داشته باشند برای ایجاد و تأمین این ارتباط اندیشهای مدیریتی و برنامهریز داشته باشند. همچنین با والدین ارتباطی مستمر داشته باشند گلسر معتقد است که مدرسه تنها فضا برای آموزش مفاهیمی که فقط حفظ میشود نیست این مطالب باید تأثیر پررنگی برزندگی اجتماعی دانشآموزان داشته باشد ؛ مدارسی که ارتباط مثبتی میان مطالب و نحوه تفکر دانشآموزان ایجاد میکنند این مدارس در ایران وجود دارد؛ اما در بخش غیرانتفاعی در مدارس دولتی فقط در بخش نمرهدهی در مقطع دبستان که به شکل توصیفی اداره میشوند اداره و توجه به این مدارس لازمهاش داشتن مدیرانی است که اهمیت و نیاز این ارتباط را درک نمایند خودشان از لحاظ دانشی و اطلاعاتی در سطح بالاتری از مفاهیم آموزشی قرار داشته باشند و هم از سوی دیگر یک الگو بصری برای دانشآموزان باشد مثلاً بتواند تبیین کند چرا این مسئله ریاضی چرا این بخش اجتماعی باید یاد بگیرند. اگر در کلاس شیوه حل مسئله را آموزش میدهند خود معلم یا مدیران مسئله در حل یک مشکل در مدرسه غیرحرفهای عمل نکنند و بتوانند متناسب با مسئله راهکار ارائه دهند. موضوع دیگر یکه گلسر بر آن تأکید دارد بحث عدمقطعیت آموزشی است که میتوان گفت وجه تمایز مدارس در ایران و مدارس بدون شکست گلسر است. در نظام آموزشی ما در مقاطعی اصلاً وجود ندارد حتی در مدارس غیرانتفاعی کنکور و نظام انتخابی دانشگاه تکیه بر حفظیات است. از طرفی نظام آموزشی و پرورش این امکان را ندارد که در سطح وسیع این مدارس را مدیریت نماید چرا که امکانات فردی و آموزشی در اختیار وجود ندارد. داشتن و اجراکردن عدمقطعیت آموزشی نیازمند سطح بالایی از توانایی مدیریتی، دانشی و اطلاعاتی است مدیران باید در نحوه ارائه دروس استقلال عمل و آزادی را در اختیار معلمان قرار دهند که بتواند اجرا شود که ما از اجرای آن بسیار دور هستیم یکی از دلایلی که بسیار دور هستیم والدین و انتظارات والدین هست که هنوز نگاه سنتی به آموزش دارند که اگر بتوانند مدیران و نظام آموزشوپرورش ضمن ارتباط قوی به والدین در این زمینه آگاهی دهند بخشی از مسئله حل خواهد پرورش افراد ارزشمند، خلاق، تقویت روحیه نوآوری دانشآموزان، ، تقویت اخلاق جمعی دانشآموزان، مسئولیتپذیری دانشآموزان یکی از اهداف مهم این مدارس است که به دنبال آن اعتمادبهنفس دانشآموزان بالا خواهد رفت این افراد برای آینده آماده خواهد کرد جامعهای که چنین دانشآموزانی در آن رشدیافته باشند مسلماً دارای توانایی بالاتری نسبت به کشورهای دیگر خواهند داشت. این مدارس قانونمدار هستند قوانین پشتوانه داری دارند و با نظم هستند وپرسنل مدرسه قابلاتکا و اعتماد باشند چرا که هیچچیز اثرگذارتر از آموزش غیرمستقیم نیست.