دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه؛ ابعاد و نتایج
محورهای موضوعی : روابط بین المللحسین محمدیسیرت 1 , یونس کولیوند 2
1 - استادیار علوم سیاسی، دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران .
2 - دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق علیهالسلام، تهران، ایران.
کلید واژه: دیپلماسی, سیاست خارجی, سوریه, مقاومت, بحران بینالمللی,
چکیده مقاله :
جنگ و دیپلماسی، دو ابزار مدیریت قدرت در عرصه بینالمللی به شمار میروند. روشن است که دیپلماسی ابزاری است که با پشتوانه مولفههای قدرت، میتواند تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت که پشتوانه دیپلماسی قرار میگیرد، قدرت معنایی و گفتمانی است. مقاومت اصلیترین گفتمان جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و فرامنطقهای است و دیپلماسی مقاومت با پشتوانه قدرت این گفتمان به دنبال تامین منافع ملی جمهوری اسلامی در تحولات مختلف بینالمللی، از جمله بحران سوریه است. تبیین ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه، پرسش اصلی پژوهش حاضر است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه دارای ابعادی نظری و عملی است و با پشتوانه قدرت میدانی باعث تثبیت و تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شده است. برای گردآوری دادههای این پژوهش از روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان اجرایی سیاست خارجی کشور و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
War and diplomacy are two tools of power management in the international arena. It is clear that diplomacy is a tool that, with the support of the components of power, can lead to the consolidation and education of national interests. One of the most important sources of power behind diplomacy is semantic and discourse power. Resistance is the main discourse of the Islamic Republic of Iran at the regional and supra-regional level, and the diplomacy of the resistance, backed by the power of this discourse, seeks to ensure the national interests of the Islamic Republic in various international developments, including the Syrian crisis. Explaining the dimensions and results of diplomacy of the resistance of the Islamic Republic of Iran in the Syrian crisis is the main question of the present study. The findings of this study indicate that resistance diplomacy in the Syrian crisis has theoretical and practical dimensions and with the support of field power has established and studied the national interests of the Islamic Republic of Iran. Documentary method and in-depth interviews with the executive elites of the foreign policy of the country have been used to collect the data of this research and descriptive-analytical method has been used to analyze the data.
_||_
Diplomacy of the Resistance of the Islamic Republic of Iran in the Syrian crisis; Dimensions and results
Abstract
War and diplomacy are two tools of power management in the international arena. It is clear that diplomacy is a tool that, with the support of the components of power, can lead to the consolidation and education of national interests. One of the most important sources of power behind diplomacy is semantic and discourse power. Resistance is the main discourse of the Islamic Republic of Iran at the regional and supra-regional level, and the diplomacy of the resistance, backed by the power of this discourse, seeks to ensure the national interests of the Islamic Republic in various international developments, including the Syrian crisis. Explaining the dimensions and results of diplomacy of the resistance of the Islamic Republic of Iran in the Syrian crisis is the main question of the present study. The findings of this study indicate that resistance diplomacy in the Syrian crisis has theoretical and practical dimensions and with the support of field power has established and studied the national interests of the Islamic Republic of Iran. Documentary method and in-depth interviews with the executive elites of the foreign policy of the country have been used to collect the data of this research and descriptive-analytical method has been used to analyze the data.
Keywords: Foreign Policy, Diplomacy, Resistance, International Crisis, Syria
دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه؛ ابعاد و نتایج
چکیده
جنگ و دیپلماسی، دو ابزار مدیریت قدرت در عرصه بینالمللی به شمار میروند. روشن است که دیپلماسی ابزاری است که با پشتوانه مولفههای قدرت، میتواند تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت که پشتوانه دیپلماسی قرار میگیرد، قدرت معنایی و گفتمانی است. مقاومت اصلیترین گفتمان جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و فرامنطقهای است و دیپلماسی مقاومت با پشتوانه قدرت این گفتمان به دنبال تامین منافع ملی جمهوری اسلامی در تحولات مختلف بینالمللی، از جمله بحران سوریه است. تبیین ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه، پرسش اصلی پژوهش حاضر است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه دارای ابعادی نظری و عملی است و با پشتوانه قدرت میدانی باعث تثبیت و تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی ایران شده است. برای گردآوری دادههای این پژوهش از روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان اجرایی سیاست خارجی کشور و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است.
واژگان کلیدی: سیاست خارجی، دیپلماسی، مقاومت، بحران بینالمللی، سوریه
مقدمه
بیان مسئله: قدرت نظامی و دیپلماسی، دو ابزار مدیریت قدرت در عرصه بینالمللی به شمار میروند. دیپلماسی به دلیل هزینه کمتر مادی و تنش کمتر، رجحان و الویت نخست دولتها برای تنظیم روابط و حل و فصل اختلافات محسوب میشود. دیپلماسی ابزاری است که با پشتوانه مولفههای قدرت، میتواند تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. یکی از مهمترین منابع قدرت که پشتوانه دیپلماسی قرار میگیرد، قدرت معنایی و گفتمانی است. مقاومت اصلیترین گفتمان جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه و فرامنطقهای است و دیپلماسی مقاومت با پشتوانه قدرت این گفتمان به دنبال تثبیت و تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی در تحولات مختلف بینالمللی، از جمله بحران سوریه است. اما با این وجود برای تبیین دیپلماسی مقاومت و مصادیق عملی آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تلاش چندانی صورت نگرفته است.
اهمیت: پژوهش حاضر با تبیین دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه، از یکسو شکلی بومی و دینی از دیپلماسی که متناسب با ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است را ارائه مینماید و از سوی دیگر تصویر دقیقتر و واقعیتری از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در اختیار پژوهشگران علوم سیاسی و روابط بینالملل قرار میدهد.
ضرورت: جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری تأثیرگذار در معادلات منطقهای، نیازمند اتخاذ یک دیپلماسی توانمند، کارا و پویا است تا ضمن حفظ و ارتقای جایگاه منطقهای خود به تعمیق و گسترش روابط با کشورهای مختلف نیز بپردازد. طبعاً فقدان سازوکار مناسب در دستگاه دیپلماسی کشور در این برهه حساس موجب بروز خسارت و یا از دست دادن فرصتهایی خواهد شد که دستیابی به آن در آینده بسیار بعید خواهد بود. گفتمان مقاومت در سیاست خارجی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره دغدغه محققان علوم سیاسی و کارگزاران سیاست عملی بوده است اما عدم پایایی به لحاظ برنامه در عرصه سیاست خارجی کشورمان که گاه با تغییرات دولتها دچار قبض و بسطهای متعددی شده، لزوم دستیابی به رویکردی بومی و پایدار در دیپلماسی را ایجاب مینماید که با پشتوانه قدرت گفتمانی مقاومت منافع ملی کشور را تحصیل و تثبیت نماید. تجربههای متعدد و فراوانی در مقاطع مختلف دیپلماسی پس از انقلاب اسلامی وجود دارد که هرکدام از آن ها میتواند در تعمیق ادبیات بومی دیپلماسی مقاومت و تدوین تجربه متراکم سیاست خارجی جمهوری اسلامی تاثیر گذار باشد، لکن شوربختانه تلاش درخوری برای واکاوی و تئوری سازی این تجارب صورت نگرفته که یکی از مهمترین آنها بحران سوریه است. متاسفانه عدم تبیین دیپلماسی مقاومت در آثار موجود باعث شکلگیری دوگانههای کاذبی همچون میدان و دیپلماسی شده است.
اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه است. کمک به بومی سازی، بازتعریف و تعمیق ادبیات بومی در حوزه دیپلماسی و برقراری ارتباط و تلفیق میان ساحت نظری و عملی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از دیگر اهداف این پژوهش به شمار میروند.
سئوالها: پرسش اصلی مقاله عبارت است از: ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه چیست؟ سؤالهای فرعی نیز عبارتند از: جایگاه دیپلماسی در راهبرد مقاومت چیست؟ رابطه میدان و دیپلماسی در راهبرد مقاومت چگونه است؟
فرضیه: دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه واجد ابعادی نظری و عملی است که به پشتوانه قدرت میدان، تثبیت و تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته است.
روش پژوهش: باتوجه به ماهیت کیفی موضوع مورد پژوهش، نگارندگان برای گردآوری دادههای موردنیاز از روشهای اسنادی و مصاحبه عمیق نخبگانی1 استفاده کردند تا هم از دادههای دست اول و هم از منابع مناسب مکتوب و مجازی موجود استفاده شود. برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد. شایان ذکر است در فرآیند مصاحبهها با اتخاذ رویکرد نمونهگیری هدفمند، گفتوگو با نخبگان اجرایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه دنبال شد و اجرای مصاحبه عمیق نیز بر اساس الگوی نیمهساختمند2 صورت گرفت.
