تاثیر آموزش مدیریت هیجان بر نگرش های ناکارامد و فرسودگی شغلی معلمان
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیفرانک موسوی 1 , علی ملک زاده 2 , مرزبان ادیب منش 3
1 - دانشیار گروه مدیریت آموزشی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
2 - کارشناسی ارشد گروه مدیریت آموزشی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
3 - استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
کلید واژه: مدیریت هیجان, نگرش های ناکارآمد, فرسودگی شغلی , معلمان,
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارآمد و فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماري كليه معلمان مدارس ابتدایی شهر كرمانشاه در سال 1402 بودند. از بین معلمان مدارس ابتدایی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمايشي و کنترل (در هر گروه 15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. اجرای فرایند در هشت جلسه و دوازده ساعت صورت پذیرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه نگرش هاي ناكارامد یونگ (1990) و فرسودگی شغلی مسلش (1981) بود. نتايج پژوهش نشان دادند آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارامد در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد گروه آزمایش شده است، همچنین آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین فرسودگی شغلی معلمان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به میانگین زوجين گروه گواه، موجب كاهش فرسودگی شغلی گروه آزمایش شده است.
The purpose of this study was to determine the effect of emotion management training on teachers' ineffective attitudes and job burnout. The method of this research is semi-experimental and pre-test & post-test with control group. The statistical population in this research was all the teachers of primary schools in Kermanshah city in 1402. Among the primary school teachers, 30 people were divided into two experimental and control groups (15 people in the experimental group and 15 people in the control group) using the available sampling method. ) were chosen. The implementation of the process took place in eight sessions and twelve hours. The tools used in this research were Jung's ineffective attitude questionnaires (1990) and Moslesh's (1981) job burnout questionnaires. The results of the research showed that the emotion management training according to the average ineffective attitudes of the teachers of the experimental group compared to the average of the control group has reduced the ineffective attitudes of the experimental group. Compared to the average of control group couples, the test has reduced the burnout of the experimental group.
فصلنامه مهارت های روانشناسي تربيتي
دانشگاه آزاد اسلامي واحد تنكابن
سال چهاردهم، شماره چهارم، زمستان 1402، پیاپی 56
صص 37-24
تاثیر آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارامد و فرسودگی شغلی معلمان
فرانک موسوی*1، علی ملک زاده2، مرزبان ادیب منش3
1) دانشيار گروه مدیریت آموزشی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
2) کارشناسی ارشد گروه مدیریت آموزشی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
3) استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
*نویسنده مسئول: frnkmosavi@yahoo.com
تاريخ دريافت مقاله 17/06/1402 تاريخ پذيرش مقاله 16/12/1402
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارآمد و فرسودگی شغلی معلمان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماري كليه معلمان مدارس ابتدایی شهر كرمانشاه در سال 1402 بودند. از بین معلمان مدارس ابتدایی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمايشي و کنترل (در هر گروه 15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. اجرای فرایند در هشت جلسه و دوازده ساعت صورت پذیرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه نگرش هاي ناكارامد یونگ (1990) و فرسودگی شغلی مسلش (1981) بود. نتايج پژوهش نشان دادند آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارامد در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد گروه آزمایش شده است، همچنین آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین فرسودگی شغلی معلمان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به میانگین زوجين گروه گواه، موجب كاهش فرسودگی شغلی گروه آزمایش شده است.
کلید واژگان: مديريت هيجان، نگرش هاي ناكارآمد، فرسودگی شغلی، معلمان
مقدمه
امروزه در مدارس از انگیزه ها و ارتباط آن با اثربخشی معلمان و بازده مدارس مختلف بحثهای زیادی صورت گرفته و به ارتباط لازم بین بازده آموزشی و تولیدی مدارس و شدت و ضعف انگیزه های اعضای آن مدارس پرداخته شده است. انگیزه ها، عامل ایجاد انرژی و موجب حرکت موجود زنده از جمله آدمی محسوب می شوند. چرا که انگیزه باعث می شود تا شخص به وظایف خود پایبند بماند و کارها را با جدیت و نشاط انجام دهد. بدین ترتیب او می تواند به آسانی به اهداف و خواسته های خود اعم از هدف های ساده و پیچیده، دست یابد (جوادی ،1400).
