بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرند
کلید واژه: سرمايهی اجتماعی, تویسرکان, تحرک اجتماعی,
چکیده مقاله :
تفاوت بین گروههای سنی موضوع بسیار مهمی است که میتواند منشأ پدیدهها و مسائل گوناگون فرهنگی و اجتماعی شود. هدف این پژوهش بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان بود. روش تحقیق پیمايشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی پژوهشگرساخته بود. جامعهی آماری شامل زنان و مردان بالای ۱۵ سال شهر تويسرکان در سال ۱۳۹۹ است که با توجه به جدول مورگان و کرجسی، ۳۹۲ نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند روایی با روشهای توافق متخصصان، صوری، و سازه به ترتیب 75/0 ، 76/0 و84/0برآورد شد، همچنین پایایی با روش همسانی درونی 82/0 به دست آمد. تحلیل دادهها با آزمونهای تحلیل واريانس یکطرفه، t مستقل، و تحلیل مسیر در برنامهی SPSS-25 انجام شد. نتايج نشان داد که بین نسلها ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و نسل مسن سرمايهی اجتماعی بیشتری دارند؛ بین زنان و مردان ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و مردان، سرمايهی اجتماعی بیشتری نسبت به زنان دارند. بین گروههای سنی ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و گروه سنی ۶۶ تا ۷۵ ساله، سرمايهی اجتماعی بیشتری دارند. همچنین، بین میزان درآمد و سرمايهی اجتماعی رابطه وجود دارد (05/0 > P). بهطور خلاصه، میتوان گفت بین متغیرهای نسل، جنسیت، گروههای سنی، میزان درآمد، نوع شغل، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، محل زندگی، سن ازدواج، حضور در اجتماع، و سرمايهی اجتماعی رابطه وجود دارد؛ بین جنس و نیز بیننسلهای مختلف ازنظر متغیرهای سن ازدواج، حضور در اجتماع، سرمايهی اقتصادی، آزادیهای فردی و اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تحرک اجتماعی تفاوت وجود دارد.
Differences between age groups are a critical issue that can be the source of various cultural and social phenomena and issues. This research investigated intergenerational social capital and its dimensions among men and women in Tuyserkan city. The research method was a survey, and the data collection tool was a researcher-made questionnaire. The statistical population included men and women over 15 years of age in Tuyserkan City in 2019, of which 392 arrived into samples by cluster sampling. ANOVA, Independent T-test, and Path Analysis were used in SPSS-25 software to analyze data. The results showed a difference between generations in terms of social capital, and the older generation has higher social capital than younger ones; there is a difference between women and men, and men have more social capital than women. There is a difference between age groups regarding social capital; the age group of 66 to 75 years has a higher tendency to have social capital. Also, there is a relationship between income and social capital (P < 0.05). In short, we can say that there is a relationship between intergenerational variables, gender, age groups, income, type of job, marital status, level of education, place of residence, age of marriage, presence in society, and social capital; There is a difference between men and women as well as between different generations in terms of the variables of the age of marriage, presence in society, economic capital, individual and social freedoms, social trust, and social mobility.
ابوالحسنی، داوود؛ تدبیری، سیروس؛ و مجیدی، مریم. (1402). تبیین نقش سطوح سرمایه اجتماعی در شکل گیری تاب آوری سازمانی در بانک های دولتی، مجله مدیریت سرمایه اجتماعی، 10(2)، 197-210. magiran.com/p2585223
ادهمی، جلال. (1396). بررسی ترجیحات ارزشی بیننسلی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر سنندج. فصلنامهی علوم اجتماعی، 78، 156- 117.
آزاد ارمکی، تقی. (1383). شکاف بیننسلی در ايران. مجلهی جامعهشناسی ايران، 3(4): 70- 55.
آزاد ارمکی، تقی؛ زند، مهناز؛ و خزايی، طاهره. (1385). بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانواده تهرانی: با تأکید بر مقايسه مراسم، آداب، و کارکردهای حمايتی. فصلنامه علوم اجتماعی، 16، 29-5.
اسلامی بناب، علیزاده. (1390). بررسی رابطهی بین سرمايهی اجتماعی و آنومی اجتماعی. فصلنامهی مطالعات اجتماعی، 1(۱): 171- 145.
امیری، حسین؛ نجفی نژاد، محمود؛ موسوی، سیده محدثه؛ و حسنی، محمدحسین. (1400). جریانی از سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در ایران، فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، 12(43)، 89-124. magiran.com/p2284067
امیری، هادی؛ و رضاپور، زهره. (1390). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر ورود بنگاهها به بازرگانی خارجی. فصلنامهی جامعهشناسی کاربردی، 26(1): 184- 171.
ايمان، محمدتقی؛ و سروش، مریم. (1392). مقايسهی بیننسلی سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دسترس زنان در شیراز. زن در توسعه و سیاست پژوهش زنان، 11(4): 530- 509.
اينگلهارت، رونالد. (1373). تحول فرهنگی در جامعهی پیشرفتهی صنعتی. ترجمهی مريم وتر. تهران: کوير.
اينگلهارت، رونالد؛ و ٱبرامسون، پل، آر. (1378). امنیت اقتصادی و دگرگونی ارزشی. ترجمهی شهناز شفیعخانی. نامه پژوهش، ۱۴ و 15.
بورديو، پیر. (1380). «نظريهی کنش». ترجمهی مرتضی مردیها. تهران: نقش و نگار.
بیکر، ترزال. (1377). نحوه انجام تحقیقات اجتماعی. ترجمهی هوشنگ نايبی، تهران: نشر نی.
توکل، محمد، قاضینژاد، مريم. (1385). شکاف نسلی در رويکردهای کلان جامعهشناسی، بررسی و نقد رهیافتهای نسل تاريخی و تضاد با تأکید بر نظرات مانهايم و بورديو. فصلنامه علوم اجتماعی، 27.
چیتساز قمی، محمدجواد. (1386). بازشناسی مفاهیم نسل و شکاف نسلی جوانان و مناسبات نسلی. پژوهش جوانان، فرهنگ، و جامعه، 1، 112- 85.
حقیقتیان، منصور؛ و غفاری، عباس. (1395). بررسی علل شکاف نسلها در بین دانشآموزان متوسطه شهر لامرد. فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر. 4(8): 189- 173.
رحیمی، محمد؛ آشفته تهرانی، امیر؛ و حضرتی صومعه، زهرا. (1390). بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف بیننسلی مطالعه موردی شهر خلخال در سال 1390. فصلنامه مطالعات جامعهشناختی ايران، 1(3): 98- 79.
زارع شاهآبادی، اکبر. (1395). مطالعهی بیننسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر يزد. فصلنامهی مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان، 14(3): 7.
فلاح، محمدرضا. (1398). ارائه چارچوبی برای بازتولید سرمایه اجتماعی با استفاده از رویکرد فراترکیب، فصلنامه مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 28(93)، 161-203. magiran.com/p2056351
قادرزاده، امید. (1401). وضعیت سرمایه اجتماعی در استان کردستان؛ آسیب ها، راهبردها و برنامه های تقویت سرمایه اجتماعی، نشریه پژوهش های جامعه شناسی معاصر، 10(19)، 9-41. magiran.com/p2408588
قلیچ لی، بهروز؛ و مشبکی، اصغر. (1385). نقش سرمايهی اجتماعی در ايجاد سرمايه فکری سازمان مطالعه دو شرکت خودروساز ايرانی، فصلنامه دانش مديريت، 19(75): 147- 125.
کلمن، جیمز. (1386). بنیادهای نظریهی اجتماعی. ترجمهی منوچهر صبوری، تهران: نی.
لاور، رابرت. اچ. (1373). دیدگاههای درباره دگرگونی اجتماعی. ترجمه کاووس سید امامی، تهران: مرکز نشر دانشگاه.
مقتدر، یونس؛ کتابی، محمود؛ و گلشنی، علیرضا. (1400). وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران از نگاه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی، نشریه جامعه شناسی سیاسی ایران، 4(4)، 424-446. magiran.com/p2582654
مهرگان، نادر؛ و دلیری، حسن. (1394 بررسی ارتباط میان سرمايهی اجتماعی و توسعه انسانی در استانهای ایران، پژوهشهای اقتصادی رشد و توسعه پايدار، 15(2): 136- 117.
Abane, J. A., Adamtey, R., & Kpeglo, R. (2024). The impact of social capital on business development in Ghana: Experiences of local-level businesses in the Kumasi Metropolitan Area. Social Sciences & Humanities Open, 9, 100775.
Ataei, P., Dastenaei, A. M., Izadi, N., Karimi, H., & Menatizadeh, M. (2023). The predictors of social capital in agricultural consultation, technical, and engineering service companies. Heliyon.
Bourdieu, P. (2019). Distinction: A social critique of the judgment of taste. In Social Stratification, Class, Race, and Gender in Sociological Perspective, Second Edition (pp. 499-525). Rutledge.
Chang, H., Wang, X., & Wang, Z. (2023). Association between social capital and health-promoting lifestyle among empty nesters: The mediating role of sense of coherence. Geriatric Nursing, 53, 96-101.
Cheng, Q., Sha, S., & Cheng, W. (2023). Revealing the heterogeneity of social capital in shrinking cities from a social infrastructure perspective: Evidence from Hegang, China. Applied Geography, 159, 103087.
Guan, L., Ali, Z., & Fakhriddinovch Uktamov, Kh. (2024). Exploring the impact of social capital, institutional quality and political stability on environmental sustainability: New insights from NARDL-PMG. Heliyon, Available online 14 January 2024, e24650.
Kumar, K. 2017. The blended family life cycle. Journal of Divorce & Remarriage, 582, 110-125.
Mead, M. (1970). Culture and Commitment: A Study of the Generation Gap. New York: Basic Books.
Parks, J. B., & Roberton, M. A. (2008). Generation gaps in attitudes toward sexist/nonsexist language. Journal of Language and Social Psychology, 27(3), 276-283.
Peluso, A., Tuccillo, J., Sparks, K., Kapadia, A., & Hanson, H. A. (2024). Spatial analysis of social capital and community heterogeneity at the United States county level. Applied Geography, 162, 103168.
Saeed, R. (2023). Twitter and Development of Social Capital: A Gender Perspective. Telematics and Informatics Reports, 9, 100037.
Suriñach, J., & Moreno, R. (2011). The role of intangible assets in the regional economic growth. Investigations Regionals-Journal of Regional Research, (20), 165-193.
Wang, M., Wei, Y., Azumah, G., & Wang, C. L. (2023). African returnees in international knowledge transfer: a social capital perspective. Journal of International Management, 101118.
بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان
بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان
عنایت سوری
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشکدهی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
امیدعلي احمدی1
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکدهی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
حسین جمالي
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکدهی علوم انسانی، واحد آشتیان، دانشگاه آزاد اسلامی، آشتیان، ایران
محمدحسین اسدی
استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشکدهی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان، آشتیان، ایران
تاریخ ارسال: ۱۹/۱۱/۱۴۰۲ تاریخ پذیرش: ۲۵/۴/۱۴۰۳
چکیده
تفاوت بین گروههای سنی موضوع بسیار مهمی است که میتواند منشأ پدیدهها و مسائل گوناگون فرهنگی و اجتماعی شود. هدف این پژوهش بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان بود. روش تحقیق پیمايشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی پژوهشگرساخته بود. جامعهی آماری شامل زنان و مردان بالای ۱۵ سال شهر تويسرکان در سال ۱۳۹۹ است که با توجه به جدول مورگان و کرجسی، ۳۹۲ نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند روایی با روشهای توافق متخصصان، صوری، و سازه به ترتیب 75/0 ، 76/0 و84/0برآورد شد، همچنین پایایی با روش همسانی درونی 82/0 به دست آمد. تحلیل دادهها با آزمونهای تحلیل واريانس یکطرفه، t مستقل، و تحلیل مسیر در برنامهی SPSS-25 انجام شد. نتايج نشان داد که بین نسلها ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و نسل مسن سرمايهی اجتماعی بیشتری دارند؛ بین زنان و مردان ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و مردان، سرمايهی اجتماعی بیشتری نسبت به زنان دارند. بین گروههای سنی ازنظر سرمايهی اجتماعی تفاوت وجود دارد و گروه سنی ۶۶ تا ۷۵ ساله، سرمايهی اجتماعی بیشتری دارند. همچنین، بین میزان درآمد و سرمايهی اجتماعی رابطه وجود دارد (05/0 > P). بهطور خلاصه، میتوان گفت بین متغیرهای نسل، جنسیت، گروههای سنی، میزان درآمد، نوع شغل، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، محل زندگی، سن ازدواج، حضور در اجتماع، و سرمايهی اجتماعی رابطه وجود دارد؛ بین جنس و نیز بیننسلهای مختلف ازنظر متغیرهای سن ازدواج، حضور در اجتماع، سرمايهی اقتصادی، آزادیهای فردی و اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تحرک اجتماعی تفاوت وجود دارد.
واژگان کلیدی: میاننسلی، سرمايهی اجتماعی، تویسرکان، تحرک اجتماعی
An Intergenerational Study of Social Capital and Its Dimensions among Men and Women in Tuyserkan
Enayat Souri
PhD Candidate, Department of Sociology, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran
Omid Ali Ahmadi2
Assistant Professor of Sociology, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran
Seyed Hossein Jamali
Assistant Professor of Sociology, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran
Mohammad Hossein Asadi
Assistant Professor of Sociology, Ashtian Branch, Islamic Azad University, Ashtian, Iran
Abstract
Differences between age groups are a critical issue that can be the source of various cultural and social phenomena and issues. This research investigated intergenerational social capital and its dimensions among men and women in Tuyserkan city. The research method was a survey, and the data collection tool was a researcher-made questionnaire. The statistical population included men and women over 15 years of age in Tuyserkan City in 2019, of which 392 arrived into samples by cluster sampling. ANOVA, Independent T-test, and Path Analysis were used in SPSS-25 software to analyze data. The results showed a difference between generations in terms of social capital, and the older generation has higher social capital than younger ones; there is a difference between women and men, and men have more social capital than women. There is a difference between age groups regarding social capital; the age group of 66 to 75 years has a higher tendency to have social capital. Also, there is a relationship between income and social capital (P < 0.05). In short, we can say that there is a relationship between intergenerational variables, gender, age groups, income, type of job, marital status, level of education, place of residence, age of marriage, presence in society, and social capital; There is a difference between men and women as well as between different generations in terms of the variables of the age of marriage, presence in society, economic capital, individual and social freedoms, social trust, and social mobility.
Keywords: Intergenerational, Social Capital, Tuyserkan, Social Mobility
مقدمه و طرح مسئله
تمام جوامع بشری دارای مجموعهای از ارزشها، هنجارها و آدابورسومی هستند که در قالب عرف يا قانون تجلی پیدا کرده است و گذشته از درست يا نادرست بودن برای آنها بسیار ارزشمندند. هر نسل نگران حفظ ارزشهای خود بوده و سعی دارد ارزشها، هنجارها، و عرف اجتماعی خود را بسان يک امانت به نسل بعدی منتقل کند؛ اما برخلاف گذشته که جوامع کمتر در معرض تغییر بوده و پسران همانند پدران و دختران همانند مادران فکر و رفتار میکردند؛ امروزه، در عصر تحولات پرشتاب اجتماعی و تغییرات سريع فرهنگی، تفاوتهای بیننسلی در نگرشها منجر به ايجاد شکاف و فاصله بیننسلها میگردد و باعث میشود که هر نسل فلسفه و شیوه زندگی متفاوتی پیدا کند. بورديو3 نشان میدهد که در میدانهای اجتماعی، انواع سرمايه وجود دارند که میزان برخورداری از اینها در میدان اجتماعی موجب شکلگیری گروههای خاص با سبکهای زندگی ويژه خواهد شد و هريک از انواع سرمايه در ايجاد، تقويت يا تغییر دادن سبک زندگی مؤثرند (گیبینز و بوريمر4، ۱۱۷:۱۳۸۱).
در حوزه نسلی نیز رونالد اينگلهارت5 تحقیقات مفصلی را انجام داده است. او معتقد است که وقتی دگرگونی فرهنگی مهمی رخ میدهد به تفاوتهایی در میاننسلها میانجامد. زيرا اين دگرگونی در میان گروههای جوانتر که نیازی به غلبه بر مقاومت متناقض اولیه ندارند با سهولت بیشتری صورت میگیرد تا در میان گروههای بزرگتر؛ در نتیجه دگرگونی در درجه اول در بین گروههای جوانتر ظاهر میشود تا در بین گروههای مسنتر که ضرورتاً به اختلافات بیننسلی میانجامد. از آنجا که نسبت به نسل قديم، نسل جديدتر دسترسی بیشتری به امکانات آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و غیره دارد. ازاینرو میزان سرمایههای جوانان بالأخص سرمايه فرهنگی آنان تفاوت فراوانی نموده است، لذا اين تفاوت سرمايه به گفته بورديو موجب شکلگیری قریحههایی متفاوت در میان افراد شده، روی تمام ابعاد سبک زندگی آنها تأثیر میگذارد و باعث به وجود آمدن تفاوتهای نسلی در جامعه میشود (اينگلهارت، ۲۰:۱۳۸۲).
بانک جهانی سرمایهی اجتماعی را پديدهای میداند که حاصل تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی، و هنجارها بر کیفیت تعاملات اجتماعی است. تجارب اين سازمان نشان داده است که اين پديده تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد و توسعهی کشورهای مختلف دارد. سرمایهی اجتماعی برخلاف ساير سرمایهها بهصورت فیزيکی وجود ندارد، بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف ديگر افزايش آن میتواند موجب پايین آمدن جدی سطح هزینههای ادارهی جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمانها گردد. از ديدگاه بورديو، سرمایهی اجتماعی با کارکردش تعريف میشود. سرمايهی اجتماعی یک شیء واحد نیست، بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ويژگی مشترک دارند: همهی آنها شامل جنبهای از يک ساخت اجتماعی هستند و کنشهای معین افرادی را که در درون ساختار هستند، تسهیل میکند. سرمايهی اجتماعی، مانند شکلهای ديگر سرمايه مولد است و دستیابی به هدفهای معینی را که در نبودن آن دستیافتنی نخواهد بود، امکانپذیر میسازد. سرمایهی اجتماعی، مانند سرمايه فیزيکی و سرمایهی انسانی کاملاً تعویضپذیر نیست اما نسبت به فعالیتهای بخصوصی تعویضپذیر است. شکل معینی از سرمایهی اجتماعی که در تسهیل کنشهای معینی ارزشمند است، ممکن است برای کنشهای ديگر بیفایده يا حتی زیانبار باشد. سرمايهی اجتماعی نه در افراد و نه در ابزار فیزيکــی تولید، قرار ندارد (کلمن6، ۱۳۸۶: ۲۶۴).
سرمايهی اجتماعی نزد بورديو بر اين درک استوار است که افراد چگونه با سرمایهگذاری بر روابط گروهی، وضعیت اقتصادی خود را در يک فضای اجتماعیِ سلسلهمراتبی جامعه سرمایهداری بهبود میبخشند. سرمايهی اجتماعی ازنظر بورديو، ابزاری است که وضعیت گروه و درنتیجه فرد را بازتولید میکند. ازاینجهت میتوان رويکرد او را ابزاری و نهایتاً فردگرايانه نامید. بورديو بر قابلیت تبديل انواع مختلف سرمايه تأکید دارد ولی سرمايهی اقتصادی را ريشه انواع ديگر سرمايه میداند. بنابراين به کمک سرمايهی اجتماعی، کنشگران قادرند مستقیماً به منابع اقتصادی دست يابند، از سوی ديگر، به دست آوردن سرمايهی اجتماعی مستلزم سرمایهگذاری سنجیده هم در منابع اقتصادی و هم منابع فرهنگی است. سرمایهی اجتماعی از مفاهیم جديد در حوزهی مطالعات اقتصادی و اجتماعی در سطح جهان و در داخل کشور است. سرمایهی اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در نظامهای اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه و پايین آمدن هزینههای تبادلات و ارتباطات میشود. سرمایهی اجتماعی تأثیر عمیقی در عرصههای مختلف زندگی بشر و توسعهی آن دارد. اين سرمايه ويژگی تعاملات اجتماعی در يک سازمان را انعکاس میدهد و موجب استفاده بهتر از منابع فیزيکی، مالی و انسانی سازمان، میشود. استفاده از مفهوم سرمایهی اجتماعی با توجه به روند جهانیشدن و تضعیف نقش دولتهای ملی، بهعنوان راهحلی اجراشدنی در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه، موردتوجه سیاستگذاران و مسئولان سیاست اجتماعی قرار گرفته است (فوکوياما7، ۱۳۸۵: ۷۴).
شکاف میان فهم تئوریک سرمایه اجتماعی و طرق اندازهگیری آن در هر یک از کارهای تجربی انجام یافته، مسائل و ابهامات گوناگونی را پدید آورده است که سنجش آن را با پیچیدگی بیشتر به ویژه برای جوانان مواجه ساخته است. با توجه به ضرورتهای متعددی فراهم شده است. سرمایه اجتماعی میان نسلی به دو صورت دچار چالش و تحول شده است. یکي از مهم ترين تحولات، برجسته تر شدن تفاوتهاي ارزشي ميان فرزندان و والدين است که موجب بروز چالشهای جدی در خانواده ها شده است. چالشهايي که به نظر ميرسد شکل سنتي خانواده را زير سوال برده است. دیگر آنکه به نظر میرسد که جامعه مرحله گذار از سنتی به مدرن را طی میکند و همین شرایط به ایجاد تفاوت و فاصله بیشتر کمک میکند. دولت نیز حرکت به سمت توسعه را در برنامه بلندمدت جای داده و به تدریج نظام اجتماعی کشور دچار تغییرات بنیادی شده است. پژوهشگران به مسایل و مشکلاتی از قبیل بیکاری جوانان، اعتیاد ، فقر که زنان و مردان در شهر تویسرکان با آن درگیر هستند آشنا هستند؛ اما به نظر میرسد که سستی در بنیان سرمایه اجتماعی است که عامل جدی در بروز مسایل و مشکلاتی که امروز جامعه شهری تویسرکان با آن روبرو است. اهمیت این موضوع به مسالهی مطالعهي ميان نسلي سرمايهي اجتماعي در بين زنان و مردان شهر تویسرکان در سال ۱۳۹۹ مربوط است. این پژوهش به دنبال مقایسه سرمایه اجتماعی در بین دو نسل است. چرا که پژوهشگران پیشین علیرغم انجام پژوهشهای متعددی که صورت گرفته، تاکنون به نحوی مقتضی به این مساله نپرداخته و علل و عوامل موثر بر این روند را مورد مطالعه و کاوش قرار ندادهاند. در این تحقیق به الگوهای تعاملی در خانوادهها پرداخته میشود که از مفاهیم جدید مطرحشده در حوزهی مطالعات خانواده محسوب میشود. با توجه به نتایج احتمالی، این پژوهش میتواند راهگشای جامعه شناسان و مسئولین کشور در تصمیمگیریهای مربوط به خانواده و همچنین بهمنظور شناخت بهتر سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با نسلها باشد.
