تبیین تکثر فرمهای هنری معاصر بر مبنای تجربهی زیباشناختی ظهور دیویی
محورهای موضوعی : فلسفه
کلید واژه: جان دیویی, تجربهی زیباشناختی, عاطفهی زیباشناختی, خیال, فرم, معنا,
چکیده مقاله :
یکی از نقاط قوت رهیافت دیویی نسبت به هنر آن است که او نگاهی پویا به چیستی هنر دارد در نتیجه تقسیمبندی او از اشکال بیان هنری نیز امری است پویا و انعطافپذیر. این پژوهش بر آن است با تبیین آفرینش اثر هنری مبتنی بر تجربه ی زیباشناختی در آراء دیویی، به پاسخی درخور در باب چرایی تکثر اشکال بیان هنری در دوران معاصر دست یابد. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مؤلفههای بنیادین تجربه ی زیباشناختی ظهور در آراء دیویی و تبیین تکثر و دگرگونیهای اشکال بیان هنری بر مبنای آن در دوران معاصر پرداخته شده است. از جمله یافته های پژوهش اثبات نقش عاطفه در آفرینش و ادراک اثر هنری است. آنچه معنای آثار را با این گستردگی برای مخاطب قابل فهم می کند، بهره گیری هنرمند از عنصری تاریخی و فرهنگی به نام عاطفه است. هنرمند با تبدیل عاطفه ی اولیه و خام به عاطفه ی پالوده، از نظامهای نشانه ای و معنادار بهره گرفته و مخاطب را به تجربه ی زیست جهان اثر فرا می خواند. اثر هنری ابژه ای فراواقعی در جهان است که معنای آن به جهان همگانی تعلق دارد. در تجربه ی زیباشناختی گزینش و بهره گیری از معانی گذشته و نمادها فرم را غنی تر می کند. فرم هنری وحدتبخش عاطفه، عمل بیان، رسانه، نظام نشانه ای، شناخت و تعامل است. درجات تجمیع و پیوستگی این عوامل و همچنین مؤلفه های ارتباطی و بافتاری برسازنده ی طیفی از فرمها هستند و این گونه است که فرم اثر هنری در دوران معاصر از فرم مادی اش فراتر می رود.
One of the points of strength of the approach of Dewey to art lies in the fact that he has a dynamic vision of the nature of art. The current essay seeks to provide an appropriate answer regarding the question of the diversity of forms of artistic forms in contemporary era based on the explication of creation of work of art focusing on the notion of aesthetic experience in the ideas of John Dewey. The nature of art it has a better capability as regards the explication of the diversity and evolutions of the forms of artistic expression in the contemporary era. What makes the meaning of the works with this extension understandable for the audience is the artist's taking advantage of the historical and cultural element called emotion. By changing the primary crude emotion into a refined emotion the artist takes advantage of the symbolic and meaningful systems and invites the audience to experience the life world. The work of art is an extra-real object in the world. In aesthetic experience selection and taking advantage of the past meanings and symbols enriches the form. Form unites the emotion, act of expression, media, and system of symbols, knowledge and interaction. Degrees of collection and connectivity of these factors and also communicative and contextual factors that constitute a spectrum of the forms and it is in this way that the form of work of art in the contemporary world goes beyond its material form
_||_