امروزه آموزش و پرورش به دليل ارتباط مستقيم با آموزش انسانها يكي از مهمترين حوزههاي توسعه پايدار در جوامع بشري به شمار مي رود. تحقق اين امر نيازمند معلماني سالم، شاداب و با انگيزهی كاري بالا ميباشد. در تمام اداره آموزش و پرورش به معلماني برخورد ميكنيم كه هنگام ورود به شغل معلمی افراد منظم،دلسوز و علاقمندي بودهاند، اما معمولاً پس از چند وقت كاركردن و مواجه شدن با انبوهي از مشكلات و استرسهاي شغلي در محيط كار، احساس خستگي كرده و حتي مايلند از كار خود كنارهگيري نمايند. در اين ميان يكي از عوامل شايع مي تواند فرسودگی شغلي باشد. فرسودگی شغلی سندرمي است متشكل از خستگي عاطفي (احساس تخليه توان روحي)، مسخ شخصيت (واكنش منفي، عاري از احساس و توام با بياعتنايي مفرط نسبت به گيرندگان خدمات) و كاهش احساس موفقيت فردي (كاهش احساس شايستگي و موفقيت در حرفه) است كه در بين كاركنان حرف خدمات آموزشي بروز مي كند. اين سندرم با ايجاد تصور منفي از خود، نگرش منفي نسبت به شغل و احساس عدم ارتباط با مراجعين هنگام ارايه خدمات، به افت شديد كيفيت خدمات آموزشي ميانجامد ( پانیس و ارونسون1 2018). عامل مهم و موثر دیگر در زمینه شروع و تداوم مشکلات معلمان، نگرشهای ناکارآمد2 میباشد. نگرشها، بنیادهای شناختی فرد را تشکیل داده، میتوانند رفتارهای فرد را سمت و سو دهند. بنابراین، میتوان بین نگرشهای ناکارآمد، به عنوان بخش زیرین و سخت شناختهای افراد، که اغلب در دوران تحولی رشد شکل گرفتهاند، با رفتار ناسازگارانه در مقاطع بعدی رشد افراد ارتباط برقرار نمود. نگرش ها از جمله علل فردی و روانشناختی هستند که در مطالعهی مشكلات خانوادهها از اهمیت ویژهای برخوردارند. نگرشها موجب سوگیری در تفسیر فرد از رویدادها شده، موجب نگرشهای تحریفشده، گمانههای نادرست و اهداف و چشمداشتهای غیرواقعبینانه میشوند. نگرشهای ناکارآمد، عمیقترین سطح شناخت هستند و الگوی ثابت و درازمدتی دارند که در دوران کودکی به وجود میآیند و تا بزرگسالی ادامه پیدا میکنند و تا حد زیادی ناکارآمدند. آنها نقشهای اولیه و پایهای بر تجارب افراد داشته، بر فرایند تجارب بعدی اثر میگذارند (اصلانی،1398). امروزه پویایی نظام آموزش و پرورش وابسته به عوامل مختلفی از جمله، داشتن معلماني خشنود، برخوردار از تعهد و وفاداری بالا نسبت به سازمان و دلبسته به کارخود است؛ تا در محیطی پویا و سالم با به کار بستن تمام توان خویش برای کارایی بیشتر و بهتر این سازمان فرهنگی گام بردارند. با اذعان به این نکته باید توجه داشت که در هر حرفه و شغلی، افرادی وجود دارند که احساس تعهد و وابستگی به شغل خود ندارند و محیط کار برای آنان لذت بخش نیست. آنها تا آخرین روزهای شغلی خود موجبات رنجش خاطر خود و دیگران را فراهم میسازند. لذا باید در راستای بهبود کیفی نیروی انسانی گام برداشت،. وجود چنین نیروهایی در سازمان باعث بالا رفتن سطح عملکرد و پائین آمدن میزان غیبت، تأخیر و ترک خدمت معلمان می شود که در نتیجه وجههی سازمان را در اجتماع مناسب جلوه داده و زمینه رشد و توسعه سازمان را فراهم می آورد (معتمدی، 1401). فرسودگی شغلی اصطلاحی است که گاهی به جای آن از معادلهایی چون تنیدگی،تحلیل رفتگی، بی رمقی، از توان افتادگی، زدگی از کار، خستگی مفرط، تهی شدگی و فرسایش روانی می توان استفاده کرد.بین روانشناسان بر سر تعریف فرسودگی شغلی اتفاق نظر وجود ندارد.گروهی فرسودگی شغلی را با استرس شغلی یکی می دانند (اصلانی،1398). پانیس و ارونسون3 ( 2018 ) فرسودگی شغلی را از عمدهترین پیامدهای اجتنابناپذیر استرس شغلی میدانند که تا زمانی که استرس از میان بر داشته نشود،همچنان ادامه خواهد داشت.نتیجه فرسودگی شغلی از دسترفتن انگیزه،اشتیاق،انرژی وکاهش عملکرد درزندگی است.فرسودگی شغلی تنها خستگی و فشار ناشی از کار نیست که بعد از کار مداوم به وجود آید بلکه به سبک زندگی فرد و ساعات خارج از کار او نیز سرایت میکند (مهدوی، 1400). متغيري كه در ارتباط با مشكلات معلمان همراه است نگرشهای ناکارآمد است. از جمله سازه های مهم و جدید که بررسی سبک پردازش شناختی و نحوه اثرگذاری آن بر پردازش هیجانی در انسان میپردازد. سازه نگرشهای ناسازگار، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیبرسان در فرد هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته و در مسیر زندگی تکرار میشوند. این نگرشها زمانی به وجود میآیند که نیازهای اساسی روانشناختی جهان شمول (دلبستگی ایمن، خودگردانی، آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم، خودانگیختی، محدودیت واقع بینانه) برآورده نمیشود (یانگ، جفری،2003).
متغیرمديريت هیجان هم دلالت دارد بر به کارگماشتن افکار و رفتار هایی که در هیجان های آدمی تاثیر می گذارند هنگامی که انسانها مديريت هیجان را به کار می گیرند چگونگی تجارب وتظاهر هیجان های خود را هم تحت اختیار می گیرند. گمان می شود توانایی تنظیم هیجان خصیصه ای از خصوصیات هوش هیجانی است. هر چند که تعریف عملیاتی مفهوم مديريت هیجان دشوار است بسیاری از محققین روانشناسی رشد سعی در مطالعه آن دارند. تحت سیطره در آوردن مفهوم مديريت هیجان دشوار است، چرا که تظاهرات وتجارب هیجانی نیز حقیقتا حل نشده اند و هیجان ها در محور فهم مفهوم هیجان ها درجات متفاوتی دارند. بر این اساس به تعریفی عملیاتی از خود هیجان که تلاش در وضوح بخشیدن به تعریف تنظیم هیجان دارد نیاز داریم. هیجان چیست؟ هیجان ها از دیدی کارکردی تلاش هایی همگرا توسط فرد محسوب می شوند، به منظور ابقاء، تغییر ویا خاتمه دادن به روابط میان فرد و محیط تاثیر گذار (امين آبادي، بهرامی، احمدی و صالحی، 1400). در ارتباط با موضوع پژوهش، به چند مورد از پژوهش های داخلی و خارجی اشاره می شود:
شیرالی (1401) در پژوهشی نشان داد که آموزش مديريت هيجان باعث کاهش نگرش های ناکارآمد نسبت به همسر و افزایش الگوی ارتباطی سازنده-متقابل و کاهش الگوی ارتباطی توقع/ کناره گیری و الگوی ارتباطی اجتنابی- متقابل می شود. اعتمادی (1400) در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان با صمیمیت با همسر پرداخت، نتایج نشان داد که آموزش مديريت هيجان پیش بینی کننده معتبر برای صمیمیت نسبت به همسر است و تفاوت های جنسیتی بر دوگروه زنان و مردان گروه کنترل تاثیری نداشت.
