هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار عدم تمکینی مؤدیان مالیاتی در بخش مشاغل در چارچوب یک تئوری رفتاری است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- پیمایشی است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی بوده و دادههای پژوهش از طریق 338 پرسشنامه ساختاریافته و محققساخته با ط چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار عدم تمکینی مؤدیان مالیاتی در بخش مشاغل در چارچوب یک تئوری رفتاری است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- پیمایشی است. روش نمونهگیری خوشهای تصادفی بوده و دادههای پژوهش از طریق 338 پرسشنامه ساختاریافته و محققساخته با طیف پنج طبقهای لیکرت از چهار گروه از مشاغل (صرافان، مشاورین املاک، وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری) جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار اس.پی.اس.اس. نسخه 25 و نرمافزار اسمارت پی.ال.اس. نسخه 2 و روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافتهها: نتایج حاکی از آن است که در چارچوب تئوری رفتار برنامهریزی شده، متغیرهای نگرش، عدم تقارن اطلاعاتی، ریسکپذیری، و هزینه تمکین مالیاتی ارتباط مستقیم و معناداری با قصد عدم تمکین مالیاتی دارند. در رابطه با اثر متغیرهای نگرشی، دانش مالیاتی، سیستم مالیاتی و مقامات مالیاتی، ارتباط معناداری مشاهده نشد. در ارتباط با اثر هنجارها بر روی قصد عدم تمکین مالیاتی، و هنجارهای فردی، اثر معکوس و معناداری مشاهده شد. در نهایت مشاهده شد که کنترل رفتاری ادراک شده اثر معناداری بر روی قصد و رفتار عدم تمکین مالیات بر درآمد مشاغل دارد.نتیجهگیری: تمرکز کمتر سازمان مالیاتی بر روی فاکتورهای رفتاری محسوس بوده و از آنجا که نظریه رفتار برنامهریزی شده، نظریه مناسبی جهت تبیین و پیشبینی قصد و رفتار مؤدیان است، لذا میتوان این خلاء را با استفاده از این نظریه و نظریههای مشابه مورد بررسی قرار داد و راهحل مناسب را ارائه نمود.
پرونده مقاله