واکاوی تیپومورفولوﮊی شهری بازارهای کهن ایرانی-اسلامی (موردمطالعه: بازار کهن شهر خرمآباد)
محورهای موضوعی : جغرافیا و برنامه ریزی شهریسمیه تیموری 1 , سلیمان میرزاپور 2
1 - دانشگاه خوارزمی
2 - دانشگاه پیام نور
کلید واژه: تیپومورفولوژی, بازار ایرانی, بازار کهن, شهر خرمآباد.,
چکیده مقاله :
نوشتار حاضر در پی بررسی و تحلیل تیپومورفولوژی بازار کهن شهر خرم آباد بوده است. این مطالعات هم گونه ریخت شناسانه و هم ساختار فیزیکی و فضایی شهرها را آشکار میسازند. بدین منظور و در گام نخست، به شکلگیری مفهوم بازار و نقش آفرینی آن در شهر اسلامی پرداخته شده است. روششناسی حاکم بر این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بازار کهن شهر خرم آباد تفاوتهایی با سایر بازارهای کشور دارد و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست. همچنین در دوره ی پهلوی، با خیابان کشی های جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان به عنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوب غربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، می تواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بی هویتی آن در آینده گردد.
The present article seeks to study and analyze the Typo Morphology of the Ancient Market of Khorramabad City. These studies reveal both the Morphological type and the physical and Spatial Structure of cities. For this purpose and in the first step, the concept of the Market and its role-playing in the Islamic city has been dealt with. The Methodology of this research is Descriptive-Analytical and based on documentary-library studies. Findings show that the Ancient Market of Khorramabad City is different from other Markets in the country and other elements of the Market are not associated with the order and pattern that exists in other Islamic cities. Also, in the Pahlavi Period, with the new streets, the historical structure of the Market was practically torn apart. At present, the old market of Khorramabad has maintained its function, and the row of Borujerdi, Hafez Street, and around Gap Square, etc., are still the heart of the market of this city, attracting crowds and activities, but the function of the old Khorramabad Caravanserai located in the southwest of the square Gap has changed to gold sellers' market and until today it is more important than other gold and jewelry markets in the city. Due to the Special Morphology of the City, most of the Urban Traffic flows in the city center area, and the entry of cars into the central streets of the city and the Market can cause the Marginalization of the Old market and its lack of Identity in the Future.
اشرف، احمد،1353،«ویژگیهای تاریخی شهرنشینی در ایران دوره اسلامی»، نامه علوم اجتماعی، شماره 4.
افشار سیستانی، ایرج،1378،«پژوهشی در نام شهرهای ایران»، انتشارات روزنه.
بهزادفر، مصطفی، نادری، مجید، فروزان گهر، حمیده،1388،«نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران»، فصلنامه آبادی، سال نوزدهم، شماره 64.
پيرنيا، محمد کریم،1347،«بيماري بلوار»، هنر و مردم، شماره 69.
حبیبی، سید محسن،1383،«از شار تا شهر: تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن تفکر و تأثر»، چاپ پنجم، انتشارات دانشگاه تهران.
خودگو، سعادت،1383،«قلعه فلک الافلاك؛ دﮊ شاپور خواست»، چاپ اول، انتشارات افلاك، خرمآباد.
خيرآبادي، مسعود،1376،«شهرهاي ايران»، ترجمه: حسين حاتمي نژاد و عزتالله مافي، چاپ اول، انتشارات نيكا، مشهد.
دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، مدخل 2.
رجبی، فاطمه،1390،«همخوانی بازار ایرانی با اصول جدید معماری رنسانس شهری»، نشریه انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران، شماره 2، بهار و تابستان 1390.
رشیدیان، هدایت الله،1381،«خرمآباد درگذر جغرافیای انسانی»، انتشارات افلاک، خرمآباد.
سجادی اصل، مریم،1386،«تحلیل فضایی بافت فرسوده شهری؛ چارهجویی و احیاء ناحیه بازار توپخانه شهر کرمانشاه»، پایاننامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، به راهنمایی مظفر صرافی، دانشگاه شهید بهشتی.
سجادی، علی،1388،«قلعه فلکالأفلاک، موانع، محدودیتها و چشمانداز آینده، مجموعه مقالات همایش قابلیتها، موانع و راهکارهای توسعه گردشگری استان لرستان»، خرمآباد آذرماه 1385، به کوشش سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
سرایی، محمدحسین،1389،«تحولات بازارهای ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی: بازار یزد)»، فصلنامه مطالعات شهرهای ایرانی - اسلامی، شماره دوم.
سرور, رحیم 1401، سیاست گذاری شهری در حیطه مسائل بدخیم شهرها." نشریه برنامه ریزی و توسعه محیط شهری 1(1): 1-16.
سرور, رحیم. 1400، اقتصاد سیاسی و مدیریت یکپارچه حریم منطقه کلانشهری تهران. اقتصاد شهری, 6(1), 27-40.
سعیدنیا، احمد،1387،«بازار شهری (در ایران)»، دانشنامه مدیریت شهری و روستایی، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
سعیدی رضوانی، عباس،1372،«بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی (مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی)»، چاپ دوم، انتشارات آستان قدس رضوی.
سلطانزاده، حسین،1386،«بازارهای ایرانی»، چاپ چهارم، دفتر پژوهشهای فرهنگی.
سهرابی، محمد،1386،«شهر و شهرنشینی در ایران»، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
شفقی، سیروس،1385،«بازار بزرگ اصفهان»، چاپ اول، انتشارات سازمان فرهنگی- تفریحی شهرداری اصفهان و مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل، اصفهان.
شکوهی بیدهندی، محمد صالح، شادکام، شیدا،1402،«تولد بازار در شهر ایرانی؛ ارزیابی دیدگاهها و فرضیات مرتبط با پیدایش نخستین بازارها در ایران»، فصلنامه صفه، سال سی و سوم، شماره 100، بهار 1402:103-117.
شکوئی، حسین،1383،«دیدگاههای نو در جغرافیای شهری»، چاپ هفتم، انتشارات سمت.
طبسی، سید موسیالرضا، محمدحسن، خادمزاده،1399،«بازشناخت مؤلفههای بازار در شهرایرانی - اسلامی»، دو فصلنامه اندیشه معماری، سال چهارم، شماره هفتم، بهار و تابستان 1399:155-171.
طهماسبی، فرهاد، آراسته، عظیم،1388،«لرستان در نگاه جهانگردان اروپایی، مجموعه مقالات همایش قابلیتها، موانع و راهکارهای توسعه گردشگری استان لرستان»، خرمآباد آذرماه 1385، به کوشش سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
عباسزادگان، مصطفى، احمدى زبرجد، سعيده،1389،«طرح ساماندهى سيماى بافت قديمى شهر خرمآباد»، مجله شهرداریها، سال نهم، شماره 95.
عمید، حسن،1389،«فرهنگ فارسی عمید»، ویراستار عزیزالله علیزاده، چاپ اول، انتشارات راه رشد.
فارسی محمدی پور، علیرضا، طالبی، منیب،1394،«مطالعه پدیده بازار سنتی سنندج از منظر پدیدارشناسی»، فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، دوره هفتم، شماره 3.
فکوهی، ناصر،1389،«انسانشناسی شهری»، چاپ ششم، نشر نی.
فلامکی، محمد منصور، جعفرپور، دادخواه، سادات اشکوری، محمودی، موسوی، ملک شهمیرزادی و یغمایی،1368،«بناها و شهر دامغان»، چاپ اول، انتشارات فضا.
قاسمی، سید فرید،1375،«تاریخ خرمآباد»، انتشارات افلاک، خرمآباد.
قاسمی، سید فرید،1378،«خرمآباد شناسی»، جلد 2، انتشارات افلاک، خرمآباد.
قاسمی، محسن، نوروزی، ملیحه،1388،«تحولات کالبدی-کارکردی بازار قلعه محمود کرمان»، فصلنامه آبادی، سال نوزدهم، شماره 64.
كاظمي، ايرج،1377،«در باغ خاطرهها»، چاپ اول، انتشارات افلاك، خرمآباد.
کریمی، محمدصادق، مرادی، ابراهیم، علایی، علی،1393،«بازار نماد فرهنگی و معماری فضاهای تجاری در تمدن ایرانی -اسلامی»، اولین همایش شهرسازی، مدیریت شهری و توسعه پایدار، تهران، آذرماه 1393.
مجتهدزاده، غلامحسین،1382،«برنامهریزی شهری در ایران»، چاپ چهارم، انتشارات پیام نور.
معاونت برنامهریزی استانداري لرستان،1388،«اطلس ویژگیهای جمعيت و مسكن شهر خرمآباد بر اساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1388»، شماره مسلسل 655.
مهندسين مشاور فرنهاد،1384،«طرح ساماندهي بافت قديم شهر خرمآباد»، جلد سوم، چشمانداز، اهداف، راهبردها.
نجاری، رعنا، مهدی نژاد، جمال،1399،«ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماعپذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا (نمونه موردی: بازار تبریز)»، فصلنامه باغ نظر، دوره 17، شماره پیاپی 85، تیرماه 1399: 67-82.
نظریان، اصغر،1383،«جغرافیای شهری ایران»، چاپ ششم، انتشارات پیام نور.
یدا...پور، معصومه،1388،«بازار آمل»، پایاننامه کارشناسی ارشد ایرانشناسی،گرایش تاریخ، بنیاد ایرانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی.
Gauthier, Pierre and Gilliland, Jason. 2006. “Mapping Urban Morphology: a classification scheme for interpreting contributions to the study of urban from”, Urban Morphology, 10(1):50.
Moghaddam, Abbas. 1994. “Bazaar the achievement of the Islamic civilisation A short history of the Tehran Bazaar”, The Newsletter of Chamber of Commerce publication of the Chamber of Commerce, Industries & Mines of the Islamic Republic of Iran; Feb.
Moudon, Anne vernez. 1997. “Urban Morphology as an emerging interdisciplinary field”, Urban.Morphology (1997):10.
Moudon, Anne Vernez. 1998. “The changing Morphology of suburban neighborhoods” In: Attilio Petrucciani (ed.) “Typological process and design theory”, Agha Khan program for Islamic Architecture, Conference proceedings,Cambridge,Massachusetts.
Norberg Schulz, C. 1979. “Khan Heidegger and the language of Architecture”, Opposition, 18 fall, The MIT Press, Cambridge:47.
Ouria. M.2019.“Sustainable Urban Features and their relation with environmental satisfaction in commercial public space: an example of the Great Bazaar of Tabriz”, Iran, International Journal of Urban Sustainable Development, 11(1):1e22.
Scheer, B.C.2002.“The radial street as a time line, a study of the transformation of Elastic, tissues” In Stalin or, k and Scheer, B.C. (eds.), “Suburban From, An International Perspective”, New York and London, Routledge.
.
49
فصلنامه جغرافیایی سرزمین، علمی – پژوهشی، سال بیست و یکم، شماره 82، تابستان 1403
واکاوی تیپومورفولوﮊي شهری بازارهای کهن ایرانی – اسلامی (مورد مطالعه: بازار کهن شهر خرمآباد)
سمیه تیموری1، سلیمان میرزاپور2*
1. گروه جغرافیا، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2. مسئول مکاتبات، گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
تاریخ دریافت مقاله: 17/10/1402 تاریخ پذیرش مقاله: 16/12/1402
چکيده
نوشتار حاضر در پی بررسی و تحلیل تیپومورفولوژی بازار کهن شهر خرمآباد بوده است. این مطالعات هم گونه ريخت شناسانه و هم ساختار فيزيکي و فضايي شهرها را آشکار میسازند. بدین منظور و در گام نخست، به شکلگیری مفهوم بازار و نقشآفرینی آن در شهر اسلامی پرداخته شده است. روششناسی حاکم بر اين تحقيق توصيفي - تحليلي و مبتني بر مطالعات اسنادي - كتابخانهاي است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بازار کهن شهر خرمآباد تفاوتهایی با ساير بازارهاي كشور دارد و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست. همچنین در دورهی پهلوی، با خیابانکشیهای جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان بهعنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوب غربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، میتواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بیهویتی آن در آینده گردد.
کليد واژهها: تیپومورفولوژی، بازار ایرانی، بازار کهن، شهر خرمآباد.
مقدمه
بازارها بهعنوان بخشی از محیط شهری در فضاهای عمومی، متعلق به همه مردمان شهرها در جهان بوده است (Ouria,2019:1). بازارها بهعنوان یکی از عناصر اصلی شهرهای اسلامی و عمدتاً بهعنوان کارکرد اقتصادی چنین شهرهایی مطرح میباشند، ضمن آنکه بهعنوان ستون فقرات شهرهای سنتی نیز محسوب میشوند و تا گذشتهای نهچندان دور اهمیت بسیاری در تکوین روابط اجتماعی و گردش سرمایه داشتهاند؛ به عبارتی با ایفای نقشهای اجتماعی و اقتصادی و دارا بودن وجوه زیباشناختی و همجواری با کاربریهای مذهبی و فرهنگی موجبات پویایی شهرها را فراهم میآوردند.
بهطورکلی درگذشته شکلگیری عناصر بازار و روند توسعه آن بستگی به کارکرد اصلی شهر و میزان رشد اقتصادی و جمعیت آن داشت. در شهرهای متوسط و کوچکی که مبادلات خارجی آنها زیاد نبود، بخش قابلملاحظهای از بازار صرف تأمین نیازهای داخلی شهر و ناحیه پیرامونی میشد. این بازارچهها جنبه خردهفروشی داشتند و درصد کمی از فضاهای آن به تجارت خارجی اختصاص داشت. درصورتیکه در شهرهای بزرگ به علت عملکردهای متنوع و توسعه تجارت خارجی و نواحی پیرامونی عناصری که در خدمت تجارت خارجی بودند به بخشهای داخلی اضافه میشد. بهطورکلی فضای کالبدی برای پاسخگویی به نیازهای جدید همواره در حال تغییر شکل بود و علاوه بر امتداد راسته اصلی و نفوذ در محلهها از طریق راستههای فرعی بخشهایی از فضاهای مسکونی اطراف بدنه راستهها را نیز به خود جلب میکرد و آنها را بهصورت سرا یا تیمچه مورد استفاده قرار میداد. بازار ازنظر کارکردهای اقتصادی-اجتماعی قدرت و دامنه نفوذ وسیعی داشت. ویژگیهای کارکردی بازار و پیوند با مراکز مهم سهگانه سیاسی، اقتصادی و مذهبی موجب جریان همه فعالیتهای اجتماعی بهسوی بازار میشد(سرور، 1400: 29) (نظریان،1383: 220).
تيپومورفولوژی (گونه ریختشناسی) مطالعات گونه ريخت شناسانه، ساختار فيزيکي و فضايي شهرها را آشکار میسازند، اين مطالعات هم گونه شناسانه و همریخت شناسانهاند. مورفولوژی (ریختشناسی) بازارهای سنتی ایران نیز تا حد زیادی مربوط به خصیصههای کارکردی آنها است. در شهری مانند خرمآباد که دارای تیپومورفولوژی متفاوت ازلحاظ سیما و منظر شهری متفاوت میباشد، عناصر گوناگون شهری، بهویژه بازار در همجواری با قلعهی فلکالأفلاک و مسجد جامع و میدان، سیستم شهری فعالی را به وجود آوردهاند که امروزه منجر به تغییرات ساختاری- کارکردی بازار گردیده و تیپومورفولوژی بازار را تحتالشعاع خود قرار داده است و عدم توجه بدان میتواند موجبات بیهویتی آن را در آیندهی نزدیک شود. لذا در این نوشتار تلاش میگردد این تحولات مورد کندوکاو قرار گیرد.
مبانی نظری پژوهش
1-بازار: کلمه «بازار»در زبان پهلوی ساسانی بهصورت «وازار» و ترکیباتی نظیر وازارگ، وازارگان، وازاگانیه و «وازارباد» بکار برده میشد (Moghaddam,1994). به زبان فارسی قدیم، معنی (بازار) عبارت از (کار دم دروازه) است. اینگونه بازارهای موقت در دوران اسلامی، تبدیل به بازارهای دائمی شدند و بهصورت جزئی از بافت ربض درآمدند (مجتهد زاده،1382:210).
در فرهنگ فارسی عمید، بازار به معنای «جای دادوستد و خریدوفروش کالاها، محل اجتماع فروشندگان و خریداران، کوچه سرپوشیده که دارای چند دکان یا فروشگاه باشد» آمده است (عمید،1389:608).
«بازار در ایران فضایی است، برای خریدوفروش و تولید و عرضه کالاهای گوناگون که یک مسیر ارتباطی از میان آن میگذرد» (سعیدنیا،1387:74-85).
در دوره مادها، مفهوم بازار هنوز در مرحلهی جنینی قرار داشت و بافت و ساختار کالبدی آن مراحل آغازین خود را میگذراند. در دوره ساسانیان با حضور همهجانبه دولت در بازرگانی، صنعت و نقش ایران آن روز در بازرگانی بینالمللی، روابط بازرگانی با چین، هند، رم شرقی، حجاز، حبشه و... در اقتصاد شهری دولت ساسانی مؤثر افتاد و عنصر بازار در معنایی که اکنون از آن داریم کالبد پیدا کرد و در مسیر خود محلهها را شکل داد و بازار قلب شهر گردید و کالاها و مصنوعات گوناگون از همهجا بدان جا حمل میگردید (حبیبی،1383:232).
شهرهایی که فرمانروایان اسلامی بنیان گذاردند دو پایه اصلی داشتند: یکی مسجد جامع و دیگری بازار. مسجد جامع در اوایل دوره اسلامی مرکز مذهبی و سیاسی بود (اشرف،1353:7-49). کارکرد اقتصادی در شهرهای اسلامی عمدتاً در چهارچوب بازارها یا سوقها متبلور میشد. شهرهای اسلامی عموماً محل تبادلات کالایی و بازرگانی زیادی بودند. این امر در شهرهایی که بر سر راه جادههای بزرگ تجاری قرار میگرفتند، یا شهرهایی که به دلیل مرکزیت سیاسیشان ثروت بیشتری را در خود جای میدادند، تشدید میشد (فکوهی،608:1389).