دیناری (1400) تحقیقی در موردبررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان بر فرسودگی شغلی معلمان شهراهواز » انجام داده است که پس از انجام تحلیلهای آماری مشخص شده است که بین گروه آزمایشی و گروه گواه در پیش آزمون و پس آزمون در فرسودگی شغلی تفاوت معنیدار وجود دارد و اثر آموزش مديريت هيجان سبب كاهش فرسودگی شغلی گروه آزمایش شده است. لارسون4 (2021) معتقدند که کیفیت زندگی به روشهای مختلفی فرسودگی شغلی بین معلمان متاهل را تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهش آنها در میان معلمان متاهلی انجام شد که حداقل 5 سال از طول مدت ازدواجشان گذشته بود. نتایج پژوهش آنان نشان داد که برداشت و ادراک زنان از فرسودگی شغلی به مقدار زیادی متأثر از ادراک آنها از کیفیت زندگی است در حالی که در مردان این گونه نیست. زنان در مقایسه با مردان به کیفیت زندگی اهمیت بیشتری میدهند و بیشتر از مردان میل دارند روابطشان نزدیکتر باشد و نسبت به وقایع و امور زندگی زناشویی و کیفیت رابطه حساستر هستند. زنان بیشتر از مردان خواهان صمیمیت هستند و وجود برابری یا نابرابری در آنان صمیمیت و فرسودگی شغلی را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد.
همچنان که از پژوهشهای فوق بر می آید نقش مهم مديريت هیجان در سازش با وقایع تنیدگیزای زندگی به وضوح دیده میشود. مديريت هیجان دلالت دارد بر به کارگماشتن افکار و رفتارهایی که در هیجانهای آدمی تاثیر می گذارند هنگامی که انسانها مديريت هیجان را به کار میگیرند چگونگی تجارب و تظاهر هیجانهای خود را هم تحت اختیار میگیرند. گمان میشود توانایی تنظیم هیجان خصیصهای از خصوصیات هوش هیجانی است. نکته دیگر اینکه، فرسودگی شغلي به طور واضح و شفافي در معلمان ايراني در سازمان آموزش و پرورش وجود داشته وهم چون سايه باني بزرگ بر بدنه جامعه معلمی ايران سايه انداخته است. ميزان قابل توجه فرسودگی شغلي در كنار تبعات ناگوار آن براي معلمان، دانش آموزان آنها و مدارس بر شناخت عوامل كليدي مؤثر بر آن به منظور برنامه ريزي بر اي پيشگيري و يا به حداقل رساندن تبعات مربوط در نهايت مداخله مستقيم براي حذف آنها در جامعه آموزشي ايران تأكيد دارد.
مضافا اینکه، معلمان آموزشی، مسئولیت های زیادی بردوش دارند. آن ها باید با دانش آموزان، اولیاء و کارکنان و مقامات اداری و منطقه ای رو به رو شوند و برحسب مورد، به خواسته های آنان پاسخ های مناسب بدهند. در عین حال، باید کمبود منابع و امکانات، رقابتها، فشارهای سازمانی، سیاسی و غیره را نیز تحمل نمایند.ترکیب این موارد فعالیت های روزمره، آنها را قرار تحت فشار داده، چناچه قادر به شناخت روش و فشار شغلی خود مقابله با آن نباشند، دچار ناراحتیهای جسمی و روانی و در نهایت دچار فرسودگی شغلی میگردند. همچنین مشخص شده است که عوامل ناشی از وظایف سازمانی، مشکلات زندگی خصوصی، انتظارات متفاوت کارکنان و دانش آموزان، روابط نامناسب با دانش آموزان، روابط نامناسب ، ویژگی های شخصی معلمان مدارس و شرایط محیط مدارس، در معلمان فشار عصبی ایجاد میکند. با توجه به این شرایط اتخاذ تدابیر مناسب برای مدیریت هیجان معلمان در فرایند کاری لازم و ضروری است. بـا توجـه بـه مطالـب گفتـه شـده، معلمان بـه عنـوان متولیان فرایند آموزش در مدارس، مسـئولیت حسـاس و خطیري را بر عهـده دارنـد و در محـیط کـار و در هنگـام ارائـه خدمات، با پدیدهاي استرس آوری مواجه مـی شـوند و به همین دلیل ممکن است که از فرسودگی شغلی بـالا و بـه تبـع آن از کیفیت زندگی پایین برخـوردار باشـند، بنـابراین آمـوزش مهارتهاي مورد نیاز براي مواجهه با شرایط سـخت شـغلی بـه منظور افزایش توانمندي و کاهش آسیب پذیري براي ایـن قشـر از جامعه ضروري به نظر میرسد بنابراين با توجه به این اهمیت و ضرورت، محقق درصدد است كه ميزان تاثیر آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارامد و فرسودگی شغلی معلمان را مورد بررسي قرار دهد..بنابراين با توجه به مطالب بیان شده، سوال پژوهش، این است که آیا آموزش مدیریت هیجان بر کاهش نگرش های ناکارآمد و فرسودگی شغلی معلمان مدارس ابتدایی تاثیردارد؟
روش شناسی
طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماري در اين پژوهش كليه معلمان مدارس ابتدایی شهر كرمانشاه در سال 1402 بودند.از بین معلمان مدارس ابتدایی 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمايشي و کنترل (در هر گروه 15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. قبل از اعمال مداخلههاي تجربي در مورد گروه آزمايش، از شرکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل خواسته شد تا به پرسشنامههای نگرش های ناکارآمد و فرسودگی شغلی پاسخ دهند. سپس مداخله (آموزش مديريت هيجان) روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از مداخله آموزشي نیز دوباره پرسشنامهها (پسآزمون) اجرا شد. بدين صورت اثربخشی آموزش مديريت هيجان به عنوان متغير مستقل اعمال گرديد تا تأثير آن بر نگرشهای ناکارآمد و فرسودگی شغلی معلمان به عنوان متغير وابسته مشخص گردد.