سن | تحصیلات | رشته تخصصی | جایگاه اجرایی | محل فعالیت | |||||||
65-50 | 50-35 | دکتری | کارشناسیارشد | علوم سیاسی | حقوق | وزیر | معاون وزیر | مدیرکل | وزارت خارجه | سپاه | شعام |
5 | 3 | 4 | 4 | 7 | 1 | 1 | 3 | 4 | 6 | 1 | 1 |
جدول شماره 1: مشخصات و ویژگیهای مصاحبه شوندگان
1. پیشینه تحقیق
آثار موجود پیرامون دیپلماسی جمهوری اسلامی و بحران سوریه، که مستقیم و یا غیر مستقیم مرتبط با موضوع پژوهش حاضر میباشند، در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی هستند:
الف. مطالعات سیاست خارجی
عمده آثار در حوزه مطالعات «سیاست خارجی» صورتگرفته و تمرکز اصلی آنها بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه است و بیشتر از منظر غربی به تبیین نقش ایران در بحران سوریه پرداختهاند: واقعگرایی تدافعی(حاجیمینه و عسگریزاده، 1395)، آرمانگرایی(روستایی، 1396) و سازهانگاری(فرهادی و محمودیکیا، 1398). افزون بر نظریات جریان اصلی روابط بینالملل، برخی پژوهشگران از چارچوبهای نظری دیگری بهره بردهاند؛
· گزینش عقلایی(مسعودنیا و دیگران، 1397).
· جنگ نیابتی(علیپور،1397)
· نظم منطقهای(ستودهآرانی و جعفریفر، 1397).
روشن است که دیپلماسی با سیاست خارجی متفاوت است و در واقع دیپلماسی ابزار تحقق سیاست خارجی محسوب میشود. از سوی دیگر نویسندگان این آثار، مبانی و راهبردهای بومی را کمتر مورد توجه قرار دادهاند و عمدتا به نظریات جریان اصلی روابط بینالملل اکتفا نمودهاند.
ب. مطالعات دیپلماسی
بخش اندکی از آثار به دیپلماسی جمهوری اسلامی در بحران سوریه پرداختهاند؛ دیپلماسی عمومی(عنایتی و دیگران، 1394)، دیپلماسی فرهنگی(اربابی، 1399) و دیپلماسی رسانهای (اکرمینیا و فهیمدانش، 1397).
هرچند مطالعات صورت گرفته به نوبه خود اقدامی شایان توجه بهشمار میروند، اما پرداختن به موارد موردی که شامل شکل محدودی از دیپلماسی است، ضعف عمده اینگونه تحقیقات محسوب میشود و بنا بر شیوه مطالعه موردی عملاً به مجموعه دیپلماسی جمهوری اسلامی در بحران سوریه بیتوجه بوده و در نهایت یک نوع محدود از دیپلماسی ارائه مینمایند که فاقد جامعیت لازم بوده و توان تحلیل اطلاعات در سطح وسیع را ندارد. عدم تلاش در ارائهی پژوهش دسته اول و بررسی دادههای غیر مستقیم و ثانویه، از دیگر تمایزات نوشتار حاضر و پژوهشهای موجود است. به عبارت دیگر تمرکز این آثار بر بررسی منابع کتابخانهای و اسنادی بوده و به کارگزاران دیپلماسی جمهوری اسلامی، توجهی نشده است.
2. مبانی مفهومی
1-2. سیاست خارجی
سیاست خارجی3 عبارت است از راهبرد یا مجموعهای از اقدامات طراحیشده که به وسیله تصمیمگیرندگان یک دولت در مقابل دیگر دولتها و واحدهای بینالمللی، به منظور اهداف مشخص اعمال میشود(پلانو، 1988، ص. 6). در تعریف دیگری، جهتی را که یک دولت بر میگزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوهی نگرش دولت نسبت به جامعهی بینالمللی را، سیاست خارجی گویند (خوشوقت، 1385، ص.145). نکته بسیار مهم در مورد مفهوم سیاست خارجی، تفاوت ماهوی ان با مفاهیم سیاست بینالملل4 و روابط بینالملل5 است. در حالیکه در سیاست خارجی به اقدامات یک دولت متعین در محیط خارجی و شرایط داخلی موثر در اتخاذ آن اقدام میپردازیم، در سیاست بینالملل به روندهای کنش متقابل دو یا چند دولت نگریسته میشود و سرانجام مفهوم روابط بینالملل، تمامی کنشهای دولتی و غیر دولتی را در بر میگیرد(هالستی، 1373، ص. 33).
2-2. دیپلماسی
دیپلماسی به عنوان فن پيشبرد سياست خارجي شامل روشها، رويه ها و در کل، اقدامهايي است که کشورها در راستای دستيابي و نیل به اهداف سياست خارجي خود از آن بهره می گیرند. از این رو ديپلماسي ابزار سیاست خارجی محسوب میشود(قدیمی، 1396، ص. 141) و به تنهايي راه به جايي نميبرد. «مولفههاي قدرت ملي» در چارچوب دیپلماسی، تعیین کننده نتیجه به شمار میروند. در واقع دیپلماسی به اتكاي قدرت ملي صورت ميگيرد و اينتوانمنديهاي ملي طرفين است كه در فرآیند دیپلماسی، فرجام را رقم ميزند. يكی از مهمترین وجوه قدرت، قدرت معنايي و گفتمانی است که میتواند پشتوانه دیپلماسی قرار گیرد(عراقچی، 1399).
3-2. مقاومت
واژه مقاومت در فرهنگ دهخدا به معنای ایستادگی، برابری، مقابله، پافشاری، استقامت و پایداری تعریف شده است. مقاومت در مفهوم قرآنی، به معنای پایداری در دین و مسیر حق در برابر کژیها میباشد. واژه استقامت به صورت مصدری در قرآن نیامده است؛ اما صورتهای فعلی و اسم فاعلی آن ۴۷ بار به کار رفته است: در ۹ آیه، مشتقات فعلی استقامت ۱۰ بار به صورتهای «استقم» (هود/ ۱۱، ۱۱۲؛ شوری/ ۴۲، ۱۵)، «استقیما» (یونس/ ۱۰، ۸۹)، «استقیموا» (فصّلت/ ۴۱، ۶) برای امر به استقامت، و به گونه «یسْتَقِیمَ» (تکویر/ ۸۱، ۲۸) و «اسْتَقامُوا» (توبه/ ۹، ۷؛ فصّلت/ ۴۱، ۳۰؛ احقاف/ ۴۶، ۱۳- ۱۴؛ جنّ/ ۷۲، ۱۶) برای بیان آثار استقامت، استعمال شده است(موذنیان، 1395). مقاومت در مفهوم گفتمانی، معنایی انتقادی دارد و به دنبال تغییر وضع موجود یا رهایی از آن است. معنای گفتمانی مقاومت به واسطه انقلاب اسلامی و اندیشههای بنیانگذار آن در ابتدا در قالب صدور انقلاب و ارزشهای جهانی انقلاب اسلامی تجلی یافت و سپس به دلیل تحولات منطقهای بعد ضد صهیونیستی آن اهمیتی مضاعف یافت(زارعی، 1398، ص. 218). پر واضح است که راهبرد مقاومت با راهبرد عدم تعهد در سیاست خارجی متفاوت است. راهبرد مقاومت ذیل گفتمان اسلامی قرار میگیرد در حالی که راهبرد عدم تعهد برآمده از افکار رهبران جنبش عدمتعهد در دوران جنگ سرد است. سیاست خارجی کشور در دوران جنگ تحمیلی حزب بعث و مذاکرات هستهای، نمونههایی از اتخاذ راهبرد مقاومت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند(انصاری و جاودانیمقدم، 1400، ص. 107).
4-2. بحران بینالمللی
امروزه مشخص کردن مرزی میان بحران داخلی و بحران در عرصه بین الملل امری بسیار دشوار است زیرا بسیاری از بحرانهای داخلی میتوانند آثار تعین کنندهای برای محیط خارج از کشور داشته باشند و یک بحران بیرونی و بین المللی نیز به احتمال زیاد میتواند بر اوضاع داخلی کشورها اثر بگذارد. درتوصیف بحران بینالمللی، بیانهای مختلفی به کارگرفته شده؛ بحرانهای بینالمللی، رویدادهای مهم و غالبا نقاط عطف تاریخ محسوب میشوند که نمودی از برخورد بینالمللی عقاید و ارزشهای عام هستند. بحرانهای بینالمللی همچنین از برخورد منافع متعارض مبتنی بر قدرت و افزایش کنشهای متقابل و انباشته شدن تحریکها یا دروندادها و بروندادهای غیر منتظره نیز ناشی می شوند. جوهر بحران، غیر قابل پیش بینی بودن آن است. بحران بینالمللی متضمن تغییر رفتار دست کم دو بازیگر متخاصم است که به کنش متقابل شدیدتر منجر میشود(مستقیمی، 1373، ص. 170).