چارچوب مفهومی
در آغاز این بخش، ابتدا تعاریف مفاهیم مورد نظر در این پژوهش ارائه میگردد:
نسل: مفهوم نسل از نقطهنظر زیست شناختی و شجره شناختی معنای صریحی دارد و بر یک رسته هم دوره از یک نیای مشترک اطلاق میشود؛ با وجود اینکه قایل شدن به تمایز هم عمران و همسالان دارای اهمیت است. نسل را گروهی از افرادی میداند که در فاصله زمانی معین به دنیا آمدهاند (بیکر، ۱۳۷۷).
سرمایهی اجتماعی: سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منافع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه اجتماعی ایجاد میشود.» (بوردیو، ۱۹۸۵: ۲۴۸)
دورکیم مستقیماً به مساله نسل و شکاف نسلها اشاره نکرده، اما آن را در قالب تقسیم کار اجتماعی و آثاری که این پدیده بر روی جامعه و روابط انسانی برجای گذاشته، به صورت غیرمستقیم بررسی میکند. وی نشان داد که چگونه با گذار به جامعه ارگانیکی امکانات تازهای برای آزادی پدید میآید، وجدان جمعی ضعیف میشود، فردیت افراد رشد مییابد و اختلال و نابسامانی در قواعد و ارزشها شایع میگردد. کارل مانهایم8، جامعهشناس مجاري بنیانگذار نظریه نسل تاریخی (۱۹۴۷ـ۱۸۹۳) که از وي بهعنوان آغازگر مباحث نظري پيرامون نسل نام برده ميشود، نسل را شامل افرادي ميداند که موقعيت مشترکي در فراگرد تاريخي و اجتماعي دارند و آنها را به يک شيوه تفکر و تجربه خاص و يک نوع کنش تاريخي ويژه اين موقعيت، متمايل ميکند (نقل از کوزر9، ۱۳۷۳: ۵۶۹).
مانهايم بيشتر به تجربه نسلي تکيه ميکند و معتقد است که هر نسلي داراي تجربيات متفاوت از نسل قبل خود است (مانند کساني که در يک دورهی جنگ زندگی ميکنند). آنان هر چند در طبقات مختلف هستند و آگاهيهاي مختلفي دارند ولي رويکرد و موضعگيري مشترکي دارند که از تجربه مشترک آن نسل حاصل ميشود. البته از نظر مانهايم نسلهاي جديد هميشه آغازگر خودآگاهي ريشهاي و متمايز از نسلهاي پيشين نيستند بلکه گسست نسلي عمدتا در پي دوراني از تغييرات فرهنگي سريع ايجاد ميشود. در چنين دوراني است که دستههاي نسبتا بزرگي از افراد بهعنوان عاملان تغيير اجتماعي تند با تفسيرهاي سنتي به چالش برخاسته و تفسيرهاي جايگزين را مطرح ميکنند. اگر براساس نظريه مانهايم تفاوت نگرشهاي ميان دو نسل را امري طبيعي و تاريخي بدانيم، اين تنها شرط لازم براي تبيين مسأله شکاف بين نسلي است و شرط کافي نيست، بلکه شرط کافي تعليل و توجيه اين تفاوتهااست. ديدگاه بورديو در جامعهشناسی فرهنگ به مفهوم نسل پرداخته است. افرادی که همدورهای هستند و در زمان حال زندگی کرده و ملکه فرهنگ مشترک دارند، کارکرد مشترکی دارند. کارکردی که با حافظه جمعی که ترکیب همدورهای را در طول يک دوره خاص تعیین میکند، تعریفکننده نسل واحد است. در اين تعريف توجه خاصی به ايده فرهنگ جمعی و مشترک وجود دارد؛ احساسات، رجحانها، خلقوخوی و مجموعهای از اعمال از قبیل فعالیتهای ورزشی و فعالیتهای تفريحی، حافظه جمعی و خلق فرهنگ يا سنت نسلی را تعیین میکند، که با مديريت منابع نسلی در طول زمان و فضا ملاحظه میشود. افسون بر مشارکت در فرهنگ جمعی مشترک، نسل ممکن است همچون همدورهای ديده شود که دستیابی استراتژيک به منابع از طريق مراسم در آن به دست میآید (بورديو، ۱۳۸۷: ۳۳).
در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی در تعريف نسل چنین آورده شده است: "منظور از کلمه نسل فاصلهی بین تولد پدران و مادران و تولد فرزندان آنهااست که معمولاً۳۰ سال در نظر گرفته میشود. ازنظر جامعهشناختی چگونگی زندگی و تجربه زندگی در عصری مشخص، يعنی مجموعه افرادی که در حوزه فرهنگی مشخصی تقریبا همسال هستند و به دلیل زندگی در شرايط اجتماعی و تاريخی يکسان از تصورات، انگیزهها، جهتگیریها و ارزشهای مشابهی برخوردار هستند، يک نسل گفته میشود.
موضوع نسلها، تفاوتها و يا اشتراکها از دغدغه همیشگی بشر بوده است."اگر اجازه دهیم که اعمال بیسابقه نسلهای جوانتر ما ادامه يابد، تمدن ما محکوم به نابودی است." اين گفتاری است که بر روی يک لوح باستانی کشفشده در شهر "اور" – از مراکز تمدن سومری که به گفته تورات زادگاه ابراهیم نبی بوده و در حدود ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد شهرآبادی بود- نقش بسته است. اين جملات بازتاب عقیدهای نسبت به جوانان است که در هر عصری شايع میباشد (لاور، ۱۷۹:۱۳۷۳؛ نقل از چیتساز قمی، ۳۱۲:۱۳۸۶). موضوع تحول بیننسلی نخستین بار پس از جنگ دوم جهانی و بهویژه در دههی ۶۰ در جوامع غربی مطرح شد که به نحوی اختلاف فرهنگی میان فرزندان و والدينشان را تشريح میکرد. در ايران نیز دهه شصت و هفتاد يکی از دورههای حساس و پرفرازونشیبی است که يکی از سه رويداد مهم تاريخ معاصر؛ يعنی انقلاب اسلامی آغاز میشود و پسازآن نیز جنگ ايران و عراق بهعنوان يک پديده اجتماعی مهم ديگر به وقوع میپیوندد. اين دو پديده اجتماعی تغییرات وسیعی را در باورها و بینشهای نسلی که در آن دوران زندگی میکرد، به وجود آورد. نسل ديروزی که دارای تجربه جنگ و انقلاب بود، امروزه در کنار نسلی زندگی میکند که فاقد اين تجربهها است؛ و اين خود سبب شده است تا شکافی در بینش و آگاهی، باورها، تصورات، انتظارات، جهتگیریهای ارزشی و الگوهای رفتاری و سبکهای زندگی اين نسل والدین با نسل جدید فرزندان به وجود آید (رحیمی، آشفته تهرانی، و حضرتی صومعه، ۱۳۹۰: ۸۰).
اگرچه شباهتهای زيادی در بین تعاريف مفهوم نسل به چشم میخورد، و بر يک معنای واحد تفاهمی صورت نگرفته است. به نظر هیوز هر نسل بر پايه تجربیاتی که افرادش در آن شريک بودهاند، حدومرزی از خود به دست میدهد. درواقع خوشهای حول محور اینگونه تجربهها تشکیل میشود. بنابراين کسانی که با افراد پانزده سال بزرگتر از خودشان در رويدادهای روانی تعیینکننده شريک بودهاند، ممکن است خويشتن را به اين افراد نزدیکتر احساس کنند تا به اشخاصی که سنشان فقط اندکی از آنها کمتر است ولی به آن حوادث پیوند نخوردهاند. نمونه اين امر نسلهايی است که در دو جنگ جهانی شرکت داشتند. بالس تعريف نسل را کار آسانی نمیپندارد و معتقد است که از برخی جهات میتوان گفت که يک نسل عبارت است از فاصله میان والدين با فرزندانش؛ که بدين ترتیب بسیاری از مردم در طول زندگی خود شاهد حضور سه نسل هستند. وی به ابژه نسلی نیز اشاره مینماید (کومار10، ۲۰۱۷: ۱۱۳).
موضوع سرمايهی اجتماعی در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بعد نظری و تجربی مورد توجه صاحبنظران و پژوهشگران قرارگرفته است. بااینوجود همچنان با ابهامات و حتی نوعی آشفتگی و بینظمی در مجموعه یافتهها روبرو هستیم. از سویی نیز تفاوتهای بین نسلها مشکلاتی را در ارتباطات بین زوجین، والدین و فرزندان، آموزگار و دانشآموز، همکاران با یکدیگر، اعضای یک خانواده، و مانند اینها ایجاد کرده است. این مسائل و مشکلات میتواند ناشی از عدم شناخت و درک مناسب از طرف مقابل باشد.