جامعه آماري در اين پژوهش كليه معلمان مدارس ابتدایی شهر كرمانشاه در سال 1402 بودند. از بین معلمان مدارس ابتدایی 30 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس در دو گروه آزمايشي و کنترل (در هر گروه 15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. اين آزمودنيها بصورت داوطلبانه تمايل به شركت در كلاسهاي آموزشي را داشتند.
در این پژوهش از ابزار پرسشنامه نگرش های ناكارامد برای گردآوری دادهها استفاده شد: اين پرسشنامه توسط یونگ (1990) تهیه شده است. این پرسشنامه دارای 75 سوال به صورت بسته پاسخ با طیف شش گزینهای لیکرت (کاملاً درست، تقریبا درست، اندکی درست) همچنین پرسشنامه فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گرفت: اين پرسشنامه توسط مسلش و جکسون (1981) تهيه شده است. پرسشنامه داراي 22 سوال با طيف شش گزينه اي (بندرت، کم، گاهی، متوسط، زیاد، همیشه) بوده كه به ترتيب نمره 6- 5-4-3-2-1 به آنها تعلق گرفته است. در تحقيق حاضر براي تعيين پايايي پرسشنامه فرسودگی شغلی از روش آلفاي كرونباخ استفاده شـد كه براي كل پرسشنـامه برابر با 79/0، كه بيانگر ضرايــب پايايي قابل قبول پرسشنامه ياد شده مي باشد.
بعد از مشخص كردن نمونه به روشي كه ذكر شد به تعداد آزمودنيهاي گروه آزمايشي و گروه كنترل برگه سؤال و پاسخ نامه آماده گرديد و با هماهنگي به عمل آمده در يكي از مدارس شهر كرمانشاه، با تشريح كلي كار و توجيه افراد جهت شركت در اين آزمون و تحقيق، از آنها خواسته شد كه نهايت همكاري را با پژوهشگر داشته و تا پايان دوره انصراف ندهند سپس به تعداد آنها كه 30 نفر بودند برگه سؤالات پيش آزمون نگرشهای ناكارآمد و فرسودگی شغلی توزيع گرديد. پس از اتمام پيش آزمون مداخله آموزش مديريت هيجان به گروه آزمايشي كه شامل 15 نفر هستند داده شد. در این پژوهش طی چند مرحله آموزش مديريت هيجان به صورت گروهی برگزار شد که به صورت خلاصه به شرح زیر میباشد.
این جلسات به صورت هفتگی و هفتهای دو جلسه در مدت یک ساعت و نیم برگزار شد. تعداد کل جلسات هشت جلسه بود. تکالیف در پایان هر جلسه ارائه شده و در جلسات بعد مورد بررسی قرار گرفت.
[1] Panys and Aroonson
[2] Inefficient attitudes -
[3] Panys and Aroonson
[4] Larson
جدول1. جلسات آموزشی مدیریت هیجان
جلسه عنوان
اول - آشنایی اعضاء گروه از همدیگر
- اهمیت هیجان و آشنايي با متغيرهاي نگرش های ناكارآمد و فرسودگی شغلی
دوم - شناخت و بیان هیجان
سوم - درک علل و پیامدهای هیجان
چهارم - سودمندی تنظیم و کنترل هیجان
پنجم - شیوه های تنظیم هیجان
ششم - مديريت هیجان
هفتم - تنظیم هیجان دیگران
هشتم - نگاهی دوباره به شیوه های درست برخورد با هیجان و پیامدهای آن
به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمارتوصیفی مانند محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آمار استنباطي شامل آزمون لوین، کلموگروف ـ اسمیرنف، تحلیل کواریانس یک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) با استفاده از نرم افزار کامپیوتری spss نسخه هجدهم استفاده شده است.انحراف معیار و آمار استنباطي شامل آزمون لوین، کلموگروف ـ اسمیرنف، تحلیل کواریانس یک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) با استفاده از نرم افزار کامپیوتری spss نسخه هجدهم استفاده شد.
یافته ها
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشي آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارآمد و فرسودگی شغلی معلمان میباشد. یافتههای پژوهش در دو قسمت زیر ارائه میشوند.