تجارت، نخستین فعالیت در بازار بوده است. در ایران مانند بسیاری از بخشهای دیگر خاورمیانه، انواع حرفهها و تجارت ازنظر فضایی از هم مجزا بودند و افراد همشغل، راسته بازار مخصوص به خود را اشغال میکردند. دلایل بسیاری برای توسعه جداییگزینی حرفهها در بازارهای ایران مانند سایر بازارهای خاورمیانه در دست است و از آن جمله: 1. سیستم مالیاتبندی توسط نیروهای حکومتی، هنگامیکه افراد حرفهها و تجارتهای مشابه در طول یک راسته بازار گرد هم میآمدند آسانتر صورت میگرفت؛ 2. تخلیه بار کاروانها آسانتر انجام میشد؛ 3. فرآیند تأمین امنیت امکانپذیرتر بود؛ احتمالاً مهمترین دلیل قبول سیستم جداییگزینی مشاغل، صرفاً قابلاجرا بودن آن بود. تمرکز حرفهها و تجارتهای مشابه در یک راسته بازار منجر به روابط متقابل و مستمر میان آنها میشد و اجازه تبادل عقاید حرفهای، سیاسی و مذهبی را میداد. مشتری نیز از این سیستم تا حد زیادی سود میجُست؛ بهاینترتیب که از امکان انتخاب کالاهای مشابه بیشتری بهرهمند میشد و همزمان میتوانست سطوح مختلف کیفیت و قیمت پیشنهاد شده را باهم مقایسه کند (خیرآبادی،1376:159).
دو عامل بازار و مسجد همواره در فرهنگ شهرهای اسلامی، نقش مهمی داشتند؛ بهطوریکه هنگام ایجاد یک شهر اسلامی، محل حکومت، مسجد جامع و یک میدان مرکزی باهم و وابسته به هم ساخته میشد و بازار و میدان از عناصر مهم تشکیلدهنده مورفولوژی شهری به شمار میآمد (شکویی،1383:592).
با فاصلهای دور از مفهوم «شهر-بازار»، شهر دوران اسلامی در تحول خویش به دور بازارها تنیده میشود و در گسترش خود بازارهای جدید را ایجاد میکند. شواهدی بسیار از کرمان و یزد گرفته تا لاهیجان و تبریز، از دزفول و شوشتر گرفته تا مشهد و نیشابور و... وجود دارند که قبل از این که محلهای ساخته شود و بخشی نو برپا شود، نخست بازار و میدان ساخته میشدند و سپس مردمان بهگونهای کاملاً آزاد به دور آنها سکنی میگرفتند و محلهای جدید برپا میشد (حبیبی،1383:232).
پیش از اسلام، هم در سرزمینهای زیر سلطه ساسانیان و هم در شهرهای قلمرو رومیان بازار وجود داشت، ولی تفاوت بارز بازارهای دوره اسلامی با بازارهای پیشین، در این است که در راسته بازارهای تخصصی شهرهای اسلامی- تحت تأثیر روحیه تسامح مذهبی- مجال کار و فعالیت برای پیروان ادیان مختلف، فراهم بوده است. درواقع افزون بر موارد پیشگفته ازجمله امتیازات بازارهای سرزمینهای اسلامی بر بازارهای دوره ساسانی میتوان به تقسیمبندی بازار بر مبنای تخصّص حرفهای و نه مبتنی بر طبقه و کاست اشاره کرد (سعیدی رضوانی،1372: 232).
بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی بازارهایی دائمی با فضاهای ساختهشده وجود داشت. در این نوع بازارها هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا دریکی از راستههای فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محل معینی عرضه میشد (سلطانزاده، 1386:116).
بازارهای تخصصی در سرزمینهای اسلامی، برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواستهها و کالاهای موردنظر خود را به ارزانترین بها و به هر نحو دلخواه و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کنند، بیآنکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری هر چیزی، به صدها مغازه که هر یک فاصله زیادی باهم دارند، سر بزنند (شفقی،1385:650).
در بازارهای سنتی، سابقه فعالیت روابط غیررسمی مبتنی بر شناخت متقابل و اعتماد ناشی از آن شروط اولیه یک فعالیت اقتصادی قوی بوده است که باعث به وجود آمدن رابطهای اجتماعی مبتنی بر اعتماد بین افراد شاغل و مردم در بازار میگردید (بهزادفر و دیگران،1388:14-19).
بازار در شهرهای سنتی ایران توسط نواحی فشرده و تقریباً مدور مسکونی احاطه میشود. همچنین بازارهای ایران ازنظر زمان تشکیل، توسعه تاریخی و حوزه نفوذ خود باهم متفاوتاند. برای مثال یک بازار در یک شهر بزرگ (مثل یک پایتخت سابق یا یک قطب مهم تجاری) با یک بازار در شهری کوچک که فاقد اهمیت تجاری در سطح ملی یا بینالمللی بوده است، تفاوت دارد. یک بازار در یک پایتخت یا هر شهر بزرگ دیگر به علت وسعت بیشتر حوزه نفوذ خود باید بتواند تعداد بیشتری از مشتریان را با سلیقهها و ذوقهای مختلف و نیازهای متنوع ارضاء کند، چنین بازاری بایستی طبیعتاً بزرگتر باشد و شامل تعداد بیشتری از مغازهها، همراه با کالاهایی متنوعتر و راسته بازارهایی باشد که به فعالیتهای تجاری بیشتری اختصاص یافتهاند. در مقابل بازارهای کوچک مانند بازار سبزوار به علت محدود بودن حوزه نفوذ و تعداد مشتریان، ازنظر اندازه بسیار کوچکترند. با کاهش نیازهای مشتری برای کالاهای اساسی، بازارهای کوچکتر، فعالیتهای خود را حول تجارت کالاهای محلی متمرکز میسازند، این کالاها تأمینکننده نیازهای اصلی ساکنان شهر و حومههای بلافصل آن است (خیرآبادی،1376:159).
در ادامهی سیر تحول بازار در دورهی قاجار تحول مهمی که در زمینه ساختار شهری در این دوره (قاجار) صورت گرفت و نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای بر تحول بازارها بر جای گذاشت مربوط به ساختن معابر و خیابانهای مستقیم است. از دوره قاجار ساختن خیابان مستقیم و طراحیشده بهمنظور ایجاد مسیری قابلاستفاده برای راندن کالسکه و برگزاری مراسم و آیینهای تشریفاتی رایج شد؛ خیابان باب همایون و ناصرخسرو ازاینگونه خیابانها بودند (سلطانزاده،1386:116).
همچنین از توصیفی که سیاحان از ریخت شهر و ساخت کالبدی آن ارائه میدهند، میتوان نتیجه گرفت که در سراسر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، بافت شهر و سازمان فضائی آن تفاوتهای عمدهای (ازنظر ساختی و ماهوی) را با شهر دوره صفوی (مکتب اصفهان) نشان نمیدهند. بازار کماکان لولای اصلی و ستون فقرات شهر است و چون همیشه علاوه بر نقش اقتصادی-تجاری خود، مکان تظاهرات تمامی اشکال و شکلبندیهای اجتماعی- فرهنگی نیز میباشد. دسترسیهای جداشده از بازار در مرکز محلات یکدیگر را تلاقی میکنند و محلات بهعنوان مکانی نیمهمستقل در دل شهر به حیات خود ادامه میدهند. برخلاف مکتب اصفهان، به تبعیت از مفهوم تجددطلبی، حضور قوی تفکر غیربومی در سازماندهی فضائی و سرانجام استیلای قدرت اقتصادی فراملی، سبک تهران در ترکیب فضائی این میدان عرصهای دیگر را باز میکند. مسجد و مدرسه، کاخ حکومتی و بازار بهعنوان عناصر اصلی ترکیب میدان در مکتب اصفهان جای خود را به عمارت تلگرافخانه و پستخانه (شاخص ارتباطات نو)، بانک (نماد روابط بازرگانی، تجاری جدید)، عمارت بلدیه (تعبیری ظریفتر از ساختمان حکومتی) و نظمیه (حضور عنصر نظامی) میسپارند. جامع کماکان در دل بازار باقی میماند، بازار دهانه خویش را به میدان کهن شهر (سبزهمیدان) میگشاید (حبیبی،1383:232).
با ورود به دوره پهلوی اول، شالوده کهن ارتباطات ازهمگسیخته میشود، سازمان محلهای دچار آسیب جدی میگردد و بازار بهعنوان ستون فقرات اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی شهر در مقابل حضور قوی خیابان و انتقال بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی به کنارههای آن، برای همیشه رنگ میبازد. بازار با انتقال بخش اعظم از فعالیتهای اقتصادی خویش- بخصوص در زمینه اشیاء زینتی و کالاهای مصرفی نوپردازانه- به اولین انتقال فضائی از مکان خاص به مکانی که با تطور زمان تغییر میکند، دست میزند (همان:232). مجموعه شهرها «مُهر پهلوی» که عبارت از دو خیابان متقاطع با یک میدان در وسط آن بود به چهره خود دست یافتند. ایجاد میدان و چهارراه بهعنوان بخش حکومتی در مقابل میدانها سنتی شهر ضروری بود. ایجاد چنین محورهایی بدون هیچ تردیدی در جهت فروپاشی عناصر و اجزای سنتی شهرها انجام میگرفت و توسعه آنها در جهت تضعیف عملکردهای بازار و مکانگزینی عملکردهای تازه در چنین محورهایی بود. چنین مداخلاتی برای حل مسئله گردش کالا و سرمایه، استفاده از وسایط نقلیه موتوری و تعمیم آن ضروری بود (نظریان،1383:220).
روند تحولات دهههای اخیر و پیامد آن بر کالبد و محتوای بازار به حدی بوده است که پیرنیا در تحقیق خود با عنوان «بیماری بلوار» ضمن انتقاد بر خیابانکشیهای صورتگرفته از سوی شهرداری به ظهور پاساژها اشاره میکنند. در این تحقیق آمده است که «در سالهای اخير رستهها و قيصريههاي بزرگ و متعددي بنام پاساژ در كليه شهرهاي ايران ساخته شده است. چه كسي ميتواند ادعا كند كه بهترين و بزرگترین آنها با تيمچه امینالدوله كاشان، قيصريه ابراهیمخان كرمان، بازار وكيل شيراز يا بازارهاي اصفهان، كاشان و يزد قابلمقایسه و يا اقلاً با اغماض نظير آنهاست؟ حتي بهترين پاساژ پايتخت نيز بهپای تيمچه حاجبالدوله كه در دوره انحطاط معماري ايران ساخته شده نميرسد، مگر چنين نيست؟» (پیرنیا،1347:43-49).
مجموعه عوامل مؤثر بر تحولات بازار بهویژه از منظر تیپومورفولوژی و همچنین پیامدهای آن بررسی و تحلیل گردید، با توجه به تحقیقات انجامشده در مورد بازار ویژگیهای ذیل قابل استنتاج هستند:
§ پیوستگی و انسجام کالبدی میان اجزای مختلف بازار با قدمتهای متفاوت؛
§ جدا بودن بازار (محل کار) از محل سکونت؛
§ تجمّع پیشهوران مختلف در راستهها؛
§ وجود سلسلهمراتب مکانی در بازار؛
§ دستهبندی بازار بر اساس نوع فعالیت؛
§ مکانگزینی مشاغل با توجه به معیارهای زیستمحیطی؛
§ پیروی از الگو و طرح عمومی برای پاسخگویی به نیاز مردم؛
§ ارتباط بازار با پیرامون بر مبنای اصول اسلامی؛
§ شکلگیری استخوانبندی بازار از راستهها، گذرهای اصلی و فرعی، بخشهای تجاری با سکونت و بخشهای تجاری بدون سکونت؛
§ مجاورت سه عنصر قدرت، ثروت و مذهب؛
مهمترین گونههای بازار ازنظر شکل و کارکرد شامل بازار خطی، بازار چند محوری، بازار مرکزی، خانهای پیرامونی، بازار صلیبی، بازار محله، بازار بیرون شهر، بازار صحرایی، بازار زیارتی و بازار صنایعدستی بوده است (دانشنامه جهان اسلام، مدخل 2).
شکل1 - تقسیمبندی بازار بر اساس عملکرد (منبع: نگارندگان،1402)
2- مرفولوژی شهری: اواخر قرن نوزدهم ميلادی را میتوان آغاز شکلگيری «مورفولوژی شهری» بهصورت يک دانش سازمانیافته دانست. با توجه به نيروهای متنوعي كه در شکلگیری يک شهر دخیلاند، بسيار طبيعي به نظرمیرسد که اين حوزه از تفکر در جهان امروز بهعنوان يک دانش میانرشتهای شناخته شود. به همين دليل است كه متخصصین حوزههای گوناگون علمي مانند معماران، شهرسازان، جغرافیدانان شهری، برنامهريزان شهری و طراحان شهری در ميان مورفولوژيستهای شهری ديده میشوند، همين امر نيز موجب شده است كه تعاريف مختلفي از سوی صاحبنظران رشتههای مرتبط با آن ارائه گردد. برای ورود به بحث مهمترین اين تعاريف در پی آن میآید:
§ مورفولوژی شهری مطالعهی فرم شهرها در طول زمان است (Scheer,2002:106).
§ مورفولوژی شهری چگونگي برپايي، برافراشتگي و گشوده شدن عناصر سکونتگاهي را تحليل میکند. واژهی برپايي، رابطه با زمين و واژهی برافراشتگي رابطه با آسمان را معرفي میکند. واژهی گشوده شدن نيز به معني تعامل فضايي با محيط يا همان رابطهی درون و برون است Norberg Shulz,1979:43)).
§ مورفولوژی شهری مطالعهی فرم شهرهاست .(Gauthier and Gilliland,2006:41)
§ مورفولوژی شهری رشتهای است كه فرآيند ساخت شهر و نتايج محمولات آن را بررسي میکند(سرور، 1401) (Moudon, 141:1998).
3- تيپومورفولوژی: مفهوم يا اصطلاح تيپومورفولوژی )گونه ریختشناسی) مطالعات گونه ريختشناسانه، ساختار فيزيکي و فضايي شهرها را آشکار میسازند. اين مطالعات هم گونه شناسانهاند و همریختشناسانه، چراکه فرم شهری (مورفولوژی) را بر اساس طبقهبندی تفضيلي ساختمانها و فضاهای باز با توجه به گونهها (تيپولوژی) توضيح میدهند. گونه ریختشناسی تركيب اين دو است و میتوان مطالعه و بررسي فرم شهرها بر اساس مطالعهی گونههای فضا و بنا آن را تعریف نمود.
پیشینه تحقیق
در این بخش برخی از تحقیقاتی که در زمینه بازار از زوایای مختلف صورت گرفته است، ارائه میگردد. از تحقیقات ارزشمند در این زمینه باید به کتاب ارزشمند شفقی اشاره کرد که در بخشی از آن به تخصصی بودن بازار در شهرهای اسلامی توجه کرده است و در این رابطه به وجود بازارهای تخصصی در مکه پیش از اسلام اشاره میکند و بر این باور است که در صدر اسلام نیز نوعی تخصص در بازارهای مدینه وجود داشته است و پس از فتوحات اسلام، بازار عاملی مهم در طرحریزی هر شهر اسلامی گردید و پیشهوران در بازارهای خاص خود گرد آمدند. همچنین در شهر بغداد در زمان منصور برای هر گروه از بازرگانان و هر نوع پیشه و کسب و تجارت، محل جداگانهای وجود داشت، مانند بازار بردهفروشان، مرغ فروشان، دباغان و... نیز تشریح شده است که بازارهای تخصصی در سرزمینهای اسلامی، برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواستهها و کالاهای موردنظر خود را به ارزانترین بها و به هر نحو دلخواه و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کند، بیآنکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری هر چیزی، به صدها مغازه که هر یک فاصله زیادی باهم دارند، سر بزند (شفقی،1385:650). اینک به مواردی از تحقیقات صورت گرفته اشاره میشود:
فلامکی (1368) در پژوهشی با عنوان «بناها و شهر دامغان» به بازار شهر و کاراییهای سرزمینیاش توجه نموده است و در تشریح موقعیت بازار و چگونگی جایگزینی آن از دیدگاه مورفولوژی شهری چنین عنوان میکند که «بازار، در میانه طول مسیرش، در حدود دو متر به سطحی پایینتر میرسد و در انتهای شرقیاش، در بر مجاور با خیابان، نسبت به این معبر اتومبیلرو، تقریباً به همین اندازه اختلاف سطح میرسد. نتیجه این که بازار دامغان میتواند از پستیوبلندیهای اطرافش، در صورت نیاز، بهره گیرد و امکانات ایجاد و جایگزین کردن واحدهای تجاری و ارتباطات بیشتر محیط مساعدتری را برای مراجعهکنندگان فراهم آورد» (فلامکی،1368:352).
در پژوهش دیگری که در ناحیه بازار توپخانه شهر کرمانشاه توسط سجادی اصل (1386) صورت گرفته است به دستاوردهایی نظیر تلاش برای جذب سرمایهگذاریهای خصوصی و حتی دولتی به بافت بازار توپخانه، ایجاد دسترسیهای مناسب برای ایجاد علاقه و انگیزه در ساکنان برای سرمایهگذاری در بافت که هر دو مورد، مکمل یکدیگر نیز میباشند، دست یافته است (سجادی اصل،1386).
در تحقیق دیگری که توسط یدالله پور (1388) و بر روی بازار آمل صورت گرفته است محقق به دستاوردهای زیردست یافته است: 1. بازار آمل از دو الگوی توأمان بازارهای خطی (تکمحوری) و بازارچه محلی پیروی میکرد، بهگونهای که با داشتن ترکیب مسکونی- تجاری نقش مهمی در برآورده ساختن نیازهای شهر داشت؛ 2. بازار آمل با کارکرد بازار سنتی ظاهر شده است که یکی از این کارکردهای مهم، کارکرد مسکونی است؛ 3. وقف نهتنها ازنظر اجتماعی و اقتصادی کارکردهای بسیار مهمی در زندگی روزانه و فعالیتهای شهر آمل داشته و دارد، بلکه ازنظر کالبدی نیز نقش بسیار مؤثری در شکلدهی این شهر داشته است، بهگونهای که میتوان گفت یکی از بنیادیترین عوامل تداوم مؤسسات دینی و اقتصادی شهر آمل و بازار آن وقف است (یداالله پور،1388:1).