بهمنظور دستیابی به چارچوب مفهومی جامع مروری بر دیدگاههای نظری و منابع تجربی و تحلیل یافتههای آنان ضروری به نظر میرسد. همچنین ضرورت آگاهیبخشی به گروههای سنی مختلف از ویژگیهای خود و سایر گروههای سنی اهمیت این پژوهش را دوچندان میسازد. از نظر ضرورت برنامهریزی برای نسلهای گوناگون در زمینهی بهداشت، آموزش، ازدواج، مسکن، نیازهای روانی و اجتماعی توجه به تفاوتهای بین نسلها نیز اهمیت ویژهای دارد. براساس نکاتی که مطرح شد مدل مفهومی پژوهش به صورت زیر ارائه شده است:
شکل ۱) مدل مفهومی پژوهش
پیشینهی پژوهش
ادهمی و همکاران (۱۳۹۶) در بررسی ترجیحات ارزشی بیننسلی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر سنندج بیان کردند که پژوهش با هدف بررسی ترجیحات ارزشی بیننسلی در شهر سنندج و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن انجام شده است. شهر سنندج ازجمله شهرهايی است که بهواسطه ویژگیهایی چون مرکزيت استان کردستان، گسترش شهرنشینی شتابان، مهاجرت بیرویه، حاشیهنشینی، جوانی جمعیت، همزيستی عناصری از فرهنگ بومی- محلی و غیرمحلی- غیربومی، همزيستی فرهنگ سنتی و مدرن، مجاورت با شهرهای مرزی و مدرنیته رسانهای دستخوش تحولات گستردهای شده است. بنابراين شناخت وضعیت ترجیحات ارزشی و رفتاری در بین سه نسل از شهروندان حائز اهمیت است. برای این منظور چارچوب نظری با الهام از ديدگاه دورکیم، مرتن، گیدنز، بورديو، اينگلهارت و شوارتز11 تنظیم گردید و در قالب آن فرضیههای اصلی مطرحشده است. پژوهش به روش چندگانه روش پیمايشی و روش اسنادی و به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای روی 367 نفر نمونه از شهروندان سنندجی به تفکیک گروههای نسلی انجامگرفته است. یافتهها نشان میدهد که میزان ترجیحات ارزشی افراد جوان و میانسال تفاوت معناداری باهم ندارد؛ اما میزان ترجیحات ارزشی افراد جوان و پیر و افراد میانسال و پیر با يکديگر تفاوت معناداری دارد. همچنین نتايج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای سرمايهی اجتماعی و دینداری با ترجیحات ارزشی در دو نسل جوان و میانسال و بین متغیرهای سرمايه فرهنگی و ترجیحات ارزشی در نسل جوان و بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و ترجیحات ارزشی در دو نسل جوان و پیر همبستگی معناداری وجود دارد؛ اما همبستگی بین سرمايهی اقتصادی و ترجیحات ارزشی در بین تمام نسلها معنادار نیست.
غفاری و حقیقتیان (۱۳۹۵) در مقالهای به بررسی تأثیر سرمايه فرهنگی عینیت يافته بر تحرک اجتماعی میاننسلی در شهر گرگان پرداختهاند. روش تحقیق مورداستفاده در پژوهش، پیمايشی مبتنی بر روش همبستگی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته است که برای تعیین اعتبار پرسشنامه از تکنیک اعتبار صوری و اعتبار محتوا با استعانت از تکنیک ضريب نسبی روايی محتوا استفاده شد. بعد از طراحی پرسشنامه و اجرای پايلوت بین ۳۰ پاسخگو، میزان پايايی سؤالات با استفاده از ضريب آلفای کرونباخ۸۲/۰ محاسبه شد. جامعه آماری اين پژوهش شامل کلیه زنان و مردان ۳۰ تا ۵۴ ساله ساکن شهر گرگان که تعداد آنها براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۱۴۶۲۳۸ نفر میباشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۸۴ نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد که بین سرمايه فرهنگی عینیت يافته با تحرک اجتماعی میاننسلی افراد در شهر گرگان، در سطح ضريب اطمینان ۹۵ درصد رابطه وجود ندارد. تفاوت جنسیتی در میزان تحرک اجتماعی وجود دارد که به نفع مردان است. میزان تحرک اجتماعی پاسخگويان، ۶/۸ درصد دارای تحرک میاننسلی نزولی، ۲۴ درصد دارای تحرک میاننسلی افقی و ۴/۶۷ درصد دارای تحرک میاننسلی صعودی بودهاند.
زارع شاهآبادی و طاهر (۱۳۹۵) به مطالعه بیننسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر يزد پرداختند. در جوامع کنونی به علت توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و غیره، موجب تفاوت تجارب و آموزشهای نسل فعلی از نسل قديم و کاهش میزان بازتولید ارزشهای اجتماعی در جامعه جديد میگردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مديريت بدن و الگوی خريد لباس مادران و دختران شهر يزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اين ابعاد است. اين تحقیق بهصورت پیمايش مقطعی و جمعآوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجامگرفته است. نمونه مورد مطالعه در میان زنان ۷۵-۱۵ ساله در شهر يزد (۱۳۹۱) انجام گردید. یافتهها نشاندهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مديريت بدن و الگوی خريد لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مديريت بدن و الگوی خريد لباس دختران و مادران میباشد. همچنین همبستگی مثبت و معنادار سرمايه فرهنگی با مصرف فرهنگی، مديريت بدن و الگوی خريد لباس دختران و مديريت بدن و الگوی خريد لباس مادران مشاهده گرديد.
نقش سطوح سرمایه اجتماعی در شکل گیری تاب آوری سازمانی در بانک های دولتی توسط ابوالحسنی و همکاران (۱۴۰۲) بررسی شده است. یافتهها ۴۸ کد نهایی را در قالب سه مفهوم اصلی سرمایه اجتماعی شبکه بانکی، سرمایه اجتماعی فرابانکی، و تاب آوری بانک ملی نشان داد. سرمایه اجتماعی شبکه بانکی با مفاهیم فرعی سرمایه اجتماعی شعبه، سرمایه اجتماعی بین شعبات، سرمایه اجتماعی هم بندی، و سرمایه اجتماعی فرابانکی با تم های سرمایه اجتماعی عمودی و افقی در شکل گیری تاب آوری بانک ملی موثر بودند. در مرحله کمی تجزیه وتحلیل ۳۰۸ پرسشنامه با رگرسیون خطی چندگانه نشان داد هر پنج نوع سرمایه اجتماعی تاثیر معنادار بر تاب آوری کل بانک ملی دارند. بر اساس ضریب بتای استاندارد و ضریب تعیین سرمایه اجتماعی عمودی «سرمایه تزریق شده از طرف نهاد دولت و حاکمیت» بیشترین تاثیر را بر تاب آوری بانک ملی داشت (799/0=β).
فلاح (۱۳۹۸) با ارائهی چارچوبی برای بازتولید سرمایه اجتماعی با استفاده از رویکرد فراترکیب به این نتیجه رسید که مقولههای بازتولید سرمایه اجتماعی در محیط کار در بعد شرایط علی شامل ظرفیت سازی رفتاری و هم افزایی هنجاری، در بعد عوامل مداخلهگر شامل ارزش فردی و گروهی ادراک شده، در بعد عوامل زمینهای شامل سازگاری سازمانی و محیطی و در بعد راهبردها شامل راهبردهای ساختاری و اجتماعی است. مطابق نتایج این تحقیق بازتولید سرمایه اجتماعی در محیط کار میتواند پیامدهای متنوعی ازنظر فردی، سازمانی و اجتماعی ایجاد نماید.
وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران از نگاه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی توسط مقتدر و همکاران (۱۴۰۰) بررسی شده است. یافتهها حاکی از آن بود که سه ویژگی اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، از عناصر اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می گردند. وضعیت نامطلوب و نامساعد سرمایه اجتماعی، کاهش و افول اعتماد اجتماعی به دلایل: بی اعتمادی اجتماعی، فساد ساختاری، بیتوجهی به نهادهای مدنی در ایران قابل مشاهده است. توسعه انسانی، کاهش فساد ساختاری، مشروعیت سیاسی از راهکارهای افزایش سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران میباشد.
امیری و همکاران (۱۳۹۹) در پژوهشی با عنوان جریانی از سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در ایران به این نتیجه رسیدند که سرمایه اجتماعی در کنار سایر عوامل تولید تاثیر معناداری بر رشد اقتصادی داشته است. همچنین به منظور پیش بینی و برنامه ریزی آتی برای بهبود و افزایش سطح سرمایه اجتماعی، به سنجش مدل سرمایه اجتماعی پرداخته شده است. از بین عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی، سن و اشتغال در بخش کشاورزی، حومه نشینی، نابرابری توزیع درآمد و مهاجرت تاثیر معنادار و منفی بر سرمایه اجتماعی دارند در حالیکه، آموزش، مشارکت زنان در نیروی کار، اشتغال در بخش صنعت و خدمات، مالکیت خانه و تشکیل خانواده تاثیر مثبت و معنادار بر سرمایه اجتماعی دارند. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود که دولت ضمن پیش بینی سرمایه اجتماعی استانها باتوجه به عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی، برای بهبود آن در استانهایی با سطح پایین سرمایه اجتماعی چارهجویی کند.
قادرزاده (۱۴۰۰) وضعیت سرمایه اجتماعی در استان کردستان را با توجه به آسیبها، راهبردها و برنامههای تقویت سرمایه اجتماعی بررسی کرده است. یافتهها نشان داد که میانگین شاخص ترکیبی سرمایه اجتماعی در سطح متوسط ارزیابی میشود. کم و کیف سرمایه اجتماعی، به ویژه در بعد سرمایه اجتماعی کلان پایین است و این مساله نشان از زوال اعتماد عمومی به اهمیت و موفقیت عملکرد نهادها در حوزههای چهارگانه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. نوع غالب سرمایه اجتماعی در استان کردستان، سرمایه اجتماعی خرد است و سرمایه اجتماعی میانی در سطح متوسط قرار دارد. براساس نتایج تحلیل واریانس، میانگین سرمایه اجتماعی بر حسب جنسیت، رده سنی، وضع تاهل، سواد، وضع فعالیت پاسخگویان متفاوت است. در بخش پایانی پژوهش، با نظر به مختصات سرمایه اجتماعی، آسیبها و مخاطرات، راهبردها، برنامهها و مجریان ارتقای سرمایه اجتماعی در کردستان ارایه شده است.
سوريناچ و مورنو12 (۲۰۱۱) در پژوهشی به بررسی نقش داراییهای ناملموس سرمایه دانش، سرمايه انسانی، سرمايهی اجتماعی و سرمايه کارآفرينی در رشد اقتصادی منطقهای در اتحاديه اروپا پرداختهاند. نکته مهم تأثیر اين فاکتورها بر رشد اقتصادی منطقهای است. آنان در اين پژوهش به اين نتیجه رسیدهاند که فرضیه اصلی پژوهش؛ يعنی، «داراییهای ناملموس نقش مهمی در توضیح رفتار بنگاهها و مسیرهای رشد اقتصادی در سطح منطقهای در اروپا ايفا میکند» تائید میشود.
ارتباط بین سرمایه اجتماعی و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در آشیانههای خالی برپایهی نقش واسطهای احساس انسجام توسط چانگ و همکاران (۲۰۲۳) بررسی شده است. نتایج نشان داد که نقش واسطهای معنادار احساس انسجام بین سرمایه اجتماعی و سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت (367/0=β، 066/0 SE=، با فاصله اطمینان (CI) 95% [0/246, 509/0]) 7/52 درصد از کل اثر سرمایه اجتماعی بر سلامت را تبیین میکند. این یافتهها درک بهتری از چگونگی تأثیر سرمایه اجتماعی و حس انسجام بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت ارائه میدهند و میتوانند مداخلات را برای ترویج سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت در میان آشیانههای خالی هدایت کنند.
پیلاسو13 و همکاران (۲۰۲۴) با تحلیل فضایی سرمایه اجتماعی و ناهمگونی جامعه در سطح ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که سرمایه اجتماعی که به عنوان منابع یا مزایای دریافتی از طریق ارتباط با دیگران تعریف میشود، به کارایی اقتصادی، رشد جوامع و سلامت جمعیت کمک میکند. تغییرات فضایی محلی سرمایه اجتماعی با متغیرهای غیرثابت از طریق یک رگرسیون وزندار جغرافیایی ارزیابی شد که پیشرفتهای قابلتوجهی در عملکرد مدل نسبت به مدل حداقل مربعات معمولی نشان داد. این یافتهها به ادبیات مرتبط با سرمایه اجتماعی با رشد اقتصادی جوامع کمک میکند، که برای ایجاد آیندهای پایدار برای شرکتهای تجاری، جوامع و جامعه در کل ضروری است.