جدول2. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) بر روی میانگین نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارآمد معلمان گروههای آزمایش و گواه با کنترل پیش آزمون
نام آزمون | مقدار | DF فرضیه | DF خطا | F | سطح معنی داری (p) | مجذور اتا | توان آماری |
آزمون اثر پیلایی | 806/0 | 5 | 24 | 90/19 | 0001/0 | 48/0 | 00/1 |
آزمون لامبدای ویلکز | 194/0 | 5 | 24 | 90/19 | 0001/0 | 48/0 | 00/1 |
آزمون اثر هتلینگ | 148/4 | 5 | 24 | 90/19 | 0001/0 | 48/0 | 00/1 |
آزمون بزرگترین ریشه روی | 148/4 | 5 | 24 | 90/19 | 0001/0 | 48/0 | 00/1 |
همان طوری که در جدول 2 نشان داده شده است با کنترل پیش آزمون سطوح معنی داری همه آزمونها، بیانگر آن هستند که بین معلمان گروههای آزمایش و گواه حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (نگرش هاي ناكارآمد) تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0p< و 90/19F). برای پی بردن به این نکته که از لحاظ کدام يك از مولفه هاي نگرش هاي ناكارآمد بین دو گروه تفاوت وجود دارد، پنج تحلیل کواریانس یک راهه در متن مانکوا انجام گرفت که نتایج حاصل در جدول 3 ارائه شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 48/0 میباشد، به عبارت دیگر، 48 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون مؤلفههای نگرش هاي ناكارآمد مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد. توان آماری برابر با 00/1 است، به عبارت دیگر، امکان خطای نوع دوم وجود نداشته است.
جدول 3. نتایج تحلیل کواریانس یک راهه در متن مانکوا بر روی میانگین نمرات پس آزمون مؤلفههای نگرش هاي ناكارآمد معلمان گروههای آزمایش و گواه با کنترل پیش آزمون
همان طوری که در جدول فوق نشان داده شده است با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ نگرش هاي ناكارآمد در زمينه قطع ارتباط و طرد تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 57/23 F). به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارآمد در زمينه قطع ارتباط وطرد در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد در زمينه قطع ارتباط و طرد گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 46/0 میباشد، به عبارت دیگر، 46 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارامد در زمينه قطع ارتباط وطرد مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد.
با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ نگرش هاي ناكارآمد در زمینه خودگردانی مختل تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 50/28 F). به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارآمد در زمینه خودگردانی مختل در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد در زمینه خودگردانی مختل گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 38/0 میباشد، به عبارت دیگر، 38 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارآمد در زمينه خودگردانی مختل مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد.
با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ نگرش هاي ناكارآمد در زمینه محدودیت مختل تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 62/22 F). به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارآمد در زمینه محدودیت مختل در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد در زمینه محدودیت مختل گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 45/0 میباشد، به عبارت دیگر، 45 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارآمد در زمينه محدودیت مختل مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد.
با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ نگرش هاي ناكارآمد در زمینه دیگرجهت مندی تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 67/28 F). به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارآمد در زمینه دیگرجهت مندی در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد در زمینه دیگرجهت مندی گروه آزمایش شده است، میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 33/0 میباشد، به عبارت دیگر، 33 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارآمد در زمينه دیگرجهت مندی مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد.
با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ نگرش هاي ناكارآمد در زمینه گوش بزنگی تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 16/19 F). به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین نگرش هاي ناكارآمد در زمینه گوش بزنگی در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش نگرش هاي ناكارآمد در زمینه گوش بزنگی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 41/0 میباشد، به عبارت دیگر، 41 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون نگرش هاي ناكارآمد در زمينه گوش بزنگی مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد.
فرضيه دوم: آموزش مديريت هيجان بر فرسودگی شغلی معلمان موثر است.
همان طوری که در جدول 4 نشان داده شده است با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ فرسودگی شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0 p<و 09/18 F). بنابراین فرضیه دوم تأیید میگردد. به عبارت دیگر، آموزش مديريت هيجان با توجه به میانگین فرسودگی شغلی در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش فرسودگی شغلی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 41/0 میباشد، به عبارت دیگر، 41 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون فرسودگی شغلی مربوط به تأثیر آموزش مديريت هيجان میباشد. توان آماری برابر با 992/0 است، به عبارت دیگر، اگر این تحقیق 1000 مرتبه تکرار شود فقط 8 مرتبه ممکن است فرضیه صفر اشتباهاً تأیید شود.
بحث و نتیجه گیری
هدف از پژوهش حاضر، اثر بخشي آموزش مديريت هيجان بر نگرش هاي ناكارآمد و فرسودگی شغلی معلمان مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر كرمانشاه بود. نتايج نشان داد با کنترل پیش آزمون سطوح معنی داری همه آزمونها، بیانگر آن هستند که بین معلمان گروههای آزمایش و گواه حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته (نگرش هاي ناكارآمد) تفاوت معنی داری وجود داشت. این یافته با یافته های پژوهشهای شیرالی (1401)، معتمدی (1401)، اصلاني (1398)، عباس وند (1400)، رونگ (2020) و رونان و درير (2019) همسو می باشد؛ در تبيين نتيجه اين فرضيه مي توان گفت كه از آن جا كه نگرش هاي ناكارآمد به عنوان بنيادهاي شناختي ناكارآمد بر نحوه ادراك پديده ها و شكلگيري روانبنه هاي فرد موثر بوده و مي تواند آسيب هاي روانشناختي و اجتماعي پديد آورد، لذا این نگرش ها به عنوان يكي از آسيب هايي كه قادر است تاثير مهمي بر رابطه معلمان داشته باشد، مي تواند بر پايه اين بنيادهاي ناكارآمد شكل گرفته و سازمان يابد. در حقیقت نگرش ها تعبیرها و تفسیرهای فرد از هر رویدادی را تحت تاثیر قرار می دهند و فرد براساس این پیش زمینه هایی که در ذهن دارد از رویدادها برداشت خاص خود را دارد، به طور مثال افرادی که دارای نگرش رهاشدگي/ بي ثباتي هستند، اعتقاد دارند افراد مهم در کنارش نمی مانند و نمی توانند حمایت عاطفی و تشویق لازم را به او بدهند. روابط آنان با افراد مهم زندگی بی ثبات است، می توان گفت این افراد مدام استرس و نگرانی آن را دارند که از سوی خانواده و دوستان طرد شوند، یعنی اگر رویدادی مثل یک تذکر معمولی از سوی کسی مثل پدرش دریافت کند این گونه برداشت خواهد کرد که دیگران قصد دارند وی را طرد کنند، بنابراین استرس و فشار زیادی را تحمل خواهد کرد.