3. نسبت دیپلماسی و مقاومت
قرارگرفتن مدیریت راهبردی و اصلی پرونده بحران سوریه در اختیار نیروی قدس جمهوری اسلامی و سردار سلیمانی، باعث شد دو گروه در کشور نسبت به جایگاه مقوله دیپلماسی در مقاومت دچار اشتباه شوند. دسته نخست افرادی را شامل میشود که اساسا با فعالیتهای نیروی قدس مخالف بودند و گمان میکردند سردار سلیمانی به عنوان فرماندهای نظامی دارای افکاری متصلب و انعطافناپذیر است و نهتنها باوری به دیپلماسی ندارد، بلکه در روند آن نیز خلل وارد میکند. دسته دوم با نگاهی بسیار مضیق، دیپلماسی را مساوی با امتیازدهی یا حتی وادادگی در مقابل دشمن میانگاشتند و سردار سلیمانی در نگاه آنان میانهای با دیپلماسی ندارد. در حالیکه سردار سلیمانی نگاه بسیار روشنی به دیپلماسی داشت و ضمن آگاهی از جایگاه کلاسیک آن در روابط بینالملل و گزارههای «دیپلماسی ادامه جنگ است» یا «با پایان جنگ، دیپلماسی آغاز میشود»، نگاه مدرن و خاص خود را داشت که برخاسته از نگاه ایشان به مقوله مقاومت بود. در منظومه فکری مقاومتی شهید سلیمانی، مقاومت با جنگ متفاوت بود و ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشت. مقاومت برخلاف جنگ که موقت بود، راهبردی دائمی بهشمار میرفت که سردار سلیمانی معتقد بود دیپلماسی بازوی بسیار قدرتمندی برای این راهبرد دائمی محسوب میشود. دیپلماسی آنچیزی بود که میتوانست دستاوردهای میدان را تبدیل به توافقهای رسمی و باثبات سیاسی کند. او باور داشت که این دیپلماسی است که میتواند دستاوردهای بزرگ میدانی مقاومت در سوریه، عراق و یمن را تثبیت کند. روابط میدان و دیپلماسی از منظر او متقابل بود و هم دیپلماسی در خدمت میدان قرار داشت و هم میدان در خدمت دیپلماسی قرار میگرفت. حتی در پروندههایی که شاید ارتباط چندانی به موضوع مقاومت منطقهای نداشت، تلاش میکرد تا موضع دیپلماتهای جمهوری اسلامی را تقویت کند(اسداللهی، 1399). روشن است که سردار سلیمانی بارها قبل از بحران سوریه نیز به ظرفیتهای مذاکره توجه کرده است. یکی از آنها تجربه مذاکره مستقیم با آمریکاییها در دوران اشغال عراق توسط این کشور محسوب میشود که سردار سلیمانی در هدایت آن مذاکرات نقشی اساسی داشت(امیرعبداللهیان، 1399). این رویکرد سردار سلیمانی باعث شد تا در طول 22 سال فرماندهی خود با سه رئیسجمهور، چهار وزیرخارجه و معاونین آنها ارتباط مستمر برقرار سازد.
4. ابعاد نظری دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه
1-4. بیاعتمادی به دشمن و عدم دنبالهروی از دستور کار او
در آغاز بحران سوریه حامیان معارضه سوری به واسطه دولت قطر از جمهوری اسلامی ایران خواستند باتوجه به سقوط حتمی نظام سوریه، محور مقاومت از حمایت نظام صرف نظر کند تا در سوریه پسابحران همچنان جایگاه خود را حفظ کند. جمهوری اسلامی ضمن عدم باور این خدعه، هرگونه گفتوگو در این خصوص را رد کرد(هنرمندزاده، 1400). پس از مدتی کشورهای غربی خواهان شکلگیری دوران انتقالی شدند و از جمهوری اسلامی خواستند تا در فرآیند آن مشارکت کند. اما از آنجایی که ایران هرگونه روند انتقالی بدون خواست ملت سوریه را تحمیلی و غیر عملی میدانست، پاسخ تصمیمگیران کشور به این درخواست نیز منفی بود(هنرمندزاده، 1400).
پس از خروج تدریجی داعش از سیطره سرویسهای غربی در سال 2014، ایالات متحده برای مبارزه با داعش خواهان همکاری مشترک با جمهوری اسلامی شد. ایران ضمن رد این پیشنهاد، مبارزه محور مقاومت با داعش را مبارزهای مستقل و با استفاده از توان ملتهای منطقه میدانست. البته این درخواست هیچگاه بهصورت رسمی و از مسیر شورای امنیت یا ائتلاف جهانی مبارزه با داعش مطرح نشد(هنرمندزاده، 1400).
2-4. باور به افول هیمنه ایالات متحده
نفس حضور جمهوری اسلامی ایران در بحران نشاندهنده باور به این اصل در راهبرد مقاومت بود. چراکه حمایت از نظامی که علاوه بر اوضاع نامساعد میدانی، از سوی هیات حاکمه آمریکا، کشورهای غربی و عربی مورد انزوای بینالمللی قرار گرفته بود، توجیهی نداشت. افزون بر این موضوع، نقشآفرینی دیپلماتیک ایران در بحران باعث خروج ایالات متحده از فرآیند راهحل سیاسی و قرارگرفتن در نوعی انزوای بینالمللی در مسئله سوریه شد که خود گواهی بر افول این هژمون بود.
در ابتدای بحران سوریه باراک اوباما بیان کرد به دنبال مداخله نظامی مستقیم در سوریه نیست. در ظاهر قوه عاقله ایالات متحده باتوجه به تجربه عراق به دنبال رفتاری عاقلانه بود. اما در واقع ایالات متحده دیگر توان اداره جنگ بزرگ در منطقه را نداشت. این ارزیابی فرا حزبی بود و ساختار دولت عمیق6 به این نتیجه رسیده بود. گواه این موضوع تثبیت این رویکرد در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ است(ساجدی، 1396، ص. 84). ترامپ بارها موضوع خروج از سوریه را مطرح کرد، چون از هزینههای نظامی بالا و ناتوانی ایالات متحده، آگاه بود (هنرمندزاده، 1400).
دیپلماسی جمهوری اسلامی در بحران سوریه باعث شد تا در طول بحران، سیاستهای ایالات متحده دچار تغییر و تحول شود. در ابتدا هدف، سرنگونی بشار اسد و برقراری حکومتی دست نشانده و حامی منافع رژیم صهیونیستی در سوریه بود. اما ابتکارات دیپلماتیک ایران از شکلگیری اجماع کامل غربی-عربی علیه نظام سوریه ممانعت کرد. محور مقاومت که در ابتدا از اجلاسهای ژنو کنار گذاشته شده بود، بهصورت مستقل و بدون مشارکت ایالات متحده، مذاکرات روند آستانه را پایهگذاری کرد. انزوای آمریکا باعث شد تا به ایفای نقش از طریق یک گروه کوچک کردی7 بپردازد و در نتیجه یکی از متحدان خود یعنی ترکیه را از دست بدهد. در مجموع جمهوری اسلامی باعث ایجاد تصویری مذبذب از ایالات متحده نزد همپیمانان منطقهای آن شد که قابلیت اتکا را ندارد(کوچکی، 1399).
3-4. اصالت مقاومت و تلاش برای صلحی پایدار
علیرغم اصالت مقاومت در راهبرد منطقهای کشور اما جمهوری اسلامی ایران برای حل بحرانهای منطقهای همواره به دنبال دستیابی به صلحی پایدار و راهحل سیاسی بود و تنها در جایی که بنبست سیاسی حاصل شده بود و طرف مقابل منطق گفتوگو را نمیپذیرفت، راهحل نظامی در پیش گرفته میشد.
ردیف | اصل | مصادیق |
۱ | اصالت مقاومت و تلاش برای صلحی پایدار | کسی که تفکرش فقط نظامی باشد در وسط معرکه وقتی شما به او بگویید یک طرفی یک پیامی فرستاده که به راه حل سیاسی، به توقف این درگیری در فلان کشور یا در فلان حوزه کمک میکند، ممکن است بگوید الان در گرماگرم عملیات، در اوج عملیات هستیم اما وقتی تماس میگرفتیم هرکجا که بود سردار سلیمانی با تلفن، با خط مطمئن، جواب میداد و اگر در آن لحظه نمیتوانست جواب بدهد این شهید پورجعفری عزیز وقتی میگفت که سردار را تا چند دقیقه دیگر پیدا میکنم و به شما زنگ میزند واقعاً چند دقیقه دیگر زنگ میزد و من وقتی به ایشان میگفتم یک همچین پیامی را سعودی داده یا یک همچین پیامی را سازمان ملل داده است، در اوج جنگ به سرعت از صلح استقبال میکرد. میگفت ما آمادهایم شما ببین شروطشان چیست(امیرعبداللهیان، 1398). |
جدول شماره 2: اصالت مقاومت و تلاش برای صلحی پایدار
5. ابعاد عملی دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه
1-5. هماهنگی میدان و دیپلماسی
در نگاه سردار سلیمانی به عنوان مسئول اصلی پرونده سوریه، میدان و دیپلماسی در خدمت یکدیگر قرار داشتند. برای او بسیار مهم بود که دیپلماسی جمهوری اسلامی در مذاکرات سیاسی از پشتوانه قوی میدانی برخوردار باشد. برای نمونه در مذاکرات سال ۱۳۸۶ ایران، آمریکا و عراق در بغداد، بسیار تلاش کرد تا هیات ایرانی و عراقی، با دست پر و عقبهی میدانی قوی حضور پیدا کنند(امیرعبداللهیان، 1398). شهید سلیمانی در حوزههای فرامنطقهای نیز از ظرفیت میدان برای دیپلماسی استفاده میکرد. در واقع بدون پشتوانه میدانی، توافق برجام امکانپذیر نبود و 1+5 حاضر نمیشد حتی وارد گفتوگو شود(امیرعبداللهیان، 1400).