برای تحقق اهداف مدارس بدون شکست باید توانایی ارتباط مؤثر و مناسب با دانشآموزان داشته باشند، پرسنل مدرسه وقتشناس هستند و این را عملی به دانش آموزان انتقال میدهند به عبارتی خود پرسنل الگو تمام عیاری برای دانش آموزان هستند. با دانشآموزان در تصمیمگیریهای برنامه درسی هماندیشی داشته باشند. آیندهنگر باشند و در این آیندهنگری بهصورت هدفمند گام بردارند. آشنا با علوم جدید آموزشی، مفاهیمی مثل بحثهای کلاسی آزاد. بحثهای کلاسهای مشارکتی، حذف روش نمرهدهی (گسترش ارزشیابی توصیفی) را داشته متناسب با نیازهای شهر یا استان و منطقه خود به چگونگی اجرا این نوع شاخصها در مدارس برنامهریزی انجام دهند. مدیران برای رسیدن به این اهداف باید نظم و دقت بالا داشته باشند، همدلی داشته باشند، نداشتن ویژگیهای فردی مانند خودبین و خودخواه و فردگرا چون نمیتوانند این مدارس را مدیریت کنند و درنهایت روحیه جمعگرایی، شایستهسالاری در انتصابات (تخصص افراد در پست) مدنظر قرار دهند. |
3 | نظریه ی گلاسر مبتنی بر واقعیت درمانی است.در نظریه واقعیت درمانی نیاز های اساسی هر فرد عبارت است از:نیاز به مبادله ی عشق و محبت و نیاز به احساس ارزشمندی.که کمبود هر کدام به شکست منجر می شود.ارتباط مدارس بیشتر با دومین مورد یعنی احساس ارزشمندی است.یکی از این روش ها محبت در مدارس است که به احساس ارزشمندی منجر می شود.اگر بچه ها احساس مسؤلیت در قبال یکدیگر،دلسوزی و توجه نسبت به هم و کمک به همدیگر را بی آموزند حس همدلی و همکاری در آنان ایجاد می شود. طبق مفاهیم واقعیت درمانی باید متوجه باشیم که احساسات گمراهمان نکند.افرادی که شکست می خورند برای اصلاح رفتار به احساسات تکیه می کنند ولی افراد موفق به دلیل و منطق تکیه دارند.بنابر این مفهوم اصلی واقعیت درمانی عدم تکیه بر احساسات می باشد.امروزه تعداد فزاینده ای از دانش آموزان در کسب یک هویت موفق شکست خورده اند دلیل آن هم عدم تاکید مدارس بر عنصراحساس ارزشمندی است.در بحث تحمیل مدارس جایگاه محبت در موفقیت تحصیلی مورد بحث قرار می گیرد.همچنین نقش مدارس در آموزش احساس ارزشمندی به بچه ها و دادن معلومات وابزار لازم برای موفقیت در جامعه .گلاسر به تجربیاتش در مورد مدرسه دخترانه و علل شکست در مدارس و خلق و خوی کودکان بحث می کند و همچنین به سبب شناسی موضوع می پردازد ومطلب بعدی فکر کردن در مقابل حفظ کردن است.بحث بحث نکوهش حفظ کردن مطالب و مفاهیم و تلنبار کردن اطلاعات در مغز و توجه به مساله تفکر و حل مساله و پژوهش است.تاکید بر حافظه از ارزش پایینی در آموزش و پرورش برخوردار است.که به جای آن باید بر تفکر تاکید داشته باشیم.مخصوصا تفکر حل مساله ای.گلاسر هم چنین اصل قطعیت در آموزش و پرورش را نفی می کند.(اصل قطعیت برای هر سوالی یک پاسخ صحیح و یک پاسخ غلط وجود دارد و لا غیر)مبحث بعدی ارتباط است کی طی آن گلاسرارتباط میان آموخته ها و ربط آن را با شکست تحصیلی توضیح می دهد.