معلمانی که دارای نگرش بی اعتمادی/ بدرفتاری هستند بر این باورند که دیگران با کوچکترین فرصت از آنها سوء استفاده می کنند و هر کاری که انجام می دهند با هدف سوء استفاده است. آنان فکر می کنند دیگران قصد دارند به آنها آسیب برسانند، تحقیرشان کنند، یا به آنان دروغ می گویند. بنابراین این افراد دوستان اجتماعی زیادی نخواهند داشت و در انزوا خواهند بود و همین می تواند زمینه ساز اعتیاد و سوء مصرف مواد گردد.
يافته هاي پژوهش حاضر در راستاي نظريه نگرش يانگ (1990) است كه فرض مي كند طرحواره هاي ناكارآمدانه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم، باعث بروز مشكلات و ناراحتي هاي روانشناختي و رفتارهايي نظير اعتياد به الكل و مواد مخدر مي شوند. به منظور تبيين چگونگي ارتباط نگرش هاي ناكارآمد اوليه با تعارضات زناشویی بالا مي توان گفت براساس اين نظريه رفتارهاي ناكارآمدانه در پاسخ به نگرش ايجاد شده و سپس به وسيله خود نگرش ها برانگيخته مي شوند و هنگامي كه نگرشی ناكارآمد برانگيخته مي شود، افراد معمولاً سطح بالايي از عواطف منفي نظير خشم شديد، اضطراب، غم يا احساس گناه را تجربه مي كنند. اين شدت هيجان معمولاً ناخوشايند بوده، بنابراين افراد اغلب رفتارهاي ناكارآمدانه را براي اجتناب از برانگيخته شدن نگرش ها به كار مي برند تا عاطفه همراه با اين نگرش ها را تجربه نكنند. بنابراين، افراد براي اين كه درد غيرقابل تحملي را كه به وسيله نگرش اوليه شان برانگيخته مي شود كاهش دهند، اقدام به رفتارهاي ناكارآمدانه اي مي كنند. با مديريت كردن هیجانات، به افراد کمک مي شود که احساس شایستگی و کارآمدی بیشتری در مسئولیت های روزانه و چالش های زندگی داشته باشند
و موجب پیشرفت افراد در مهارت های مدیریت فشار روانی، حل مساله و تصمیم گیری، حل تعارض ها، خودگردانی، رهبری، وظیفه شناسی و رشد رفتارهای پسندیده شود.
مديريت هیجان بخشی از مهارت های اجتماعی است که به افرادی که در موقعیت های اجتماعی قرار می گیرند کمک می کنند. آموزش مديريت هیجان و اجرای گام به گام آنها به معلمان کمک می کند و باعث می شود که استرس و تنش های موجود در زندگی جمعی در میان معلمان کاهش یابد. نتایج مطالعات بسیاری که در مورد تأثیر برنامه آموزش مديريت هیجان بر ابعاد مختلف كيفيت زندگي افراد انجام گرفته نشان داده است كه آموزش این مهارت سبب افزایش عزت نفس، بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطات بین فردی، افزایش رفتارهای مثبت اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است.
نتايج نشان داد با کنترل پیش آزمون بین معلمان گروه آزمایش و گروه گواه از لحاظ فرسودگی شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، آموزش مديريت استرس با توجه به میانگین فرسودگی شغلی در معلمان گروه آزمایش نسبت به میانگین گروه گواه، موجب كاهش فرسودگی شغلی گروه آزمایش شده است. میزان تأثیر یا تفاوت برابر با 39/0 میباشد، به عبارت دیگر، 39 درصد تفاوتهای فردی در نمرات پس آزمون فرسودگی شغلی مربوط به تأثیر آموزش مديريت استرس میباشد. این یافته با یافته های پژوهش های مهدوي (1400)، دیناری (1400)، نظرزاده (1397)، شعبانی(1400)، رونگ (2020)، ماركمن (2019) و مور (2019) همسو می باشد؛ در تبیین این یافته می توان گفت كه برخی از محققان نیز توصیه میکنند که وضعیت کار کردن معلمان باید به وسیله برنامه ریزی آموزشی و برخی تسهیلات اجتماعی همچون: تلویزیون های ماهواره ای، وصل شدن به کامپیوتر و اینترنت و این که برنامه تحصیل مدرسه باید آگاهی و معرفت و فعالیت های ورزشی را به طور اختصاصی ارائه بدهد، بهتر شود؛ ضمن آن که معلمان به فهم خودشان و افزایش بیشتر مقابله تکنیکی در برابر استرس شغلی قادر باشند. و در نهایت این که اگر معلمان و مدیران از امنیت شغلی برخوردار باشند، یعنی به استخدام سازمان در آمده باشند و امکان به کارگیری مهارت های آموخته شده در دانشگاه را عملاً کسب کرده باشند، اگر رفتار با مدیر و معلمان در مدرسه به صورت منصفانه باشد و معلمان و مدیران بتوانند بدون در خطر افتادن موقعیت شغلی خویش نظراتشان را بیان کنند و روشهای مدونی برای اقامه شکایت در محیط کاری وجود داشته باشد و از یک آرامش نسبی در محیط کار برخوردار باشند، اگر آن ها از فضای کلی متعادلتری برخوردار باشند، یعنی شغلشان طوری طراحی شود که مانع از انجام مسئولیت های خانوادگی و شخصی آن ها نشود و اوقات فراغت مورد نیاز و امکان ادامه تحصیل برای آنان به وجود آید، اگر از محیط کاری برخوردار باشند که در آن، فرصت توسعه قابلیت های فردی بیشتر باشد و اگر محیط کاری از نظر شرایط فیزیکی انجام کار بهداشتی باشد و یک محیط کاری امن و بی خطر برای معلمان به وجود آید، از احتمال ابتلای آنان به فرسودگی شغلی کاسته خواهد شد.