قاسمی و نوروزی (1388) در پژوهشی به بررسی «تحولات کالبدی- کارکردی بازار قلعه محمود کرمان» پرداختند. ایشان در بررسی مشکلات بازار قلعه محمود کرمان به متروکه شدن بازار و از رونق افتادن آن و از بین رفتن چهره و منظره کالبدی-شهری بازار قلعه محمود اشاره کردهاند (قاسمی و نوروزی،1388:45-91).
بهزاد فر و همکاران (1388) در پژوهشی به بررسی «نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران»، ازجمله بازارهای پررونق و پویای تبریز و اصفهان پرداختند. نتایج آنها نشان داد که بازار شهرهای تبریز و اصفهان، ازجمله بازارهایی هستند که به رونق خود باقی ماندهاند و حیات شهری در شریانهای آنها جاری و ساری است و دیگر این که بازار اصفهان را نمونه متعالی، نمود عینی اندیشههای معمارانه و شهرسازانه مکتب اصفهان دانستهاند (بهزاد فر و دیگران،1388:14-19).
سرایی (1389) در تحقیق خود بر روی بازار شهر یزد و تحلیلی تاریخی و کمی نشان داده است که گرچه عنصر بازار بهعنوان شاخصه شهر اسلامی در یزد همچنان اعتبار کالبدی و اجتماعی مناسبی را در خود نهفته دارد، اما جلوهگاه فعالیتهای مدرن تجاری نیست. این مهم حتی در صنوف تخصصی بازار یزد مثل زرگری و بزّازی نیز درخششی نداشته و همین شرایط، رکود عملکردی روبه رشدی را بر چهره بازارها نمایان ساخته است. همچنین در میان عوامل و پدیدههای متنوعی که در طول دوران بازار یزد، تجارت و بازرگانی آن را تحت تأثیر قرار دادهاند، راهها در درجه اول حائز اهمیت هستند. همچنین استعدادهای محیطی شهر، بهویژه در زمینه صنایع نساجی و تولید ابریشم که بهنوبه خود بهعنوان یک پدیده جغرافیایی در درجه دوم اهمیت بوده، از اهمیت زیادی برخوردار است (سرایی،1389:1).
رجبی (1390) در پژوهشی با عنوان «همخوانی بازار ایرانی با اصول جدید معماری رنسانس شهری» به بررسی بازار بهعنوان یکی از عناصر تاریخی و قلب تپنده شهر پرداخته و برای ساختن بازآفرینی آن به مقایسه ویژگیهای بازار تاریخی با اصولی که در کشورهای توسعهیافته غربی است میپردازد و به این نتیجه میرسد که رنسانس غربی که باعث ایجاد تحول در فضاهای شهر میشود اصول جدیدی نیست و در حقیقت همان اصولی است که معمار و بنای ایرانی از گذشتههای دور در معماری از آن بهره میبرده است (رجبی،1390:1).
کریمی و همکاران (1393) در پژوهشی با عنوان «بازار نماد فرهنگی و معماری فضاهای تجاری در تمدن ایرانی -اسلامی» به بررسی بازار بهعنوان یکی از مراکز فرهنگی شهری پرداختهاند. نتایج حاصله از پژوهش نشان میدهد که بازار از سطحیترین تا عمیقترین وجه فرهنگی شهری محسوب شده و با توجه به این امر نوع فضاها و کاربرد خاص فضاهای در نظر گرفته شده، در ادوار تاریخ تا دوران ما بازار یا مراکز تجاری، نوع فرهنگ دوره خود را مشخص میکنند. بازارها علاوه بر این که بهعنوان فضاهای تجاری اهمیت داشتهاند، کاربردهای خاص خود را به همراه داشته و فقط جنبه تجاری نداشتهاند، بلکه نماد فرهنگی در ادوار تاریخ بودهاند (کریمی و همکاران،1393:1).
فارسی محمدی پور و طالبی (1394) در پژوهشی با عنوان «مطالعه پدیده بازار سنتی سنندج از منظر پدیدارشناسی» به بررسی بازار سنتی سنندج پرداختند. نتایج حاصله از پژوهش نشان داد که تجاوز به راسته اصلی گذر از طرف کسبه بهعنوان یک رفتار اصیل، کارکرد ارتباطی و گذری بازار، عجین شدن مفهوم بازار با حادثه تاریخی ساخته شدن خیابان انقلاب، راحتی و خودمانی بودن ارتباطات داخل بازار و نامفهومی گذر طبیعی زمان در بازار به دلیل ساختار کالبدی آن از مهمترین عوامل ساختاری ایجاد بازار سنتی سنندج محسوب میشود (فارسی محمدی پور و طالبی،1394:1).
طبسی و خادمزاده (1399) در پژوهشی با عنوان «بازشناخت مؤلفههای بازار در شهرایرانی - اسلامی» به نقش بازار در شهر ایرانی - اسلامی بهعنوان ستون فقرات یک شهر که نقش تعیینکنندهای در شکلگیری فضای شهری ایفا میکند، پرداختند. آنها بازار را با ابعاد کالبدی و عملکردی با مؤلفههایی همچون نقش ساختار معماری، نقش تفکیک فضایی، نقش ارتباطی، نقش اقتصادی، نقش سیاسی، نقش فرهنگی-اجتماعی، نقش مذهب و ملیت، نقش تفریحی-فراغتی، نقش اخلاقی و نقش امور خیریه، بررسی کردند. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد هرکدام از این عوامل، در شناخت نقش فضاهای شهری، تأثیری مستقیم یا غیرمستقیم دارند و تمامی مؤلفههای شناختهشده، در یک شبکه ارتباطی قوی بهصورت هماهنگ به فعالیت میپردازند که هم باعث موفقیت در فضای عملکردی خود شده و هم تأثیری مثبت بر دیگر مؤلفهها دارند (طبسی و خادمزاده،1399:155).
نجاری و مهدی نژاد (1399) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماعپذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا (نمونه موردی: بازار تبریز)» به سنجش میزان اجتماعپذیری در بازار، شناخت بستر اجتماعی آن و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن، با تحلیل ساختار، هم پیوندی، انسجام بازار و اولویت قراردادن جنبههای کالبدی - عملکردی پرداختند. نتایج نشان داد ارزشهای فضایی و چیدمان فضا در قسمتهای مختلف بازار، تفاوتهای اساسی دارد، بهطوریکه ساختاربندی و انسجام اجتماعی بازار بهشدت کاهش یافته و میزان همپیوندی خیابانهای تازه احداثشده، افزایشیافته است. درنتیجه، لزوم توجه به تغییرات و پیامدهای حاصل از توسعه شهری از جنبه کالبدی و عملکردی، برای افزایش ویژگی اجتماعپذیری بازار مشهود و ضروری است (نجاری و مهدی نژاد،1399:67).
شکوهی بید هندی و شادکام (1402) در پژوهشی با عنوان «تولد بازار در شهر ایرانی ارزیابی دیدگاهها و فرضیات مرتبط با پیدایش نخستین بازارها در ایران» به بررسی زمان پیدایش بازار با دو فرض متفاوت پرداختند. اولین فرض را سید محسن حبیبی در باب مفهوم پیدایش بازار به دوران هخامنشیان منسوب کرده و بازار را از عناصر شار پارسی دانسته است، اما برخی دیگر از محققان مانند جهانشاه پاکزاد تولد بازار را مربوط به دوران سلوکی میدانند و درواقع ریشه یونانی برای آن قائل هستند. بر پایه یافتههای پژوهش، هردو دیدگاه (فرضیه تولد بازار در دوران هخامنشیان و فرضیه منشأ یونانی بازار) رد میشود. بهبیاندیگر پیدایش نخستین بازارها در شهرهای ایران به دوران قبل از سلوکیان و حتی پیش از هخامنشیان بازمیگردد و سکونتگاههای باستانی ایران نیز دارای نوعی بازار بودهاند (شکوهی بید هندی و شادکام،1402:103).
روش پژوهش
روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی و از نوع تحقیقات پژوهشی - کاربردی میباشد که از یکسو با مطالعات اسنادی و کتابخانهای به بررسی ابعاد، تعاریف و چهارچوب نظری تحقیق و از سویی دیگر با مشاهدات میدانی دقیق به گردآوری دادهها و اطلاعات لازم در محدوده موردمطالعه برای دستیابی به سؤالات تحقیق میپردازد. روش گردآوری اطلاعات مبتني بر مطالعات کتابخانهای (سند خوانی و استفاده از نقشه) بوده است. همچنین از روش مشاهده (ابزار دوربین عکاسی) نیز بهمنظور تکمیل مطالعات کتابخانهای بهره گرفته شده است. در این تحقیق، نخست به شکلگیری مفهوم بازار و سیر تحول آن توجه شده است، سپس مروري بر منابع و تحقیقات مربوطه در این زمینه صورت گرفته و در ادامه شهر خرمآباد و بازار قدیمی و جدید آن مورد بررسی و كنكاش قرار گرفته است. در راستای مطالب مطرح شده هدف اصلی تحقیق «بررسی تیپومورفولوﮊي شهری بازار کهن شهر خرمآباد در ادوار مختلف» میباشد و سؤالات تحقیق نیز بدینصورت تدوین میشوند؟
§ سیر تغییر و تحولات در بازار کهن خرمآباد در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
§ ازلحاظ گونه ریختشناسی و تحولات ساختار فيزيکي-فضايي، بازار خرمآباد با سایر بازارهای کهن کشور چه تفاوتهای اساسی دارد؟
معرفی عرصه مکانی پژوهش
1- خرمآباد از ابتدا تا دوره ساسانیان
شهر خرمآباد از روزگاران کهن تاکنون؛ خاید الو، سیماش، سیماشکی، شاپور خواست، ساپورخواست، خرمآباد فیلی (پیلی)، کلید خوزستان و خرمآباد نامیده شده است. واژه خرمآباد از دو جزء (خرم) به معنی شاد، خندان و (آباد) به معنی دایر، معمور و دریا تشکیل شده است، چون این شهر در جلگهای بسیار باصفا و زیبا بنا شده است به دلیل دارا بودن باغ و بُستان سرسبز، خرم و چشمهسارهای آب گوارا، به آن خرمآباد گفتهاند (افشار سیستانی،1378: 654). نخستین خاستگاه شهر خرمآباد را باید خایدالو دانست که در نوشتههای آشوری از آن یاد شده و از شهرهای مهم کشور عیلام بوده است، بسیاری از تاریخنگاران اروپایی خایدالو را با خرمآباد یکی دانستهاند (قاسمی،1375: 136). درمجموع، گذر تاریخ خرمآباد گویای تحولات بسیاری است که با بررسی آن به شرحی که میآید مورد تحلیل قرار میگیرد.
2- خرمآباد از ساسانيان تا دوران اسلامي
خرمآباد كنوني بر روي خرابههاي شهر«شاپور خواست» ساساني ساخته شده است، بهطوریکه هنوز آثاري چون قلعه فلکالأفلاک، پل شاپوري و گرداب سنگي از دوران ساسانيان در اين شهر پابرجا ماندهاند.
شاپور خواست يكي از شهرهاي زمان ساساني است كه بنا به روايت مجمل التواريخ و القصص به دستور شاپور اول بنا شده و یاقوت حموی در مورد آن چنین نوشته: شاپور خواست شهر و دژ بنامی است در کوههای لر. مستوفی هم در مورد این شهر میگوید: شاپور خواست در اوایل شهری بوده از هر جنس مردم بسیار در آنجا بودند و بهغایت معمور و آباد و تختگاه پادشاهان و اکنون قصبه است (رشیدیان،1381:241). از اوضاعواحوال این شهر در دوره ساسانی اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی بقایای آثار و ابنیه بجای مانده از این شهر که مربوط به دوره ساسانی است حاکی از آن است که شهری معتبر بوده است (سجادی،1388:281-302).
حمدالله مستوفی از هر دو شهر خرمآباد و شاپور خواست نام میبرد، باید گفت که شهر شاپور خواست در جنوب شهر خرمآباد آن زمان قرار داشته است. هسته اولیه شهر خرمآباد در غرب دژ شاپور خواست (قلعه فلک الافلاک)، یعنی درجایی که هماکنون بخش قدیمی شهر، پشت بازار، درب دلاکان و مقبره امامزاده زید بن علی قرار دارد، شکل گرفت (سهرابی،1386:238).
3- خرمآباد در دوران اسلامي
اين شهر در اواخر قرن هفتم هجري پس از ويران شدن شاپور خواست رو به آباداني نهاد و شايد مردم به دليل موقعيت شهر و وجود چشمههاي آب شيرين و گوارا، شاپور خواست را ترك كرده و به محل كنوني آمده و بناي شهر را نهادهاند. حمدالله مستوفي اولين مورخي است كه از اين شهر نام برده است. وي در توصيف قلمرو اتابكان لر ميگويد: از شهرهاي آنجا سه معمور است بروجرد، خرمآباد و شاپور خواست، شاپور خواست در اول شهري بود و از هر جنس مردم بسيار در آنجا بودند و بهغایت معمور و آراسته بود و تختگاه پادشاهان بود و اكنون قصبه است (معاونت برنامهريزي استانداري لرستان،1388:655).
هسته اوليه شهر خرمآباد در اين دوره (508 ه.ق) در غرب رودخانه و در حاشيه غربي قلعه فلکالأفلاک به وجود آمد. در سال (788 هـ.ق) هنگام حمله تيمور، شاپور خواست بهکلی ويران و متروك بوده و شهر خرمآباد در غرب محله متشكل از دو محله پشت بازار و درب دلاكان بود. خرمآباد در دوران اسلامي بارها آبادي و ويراني به خود ديده است. اوج شكوفايي شهر خرمآباد در دوران اسلامي، در زمان صفویان و اتابکان لر بوده است، بطوريكه با ظهور سلسله صفوي، شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت و توسعه يافت. مراكز مسكوني بين قلعه فلکالأفلاک و سفيدكوه با جاده اصلي شرق رودخانه توسط پلي كه در زمان شاه سلطان حسين ساخته شد، مجدداً متصل گرديد، در اين زمان حمام، كاروانسرا، باغ و تفرجگاههايي در شهر ساخته شد. شهر خرمآباد پس از صفويه در زمان نادرشاه و زنديه پيشرفت و گسترش چنداني نداشت و تقريباً به همان حالت قبلي بوده، ولي در اين زمان نيز شهر آبادی بوده است. خرمآباد در دوران اتابكان لر پايتخت لرستان و ايلام به شمار میرفت. لرستان بعد از سلطنت صفويان و برافتادن سلسله اتابكان لر و نیز آغاز زمامداري واليان تا پايان جنگ جهاني اول، دولتي در درون دولت ايران به شمار ميآمد و همواره ميان حكام لرستان و حكومت مركزي خصومت و دشمني برقرار بوده است، نتيجه اين امر، هرجومرج و ناامني مقطعي در اين خطه بوده است. ژاك دمورگان در سال 1968 از شهر خرمآباد ديدن کرده و این شهر را چنين توصيف ميكند: «خرمآباد شهری است نهچندان بزرگ با 3 يا 4 هزار سكنه و در داخل شهر 4 چشمه جاری است». دمورگان تجارت داخلي خرمآباد و لرستان را کماهمیت بيان ميكند (قاسمی،1375:136). راولینسون در 1249 تا 1255 در ایران بوده و در بین همین سالها به خرمآباد میآید و این شهر را چنین توصیف مینماید: خرمآباد محل بینظیری است، قلعه خرمآباد قصری است که از استحکامات نیرومندی برخوردار است. وی اضافه میکند که خرمآباد شهر جدید و کوچکی است که جمعیت آن تقریباً 1000 خانواده میباشد (طهماسبی و آراسته،1388:229-256).
بارون دوبد سیاح روسی که در زمان محمدشاه قاجار به لرستان مسافرت نموده است، خرمآباد را چنین توصیف میکند: خرمآباد چهار مسجد، هشت حمام و یک محله مجزا و مخصوص یهودیها دارد که تعداد خانههای این محله قریب به چهل یا پنجاه منزل است (خودگو،1383:102).
یافتهها
حدود و وسعت شهر خرمآباد در ادوار مختلف
در مورد مراحل توسعه شهر خرمآباد در ادوار مختلف بايد گفت كه این شهر بعد از ورود اسلام طي دوران مختلف، به رشد کنونی رسيده است، گسترش تاریخی شهر خرمآباد در دوره اسلامی در چند مرحله قابل بررسی است:
الف: مرحله اول توسعه
در اين مرحله دو محله باباطاهر و زید بن علي به محلههاي شهر خرمآباد افزوده شد، پیشازاین شهر از دو محله پشت بازار و درب دلاكان تشکیل شده بود. محله پشت بازار از يك بازارچه، ميدان و كوچههاي كاكاوندها، گرگ گیرها، سيلوزي (شمالي)، پستخانه، حسینخان، تشکیل شده بود، همچنین محله درب دلاکان از ميدان كوچك، سه سيك، سهراه حسينخان، كوچههاي ملامرادعلي، ماهيگيران، جابریها، كردها، گاو کالی، درویشها، رشنوها، آقا محمود حسين، جوادي و سليوزي جنوبي تشکیل شده بود.
ب: مرحله دوم توسعه
با توسعه شهر بهویژه در عصر صفويه و با ساخت بناهايي ازجمله پل بزرگ، شهر بهطرف شمال و شرق توسعه مييابد، محلههاي جديد سرگرداب، سادات و واليان پديد آمدند و بناهایی نيز در آنسوی پل بزرگ ساخته شد و اراضی عليآباد در گسترده شهر قرار گرفت، ازجمله كاروانسرايي در زمینهای عليآباد توسط ميرزا محسن مظفرالملك در عهد قاجار ساخته شده و بر رونق شهر افزود.