در ابتدای حضور سردار سلیمانی در نیروی قدس، پروندههای فعال زیادی وجود نداشت، ولی آو همکاری و هماهنگی با دستگاه دیپلماسی را از همان زمان آغاز کرد. بهتدریج و در نتیجه تحولاتی مانند حادثه 11 سپتامبر، حمله ایالات متحده به افغانستان و سپس عراق در سال 2003 میلادی، همکاریها با وزارت خارجه بیشتر شد. اما نقطه عطف این روابط که باعث تحول کمی و کیفی همکاریهای مشترک شد، تحولات بیداری اسلامی در سال 2011 میلادی و بحران سوریه بود که باعث دیدارهای منظم هفتگی روزهای سهشنبه در دفتر مطالعات سیاسی بینالمللی میان سردار سلیمانی و محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه شد(اسداللهی، 1399).
برای هماهنگی حداکثری اقدامات میدانی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه اتاق فکر مشترکی با ابتکار سردار سلیمانی و محوریت دریابان شمخانی در شعام تشکیل شد. این ابتکار باعث شد تا به دور از نگاههای جناحی، اقدامات میدان و دیپلماسی براساس نگاه ملی تنظیم شوند(کوچکی، 1399) هر چند بهصورت طبیعی در سطوح تاکتیکی نظرات متفاوت بود اما در سطح راهبردی هیچگونه اختلافنظری وجود نداشت(رحیمی، 1399).
جمهوری اسلامی برای حضور قوی در روند سیاسی به پشتوانه قوی میدانی نیاز داشت. از این رو پس از به هلاکت رساندن زهران علوش، فرمانده برجسته گروه تررویستی جیشالاسلام و در نتیجه تضعیف گروههای تروریستی، وارد مذاکرات دیپلماتیک حل بحران شد که به دلیل برگزاری در شهر آستانه قزاقستان، روند آستانه نام گرفت. هماهنگی میدان و دیپلماسی باعث شد تا محور مقاومت که در ابتدا از اجلاسهای ژنو کنار گذاشته شده بود، بهصورت مستقل و بدون مشارکت ایالات متحده، روند آستانه را پایهگذاری و ترکیه را از یک مسئله به بخشی از راهحل تبدیل کند. نتایج موفق این گفتگوها به تدریج در دور سوم و چهارم مذاکرات، نمایان شد. در هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت خارجه به عنوان متولی اصلی مذاکرات دیپلماتیک، به فراخور شرایط و روند مذاکرات، فشار میدانی تنظیم میشد. این هماهنگی و ابتکار عمل به رهبری سردار سلیمانی صورت میگرفت، بهگونهای که مذاکرهکنندگان ایرانی پیش از شروع هر دور مذاکره احساس میکردند که موضع آنها در دیپلماسی، بهواسطه اقدامات میدان تقویت شده است. این هماهنگیها قبل، بعد و حتی حین مذاکرات بین سردار سلیمانی و جابری انصاری بهعنوان رئیس هیات مذاکرهکننده صورت میگرفت. مهمترین ثمره این هماهنگی، پذیرفتن ابتکار مناطق کاهش تنش از سوی گروههای مسلح معارض بود(کوچکی، 1399). ترکیب هیات مذاکره نیز فرا سازمانی و از نهادهای مختلف سیاسی، امنیتی و نظامی بود که باعث ایجاد اجماع داخلی و صدای واحد میدان و دیپلماسی شده بود، بهگونهای که مذاکرهکنندگان روسیه از به زعم خود، عدم انعطاف هیات ایرانی گله میکردند، در حالیکه مذاکرهکنندگان ایرانی نمیخواستند، گروههای تروریستی در مذاکرات به نتیجهای دست یابند که در میدان از آن عاجز بودند(کوچکی، 1399).
در صحنه نیز هماهنگی بسیار مناسبی میان سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران در سوریه و لبنان با نیروهای میدانی حاضر شکل گرفته بود. این ارتباط تنگاتنگ باعث شده بود تا این سفارتخانهها به قرارگاه مناسبی برای هماهنگی صحنهای میدان و دیپلماسی مبدل شوند(امیرعبداللهیان، 1399).
2-5. تعامل توام با احترام و رعایت اصول اخلاقی و اسلامی
نوع تعامل و نگاه جمهوری اسلامی به گروههای حامی مقاومت مبتنی بر همپیمانی و نه سلطهگری است اما در جهان عرب وقتی کشوری از گروهی حمایت میکند به آن گروه به دید مزدور مینگرد و لذا نتیجه مطلوب حاصل نمیشود. اما در تعامل و مناسبات جمهوری اسلامی، احترام و استقلال عمل وجود دارد. به عنوان نمونه در ابتدای بحران، حماس علیه نظام سوریه موضعگیری کرد. اما سردار سلیمانی ضمن حفظ ارتباط با این گروه، معتقد بود بایستی منتظر ماند تا حماس به درک درستی از ماهیت بحران، دست یابد(اسداللهی، 1399).
اهمیت بالای سوریه برای جمهوری اسلامی، وجود بازیگران متعدد با اهداف متفاوت و بعضا فاقد چارچوب رفتاری و شرایط جنگی و امکان استفادهی غیر منصفانه از منابع سوریه، هیچگاه باعث نشد تا جمهوری اسلامی در مناسبات خود با نظام سوریه و دیگر طرفهای بینالمللی از رعایت اخلاق و اصول اسلامی فاصله گیرد.
ردیف | اصل | مصادیق |
۱ | رعایت اصول و اخلاق اسلامی | پس از وقوع حملات تروریستی توسط داعش در اروپا، سرویسهای انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا خواهان همکاری اطلاعاتی با جمهوری اسلامی شدند. جمهوری اسلامی، خواستههای غیراسلامی آنها مانند تحویل اعضای دستگیرشده مسلمان گروههای تروریستی به آنان را رد کرد. چراکه آموزههای اسلامی این موضوع را نمیپذیرفت و از سوی دیگر جمهوری اسلامی نمیخواست تجربه گوانتانامو و ابوغریب تکرار شود و غرب آنهارا بهصورت مدیریتشده به منطقه بازگرداند(هنرمندزاده، 1400). |
3 | روسیه با انگیزههای منفعت محور وارد بحران شد و حتی توافقنامه ۴۹ سالهای میان ولادیمیر پوتین و بشار اسد به امضا رسید که تعمدا از جانب کرملین منتشر شد، در حالیکه برای جمهوری اسلامی منافع مادی در اولویت نبود و در آن هرج و مرج، نگاه استعماری برای خود متصور نشد (رحیمی، 1399). |
جدول شماره 3: رعایت اصول و اخلاق اسلامی
3-5. تنشزدایی8
مهمترین سوءبرداشت برخی طرفهای بینالمللی، یکیدانستن بحران سوریه و بیداری اسلامی بود. از اینرو مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی تلاش کردند تا ماهیت واقعی بحران را برای طرفهای مقابل تبیین کنند. مذاکرهکنندگان ایرانی در مقطعی بیش از ۱۰۷ گروه مسلح تروریستی حاضر را با جزئیاتی چون مقرها و ارتباطات خارجی احصا کردند و در مجموع توانستند ماهیت تروریستی گروههای معارض را برای طرفهای مقابل روشن کنند و آنان را به این ارزیابی راهبردی برسانند که در صورت تسلط این گروهها نهتنها سوریه بلکه منطقه با بیثباتی مواجه خواهد شد(کوچکی، 1399).
جمهوری اسلامی ایران رویکرد تنشزدایی را در سطوح مختلفی پیجویی کرد. جمهوری اسلامی توانست بین کردهای سوریه و نظام، میانجیگری کند. ابتکار دیگر، انتقال مسلحین و اتوبوسهای سبز بود که باعث تصرف مناطق مختلف سوریه با حداقل تلفات انسانی و خسارت مادی شد. دیگر اقدام، مذاکره با گروههای عشایری بود که در آن هرج و مرج سلاح بهدست گرفته بودند. جمهوری اسلامی آنها را به این اقناع رساند تا از طریق مصالحه با نظام، سلاح خود را تحویل دهند(کوچکی، 1399).