فرسودگی شغلی معلمان با توجه به اهمیت شغل آنها و ارتباط آنها با کودکان و نوجوانان اهمیت ویژهای دارد تلاش برای کاستن از سطح فرسودگی شغلی معلمان وظیفه عمده مسئولان نظام آموزشی کشور است. در سایر جوامع برای کاهش فرسودگی شغلی، علاوه بر توجه به همه عوامل تلاش میشود تا با برقراری یک نظام حقوقی و پاداش مکفی، بهادادن به حضور و فعالیت درگیرانه معلمان در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مربوط به حرفه معلمی و احترام به منزلت معلمی اقدام شود. بسیاری از افرادی که در حیطه آموزش مشغول به کارند نشانههایی مانند افزایش سردردهای ناگهانی، استرس در روابط شخصی و حرفهای، افسردگی و کاهش بهرهوری را تجربه میکنند، پژوهشها نشان دادهاند که فرسودگی در میان این افراد، آنها را به سمت تدریس پایینتر از استاندارد، فقدان اشتیاق در پژوهش، کاهش انعطافپذیری و توانایی در روزآمد بودن آموخته ها در دنیای حرفه¬ای و کاهش تواناییهای مدیریت کلاس سوق میدهد. شناسایی عوامل تنشزا در معلمان و عواملی که به فرسودگی شغلی می انجامند، موجب میشود که روش هایی را برای کنترل و درمان این تنشها به کار بندیم بنابراین شناسایی عواملی که به فرسودگی شغلی معلمان در ایران می انجامند، از اهمیتی ویژه برخوردار است.
روش مديريت هیجان به علت برخورداری از فنون شناختی– رفتاری منجر به افزایش سطح عملکرد و افزایش میزان تحمل در آزمودنی هاگردیده و بر این اساس میزان برانگیختگی افزوده در آنان را کاهش داده است. آموزش مديريت استرس روابط زناشویی را در افراد بهبود بخشیده به این معنا که در آموزش مديريت استرس روابط زناشویی افراد افزایش پیدا کرده و توان افراد در کنترل و مدیریت فرد بر رویداد های زندگی افزایش می یابد و بر این اساس زمینه را برای ایفای هر چه بهتر نقش خود در رویدادهای حساس آماده می سازد. ابراز هيجان سبب بروز ويژگي هاي شخصيتي مانند قدرت پذيرش بالا و احساس كارايي ميشود كه ميتواند نشانگر وجود مهارت هاي شناختي و بين فردي مطلوب باشد. از طرفی امروزه علي رغم ايجاد تغييرات عميق فرهنگي و تغيير در شيوه هاي زندگي، بسياري از افراد در رويارويي با مسائل زندگي فاقد توانايي هاي لازم و اساسي هستند و همين امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشكلات زندگي روزمره و مقتضيات آن آسيب پذير ساخته است. مديريت كردن هيجانات در جهت ارتقاي توانايي هاي رواني ـ اجتماعي هستند و در نتيجه سلامت و رضايت را تأمين مي كند. آموزش مديريت هيجان فرد را قادر مي سازد تا دانش، ارزش ها و نگرش هاي خود را به تواناي هاي بالفعل تبديل كند. بدين معنا كه فرد بداند چه كاري بايد انجام دهد و چگونه آن را انجام دهد. آموزش مديريت هيجان منجر به انگيزه در رفتار سالم مي شود. همچنين بر احساس فرد از خود و ديگران و همچنين ادراك ديگران از وي مؤثر است. در ضمن منجر به افزايش اعتماد به نفس مي شود.
در ادامه متناسب با نتایج پژوهش، موارد ذیل به صورت پیشنهاد ارایه می گردد: ایجاد دوره های آموزشی برای معلمان به منظور آموزش چگونگی مقابله با فرسودگی شغلی و نیز کیفیت زندگی، آموزش و افزایش مهارت های شغلی در معلمان، در نظر گرفتن اوقاتی از روز به منظور انجام فعالیت های مفرح، تفریحات سالم، و فعالیت های ورزشی، استفاده از مشاوران و روان شناسان با تخصص های مرتبط در سازمان.، توجه به نوع روابط و مناسبات شغلی معلمان با یکدیگر در محیط کار، توجه به محیط فیزیکی معلمان و در نظر گرفتن اقدامات لازم به منظور با نشاط ساختن محیط کار در حد توان و امکانات سازمان، در نظر گرفتن نیازهای مادی معلمان نظیر حقوق دریافتی ماهیانه، امکانات و تسهیلات رفاهی، در نظر گرفتن نیازهای غیر مادی معلمان نظیر: مورد تشویق قرار دادن معلمان به هنگام موفقیت در کار خود، ایجاد انگیزه در معلمان مبنی بر این که شغلی در سازمان دارند حائز اهمیت است. به کارگیری تمامی استعدادها (تجارب و تخصص) معلمان در کار و ارزش قائل شدن سازمان برای آن، تاکید بیشتر بر برنامه های طراحی شغل مانند شرح شغل و شرایط از شغل برای جذب و به کارگیری معلمان به دلیل تاثیرگذاری این مولفه در کاهش فرسودگی شغلی.
