بررسی و تحلیل نقش ساخت و ساز مسکن در رشد شهرها (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
محورهای موضوعی : جغرافیا و برنامه ریزی شهریمهدی عباسی 1 , دکتر بهروز بادکو 2 , دکتر محمد قاسمی سیانی 3
1 - کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری، آموزش عالی جهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
2 - دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، آموزش عالی جهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
3 - دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری، آموزش عالی جهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
کلید واژه: رشد شهر, ساخت و ساز, کرمانشاه, مسکن,
چکیده مقاله :
در دهههای اخیر رشد و گسترش جمعیت شهرنشین نیاز به ساخت و ساز مسکن برای تامین سرپناه در شهرها را با سرعت قابل توجهی روبه رو کرده است سیاستهای ساخت و ساز مسکن در دورههای مختلف، گاه با رونق و گاه با رکود، تداوم داشته است. این مساله باعث افزایش مساحت و رشد و پراکندرویی در شهرها شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل نقش ساخت و ساز مسکن در رشد شهر کرمانشاه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان شهرداری و بنگاهداران مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه به تعداد 2980 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 340 نفر برآورد گردید و با روش نمونهگیری تصادفی ساده پرسشنامهها توزیع گردید. دوره مورد مطالعه، ساخت و سازهای شهر کرمانشاه در طول سالهای 1390 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی این موضوع، پرسشنامهای با چهار بعد (سیاستها، خدمات و منابع، بازار زمین و مسکن و مهاجرت) در نظر گرفته شده است. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی تایید شده است و پایایی نیز بر اساس آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه به میزان 83/0 تایید شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از نرم افزار 25 SPSS و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد شهر کرمانشاه در بعد سیاستی، دخالتهای دولت در بازار زمین با بار عاملی 0.851، در خدمات و منابع، بهبود دسترسیها و ارائه خدمات با بارعاملی 0.683، در بعد بازار زمین و مسکن، رشد خانههای دوم و ویلاسازی با بارعاملی 0.824، و در بعد مهاجرت، مهاجرتهای روستا - شهری با کمترین بارعاملی 0.364 تاثیرگذاری بیشتری بر رشد شهر کرمانشاه داشتهاند.
The growth and expansion of urban population in recent decades has faced the need for housing construction to provide shelter in cities at a significant speed. Housing construction policies have continued in different periods, sometimes with strong prosperity and sometimes with stagnation. This problem has consequently increased the area , growth, and dispersion in cities. The purpose of this research is to investigate and analyze the role of housing construction in the growth of Kermanshah city. The research method is descriptive-analytical. The statistical population includes managers, municipal experts and business owners of the eight regions of Kermanshah city in the number of 2980 people. Based on the Cochran formula, the number of 340 people was estimated and the questionnaires were distributed by simple random sampling method. The studied period, the constructions of Kermanshah city during the years 1390 to 1400 were investigated. To investigate this issue, a questionnaire with four dimensions (policies, services and resources, land and housing market and immigration) has been considered. The validity of the questionnaire has been confirmed in form and content, and the reliability has been confirmed based on Cronbach's alpha for the entire questionnaire at the rate of 0.83. The method of data analysis was done using SPSS 25 software and exploratory factor analysis test. The results showed that the most important factors affecting the growth of Kermanshah city in the political dimension are the government's interventions in the land market with a factor of 0.851, in services and resources, improving access and providing services with a factor of 0.683, in the dimension of the land and housing market, the growth of second homes. and villa construction with a factor of 0.824, and in the dimension of migration, rural-urban migrations with the lowest factor of 0.364 have had a greater impact on the growth of Kermanshah city.
1) آپروديسيوا، لاكويان. (1363). خانهسازي در جهان سوم، ترجمه مينو رفيعي - سازمان برنامه و بودجه.
2) آزادخانی، پاکزاد، سلیمانی، سمیه و امیدی، مهدی (1396). بررسی الگوی توسعه کالبدی- فضایی شهر ایلام با مدل آنتروپی شانون و هلدرن، فصلنامه مطالعات عمران شهری، دوره 3، 4-27.
3) حاجی زاده بیگدلی، علی، افضلی، کوروش، وزیاری، کرامتاله (1401). ارزیابی و سنجش نقش شاخصهای محیط طبیعی در توسعه کالبدی شهرها مطالعه موردی (شهرهای کشور ایران). نشریه جغرافیا و مطالعات محیطی، 11(42 )، 72-91.
4) حسینزاده دلیر، محمدمهدی، ثروتی، محمدرضا، صرافی، مظفر، اسماعیلی، رضا و پناهی، رویا(1393). بررسی محدودیتهای ژئومورفولوژیک برای توسعهی فیزیکی شهر کرمانشاه. آمایش محیط، 7(26)، 18-38.
5) رحیمی، محمود و نظریان، اصغر(1387). عوامل موثر در مدیریت ساخت و ساز مسکن شهری، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، سال پنجم، شماره 17.
6) رحیمی، محمود و نظریان، اصغر(1387). عوامل مؤثر در مديريت و ساخت مسكن شهري. فصلنامه جغرافيايي سرزمين، 17، 17-46.
7) شکویی، حسین (1376). جغرافیای شهری، چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه پیام نور.
8) شیخ بیگلو، رعنا و نگهبان، سعید(1396). تعیین محورهای مناسب برای توسعة فیزیکی شهر با تأکید بر عاملهای ژئومورفولوژیک (مطالعه موردی: شهر دزفول). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری،5(4)، 565-583.
9) فردوسی، بهرام (1384). امکانسنجی و کاربرد سیستم پشتیبانی تصمیمگیری در توسعۀ فیزیکی شهر، نمونۀ موردی: سنندج، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
10) فرید، یداله(1373). نگرشهای نوین در بستر جغرافیای شهری، تحقیقات جغرافیایی، شماره 33.
11) قاسم زاده عقیانی، امید، سلطانی، علیرضا، و جلایی، سیدعبدالمجید(1400). تاثیر حوزه مسکن و سیاستهای مسکن مهر بر رشد اقتصادی ایران (1396: 1356). خط مشی گذاری عمومی در مدیریت (رسالت مدیریت دولتی)، 12(43 )، 147-160.
12) کریم زاده دلیر، کریم، بابایی اقدام، فریدون وصدر موسوی، میرستار(1397). اکولوژی ازدحام شهری در حواشی شهر تبریز، فصلنامه جغرافیا و توسعه،5(9).