4-5. اقناع فدراسیون روسیه برای حضور
از سال 1394 به بعد و بهواسطه اتفاقات تلخ حلب، خانطومان و شهادت جمعی از نیروهای ایرانی و حزبالله، روند پیروزیهای میدانی با کندی مواجه شد. در واقع ورود روسیه به سوریه زمانی کلید خورد که علاه بر سقوط ادلب و تدمر، گروههای تروریستی تا نزدیکی لاذقیه، زادگاه بشار اسد رسیده بودند و جبهه دمشق نیز در اکثر خطوط تماس میان گروههای افراطی همچون «جیش الاسلام» به رهبری زهران علوش از یک سو و نیروهای نظامی ارتش و حزب الله از سوی دیگر، گشوده شده بود. در شمال نیز گروهک تکفیری «جيش الفتح» با تصرف ادلب به منطقه حائل میان نیروهای بشار اسد و مخالفانش در «سهل الغاب» رسیده بود، در غرب این منطقه دهکدهای به نام «جورين» وجود دارد که برخی آن را «لنینگراد» نیروهای بشار اسد لقب داده اند؛ چراکه سقوط آن پیشروی مخالفان تا لاذقیه را به دنبال داشت(شهیدی، 1395، ص. 157).
در این شرایط جمهوری اسلامی با روسیه یک گفتوگو را ایجاد کرد و پس از چند دور مذاکره موفق، مقام عالیرتبه نظامی روسیه، پیام رئیسجمهور روسیه را به دریابان شمخانی داد. روسیه در آن پیام با ملاحظاتی مثل اجازه ایران برای استفاده از فضای دریای خزر و برخی فرودگاههای کشور برای مبارزه با تروریستهای سوریه، آمادگی خود را اعلام کرد. این موضوع با سفر تاریخی سردار سلیمانی به روسیه و دیدار با پوتین همزمان بود(کوچکی، 1399). پس از آن بر اساس توافق صورت گرفته، مقرر شد جمهوری اسلامی با افزایش نیروی رزمی زمینی و روسیه با پشتیبانی هوایی، به ارتش سوریه کمک کنند. پیش از این بیشتر حمایتهای مسکو محدود به حمایتهای سیاسی در سطح بین الملل به ویژه در مجامع رسمی مانند شورای امنیت بود.
ردیف | اصل | مصادیق |
۱ | اقناع فدراسیون روسیه برای حضور | در ملاقاتِ تقریباً دوساعته که مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی آقای پوتین را همراهی میکردند، سردار سلیمانی وضعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک سوریه و منطقه و وضعیت داعش و نیروهای نظامی پشتیبانیکنندهی داعش از کشورهای منطقه و فرامنطقهای را برای او تشریح و تبیین میکند که در نتیجه حرف و تصمیم نهایی در این ملاقات شکل میگیرد. خب آقای پوتین هم رئیسجمهور باهوش و باذکاوتی است و بهخوبی شرایط را درک میکرد و در نهایت تصمیم میگیرد که -در ادامهی کار قوی و بزرگی که رهبری، مردم و نیروهای نظامی سوریه و حزباللّه لبنان در این کشور دارند انجام میدهند- در کنار حضور مستشاری قوی ایران، نیروی هوایی روسیه هم برای امنیت روسیه و کشورهای پیرامونیاش و هم برای حضور روسیه در تحولات متغیر آیندهی منطقه وارد شود و در تحولات و معادلات شکلگرفتهی سوریه نقشآفرینی کند. لذا، واردکردن کشوری همچون روسیه در عرصهی تحولات سوریه، کار بسیار پیچیدهای بود. این پیچیدگیها را همکاران من در وزارت امور خارجه، در دستگاه دیپلماسی، در بخشهای امنیتی کشور و در شورایعالی امنیت ملی میدانند؛ امّا حقیقتاً نقش سردار سلیمانی در این موضوع، نقشی بیبدیل و قابل تحسین است(امیرعبداللهیان، 1398). |
جدول شماره4: اقناع فدراسیون روسیه برای حضور در سوریه
5-5. دیپلماسی پنهان9
پس از وقوع حملات تروریستی توسط داعش در اروپا، سرویسهای انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا خواهان همکاری اطلاعاتی با جمهوری اسلامی شدند. جمهوری اسلامی از دستور کار خاص خود پیروی کرد و از تحویل اعضای مسلمان گروههای تروریستی به آنان خودداری کرد. چراکه هم آموزههای اسلامی این موضوع را نمیپذیرفت و از سوی دیگر جمهوری اسلامی نمیخواست تجربه گوانتانامو و ابوغریب تکرار شود و غرب با تحویل گرفتن تروریستها، آنهارا بهصورت مدیریتشده به منطقه برگرداند. اما در مواردی که جمهوری اسلامی به این جمعبندی رسید که خواسته غرب منجر به مبارزه ریشهای با داعش میشود، با آنها وارد همکاری اطلاعاتی و چندین دور مذاکره موفق شد(هنرمندزاده، 1400).
6-5. دیپلماسی فردی سردار سلیمانی
بخشی از دیپلماسی محور مقاومت از طریق دستگاههای رسمی سیاست خارجی صورت گرفت اما بخش قابل توجهی توسط شخص سردار سلیمانی پیجویی شد. یکی از ویژگیهای او، دیپلماسی اقناعکننده در حل مسائل منطقه بود که نمونهی بارز آن در قانع کردن ولادیمیر پوتین برای ورود روسیه به سوریه، رقم خورد. سردار سلیمانی در کنار مهارتهای نظامی، نگاه راهبردی و استراتژیستبودن، مذاکرهکنندهای قوی بود. در واقع یکی از نقاط قدرت سردار سلیمانی در عرصهی دیپلماسی، توان بالای مذاکراتی مبتنی بر اقناع طرف مقابل بود(امیرعبداللهیان، 1398). شهید سلیمانی در روش کاری خود ارتباط گسترده، بسیار نزدیک و حتی شخصی با رهبران سیاسی منطقه برقرار میکرد. به عنوان نمونه یکبار احمد شاه مسعود، را به باغ خانوادگی خود در استان کرمان دعوت کرده بود(اسداللهی، 1399).
ردیف | اصل | مصادیق |
۱ | دیپلماسی فردی سردار سلیمانی | در رابطه با بحران سوریه و موضوع بروز و ظهور داعش بارها با پوتین و مسئولین اطلاعاتی و فرماندهان نظامی روسیه جلسه میگذاشت. در اوّلین جلسه دو ساعت و بیست دقیقه با آقای پوتین بحث و گفتگو کرد و به ایشان گفت شما عراق را که از دست دادید و اگر سوریه را هم از دست بدهید جبههی شرقی و جبههی مدیترانهی خودتان را در مقابل آمریکاییها از دست دادهاید. مسئولین روسی گفته بودند که به یاد ندارند پوتین بیشتر از یک ساعت با کسی صحبت کند. با سران دیگر مثل جناب آقای بشار اسد، رئیسجمهور محترم سوریه بارها و بارها مذاکرات نزدیک برای چگونگی بیرونراندن داعش از سرزمین سوریه بحث میکنند. یا با جناب آقای نوری مالکی، نخستوزیر اسبق عراق جلسات و دیدارهای زیادی در رابطه با داعش میگذارد. داعشیها موصل را گرفته بودند و تا نزدیکی بغداد آمدند و سامرا را گرفتند. شهید سلیمانی ایدهی تشکیل حشدالشعبی را به آقای نوری مالکی پیشنهاد دادند. با آقای اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بارها جلسه گذاشت و در رابطه با مسائل سوریه و عراق با او صحبت کرد. حتی با مسئولان اطلاعات ترکیه آقای هاکان فیدان جلسات مرتبی داشت( رحیمصفوی، 1399) |
جدول شماره 5: دیپلماسی فردی سردار سلیمانی
7-5. دیپلماسی بازدارنده10
جمهوری اسلامی ایران در دیپلماسی مقاومت خود راهبرد بازدارندگی را نیز دنبال کرد و بر اساس آن از یکسو بهگونهای رفتار نمود تا هیچگاه جبهه دشمن یکپارچه نباشد و زمینه پاسخ نظامی شورای امنیت یا ائتلافی بینالمللی، از طریق اجماع جهانی فراهم نشود و از سوی دیگر گزینه تهدید علیه رژیم صهیونیستی به عنوان گزینهای بازدارنده و معتبر باقی بماند چراکه در صورت سقوط بشار اسد و هرج و مرجی که به دنبال آن ایجاد میشد، گروههای مقاومت اقدام مستقیم علیه رژیم صهیونیستی را آغاز میکردند(هنرمندزاده، 1400).