تأثیر سرمایه اجتماعی، کیفیت نهادی، و ثبات سیاسی بر پایداری محیطی توسط خوان14 و همکاران (۲۰۲۳) بررسی شده است. یافتهها نشان داد که دادههای گروه میانگین افزایش یافته و گروه میانگین اثر همبسته مشترک دارد. با این حال، تحت نتایج خطی، سرمایه اجتماعی، قانون و نظم، ثبات دولت، ثبات سیاسی و درآمد سطوح انتشار کاهش مییابد. جالب توجه است که در شکل غیرخطی، نتایج مطالعه سرمایه اجتماعی را توصیف و قانون و نظم به کیفیت محیطی کمک میکند؛ در حالی که ثبات دولتی و سیاسی باعث افزایش سطح انتشار در بلندمدت میشود. همچنین، این مطالعه برخی مفاهیم اصلی را برای رسیدن به سطح پایداری مطلوب ارائه میکند.
آبانه15 و همکاران (۲۰۲۴) تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه کسب و کار در غنا: تجربیات کسب و کارهای سطح محلی در منطقه شهری کوماسی را بررسی کردهاند. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ممکن است نقش مهمی در کمک به افراد در استفاده از شبکههای اجتماعی و روابط گروهی خود برای دستیابی به نتایج دلخواه ایفا کند. تحلیل موضوعی همراه با تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت و این مطالعه سه شکل متمایز از سرمایه اجتماعی - ساختاری، رابطهای و شناختی را نشان داد که بهطور قابل توجهی به رشد کسب و کار مشتریان آژانس که از خدمات آن استفاده میکردند و از کسب و کار خود از طریق شبکه های اجتماعی حمایت میکردند، کمک کرد. این مطالعه همچنین نشان داد که «گروهها و شبکهها»، «هنجارها، باورها و وظایف مشترک»، «اعتماد» و «اتصال» عناصر مهمی هستند که بر پایداری کسبوکار KMA تأثیر میگذارند. طبق این مطالعه، عناصر ساختاری، رابطهای و شناختی سرمایه اجتماعی در شکلگیری انسجام گروهی و روابط اجتماعی، که در حمایت از رشد شرکتهای جدید در غنا، بهویژه در KMA، حیاتی هستند. این مطالعه توصیه می کند که تلاش برای ایجاد انعطاف پذیری سرمایه اجتماعی در کسب و کارهای نوپا و ایجاد یک سیستم شبکه اجتماعی توانمند از پایداری کسب و کار در سطح محلی حمایت میکند. نتیجهگیری از یافتهها حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی این پتانسیل را دارد که انسجام گروهی و پیوندهای اجتماعی سودمند را برای افزایش رشد کسب و کار تقویت کند.
پیشبینیکنندههای سرمایه اجتماعی در شرکتهای مشاوره، فنی و مهندسی کشاورزی توسط عطایی و همکاران (۲۰۲۴) بررسی شده است. بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها، هشت گویه سرمایه اجتماعی استخراج و اولویت بندی شدند. آنها شامل مشارکت اجتماعی، کنشگری اجتماعی، اعتماد اجتماعی، ارتباطات همسایگی، روابط دوستان و خانواده، ظرفیت پذیرش تفاوتها، قدردانی از زندگی و ارتباطات کاری بودند. بر اساس رتبهبندی این عناصر، فعالیت اجتماعی، ارتباطات کاری و روابط دوستانه و خانوادگی به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. همچنین، تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که سه متغیر احساس امنیت شغلی، سرمایهگذاری و رسانه، متغیرهای مستقلی هستند که سرمایه اجتماعی مدیران عامل را تشکیل میدهند. برنامههای ارائه شده توسط رسانهها باید بر ارتقای همبستگی اجتماعی مردم متمرکز باشد. این شرکتها باید در فعالیتهای اجتماعی و تشویق مشارکت و اعتماد جامعه هدف، سرمایهگذاری کنند. موفقیت شرکتهای مشاوره، خدمات فنی و مهندسی کشاورزی مبتنی بر اصول تخصص، اعتماد، مشارکت و همبستگی اجتماعی است که نشان از وجود سرمایه اجتماعی در این شرکتها دارد. بنابراین سرمایه اجتماعی و عوامل پیش بینی کننده آن بر بهرهوری و کارایی شرکتها تأثیر میگذارد.
وانگ16 و همکاران (۲۰۲۳) با بررسی بازگشتکنندگان آفریقایی در انتقال دانش بینالمللی از دیدگاه سرمایه اجتماعی به این نتیجه رسیدند که به طور خاص، این مطالعه بینشهایی را در مورد ارتباط بین سه بعد ساختار اجتماعی-یعنی روابط بازار، روابط اجتماعی و روابط سلسله مراتبی، روابط بازگشت کنندگان آفریقایی در ساختار اجتماعی آنها، منابع سرمایه اجتماعی ناشی از روابط اجتماعی از طریق فرصت، ارائه میدهد. انگیزهها و توانایی، و ارزش ایجاد شده برای انتقال موفق دانش در نتیجه اثرات یکپارچه سرمایه اجتماعی بازگشتکنندگان بهطور کامل مشهود است.
افشای ناهمگونی سرمایه اجتماعی در شهرهای در حال کوچک شدن از منظر زیرساخت اجتماعی توسط چنگ و همکاران (۲۰۲۳) در شواهدی از هگانگ چین به نمایش درآمد. نتایج موارد زیر را نشان داد. (۱) ارتباط معناداری بین دستهها و ویژگیهای زیرساخت اجتماعی و ناهمگونی سرمایه اجتماعی یافت شد. سرمایه اجتماعی توسط تعداد کمی از زیرساختهای اجتماعی تامین میشد. سطح سرمایه اجتماعی در داخل جامعه به طور کلی کمتر از خارج از جامعه بود. (۲) در مقایسه با سرمایه اجتماعی پل زدنی، سرمایه اجتماعی پیوندی منبع اصلی سهام در شهرهای در حال کوچک شدن بود. طبقه متوسط بر ساختار اجتماعی تسلط داشت و سرمایه اجتماعی پیوند بیشتری را در اختیار داشت. این مطالعه شواهد مفیدی را برای تحقیقات مرتبط با نابرابری فرآیندهای انقباض و تمایز اجتماعی - فضایی ارائه میکند.
سعید (۲۰۲۳) در پژوهشی با عنوان «توییتر و توسعه سرمایه اجتماعی: دیدگاه جنسیتی» به این نتیجه رسید که زنان توجه بیشتری را به خود جلب کردند و دارای سرمایه اجتماعی پل زدنی و جوامع نزدیکتری در توییتر بودند. مردان جوامع بزرگتری داشتند زیرا شبکه های آنها بزرگتر از زنان بود. این مطالعه بینشهای ضروری را در مورد استفاده از حوزه دیجیتال به عنوان ابزاری برای افزایش مشارکت زنان در گفتوگوی عمومی و ایجاد سرمایه اجتماعی به دست اندرکاران توسعه ارائه میکند.
رولس- نیتو و سیگورا17 (۲۰۱۰) در تحقیقی در مورد تفاوتهای نسلی در ارزشهای مادیگرایی و فرامادیگرایی در اسپانیا، نشان دادند که ارزشهای شخصی با ارزشهای نسلی در دو گروه میانسال و پیر، مشابه و در نسل جوانان متفاوت بود. همچنین جوانان ارزشهای فرا مادیگرایی متفاوتی داشتند. سون و وانگ18 (۲۰۱۰) نیز در مطالعهای درباره اثرات تغییر اجتماعی با ارزشهای افراد نسلهای مختلف در شانگهای چین، نشان دادند که نسلهای جوانتر در چین از ارزشهای سنتی به ارزشهای مدرن- در فرايند دگرگونی اجتماعی اخیر، تغییر رويکرد دادند. علاوه بر اين نسلهای جوانتر به ارزشهای سکولار، فردگرايی و پیشرفت شخصی بهعنوان مهمترین هدف در زندگی، بیشتر از مشارکت در جامعه تمايل نشان میدهند. آنها بیشتر متناسب با سبکهای زندگی خود -بدون توجه به تصور ديگران دراینباره، زندگی میکنند. بنابراين احتمالاً کمتر از ايدئولوژی جمعی سنتی تبعیت میکنند؛ بهطورکلی اين مطالعه شکاف نسلی قابلتوجهی در گرايشات ارزشی در چین را نشان داد.
پارکز و رابرتسون19 (۲۰۰۸) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی شکاف ارزشی در حوزهی نگرش به نقشهای جنسیتی» به اين نتیجه رسیدند که جوانان مذکر ۱۸ تا۲۲ ساله در امور ارزشی بزرگسالان همجنس خود مشارکت میکنند. البته اين گرايش در میان جوانان دختر به دو بخش نقشهای جنسی و غیرجنسی تقسیم میشود؛ و نشانگر شکاف نگرشی بین دختران جوان و نسل گذشته در مورد نقشهای اجتماعی است.
استرمن و جانسون20 (نقل از مید، ۱۹۷۰: ۱۴۶) در پژوهشی تحت عنوان «مقايسه اعتقادات و ارزشهای مذهبی جوانان و والدينشان در رابطه با تحول نسلی» با استفاده از يک نمونه چندبعدی، در سال ۱۹۶۹-۱۹۶۸ قضايای اصلی کشمکش بیننسلی را بررسی کردند. دویست و بیست دانشجوی جديد دانشگاه ايالتی ايلینويز ۳۱ درصد مرد و ۶۹ درصد زن، ۷۱۱ مادر و ۱۶۸ پدر، عمدتاً از طبقه متوسط در اين مطالعه شرکت داده شدند. طیف وسیعی از عقايد، ارزشها و نظرات، نظیر ترس از مرگ، شعائر و مراسم مذهبی مورد سؤال قرار گرفت. دادهها یافتههای قبلی را تأئید کرد ولی در مورد شکاف نسلها مبالغهآمیز و گمراهکننده بود. فقط در بعضی مسائل بین جوانان و والدينشان شکاف وجود داشت. در مقايسه با نسل والدين، اطمینان نسل جوان به زندگی کمتر است، کمتر از زندگی رضايت دارند و بیشتر از مرگ میترسند. بررسی پیشینهی پژوهش نشان داد که در کشورها و فرهنگهای گوناگون، شکاف بیننسلی یک پدیدهی قابل بررسی است و نمودهای متنوعی را از خود نشان میدهد. این شکاف در حوزههای گوناگون ارزشی، اعتقادی، رفتاری، فکری، احساسی، و هیجانی پدیدار شده است. بروز تغییر چندجانبه از نسلی به نسلی دیگر به این صورت، میتواند پیامدهای گوناگون اجتماعی درپی داشته باشد. یکی از مؤلفههایی که در این زمینه تحت تأثیر قرار میگیرد، سرمایهی اجتماعی است. با توجه به نکات مطرح شده، این پژوهش به دنبال بررسی میاننسلي سرمایهی اجتماعي و ابعاد آن در بین زنان و مردان شهر تویسرکان است. تفاوتی که این پژوهش در مقایسه با سایر پژوهشها دارد، این است که در کنار توجه به شکاف بیننسلی، به ارتباط آن با سرمایهی اجتماعی و ابعاد آن پرداخته است. با توجه به نکاتی که مطرح شد، هدفهای این پژوهش به شرح زیر است:
- شناخت تفاوت ميان نسلي سرمايهي اجتماعي در بين زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- شناخت چگونگی و چیستی مسایل و تنگناهای ارتباطات بین نسلی و ارتباط آن با شناخت بین نسلی بين زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- شناسایی تفاوت سرمايهي اجتماعي در زنان و مردان شهر تویسرکان با توجه به مشارکت اجتماعی در بين زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- شناسایی تفاوت سرمايهي اجتماعي در زنان و مردان شهر تویسرکان با توجه به اعتماد اجتماعی در بين زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- شناسایی تفاوت سرمايهي اجتماعي در زنان و مردان شهر تویسرکان با توجه به انسجام خانوادگی در بين زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- شناسایی اثرگذاری شكاف نسلي بر ساختار قدرت در خانوادههای شهر تویسرکان؛
- شناسایی ابعاد سرمایهی اجتماعی در زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- مقایسهی میاننسلی ابعاد سرمایهی اجتماعی در بین زنان و مردان شهر تویسرکان؛
- مقایسهی میاننسلی ابعاد سرمایهی اجتماعی در بین گروههای سنی مختلف شهر تویسرکان؛
فرضيههای مطالعۀ حاضر به این صورت است:
-سرمایۀ اجتماعی بيننسلها در تویسرکان با هم تفاوت معنادار دارد.
