آنومی دیوارها و نوموس مکتوم زمین: هندسه نظریه سیاسی مدرن
محورهای موضوعی : فلسفه
کلید واژه: دیوار, ملت-دولت, مابعد وستفالیایی, نوموس, آنومی,
چکیده مقاله :
مقاله حاضر بر این پیشفرض استوار است که نظریه سیاسی مدرن بر بنیاد یک هندسه قرار دارد: هندسه سیاسی داخل و خارج. همچنین مفهوم بنیادی فلسفه سیاسی را نه آزادی و نه قدرت سیاسی بلکه مرز مىداند - مرزی که قلمرو حاکمیت یک کشور را میسازد. در این چارچوب، مقاله در جستوجوى مکانهای هندسی و فضاهایى است که نقاط مسألهساز حاکمیت ملت-دولتاند و دلمشغول موقعیت سیاسی گروههای مختلفی از مردم است که در این نواحى سرحدهاى قضایى، حقوقى و سیاسى ملت-دولتها را به چالش کشیدهاند. این مقاله آنها را گروههاى مختلفى از افراد بىدولت در نظر دارد. البته موضوع مقاله حاضر مستقیماً هیچیک از آنان نیست، بلکه آنها امکانی هستند برای فهم افول ملت-دولت در نظم مابعد وستفالیایی. مقاله میکوشد افول ملت-دولت را در این نظم جدید جهانی و در پرتو جدایی حاکمیت از دولت دنبال کند و از این طریق به نوموس پنهان فضاى حاضر سیاسى جهان برسد: دیوارهای مرزی. مقاله مدعى است اکنون نوموس زمین با دیوارها تعریف مىشود. بعد از بررسی رانههای فراگیر به دیوارکشى به این نتیجه میرسد که محل دیوارها ناحیهای آنومیک است. سپس با تبیین این امر به میانجی وضعیت استثنایی در جهان معاصر نشان میدهد ساختارى که به تمایز درون و بیرون شکل مىدهد، وقتى در مقام بخشى از خطوطى شناخته مىشود که در حال زدودن تمایزهای ساختاری ملت-دولتها هستند، خود را نقض مىکند. در واقع جدل بر سر نوعی منطقه آنومیک در تعلیق است و درست به همین خاطر در عین انسداد هر امکانی به سوی رهایی، میتوان از نوعی سیاست مقاومت سخن گفت. بنابراین نقشه مقاله حاضر اینچنین است: بهمنظور شناخت وضع موجود جهان، بایسته است که از دادههای ساختاری آغاز کرد، تغییرات صورتگرفته را سنجید و دوباره پرسید سیاست در این زمینه چه نقشی میتواند ایفا کند.
This paper works with the assumptions that the modern political theory is based on geometry: the political geometry of the inside and outside. It also considers that the fundamental concept of political philosophy is neither freedom nor political power but borders. In this framework, the paper aims to understand the locus and spaces that are problematic for nation-state sovereignty and it is concerned with the political status of groups of people that have challenged the juridical and political limits of nation-states. It calls these people "stateless" and "non-state" people. These groups are not the topic of this paper but they offer the possibility to understand the decline of nation-state sovereignty in the "post-Westphalian" order. The paper tries to trace the waning of sovereignty in this new global order and demonstrates that, as nation-state sovereignty wanes, states and sovereignty come apart from one another. And through this, we reach the concealed nomos of the political space within which we still live: "Boundary Walls". This paper shows that the nomos of the earth is defined by the Walls. It concludes that, the location of these vertical structures is an anomic space. Further, it will be explained that such a structure taken to mark and enforce an inside/outside distinction appears as a self-defeating paradox. Indeed, there is a struggle for anomic zone of suspension so that we can think of a kind of Politics of Resistance. The agenda of the paper is thus to restart from the structural facts, to measure the changes that have occurred and to ask once again what the role of politics can contribute in this context
_||_