13) کمانرودی، موسی(1384). مسکن شهری سیاستهای توسعه در ایران، جزوه کلاس کارشناسی ارشد، دانشکده علوم جغرافیایی، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری.
14) محمدزاده، رحمت(1386). بررسی اثرات زیست محیطی توسعه شهری منطقه 5 شهرداری تهران، جلد دوم، معاونت شهرسازی و معماری، 1-21.
15) نظری قنبری، سارا و علی¬پور، سارا(1396). رشد و توسعه شهری. پنجمین کنفرانس افق نوین.
16) نظريان، اصغر(1380). شهرهاي آينده كانون فاجعه انساني يا بستر تعامل فرهنگي، فضاي جغرافيايي،1(3)، 1-21.
17) Brueckner, J.K., & Hyun, K. (2003). Urban Sprawl and the Property Tax.International Tax and Public Finance.
18) Brueckner, J.K., & Hyun, K. (2003). Urban Sprawl and the Property Tax.International Tax and Public Finance.
19) Cadwallader, M. (1985). Analytical urban geography: spatial patterns and theories.englewood cliffs: prentice-Hall.
20) Cadwallader, M. (1985). Analytical urban geography: spatial patterns and theories.englewood cliffs: prentice-Hall.
21) Cheng, J., & Masser, I. (2003). Urban growth pattern modeling: a case study of Wuhan city, PR China, andscape and Urban Planning, 62, 199-217.
22) Cheng, J., & Masser, I. (2003). Urban growth pattern modeling: a case study of Wuhan city, PR China, andscape and Urban Planning, 62, 199-217.
23) Dubovyk, O. (2010). Spatio-temporal analysis of ISs development, A case study of Istanbul, Turkey, MSc thesis, Faculty of Geo-information science and earth observation, ITC.
24) Dubovyk, O. (2010). Spatio-temporal analysis of ISs development, A case study of Istanbul, Turkey, MSc thesis, Faculty of Geo-information science and earth observation, ITC.
25) Huang, B., Zhang, L., & Wu, B. (2009). Spatiotemporal analysis of rural-urban land coversion, international journal of Geographic Information Science, 23(3), 379-398.
26) Huang, B., Zhang, L., & Wu, B. (2009). Spatiotemporal analysis of rural-urban land coversion, international journal of Geographic Information Science, 23(3), 379-398.
27) Kaya, S. & Curran, P.J. (2006), Monitoring urban growth on the European side of the Istanbul metropolitan area, International journal of applied earth observation, 74-85.
28) Kaya, S., & Curran, P.J. (2006). Monitoring urban growth on the European side of the Istanbul metropolitan area, International journal of applied earth observation, 74-85.
29) Liu.Yaolin and et al (2020), The spatial integration and coordinated industrial development of urban agglomerations in the Yangtze River Economic Belt, China, Cities 104 (2020) 102801.
30) Overman, H. (2006). Fat City: The Relationship Between Urban Sprawl and Obesity. center for economic performance.
31) Overman, H. (2006). Fat City: The Relationship Between Urban Sprawl and Obesity. center for economic performance.
32) Shukla, S., Gedam, S., (2022). Evaluating hydrological responses to urbanization in a tropical river basin: a water resources management perspective. Nat. Resour. Res. 28, 327e347.
نشريه علمي اندیشههای نو در علومجغرافیایی، دوره1، شماره2، زمستان 1402، صفحات59-72
واحد ماهشهر |
تاريخ دريافت: 22/07/1402 | تاريخ پذيرش نهايي: 30/10/1402 |
بررسی و تحلیل نقش ساخت و ساز مسکن در رشد شهرها
(مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
مهدی عباسی1
کارشناسیارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، آموزشعالیجهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
دکتر بهروز بادکو
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، آموزشعالیجهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
دکتر محمد قاسمی سیانی
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، آموزشعالیجهاددانشگاهی، کرمانشاه، ایران
چکیده:
در دهههای اخیر رشد و گسترش جمعیت شهرنشین نیاز به ساخت و ساز مسکن برای تامین سرپناه در شهرها را با سرعت قابل توجهی روبه رو کرده است سیاستهای ساخت و ساز مسکن در دورههای مختلف، گاه با رونق و گاه با رکود، تداوم داشته است. این مساله باعث افزایش مساحت و رشد و پراکندرویی در شهرها شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل نقش ساخت و ساز مسکن در رشد شهر کرمانشاه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان شهرداری و بنگاهداران مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه به تعداد 2980 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 340 نفر برآورد گردید و با روش نمونهگیری تصادفی ساده پرسشنامهها توزیع گردید. دوره مورد مطالعه، ساخت و سازهای شهر کرمانشاه در طول سالهای 1390 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی این موضوع، پرسشنامهای با چهار بعد (سیاستها، خدمات و منابع، بازار زمین و مسکن و مهاجرت) در نظر گرفته شده است. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی تایید شده است و پایایی نیز بر اساس آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه به میزان 83/0 تایید شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از نرم افزار 25 SPSS و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که مهمترین عوامل تاثیرگذار در رشد شهر کرمانشاه در بعد سیاستی، دخالتهای دولت در بازار زمین با بار عاملی 0.851، در خدمات و منابع، بهبود دسترسیها و ارائه خدمات با بارعاملی 0.683، در بعد بازار زمین و مسکن، رشد خانههای دوم و ویلاسازی با بارعاملی 0.824، و در بعد مهاجرت، مهاجرتهای روستا - شهری با کمترین بارعاملی 0.364 تاثیرگذاری بیشتری بر رشد شهر کرمانشاه داشتهاند.