- بین متغیرهای جمعیت شناختی و میزان سرمایه اجتماعی رابطه وجود دارد.
- بین سرمایه اقتصادی سه نسل از نظر میزان حضور در عرصه اجتماعی تفاوت وجود دارد.
- بین سه نسل از نظر میزان تحرک اجتماعی و میزان دسترسی به فرصتهای اجتماعی تفاوت وجود دارد.
- بین سه نسل از نظر میزان آزادیهای فردی و محدودیتهای خانوادگی تفاوت وجود دارد.
- بین سه نسل از نظر میزان ارتباطات اجتماعی تفاوت وجود دارد.
روش تحقیق
روش این پژوهش از نوع کمی و پیمایش صورت گرفته است . بدین صورت که برای بخش کمّی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. همچنین، در اين تحقیق برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و میدانی و رجوع به نمونههايی از جمعیت و اطلاعات مکتوب و غیرمکتوب استفاده شد. در روش کتابخانهای، برای به دست آوردن اطلاعات موردنیاز بهمنظور تئوریها و مبانی نظری تحقیق در فصل دوم به کتابخانهها، سازمانهای مربوطه، دانشگاهها و مراکز علمی مراجعه شده است. همچنین از طريق فیشبرداری از مقالات، کتابها، و مجلات علمی معتبر مربوط به موضوع استفاده شده است. دادههای کمّی نیز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد.
جامعه، نمونه، و شیوهی نمونهگیری
جامعهی آماری این تحقیق شامل زنان و مردان ۱۵ سال به بالای شهر تويسرکان (۱۰۳۷۸۶ نفر) بود که از اين تعداد ۵۱۷۳۶ نفر مرد ۵۲۰۵۰ نفر زن بودند ( سرشماری سال ۱۳۹۸ وزارت کشور). با توجه به جدول مورگان و کرجسی21 ، از اين تعداد ۳۹۲ نفر بهعنوان نمونه اين پژوهش معین شد. اين تعداد بهصورت نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تجزیهوتحلیل مدارک شامل اقدامات زير بود: بررسی، طبقهبندی، تهیه جدول يا ترکیب ديگری از مدارک تا بتوان به موضوع نخستین که مورد تحقیق است پرداخت. پس از گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه علاوه بر توصیف جامعه، براساس مدل پژوهش و فرضیههای مربوطه، آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی مناسب -میانگین و انحراف استاندارد، تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون، انتخاب و انجام شد. یافتهها در قالب جداولی تهیه و تدوين گرديده است. در اين راستا از نرمافزار SPSS-25 استفاده شد.
ابزار پژوهش
گردآوری دادههای پژوهش به دو روش انجام شد. در ابتدا به صورت کتابخانهای مدارک و اسناد موجود -کتب و مقالات- بررسی و مؤلفههای مورد نظر استخراج و به صورت تحلیل محتوا مقولات سرمایهی اجتماعی شناسایی شد. در ادامه پرسشنامهی پژوهشگرساخته نیز برای گردآوری دادهها به کار گرفته شد. این ابزار در 7 بخش جداگانه تدوین شد. روایی محتوایی این ابزار به کمک تدوین جدول مشخصات بررسی و تأیید شد. پایایی نیز با روش ضریب توافق متخصصان بررسی و تأیید شد (74/0 = CVI). بدین صورت که پس از دریافت نظر متخصصان امر دربارهی ضرورت، سودمندی، یا عدم ضرورت گویهها دربارهی موضوع مورد نظر و استخراج گویههای مطلوب، گویههای نامناسب از پرسشنامه حذف شدند.
یافتهها
اين پژوهش به مطالعهی میاننسلی سرمایهی اجتماعی در بین زنان و مردان شهر تويسرکان پرداخته است و با استفاده از نظریههای دورکیم، مانهايم، اينگلهارت، مید، بورديو، کلمن، پوتنام، فوکو، گیدنز، زيمل، مکلومان، و فدرستون چارچوب نظری تحقیق ساخته شد.
یافتههای جمعیتشناختي
جدول 1: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس جنسیت
درصد تجمعي | درصد | فراواني | جنسیت |
0/63 | 0/63 | 247 | زن |
5/99 | 5/36 | ۱۴۳ | مرد |
0/100 | 5/0 | ۲ | بیجواب |
- | 0/100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی جنسیت پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۶۳ درصد از پاسخگويان، زنان بودند و کمترين افراد يعنی 5/36 درصد از پاسخگويان مردان بودند.
جدول 2: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس گروههای سنی
درصد تجمعي | درصد | فراواني | گروههای سني |
9/34 | 9/34 | 137 | 15تا 25 ساله |
0/50 | 1/15 | 59 | 26تا 35 ساله |
8/66 | 8/16 | 66 | 36تا 45 ساله |
1/82 | 3/15 | 60 | 46 تا 55 ساله |
4/93 | 2/11 | ۴۴ | 56 تا 65 ساله |
5/98 | 1/5 | 20 | 66 تا 75 ساله |
5/99 | 0/1 | ۴ | 76 تا 85 ساله |
0/100 | 5/0 | ۲ | بیجواب |
- | 0/100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی سن پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۹/۳۴ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۲۵ ساله بودند و کمترين افراد يعنی ۱ درصد در گروه سنی ۷۶ تا ۸۵ ساله بودند.
جدول 3: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس وضعیت تأهل
درصد تجمعي | درصد | فراواني | وضعیت تأهل |
4/30 | 4/30 | 119 | مجرد |
4/93 | 0/63 | 247 | متأهل |
97/۲ | 8/3 | 15 | همسر فوتشده |
100/0 | 8/2 | ۱۱ | بیهمسر به دلیل طلاق |
- | 0/100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی وضعیت تأهل پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۶۳ درصد متأهل و کمترين افراد يعنی۸/۲ درصد بیهمسر به دلیل طلاق بودند.
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی مدرک تحصیلی پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۳۸ درصد ديپلم و کمترين افراد يعنی ۶/۳ درصد دکتری بوده است.
جدول ۴: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس تحصیلات
درصد تجمعي | درصد | فراواني | تحصیلات |
7/7 | 7/7 | 3 | زير ديپلم |
7/45 | 38 | 14 | ديپلم |
4/58 | 8/12 | 50 | فوقدیپلم |
9/82 | 5/24 | 96 | لیسانس |
4/96 | 5/13 | 35 | فوقلیسانس |
100 | 6/3 | ۱۴ | دکتری |
- | 100 | 293 | جمع |
جدول 5: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس وضعیت اشتغال
درصد تجمعي | درصد | فراواني | وضعیت اشتغال |
29/8 | 29/8 | 117 | شاغل |
48/۲ | 18/۴ | 72 | بیکار |
57/7 | 9/۴ | 37 | بازنشسته |
63/5 | 9/5 | ۲۳ | در حین کار |
100 | 36/5 | ۱۴۳ | دانشجو |
- | 100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی وضعیت شغلی پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۵/۳۶ درصد دانشجو و کمترين افراد يعنی ۹/۵ درصد در حین کار بودهاند.
جدول 6: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس نوع شغل
درصد تجمعي | درصد | فراواني | نوع شغل |
۳/8 | ۳/8 | 15 | کارفرما |
57/7 | 53/8 | ۲۱۱ | شغل آزاد |
83/9 | 26/۳ | 103 | حقوقبگیر بخش دولتي |
87/۲ | ۳/۳ | ۱۳ | حقوقبگیر بخش خصوصي |
88/۳ | 1/0 | ۴ | کارمند عالیرتبه |
89/۳ | 1/0 | ۴ | کارمند مستقل |
96/9 | 7/7 | 30 | کارمند عادي |
100 | ۳/۱ | ۱۲ | کارگر روزمزد |
- | 100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی نوع شغل پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۸/۵۳ درصد شغل آزاد و کمترين افراد يعنی ۱/۰ درصد کارمند عالیرتبه و مستقل بوده است.
جدول 7: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس درآمد
درصد تجمعي | درصد | فراواني | درآمد |
7/46 | 7/46 | 183 | زير یکمیلیون تومان |
6/52 | 9/5 | ۲۳ | بین یکمیلیون تا دو میلیون تومان |
9/59 | 4/7 | 29 | بین دو میلیون تا سه میلیون تومان |
1/67 | 1/7 | 28 | بین سه میلیون تا چهار میلیون تومان |
5/76 | 4/9 | 37 | بین چهار میلیون تا پنج میلیون تومان |
100 | 5/23 | 92 | بیشتر از پنج میلیون تومان |
- | 100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی درآمد پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۷/۴۶ درصد زير یکمیلیون تومان و کمترين افراد يعنی ۹/۵ درصد بین یکمیلیون تا دو میلیون تومان درآمد داشتهاند.
جدول 8: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس محل زندگی
درصد تجمعي | درصد | فراواني | محل زندگي |
5/24 | 5/24 | 96 | بالا |
9/84 | 5/60 | 237 | متوسط |
100 | 1/15 | 59 | پايین |
- | 100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی محل زندگی، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۵/۶۰ درصد در محله متوسط و کمترين افراد يعنی ۱/۱۵ درصد در محله پايین سکونت داشتهاند.