ج: مرحله سوم توسعه
در دوران سوم، نقشهاي براي شهر خرمآباد با مركزيت سبزهمیدان، يك خيابان شرقي-غربي از اراضي عليآباد تا ابتداي راسته مسگران تدارک دیده شد و نیز خيابانی شمالي-جنوبي از ابتداي دوازدهبرجی تا اراضي گل زرد احداث گردید، همچنين مسجد جامع خرمآباد در اين خیابانکشیها تخریب و سقف بازارها برداشته شد. در این میان، پس از شهريور 1320 زمینبازی و بسازبفروشی در خرمآباد رایج گردید. توسعه شهر در اين زمان از یکسو باغ دختران و چال ميرحسين را درنوردید و به سنگنوشته رسيد و از سوي ديگر به شمال رفت و تا معدن سنگ امتداد یافت (قاسمي،1378:104).
بر اساس آنچه از اسناد و مدارك موجود در كارگزيني استانداري در مجموعه فهرست اسامي حكام، فرمانداران كل و ... بهدستآمده تاريخ انتصاب اولين شهردار براي خرمآباد سال 1305 ذکر شده است؛ بنابراين بايد زمان شكلگيري خرمآباد در بافت فعلي از حدود همان ايام باشد (معاونت برنامهريزي استانداري لرستان،1388:655).
شکل 2 - نقشه مراحل توسعه شهر خرمآباد (منبع: طرح جامع شهرخرمآباد)
ویژگیهای طبیعی در پهنه مرکزی
پهنه مرکزی از دو سو بهوسیله عناصر سخت طبیعی احاطه و محدود شده است. اول ارتفاعات سپیدکوه که توسعه بافت شهری به سمت غرب را محدود میسازد و دوم رودخانه که بافت شهری را دور میزند و بهعنوان لبه برای آن محسوب میشود. درمجموع ارتباط بافت شهری با عناصر سخت بستر طبیعی بهصورت زیر است:
§ رودخانه بهعنوان لبهای برای پهنه مرکزی محسوب میشود که در تعامل با بافت شهری نیست؛
§ ازدیاد شیب دامنههای سپیدکوه محدودیتهای اجرایی توسعه را در سمت غرب اعمال میکند و بافت مسکونی به آن ختم میشود؛
§ تپههایی که پارک صخرهای و قلعه فلکالأفلاک بر آن شکلگرفتهاند، عناصر نمادین شهری هستند که به کارکردهای فراغتی اختصاص دارند؛
§ چشمه گلستان پرآبترین چشمه شهر، در پای تپه فلکالأفلاک قرار دارد، لیکن مظهر آنکه استخری ساخته شده است، به دلیل قرارگرفتن در محدوده باشگاه افسران، اسکان ارتباط فعالی را با شهر ندارد؛
§ گرداب سنگی چشمه دیگری است که حریم و استخر آن بهعنوان یکی از عناصر تاریخی شهر متعلق به دوران ساسانی در شهر شناخته میشود، لکن به دلیل تجهیز نشدگی، قابلبازشناسی نیست؛
§ جنگلهای مصنوعی موجود در دامنههای سپیدکوه از گیاهان سوزنیبرگ تشکیل شدهاند و مهمترین کارکرد آنها در مقیاس شهری و منطقهای، کارکرد بصری است؛
§ درختان تناور چنار موجود در حاشیه خیابانهای مرکزی، موجب مطلوبیت فضا در این خیابانها شده است. این درختان در خیابان امام خمینی در محدوده قلعه و بهخصوص در جداره شرقی تداوم ندارد و نیز درون بافت قدیم نسبت به بقیه پهنه مرکزی ضعف جدی ازنظر پوشش گیاهی به چشم میخورد (مهندسین مشاور فرنهاد، 1388:92).
لازم به ذکر است که شیب عمومی شهر، شمالی- جنوبی و در دو سمت رودخانه است. هر چه به سمت غرب یا کوهستان پیش میرویم تعداد مغازهها و فعالیتها کاهش مییابد، اما هرچه به سمت رودخانه و یا شرق بازار حرکت میکنیم، تعداد و میزان فعالیتها افزایش مییابد.
بازار خرمآباد
بازار شهر خرمآباد مانند هر بازار اسلامي دیگری از عناصر خاصی تشکیل شده است. قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهر بهعنوان مقر حاکمنشین و ارگ حکومتی در سالهای متمادی تا دوران پهلوی و خیابانکشیهای جدید، نقش خود را ایفا نموده است؛ (شکل 3؛ قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهر خرمآباد). در شهرهاي دوره اسلامي معمولاً ارگ (قصر) مقر حکومت بوده، جایی که اکثر فعالیتهای سیاسی و نظامی در آنجا انجام میگرفت.
در شهرهایی بااهمیت استراتژیک، ارگ بهعنوان دژ نظامی نیز عمل میکرد، جایی که لشگریان حکمران مشقهای نظامی خود را در آن انجام میدادند. دو مثال ازایندست عبارتاند از: قلعه فلکالأفلاک در خرمآباد و قلعه شوش در شوش (خیرآبادی،1376:159). قلعه فلکالأفلاک مربوط به دوره ساساني و قبل از آن بوده و در دوران اسلامي نيز بهعنوان کهن دژ و جايگاه حاكم ايفاي نقش نموده است.
بنا بر اسناد و شواهد موجود درگذشتهای نهچندان دور بر گرداگرد قلعه فلکالأفلاک حول محوطهاي وسيع بارويي وجود داشت كه به دوازدهبرجی شهرت داشته است. اين بارو كه داراي دوازدهبرج در فواصل معين بوده، در اصطلاح قدما، شارستان ناميده ميشد. اين محوطه محصور، درگذشته محل ساكنان شهر و دادوستد بوده و برخي ابنيه عامالمنفعه مثل بازار، حمام، مسجد و ... در درون آن قرار داشته است و قلعه نيز بهعنوان کهن دژ، جايگاه حكام شهر و ناحيه محسوب ميشده است. اكنون از اين بارو اثري نيست و به دليل رشد و گسترش شهر طي قرن اخير بهتدریج زیرپوشش ساختمانسازی رفته است، اين بارو در صدسال پیش قابلرؤیت بوده و در تصاوير مربوط به آن سالها، قابلمشاهده است (خود گو،1383:102).
شکل 3 - قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهرخرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
ساختار شهر تاريخي خرمآباد هسته اوليه شهر امروز با اتكا بر الگوهاي رايج شهرسازي و نظام محلهبندی در جوار مركز حكومتي شهر محوطه باروي قلعه فلکالأفلاک و در امتداد بازار شهر قرارگرفته است. كاركرد بازار در مبناي كوچك مطرح بوده و دروازههاي اصلي شهر بر اساس نظام محلهبندی، نحوه دسترسي به آب شرب و تبعيت از بستر و توپوگرافي شهر شکل گرفته است. بافت قديمى شهر در مركز ثقل هندسى ساختار كالبدى و سازمان فضايى كنونى شهر خرمآباد واقع است (عباسزادگان و احمدی زبرجد،1389:75-93).
ميدان بزرگ و ميدان كوچك بهعنوان مکثگاهها و هستههاي تمركز فعاليت در اين بافت شکل گرفتهاند. ميدان بزرگ مركز فعاليتهاي اصلي در شهر بوده كه دسترسي به عناصر اصلي شهر نظير بازار، كاروانسرا و حمام از طريق آن برقرار ميشده و ميدان كوچك مکثگاه ديگري است كه ورودي محلات مسكوني بخش غربي شهر را تعريف ميكرده است. بازار در بخش شرقي هسته اوليه شهر قرار داشته و عناصر مذهبي (امامزاده زید بن علي و باباطاهر) با گشايشهايي در بافت بهعنوان محلهاي تجمع آزاد مردم در دل آن جاي داشتند (مهندسين مشاور فرنهاد،1384: 92). میدان بزرگ در زمان صفویه و به سبک طراحی میدان آن زمان، به شکل مستطیل احداث شده است که بعداً کاروانسرایی نیز در کنار این میدان ساخته شد. کاروانسرای میرزا رضای خرمآباد درگذشتهای نهچندان دور محل کسبوکار سراجان، آهنگران، نعلبندان، خیاطان و پیلهوران بود که بهصورت موروثی در آن کار میکردند. دو راهروی نسبتاً طولانی و حیاطی که در حدود ضلع جنوبی آن قرار دارد (کاظمی،1377:60-67).
هسته فعالیتی قوی شهر در محدوده محاط بر بافت قدیم قابل شناسایی است. اختلاط فعالیتی این هسته متشکل از عناصر فعالیتی زیراست:
§ فعالیتهای تجاری خردهفروشی؛
§ دفاتر مرکزی بانکها و دفاتر شرکتهای خصوصی؛
§ عناصر گردشگری منحصربهفرد و با مقیاس عملکردی شهری شامل پارکها، عناصر تاریخی و واحدهای خدماتی این رده؛
§ سکونت؛
§ خدمات شخصی و محلی؛
§ آموزشگاههای تخصصی ویژه نظیر آموزشگاههای حرفهایِ خصوصی؛
بیشترین جذب سفر سواره و پیاده به سمت بافت مرکز شهر است و 22 درصد کل سفرهای پیاده شهروندان به سمت محدوده مرکز شهر است.
هسته قدیمی شهر دارای شکل مبتنی بر توسعه ارگانیک است. عوامل پایه شکلدهنده این بافت عبارتاند از:
§ رعایت جهتگیری مناسب اقلیمی که جهتگیری جغرافیایی عمومی بافت را تعیین کرده است؛
§ الگوی تمرکز استقرار مبتنی بر تفکیکهای قومی؛
§ فرم عمومی درونگرا برای مسکن و ارتباط ضعیف مسکن با معبر؛
§ معابر با محصوریت زیاد که ناشی از خصلت تدافعی بافت است؛
§ توالی معابر و میدانچههایی که در بافت اتفاق افتاده است (مهندسین مشاور فرنهاد،1384:92).
نقش برجسته پهنه مرکزی در اقتصاد شهر بهویژه در کارکردهای بازار و پشتیبان تولید، نظیر بازار اصلی عمده و خردهفروشی، خدمات مالی و بانکها و واحدهای اداری در اینجا قابل توجه است.
تیپومورفولوژی بازار قدیمی خرمآباد
بازار خرمآباد ازاینجهت با بازار دیگر شهرهای دوره اسلامی شباهت دارد که دارای عناصر مختلف بازار اسلامی ازجمله، ارگ، مسجد جامع، میدان، کاروانسرا و ... بوده است؛ اما فرم کالبدی بازار و راستههای مختلف در آن تفاوتهایی را با دیگر بازارهای اسلامی، همچون بازار اصفهان و ... نشان میدهد (شکل 4؛ راسته اصلي بازار خرمآباد؛ شکل 5 از راستههاي بازار خرمآباد).
راسته اصلي بازار منطبق بر خيابان فردوسي امروزي درعینحال عنصر ارتباطي ميان قلعه فلکالأفلاک با ميدان بزرگ است. بازار خرمآباد و عناصر فضايي آن بهکلی شكلي متفاوت با ساختار متداول بازار در شهرهاي منطقه مركزي ايران دارد. در اين بازار راستههاي تجهيز شده بازار به چشم نميخورد، بلكه آنچه قابلرؤیت است، فضايي تعریف شده براي بده و بستان ميان مراجعهکنندگان است. هنوز هم در ساختار فضايي بازار خرمآباد اين وجه فعاليتي در حوالي ميدان بزرگ و ابتداي خيابان فردوسي و نيز در بازار روز قابل مشاهده است (همان منبع).
بنای بازار شهر خرمآباد هرچند درگذشته مسقف بوده، اما تفاوتهای زیادی با دیگر بازارهای اسلامی داشته است، ازجمله این که بنای خود بازار و خصوصیات معماری آن با معماری بازار در مناطق مرکزی کشور متفاوت بوده است. بهطوریکه راستهبازارها، تیمچهها و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست و در به وجود آمدن بنا و معماری بازار کمتر از سبک و سیاق معماری اسلامی استفاده شده است. درمجموع الگوی کلی و بررسی عناصر بازار و بافت قدیمی شهر خرمآباد منطبق بر دیگر شهرهای تاریخی-اسلامی است، اما شکل بازار و سبک ساختمان آن تفاوتهای زیادی با معماری اسلامی دیگر بازارهای کشور دارد.
شکل 4 - راسته اصلي بازار خرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
شکل 5 - از راستههاي بازار خرمآباد شکل 6 - نمايي از خيابان امام شهرخرمآباد
شکل 7: موقعيت بازار شهرخرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
عناصر مختلف بازار قدیمی شهر خرمآباد تا قبل از دوران پهلوی، در تعامل و پیوند با یکدیگر بودهاند. از جمله میدان بزرگ، میدان کوچک، مسجد جامع، قلعه فلکالأفلاک و نیز راستهبازارها و محلات مسکونی در کنار هم بهعنوان یک سیستم شهری فعال ایفای نقش نمودهاند. در دوران پهلوی و پسازآن، با برداشتن سقف بازارها و خیابانکشیهای جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. مسجد جامع و برخی دیگر از آثار تاریخی شهر خرمآباد عملاً تخریب شده و از بین رفتند. خیابان کنونی امام، بهعنوان رقیب جدید بازار قدیمی مطرح شده و ارتباط میدان بزرگ و بازار را با قلعه فلکالأفلاک قطع نموده است (شکل 6 نمايي از خيابان امام، شهر خرمآباد و شکل 7 موقعيت بازار شهر خرمآباد).
میدان بزرگ امروزه پویایی و جذابیت گذشته را ندارد، اما نمیتوان گفت که این میدان به حاشیه رفته است. این میدان هنوز هم بخشی از فعالیتهای بازار خرمآباد را در خود دارد. بازار کنونی شهر خرمآباد کمتر منطبق بر همان بازار قدیمی است و خیابانها و معابر جدیدتر نیز بخشی از وظایف بازار را برعهده گرفتهاند و بهمرور وسعت این بازار به حاشیههای اطراف گسترش مییابد. شکل 8 نمايي از خيابان شهدای شرقی خرمآباد را نشان میدهد. این مراکز جدید خرید بهعنوان رقیبی برای بازار قدیمی به شمار میروند و بازار قدیمی در این بین فرسودهتر و منزویتر میگردد. به علت عدم اقدامات مرمتی و بهسازی بافتهای فرسوده در محلات قدیمی و نیز بازار شهر خرمآباد، خیابانهای قدیمی و بازار شهر هرروز بخشی از وظایف خود را به خیابانهای جدیدتر محوّل مینمایند.
شکل 8 - نمايي از خيابان شهدای شرقی خرمآباد
(مراکز جدید خرید بهعنوان رقیبی برای بازار قدیمی)
یکی دیگر از معضلات بازار شهر خرمآباد را باید ورود خودرو به راستههای این بازار دانست و دراینبین معمولاً حرکت پیاده تضعیف میگردد. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، میتواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بیهویتی آن در آینده گردد. با اتخاذ رویکرد مناسب در بهسازی و مرمت بازار قدیمی این شهر و نیز جلوگیری از حرکت سواره (حداقل در بازار قدیمی) میتوان بخشی از فعالیتها و هویت گذشته بازار را به آن بازگرداند.
شکل 9 - تصویر ماهوارهای بازار کنونی شهرخرمآباد
بازار جدید خرمآباد (دوره کنونی) همچون دیگر شهرهای کشور به خیابانهای اطراف بازار قدیمی توسعه پیدا نموده است. خیابان امام خمینی عمدهترین خیابانی است که بازار جدید در امتداد آن از جنوب به شمال امتداد یافته است. این خیابان در دوره پهلوی ایجاد شده و مغازهها و پاساژهای مختلفی به سبک و سیاق جدید در آن ساخته شده است.
در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد نیز کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان بهعنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوبغربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. بهطورکلی میتوان گفت که بازار امروز خرمآباد شامل بازار قدیمی با عناصر خاص خود مانند ارگ، امامزاده، میدان گپ و خیابان حافظ (مربوط به دوره صفوی)، راسته بروجردیها و نیز خیابانهای جدیدتر مانند امام خمینی و ... میباشد.
شکل 10 - محدوده بازار کنونی شهرخرمآباد
نتیجهگیری
شناخت تیپومورفولوژی شهری که اصولاً به جنبههای زیباشناسانه و منظر شهر توجه میکند و یکی از اصول مهم در طراحی شهری شناخته شده است. شناسایی بافتهای شهری در دوران جدید حائز اهمیت بسیاری است. این بافتها نوع و شیوههای متفاوت تفکیک زمین و تیپومورفولوژی شهری متفاوتی را پدید میآورند و تأثیر متفاوتی بر منظر شهر خواهند داشت. بازار بهعنوان محل دادوستد و تجارت همواره در شهرهای اسلامی و زندگی شهروندان نقش شایان توجهی ایفا کرده است. در این میان بازارهای سنتی ایران که دارای پیشینهی طولانی میباشند کارکردهای گوناگونی را از خود به منصهی ظهور میرسانند. بررسی ساختار شهر تاريخي خرمآباد نشان میدهد هسته اوليه شهر امروز با اتكا بر الگوهاي رايج شهرسازي و نظام محلهبندی در جوار مركز حكومتي شهر محوطه باروي قلعه فلکالأفلاک و در امتداد بازار شهر قرار گرفته است. در دوران سوم، نقشهاي براي شهر خرمآباد با مركزيت سبزهمیدان، يك خيابان شرقي- غربي از اراضي عليآباد تا ابتداي راسته مسگران تدارک دیده شد و نیز خيابانی شمالي- جنوبي از ابتداي دوازدهبرجی تا اراضي گل زرد احداث گردید. در این میان، پس از شهريور 1320 زمینبازی و بسازبفروشی در خرمآباد رایج گردید. درمجموع، با خیابانکشیهای جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. مسجد جامع و برخی دیگر از آثار تاریخی شهر خرمآباد عملاً تخریب شده و از بین رفتند. در بازار خرمآباد، راستهبازارها، تیمچهها و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست و در به وجود آمدن بنا و معماری بازار کمتر از سبک و سیاق معماری اسلامی استفاده شده است. در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد نیز کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان بهعنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوبغربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. اکنون، خیابان کنونی امام، بهعنوان رقیب جدید بازار قدیمی مطرح شده و ارتباط میدان بزرگ و بازار را با قلعه فلکالأفلاک قطع نموده است. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، میتواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بیهویتی آن در آینده گردد که لزوم چارهاندیشی در این زمینه بیشازپیش نمایان میگرددمقدمه
بازارها بهعنوان بخشی از محیط شهری در فضاهای عمومی، متعلق به همه مردمان شهرها در جهان بوده است (Ouria,2019:1). بازارها بهعنوان یکی از عناصر اصلی شهرهای اسلامی و عمدتاً بهعنوان کارکرد اقتصادی چنین شهرهایی مطرح میباشند، ضمن آنکه بهعنوان ستون فقرات شهرهای سنتی نیز محسوب میشوند و تا گذشتهای نهچندان دور اهمیت بسیاری در تکوین روابط اجتماعی و گردش سرمایه داشتهاند؛ به عبارتی با ایفای نقشهای اجتماعی و اقتصادی و دارا بودن وجوه زیباشناختی و همجواری با کاربریهای مذهبی و فرهنگی موجبات پویایی شهرها را فراهم میآوردند.
