مقایسه رفتار اجتماعی مطلوب، کنترل عاطفی و سیستم مغزی رفتاری در دانش آموزان با و بدون نشانه های آسیب به خود
محورهای موضوعی : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتی
1 - کارشناسی ارشد، گروه روانشناسی بالینی، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران
2 - استادیار گروه روانشناسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، اردبیل، ایران
کلید واژه: دانش آموزان, رفتار اجتماعی, کنترل عاطفی, سیستم مغزی رفتاری, آسیب به خود,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف مقایسه رفتار اجتماعی مطلوب، کنترل عاطفی و سیستم مغزی رفتاری در دانش آموزان با و بدون نشانه های آسیب به خود صورت گرفت. پژوهش حاضر به شیوه علّی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه یازدهم دوره متوسطه ناحیه 2 رشت در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 5351 نفر بود که از بین آنها تعداد 60 نفر (30 نفر با و 30 نفر بدون نشانه های آسیب به خود) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های رفتار اجتماعی مطلوب کارلو و راندال (2003)، کنترل عاطفی ویلیامز و همکاران (1997)، فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس از طریق نرم افزارSPSS24 در سطح معنی داری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین رفتار اجتماعی مطلوب در دانش آموزان با و بدون نشانه های آسیب به خود تفاوت وجود دارد (001/0P˂). بین کنترل عاطفی در دانش آموزان با و بدون نشانه های آسیب به خود تفاوت وجود دارد (001/0P˂). بین سیستم مغزی رفتاری در دانش آموزان با و بدون نشانه های آسیب به خود تفاوت وجود دارد (001/0P˂). بر اساس یافته های مذکور می توان نتیجه گرفت که روانشناسان و مشاوران مدارس باید نسبت به شناسایی و درمان دانش آموزان دارای نشانه های آسیب به خود اقدام نمایند.
This research was conducted with the aim of comparing desirable social behavior, emotional control and behavioral brain system in students with and without self-harm symptoms. The present research was conducted in a causal-comparative way. The statistical population included all 11th grade female students of the 2nd district of Rasht in the academic year of 2018-2019 in the number of 5351 people, among them 60 people (30 people with and 30 people without signs of self-harm) It was selected by random cluster sampling. To collect the required data from the questionnaires of desirable social behavior by Carlo and Randall (2003), emotional control by Williams and et al (1997), behavioral activation and inhibition by Carver and White (1994) and self-harm by Sanson and colleagues (1998) was used. The data was analyzed using the analysis of variance statistical test through SPSS24 software at a significance level of 0.05. The results showed that there is a difference between desirable social behavior in students with and without signs of self-harm (P<0.001). There is a difference between emotional control in students with and without signs of self-harm (P<0.001). There is a difference between the behavioral brain system in students with and without signs of self-harm (P<0.001). Based on the aforementioned findings, it can be concluded that psychologists and school counselors should identify and treat students with signs of self-harm.
_||_