تشکیل دو بخش مجزا در ذهن بچه هامساله ای جدی است.بخش زندگی و بخش مدرسه.که اگر بتوانیم این دو بخش را به هم ارتباط دهیم نقش مهمی در امر آموزش ایفا کرده ایم.همچنین باید به این مساله توجه کرد که صرفا بسنده کردن به کتب آموزشی برای تکمیل آموزش کافی نیست. همچنین باید به ارتباط میان موضوع هایی که آموزش داده می شود نیز توجه شود زیرا این امر بسیار مهم است. مبحث بعد آموزش و پرورش متکی اطلاعات عمومی و محفوظات است که گلاسر آن را بی ارتباط می داند.او در این بحث روش نمره دهی را نفی می کند.علت آن را هم اهمیت بی دلیل آن میداند و به جای آن روش نمره دهی (الف-ب-ج-د-ه)را پیشنهاد می کند. برای یک دانش آموز برای تحصیل دو راه وجود دارد:1-توجه به تفکر و صرفنظر از نمره2ـتوجه به نمره و صرفنظر ازتفکرالبته خود گلاسر نیز اذعان دارد که نمره تضمین کننده رقابت بین محصلان است.علاوه بر نمره دهی گلاسر نحوه آزمون وآزمون های عینی را نیز مورد انتقاد قرار می دهد که با اصل قطعیت و اندازه گیری همسو است و مانع تفکر.گلاسربه بحث در باره ی جلوگیری از شکست و قدم های مقدماتی می پردازد.یکی از این موارد اهمیت تفکر است که اگر بتوانیم تفکر را ارتقا دهیم و تاکید روی حفظ کردن را حذف نماییم و ارتباط را به طور واقعی و اساسی افزایش دهیم در آموزش بسیار مؤثر است.مساله بعدی کلاس های ناهمگن است.هدف تشکیل کلاس برای جدا کردن استعداد ها و قوای مختلف از نظر توانایی برای یکدست شدن کلاس. مبحث بعدی پیشگیری از شکست و مراحل بعدی است..اگر بتوانیم مطمئن شویم که هر دانش آموز نهایت سعی و تلاش خود را به کار می برد تا تفکر و حل مساله را بیاموزد دیگر نمره ها ارزشی ندارد. امتحان ها در این مدارس عینی است.استفاده از امتحان های عینی به منزله ابزار خود آزمایی در مراحل اولیه تفکر و حل مشکل احساس مطلوبی را ایجاد می کند.هم چنین گلاسر می گوید اگر معلم در شرایطی آموزش ببیند که توجه به نمره و حفظیات است نمی تواند مؤثر باشد.پس باید آموزش مناسب برای اجرای برنامه های جدید را ببیند.مبحث اصلی و کاربردی این کتاب مبحث اجرای برنامه های جدید است که در مورد بحث های کلاسی است.بحث های کلاسی به مجموعه فعالیت هایی اطلاق می شود که به منظورراه هایی برای درگیر کردن دانش آموز در بحث های آموزشی به کار می رود.در این میان بررسی این نکته ضروری است که چرا عقاید و برنامه های جدید آموزشی به کندی در مدارس پیش می رود؟یکی از عوامل وجود دو اصل قطعیت و حفظیات در مدارس است. معلمان، مدیران و اولیا نیز در مقابل برنامه های جدید مقاومت می کنند و علت این مقاومت جو موجود در برابر نمره ها و احتمال ازدیاد مردودی هاست.زیرا در مدرسه ها همه به شدت زیر بار نمره رفته اند.