بهطورکلی درگذشته شکلگیری عناصر بازار و روند توسعه آن بستگی به کارکرد اصلی شهر و میزان رشد اقتصادی و جمعیت آن داشت. در شهرهای متوسط و کوچکی که مبادلات خارجی آنها زیاد نبود، بخش قابلملاحظهای از بازار صرف تأمین نیازهای داخلی شهر و ناحیه پیرامونی میشد. این بازارچهها جنبه خردهفروشی داشتند و درصد کمی از فضاهای آن به تجارت خارجی اختصاص داشت. درصورتیکه در شهرهای بزرگ به علت عملکردهای متنوع و توسعه تجارت خارجی و نواحی پیرامونی عناصری که در خدمت تجارت خارجی بودند به بخشهای داخلی اضافه میشد. بهطورکلی فضای کالبدی برای پاسخگویی به نیازهای جدید همواره در حال تغییر شکل بود و علاوه بر امتداد راسته اصلی و نفوذ در محلهها از طریق راستههای فرعی بخشهایی از فضاهای مسکونی اطراف بدنه راستهها را نیز به خود جلب میکرد و آنها را بهصورت سرا یا تیمچه مورد استفاده قرار میداد. بازار ازنظر کارکردهای اقتصادی-اجتماعی قدرت و دامنه نفوذ وسیعی داشت. ویژگیهای کارکردی بازار و پیوند با مراکز مهم سهگانه سیاسی، اقتصادی و مذهبی موجب جریان همه فعالیتهای اجتماعی بهسوی بازار میشد (نظریان،1383: 220).
تيپومورفولوژی (گونه ریختشناسی) مطالعات گونه ريخت شناسانه، ساختار فيزيکي و فضايي شهرها را آشکار میسازند، اين مطالعات هم گونه شناسانه و همریخت شناسانهاند. مورفولوژی (ریختشناسی) بازارهای سنتی ایران نیز تا حد زیادی مربوط به خصیصههای کارکردی آنها است. در شهری مانند خرمآباد که دارای تیپومورفولوژی متفاوت ازلحاظ سیما و منظر شهری متفاوت میباشد، عناصر گوناگون شهری، بهویژه بازار در همجواری با قلعهی فلکالأفلاک و مسجد جامع و میدان، سیستم شهری فعالی را به وجود آوردهاند که امروزه منجر به تغییرات ساختاری- کارکردی بازار گردیده و تیپومورفولوژی بازار را تحتالشعاع خود قرار داده است و عدم توجه بدان میتواند موجبات بیهویتی آن را در آیندهی نزدیک شود. لذا در این نوشتار تلاش میگردد این تحولات مورد کندوکاو قرار گیرد.
مبانی نظری پژوهش
1-بازار: کلمه «بازار»در زبان پهلوی ساسانی بهصورت «وازار» و ترکیباتی نظیر وازارگ، وازارگان، وازاگانیه و «وازارباد» بکار برده میشد (Moghaddam,1994). به زبان فارسی قدیم، معنی (بازار) عبارت از (کار دم دروازه) است. اینگونه بازارهای موقت در دوران اسلامی، تبدیل به بازارهای دائمی شدند و بهصورت جزئی از بافت ربض درآمدند (مجتهد زاده،1382:210).
در فرهنگ فارسی عمید، بازار به معنای «جای دادوستد و خریدوفروش کالاها، محل اجتماع فروشندگان و خریداران، کوچه سرپوشیده که دارای چند دکان یا فروشگاه باشد» آمده است (عمید،1389:608).
«بازار در ایران فضایی است، برای خریدوفروش و تولید و عرضه کالاهای گوناگون که یک مسیر ارتباطی از میان آن میگذرد» (سعیدنیا،1387:74-85).
در دوره مادها، مفهوم بازار هنوز در مرحلهی جنینی قرار داشت و بافت و ساختار کالبدی آن مراحل آغازین خود را میگذراند. در دوره ساسانیان با حضور همهجانبه دولت در بازرگانی، صنعت و نقش ایران آن روز در بازرگانی بینالمللی، روابط بازرگانی با چین، هند، رم شرقی، حجاز، حبشه و... در اقتصاد شهری دولت ساسانی مؤثر افتاد و عنصر بازار در معنایی که اکنون از آن داریم کالبد پیدا کرد و در مسیر خود محلهها را شکل داد و بازار قلب شهر گردید و کالاها و مصنوعات گوناگون از همهجا بدان جا حمل میگردید (حبیبی،1383:232).
شهرهایی که فرمانروایان اسلامی بنیان گذاردند دو پایه اصلی داشتند: یکی مسجد جامع و دیگری بازار. مسجد جامع در اوایل دوره اسلامی مرکز مذهبی و سیاسی بود (اشرف،1353:7-49). کارکرد اقتصادی در شهرهای اسلامی عمدتاً در چهارچوب بازارها یا سوقها متبلور میشد. شهرهای اسلامی عموماً محل تبادلات کالایی و بازرگانی زیادی بودند. این امر در شهرهایی که بر سر راه جادههای بزرگ تجاری قرار میگرفتند، یا شهرهایی که به دلیل مرکزیت سیاسیشان ثروت بیشتری را در خود جای میدادند، تشدید میشد (فکوهی،608:1389).
تجارت، نخستین فعالیت در بازار بوده است. در ایران مانند بسیاری از بخشهای دیگر خاورمیانه، انواع حرفهها و تجارت ازنظر فضایی از هم مجزا بودند و افراد همشغل، راسته بازار مخصوص به خود را اشغال میکردند. دلایل بسیاری برای توسعه جداییگزینی حرفهها در بازارهای ایران مانند سایر بازارهای خاورمیانه در دست است و از آن جمله: 1. سیستم مالیاتبندی توسط نیروهای حکومتی، هنگامیکه افراد حرفهها و تجارتهای مشابه در طول یک راسته بازار گرد هم میآمدند آسانتر صورت میگرفت؛ 2. تخلیه بار کاروانها آسانتر انجام میشد؛ 3. فرآیند تأمین امنیت امکانپذیرتر بود؛ احتمالاً مهمترین دلیل قبول سیستم جداییگزینی مشاغل، صرفاً قابلاجرا بودن آن بود. تمرکز حرفهها و تجارتهای مشابه در یک راسته بازار منجر به روابط متقابل و مستمر میان آنها میشد و اجازه تبادل عقاید حرفهای، سیاسی و مذهبی را میداد. مشتری نیز از این سیستم تا حد زیادی سود میجُست؛ بهاینترتیب که از امکان انتخاب کالاهای مشابه بیشتری بهرهمند میشد و همزمان میتوانست سطوح مختلف کیفیت و قیمت پیشنهاد شده را باهم مقایسه کند (خیرآبادی،1376:159).
دو عامل بازار و مسجد همواره در فرهنگ شهرهای اسلامی، نقش مهمی داشتند؛ بهطوریکه هنگام ایجاد یک شهر اسلامی، محل حکومت، مسجد جامع و یک میدان مرکزی باهم و وابسته به هم ساخته میشد و بازار و میدان از عناصر مهم تشکیلدهنده مورفولوژی شهری به شمار میآمد (شکویی،1383:592).
با فاصلهای دور از مفهوم «شهر-بازار»، شهر دوران اسلامی در تحول خویش به دور بازارها تنیده میشود و در گسترش خود بازارهای جدید را ایجاد میکند. شواهدی بسیار از کرمان و یزد گرفته تا لاهیجان و تبریز، از دزفول و شوشتر گرفته تا مشهد و نیشابور و... وجود دارند که قبل از این که محلهای ساخته شود و بخشی نو برپا شود، نخست بازار و میدان ساخته میشدند و سپس مردمان بهگونهای کاملاً آزاد به دور آنها سکنی میگرفتند و محلهای جدید برپا میشد (حبیبی،1383:232).
پیش از اسلام، هم در سرزمینهای زیر سلطه ساسانیان و هم در شهرهای قلمرو رومیان بازار وجود داشت، ولی تفاوت بارز بازارهای دوره اسلامی با بازارهای پیشین، در این است که در راسته بازارهای تخصصی شهرهای اسلامی- تحت تأثیر روحیه تسامح مذهبی- مجال کار و فعالیت برای پیروان ادیان مختلف، فراهم بوده است. درواقع افزون بر موارد پیشگفته ازجمله امتیازات بازارهای سرزمینهای اسلامی بر بازارهای دوره ساسانی میتوان به تقسیمبندی بازار بر مبنای تخصّص حرفهای و نه مبتنی بر طبقه و کاست اشاره کرد (سعیدی رضوانی،1372: 232).
بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی بازارهایی دائمی با فضاهای ساختهشده وجود داشت. در این نوع بازارها هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا دریکی از راستههای فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محل معینی عرضه میشد (سلطانزاده، 1386:116).
بازارهای تخصصی در سرزمینهای اسلامی، برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواستهها و کالاهای موردنظر خود را به ارزانترین بها و به هر نحو دلخواه و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کنند، بیآنکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری هر چیزی، به صدها مغازه که هر یک فاصله زیادی باهم دارند، سر بزنند (شفقی،1385:650).
در بازارهای سنتی، سابقه فعالیت روابط غیررسمی مبتنی بر شناخت متقابل و اعتماد ناشی از آن شروط اولیه یک فعالیت اقتصادی قوی بوده است که باعث به وجود آمدن رابطهای اجتماعی مبتنی بر اعتماد بین افراد شاغل و مردم در بازار میگردید (بهزادفر و دیگران،1388:14-19).
بازار در شهرهای سنتی ایران توسط نواحی فشرده و تقریباً مدور مسکونی احاطه میشود. همچنین بازارهای ایران ازنظر زمان تشکیل، توسعه تاریخی و حوزه نفوذ خود باهم متفاوتاند. برای مثال یک بازار در یک شهر بزرگ (مثل یک پایتخت سابق یا یک قطب مهم تجاری) با یک بازار در شهری کوچک که فاقد اهمیت تجاری در سطح ملی یا بینالمللی بوده است، تفاوت دارد. یک بازار در یک پایتخت یا هر شهر بزرگ دیگر به علت وسعت بیشتر حوزه نفوذ خود باید بتواند تعداد بیشتری از مشتریان را با سلیقهها و ذوقهای مختلف و نیازهای متنوع ارضاء کند، چنین بازاری بایستی طبیعتاً بزرگتر باشد و شامل تعداد بیشتری از مغازهها، همراه با کالاهایی متنوعتر و راسته بازارهایی باشد که به فعالیتهای تجاری بیشتری اختصاص یافتهاند. در مقابل بازارهای کوچک مانند بازار سبزوار به علت محدود بودن حوزه نفوذ و تعداد مشتریان، ازنظر اندازه بسیار کوچکترند. با کاهش نیازهای مشتری برای کالاهای اساسی، بازارهای کوچکتر، فعالیتهای خود را حول تجارت کالاهای محلی متمرکز میسازند، این کالاها تأمینکننده نیازهای اصلی ساکنان شهر و حومههای بلافصل آن است (خیرآبادی،1376:159).
در ادامهی سیر تحول بازار در دورهی قاجار تحول مهمی که در زمینه ساختار شهری در این دوره (قاجار) صورت گرفت و نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای بر تحول بازارها بر جای گذاشت مربوط به ساختن معابر و خیابانهای مستقیم است. از دوره قاجار ساختن خیابان مستقیم و طراحیشده بهمنظور ایجاد مسیری قابلاستفاده برای راندن کالسکه و برگزاری مراسم و آیینهای تشریفاتی رایج شد؛ خیابان باب همایون و ناصرخسرو ازاینگونه خیابانها بودند (سلطانزاده،1386:116).
همچنین از توصیفی که سیاحان از ریخت شهر و ساخت کالبدی آن ارائه میدهند، میتوان نتیجه گرفت که در سراسر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، بافت شهر و سازمان فضائی آن تفاوتهای عمدهای (ازنظر ساختی و ماهوی) را با شهر دوره صفوی (مکتب اصفهان) نشان نمیدهند. بازار کماکان لولای اصلی و ستون فقرات شهر است و چون همیشه علاوه بر نقش اقتصادی-تجاری خود، مکان تظاهرات تمامی اشکال و شکلبندیهای اجتماعی- فرهنگی نیز میباشد. دسترسیهای جداشده از بازار در مرکز محلات یکدیگر را تلاقی میکنند و محلات بهعنوان مکانی نیمهمستقل در دل شهر به حیات خود ادامه میدهند. برخلاف مکتب اصفهان، به تبعیت از مفهوم تجددطلبی، حضور قوی تفکر غیربومی در سازماندهی فضائی و سرانجام استیلای قدرت اقتصادی فراملی، سبک تهران در ترکیب فضائی این میدان عرصهای دیگر را باز میکند. مسجد و مدرسه، کاخ حکومتی و بازار بهعنوان عناصر اصلی ترکیب میدان در مکتب اصفهان جای خود را به عمارت تلگرافخانه و پستخانه (شاخص ارتباطات نو)، بانک (نماد روابط بازرگانی، تجاری جدید)، عمارت بلدیه (تعبیری ظریفتر از ساختمان حکومتی) و نظمیه (حضور عنصر نظامی) میسپارند. جامع کماکان در دل بازار باقی میماند، بازار دهانه خویش را به میدان کهن شهر (سبزهمیدان) میگشاید (حبیبی،1383:232).
با ورود به دوره پهلوی اول، شالوده کهن ارتباطات ازهمگسیخته میشود، سازمان محلهای دچار آسیب جدی میگردد و بازار بهعنوان ستون فقرات اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی شهر در مقابل حضور قوی خیابان و انتقال بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی به کنارههای آن، برای همیشه رنگ میبازد. بازار با انتقال بخش اعظم از فعالیتهای اقتصادی خویش- بخصوص در زمینه اشیاء زینتی و کالاهای مصرفی نوپردازانه- به اولین انتقال فضائی از مکان خاص به مکانی که با تطور زمان تغییر میکند، دست میزند (همان:232). مجموعه شهرها «مُهر پهلوی» که عبارت از دو خیابان متقاطع با یک میدان در وسط آن بود به چهره خود دست یافتند. ایجاد میدان و چهارراه بهعنوان بخش حکومتی در مقابل میدانها سنتی شهر ضروری بود. ایجاد چنین محورهایی بدون هیچ تردیدی در جهت فروپاشی عناصر و اجزای سنتی شهرها انجام میگرفت و توسعه آنها در جهت تضعیف عملکردهای بازار و مکانگزینی عملکردهای تازه در چنین محورهایی بود. چنین مداخلاتی برای حل مسئله گردش کالا و سرمایه، استفاده از وسایط نقلیه موتوری و تعمیم آن ضروری بود (نظریان،1383:220).
روند تحولات دهههای اخیر و پیامد آن بر کالبد و محتوای بازار به حدی بوده است که پیرنیا در تحقیق خود با عنوان «بیماری بلوار» ضمن انتقاد بر خیابانکشیهای صورتگرفته از سوی شهرداری به ظهور پاساژها اشاره میکنند. در این تحقیق آمده است که «در سالهای اخير رستهها و قيصريههاي بزرگ و متعددي بنام پاساژ در كليه شهرهاي ايران ساخته شده است. چه كسي ميتواند ادعا كند كه بهترين و بزرگترین آنها با تيمچه امینالدوله كاشان، قيصريه ابراهیمخان كرمان، بازار وكيل شيراز يا بازارهاي اصفهان، كاشان و يزد قابلمقایسه و يا اقلاً با اغماض نظير آنهاست؟ حتي بهترين پاساژ پايتخت نيز بهپای تيمچه حاجبالدوله كه در دوره انحطاط معماري ايران ساخته شده نميرسد، مگر چنين نيست؟» (پیرنیا،1347:43-49).
مجموعه عوامل مؤثر بر تحولات بازار بهویژه از منظر تیپومورفولوژی و همچنین پیامدهای آن بررسی و تحلیل گردید، با توجه به تحقیقات انجامشده در مورد بازار ویژگیهای ذیل قابل استنتاج هستند:
§ پیوستگی و انسجام کالبدی میان اجزای مختلف بازار با قدمتهای متفاوت؛
§ جدا بودن بازار (محل کار) از محل سکونت؛
§ تجمّع پیشهوران مختلف در راستهها؛
§ وجود سلسلهمراتب مکانی در بازار؛
§ دستهبندی بازار بر اساس نوع فعالیت؛
§ مکانگزینی مشاغل با توجه به معیارهای زیستمحیطی؛
§ پیروی از الگو و طرح عمومی برای پاسخگویی به نیاز مردم؛
§ ارتباط بازار با پیرامون بر مبنای اصول اسلامی؛
§ شکلگیری استخوانبندی بازار از راستهها، گذرهای اصلی و فرعی، بخشهای تجاری با سکونت و بخشهای تجاری بدون سکونت؛
§ مجاورت سه عنصر قدرت، ثروت و مذهب؛
مهمترین گونههای بازار ازنظر شکل و کارکرد شامل بازار خطی، بازار چند محوری، بازار مرکزی، خانهای پیرامونی، بازار صلیبی، بازار محله، بازار بیرون شهر، بازار صحرایی، بازار زیارتی و بازار صنایعدستی بوده است (دانشنامه جهان اسلام، مدخل 2).