منابع
اصلاني، بهروز. (1398). بررسي تأثیر آموزش مديريت هيجان در كارايي مشاوره پیش از ازدواج دانشجويان متقاضی ازدواج دانشگاه صنعتی اصفهان. رفاه اجتماعي.235، 14-115.
اعتمادی، عبدالرضا. (1400). بررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان با صمیمیت با همسر در معلمان متاهل کلاس های مشاوره پیش از ازدواج شهرستان میناب. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد واحد بوشهر.
جوادی، هادی. (1400). بررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان بر نگرش های ناکارامد معلمان متاهل شهراهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران.
دیناری، علی. (1400). بررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان بر فرسودگی شغلی معلمان متاهل شهراهواز. پایان نامه کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز.
عباس وند، فیروز. (1400). بررسی تاثیر آموزش مديريت هيجان با رویکرد شناختی - رفتاری بر میزان صمیمیت و رضایت زناشویی معلمان متاهل شهرستان بابل. علوم رفتاري، شماره 12، ص 347.
شعبانی، عین الله (1400). بررسی عوامل مؤثربرطلاق درشهر تبریز، تهران؛ پایان نامۀ کارشناسی ارشدبرنامه ریزی پیشگیری از آسیب های اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
صالحی، اعظم، باغبان، ایران، بهرامی، فاطمه، و احمدی، سیداحمد. (1390). رابطه بین راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و مشکلات هیجانی با توجه به عوامل فردی و خانوادگی. مشاوره و روان درمانی خانواده، 1(1)، 1-18.
شیرالی، مهناز (1401). بررسی تأثیر آموزش مديريت هيجان بر الگوهای ارتباطی و صمیمیت به همسر در معلمان متاهل شهر اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر.
معتمدی، رضا (1401). بررسی تأثیر آموزش آموزش مديريت هيجان بر رضایت زناشویی و باورهای غیرمنطقی معلمان متاهل کلاسهای مشاوره پیش از ازدواج شهرستان شوشتر. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر.
مهدوي، رضا. (1400). تاثير آموزش مديريت هيجان بر فرسودگی شغلی و بهداشت روان زوجهاي شهر تهران. پايان نامه كارشناسي ارشد، روانشناسي باليني، انستيتو روانپزشكي تهران.
نظر زاده، علی. (1397). بررسي اثر بخشي آموزش مديريت هيجان بر فرسودگی شغلی زوجين هر دو شاغل آموزش وپرورش شهرستان شاهرود، پايان نامه كارشناسي ارشد، روانشناسي باليني، انستيتو روانپزشكي تهران.
هالفورد، كيم. (2001). زوج درماني كوتاه مدت. ترجمه مصطفي تبريزي (1384). تهران، فرا روان.
یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت؛ ویشار، ماری جوی. (2003). نگرش درمانی. ترجمه: حسن حمید پور، زهرا اندوز. (1400). تهران: ارجمند.
Larsena, J. K., Branda, N., Bermondb, B., and Hijmanc, R. (2021). Cognitive and emotional characteristics of alexithymia, a review of neurobiological studies. Journal of Psychosomatic Research, 54: 533– 541.
Markman, H.J.,Halford, W.K., Stanly S.M. (2009). Fighting for your marriage new and evised version. San Francisco: jossey- Bass
Moor, E, Halford, W.K.Wilson, K.L.,Farrugia, C. (2019). Benefits of fiexible delivery Emotion: An evaluatiom of the effect of Emotion Management training, Family Relaions, 53,469-476.
Panes, A. M,&Nunes,R. (2020) The relationship between career and couple burnout: implications for career and couple counseling. Journal of employment counseling, 74 on 2 p 50-64.
Ronan,G.F.,Dreer, L.E. (2019).Premarital counseling and Emotion Management. Journal of Family Violence, 19,131-142.
Quarterly Journal of Educational Psychology Skills
Islamic Azad University Tonekabon Branch
Vol. 14, No. 4, winter 2024, No 56
The effect of emotion management training on teachers' ineffective attitudes and job burnout
Faranak Mosavi 1*, Ali Malekzadeh 2*.Marzban Adibmanesh
1) Associate Professor, Department of Educational Management, Kermanshah Branch, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran
2) M.A. Department of Educational Management, Kermanshah Branch, Islamic Azad University, Kermanshah, Iran
3) Assistant Professor, Department of Educational Sciences, Farhangian University, Tehran, Iran
|
Abstract
The purpose of this study was to determine the effect of emotion management training on teachers' ineffective attitudes and job burnout. The method of this research is semi-experimental and pre-test & post-test with control group. The statistical population in this research was all the teachers of primary schools in Kermanshah city in 1402. Among the primary school teachers, 30 people were divided into two experimental and control groups (15 people in the experimental group and 15 people in the control group) using the available sampling method. ) were chosen. The implementation of the process took place in eight sessions and twelve hours. The tools used in this research were Jung's ineffective attitude questionnaires (1990) and Moslesh's (1981) job burnout questionnaires. The results of the research showed that the emotion management training according to the average ineffective attitudes of the teachers of the experimental group compared to the average of the control group has reduced the ineffective attitudes of the experimental group. Compared to the average of control group couples, the test has reduced the burnout of the experimental group.
Keywords: emotion management, ineffective attitudes, job burnout, teachers
|