کلماتكلیدی: رشد شهر، ساخت و ساز، کرمانشاه، مسکن. فرمول کوکران
1.نویسنده مسئول: Abbasi.mehdi.ac@gmail.com |
مقدمه
توسعه فیزیکی شهر، فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهتهای عمودی و افقی از حیث کمی و کیفی افزایش مییابند (آزادخانی و همکاران، 1396) و اگر این روند سریع و بیبرنامه باشد به بینظمی فیزیکی و ناموزونی فضاهای شهری خواهد انجامید و در نتیجه سامانههای شهری را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد ساخت (فردوسی، 1384: 18). گسترش بیرویه شهرها یک مشکل جهانی است و پیشبینی میشود تا سال 2025 افزون بر 65 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی کنند که این عامل توسعه فیزیکی را گسترش میدهد (کایا1، 2006). رشد گسترده جمعيت شهرنشين و به تبع آن توسعه فيزيکي شهر به تدريج به شکل جديدی از حاکميت فضايي در سراسر جهان تبديل شده است (لیو و همکاران، 2020: 1). شهرها در گذشته توسعه فیزیکی پایداری را در خود تجلی ساخته بودند. به طوری که با توجه به محدودیتهای اکولوژیک نظیر آب و خاک، توسعه متناسب و سازگار با طبیعت، صرفهجویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح، ابداع روشهای موثر مناسب برای ادامه حیات. نظیر قنات و بادگیر به رشد و توسعه خود ادامه میدادند اما در شهرسازی امروزی با تبعیت از الگوی کلاسیک و پیروی از الگوهای کلیشهای، توسعه شهری وضع ناپایداری را پیدا کرده است و شهرها گسترش شتابافزونی را پیدا کردهاند. در چند دهه اخير توسعههای فيزيکي بي رويه و ناموزون شهری، آثار و پيامدهای متعددی همچون تخريب زمينهای کشاورزی، دستاندازی به حريم رودخانهها، کمبود آب و به صورت کلي مشکلات زيست محيطي را برجای گذاشته است (شاکلا و گدام، 2022: 421). از سوی دیگر مسکن و تامین آن در شهرها یکی از اصلیترین نیازهای بشر بوده است و از مهمترین مسائل اجتماعی و اقتصادی میباشد (کریم زاده دلیر و همکاران، 1397). تقاضا برای آن در شهرها روز به روز افزایش پیدا میکند و زمینهای زیاد و بزرگی را بدین منظور طلب مینماید (شیخ بیگلو و نگهبان، 1396). بر همین اساس توسعه فیزیکی شهرها تحتتاثیر اقتصاد شهری (بازار زمین و مسکن) رو به رشد میگذارد. بخش مسکن را ميتوان يکـي از مهمتـرين بخـشهاي توسعه در يک جامعه دانست، اين بخش بـا ابعـاد وسيع اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، زيسـت محيطـي و کالبدي خود اثرات گستردهاي را در ارايه ويژگيهـا و
سيماي جامعه به مفهوم عام دارد و اين بخش را کـانون توجهـــات عمـــومي قـــرار داده اســـت (قاسمزاده عقیانی و همکاران، 1400: 164). در کشور ما نیز طی چند دهه گذشته، رشد فزاینده جمعیت و بازار زمین و مسکن، ساختار فضایی شهرها را تغییر داده است و بسیاری از شهرها با رشد قابل توجهی روبه رو شدهاند. لذا با توجه به این نکته که در هر شهر بیش از 50 درصد مساحت آن به مسکن و ساختمانهای مسکونی اختصاص مییابد و فضاهای مسکونی از نظر وسعت و اهمیت، بیشتر از دیگر کاربریها مانند کاربریهای تجاری، فضای سبز و فضای ارتباطی در حیات شهری ایفای نقش میکنند، کنترل کاربری مسکونی میتواند نقش مهمی در استفاده بهینه از زمین و جلوگیری از رشد بیرویه شهرها داشته باشد.
شهرنشيني در ايران نيز پيرو بسياری از کشورهای درحال توسعه، رشد سريعي داشته است و اين افزايش جمعيت و تغييرات اقتصادی، کالبدی و ... به دنباله خود سبب تغييرات اساسي در شکل شهرها شده است. به بياني ديگر، با تحولات اجتماعي، جابه جاييهای جمعيتي، تغييرات اقتصادی و نوآوریهای فن شناختي، دگرگون ميشوند و با افزايش جمعيت نيز فعاليت و سرمايهگذاری به شدت توسعه مييابد و نظام و سازمان کالبدی شهرها دستخوش تغييرات اساسي ميشود (حاجیزاده بیگدلی و همکاران، 1401: 95). در طول سالهای اخیر، ساخت و ساز شهری رشد قابل توجهی داشته است و بیشتر زمینهای و مکانهای طبیعی ساخته شدهاند و جزئی از بافت شهری درآمدهاند. گسترش سریع شهرها، اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است، به طوری که نه تنها سیاستهای شهرسازی بلکه مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری تحت تأثیر این پدیده قرار گرفته است. علت اولیه گسترش شهرها، رشد روز افزون جمعیت شهری و نیاز به اختصاص سطوح جدید به فعالیتهای انسانی و مسکن است که نتیجه آن شکلگیری مناطق مسکونی در اطراف شهرهاست. این امر در کشورهایی مانند امریکا که گرایش به الگوی مسکن با مساحت بالا وجود دارد و از آن به عنوان پراکندهرویی یاد میشود (نظری قنبری و علیپور، 1396). رشد فضایی هر شهر به صورت گسترش افقی و رشد فیزیکی یا رشد عمومی میباشد. هر کدام از این دو روش کالبد متفاوت و جداگانهای از دیگری ایجاد مینماید. رشد فیزیکی به شکل افزایش محدوده شهر یا به اصطلاح گسترش افقی شهر ایجاد میگردد و رشد عمودی به صورت درونریزی جمعیت شهری و رشد فشرده شهری نمایان میشود. این الگوهای متفاوت به نسبت نوع گسترش که در شهر به وجود آمدهاند پیامدها و نتایج متفاوتی را نیز در پی