دلیل مقاومت معلمان نیز ترس از شکست در برابر بحث های کلاسی است چون اصل کار توسط معلم انجام می گیرد. مثل کنار گذاشتن تدریجی تکیه بر منابع اصلی و آزاد کردن دانش آموزان از قید نمره و کارنامه.جلسه های کلاسی:جلسه ای است که در آن معلم کلاس را به سمت یک بحث سوق می دهد که داوری در آن وجود ندارد وهمه ی افراد باید در آن حضور فعالانه داشته باشند.3 نوع جلسه کلاسی وجود دارد.-حل مشکل اجتماعی: معلم نقش رهبر گروه را داردموضوع مورد بحث رفتار اجتماعی دانش آموزان در مدرسه و هدف تلاش برای حل مشکلات فردی و گروهی و آموزشی و تربیتی کلاس و مدرسه است. مهم بودن این نوع جلسات نیز به این دلیل است که کودکان یاد می گیرند که در گروه مشکلاتشان را حل کنند وکم تر از جمع برای حل مشکل دوری کنند.-جلسه بحث های آزاد:هدف بررسی موضوع های مهم اندیشمندانه است که در باره ی مشکلانت رفتاری بحث می شود.از بچه ها خواسته می شود که راجع به مسایل مربوط به زندگی شان صحبت کنند.اگر این مباحث را بتوانیم با اهداف آموزشی تطبیق دهیم بسیار مناسب است.-جلسه های بررسی آموزشی:هدف این است که بفهمیم دانش آموزان تا چه حد مفاهیم دوره تحصیلی خود را درک می کنند.به طورمستقیم مربوط به آن چیزی است که کلاس در مورد آن چیزی یاد می گیرد.جلسه های کلاسی به خودباوری دانش آموزان،احساس ارزشمندی،ایجاد تجربه بیشتر،اعتماد به نفس و خواست داوطلبانه ی دانش آموز برای یادگیری کمک می کندفرآیند های لازم برای شروع و ادامه جلسات: |
4 | اندیشمندان زیادی در زمینه شرایط بحرانی اموزش صحبت کرده اند یکی از اندیشمندانی که درمورد اموزش صحبت کرده اند گلسر است او معتقد است که در حال حاضر تعداد زیادی از دانش آموزان در تحصیل شکست می خورند بقیه تحت فشار مفرط موجود برای موفقیت در مدارس که حتی بسیاری از محصلان کوشا و شایسته عملکرد بدی نشان می دهند لذا طرحی پیشنهاد می دهد به نام مدارس بدون شکست.چنین بیان میکند که امید دارد که آموزشوپرورش به هدف اصلی و اولی بازگردد. هدف اولیه عبارت است از پرورش انسان اندیشمند، خلاق، سرزنده، بانشاط و شجاع انسانی که میخواهد برای حل مشکلاتی که در دنیای خود با آن روبهرو است تلاش کند هر چند نمیتواند همة آنها را حل کند؛ ولی به پارهای از آن موفق خواهد شد با اعتمادی که او در نتیجة موفقیتهای خویش به دست آورده ممکن است برای مدتی شکست بخورد؛ ولی میداند رسیدن به حدی از موفقیت امکانپذیر است و اگر موفقیت بهراحتی حاصل نشود مأیوس و دلسرد نخواهد شد. اگر انسان بتواند فکر کند و بتواند همنوع خود را برقرار کند و اگر بتواند قدر زیباییها خلق شده توسط انسان و طبیعت را بشناسد برای خوشحالی و برای احساس ارزشمندبودن شانسی دارد. آموزشوپرورش بیشتر از این نمیتواند برای انسان کاری انجام دهد بقیة راه به عهدة خود اوست، معلمین مخصوصاً معلمین مدارس ابتدایی باید بدانند که پیشگیری از مشکلات بهمراتب آسانتر از ترمیم شکستهاست پس اگر در جلوگیری از شکست کمکی به کودکان و جوانان کنیم به مقصود خود نائل گشتهایم...