ناکارآمدی نظریه فیلم روانکاوانه از منظر فمینیسم فرهنگی
محورهای موضوعی : فلسفه
کلید واژه: استوارت هال, کریستین گلدهیل, نظریه روانکاوی, مطالعات فرهنگی, فمینیسم فرهنگی, متغیرهای فرهنگ,
چکیده مقاله :
در بحث زبان زنانه در نظریه فمینیستی فیلم، تا بحال دو رویکرد عمده مطرح شده است. نخست رویکرد روانکاوانه است که به فرآیند رشد شخصیت از منظر روانکاوی فروید و لکان می پردازد. بنابراین رویکرد، طبق روانکاوی فروید و لکان، شخصیت زنان و مردان با توجه به دو فرآیند متفاوتی که در رشد شخصیت طی می کنند شکل می گیرد. مردان و زنان هر یک خواه ناخواه فرآیندی مشخص را طی میکنند و شخصیتی کامل و تثبیتشده مییابند. پس بهعنوان تماشاگران یک فیلم و یا یک محصول فرهنگی، خواه ناخواه، هرکدام به گونهای تثبیت شده و مشخص، تجربهی فیلم دیدن را از سر میگذرانند که بر طبق فرمولهای ثابت فرآیند رشد شخصیت زنانه و مردانه همواره ثابت و یکسان است. مثلاً مردان همواره در جایگاه سوژهی میل و زنان در جایگاه ابژهی میل قرار می گیرند. اما پس از ظهور مطالعات فرهنگی بود که رویکرد فرهنگی در نظریه فیلم فمینیستی رخ نمود. بر طبق این رویکرد، دریافت معنای یک اثر سینمایی تحت تأثیر فرهنگ و حاصل مذاکره میان متغیرهای فرهنگ است، همچون سن، جنسیت، تاریخ، طبقه اجتماعی و اقتصادی و تجربیات زیستهی هر زن یا هر مردی. بنابراین کوچکترین تغییری در هر کدام از این عرصهها، بر معنایی که مخاطب از اثر درک میکند یا بهعبارتی میسازد، تأثیری بسزا دارد. پس تمام مردان و تمام زنان همواره و در هر زمان و هر مکان، معنایی یکسان از یک اثر سینمایی بر نمیسازند. با این تعریف، معنا همواره سیّال و متغیّر است. پس نیازی به ساختن یک زبان زنانه در مقابل زبان مردانه در سینما نداریم. چون وجود زبان مردانهی تثبیت شده در سینما از اساس در فمینیسم فرهنگی منتفی است. تنها کافیست آثار سینمایی و دلالت های جنسیتی آنها را از نو خوانش کنیم، با هر خوانش نو، اثر از نو ساختار شکنی می شود و معناهای جدید و حتی ضد گفتمان مرد محور پیدا میکند.
The feminine language in the feminist film theory has two major fields. The first one would be the theory of psychoanalysis. According to that, men and women face two different processes in shaping their identities, and get a stable and fixed identity as male or female. So, as film or other cultural products' spectators, men and women will have fixed specified experiences due to their sexualities which have been formed according to the fixed formula of psychoanalysis; for example, men are always the subjects of desire and women are its objects. It was after the cultural studies that the cultural point of view in feminist film theory showed up. In this theory, receiving the meaning of a cinematic product is affected by the culture and the negotiation among the cultural differentials, such as age, sex, history, class, economy, and lived experiences of each man and woman. So all the men and all the women won't make the same meaning just due to their sexualities. As the cultural feminism claims, the meaning is always fluid and changing. So there's no need to make a feminine language vs. the masculine language in film making, because a fixed static masculine language in cinema is totally out of question according to the cultural feminism. It would be enough to reread the cinematic products and their sexual significations over and over again. In each reading the sexual significations are deconstructed due to the cultural differentials, and get new meanings which can even be anti-masculine
_||_