8-5. عقلانیت رفتاری
جمهوری اسلامی ایران در عین پایبندی به اصول اساسی سیاست خارجی خود در قبال بحران سوریه، برای پرهیز از بهانهدهی به دشمن و نیز احترام به ملاحظات برخی همپیمانان خود در مذاکرات دیپلماتیک، از برخی اقدامات تاکتیکی پرهیز نمود:
الف. عدم پاسخ به تمامی ضربات رژیم صهیونیستی
اصل حضور جمهوری اسلامی در بحران سوریه و هدف اصلی محور مقاومت، حفظ نظام سوریه بهعنوان عضوی اساسی از محور مقاومت بود. جمهوری اسلامی برای تامین این هدف عالی در مقابل برخی مزاحمتهای رژیم صهیونیستی خویشتنداری به خرج داد، چراکه از یکسو باقیماندن نظام سوریه در محور مقاومت خود پاسخی راهبردی به حملههای تاکتیکی رژیم بود و از سوی دیگر شرایط نظام سوریه و میدان ایجاب نمیکرد که جبهه جنگ جدیدی با رژیم صهیونیستی گشوده شود. روسیه نیز در حاشیه اجلاس آستانه از ایران تقاضا کرده بود برای مدیریت وضعیت مناظق جنوبی، نیروهای روس در آن مناطق حاضر شوند(کوچکی، 1399).
ب. پرهیز از تقابل و مواجهه مستقیم با ایالات متحده
رویارویی مستقیم با ایالات متحده میتوانست بهانه لازم را به دونالد ترامپ بدهد. از سویدیگر برخی همپیمانان ایران مثل روسیه و نظام سوریه نیز در این خصوص ملاحظاتی داشتند(رحیمی، 1399). برخی نیروهای آمریکایی که شبهنظامیان قسد11 را در شرق سوریه ایجاد کرده بودند، در منطقه الجزیره حضور داشتند. جمهوری اسلامی برای پرهیز از مواجهه مستقیم، گروههای دیگری را به این منطقه فرستاد(کوچکی، 1399).
9-5. دیپلماسی فرهنگی12
قبل از شروع بحران، نظام سوریه در چارچوب مشخص و کنترلشدهای با محور مقاومت همکاری میکرد، در خصوص پارهای از مسائل دیدگاههای متفاوتی داشت. اما حمایت حداکثری جمهوری اسلامی ایران در بحران باعث پذیرش حداکثری راهبرد مقاومت از سوی حکومت، نهادهای امنیتی و سیاسی حزب بعث و ارتش سوریه شد(هنرمندزاده، 1400). از این رو جمهوری اسلامی ایران با استفاده از دیپلماسی فرهنگی و به دنبال درخواستهای نظام سوریه و استقبال بخشهایی از جامعه، جهت صدور اندیشه مقاومت نیز اقداماتی مستشاری را دنبال کرد:
· رسیدگی به خانوادههای شهدا و آوارگان. بهویژه با ابتکار سپاه در منطقه زینبیه
· فعالیتهای جهادی و همیاری مردمی در خصوص سازندگی(کوچکی، 1399)
· الگوگیری فکری در بخشهایی از ارتش، دفاع وطنی و کمیتههای مردمی(هنرمندزاده، 1400)
· ارتباط علمی و فقهی بیشتر طایفه علوی با تفکر شیعی جعفری
· الگوگیری شیعیان سوری و سیدعبدالله نظام به عنوان نماینده آنها از تفکر اصیل شیعی، تقارب فکری با مسیحیان و اهل سنت(رحیمی، 1399)
10-5. دیپلماسی پارلمانی13
مجلس شورای اسلامی توانست با ایفای نقش فعال در زمینه دیپلماسی پارلمانی در جریان سفرهای مختلف روسای مجالس، كمیسیونها و نمایندگان مجالس دو كشور به تهران و دمشق، راههای توسعه بیشتر مناسبات و روابط دو جانبه را بیش از گذشته بررسی و توسعه و تحكیم بخشد. در همین راستا علی لاریجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی از زمان آغاز بحران، چهار بار (پور صحت، 1398) و محمدباقر قالیباف رئیس فعلی نیز یکبار به سوریه سفر کردهاند و در جریان آن با مقام های عالی رتبه این کشور از جمله بشار اسد رییس جمهوری، همتای پارلمانی خود و دیگر مقام های سیاسی سوریه گفت و گو کردهاند.
11-5. دیپلماسی دفاعی14
دیپلماسی فعال دفاعی و توجه به ظرفیتهای آن یکی از رویکردهای مهم دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه بوده است. بخش اصلی دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی در بحران سوریه از طریق ستاد کل نیروهای مسلح صورت گرفت. مذاکرات متعدد سردار باقری با مقامات نظامی روسیه، ترکیه و سوریه و نیز دیدار با روسای جمهور ترکیه و سوریه، توسعه همکاریهای نظامی و دفاعی، مبارزه با تروریسم و مقابله با تهدیدات مشترک و برگزاری دورههای مشترک آموزشی و رزمایشهای نظامی را به دنبال داشت(رضایی، 1400). از جمله مهمترین دستاوردهای دیپلماسی دفاعی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
امضای پیمان استراتژیک با سوریه در سفر پاییز 1399 سردار باقری به سوریه(نوروزپور، 1399).
ایجاد کمیسیون نظامی مشترک با فدراسیون روسیه(رضایی، 1400).
در زمینه دیپلماسی عمومی، تلاشهای مختلفی از جانب نهادهای متفاوتی در کشور رقم خورد. صدا و سیما تلاش کرد با شبکههای بینالمللی خود مثل العالم، الکوثر و پرس تیوی برای مخاطبین بینالمللی، روایتی درست از بحران را ارائه کند. جمهوری اسلامی تلاش کرد با استفاده از ظرفیت رسانههای مستقلی چون المیادین دامنه اثرگذاری خود را افزایش دهد. ضعف نظام سوریه در حوزه عملیات روانی باعث شد تا جمهوری اسلامی علاوه بر تهیه محتوا که اقدامی مقطعی بود، برخی مسئولین رسانهای سوری را در داخل آموزش دهد تا در بلند مدت بتوانند بهصورت مستقل نیازهای رسانهای خود را برطرف سازند. در این زمینه اتحادیه رادیو-تلویزیونهای اسلامی نقش گستردهای را ایفا کرد(کوچکی، 1399).
وجود یک شبکه خبری رسمی در فضای جنگ و بحران ضرورتی انکار ناپذیر بود. از این رو اتحادیه رادیو-تلویزیونهای اسلامی و سازمان صداوسیما با ارائه حمایتهای فکری و فنی، به راهاندازی شبکههای «الاخباریه» و «سما» کمک کردند. این دو شبکه به میزان قابل قبولی خلا روایت رسمی نظام سوریه را جبران نمودند. اقدام دیگری که با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی صورت گرفت، تاسیس شبکه دینی معتدل «نورالشام» با هدف جذب مخاطب در جامعه اهل سنت و نیز جلوگیری از گرایش سوریها به جریانات تکفیری بود(شهیدی، 1395، ص. 163).
6. آثار و نتایج دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه
1-6. تقویت محور مقاومت
ابتکارات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و بهویژه مناسباتی که با فدراسیون روسیه شکل گرفت، تقویت محور مقاومت را به دنبال داشت. بایستی به شیطنتهای رسانهای درخصوص اختلافات جمهوری اسلامی و روسیه بیتوجه بود. در مقطعی برخی ناهماهنگیهای میدانی با روسیه بر سر موضوعاتی مثل آتشبس پدید آمد اما حتی اگر فرض شود تمامی مناطق عملیاتی سوریه در اختیار روسیه قرار گیرد و تنها مسیر دمشق تا بیروت برای مقاومت باقی بماند، منافع محور مقاومت بهصورت حداکثری تامین میشود(کوچکی، 1399).
2-6. نقش منطقهای جدید ایران
نقشآفرینی موثر جمهوری اسلامی در روند سیاسی حل بحران سوریه و موفقیت آمیز بودن مذاکرات روند آستانه، برخلاف نشستهای ژنو، باعث شده نقش منطقهای جمهوری اسلامی نسبت به پیش از بحران دچار تحول اساسی شود. امروز به کرات از دشمنان منطقهای و فرامنطقهای جمهوری اسلامی شنیده میشود که تصمیمگیری در معادلات منطقه غرب آسیا بدون اخذ نظر ایران ممکن نیست(کوچکی، 1399).
3-6. به رسمیت شناخته شدن حضور ایران در منطقه شامات
علیرغم اینکه سوریه و لبنان از گذشته دارای روابط ویژهای با جمهوری اسلامی بودند، اما تاپیش از بحران، جمهوری اسلامی تجربهای در خصوص اعزام نیروی نظامی در قالب مستشاری به منطقه شامات نداشت. توافق با نظام سوریه برای حضور مستقیم نظامی ایران و به دنبال آن مذاکره طرفهای مختلف منطقهای و بینالمللی با جمهوری اسلامی و پذیرفتن اصل حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه، باعث به رسمیت شناختهشدن و نهادینه شدن حضور ایران در منطقه شامات شد(کوچکی، 1399).