مانع اصلی فلسفة آموزشوپرورش فعلی ماست، فلسفهای مبنی بر عدم رابطة عاطفی، عدم ارتباط بین مطالب و تأکید محدود بر روی تفکر، آموزشوپرورش باید بهطرف فلسفة مثبت حرکت کند. فلسفهای مبنی بر رابطه عاطفی، ارتباط مطالب و تفکر در غیر این صورت، نخواهیم توانست مشکلات فراوان محصلانی را که در تحصیل شکست میخورند حل کنیم. در این جا طرحهایی را برای ایجاد واقعیات رابطة عاطفی، ارتباط و تفکر در مدارس ارائه میشود این طرحها همگی به هم مربوط بوده باید بهصورت یک واحد کلی به کار گرفته شوند ممکن است هر یک جداگانه دارای برخی ارزشها باشد؛ اما در ترکیب یک برنامة کلی میتواند بنیادی را فراهم کند تا مدارس را بر اساس نیاز فرزندمان بنا کنیم.یک آموزشوپرورش موفق میتواند بیشترین کار را برای غلبه بر مشکلات دانش آموزان انجام دهد دانشآموزان، محصول وضعیت اجتماعی خاصی آموزشی و اجتماعی خود هستند و معمولاً خانواده و جامعه، فرهنگ، سابقه و زمینة زندگی یا نژاد یا فقر در شکستشان دخیل میدانند؛ اما این نظریه یا عقیده یک بنبست است به دو دلیل -این نظریه مسئولیت شخص را در شکست نادیده می گیرد– متوجه این مطلب نیست که باب موفقیت در مدرسه بالقوه در برابر همه ی افراد جوان باز است. اگر شاگردان بتوانند در مدرسه احساس مسئولیت کافی برای تلاش و کوشش بکنند و موانع موجود از پیش ساخته در راه موفقیت از همه ی مدارس برچیده شود بر بسیاری از شرایط منفی آسیب رساننده می توان غلبه کرد بنابراین برای موفقیت داشن آموزان مدیران باید نکات زیر را مد نظر داشته باشند و بتوانند آن را عملی کنند به طور مثال مطالبی که به هیچ طریق به زندگی دانش آموز مربوط نیست نباید آموزش داده شود باید مباحث کاربردی را بتوان وارد دروس دانش آموزان کرد .وظیفة آموزش و پرورش کسب اطمینان از این مطب است که هر دانش آموز پاسخ های درست سوال هایی را که مربیان تشخیص داده اند می داند . ما به تفکری نیاز داریم که به پرسش درباره ی مسائل سیاسی ، اجتماعی ، ادبی ، اقتصادی ، علمی و آموزشی منتهی شود . هر دانشآموز نهایت سعی خود را به کار میبرد تا تفکر و حل مشکلات را بیاموزد دیگر نمرهها ارزشی ندارند. ویژگی مهم دیگر توجه به مسائل اخلاقی و ارزشهایی است که بتواند در دانشآموزان انگیزه ایجاد کند، خودارزیابی را در دانشآموزان تقویت کند، قابلاتکا و اعتماد باشد. ارزشهای اخلاقی در مدارس قابل تدریساند البته اگر تدریس به اصولی محدود شود که در جامعه اختلافنظری در مورد آن نیست. پرسنل مدرسه باید ضمن همدلی با شجاعت و انعطافپذیری قوانین وضع شده را اجرا نماید. نکتهای که گلسر در مورد قانون و قانونمداری بران تکیه میکند منشأ کنترلهاست یعنی افراد از نظر ویژگیهای رفتاری طوری تربیت شده باشند که خودشان بتوانند در برابر مسائل پیشآمده بر رفتار کنترل داشته باشند نه به ضرب زور و تنبیه . |