شکل1 - تقسیمبندی بازار بر اساس عملکرد (منبع: نگارندگان،1402)
2- مرفولوژی شهری: اواخر قرن نوزدهم ميلادی را میتوان آغاز شکلگيری «مورفولوژی شهری» بهصورت يک دانش سازمانیافته دانست. با توجه به نيروهای متنوعي كه در شکلگیری يک شهر دخیلاند، بسيار طبيعي به نظرمیرسد که اين حوزه از تفکر در جهان امروز بهعنوان يک دانش میانرشتهای شناخته شود. به همين دليل است كه متخصصین حوزههای گوناگون علمي مانند معماران، شهرسازان، جغرافیدانان شهری، برنامهريزان شهری و طراحان شهری در ميان مورفولوژيستهای شهری ديده میشوند، همين امر نيز موجب شده است كه تعاريف مختلفي از سوی صاحبنظران رشتههای مرتبط با آن ارائه گردد. برای ورود به بحث مهمترین اين تعاريف در پی آن میآید:
§ مورفولوژی شهری مطالعهی فرم شهرها در طول زمان است (Scheer,2002:106).
§ مورفولوژی شهری چگونگي برپايي، برافراشتگي و گشوده شدن عناصر سکونتگاهي را تحليل میکند. واژهی برپايي، رابطه با زمين و واژهی برافراشتگي رابطه با آسمان را معرفي میکند. واژهی گشوده شدن نيز به معني تعامل فضايي با محيط يا همان رابطهی درون و برون است Norberg Shulz,1979:43)).
§ مورفولوژی شهری مطالعهی فرم شهرهاست .(Gauthier and Gilliland,2006:41)
§ مورفولوژی شهری رشتهای است كه فرآيند ساخت شهر و نتايج محمولات آن را بررسي میکند (Moudon, 141:1998).
3- تيپومورفولوژی: مفهوم يا اصطلاح تيپومورفولوژی )گونه ریختشناسی) مطالعات گونه ريختشناسانه، ساختار فيزيکي و فضايي شهرها را آشکار میسازند. اين مطالعات هم گونه شناسانهاند و همریختشناسانه، چراکه فرم شهری (مورفولوژی) را بر اساس طبقهبندی تفضيلي ساختمانها و فضاهای باز با توجه به گونهها (تيپولوژی) توضيح میدهند. گونه ریختشناسی تركيب اين دو است و میتوان مطالعه و بررسي فرم شهرها بر اساس مطالعهی گونههای فضا و بنا آن را تعریف نمود .(Moudon,1997:289)
پیشینه تحقیق
در این بخش برخی از تحقیقاتی که در زمینه بازار از زوایای مختلف صورت گرفته است، ارائه میگردد. از تحقیقات ارزشمند در این زمینه باید به کتاب ارزشمند شفقی اشاره کرد که در بخشی از آن به تخصصی بودن بازار در شهرهای اسلامی توجه کرده است و در این رابطه به وجود بازارهای تخصصی در مکه پیش از اسلام اشاره میکند و بر این باور است که در صدر اسلام نیز نوعی تخصص در بازارهای مدینه وجود داشته است و پس از فتوحات اسلام، بازار عاملی مهم در طرحریزی هر شهر اسلامی گردید و پیشهوران در بازارهای خاص خود گرد آمدند. همچنین در شهر بغداد در زمان منصور برای هر گروه از بازرگانان و هر نوع پیشه و کسب و تجارت، محل جداگانهای وجود داشت، مانند بازار بردهفروشان، مرغ فروشان، دباغان و... نیز تشریح شده است که بازارهای تخصصی در سرزمینهای اسلامی، برخلاف نقاط دیگر جهان به خریدار فرصت میدهد تا خواستهها و کالاهای موردنظر خود را به ارزانترین بها و به هر نحو دلخواه و متناسب با اقتصاد خانواده خود تهیه کند، بیآنکه مانند امروز ناچار باشد برای خریداری هر چیزی، به صدها مغازه که هر یک فاصله زیادی باهم دارند، سر بزند (شفقی،1385:650). اینک به مواردی از تحقیقات صورت گرفته اشاره میشود:
فلامکی (1368) در پژوهشی با عنوان «بناها و شهر دامغان» به بازار شهر و کاراییهای سرزمینیاش توجه نموده است و در تشریح موقعیت بازار و چگونگی جایگزینی آن از دیدگاه مورفولوژی شهری چنین عنوان میکند که «بازار، در میانه طول مسیرش، در حدود دو متر به سطحی پایینتر میرسد و در انتهای شرقیاش، در بر مجاور با خیابان، نسبت به این معبر اتومبیلرو، تقریباً به همین اندازه اختلاف سطح میرسد. نتیجه این که بازار دامغان میتواند از پستیوبلندیهای اطرافش، در صورت نیاز، بهره گیرد و امکانات ایجاد و جایگزین کردن واحدهای تجاری و ارتباطات بیشتر محیط مساعدتری را برای مراجعهکنندگان فراهم آورد» (فلامکی،1368:352).
در پژوهش دیگری که در ناحیه بازار توپخانه شهر کرمانشاه توسط سجادی اصل (1386) صورت گرفته است به دستاوردهایی نظیر تلاش برای جذب سرمایهگذاریهای خصوصی و حتی دولتی به بافت بازار توپخانه، ایجاد دسترسیهای مناسب برای ایجاد علاقه و انگیزه در ساکنان برای سرمایهگذاری در بافت که هر دو مورد، مکمل یکدیگر نیز میباشند، دست یافته است (سجادی اصل،1386).
در تحقیق دیگری که توسط یدالله پور (1388) و بر روی بازار آمل صورت گرفته است محقق به دستاوردهای زیردست یافته است: 1. بازار آمل از دو الگوی توأمان بازارهای خطی (تکمحوری) و بازارچه محلی پیروی میکرد، بهگونهای که با داشتن ترکیب مسکونی- تجاری نقش مهمی در برآورده ساختن نیازهای شهر داشت؛ 2. بازار آمل با کارکرد بازار سنتی ظاهر شده است که یکی از این کارکردهای مهم، کارکرد مسکونی است؛ 3. وقف نهتنها ازنظر اجتماعی و اقتصادی کارکردهای بسیار مهمی در زندگی روزانه و فعالیتهای شهر آمل داشته و دارد، بلکه ازنظر کالبدی نیز نقش بسیار مؤثری در شکلدهی این شهر داشته است، بهگونهای که میتوان گفت یکی از بنیادیترین عوامل تداوم مؤسسات دینی و اقتصادی شهر آمل و بازار آن وقف است (یداالله پور،1388:1).
قاسمی و نوروزی (1388) در پژوهشی به بررسی «تحولات کالبدی- کارکردی بازار قلعه محمود کرمان» پرداختند. ایشان در بررسی مشکلات بازار قلعه محمود کرمان به متروکه شدن بازار و از رونق افتادن آن و از بین رفتن چهره و منظره کالبدی-شهری بازار قلعه محمود اشاره کردهاند (قاسمی و نوروزی،1388:45-91).
بهزاد فر و همکاران (1388) در پژوهشی به بررسی «نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران»، ازجمله بازارهای پررونق و پویای تبریز و اصفهان پرداختند. نتایج آنها نشان داد که بازار شهرهای تبریز و اصفهان، ازجمله بازارهایی هستند که به رونق خود باقی ماندهاند و حیات شهری در شریانهای آنها جاری و ساری است و دیگر این که بازار اصفهان را نمونه متعالی، نمود عینی اندیشههای معمارانه و شهرسازانه مکتب اصفهان دانستهاند (بهزاد فر و دیگران،1388:14-19).
سرایی (1389) در تحقیق خود بر روی بازار شهر یزد و تحلیلی تاریخی و کمی نشان داده است که گرچه عنصر بازار بهعنوان شاخصه شهر اسلامی در یزد همچنان اعتبار کالبدی و اجتماعی مناسبی را در خود نهفته دارد، اما جلوهگاه فعالیتهای مدرن تجاری نیست. این مهم حتی در صنوف تخصصی بازار یزد مثل زرگری و بزّازی نیز درخششی نداشته و همین شرایط، رکود عملکردی روبه رشدی را بر چهره بازارها نمایان ساخته است. همچنین در میان عوامل و پدیدههای متنوعی که در طول دوران بازار یزد، تجارت و بازرگانی آن را تحت تأثیر قرار دادهاند، راهها در درجه اول حائز اهمیت هستند. همچنین استعدادهای محیطی شهر، بهویژه در زمینه صنایع نساجی و تولید ابریشم که بهنوبه خود بهعنوان یک پدیده جغرافیایی در درجه دوم اهمیت بوده، از اهمیت زیادی برخوردار است (سرایی،1389:1).
رجبی (1390) در پژوهشی با عنوان «همخوانی بازار ایرانی با اصول جدید معماری رنسانس شهری» به بررسی بازار بهعنوان یکی از عناصر تاریخی و قلب تپنده شهر پرداخته و برای ساختن بازآفرینی آن به مقایسه ویژگیهای بازار تاریخی با اصولی که در کشورهای توسعهیافته غربی است میپردازد و به این نتیجه میرسد که رنسانس غربی که باعث ایجاد تحول در فضاهای شهر میشود اصول جدیدی نیست و در حقیقت همان اصولی است که معمار و بنای ایرانی از گذشتههای دور در معماری از آن بهره میبرده است (رجبی،1390:1).
کریمی و همکاران (1393) در پژوهشی با عنوان «بازار نماد فرهنگی و معماری فضاهای تجاری در تمدن ایرانی -اسلامی» به بررسی بازار بهعنوان یکی از مراکز فرهنگی شهری پرداختهاند. نتایج حاصله از پژوهش نشان میدهد که بازار از سطحیترین تا عمیقترین وجه فرهنگی شهری محسوب شده و با توجه به این امر نوع فضاها و کاربرد خاص فضاهای در نظر گرفته شده، در ادوار تاریخ تا دوران ما بازار یا مراکز تجاری، نوع فرهنگ دوره خود را مشخص میکنند. بازارها علاوه بر این که بهعنوان فضاهای تجاری اهمیت داشتهاند، کاربردهای خاص خود را به همراه داشته و فقط جنبه تجاری نداشتهاند، بلکه نماد فرهنگی در ادوار تاریخ بودهاند (کریمی و همکاران،1393:1).
فارسی محمدی پور و طالبی (1394) در پژوهشی با عنوان «مطالعه پدیده بازار سنتی سنندج از منظر پدیدارشناسی» به بررسی بازار سنتی سنندج پرداختند. نتایج حاصله از پژوهش نشان داد که تجاوز به راسته اصلی گذر از طرف کسبه بهعنوان یک رفتار اصیل، کارکرد ارتباطی و گذری بازار، عجین شدن مفهوم بازار با حادثه تاریخی ساخته شدن خیابان انقلاب، راحتی و خودمانی بودن ارتباطات داخل بازار و نامفهومی گذر طبیعی زمان در بازار به دلیل ساختار کالبدی آن از مهمترین عوامل ساختاری ایجاد بازار سنتی سنندج محسوب میشود (فارسی محمدی پور و طالبی،1394:1).
طبسی و خادمزاده (1399) در پژوهشی با عنوان «بازشناخت مؤلفههای بازار در شهرایرانی - اسلامی» به نقش بازار در شهر ایرانی - اسلامی بهعنوان ستون فقرات یک شهر که نقش تعیینکنندهای در شکلگیری فضای شهری ایفا میکند، پرداختند. آنها بازار را با ابعاد کالبدی و عملکردی با مؤلفههایی همچون نقش ساختار معماری، نقش تفکیک فضایی، نقش ارتباطی، نقش اقتصادی، نقش سیاسی، نقش فرهنگی-اجتماعی، نقش مذهب و ملیت، نقش تفریحی-فراغتی، نقش اخلاقی و نقش امور خیریه، بررسی کردند. نتایج یافتههای تحقیق نشان داد هرکدام از این عوامل، در شناخت نقش فضاهای شهری، تأثیری مستقیم یا غیرمستقیم دارند و تمامی مؤلفههای شناختهشده، در یک شبکه ارتباطی قوی بهصورت هماهنگ به فعالیت میپردازند که هم باعث موفقیت در فضای عملکردی خود شده و هم تأثیری مثبت بر دیگر مؤلفهها دارند (طبسی و خادمزاده،1399:155).
نجاری و مهدی نژاد (1399) در پژوهشی با عنوان «ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماعپذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا (نمونه موردی: بازار تبریز)» به سنجش میزان اجتماعپذیری در بازار، شناخت بستر اجتماعی آن و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن، با تحلیل ساختار، هم پیوندی، انسجام بازار و اولویت قراردادن جنبههای کالبدی - عملکردی پرداختند. نتایج نشان داد ارزشهای فضایی و چیدمان فضا در قسمتهای مختلف بازار، تفاوتهای اساسی دارد، بهطوریکه ساختاربندی و انسجام اجتماعی بازار بهشدت کاهش یافته و میزان همپیوندی خیابانهای تازه احداثشده، افزایشیافته است. درنتیجه، لزوم توجه به تغییرات و پیامدهای حاصل از توسعه شهری از جنبه کالبدی و عملکردی، برای افزایش ویژگی اجتماعپذیری بازار مشهود و ضروری است (نجاری و مهدی نژاد،1399:67).
شکوهی بید هندی و شادکام (1402) در پژوهشی با عنوان «تولد بازار در شهر ایرانی ارزیابی دیدگاهها و فرضیات مرتبط با پیدایش نخستین بازارها در ایران» به بررسی زمان پیدایش بازار با دو فرض متفاوت پرداختند. اولین فرض را سید محسن حبیبی در باب مفهوم پیدایش بازار به دوران هخامنشیان منسوب کرده و بازار را از عناصر شار پارسی دانسته است، اما برخی دیگر از محققان مانند جهانشاه پاکزاد تولد بازار را مربوط به دوران سلوکی میدانند و درواقع ریشه یونانی برای آن قائل هستند. بر پایه یافتههای پژوهش، هردو دیدگاه (فرضیه تولد بازار در دوران هخامنشیان و فرضیه منشأ یونانی بازار) رد میشود. بهبیاندیگر پیدایش نخستین بازارها در شهرهای ایران به دوران قبل از سلوکیان و حتی پیش از هخامنشیان بازمیگردد و سکونتگاههای باستانی ایران نیز دارای نوعی بازار بودهاند (شکوهی بید هندی و شادکام،1402:103).
روش پژوهش
روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی و از نوع تحقیقات پژوهشی - کاربردی میباشد که از یکسو با مطالعات اسنادی و کتابخانهای به بررسی ابعاد، تعاریف و چهارچوب نظری تحقیق و از سویی دیگر با مشاهدات میدانی دقیق به گردآوری دادهها و اطلاعات لازم در محدوده موردمطالعه برای دستیابی به سؤالات تحقیق میپردازد. روش گردآوری اطلاعات مبتني بر مطالعات کتابخانهای (سند خوانی و استفاده از نقشه) بوده است. همچنین از روش مشاهده (ابزار دوربین عکاسی) نیز بهمنظور تکمیل مطالعات کتابخانهای بهره گرفته شده است. در این تحقیق، نخست به شکلگیری مفهوم بازار و سیر تحول آن توجه شده است، سپس مروري بر منابع و تحقیقات مربوطه در این زمینه صورت گرفته و در ادامه شهر خرمآباد و بازار قدیمی و جدید آن مورد بررسی و كنكاش قرار گرفته است. در راستای مطالب مطرح شده هدف اصلی تحقیق «بررسی تیپومورفولوﮊي شهری بازار کهن شهر خرمآباد در ادوار مختلف» میباشد و سؤالات تحقیق نیز بدینصورت تدوین میشوند؟
§ سیر تغییر و تحولات در بازار کهن خرمآباد در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
§ ازلحاظ گونه ریختشناسی و تحولات ساختار فيزيکي-فضايي، بازار خرمآباد با سایر بازارهای کهن کشور چه تفاوتهای اساسی دارد؟
معرفی عرصه مکانی پژوهش
1- خرمآباد از ابتدا تا دوره ساسانیان
شهر خرمآباد از روزگاران کهن تاکنون؛ خاید الو، سیماش، سیماشکی، شاپور خواست، ساپورخواست، خرمآباد فیلی (پیلی)، کلید خوزستان و خرمآباد نامیده شده است. واژه خرمآباد از دو جزء (خرم) به معنی شاد، خندان و (آباد) به معنی دایر، معمور و دریا تشکیل شده است، چون این شهر در جلگهای بسیار باصفا و زیبا بنا شده است به دلیل دارا بودن باغ و بُستان سرسبز، خرم و چشمهسارهای آب گوارا، به آن خرمآباد گفتهاند (افشار سیستانی،1378: 654). نخستین خاستگاه شهر خرمآباد را باید خایدالو دانست که در نوشتههای آشوری از آن یاد شده و از شهرهای مهم کشور عیلام بوده است، بسیاری از تاریخنگاران اروپایی خایدالو را با خرمآباد یکی دانستهاند (قاسمی،1375: 136). درمجموع، گذر تاریخ خرمآباد گویای تحولات بسیاری است که با بررسی آن به شرحی که میآید مورد تحلیل قرار میگیرد.
2- خرمآباد از ساسانيان تا دوران اسلامي
خرمآباد كنوني بر روي خرابههاي شهر«شاپور خواست» ساساني ساخته شده است، بهطوریکه هنوز آثاري چون قلعه فلکالأفلاک، پل شاپوري و گرداب سنگي از دوران ساسانيان در اين شهر پابرجا ماندهاند.
شاپور خواست يكي از شهرهاي زمان ساساني است كه بنا به روايت مجمل التواريخ و القصص به دستور شاپور اول بنا شده و یاقوت حموی در مورد آن چنین نوشته: شاپور خواست شهر و دژ بنامی است در کوههای لر. مستوفی هم در مورد این شهر میگوید: شاپور خواست در اوایل شهری بوده از هر جنس مردم بسیار در آنجا بودند و بهغایت معمور و آباد و تختگاه پادشاهان و اکنون قصبه است (رشیدیان،1381:241). از اوضاعواحوال این شهر در دوره ساسانی اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی بقایای آثار و ابنیه بجای مانده از این شهر که مربوط به دوره ساسانی است حاکی از آن است که شهری معتبر بوده است (سجادی،1388:281-302).