4-6. پذیرش نقش دیپلماتیک فرامنطقهای ایران
تا پیش از بحران، برخی کشورهای منطقه تلاش میکردند تا مسائل منطقه را از طریق مکانیسمهایی مانند اتحادیه عرب و شورای امنیت حل و فصل کنند و در راه حل دیپلماتیک جمهوری اسلامی را وارد موضوع نمیکردند. در حالی که امروز همان کشورها به دنبال مذاکره با جمهوری اسلامی بر سر معادلات منطقهای هستند و حتی از ایران میخواهند در بحران لیبی نیز ورود کند. افزون بر این قدرتهای فرامنطقهای نیز وزن و مشروعیت دیپلماتیک ایران را پذیرفتهاند و قدرتی مثل انگلیس با جمهوری اسلامی راجع به یمن مذاکره میکند(کوچکی، 1399).
در واقع عملکرد جمهوری اسلامی در مجموعه تحولات منطقهای، بستر سازی تحول جدیدی در منطقه شدهاست. عربستان سعودی که تا چندی قبل خواستار خروج ایران از منطقه شده بود، اخیرا پذیرفته که از گفتوگو با ایران گریزی نیست. هنر قدرت در این است که پس از ایجاد، امکان تثبیت آن وجود داشته باشد و رقبا به هر شکلی تعامل با آن را شروع کنند. در ایالاتمتحده و کشورهای غربی، این موضع تقویت شده که جمهوری اسلامی، بازیگری حذف شدنی نیست و بایستی مسیر توافق در پی گرفته شود(جابریانصاری، 1400).
ردیف | اصل | مصادیق |
۱ | افزایش وزن دیپلماتیک جمهوری اسلامی و گستره آن | در اوایل مذاکرات هستهای گفتگویی با آقای ظریف داشتم. آنموقع ایشان نسبت به برخی مسائل منطقه نقطه نظرات متفاوتی داشتند. به ایشان گفتم اگر امروز شما با جان کری مذاکره میکنید در مذاکرات هستهای با 1+5 دیالوگ میکنید به قدرت شما در منطقه خاورمیانه و سرمایه منطقهای جمهوری اسلامی باز میگردد(مهدوی، 1399). |
جدول شماره 6: پذیرش نقش دیپلماتیک فرامنطقهای ایران
5-6. افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران به دلیل تاکید بر اینکه حمایت از نظام سوریه در چارچوب حمایت از آرمان فلسطین صورت گرفت، باعث افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا شد. تجربه نشان میدهد هرچقدر مساله فلسطین در دستور کار قرار گیرد، تاثیرات مثبتی نسبت به وضعیت قدرت نرم ایران در منطقه ایجاد میکند و تعادل بین قدرت سختافزاری و نرمافزاری کشور را بهبود میبخشد(جابریانصاری، 1400)
6-6. شکست پروژه تجزیه منطقه غرب آسیا
پروژه تجزیه منطقه از زمان طرح خاورمیانه جدید در دستور کار ایالات متحده قرار گرفت که یکی از اهداف اصلی آن سوریه بود. جمهوری اسلامی ایران با ابتکارات دیپلماتیک خود از شکلگیری اجماع جهانی علیه نظام سوریه که پاسخ شورای امنیت را به دنبال داشت، جلوگیری کرد. در غیر این صورت، با ایجاد منطقه پرواز ممنوع16، سوریه نیز به سرنوشت لیبی دچار میشد(هنرمندزاده، 1400).
7-6. تسهیلگری همکاریهای اقتصادی
تجربه عراق جدید نشان میدهد هنگامی جریانهای همسوی مقاومت وارد مرحله دولتسازی شدند، منافع اقتصادی چشمگیری برای عراق و جمهوری اسلامی ایجاد شد و روابطی که در زمان صدام تقریبا هیج بود به حدی متحول و دگرگون شد که عراق به بزرگترین شریک اقتصاد خارجی جمهوری اسلامی تبدیل شد. در مورد سوریه نیز همین تجربه صادق خواهد بود چراکه از گذشته بین دو کشور سطح خوبی از روابط وجود داشته و در نتیجه بحران این روابط دچار تحولی اساسی شد. مهمترین نکته در حال حاضر، شرایط اقتصادی دو کشور است که بایستی بهبود پیدا کند. هرچند به واسطه دیپلماسی اقتصادی، همکاریهای مشترک در حوزههای مختلفی چون بهرهبرداری از فسفات، اپراتور تلفن همراه، اکتشاف نفت، بندر طرطوس و لاذقیه آغاز شده است(هنرمندزاده، 1400). به عبارت دیگر مهمترین موضوع، گذشت زمان است. حاکمیت سوریه تمایل دارد تا همه اقلام و نیازمندیهای خود را از جمهوری اسلامی تامین کند، اما در زمان فعلی زیرساختهای این کشور آسیب جدی دیده و مناطق نفتخیز نیز در اشغال ایالات متحده است. از سویدیگر شرایط اقتصادی جمهوری اسلامی نیز اجازه سرمایهگذاری کلان و بدون آورده اولیه از سوی سوریه را نمیدهد(کوچکی، 1399).
نتیجهگیری
مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین ابعاد و نتایج دیپلماسی مقاومت جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه است. بررسیهای این پژوهش که حاصل تحلیل دادههای بهدست آمده از منابع مکتوب و مجازی موجود و نیز مصاحبه عمیق نخبگانی با تصمیمگیران سیاست خارجی کشور در حوزه بحران سوریه است، نشان میدهد که برخلاف رویکردهای سیاه و سفید که مقاومت را نقطه مقابل دیپلماسی تعریف میکنند، در گفتمان مقاومت دیپلماسی ابزاری است که میتواند به پشتیبانی قدرت میدانی، پیروزیهای میدان را به توافقات پایدار سیاسی تبدیل کند و تثبیت و حتی تحصیل منافع ملی را به دنبال داشته باشد. در نگاه سردار سلیمانی به عنوان راهبر اصلی کنشگری جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه، میدان و دیپلماسی روابطی متقابل داشتند. یافتههای پژوهش نشان میدهند که دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه دارای ابعادی نظری و ابعادی عملی است. بیاعتمادی به دشمن، افول ایالات متحده و اصالت مقاومت و تلاش برای صلحی پایدار، سه رکن اصلی نظری محسوب میشوند. بر این اساس کارگزاران دیپلماسی مقاومت در تعاملات با طرفهای دیگر بحران، مسیر و دستور کار خود را پیجویی کردند. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ضمن باور به افول هژمونی آمریکا، با ابتکارات دیپلماتیکی همچون جلوگیری از شکلگیری اجماع کامل غربی-عربی علیه نظام سوریه و نیز پایهگذاری مذاکرات روند آستانه باعث دور ماندن ایالات متحده از روند سیاسی حل بحران و در نتیجه ایجاد تصویری مذبذب و ناتوان از این کشور شد.
شکل شماره 1: اصول نظری دیپلماسی مقاومت
دیپلماسی مقاومت در بعد عملی، افزون بر پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی، با هماهنگی میدان مجموعه گسترده و جامعی از سازوکارهای متداول و رایج در دیپلماسی را در پیش گرفت. نتیجه و ثمره دیپلماسی مقاومت در بحران سوریه، تثبیت و تحصیل طیفی از منافع ملی در بعد معنایی، کسب پرستیژ منطقهای و فرامنطقهای، تقویت محور مقاومت، تضعیف و شکست دستورکار غرب در خصوص غرب آسیا، افزایش قدرت نرم و تسهیلگری همکاریهای اقتصادی است.
ردیف | ابعاد عملی دیپلماسی مقاومت |
1 | هماهنگی و ارتباط متقابل میدان و دیپلماسی در صحنه و مذاکرات سیاسی روند آستانه |
2 | تنش زدایی و مرتفع نمودن برداشتها و تفسیرهای نادرست از بحران |
3 | عقلانیت رفتاری در مواجهه با رژیم صهیونیستی و ایالات متحده |
4 | دیپلماسی بازدارنده با جلوگیری از ایجاد اجماع جهانی |
5 | دیپلماسی عمومی برای ارائه روایت واقعی بحران |
6 | دیپلماسی فرهنگی جهت صدور اندیشه مقاومت |
7 | دیپلماسی پارلمانی از طریق مجالس دو کشور |
8 | دیپلماسی دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح |
9 | اقناع فدراسیون روسیه برای حضور |
10 | دیپلماسی فردی سردار سلیمانی |
11 | تعامل توام با احترام |
12 | دیپلماسی پنهان |
جدول شماره 7: ابعاد عملی دیپلماسی مقاومت در سوریه
پیشنهادات
الف. تحقیقاتی
یک. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران افزون بر وجوه تشابهی که با رفتار دیگر کشورها دارد، به دلیل ابتنا یافتن بر عقلانیت و منطق رفتاری متفاوت در بسیاری از رفتارها و سیاستها متمایز از آنها عمل مینماید. این موضوع ایجاب میکند که از رویکردها و تئوریهای بومی، جهت تبیین و فهم آن استفاده گردد.