جدول 2-کد های محوری و گزینشی
کدهای محوری | کد های گزینشی |
نظم درونی در مدارس | محیطی |
قوانین پشتوانه دار | |
فضای امن | |
امکانات به روز | |
نیاز سنجی برنامه های متناسب با نیازهای فردی | پرسنلی |
توجه به توانایی و استعداد دانش آموزان | |
توانایی تصمیم گیری | |
توسعه یادگیری مشارکتی | |
همکاری گروهی | |
تطبیق اعمال و گفتار | |
معلم راهنماست | |
عدالت تربیتی | |
عدم قطعیت آموزشی | مفاهیم درسی |
مطالب کاربردی | |
آموزش مهارت های زندگی | |
توجه به تفاوتهای منطقه ای و شهری | |
تاکید برحافظه به جای حفضیات | |
بحث های مشارکتی و یادگیری مشارکتی | |
بحث های آزاد | |
اداره کلاس به صورت گروهی | |
ارتباط میان مفاهیم درسی | |
ارتباط مفاهیم درسی با زندگی | |
حذف ازمون و امتحانات | |
حذف آزمون های عینی | |
حذف نمره دهی | |
حجم مطالب کم | |
حذف حفضیات | |
اهمیت دادن به رفتار اجتماعی | فردی |
افزایش اعتماد به نفس | |
یادگیری مهارت زندگی و اجتماعی | |
توجه به علایق | |
مسئولیت پذیر | |
توسعه اخلاقیات | |
آموزش نظم | |
ایجاد کنترل های درونی | |
خلاقیت و نوآوری | |
احساس ارزشمندی | |
پرورش انسان اندیشمند | |
توسعه انگیزه های درونی | |
مشارکت فعال | |
مهارت های حل مسئله |
ویژگیهای مدارس شهر کرمان در راستای تحقق مدارس بدون شکست کدامند ؟
بر اساس یافتههای مدل شماره 6 نشان میدهد 24 مورد برشمرده شده است که 3 مورد در راستای تحقق اهداف مدارس گلاسر در مدارس شهر کرمان وجود دارد در تشریح وضعیت کنونی و21 مورد عدم هماهنگی وجود دارد.
شکل شماره6. ویژگیهای مدارس شهر کرمان (یافتههای محقق)
بحث و نتیجهگیری
آموزش یک درون داد در زندگی ما است بهنحویکه توسعه و بقای زندگی افراد، وابسته به آن است همگی ما میدانیم که مسئولیت ما در جامعه این است که به دیگران، فرزندانمان و.. آموزش دهیم. آموزش مسئولیت هر فرد است چراکه آموزش در حل مشکلات و ایجاد کردن فرصتی برای حل مشکلات فراهم میسازد لذا میتوان آموزش را وسیلهای برای توانمندسازی کودکان و بزرگسالان برای شرکت فعالانه در زندگی دانست. همچنین نهاد متولی آن یعنی نهاد آموزشوپرورش پدیدهای است که در تمام ارکان و نهادهای اجتماعی جای دارد و از راه تأثیرات متقابل با کل نظام اجتماعی افراد نفوذ پیداکرده است با توجه به نقش کلیدی که آموزش و نهاد آموزش پرورش در زندگی اجتماعی افراد یافته است محققین بیشماری سعی داشتهاند تا مشکلات و معضلات این نهاد را کاهش دهند یا روند آن را تصحیح نمایند یکی از این اندیشمندان ویلیام گلاسر بود. او ایده جدید تحت عنوان مدارس بدون شکست یا مدارس کیفی گلاسر بر اساس و پایه تئوری انتخاب مطرح نمود.