دارند. ايران نیز یکی از جمله كشورهايي است كه در دهههای قبل بالاترين نرخ رشد جمعيت و نرخ رشد جمعيت شهري را داشته است. گسترش شهرنشيني در ايران در دهههاي اخير از يك طرف ناشي از رشد سريع مهاجرتهای داخلي در فرایند ركود فعاليتهاي روستائي كشور و از طرف ديگر به علت بالا بودن سطح دستمزد در شهرها است. استقرار مراكز عمده توليد، رشد بخش خدمات و تمركز سرويسهاي آموزشي، دانشگاهي و بهداشتي و نظاير آن در اكثر شهرهاي بزرگ از عواملي است كه اين مسئله را تشديد كرده است (رحیمی و نظریان، 1387). مشكل مسكن در ايران بخصوص در شهرهاي بزرگ از سال 1350 با افزايش سريع جمعيت از يك سو و گرايش شديد به شهرنشيني از سوي دیگر نمود پيدا كرده است. زيرا در طول دهههاي اخير ميزان عرضه و توليد مسكن چه از نظر كمي و چه از نظر كيفي هميشه كمتر از ميزان تقاضا بوده است. در حقیقت در آغاز قرن بيست و يكم جمعيت شهري دنيا به مرز 50 درصد جمعيت جهان رسيده است و پيشبيني میشود كه در سال 2025 از مرز 41 درصد تجاوز نمايد. نزديك به 12 درصد اين جمعيت در شهرهاي بالاي 10 ميليون نفر ساكن خواهد بود. بدين ترتيب در حالي كه جمعيت دنيا در حال افزايش هست توزيع فضائي جمعيت در شهرها با مهاجرت انبوه جوامع روستايي به طرف شهرها بطور فزایندهای به عدم تعادل و كمبود مسكن گرايش پيدا میکند (نظريان، 1380). افزايش نرخ رشد شهرنشيني موج مهاجران روستائي را روز به روز افزايش داده و آنها را به سوي زاغه نشيني در حاشيه شهرها روانه میکند آمارهاي تكان دهنده از موج حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ جهان و پيدايش مساكن كم ظرفيت و كم دوام با حداقل مصالح با درصد بالائي از جمعيت كم درآمد مبين رشد فزاينده تراكم در محلات كم درآمد شهر با حداقل سطوح خدمات شهري در آنها است. گروههای مهاجر زمینهای پيرامون شهري را بطور غيرقانوني تصرف كرده و جامعه خود را يكشبه سامان میدهند و نظام شهري به هم میریزد (آپردويسيوا لاكويان، 1363). در این حین شهرها به طور بیسابقهای رشد و گسترش مییابند و هر روزه به زمینهای پیرامون خود تجاوز مینمایند و نظم فضایی کاربریهای پیرامونی را به هم ریخته و تغییر کاربری زمینها رخ میدهد و ساخت و سازها گسترش مییابد. در این سالها شهر کرمانشاه نیز متأثر از رشد شهرنشینی قرار گرفته است و ساخت و ساز به ویژه آپارتمانسازی در آن بیشتر از گذشته رونق گرفته است. در برخی از محلهها، خانههای کلنگی تبدیل به آپارتمان شدهاند و در برخی دیگر از شهرکها از منابع طبیعی برای ساخت و ساز شهری استفاده شده است و با سرعتی شتابان در حال افزایش است. بنابراین ضروری به نظر میرسد که نقش ساخت و ساز مسکن در رشد شهری کرمانشاه مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد.
در این تحقیق ما به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که ساخت و سازهای انجام شده در حوزه مسکن چه تأثیری در رشد شهر کرمانشاه داشته است؟ و کدام یک از مولفهها یا شاخصها موثر در ساخت و ساز مسکن بیشترین تاثیر را در رشد شهر داشته است؟
پیشینه پژوهش
در راستای طبقهبندی عوامل موثر بر رشد شهري رویکردهای متفاوتی وجود دارد برخی محققین مانند هوانگ و دابوویک عوامل رشد شهری را به سه دسته: ويژگي سايت (محل)، خصوصيات مجاورت، خصوصيات همسايگي تقسیم میکنند (دوبویک2، 2010؛ هانگ3 و همکاران، 2009). برخی دیگر همانند چن و ماسر، عوامل را براساس طبيعت آنها به فضايي مانند شيب و فاصله از راههای اصلي و غيرفضايي مانند نژاد و سياستهای فضایی تقسیم میکنند (چن و ماثر4، 2003). یا به مانند هو و سایت چیپینگ، به متغيرهاي اجتماعي، اقتصادي و زیست- کالبدی در رشد شهرها به طبقهبندی میپردازند. بورگ و همکاران، پنج نوع عامل تعيين كننده كه ميتوان براي توصيف الگوهاي فضايي تغيير كاربري اراضي و رشد شهرها استفاده كرد را شناسايي كردهاند: عوامل زیست - کالبدی، اجتماعی، اقتصادي، سياستهاي فضايی، فعل و انفعالات فضايي و ويژگيهاي محلي (همسايگي)، که بر اساس هر دو عامل طبيعت و عملكرد آنها در قالب شهر میباشد، انتخاب عواملی كه در اين تحليل استفاده شدهاند، غالباً بر مبناي تئوريهاي تخصصي مختلف و درك قبلي از روندهاي اصلي در تغيير كاربري اراضي انجام شده است (بورگ5 و همکاران، 2004). ظهور و پیدایش علوم مرتبط با شهرسازی و برنامهریزی شهری باعث گسترش و نشر افکار و تئوریهای مختلف در زمینهی شهر و توسعهی شهری شده است. همر هویت در زمینه توسعه فیزیکی شهر اعتقاد دارد که تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی در ساختارهای جمعیتی و کالبدی، موجب ساخت الگوی قطاعی شهر میشود. چاسنی هارس و ادوارد اولمن با الگوپذیری از نظریات این دو محقق، مدل ساختاری چند هستهای شهر را که زیر بنای کاملاً جغرافیایی داشته و بر اساس اختلاف در مورفولوژی و توپوگرافی زمین تنظیم شده را ارائه دادهاند (فرید، 1373: 453). ویلیام هرد نیز با تکیه بر اهمیت راههای ورودی و خروجی به شهر، گسترش اصلی شهر را در امتداد این راهها میداند (شکویی، 1376: 170).