دو. با وجود پیشرفتهای بسیار عرصه دیپلماسی در سالیان پس از انقلاب، همچنان فقدان یک راهبرد بومی، ملی و اسلامی در این حوزه احساس میشود. لذا پرداختن به تجارب موفق مقاطع مختلف تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی که هرکدام از آنها میتواند به شکلگیری و قوام چنین راهبردی کمک نماید، لازم به نظر میرسد.
ب. اجرایی
یک. تغییر تمرکز دستگاه دیپلماسی از حوزه سیاسی-امنیتی به حوزه اقتصادی و استقرار رایزنان اقتصادی در نمایندگیهای ایران در سوریه، باتوجه به استقرار نسبی نظام این کشور.
دو. فعال سازی و احیای دیپلماسی گردشگری و زیارتی میان دو کشور که افزون بر دارا بودن منافع اقتصادی برای دو طرف، به گسترش تعاملات فرهنگی جامعه ایرانی و سوری نیز کمک مینماید.
سه. گسترش ارتباطات دانشگاهی و دیپلماسی علمی از طریق تبادل دانشجویان و برقراری روابط میان اساتید دو کشور.
ردیف | حوزه مرتبط | پیشنهادها |
1 | تحقیقاتی | یک. استفاده از رویکردهای بومی جهت تبیین دیپلماسی ایران |
دو. ارائه راهبرد بومی دیپلماسی از رهگذر تئوریسازی تجارب پس از انقلاب | ||
2 | اجرایی | یک. تغییر تمرکز از حوزه سیاسی-امنیتی به اقتصادی و استقرار رایزانان اقتصادی |
دو. فعالسازی و احیای دیپلماسی گردشگری و زیارتی بین دو کشور | ||
سه. گسترش ارتباطات دانشگاهی و دیپلماسی علمی |
جدول شماره 8: پیشنهادات پژوهش
منابع
احمدی، حمید، درآینده، روحالله(1397). سیاست روسیه در بحران سوریه و پیامدهای آن بر منافع ملی ایران. مطالعات روابط بینالملل.
اربابی، راضیه(1399). گسترش دیپلماسی فرهنگی ایران با کشورهای عراق، سوریه و افغانستان و تاثیر آن بر امنیت ملی. ششمین کنفرانس ملی علوم انسانی و مطالعات مدیریت.
https://civilica.com/doc/1233958
اسداللهی، مسعود(۱۳۹۹). مصاحبه اختصاصی. تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
اکرمینیا، محمد، فهیمدانش، شهاب(1397). نقش دیپلماسی رسانهای برون مرزی در تحکیم جایگاه منطقهای ایران. پژوهشنامه رسانه بینالملل.
امیرعبداللهیان، حسین(1398). جاذبههای رفتاری سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، مطالعات سیاست خارجی تهران. قابل دسترسی در:
https://tfpsq.net/fa/post.php?id=170
امیرعبداللهیان، حسین(1399). مصاحبه اختصاصی. تهران: مجلس شورای اسلامی.
امیرعبداللهیان، حسین(1400). دستاورد میدان نبود، کسی پای میز دیپلماسی نمیآمد، قابل دسترسی در:
https://slmn.ir/144
پورصحت، داود(1398).سفر لاریجانی به سوریه؛ تقویت جبهه مقاومت در منطقه. قابل دسترسی در:
irna.ir/xjxfC2
جابریانصاری، صادقحسین(1400). مصاحبه اختصاصی. تهران: وزارت امور خارجه.
جعفری، محمدعلی(1399). حاج قاسم جوانمرد بود. قابل دسترسی در:
https://slmn.ir/75
حاجیمینه، رحمت و عسگرینظری زاده، محمد(1395). سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در قبال بحران سوریه. مطالعات منافع ملی.
خوشوقت، محمدحسین(1385). تجزیه تحلیل سیاست خارجی. تهران: نشر وزارت خارجه.
دهقان، حسین(1398). شاخصههای فرماندهی و مقاومت در سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، مطالعات سیاست خارجی تهران. قابل دسترسی در:
https://tfpsq.net/fa/post.php?id=171
رحیمصفوی، سیدیحیی(1399)، خون شهید سلیمانی راه قدس را باز خواهد کرد، قابل دسترسی در:
https://slmn.ir/73
رحیمی، مسعود(1399). مصاحبه اختصاصی. تهران: وزارت امور خارجه.
رضایی، هادی(1400). دیپلماسی نظامی باپاکستان و روسیه/محور مذاکرات سرلشکرباقری چه بود؟. خبرگزاری مهر. قابل دسترسی در:
روستایی، محمدتقی(1396). تحلیلی بر حمایت ایران از محور مقاومت در بحران سوریه؛ با تکیه بر رویکرد آرمانگرایی و واقعگرایی. جریان شناسی دینی معرفتی در عرصه بین الملل.
روشندل، جلیل(1370). تحول در مفهوم استراتژی مجموعه مقالات اولین سمینار بررسی تحول مفاهیم. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امورخارجه.
رئوفشیبانی، محمدرضا(1398). مصاحبه اختصاصی. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه.
زارعی، غفار (1398). بررسی نظری دکترین مقاومت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه مطالعات سیاسی.
ساجدی، امیر(1396). سیاست خاورمیانهای ترامپ؛ مطالعه موردی بحران سوریه و حمله موشکی آمریکا. مطالعات روابط بینالملل.
ستوده آرانی، محمد، جعفری فر، احسان(1397 ). بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر نقش منطقهای عربستان با تأکید بر بحران سوریه و یمن. تاریخنامه انقلاب.
شهیدی، فرازان(1396). نبرد با پسران امیه نقش نیروی قدس در شکست تروریسم در سوریه. تهران: اندیشه سازان نور.
عالم، عبدالرحمن، آقابراری، مهدی(1396). واکاوی بحران سوریه و منافع جمهوری اسلامی ایران. مطالعات منافع ملی.
عراقچی، سیدعباس(1399). ميراث حاج قاسم براي سياست خارجي. روزنامه اعتماد، قابل دسترسی در:
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/Main/Detail/161335/%D8%AF%D9%8A%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%8A-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-
علیپور، علیرضا(1397). جنگ نیابتی ایران و عربستان سعودی در منطقه غرب آسیا: مطالعه موردی بحران سوریه. مطالعات سیاسی جهان اسلام.
عنایتیشبکلایی، علی و دیگران(1394). بررسی تطبیقی دیپلماسی عمومی ایران و ترکیه در عراق و سوریه. مطالعات سیاسی جهان اسلام.
فلاحزاده، محمدرضا(1399). حاج قاسم وقتی به سوریه آمد که تنها ۱۶ درصد از خاک سوریه باقی مانده بود. قابل دسترسی در:
https://slmn.ir/72
قدیمی، اکرم (1396): کارکرد دیپلماسی علم و فناوری در جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدۀ آمریکا، سیاست.
کوچکی، محسن(1399). مصاحبه اختصاصی.تهران: وزارت امور خارجه.
مجموعه بیانات رهبر انقلاب در پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان به نشانی:
محمدی، سیدمحمد، جمالپور، میکائیل(1399). بحران سوریه؛ چالشها و فرصتها با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل. مطالعات بیداری اسلامی.
محمودیکیا، محمد، فرهادی، عباس(1398). بررسی مقایسهای کنش سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه. مطالعات روابط بینالملل.
مرادی، اسدالله، شهرامنیا، امیرمسعود(1394). بحران سوریه و امنیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران. پژوهشهای راهبردی سیاست.
مستقیمی، بهرام(1373). در باب تعریف بحران در نظام بینالمللی. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
مسعودنیا، حسین و دیگران(1397). واکاوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه: چالشها و پیامدها. مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی.
مهدوی، رضا(1399)، مصاحبه اختصاصی. تهران: وزارت امور خارجه.
موذنیان، داود(1395). نگاهی به ریشههای نظری مولفههای مقاومت. قابل دسترسی در:
hawzah.net/fa/Article/View/98296
نجات، سیدعلی، جعفری ولدانی، اصغر(1392). بررسی نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه. پژوهشهای سیاسی.
نوروزپور، زهره(1399). چرا سفر سرلشگر باقری به سوریه بسیار مهم است. خبرآنلاین. قابل دسترسی در:
khabaronline.ir/news/1408933
هنرمندزاده، مهدی(1400). مصاحبه اختصاصی. تهران: دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
Plano, Jack C, Roy Dilton (1988), The International Relation Dictionary, U.S.A: longman.
[1] In-depth elite interviews
[2] Semi-structured or semi-standardized
[3] foreign policy
[4] International Politics
[5] international relations
[6] Deep State
[7] قوات سوریا الدیمقراطیه
[8] De-escalation
[9] Secret Diplomacy
[10] Deterrent Diplomacy
[11] قوات سوریا الدیمقراطيه
[12] Cultural Diplomacy
[13] Parliamentary Diplomacy
[14] Defense Diplomacy
[15] Public Diplomacy
[16] No-fly zone