یافتهها نشان داد که گلسر برای مدارس خود باید چند بخش باهم همکاری داشته باشند تا دانش آموزان موفق شوند یکی بحثها و مفاهیم درسی است ؛ بخش کارکنان مدارس هست ،توجه به مفاهیمی که خود دانش آموزان در سطح فردی یاد میگیرند و دیگر توجه به محیط دانش آموزان است نتایج یافتهها بهدستآمده با تحقیقات (Afzali et al, 2019, p30)، (Meyer, 2020, p508)، (Merry, 2018, p174) و (Alimardani, , Z., & Pourkarimi, 2022, P140) هم سو و همجهت است جهت تبیین میتوان گفت اهدافی که گلاسر برای مدارس خود مطرح نموده است نشاندهنده نقش ویژهای است که به رشد فردی، اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان میدهد و فرایندی را در آموزش پیشنهادمی کند که دانش آموزان احساس ارزشمندی کنند؛ تفکر و شیوه حل مسئله را آموزش ببینند این ویژگی لازمهاش درک و نفی قطعیت آموزشی است که دانش آموزان بیاموزند؛ میتوانند برای مطالب علمی پاسخهای متفاوت و مسیرهای متفاوتی را رفت تا به جواب رسید در این مسیر پیشنهاد کلاسهای همگن؛ بحثهای کلاسی نفی نمره دهی (نمرهگذاری کیفی و امتحانات عینی) را میدهد همچنین ارتباط میان مدرسه وزندگی و تجارب زندگی دانش آموزان تأکید میکند تا دانش آموزان مفاهیمی را بیاموزند و فردی مسئولیتپذیر، خلاق، توانا پرورش یابد. گلاسر بهعنوان یک نظریهپرداز در حوزه آموزشی بهخوبی توانست ضعفهایی که یک نظام آموزشی را بهسوی شکست میبرد برشمرد و همچنین این مؤلفهها و اهداف و ویژگیهایی که از آنها نامبرده است سعی شده در نظام آموزشی ما گنجانده شود اما نتوانستهایم بهصورت میدانی آنها را اجرایی کنیم. در نظام آموزش مدارس کرمان این شکل از توسعه مدارس کیفی بیشتر در مدارس غیرانتفاعی مورد توجه قرارگرفته است؛ و در مدارس دولتی بحث آموزشهای توصیفی و کیفی اقدامات در سطح مدارس دبستان آنهم در مورد حذف نمرات صورت گرفته است از سوی دیگر وجه تمایز مدارس شهر کرمان با مدارس گلاسر تأکید بر مباحث دینی و رشد آن است، که به نظر میرسد با تکیه به راین ویژگیها میتوان به توسعه مفاهیم اخلاقی که گلاسر معتقد است بهواسطه آن دانش آموزان میتوانند احساس ارزشمندی، صمیمیت و عشق بیشتری در محیط مدرسه دریافت نمایند کمک کند. از سوی دیگر مدارس شهر کرمان به دلایل چون ، نظام آموزشی رئیس مابانه؛ عدم قدرت تصمیمگیریها،تکیهبر حفظیات و نداشتن دیدگاهی که گلاسر از آن تحت عنوان عدم قطعیت آموزشی نام میبرد که به معنای نداشتن تفکر حل مسئله و داشتن خلاقیت دررسیدن به جواب به سؤالات است نمیتواند گامهای مثبتی در جهت موفقیت دانش آموزان بردارد. اگر با نگاه گلاسر بخواهیم به امر آموزش بنگریم محیط آموزشی باید ستری باشد که دانش آموزان در آن بهوسیله انگیزههای درونی و کنترلهای درونی مسیر و هدفهای خود را مشخص کنند درحالیکه با توجه به یافتهها در شهر کرمان هنوز والدین، پایبندی به سنتهای آموزشی این توانایی را از دانش آموزان گرفته و بهخصوص مباحث آموزشی متناسب با شرایط فرهنگی و سطح توانایی دانش آموزان نیست همه دانش آموزان قادر نخواهند بود که دوران تحصیلی خود را با موفقیت به پایان برسانند.در انتها میتوان نتیجه گرفت که در بخشهای مفاهیم آموزشی که گلاسر پیشنهاد میدهد بسیار ضعیف عمل کردهایم و به نسبت در بخشهای محیطی و پرسنلی توانستهایم گامهای مثبتی را برداریم .
پیشنهادهای كاربردي پژوهش
- در راستای کاهش ضعفهای مدارس شهر کرمان پیشنهاد میشود که شیوه مدیریت آموزشی از شکل رئیس مآبانه بهسوی مدیریت راهبردی و راهبرانه تغییر یابد قدرت تصمیمگیری به مدارس و مدیران مدارس داده شود.