مبانی نظری
شهرها در گذشته، در مرحله اول یا شهر کلیتی متکی بر کشاورزی، مرحله دوم پا پولیس شهر واحد کوچکی با فعالیتهای بازرگانی و تجاری خود، و در مرحله سوم یا متروپلیس شهر به نهایت رشد میرسد، مرحله چهارم یا مگاپلیس شهر به شکل پیچیدهای گسترش و توسعهیافته است، مرحله پنجم یا تیراپولیس شهر از لحاظ تجاری، بازرگانی به زوال میرسد، مرحله ششم یا نگروپولیس شهر به بدترین وضع میرسد. هاروله مهیر جغرافیدان آمریکایی در علل پیدایش ساختار چند هستهای و رشد شهر به عامل استفاده از اتومبیل که باعث توسعه حومهنشینی و گسترش فیزیکی شهر میشود تاکید دارد (شکویی، 1376: 175). روند فزاینده رشد شهرها در دهههای اخیر به مسئلهای پیچیده و درخور تامل از زوایای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی بدل شده است. این رشد و گسترش فضایی شهر میتواند ناشی از افزایش طبیعی جمعیت از سویی و مهاجرت و جابجایی آن از سوی دیگر باشد. اما مسئله دارای اهمیت، چگونگی شکلگیری رشد و توسعه کالبدی، میزان و نحوه گسترش شهرهاست که پیامدهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی گوناگونی را به همراه داشته است. روند فزایندة رشد شهرها در دهههاي اخیر چالشهاي گوناگون اقتصادي، اجتماعی، کالبدي و زیستمحیطی را در پی داشته است که پیامد افزایش طبیعی جمعیت از سویی و مهاجرت و جابجایی آن از سوي دیگر است، در این میان چگونگی رشد و توسعۀ کالبدي شهرها، ارزش فراوانی دارد. شهرها به گونههایی از جمله در شکل توسعۀ میانافزا، توسعۀ شهري پیوسته و توسعۀ شهري گسسته رشد کردهاند. توسعۀ شهري پراکنده یا به اصطلاح پراکندهرویی شهري، نمودي از توسعۀ شهري گسسته و در مواردي بسیار بیرون از ضوابط و مقررات شهري و به گونهاي خودرو و برنامهریزي نشده است.
در دهههای اخیر عناصر سیاستگذاری به توسعه هر چه بیشتر لگام گسیخته شهر کمک نموده و باعث شده است که ارزش زمین کیفیت مسکن و دیگر فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی اشکال متفاوتی از شهرنشینی را به وجود آورند. گروهی از عناصر سیاستگذاری موثر در توسعه فیزیکی شهرها که دارای امتیازات و ویژگیهای خاصی هستند عبارتند از به وجود آمدن اشتغال، رفاه اجتماعی، پیشرفتهای فرهنگی و علمی و اقتصادی (حسین زاده دلیر، 1393: 33). عواملی را که موجب گسترش شهري به ویژه گسترش ناپیوسته میشوند، نمیتوان بدون توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادي، فرهنگی و بسیاري از عوامل دیگر مورد تحلیل قرار داد (برانکنر6، 2005). عامل اقتصادي در غالب قیمت زمین و توان مالی افراد معیاري در انتخاب نوع و محل سکونت است؛ وقتی فرد توان تهیه مسکن ایدهآل را ندارد، به نقاط پیرامونی شهر روي میآورد که با افزایش مالکیت اتومبیل پشتیبانی شده و میتواند منجر به تشدید الگوي گسترش پراکنده شود. آب و هوا، توپوگرافی و شرایط فیزیکی اطراف شهر نظیر کوهها، تپهها و ... نیز در گسترش یا فشردگی فرم شهر تاثیرگذارند؛ اقلیم مناسب، تمایل به گسترش شهر را در محیط پیرامون ترغیب میکند و در نقطه مقابل اقلیم سخت نظیر شرایط کوهستانی یا کویري میتواند موجب فشردگی شهر شود (اورمن7، 2005).
سیاستهای شهری قوانین مالیاتی و ضوابط سختگیرانه در داخل شهر، هر کدام تاثیري مستقیم در سوق دادن بساز بفروشها و شرکتهاي ساختمانی به زمینهاي بیرون شهر دارند و زمینهساز بورس بازي میگردند (کاوالادر8، 1985). به علاوه یکی از مهمترین ابزارهای حاکمیتی دولتها در اقتصاد شهری، تدوین سیاستهای مرتبط با استفاده بهینه از منابع زمین شهری تلقی میشود. به همین دلیل، دولتها در سطوح ملی و محلی به سمت تدوین سیاستهای مناسب به منظور اختصاص بهینهی این منبع کمیاب گام برداشتهاند. اصولاً نبود سیاستگذاری صحیح در بخش زمین در یک کشوری عدم تناسب سیاست زمین اتخاذ شده با وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجود در آن، به بروز مشکلات متعددی در حیطه اقتصاد منجر خواهد شد (کمانرودی، 1394).
با نگاهی به روند توسعه فیزیکی شهرها، به ویژه در نیمه دوم قرن حاضر معلوم میشود که زمین قابل سکونت تحت تاثیر عواملی چون ازدیاد جمعیت (رشد طبیعی و مهاجرت از روستا به شهر)، ادغام روستاها در بافت فیزیکی شهرها، گستردگی واحدهای تولیدی، خدماتی و مسکونی، تغییر الگوی مصرف زمین، زمین خواری و سوء مدیریت شهری با آهنگی سرسامآور کاهش مییابد (محمد زاده، 1386 : 94).
رانتهای بساز و بفروشی و فروش تراکمهای هدف دار، ناتوانی در ارائه خدمات شهری یکدست و یک وزن به تمامی مناطق شهری، تخریب و زیرساخت و ساز بودن اراضی زراعی با ارزش و سرسبز داخل و پیرامون شهرها، تمرکز نقدینگی و سرمایههای مردم در بخش زمین، ساختمان و بساز بفروشی آن، ادغام سکونتگاههای روستایی در اندام کالبدی شهرها اگر چه هر یک از موارد یاد شده به تنهایی و یا به یکجا عامل اثرگذار در روند گسترش فضایی و فیزیکی شهرها بوده است.
با مطالعات صورت گرفته در خصوص رشد شهرها و بررسی نظریات گوناگون مطرح شده در این حیطه، میتوان بیان نمود که رشد شهری در دوره زمانی خاصی اتفاق میافتد و این سیر تکاملی به سه نظام در ابعاد فضایی وابسته است 1- نظام شهری گسترش یافته مثل شبکه راهها، مراکز تجاری و غیره 2- نظام بومشناسانه و کالبد (قابل گسترش) شامل آبها، جنگل، زمینهای کشاورزی و غیره 3- نظام شهري برنامهريزي شده در طرحهای جامع، تفصیلی و غیره. هر یک از این سه نظام تحت تاثیر چهار بعد اصلی یعنی سیاستهای اتخاذ شده کلان کشوری و شهری، منابع و خدمات توزیع شده و بازار زمین و مسکن شهری و در نهایت به میزان مهاجرتهای روستا شهری بستگی دارد. بر این اساس مدل مفهومی مقاله حاضر بر این چهار بعد به صورت زیر ترسیم شده است:
شکل1. مدل مفهومی پژوهش
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کاربردي است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل مدیران، کارشناسان شهرداری و بنگاههای املاکی مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه به تعداد 2980 نفر میباشد که بر اساس فرمول کوکران تعداد 340 نفر به دست آمد و پرسشنامهها با روش نمونهگیری تصادفی ساده توزیع گردید پرسشنامه تحقیق با چهار بعد (سیاستها، خدمات و منابع، بازار زمین و مسکن و مهاجرت) با 18 سوال در نظر گرفته شده است. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و محتوایی تایید شده است و پایایی نیز بر اساس آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه به میزان 83/0 تایید شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. با بررسی مبانی نظری و مطالعات پیشین شاخصها و مولفههای زیر برای بررسی موضوع تحقیق و تهیه پرسشنامه بکار برده شد.
