تبیین اندیشهی ابن سینا در باب «صفات الاهی»
محورهای موضوعی : فلسفهمحسن قاسم پور 1 , سیدعباس ذهبی 2 , محمد سعید ی مهر 3
1 - دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده حقوق، الاهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه فلسفه، دانشکده حقوق، الاهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد گروه فلسفه، دانشکده فلسفه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
کلید واژه: صفات الهی, عینیت مصداقی, اتحاد مفهومی, ابن سینا, فلسفه اسلامی,
چکیده مقاله :
در تاریخ تفکر بشری هیچ مسئله بنیادینی به اندازه شناخت خدا که جز به واسطه صفات الاهی امکانپذیر نیست، بشر را به اندیشه وادار نکرده است و پاسخ به این مسئله مطالبهای جدی از متفکران هر عصر، خصوصاً فلاسفه بوده است. در این خصوص و در فکر فلسفی اسلامی، اندیشه ی ابن سینا از امتیازات ویژه ای برخوردار است چراکه به عنوان تأثیرگذارترین و پایدارترین اندیشه ها در حوزه فلسفه تحولات فکری عمیقی را پس از خود سبب شده است. این نوشتار کوشیده است تا با الگو قرار دادن این فکر فلسفی در جغرافیای فکر شیعه، چگونگی رابطه آراء این حکیم در محورهای اساسی بحث اسماء و صفات الاهی یعنی عینیت ذات و صفات و اتحاد مفهومی صفات را تبیین نماید. یافتهی نهایی پژوهش این حقیقت را مورد تأکید قرار داده است که در نظرگاه ابن سینا، عینیت صفات با ذات در حقیقت پایه و سنگ بنای نظریه اتّحاد مفهومی صفات بوده و ملازمه بین هر دو عنوان ضروری است؛ فلذا ابن سینا بر اساس فهم دقیق از عینیت ذات و صفات و مبتنی بر آن، این نظریه اختصاصی خود را در اتّحاد مفهومی صفات مطرح ساخته است.
In the history of human thought, no fundamental issue has made man think as much as the knowledge of God, which is not possible except through His attributes, and the answer to which has been a serious demand of thinkers of every age, especially philosophers. In Islamic philosophical thought, Ibn Sina's thought, as the most influential and stable ideas in the field of philosophy, which has caused profound intellectual changes, has special advantages. This article has tried to explain the relationship between the geometry of this sage's opinions in the basic axes of the discussion of divine names and attributes, ie “objectivity of essence and attributes” and “conceptual unity of attributes” by modeling this philosophical thought in the geography of Shiite thought. The final finding of the research emphasizes the fact that in Ibn Sina's view, “objectivity of attributes with essence” is in fact the basis of the theory of “conceptual union of attributes” and the connection between the two titles is necessary; Therefore, Ibn Sina, based on an accurate understanding of the “objectivity of essence and attributes” and subsequently, has proposed this specific theory in the “conceptual union of attributes”.
_||_