- ایجاد روابط متقابل و دوسویه در انجام امور و عملکرد شغلی بهتر، تأثیرگذار است، برای همین مدیران لازم است در دیدارهای رودررو و یا جلسات عمومی از روشهای سخنوری پویا و همچنين گوش دادن فعال استفاده کنند تا دبیران این امنیت خاطر را داشته باشند که تمام توجه مدیر به حرفها و پیشنهادهای آنان است.
- مباحث زیاد کتابها و سال تحصیلی و محدود بودن به یک کتاب آموزشی چیزی است که گلاسر از آن بهعنوان نهتنها عاملی برای عدم موفقیت تحصیلی نام میبرد بلکه معتقد است این دانشآموز برای زندگی آینده خود نیز دچار مشکل خواهند بود چون یادگیری حل مسئله را بهخوبی آموزش ندیدهاند و تکیهبر حفظیات آموزشی داشتهاند بنابراین حجم حفظیات کاهش یابند و تکیهبر تفکر و اندیشیدن آموزش داده شود.
نتیجهگیری
در پايان با توجه به يافتههاي تحقيق حاضر ميتوان نتيجهگيري کرد به نظر ميرسد این تمایز بیشتر در بخش آموزش مفاهیم درسی و آموزشی موردتوجه گلاسر نمود بیشتری دارد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در مطالعه حاضر برگههای رضایتنامه آگاهانه توسط تمامی آزمودنیها تکمیل شد.
حامی مالی
هزینههای مطالعه حاضر توسط نویسندگان مقاله تأمین شد.
مشارکت نویسندگان
طراحی و ایده پردازی:
تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان مقاله حاضر فاقد هرگونه تعارض منافع بوده است.
References
Abbaspour, A., Taymouri, S. R., Rahimian, H., & Abdollahi, H. (2021). Identification and Prioritization of Key Performance Indicators in Elementary Schools by Fuzzy Delphi and SWARA Methods. School Administration, 9(2), 455-489. ]in persian[
Afzali, L., Hejazi, E., Gholamal Lavasani, M., Ejei, J., & afrooz, G. A. (2019). The Viewpoints of Teachers, Parents, School Counselors and Students Towards Resilient School: A Qualitative Study. Journal of Applied Psychological Research, 10(2), 19-33. ]in persian[
Alagheband, A. (2014). Sociology of Education. Tehran: Rovan Press. ]in persian[
Alimardani, , Z., & Pourkarimi, J. (2022). Model of competencies of e-learning teachers in creating self-directed learning of learners. Information and Communication Technology in Educational Sciences, 12(3), 123-143.
Ang, C., & Ho, E. L. E. (2019). Feeling schools, affective nation: The emotional geographies of education in Singapore, slippages as tactical manoeuvres. Emotion, Space and Society, 32, 100-114.
Ervin, J. (2012). Theory of choice in the classroom. Translators by Mona Khatiri. Tehran, Manzome Kherad Press. ]in persian[
Jahanian, R. (2010). Required qualifications of educational managers. Educational Administration Research, 3(2), 121-124. ]in persian[
Glasser, W. (1920). Schools without failure. Translators by Sadeh Hamzeh & Mojdeh Hamzeh Tabrizi (1388). Tehran: Roshd Press. ]in persian[
Majidi, O. (2010). Superior system, the future of future education. Tehran: Termeh Press. ]in persian[
Merry, M. A. (2018). Equality and Educational Justice. In Encyclopedia of educational philosophy and theory. 170-190
Meyer, K. (2021). Talents, abilities and educational justice. Educational Philosophy and Theory, 53(8), 799-809.
Salmani Bestauni, S., Nami, K. (2022). In a research as identifying the dimensions of using Glaser's choice theory in the classroom in order to improve the quality of schools (case study: elementary schools in one district of Bandar Abbas city). Journal of New Developments in Psychology of Educational Sciences and Education. 5 (47), 162-164. ]in persian[