جدول1- شاخصها و مولفههای تحقیق
بعد | مولفهها | بعد | مولفهها |
سیاستها | دخالتهای دولت در بازار زمین و مسکن | بازار زمین و مسکن | طرحهای مسکنسازی |
عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز | افزایش قیمت مسکن | ||
عملکرد تعاونیهای مسکن در ساخت مسکن کارمندی | بورس بازی زمین | ||
رشد شهرکسازی | رشد خانههای دوم و ویلاسازی | ||
سیاستهای بازآفرینی شهری | مهاجرت | مهاجرت روستا- شهری | |
خدمات و منابع | بهبود شبکه راهها و جادهها | تمرکز اداری و خدماتی | |
بهبود خدمات و دسترسیها | توجه به شهرهای اطراف و روستاها | ||
رشد مراکز خدماتی و رفاهی | حاشیهنشینی در شهر و گسترش حومهنشینی | ||
توسعه زیرساختهای مسکن (فاضلاب، مسیر تردد و ...) | اسکان غیررسمی و رشد فیزیکی |
در راستای ارزیابی متغیرها از میانگین و انحراف معیار استفاده شد بر اساس اطلاعات جدول زیر مشاهده میشود که در متغیر بازار زمین و مسکن انحراف معیار بالاتر بوده و نشاندهنده اجماع کمتر جامعه آماری بودع است و در بعد سیاستها بالاترین میانگین و در بعد مهاجرت بالاترین اجماع را نشان میدهد.
جدول2- میانگین و انحراف معیار ابعاد تحقیق
گویه | تعداد | میانگین | انحراف از معیار |
سیاستها | 340 | 4.27 | 0.4469 |
خدمات و منابع | 340 | 4.39 | 0.4216 |
بازار زمین و مسکن | 340 | 4.20 | 0.5024 |
مهاجرت | 340 | 4.33 | 0.4080 |
ماخذ: یافتههای پژوهش: 1400
معرفی منطقه مورد مطالعه
در مطالعه حاضر شهر کرمانشاه در طول سالهای 1390 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. شهر کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت و یکی از کلانشهرهای ایران و مرکز استان کرمانشاه است که در سال 1390 دارای جمعیتی بالغ بر 8۸۴۶۰۲ نفر و در سال 1395 دارای 952285 نفر بوده و مساحت ۹۳۳۸۹۹۵۶ متر مربع است. این شهر در طول جغرافیایی ۴۷.۰۳ و عرض جغرافیایی ۳۴.۲۳ قرار دارد. این شهر از شمال به استان کردستان و شهرستان روانسر، از غرب با شهرستانهای ثلاث، دالاهو و اسلام آباد غرب، از شرق با شهرستانهای هرسین و صحنه و از جنوب به استان اسلام محدود میباشد. در این شهر در سال 1395 تعداد 1724 پروانه ساخت و ساز صادر شده است که این عدد در سال 1385، تعداد 1124 پروانه بوده است که افزایش قابل توجهی داشته است.
شکل 1. موقعیت جغرافیایی منطقه مورد مطالعه.
مآخذ: نقشه پایه استان، 1398
یافتههای پژوهش
توصیف جامعه آماری بیانگر آن است که از جامعه آماری، 2.4 درصد زن و 97.6 درصد مرد، به لحاظ سن؛ بالاترین درصد سنی پاسخ دهنده افراد گروه سنی 41 تا 50 سال به میزان 45.9 درصد بوده و پس از آن 31 تا 40 سال به میزان 34.1 درصد، بیش از 51 سال به میزان 13.2 درصد؛ بیشترین پاسخگویان متعلق به متأهلین به میزان 76.8 درصد و کمترین میزان افراد متعلق به گروه مجرد به میزان 22.9 میباشد. همچنین بیشترین درصد میزان تحصیلات افراد را تحصیلات لیسانس به میزان 43.8 درصد، دیپلم 25.3 درصد، فوق لیسانس 24.7 درصد، زیردیپلم 4.7 درصد و کمترین را تحصیلات فوق دیپلم تشکیل میدهد. بررسی میزان اقامت نشان میدهد بیشترین مدت اقامت به بازه 6 تا 10 سال و 11 تا 15 سال به میزان 20.6 درصد و سپس 2 سال به میزان 19.1 درصد و کمترین میزان متعلق به مدت 1 سال، به میزان 2.9درصد است. بیشترین درصد میزان مالکیت افراد را مالک به میزان 69.4 درصد، مستاجر 27.4 درصد و کمترین را سازمانی به میزان 3.2 درصد تشکیل میدهد. به لحاظ بومی بودن؛ بیشترین درصد بومی هستند (95.6 درصد)، و کمترین میزان (4.4 درصد) بومی نیستند.
در راستای بررسی عوامل موثر در رشد شهر کرمانشاه و جهت تجزیه و تحلیل دادهها و بررسی استنباطی از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. بدین منظور ابتدا به بررسی آزمون کرویت پرداخته شد که نتایج آن در جدول نشان داده شده است. آزمون کرویت Bartlett معنادار است و اندازهی کفایت نمونهگیری Kaiser-Meyer-Olkin بیشتر از 6/0 و معنادار است. بنابراین ماتریس برای عاملیابی مناسب است.