جدول 9: توزيع فراوانی و نسبی پاسخگويان براساس میاننسلی
درصد تجمعي | درصد | فراواني | میانسالی |
9/34 | 9/34 | 137 | جوان |
3/67 | 4/32 | 127 | میانسال |
0/100 | 7/32 | 128 | مسن |
- | 100 | 392 | جمع |
با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی میاننسلی، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۹/۳۴ درصد جوان و کمترين افراد يعنی ۴/۳۲ درصد میانسال بودهاند.
بررسی هدفها و آزمون فرضیههای پژوهش
در این بخش با توجه به هدفها و فرضیههای مطرح شده، دادههای گردآوری شده تجزیه و تحلیل آماری شده است. نتایج تحلیلهای انجام شده بر روی دادهها برای بررسی هدفها و آزمون فرضیههای پژوهش در ادامه ارائه گردید.
جدول 10: ابعاد و مؤلفههای استخراج شده برای سرمایهی اجتماعی پاسخدهندگان
کد باز / کد بسته | مؤلفه |
|
باور داشتن به دیگران | اعتماد |
|
حضور اجتماعی | مشارکت |
|
باورها، مقررات، بایدها، و نبایدها | ارزشها و هنجارها |
|
روابط بینفردی | شبکهی ارتباطی |
|
روابط فرد با اعضای خانواده | پیوندهای خانوادگی |
|
درآمد، داراییها | وضعیت اقتصادی |
|
کمک به دیگران، همکاری با همسایهها | همکاری با همشهریان |
|
آیین و مناسک دینی، پایبندی به دین | میزان گرایش دینی |
|
رشد یافتگی عمومی | تحرک اجتماعی |
|
در ادامه برای مقایسهی بیننسلها از نظر ابعاد سرمایهی اجتماعی از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد و یافتههای آن به صورت زیر ارائه شده است.
جدول 11: مقایسهی میاننسلی ابعاد سرمایهی اجتماعی در بین شرکتکنندگان
ابعاد | میانگین | انحراف استاندارد | T | معناداری |
اعتماد | 58/12 | 14/1 | 028/0 | 001/0 |
مشارکت | 47/11 | 26/1 | 047/0 | 001/0 |
ارزشها و هنجارها | 63/12 | 07/2 | 035/0 | 001/0 |
شبکهی ارتباطی | 52/12 | 17/1 | 018/0 | 001/0 |
پیوندهای خانوادگی | 44/11 | 19/1 | 035/0 | 001/0 |
وضعیت اقتصادی | 99/10 | 15/1 | 029/0 | 001/0 |
همکاری با همشهریان | 72/11 | 09/2 | 037/0 | 001/0 |
میزان گرایش دینی | 25/11 | 18/1 | 042/0 | 001/0 |
تحرک اجتماعی | 85/12 | 22/1 | 046/0 | 001/0 |
مندرجات جدول ۱۱ مقایسهی بین نسلها را از نظر ابعاد سرمایهی اجتماعی نشان میدهد. بر این اساس مقادیر میانگین و انحراف استاندارد برای همهی ابعاد دهگانهی سرمایهی اجتماعی آورده شده است. همچنین مقادیر t (از ۰۱۸/۰ تا ۰۶۲/۰) و ضرایب معناداری در این جدول ذکر شده است (۰۰۱/۰). با توجه به ضرایب معناداری به دست آمده میتوان گفت که تفاوت بین نسلها در همهی ابعاد سرمایهی اجتماعی از نظر آماری معنادار است (05/0 > P).
جدول 12: مقایسهی میاننسلی ابعاد سرمایهی اجتماعی در بین گروههای سنی مختلف
مدل | r | r2 | خطای استاندارد | Beta | t | معناداری |
سرمایهی اجتماعی | 425/0 | 181/0 | 58749/0 | 411/0 | 126/4 | 001/0 |
جدول ۱۲ مقایسهی بین نسلها را از نظر ابعاد سرمایهی اجتماعی در گروههای سنی مختلف نشان میدهد. بر این اساس مقادیر به دست آمده در تحلیل رگرسیون شامل r، r2، بتا، و t برای همهی ابعاد دهگانهی سرمایهی اجتماعی بررسی شده است. همچنین ضریب معناداری در این جدول معادل ۰۰۱/۰ است. با توجه به ضریب معناداری به دست آمده میتوان گفت که تفاوت بین نسلها در همهی ابعاد سرمایهی اجتماعی در گروههای سنی مورد بررسی از نظر آماری معنادار است (05/0 > P).
بحث و نتیجهگیری
مهمترین ویژگیهای شخصی، خانوادگی و نگرش نسلهای مختلف زنان و مردان شهر تويسرکان در پژوهش به قرار زير است: با توجه به نتايج مطالعات به دست آمده از پرسشنامه، بايد اظهار داشت که در واقع بیشترين افراد يعنی ۶۳ درصد از پاسخگويان، زنان بودند و ۵/۳۶ درصد از پاسخگويان مردان بودند. در میان پاسخگويان بیشترين افراد يعنی ۹/۳۴ درصد در گروه سنی ۱۵ تا ۲۵ ساله بودند و کمترين افراد يعنی ۱ درصد در گروه سنی ۷۶ تا ۸۵ ساله بودند. با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی وضعیت تأهل پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۶۳/۰ درصد متأهل و کمترين افراد يعنی ۸/۲ درصد بیهمسر به دلیل طلاق بودند. در میان پاسخگويان بیشترين افراد يعنی ۳۸ درصد ديپلم و کمترين افراد يعنی ۶/۳ درصد دکتری بوده است. با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی وضعیت شغلی پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۵/۳۶ درصد دانشجو و کمترين افراد يعنی ۹/۵ درصد در حین کار بودهاند. ازنظر نوع شغل پاسخگويان، بايد اظهار داشت که درواقع بیشترين افراد يعنی ۵/۵۳ درصد شغل آزاد و کمترين افراد يعنی ۱ درصد کارمند عالیرتبه و مستقل بودند.
در مورد توزيع فراوانی درآمد پاسخگويان، بايد اظهار داشت که بیشترين افراد يعنی ۷/۴۶ درصد زير یکمیلیون تومان و کمترين افراد يعنی ۹/۵ درصد بین یکمیلیون تا دو میلیون تومان درآمد داشتند. از نظر محل زندگی، بیشترين افراد يعنی ۵/۶۰ درصد در محله متوسط و کمترين افراد يعنی ۱/۱۵ درصد در محله پایین سکونت داشتهاند. با توجه به نتايج جدول توزيع فراوانی میاننسلی، بايد اظهار داشت که بیشترين افراد يعنی ۹/۳۴ درصد جوان و کمترين افراد يعنی ۴/۳۲ درصد میانسال بودند. نتايج جدول توزيع فراوانی سرمايهی اجتماعی، نشان میدهد که بیشترين افراد يعنی ۸/۶۶ درصد معتقدند سرمايهی اجتماعی متوسطی داشتند و کمترين افراد يعنی ۸/۱۴ درصد معتقدند سرمايهی اجتماعی کمی داشتهاند.
مقایسهی بین نسلها از نظر ابعاد سرمایهی اجتماعی نشان داد که بین نسلهای مورد مقایسه از نظر ابعاد سرمایهی اجتماعی تفاوت وجود دارد. به این معنی که میزان اعتماد، مشارکت، ارزشها و هنجارها، شبکهی ارتباطی، پیوندهای خانوادگی، وضعیت اقتصادی، همکاری با همشهریان، میزان گرایش دینی و تحرک اجتماعی در بین نسلهای مورد بررسی تفاوت وجود دارد. بوردیو (۲۰۱۹) مساله نسلها، روابط نسلی و تضاد و تقابل میان نسلهای مختلف را از دیدگاه کلان و در چارچوب نابرابری و تضاد اجتماعی تحلیل میکند و به تحلیل روابط و تعارضات نسلی در ابعاد اجتماعی - اقتصادی و فکری - فرهنگی میپردازد. به اعتقاد بوردیو در شرایط معاصر، شکاف نسلها، شکاف افقی بوده و در عرصهها و میدانهای مختلف اجتماعی، اعم از نهادی یا غیرنهادی، رویارویی بین جوانان و افراد مسن عملا حاکی از تعارض بین افرادی با مواضع گوناگون قدرت و ثروت است.
به نظر میرسد که از دیدگاه گیدنز تلقی از نسل در جوامع سنتی و مدرن متفاوت است. در جوامع سنتی، هر نسل به میزان قابل توجهی شیوههای زندگی گذشتگان خود را از نو کشف کرده و ضمن بازسازی و نوسازی، آن را مجدداً به شکل و شیوهای جدید در دستور کار قرار میدهد؛ اما در عصر جدید از نو شروع کردن تا حدودی مفهوم خود را از دست داده است (گیدنز، ۱۳۹۴ :۲۰۷). یافتههای این پژوهش با تبیین اخیر قرابت بیشتری دارد. در این راستا میتوان چنین گفت که با توجه به وضعیت اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعهی مورد بررسی و نیز سطح سواد، میزان درآمد، شغل و نوع شغل شرکتکنندگان در پژوهش، به نظر میآید که نوعی بازسازی در فرآیند شیوهی زندگی در حال روی دادن است و شکاف بیننسلی پدیدار شده ناشی از این عامل است. از دیگر موارد مهم در این زمینه میتوان به تغییرات جهانی در سبک زندگی، گسترش رسانهها، تغییر در برخی ارزشها، پدیدار شدن الگوهای اجتماعی و ورزشی اثرگذار اشاره کرد.
جورج ریتزر معتقد است که براساس نظریههای تفاوت جنسیتی، جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیتها با جایگاه و تجربه مردان متفاوت است. مضمون اصلی این نظریه این است که زنان از جهت ارزشها، شیوه داوریهای ارزشی، انگیزهها، منافع، خلاقیت ادبی و احساس هویت، بینش و برداشت متفاوتی از مردان دارند. به عبارت دیگر، شکل کلی روابط زنان و تجربههای زندگی آنان داری شکل متمایزی از مردان است. این نظریهها سه تفاوت جنسیتی ارائه میدهند که شامل زیست شناختی، نهادی و روان شناختی است. بوردیو معتقد است سرمایهی اجتماعی نیز به مقدار زیادی از جنسیت تأثیر میپذیرد و این واقعیت را در بر میگیرد که زنان احتمالا تا سطحی ترفیع داده میشوند که پیش از آنها زنی در آن سطح حضور داشته است. این رویکرد با با "جنسی کردن" مشاغل مرتبط است ولی همچنین با اتحاد هم جنس بودن هم مرتبط است. چیزی که اصطلاحاَ «سقف شیشهای» تلقی می شود، میتواند دری شیشهای باشد که تنها توسط خود زنان باز میشود، البته اگر زنان دیگری آن در را پیش از آن، باز کرده باشند. سرمایهی اجتماعی و فرهنگی همراه با هم، "خصلت جنسیتی" یا آمادگی و گرایشی را که تصمیمات، رفتارها و امکانات مردان و زنان را ساخته و پرداخته میکند را شکل میدهند. این نکات نشان میدهد که توجه به موضوع میاننسلی و سرمایهی اجتماعی بدون لحاظ کردن متغیر جنسیت، اقدام مطلوبی نخواهد بود. در همین راستا، لازم است که ضمن در نظر گرفتن شرایط سنی و جنسیتی افراد، ابعاد سرمایهی اجتماعی و ارتباط آن با شکاف بیننسلی نیز مورد توجه قرار گیرد.