حمدالله مستوفی از هر دو شهر خرمآباد و شاپور خواست نام میبرد، باید گفت که شهر شاپور خواست در جنوب شهر خرمآباد آن زمان قرار داشته است. هسته اولیه شهر خرمآباد در غرب دژ شاپور خواست (قلعه فلک الافلاک)، یعنی درجایی که هماکنون بخش قدیمی شهر، پشت بازار، درب دلاکان و مقبره امامزاده زید بن علی قرار دارد، شکل گرفت (سهرابی،1386:238).
3- خرمآباد در دوران اسلامي
اين شهر در اواخر قرن هفتم هجري پس از ويران شدن شاپور خواست رو به آباداني نهاد و شايد مردم به دليل موقعيت شهر و وجود چشمههاي آب شيرين و گوارا، شاپور خواست را ترك كرده و به محل كنوني آمده و بناي شهر را نهادهاند. حمدالله مستوفي اولين مورخي است كه از اين شهر نام برده است. وي در توصيف قلمرو اتابكان لر ميگويد: از شهرهاي آنجا سه معمور است بروجرد، خرمآباد و شاپور خواست، شاپور خواست در اول شهري بود و از هر جنس مردم بسيار در آنجا بودند و بهغایت معمور و آراسته بود و تختگاه پادشاهان بود و اكنون قصبه است (معاونت برنامهريزي استانداري لرستان،1388:655).
هسته اوليه شهر خرمآباد در اين دوره (508 ه.ق) در غرب رودخانه و در حاشيه غربي قلعه فلکالأفلاک به وجود آمد. در سال (788 هـ.ق) هنگام حمله تيمور، شاپور خواست بهکلی ويران و متروك بوده و شهر خرمآباد در غرب محله متشكل از دو محله پشت بازار و درب دلاكان بود. خرمآباد در دوران اسلامي بارها آبادي و ويراني به خود ديده است. اوج شكوفايي شهر خرمآباد در دوران اسلامي، در زمان صفویان و اتابکان لر بوده است، بطوريكه با ظهور سلسله صفوي، شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت و توسعه يافت. مراكز مسكوني بين قلعه فلکالأفلاک و سفيدكوه با جاده اصلي شرق رودخانه توسط پلي كه در زمان شاه سلطان حسين ساخته شد، مجدداً متصل گرديد، در اين زمان حمام، كاروانسرا، باغ و تفرجگاههايي در شهر ساخته شد. شهر خرمآباد پس از صفويه در زمان نادرشاه و زنديه پيشرفت و گسترش چنداني نداشت و تقريباً به همان حالت قبلي بوده، ولي در اين زمان نيز شهر آبادی بوده است. خرمآباد در دوران اتابكان لر پايتخت لرستان و ايلام به شمار میرفت. لرستان بعد از سلطنت صفويان و برافتادن سلسله اتابكان لر و نیز آغاز زمامداري واليان تا پايان جنگ جهاني اول، دولتي در درون دولت ايران به شمار ميآمد و همواره ميان حكام لرستان و حكومت مركزي خصومت و دشمني برقرار بوده است، نتيجه اين امر، هرجومرج و ناامني مقطعي در اين خطه بوده است. ژاك دمورگان در سال 1968 از شهر خرمآباد ديدن کرده و این شهر را چنين توصيف ميكند: «خرمآباد شهری است نهچندان بزرگ با 3 يا 4 هزار سكنه و در داخل شهر 4 چشمه جاری است». دمورگان تجارت داخلي خرمآباد و لرستان را کماهمیت بيان ميكند (قاسمی،1375:136). راولینسون در 1249 تا 1255 در ایران بوده و در بین همین سالها به خرمآباد میآید و این شهر را چنین توصیف مینماید: خرمآباد محل بینظیری است، قلعه خرمآباد قصری است که از استحکامات نیرومندی برخوردار است. وی اضافه میکند که خرمآباد شهر جدید و کوچکی است که جمعیت آن تقریباً 1000 خانواده میباشد (طهماسبی و آراسته،1388:229-256).
بارون دوبد سیاح روسی که در زمان محمدشاه قاجار به لرستان مسافرت نموده است، خرمآباد را چنین توصیف میکند: خرمآباد چهار مسجد، هشت حمام و یک محله مجزا و مخصوص یهودیها دارد که تعداد خانههای این محله قریب به چهل یا پنجاه منزل است (خودگو،1383:102).
یافتهها
حدود و وسعت شهر خرمآباد در ادوار مختلف
در مورد مراحل توسعه شهر خرمآباد در ادوار مختلف بايد گفت كه این شهر بعد از ورود اسلام طي دوران مختلف، به رشد کنونی رسيده است، گسترش تاریخی شهر خرمآباد در دوره اسلامی در چند مرحله قابل بررسی است:
الف: مرحله اول توسعه
در اين مرحله دو محله باباطاهر و زید بن علي به محلههاي شهر خرمآباد افزوده شد، پیشازاین شهر از دو محله پشت بازار و درب دلاكان تشکیل شده بود. محله پشت بازار از يك بازارچه، ميدان و كوچههاي كاكاوندها، گرگ گیرها، سيلوزي (شمالي)، پستخانه، حسینخان، تشکیل شده بود، همچنین محله درب دلاکان از ميدان كوچك، سه سيك، سهراه حسينخان، كوچههاي ملامرادعلي، ماهيگيران، جابریها، كردها، گاو کالی، درویشها، رشنوها، آقا محمود حسين، جوادي و سليوزي جنوبي تشکیل شده بود.
ب: مرحله دوم توسعه
با توسعه شهر بهویژه در عصر صفويه و با ساخت بناهايي ازجمله پل بزرگ، شهر بهطرف شمال و شرق توسعه مييابد، محلههاي جديد سرگرداب، سادات و واليان پديد آمدند و بناهایی نيز در آنسوی پل بزرگ ساخته شد و اراضی عليآباد در گسترده شهر قرار گرفت، ازجمله كاروانسرايي در زمینهای عليآباد توسط ميرزا محسن مظفرالملك در عهد قاجار ساخته شده و بر رونق شهر افزود.
ج: مرحله سوم توسعه
در دوران سوم، نقشهاي براي شهر خرمآباد با مركزيت سبزهمیدان، يك خيابان شرقي-غربي از اراضي عليآباد تا ابتداي راسته مسگران تدارک دیده شد و نیز خيابانی شمالي-جنوبي از ابتداي دوازدهبرجی تا اراضي گل زرد احداث گردید، همچنين مسجد جامع خرمآباد در اين خیابانکشیها تخریب و سقف بازارها برداشته شد. در این میان، پس از شهريور 1320 زمینبازی و بسازبفروشی در خرمآباد رایج گردید. توسعه شهر در اين زمان از یکسو باغ دختران و چال ميرحسين را درنوردید و به سنگنوشته رسيد و از سوي ديگر به شمال رفت و تا معدن سنگ امتداد یافت (قاسمي،1378:104).
بر اساس آنچه از اسناد و مدارك موجود در كارگزيني استانداري در مجموعه فهرست اسامي حكام، فرمانداران كل و ... بهدستآمده تاريخ انتصاب اولين شهردار براي خرمآباد سال 1305 ذکر شده است؛ بنابراين بايد زمان شكلگيري خرمآباد در بافت فعلي از حدود همان ايام باشد (معاونت برنامهريزي استانداري لرستان،1388:655).
شکل 2 - نقشه مراحل توسعه شهر خرمآباد (منبع: طرح جامع شهرخرمآباد)
ویژگیهای طبیعی در پهنه مرکزی
پهنه مرکزی از دو سو بهوسیله عناصر سخت طبیعی احاطه و محدود شده است. اول ارتفاعات سپیدکوه که توسعه بافت شهری به سمت غرب را محدود میسازد و دوم رودخانه که بافت شهری را دور میزند و بهعنوان لبه برای آن محسوب میشود. درمجموع ارتباط بافت شهری با عناصر سخت بستر طبیعی بهصورت زیر است:
§ رودخانه بهعنوان لبهای برای پهنه مرکزی محسوب میشود که در تعامل با بافت شهری نیست؛
§ ازدیاد شیب دامنههای سپیدکوه محدودیتهای اجرایی توسعه را در سمت غرب اعمال میکند و بافت مسکونی به آن ختم میشود؛
§ تپههایی که پارک صخرهای و قلعه فلکالأفلاک بر آن شکلگرفتهاند، عناصر نمادین شهری هستند که به کارکردهای فراغتی اختصاص دارند؛
§ چشمه گلستان پرآبترین چشمه شهر، در پای تپه فلکالأفلاک قرار دارد، لیکن مظهر آنکه استخری ساخته شده است، به دلیل قرارگرفتن در محدوده باشگاه افسران، اسکان ارتباط فعالی را با شهر ندارد؛
§ گرداب سنگی چشمه دیگری است که حریم و استخر آن بهعنوان یکی از عناصر تاریخی شهر متعلق به دوران ساسانی در شهر شناخته میشود، لکن به دلیل تجهیز نشدگی، قابلبازشناسی نیست؛
§ جنگلهای مصنوعی موجود در دامنههای سپیدکوه از گیاهان سوزنیبرگ تشکیل شدهاند و مهمترین کارکرد آنها در مقیاس شهری و منطقهای، کارکرد بصری است؛
§ درختان تناور چنار موجود در حاشیه خیابانهای مرکزی، موجب مطلوبیت فضا در این خیابانها شده است. این درختان در خیابان امام خمینی در محدوده قلعه و بهخصوص در جداره شرقی تداوم ندارد و نیز درون بافت قدیم نسبت به بقیه پهنه مرکزی ضعف جدی ازنظر پوشش گیاهی به چشم میخورد (مهندسین مشاور فرنهاد، 1388:92).
لازم به ذکر است که شیب عمومی شهر، شمالی- جنوبی و در دو سمت رودخانه است. هر چه به سمت غرب یا کوهستان پیش میرویم تعداد مغازهها و فعالیتها کاهش مییابد، اما هرچه به سمت رودخانه و یا شرق بازار حرکت میکنیم، تعداد و میزان فعالیتها افزایش مییابد.
بازار خرمآباد
بازار شهر خرمآباد مانند هر بازار اسلامي دیگری از عناصر خاصی تشکیل شده است. قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهر بهعنوان مقر حاکمنشین و ارگ حکومتی در سالهای متمادی تا دوران پهلوی و خیابانکشیهای جدید، نقش خود را ایفا نموده است؛ (شکل 3؛ قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهر خرمآباد). در شهرهاي دوره اسلامي معمولاً ارگ (قصر) مقر حکومت بوده، جایی که اکثر فعالیتهای سیاسی و نظامی در آنجا انجام میگرفت.
در شهرهایی بااهمیت استراتژیک، ارگ بهعنوان دژ نظامی نیز عمل میکرد، جایی که لشگریان حکمران مشقهای نظامی خود را در آن انجام میدادند. دو مثال ازایندست عبارتاند از: قلعه فلکالأفلاک در خرمآباد و قلعه شوش در شوش (خیرآبادی،1376:159). قلعه فلکالأفلاک مربوط به دوره ساساني و قبل از آن بوده و در دوران اسلامي نيز بهعنوان کهن دژ و جايگاه حاكم ايفاي نقش نموده است. بنا بر اسناد و شواهد موجود درگذشتهای نهچندان دور بر گرداگرد قلعه فلکالأفلاک حول محوطهاي وسيع بارويي وجود داشت كه به دوازدهبرجی شهرت داشته است. اين بارو كه داراي دوازدهبرج در فواصل معين بوده، در اصطلاح قدما، شارستان ناميده ميشد. اين محوطه محصور، درگذشته محل ساكنان شهر و دادوستد بوده و برخي ابنيه عامالمنفعه مثل بازار، حمام، مسجد و در درون آن قرار داشته است و قلعه نيز بهعنوان کهن دژ، جايگاه حكام شهر و ناحيه محسوب ميشده است. اكنون از اين بارو اثري نيست و به دليل رشد و گسترش شهر طي قرن اخير بهتدریج زیرپوشش ساختمانسازی رفته است، اين بارو در صدسال پیش قابلرؤیت بوده و در تصاوير مربوط به آن سالها، قابلمشاهده است (خود گو،1383:102).
شکل 3 - قلعه فلکالأفلاک در جوار بازار قديمي شهرخرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
ساختار شهر تاريخي خرمآباد هسته اوليه شهر امروز با اتكا بر الگوهاي رايج شهرسازي و نظام محلهبندی در جوار مركز حكومتي شهر محوطه باروي قلعه فلکالأفلاک و در امتداد بازار شهر قرارگرفته است. كاركرد بازار در مبناي كوچك مطرح بوده و دروازههاي اصلي شهر بر اساس نظام محلهبندی، نحوه دسترسي به آب شرب و تبعيت از بستر و توپوگرافي شهر شکل گرفته است. بافت قديمى شهر در مركز ثقل هندسى ساختار كالبدى و سازمان فضايى كنونى شهر خرمآباد واقع است (عباسزادگان و احمدی زبرجد،1389:75-93).
ميدان بزرگ و ميدان كوچك بهعنوان مکثگاهها و هستههاي تمركز فعاليت در اين بافت شکل گرفتهاند. ميدان بزرگ مركز فعاليتهاي اصلي در شهر بوده كه دسترسي به عناصر اصلي شهر نظير بازار، كاروانسرا و حمام از طريق آن برقرار ميشده و ميدان كوچك مکثگاه ديگري است كه ورودي محلات مسكوني بخش غربي شهر را تعريف ميكرده است. بازار در بخش شرقي هسته اوليه شهر قرار داشته و عناصر مذهبي (امامزاده زید بن علي و باباطاهر) با گشايشهايي در بافت بهعنوان محلهاي تجمع آزاد مردم در دل آن جاي داشتند (مهندسين مشاور فرنهاد،1384: 92). میدان بزرگ در زمان صفویه و به سبک طراحی میدان آن زمان، به شکل مستطیل احداث شده است که بعداً کاروانسرایی نیز در کنار این میدان ساخته شد. کاروانسرای میرزا رضای خرمآباد درگذشتهای نهچندان دور محل کسبوکار سراجان، آهنگران، نعلبندان، خیاطان و پیلهوران بود که بهصورت موروثی در آن کار میکردند. دو راهروی نسبتاً طولانی و حیاطی که در حدود ضلع جنوبی آن قرار دارد (کاظمی،1377:60-67).
هسته فعالیتی قوی شهر در محدوده محاط بر بافت قدیم قابل شناسایی است. اختلاط فعالیتی این هسته متشکل از عناصر فعالیتی زیراست:
§ فعالیتهای تجاری خردهفروشی؛
§ دفاتر مرکزی بانکها و دفاتر شرکتهای خصوصی؛
§ عناصر گردشگری منحصربهفرد و با مقیاس عملکردی شهری شامل پارکها، عناصر تاریخی و واحدهای خدماتی این رده؛
§ سکونت؛
§ خدمات شخصی و محلی؛
§ آموزشگاههای تخصصی ویژه نظیر آموزشگاههای حرفهایِ خصوصی؛
بیشترین جذب سفر سواره و پیاده به سمت بافت مرکز شهر است و 22 درصد کل سفرهای پیاده شهروندان به سمت محدوده مرکز شهر است.
هسته قدیمی شهر دارای شکل مبتنی بر توسعه ارگانیک است. عوامل پایه شکلدهنده این بافت عبارتاند از:
§ رعایت جهتگیری مناسب اقلیمی که جهتگیری جغرافیایی عمومی بافت را تعیین کرده است؛
§ الگوی تمرکز استقرار مبتنی بر تفکیکهای قومی؛
§ فرم عمومی درونگرا برای مسکن و ارتباط ضعیف مسکن با معبر؛
§ معابر با محصوریت زیاد که ناشی از خصلت تدافعی بافت است؛
§ توالی معابر و میدانچههایی که در بافت اتفاق افتاده است (مهندسین مشاور فرنهاد،1384:92).
نقش برجسته پهنه مرکزی در اقتصاد شهر بهویژه در کارکردهای بازار و پشتیبان تولید، نظیر بازار اصلی عمده و خردهفروشی، خدمات مالی و بانکها و واحدهای اداری در اینجا قابل توجه است.
تیپومورفولوژی بازار قدیمی خرمآباد
بازار خرمآباد ازاینجهت با بازار دیگر شهرهای دوره اسلامی شباهت دارد که دارای عناصر مختلف بازار اسلامی ازجمله، ارگ، مسجد جامع، میدان، کاروانسرا و ... بوده است؛ اما فرم کالبدی بازار و راستههای مختلف در آن تفاوتهایی را با دیگر بازارهای اسلامی، همچون بازار اصفهان و ... نشان میدهد (شکل 4؛ راسته اصلي بازار خرمآباد؛ شکل 5 از راستههاي بازار خرمآباد).
راسته اصلي بازار منطبق بر خيابان فردوسي امروزي درعینحال عنصر ارتباطي ميان قلعه فلکالأفلاک با ميدان بزرگ است. بازار خرمآباد و عناصر فضايي آن بهکلی شكلي متفاوت با ساختار متداول بازار در شهرهاي منطقه مركزي ايران دارد. در اين بازار راستههاي تجهيز شده بازار به چشم نميخورد، بلكه آنچه قابلرؤیت است، فضايي تعریف شده براي بده و بستان ميان مراجعهکنندگان است. هنوز هم در ساختار فضايي بازار خرمآباد اين وجه فعاليتي در حوالي ميدان بزرگ و ابتداي خيابان فردوسي و نيز در بازار روز قابل مشاهده است (همان منبع).
بنای بازار شهر خرمآباد هرچند درگذشته مسقف بوده، اما تفاوتهای زیادی با دیگر بازارهای اسلامی داشته است، ازجمله این که بنای خود بازار و خصوصیات معماری آن با معماری بازار در مناطق مرکزی کشور متفاوت بوده است. بهطوریکه راستهبازارها، تیمچهها و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست و در به وجود آمدن بنا و معماری بازار کمتر از سبک و سیاق معماری اسلامی استفاده شده است. درمجموع الگوی کلی و بررسی عناصر بازار و بافت قدیمی شهر خرمآباد منطبق بر دیگر شهرهای تاریخی-اسلامی است، اما شکل بازار و سبک ساختمان آن تفاوتهای زیادی با معماری اسلامی دیگر بازارهای کشور دارد.