جدول3- آزمون کرویت بارتلت و کفایت کیسر و میر
آزمون کسر و میر | .772 | |
آزمون بارتلت | آزمون خی دو | 4527.225 |
درجه آزادی | 153 | |
معناداری | .000 |
ماخذ: یافتههای پژوهش: 1400
نتایچ بررسی بارهای عاملی نشان میدهد که گویهها دارای بار عاملی بالای 3/0 بوده بنابراین هیچ کدام در فرایند تجزیه و تحلیل حذف نخواهند شد. همچنین گویههای «دخالتهای دولت در بازار زمین و مسکن، عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز، میزان شهرکسازی سه عامل اصلی هستند که به ترتیب دارای بیشترین میزان بار عاملی هستند و باعث رشد شهر کرمانشاه شده است. در گام بعدی دادهها را استاندارد نموده، سپس با استفاده از روش همبستگی و نوع چرخش واریمکس تحلیل مربوطه صورت گرفته است. تحلیل صورت گرفته نشان داد که 4 عامل حدود 52/70 درصد پراش تجمعی را تبیین کرده است. در جدول 4 مقادیر بار عاملی و پراش تبیین شده توسط عوامل چهارگانه بدون چرخش و با چرخش نشان داده شده است.
جدول4- مجموع پراش و بار عاملی تبیین شده توسط عاملها
مؤلفهها | بار عاملی | پراش | پراش تجمعی | بار عاملی با چرخش | پراش با چرخش | پراش تجمعی با چرخش |
عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز | 5.703 | 31.684 | 31.684 | 5.703 | 31.684 | 31.684 |
بهبود خدمات و دسترسیها | 3.372 | 18.734 | 50.418 | 3.372 | 18.734 | 50.418 |
مهاجرت روستا- شهری و نیاز به مسکن | 2.250 | 12.501 | 62.919 | 2.250 | 12.501 | 62.919 |
رشد خانههای دوم و ویلاسازی | 1.368 | 7.601 | 70.520 | 1.368 | 7.601 | 70.520 |
ماخذ: یافتههای پژوهش: 1400
بررسی تاثیر مولفههای تحقیق بر رشد شهر کرمانشاه با استفاده از تحلیل عاملی نشان داد که عامل اصلی عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز در شهر کرمانشاه است. این عامل به تنهایی 31.684 درصد از پراش تجمعی را به خود اختصاص داده است که میزان بسیار بالایی بوده و نشان از اهمیت داشتن این امر در رشد شهر کرمانشاه میباشد. عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز باعث ساخت و سازهای خارج از چارچوب و خارج از حریم شهر و طرح جامع بوده که این امر بیشتر در زمین های کشاورزی رخ داده و گسترش و رشد فیزیکی و افقی شهر را در پی داشته است. دومین متغیر موثر بهبود خدمات و دسترسیها است که این عامل نیز 20 درصد از پراش تجمعی را به خود اختصاص داده است و بهبود خدمات و دسترسیها زمینه ساز سهولت دسترسی، حومه شهر و مرکز شهر به یکدیگر شده است و اسکان در حومه وخرید و ساخت در پیرامون را گسترش داده است. سومین عامل موثر در رشد شهر، مهاجرت روستا - شهری و نیاز به مسکن است که این عامل حدود 12 درصد از پراش تجمعی را به خود اختصاص داده است. مهاجرتهای روستا – شهری نیاز به مسکن و ساخت و ساز را افزایش داده است و از آنجائیکه بیشتر مهاجرین توان خرید در مرکز شهر را نداشته ساخت و ساز حومه افزایش بیشتری داشته و این خود عامل پراکندرویی شهری بوده است. و آخرین متغیر موثر بر رشد شهر کرمانشاه رشد خانه های دوم و ویلاسازی است و که این عامل حدود 8 درصد از پراش تجمعی را به خود اختصاص داده است. چراکه بیشتر خانه های دوم یا ویلاها در زمینهای کشاورزی و روستاهای اطراف شهر بوده است که هم اکنون به شهر ملحق شدهاند و این خود گسترش فیزیکی و افزایش مرزهای شهری را در پی داشته است.
از سوی دیگر نتایج تحلیل عاملی متغیرها نشان داده که سیاستهای بازآفرینی شهری و طرحهای مسکن سازی به شیوه مسکن مهر یا مساکن کارمندی و اداری تاثیرچندانی در رشد شهر کرمانشاه نداشته است.
در جدول زیر عوامل موثر بر رشد شهر کرمانشاه در هر یک از ابعاد نشان داده شده است.
جدول5- جدول ابعاد و مولفههای موثر در بعد مورد نظر در رشد شهر کرمانشاه
میزان بار عاملی | مولفه و شاخص | بعد |
851% | عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز | سیاست ها |
683% | بهبود خدمات و دسترسیها | خدمات و منابع |
824% | رشد خانههای دوم و ویلاسازی | بازار زمین و مسکن |
364% | مهاجرت روستا-شهری و نیاز به مسکن | مهاجرت |
ماخذ: یافتههای پژوهش: 1400
نتیجهگیری
رشد شهرها در گذشته تابع شرایط و ويژگيهای طبيعي منطقه به خصوص شرايط توپوگرافيک مانند واقع شدن در دشت، شيبهای مناسب و ... بود اما در حال حاضر با رشد فناوری و تکنولوژی و افزایش فرصتهای کار و خدمات در شهرها و شتاب و تسریع مهاجرتهای روستا- شهری زمينه گسترش کالبدی - فيزيکي شهرهای کشور ايران بیش از پیش فراهم شده است؛ در عین حال عدم نظارت درست و عدم توجه به طرحهای جامع شهری باعث زمینه گسترش کالبدی شهر بدون توجه به ويژگيهای طبيعي شده است که در نتیجه افزايش هزينهها، مشکلات در خدماترساني و مواجهه با برخي مخاطرات محيطي در شهرها را با مشکل رو به رو کرده است. بنابراین بررسی سیاستها و چارچوب ساخت و ساز در شهرها و چگونگی نحوه رشد شهرها از مهمترین اولویتها برنامه ریزان و سیاستگذاران شهری است. در این تحقیق با مبنا قراردادن ساخت و ساز و نقش آن در رشد شهری در شهر کرمانشاه در پی پاسخ به این سوال بودهایم که ساخت و سازهای انجام شده در شهر کرمانشاه طی دوره 1395 تا 1400 به چه میزان در رشد شهرکرمانشاه تاثیرداشته است؟ و کدام یک از مولفهها و ابعاد بیشترین نقش را در رشد شهر ایفا کرده است؟