در نهایت، لازم به ذکر است که همانطور که بوردیو باور دارد سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منافع مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که در یک گروه اجتماعی دارند، ایجاد میشود. اگر سرمایه اجتماعی مجموع منابع فیزیکی یا غیرفیزیکی شامل سن، تحصیلات و درامد باشد که در دسترس فرد یا گروهی از افراد جامعه باشد؛ پس سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن است. بورديو معتقد است که این طبقات اجتماعي بالا هستند كه سرمايه فرهنگي خاصي را در سلسله مراتب قشربندي اقتصادي به خود اختصاص دادهاند.
نتایج این پژوهش نشان داد، که نسل مسن نسبت به سایر نسلها، سرمایه اجتماعی بیشتری دارند. با برگزاری برنامهها و کلاسهایی برای افراد جوان و میانسال امکان افزایش میزان سرمایه اجتماعی وجود دارد. اقدام برای تسهیلگری کنشهای اجتماعی و رفع تمامی موانع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای هر نوع کنشگری اجتماعی زاینده و مثبت، که از هر گونه ناامیدی و دلزدگی و از خودبیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی- که زمینههای تضعیف اعتماد اجتماعی را فراهم میکند، جلوگیری خواهد کرد.
با توجه به نتایج میانگینها، مردان سرمایه اجتماعی بیشتری نسبت به زنان دارند. با واگذاری برخی مشاغل به زنان و فراهم کردن شرایط حضور زنان در جامعه، میزان سرمایه اجتماعی زنان افزایش خواهد یافت. همچنین با توجه به نتایج میانگینها افرادی که حقوق بگير بخش دولتي هستند سرمایه اجتماعی بیشتری دارند. با فراهم کردن شغل مناسب با درآمد کافی، میزان سرمایه اجتماعی افراد افزایش مییابد. نتایج نشان داد افرادی که تحصیلات بیشتری دارند، سرمایه اجتماعی بیشتری دارند. بنابراین آموزش و پرورش و دانشگاهها باید امکان ادامه تحصیل و حضور در اجتماع را برای تمامی افراد جامعه فراهم کنند تا از این طریق میزان سرمایه اجتماعی افراد افزایش یابد. با توجه به نتایج میانگینها افرادی که مسن هستند اعتماد اجتماعی بیشتری دارند. حمایت نهادهای مدنی از افراد و گروههای ناتوان جامعه موجب ارتقای اعتماد متقابل در سطوح خرد و کلان جامعه خواهد بود. نتایج میانگینها نشان داد که افراد مسن هستند تحرک اجتماعی بیشتری دارند. با توزیع عادلانه فرصتها در بین افراد جامعه امکان بهرمندی همه افراد از امکان تحرک اجتماعی فراهم میشود.
منابع
ابوالحسنی، داوود؛ تدبیری، سیروس؛ و مجیدی، مریم. (1402). تبیین نقش سطوح سرمایه اجتماعی در شکل گیری تاب آوری سازمانی در بانک های دولتی، مجله مدیریت سرمایه اجتماعی، 10(2)، 197-210. magiran.com/p2585223
ادهمی، جلال. (1396). بررسی ترجیحات ارزشی بیننسلی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر سنندج. فصلنامهی علوم اجتماعی، 78، 156- 117.
آزاد ارمکی، تقی. (1383). شکاف بیننسلی در ايران. مجلهی جامعهشناسی ايران، 3(4): 70- 55.
آزاد ارمکی، تقی؛ زند، مهناز؛ و خزايی، طاهره. (1385). بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانواده تهرانی: با تأکید بر مقايسه مراسم، آداب، و کارکردهای حمايتی. فصلنامه علوم اجتماعی، 16، 29-5.
اسلامی بناب، علیزاده. (1390). بررسی رابطهی بین سرمايهی اجتماعی و آنومی اجتماعی. فصلنامهی مطالعات اجتماعی، 1(۱): 171- 145.
امیری، حسین؛ نجفی نژاد، محمود؛ موسوی، سیده محدثه؛ و حسنی، محمدحسین. (1400). جریانی از سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در ایران، فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، 12(43)، 89-124. magiran.com/p2284067
امیری، هادی؛ و رضاپور، زهره. (1390). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر ورود بنگاهها به بازرگانی خارجی. فصلنامهی جامعهشناسی کاربردی، 26(1): 184- 171.
ايمان، محمدتقی؛ و سروش، مریم. (1392). مقايسهی بیننسلی سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دسترس زنان در شیراز. زن در توسعه و سیاست پژوهش زنان، 11(4): 530- 509.
اينگلهارت، رونالد. (1373). تحول فرهنگی در جامعهی پیشرفتهی صنعتی. ترجمهی مريم وتر. تهران: کوير.
اينگلهارت، رونالد؛ و ٱبرامسون، پل، آر. (1378). امنیت اقتصادی و دگرگونی ارزشی. ترجمهی شهناز شفیعخانی. نامه پژوهش، ۱۴ و 15.
بورديو، پیر. (1380). «نظريهی کنش». ترجمهی مرتضی مردیها. تهران: نقش و نگار.
بیکر، ترزال. (1377). نحوه انجام تحقیقات اجتماعی. ترجمهی هوشنگ نايبی، تهران: نشر نی.
توکل، محمد، قاضینژاد، مريم. (1385). شکاف نسلی در رويکردهای کلان جامعهشناسی، بررسی و نقد رهیافتهای نسل تاريخی و تضاد با تأکید بر نظرات مانهايم و بورديو. فصلنامه علوم اجتماعی، 27.
چیتساز قمی، محمدجواد. (1386). بازشناسی مفاهیم نسل و شکاف نسلی جوانان و مناسبات نسلی. پژوهش جوانان، فرهنگ، و جامعه، 1، 112- 85.
حقیقتیان، منصور؛ و غفاری، عباس. (1395). بررسی علل شکاف نسلها در بین دانشآموزان متوسطه شهر لامرد. فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر. 4(8): 189- 173.
رحیمی، محمد؛ آشفته تهرانی، امیر؛ و حضرتی صومعه، زهرا. (1390). بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر شکاف بیننسلی مطالعه موردی شهر خلخال در سال 1390. فصلنامه مطالعات جامعهشناختی ايران، 1(3): 98- 79.
زارع شاهآبادی، اکبر. (1395). مطالعهی بیننسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر يزد. فصلنامهی مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان، 14(3): 7.
فلاح، محمدرضا. (1398). ارائه چارچوبی برای بازتولید سرمایه اجتماعی با استفاده از رویکرد فراترکیب، فصلنامه مطالعات مدیریت (بهبود و تحول)، 28(93)، 161-203. magiran.com/p2056351
قادرزاده، امید. (1401). وضعیت سرمایه اجتماعی در استان کردستان؛ آسیب ها، راهبردها و برنامه های تقویت سرمایه اجتماعی، نشریه پژوهش های جامعه شناسی معاصر، 10(19)، 9-41. magiran.com/p2408588
قلیچ لی، بهروز؛ و مشبکی، اصغر. (1385). نقش سرمايهی اجتماعی در ايجاد سرمايه فکری سازمان مطالعه دو شرکت خودروساز ايرانی، فصلنامه دانش مديريت، 19(75): 147- 125.
کلمن، جیمز. (1386). بنیادهای نظریهی اجتماعی. ترجمهی منوچهر صبوری، تهران: نی.
لاور، رابرت. اچ. (1373). دیدگاههای درباره دگرگونی اجتماعی. ترجمه کاووس سید امامی، تهران: مرکز نشر دانشگاه.
مقتدر، یونس؛ کتابی، محمود؛ و گلشنی، علیرضا. (1400). وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران از نگاه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی، نشریه جامعه شناسی سیاسی ایران، 4(4)، 424-446. magiran.com/p2582654
مهرگان، نادر؛ و دلیری، حسن. (1394 بررسی ارتباط میان سرمايهی اجتماعی و توسعه انسانی در استانهای ایران، پژوهشهای اقتصادی رشد و توسعه پايدار، 15(2): 136- 117.
Abane, J. A., Adamtey, R., & Kpeglo, R. (2024). The impact of social capital on business development in Ghana: Experiences of local-level businesses in the Kumasi Metropolitan Area. Social Sciences & Humanities Open, 9, 100775.
Ataei, P., Dastenaei, A. M., Izadi, N., Karimi, H., & Menatizadeh, M. (2023). The predictors of social capital in agricultural consultation, technical, and engineering service companies. Heliyon.
Bourdieu, P. (2019). Distinction: A social critique of the judgment of taste. In Social Stratification, Class, Race, and Gender in Sociological Perspective, Second Edition (pp. 499-525). Rutledge.
Chang, H., Wang, X., & Wang, Z. (2023). Association between social capital and health-promoting lifestyle among empty nesters: The mediating role of sense of coherence. Geriatric Nursing, 53, 96-101.
Cheng, Q., Sha, S., & Cheng, W. (2023). Revealing the heterogeneity of social capital in shrinking cities from a social infrastructure perspective: Evidence from Hegang, China. Applied Geography, 159, 103087.
Guan, L., Ali, Z., & Fakhriddinovch Uktamov, Kh. (2024). Exploring the impact of social capital, institutional quality and political stability on environmental sustainability: New insights from NARDL-PMG. Heliyon, Available online 14 January 2024, e24650.
Kumar, K. 2017. The blended family life cycle. Journal of Divorce & Remarriage, 582, 110-125.
Mead, M. (1970). Culture and Commitment: A Study of the Generation Gap. New York: Basic Books.
Parks, J. B., & Roberton, M. A. (2008). Generation gaps in attitudes toward sexist/nonsexist language. Journal of Language and Social Psychology, 27(3), 276-283.
Peluso, A., Tuccillo, J., Sparks, K., Kapadia, A., & Hanson, H. A. (2024). Spatial analysis of social capital and community heterogeneity at the United States county level. Applied Geography, 162, 103168.
Saeed, R. (2023). Twitter and Development of Social Capital: A Gender Perspective. Telematics and Informatics Reports, 9, 100037.
Suriñach, J., & Moreno, R. (2011). The role of intangible assets in the regional economic growth. Investigations Regionals-Journal of Regional Research, (20), 165-193.
Wang, M., Wei, Y., Azumah, G., & Wang, C. L. (2023). African returnees in international knowledge transfer: a social capital perspective. Journal of International Management, 101118.
[1] نویسنده مسئول: omidaliahmadi@gmail.com
[2] Corresponding Author: omidaliahmadi@gmail.com
[3] . Bourdieu
[4] . Gibins & Burimer
[5] . Ingelhart
[6] . Kolman
[7] . Fukuyama
[8] . Karl Mannheim
[9] . Koser
[10] . Kumar
[11] . Schwartz
[12] . Suriñach & Moreno
[13] . Peluso
[14] . Guan
[15] . Abane
[16] . Wang
[17] . Rols-Nito & Sigoura
[18] . Son & Wang
[19] . Parks & Robertson
[20] . Sterman & Jonson
[21] 1.Morgan & Kerjsi