شکل 4 - راسته اصلي بازار خرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
شکل 5 - از راستههاي بازار خرمآباد شکل 6 - نمايي از خيابان امام شهرخرمآباد
شکل 7: موقعيت بازار شهرخرمآباد (منبع: نگارندگان،1402)
عناصر مختلف بازار قدیمی شهر خرمآباد تا قبل از دوران پهلوی، در تعامل و پیوند با یکدیگر بودهاند. از جمله میدان بزرگ، میدان کوچک، مسجد جامع، قلعه فلکالأفلاک و نیز راستهبازارها و محلات مسکونی در کنار هم بهعنوان یک سیستم شهری فعال ایفای نقش نمودهاند. در دوران پهلوی و پسازآن، با برداشتن سقف بازارها و خیابانکشیهای جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. مسجد جامع و برخی دیگر از آثار تاریخی شهر خرمآباد عملاً تخریب شده و از بین رفتند. خیابان کنونی امام، بهعنوان رقیب جدید بازار قدیمی مطرح شده و ارتباط میدان بزرگ و بازار را با قلعه فلکالأفلاک قطع نموده است (شکل 6 نمايي از خيابان امام، شهر خرمآباد و شکل 7 موقعيت بازار شهر خرمآباد).
میدان بزرگ امروزه پویایی و جذابیت گذشته را ندارد، اما نمیتوان گفت که این میدان به حاشیه رفته است. این میدان هنوز هم بخشی از فعالیتهای بازار خرمآباد را در خود دارد. بازار کنونی شهر خرمآباد کمتر منطبق بر همان بازار قدیمی است و خیابانها و معابر جدیدتر نیز بخشی از وظایف بازار را برعهده گرفتهاند و بهمرور وسعت این بازار به حاشیههای اطراف گسترش مییابد. شکل 8 نمايي از خيابان شهدای شرقی خرمآباد را نشان میدهد. این مراکز جدید خرید بهعنوان رقیبی برای بازار قدیمی به شمار میروند و بازار قدیمی در این بین فرسودهتر و منزویتر میگردد. به علت عدم اقدامات مرمتی و بهسازی بافتهای فرسوده در محلات قدیمی و نیز بازار شهر خرمآباد، خیابانهای قدیمی و بازار شهر هرروز بخشی از وظایف خود را به خیابانهای جدیدتر محوّل مینمایند.
شکل 8 - نمايي از خيابان شهدای شرقی خرمآباد
(مراکز جدید خرید بهعنوان رقیبی برای بازار قدیمی)
یکی دیگر از معضلات بازار شهر خرمآباد را باید ورود خودرو به راستههای این بازار دانست و دراینبین معمولاً حرکت پیاده تضعیف میگردد. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، میتواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بیهویتی آن در آینده گردد. با اتخاذ رویکرد مناسب در بهسازی و مرمت بازار قدیمی این شهر و نیز جلوگیری از حرکت سواره (حداقل در بازار قدیمی) میتوان بخشی از فعالیتها و هویت گذشته بازار را به آن بازگرداند.
شکل 9 - تصویر ماهوارهای بازار کنونی شهرخرمآباد
بازار جدید خرمآباد (دوره کنونی) همچون دیگر شهرهای کشور به خیابانهای اطراف بازار قدیمی توسعه پیدا نموده است. خیابان امام خمینی عمدهترین خیابانی است که بازار جدید در امتداد آن از جنوب به شمال امتداد یافته است. این خیابان در دوره پهلوی ایجاد شده و مغازهها و پاساژهای مختلفی به سبک و سیاق جدید در آن ساخته شده است.
در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد نیز کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان بهعنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوبغربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. بهطورکلی میتوان گفت که بازار امروز خرمآباد شامل بازار قدیمی با عناصر خاص خود مانند ارگ، امامزاده، میدان گپ و خیابان حافظ (مربوط به دوره صفوی)، راسته بروجردیها و نیز خیابانهای جدیدتر مانند امام خمینی و ... میباشد.
شکل 10 - محدوده بازار کنونی شهرخرمآباد
نتیجهگیری
شناخت تیپومورفولوژی شهری که اصولاً به جنبههای زیباشناسانه و منظر شهر توجه میکند و یکی از اصول مهم در طراحی شهری شناخته شده است. شناسایی بافتهای شهری در دوران جدید حائز اهمیت بسیاری است. این بافتها نوع و شیوههای متفاوت تفکیک زمین و تیپومورفولوژی شهری متفاوتی را پدید میآورند و تأثیر متفاوتی بر منظر شهر خواهند داشت. بازار بهعنوان محل دادوستد و تجارت همواره در شهرهای اسلامی و زندگی شهروندان نقش شایان توجهی ایفا کرده است. در این میان بازارهای سنتی ایران که دارای پیشینهی طولانی میباشند کارکردهای گوناگونی را از خود به منصهی ظهور میرسانند. بررسی ساختار شهر تاريخي خرمآباد نشان میدهد هسته اوليه شهر امروز با اتكا بر الگوهاي رايج شهرسازي و نظام محلهبندی در جوار مركز حكومتي شهر محوطه باروي قلعه فلکالأفلاک و در امتداد بازار شهر قرار گرفته است. در دوران سوم، نقشهاي براي شهر خرمآباد با مركزيت سبزهمیدان، يك خيابان شرقي- غربي از اراضي عليآباد تا ابتداي راسته مسگران تدارک دیده شد و نیز خيابانی شمالي- جنوبي از ابتداي دوازدهبرجی تا اراضي گل زرد احداث گردید. در این میان، پس از شهريور 1320 زمینبازی و بسازبفروشی در خرمآباد رایج گردید. درمجموع، با خیابانکشیهای جدید، بافت تاریخی بازار عملاً از هم گسیخت. مسجد جامع و برخی دیگر از آثار تاریخی شهر خرمآباد عملاً تخریب شده و از بین رفتند. در بازار خرمآباد، راستهبازارها، تیمچهها و سایر عناصر بازار با آن نظم و الگویی که در دیگر شهرهای اسلامی وجود دارد، همراه نیست و در به وجود آمدن بنا و معماری بازار کمتر از سبک و سیاق معماری اسلامی استفاده شده است. در حال حاضر بازار قدیمی خرمآباد نیز کارکرد خود را حفظ نموده و راسته بروجردیها، خیابان حافظ و اطراف میدان گپ و ... تا به امروز همچنان بهعنوان قلب بازار این شهر جاذب جمعیت و فعالیت هستند، اما کارکرد کاروانسرای قدیمی خرمآباد واقع در جنوبغربی میدان گپ به بازار طلافروشان تغییر پیدا کرده و تا به امروز نسبت به دیگر بازارهای خریدوفروش طلا و جواهر شهر، دارای اهمیت بیشتری است. اکنون، خیابان کنونی امام، بهعنوان رقیب جدید بازار قدیمی مطرح شده و ارتباط میدان بزرگ و بازار را با قلعه فلکالأفلاک قطع نموده است. به علت مورفولوژی خاص شهر، قسمت اعظم ترافیک شهری در منطقه مرکز شهر جریان دارد که ورود خودرو به خیابانهای مرکزی شهر و بازار، میتواند باعث به حاشیه راندن بازار قدیمی و بیهویتی آن در آینده گردد که لزوم چارهاندیشی در این زمینه بیشازپیش نمایان میگردد.
منابع
اشرف، احمد،1353،«ویژگیهای تاریخی شهرنشینی در ایران دوره اسلامی»، نامه علوم اجتماعی، شماره 4.
افشار سیستانی، ایرج،1378،«پژوهشی در نام شهرهای ایران»، انتشارات روزنه.
بهزادفر، مصطفی، نادری، مجید، فروزان گهر، حمیده،1388،«نقش و کارکرد اجتماعی بازارهای سنتی شهرهای ایران»، فصلنامه آبادی، سال نوزدهم، شماره 64.
پيرنيا، محمد کریم،1347،«بيماري بلوار»، هنر و مردم، شماره 69.
حبیبی، سید محسن،1383،«از شار تا شهر: تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن تفکر و تأثر»، چاپ پنجم، انتشارات دانشگاه تهران.
خودگو، سعادت،1383،«قلعه فلک الافلاك؛ دﮊ شاپور خواست»، چاپ اول، انتشارات افلاك، خرمآباد.
خيرآبادي، مسعود،1376،«شهرهاي ايران»، ترجمه: حسين حاتمي نژاد و عزتالله مافي، چاپ اول، انتشارات نيكا، مشهد.
دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، مدخل 2.
رجبی، فاطمه،1390،«همخوانی بازار ایرانی با اصول جدید معماری رنسانس شهری»، نشریه انجمن علمی معماری و شهرسازی ایران، شماره 2، بهار و تابستان 1390.
رشیدیان، هدایت الله،1381،«خرمآباد درگذر جغرافیای انسانی»، انتشارات افلاک، خرمآباد.
سجادی اصل، مریم،1386،«تحلیل فضایی بافت فرسوده شهری؛ چارهجویی و احیاء ناحیه بازار توپخانه شهر کرمانشاه»، پایاننامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، به راهنمایی مظفر صرافی، دانشگاه شهید بهشتی.
سجادی، علی،1388،«قلعه فلکالأفلاک، موانع، محدودیتها و چشمانداز آینده، مجموعه مقالات همایش قابلیتها، موانع و راهکارهای توسعه گردشگری استان لرستان»، خرمآباد آذرماه 1385، به کوشش سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
سرایی، محمدحسین،1389،«تحولات بازارهای ایرانی-اسلامی (مطالعه موردی: بازار یزد)»، فصلنامه مطالعات شهرهای ایرانی - اسلامی، شماره دوم.
سرور, رحیم 1401، سیاست گذاری شهری در حیطه مسائل بدخیم شهرها." نشریه برنامه ریزی و توسعه محیط شهری 1(1): 1-16.
سرور, رحیم. 1400، اقتصاد سیاسی و مدیریت یکپارچه حریم منطقه کلانشهری تهران. اقتصاد شهری, 6(1), 27-40.
سعیدنیا، احمد،1387،«بازار شهری (در ایران)»، دانشنامه مدیریت شهری و روستایی، سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
سعیدی رضوانی، عباس،1372،«بینش اسلامی و پدیدههای جغرافیایی (مقدمهای بر جغرافیای سرزمینهای اسلامی)»، چاپ دوم، انتشارات آستان قدس رضوی.
سلطانزاده، حسین،1386،«بازارهای ایرانی»، چاپ چهارم، دفتر پژوهشهای فرهنگی.
سهرابی، محمد،1386،«شهر و شهرنشینی در ایران»، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
شفقی، سیروس،1385،«بازار بزرگ اصفهان»، چاپ اول، انتشارات سازمان فرهنگی- تفریحی شهرداری اصفهان و مرکز اصفهانشناسی و خانه ملل، اصفهان.
شکوهی بیدهندی، محمد صالح، شادکام، شیدا،1402،«تولد بازار در شهر ایرانی؛ ارزیابی دیدگاهها و فرضیات مرتبط با پیدایش نخستین بازارها در ایران»، فصلنامه صفه، سال سی و سوم، شماره 100، بهار 1402:103-117.
شکوئی، حسین،1383،«دیدگاههای نو در جغرافیای شهری»، چاپ هفتم، انتشارات سمت.
طبسی، سید موسیالرضا، محمدحسن، خادمزاده،1399،«بازشناخت مؤلفههای بازار در شهرایرانی - اسلامی»، دو فصلنامه اندیشه معماری، سال چهارم، شماره هفتم، بهار و تابستان 1399:155-171.
طهماسبی، فرهاد، آراسته، عظیم،1388،«لرستان در نگاه جهانگردان اروپایی، مجموعه مقالات همایش قابلیتها، موانع و راهکارهای توسعه گردشگری استان لرستان»، خرمآباد آذرماه 1385، به کوشش سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان لرستان، انتشارات شاپور خواست، خرمآباد.
عباسزادگان، مصطفى، احمدى زبرجد، سعيده،1389،«طرح ساماندهى سيماى بافت قديمى شهر خرمآباد»، مجله شهرداریها، سال نهم، شماره 95.
عمید، حسن،1389،«فرهنگ فارسی عمید»، ویراستار عزیزالله علیزاده، چاپ اول، انتشارات راه رشد.
فارسی محمدی پور، علیرضا، طالبی، منیب،1394،«مطالعه پدیده بازار سنتی سنندج از منظر پدیدارشناسی»، فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی، دوره هفتم، شماره 3.
فکوهی، ناصر،1389،«انسانشناسی شهری»، چاپ ششم، نشر نی.
فلامکی، محمد منصور، جعفرپور، دادخواه، سادات اشکوری، محمودی، موسوی، ملک شهمیرزادی و یغمایی،1368،«بناها و شهر دامغان»، چاپ اول، انتشارات فضا.
قاسمی، سید فرید،1375،«تاریخ خرمآباد»، انتشارات افلاک، خرمآباد.
قاسمی، سید فرید،1378،«خرمآباد شناسی»، جلد 2، انتشارات افلاک، خرمآباد.
قاسمی، محسن، نوروزی، ملیحه،1388،«تحولات کالبدی-کارکردی بازار قلعه محمود کرمان»، فصلنامه آبادی، سال نوزدهم، شماره 64.
كاظمي، ايرج،1377،«در باغ خاطرهها»، چاپ اول، انتشارات افلاك، خرمآباد.
کریمی، محمدصادق، مرادی، ابراهیم، علایی، علی،1393،«بازار نماد فرهنگی و معماری فضاهای تجاری در تمدن ایرانی -اسلامی»، اولین همایش شهرسازی، مدیریت شهری و توسعه پایدار، تهران، آذرماه 1393.
مجتهدزاده، غلامحسین،1382،«برنامهریزی شهری در ایران»، چاپ چهارم، انتشارات پیام نور.
معاونت برنامهریزی استانداري لرستان،1388،«اطلس ویژگیهای جمعيت و مسكن شهر خرمآباد بر اساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1388»، شماره مسلسل 655.
مهندسين مشاور فرنهاد،1384،«طرح ساماندهي بافت قديم شهر خرمآباد»، جلد سوم، چشمانداز، اهداف، راهبردها.
نجاری، رعنا، مهدی نژاد، جمال،1399،«ارزیابی نقش عوامل کالبدی و عملکردی در اجتماعپذیری بازارهای سنتی ایران با استفاده از تکنیک نحو فضا (نمونه موردی: بازار تبریز)»، فصلنامه باغ نظر، دوره 17، شماره پیاپی 85، تیرماه 1399: 67-82.
نظریان، اصغر،1383،«جغرافیای شهری ایران»، چاپ ششم، انتشارات پیام نور.
یدا...پور، معصومه،1388،«بازار آمل»، پایاننامه کارشناسی ارشد ایرانشناسی،گرایش تاریخ، بنیاد ایرانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی.
Gauthier, Pierre and Gilliland, Jason. 2006. “Mapping Urban Morphology: a classification scheme for interpreting contributions to the study of urban from”, Urban Morphology, 10(1):50.
Moghaddam, Abbas. 1994. “Bazaar the achievement of the Islamic civilisation A short history of the Tehran Bazaar”, The Newsletter of Chamber of Commerce publication of the Chamber of Commerce, Industries & Mines of the Islamic Republic of Iran; Feb.
Moudon, Anne vernez. 1997. “Urban Morphology as an emerging interdisciplinary field”, Urban.Morphology (1997):10.
Moudon, Anne Vernez. 1998. “The changing Morphology of suburban neighborhoods” In: Attilio Petrucciani (ed.) “Typological process and design theory”, Agha Khan program for Islamic Architecture, Conference proceedings,Cambridge,Massachusetts.
Norberg Schulz, C. 1979. “Khan Heidegger and the language of Architecture”, Opposition, 18 fall, The MIT Press, Cambridge:47.
Ouria. M.2019.“Sustainable Urban Features and their relation with environmental satisfaction in commercial public space: an example of the Great Bazaar of Tabriz”, Iran, International Journal of Urban Sustainable Development, 11(1):1e22.
Scheer, B.C.2002.“The radial street as a time line, a study of the transformation of Elastic, tissues” In Stalin or, k and Scheer, B.C. (eds.), “Suburban From, An International Perspective”, New York and London, Routledge.
.
Analysis of Urban Typo Morphology of Ancient Iranian Markets )Case study: Khorramabad Old Market(
Somayeh Timouri 1, Suleiman Mirzapour2*
1. Department of Geography, Faculty of Geographical Sciences, Kharazmi University, Tehran, Iran
2. Department of Geography, Faculty of Humanities, Lorestan University, Khorramabad, Iran
AbstractThe present article seeks to study and analyze the Typo Morphology of the Ancient Market of Khorramabad City. These studies reveal both the Morphological type and the physical and Spatial Structure of cities. For this purpose and in the first step, the concept of the Market and its role-playing in the Islamic city has been dealt with. The Methodology of this research is Descriptive-Analytical and based on documentary-library studies. Findings show that the Ancient Market of Khorramabad City is different from other Markets in the country and other elements of the Market are not associated with the order and pattern that exists in other Islamic cities. Also, in the Pahlavi Period, with the new streets, the historical structure of the Market was practically torn apart. At present, the old market of Khorramabad has maintained its function, and the row of Borujerdi, Hafez Street, and around Gap Square, etc., are still the heart of the market of this city, attracting crowds and activities, but the function of the old Khorramabad Caravanserai located in the southwest of the square Gap has changed to gold sellers' market and until today it is more important than other gold and jewelry markets in the city. Due to the Special Morphology of the City, most of the Urban Traffic flows in the city center area, and the entry of cars into the central streets of the city and the Market can cause the Marginalization of the Old market and its lack of Identity in the Future.
Keywords: Typo Morphology, Iranian Market, Old Market, Khorramabad City.
[1] *نویسنده عهده دار مکاتبات: shadi4907@yahoo.com