با فروپاشی شوروی و تبدیل ساختار قدرت جهانی از دوقطبی به تکقطبی، بار دیگر مناطق بهعنوان خرده سیستمهای تأثیرگذار اهمیت بالایی یافت؛ بر این اساس ایالاتمتحده نیز تلاش کرد تا با اولویتبندی خرده سیستمهای منطقهای بپردازد که در این مسیر خاورمیانه هم به نظر ژئوپلیتیکی و ه چکیده کامل
با فروپاشی شوروی و تبدیل ساختار قدرت جهانی از دوقطبی به تکقطبی، بار دیگر مناطق بهعنوان خرده سیستمهای تأثیرگذار اهمیت بالایی یافت؛ بر این اساس ایالاتمتحده نیز تلاش کرد تا با اولویتبندی خرده سیستمهای منطقهای بپردازد که در این مسیر خاورمیانه هم به نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر قطبیت انرژی جهان از اهمیت بالایی برخوردار بود. بر این اساس تعیین سلسلهمراتب قدرت در خاورمیانه با توجه به دوری و نزدیکی به کانون قدرت جهانی انجام پذیرفت که این توزیع قدرت تلاش کرد تا به نزدیک کردن عربستانسعودی بهعنوان بازیگر مورد حمایت ایالاتمتحده به مرکز و به حاشیه راندن ایران پس از انقلاب 1979 بپردازد. از سوی دیگر قطبهای قدرت منطقهای مانند جمهوری اسلامی نیز حاضر به پیرامونی شدن در ساختار قدرت منطقهای نبود بنابراین، این امکان که توزیع قدرت مطلوب ایالاتمتحده در منطقه به هم بخورد افزایش مییافت که درنهایت ایالاتمتحده را بهسوی تقویت عربستانسعودی سوق داد. بر این اساس سؤال اصلی این است که ایالاتمتحده از چه ابزارهایی برای تقویت عربستان سعودی استفاده کرده است؟ که پاسخ این سؤال را میتوان در سه متغیر تداوم روابط بر اساس منافع و تهدیدات مشترک، گستره و ماهیت روابط نظامی و وابستگی متقابل اقتصادی جستجو کرد.
پرونده مقاله