ذاتی گرایی ارسطویی و ذات یگرایی علمی برایان الیس
محورهای موضوعی : فلسفه
1 - ندارد
کلید واژه: ذاتی گرایی ارسطو, ویژگی های گرایشی, انواع طبیعی, نوع طبیعی در
, 
, زیست شناسی,
چکیده مقاله :
ذاتی گرایی مانند بسیاری از مباحث فلسفی ریشه در نظریات فیلسوفان یونان دارد. این نظریه بامسأله ثبات و حرکت ارتباط دارد. در واقع تبیینی معقول از پدیده حرکت و تغییر، مورد توجهفیلسوفان آن زمان بوده است. نظریه ذاتی گرایی ارسطو نیز در همین راستا است. این نظریه که بهقوانین طبیعت می پردازد از برجسته ترین دست آوردهای فلسفی اوست که بنیان متافیزیک را برایعلوم آن زمان تشکیل داد. ارسطو توانست به علت گوناگونی و تفاوت آشکار میان گون ههای مختلفگیاهی و حیوانی، آن ها را به عنوان نوع طبیعی مطالعه کند. در دیدگاه او هر نوع طبیعی به طورغایت مدارانه عمل می کند. از همین جنبه نقدهایی بر ذات یگرایی ارسطو وارد شده است به طوری کهتا قرن بیستم فعالیت جدی در خصوص این مبحث متافیزیکی انجام نشده بود. برایان الیسذاتی گرایی علمی اش را با ارائه ی ویژگی های گرایشی و انواع طبیعی صورت بندی می کند. الیس باطرح معیارهایی برای چیستی نوع طبیعی، وجود نوع طبیعی در زیست شناسی را نمی پذیرد زیرابرخی از معیارهای مطرح شده را ارضا نمی کند. او مدعی است که ذاتی گرایی علمی اش نظریه ای درچارچوب واقع گرایی است. این نظریه شامل انواع طبیعی در حال گذار است که با هم تعامل دارند.آنچه ظاهر می شود به نقش های انواع طبیعی شرک تکننده در فرآیندها بستگی دارد. این مقاله بر آناست ضمن ارائه ی دو دیدگاه ذاتی گرایی ارسطو و الیس، به بررسی قابلیت های ذاتی گرایی جدیدبپردازد. این بررسی نشان می دهد چرا الیس نوع طبیعی در زیس تشناسی را حتی با طرح ساختارژنتیکی نمی پذیرد و بر خلاف دیدگاه سنتی که مطابق آن ارتباط تنگاتنگی بین تعریف و تبیینوجود دارد در دیدگاه الیس چنین ارتباطی وجود ندارد.
Essentialism like many philosophical subjects is rooted in the ideas ofGreek philosophers. This theory is related to the stability, motion andchange. In fact, a reasonable explanation of the motion and change wasinterest of philosophers. Aristotle's theory is in this field. This theorythat concerns to laws of nature was the most notable philosophicalachievements and metaphysical foundation for the science of that time.Aristotle was able to study species of plants and animals as a naturalkind because of variety and apparent difference between them. In hisview, any natural kind acts in goal-oriented. From this perspective,Aristotle’s essentialism has been criticism, so was not a serious activityon this topic till 20 century. Brian Ellis is formulated his scientificessentialism with offers to natural kinds and dispositional properties.He offers a variety of criteria for natural kind but he does not acceptbiological kind because it does not satisfy some of the criteria. Heclaims that his scientific essentialism is realistic. The natural kinds ofthis theory are in transition and interact to each other. What appearsdepends on a variety of roles of natural kinds that participating in theprocess. The paper presents two ideas of Aristotle and Ellis'essentialism and pays to new essentialism functionality. This studypresents why Ellis does not accept natural kind in biology even geneticstructure and unlike the traditional view, according to close relationshipbetween the definition and explanation, there is no such connection inEllis’s essentialism.