بر همین اساس 18 مؤلفه و شاخص موثر در رشد شهر که در خصوص ساخت و ساز مسکن از ادبیات تحقیق و پیشینه به دست آمد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که متغیرهای «دخالتهای دولت در بازار زمین و مسکن، عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز، به ترتیب دارای بیشترین میزان بار عاملی است و همچنین متغیرهای سیاستهای بازآفرینی شهری، و طرحهای مسکن به ترتیب دارای کمترین میزان بار عاملی در رشد شهر کرمانشاه بودهاند». همچنین نبود نظارت دقیق و صحیح بر ساخت و ساز مسکن در شهر کرمانشاه که بسیاری از زمینهای کشاورزی و همچنین منابع ملی به کاربری مسکونی تبدیل شده است عامل اساسی در رشد شهر کرمانشاه در پیرامون و حومه شهر بوده است. از سوی دیگر بهبود راههای روستایی و تسهیل دسترسی به شهر کرمانشاه و نیز تمایل مردم روستاها و شهرهای کوچک به مهاجرت به شهر کرمانشاه نیز از جمله مواردی بوده است که باعث تقاضای بالا برای مسکن و ساخت و ساز مسکن در حومه شهر شده است. در واقع نتایج آماری نیز نشان میدهد که گسترش سطوح شهری و جمعیتی طی سه دهه (65 - 94) از 3221 هکتار مساحت و 560514 نفر جمعیت به 11432 هکتار و 905602 نفر جمعیت، یعنی حدود رشد 4 برابر کالبدی و افزایش 1.61 برابری جمعیت رسیده است که بیانگر توسعه کالبدی و جمعیتی سریع طی دوره مذکور بوده است. در این خصوص نتایج به دست آمده با نتایج تحقیق ثروتی و همکاران (1390) که در پژوهشی به بررسی روند شهر نشینی و توسعهی فیزیکی شهر کرمانشاه پرداختهاند و همچنین با نتایج تحقیق مک گیلم (2018) که در پژوهشی به بررسی نقش رشد جمعیت بر رشد شهرها در کشورهای در حال توسعه پرداخته است، همسو بوده است.
همچنین در بررسی عوامل موثر بر رشد شهر نتایج نشان دادند که عدم نظارت صحیح بر ساخت و ساز و بهبود خدمات و دسترسیها و رشد خانههای دوم و ویلاسازی مهمترین عوامل تاثیرگذار بر رشد افقی شهر کرمانشاه بودهاند در این خصوص نتایج به دست آمده با نتایج تحقیق علی اکبری (1396) که در پژوهشی به بررسی عرصههای درون افزای شهری و کارآمدی سیاست رشد درون افزای کلان شهر تهران پرداختند و همچنین با نتایج تحقیق مسينا (2003) که در مطالعهای با عنوان برنامهريزي توسعه حومه شهر مانزيني، در سوئيس، پرداخته، همسو بوده است.
منابع و مآخذ
1) آپروديسيوا، لاكويان. (1363). خانهسازي در جهان سوم، ترجمه مينو رفيعي - سازمان برنامه و بودجه.
2) آزادخانی، پاکزاد، سلیمانی، سمیه و امیدی، مهدی (1396). بررسی الگوی توسعه کالبدی- فضایی شهر ایلام با مدل آنتروپی شانون و هلدرن، فصلنامه مطالعات عمران شهری، دوره 3، 4-27.
3) حاجی زاده بیگدلی، علی، افضلی، کوروش، وزیاری، کرامتاله (1401). ارزیابی و سنجش نقش شاخصهای محیط طبیعی در توسعه کالبدی شهرها مطالعه موردی (شهرهای کشور ایران). نشریه جغرافیا و مطالعات محیطی، 11(42 )، 72-91.
4) حسینزاده دلیر، محمدمهدی، ثروتی، محمدرضا، صرافی، مظفر، اسماعیلی، رضا و پناهی، رویا(1393). بررسی محدودیتهای ژئومورفولوژیک برای توسعهی فیزیکی شهر کرمانشاه. آمایش محیط، 7(26)، 18-38.
5) رحیمی، محمود و نظریان، اصغر(1387). عوامل موثر در مدیریت ساخت و ساز مسکن شهری، فصلنامه جغرافیایی سرزمین، سال پنجم، شماره 17.
6) رحیمی، محمود و نظریان، اصغر(1387). عوامل مؤثر در مديريت و ساخت مسكن شهري. فصلنامه جغرافيايي سرزمين، 17، 17-46.
7) شکویی، حسین (1376). جغرافیای شهری، چاپ چهارم، انتشارات دانشگاه پیام نور.
8) شیخ بیگلو، رعنا و نگهبان، سعید(1396). تعیین محورهای مناسب برای توسعة فیزیکی شهر با تأکید بر عاملهای ژئومورفولوژیک (مطالعه موردی: شهر دزفول). پژوهشهای جغرافیای برنامهریزی شهری،5(4)، 565-583.
9) فردوسی، بهرام (1384). امکانسنجی و کاربرد سیستم پشتیبانی تصمیمگیری در توسعۀ فیزیکی شهر، نمونۀ موردی: سنندج، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
10) فرید، یداله(1373). نگرشهای نوین در بستر جغرافیای شهری، تحقیقات جغرافیایی، شماره 33.
11) قاسم زاده عقیانی، امید، سلطانی، علیرضا، و جلایی، سیدعبدالمجید(1400). تاثیر حوزه مسکن و سیاستهای مسکن مهر بر رشد اقتصادی ایران (1396: 1356). خط مشی گذاری عمومی در مدیریت (رسالت مدیریت دولتی)، 12(43 )، 147-160.
12) کریم زاده دلیر، کریم، بابایی اقدام، فریدون وصدر موسوی، میرستار(1397). اکولوژی ازدحام شهری در حواشی شهر تبریز، فصلنامه جغرافیا و توسعه،5(9).
13) کمانرودی، موسی(1384). مسکن شهری سیاستهای توسعه در ایران، جزوه کلاس کارشناسی ارشد، دانشکده علوم جغرافیایی، گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری.
14) محمدزاده، رحمت(1386). بررسی اثرات زیست محیطی توسعه شهری منطقه 5 شهرداری تهران، جلد دوم، معاونت شهرسازی و معماری، 1-21.
15) نظری قنبری، سارا و علیپور، سارا(1396). رشد و توسعه شهری. پنجمین کنفرانس افق نوین.
16) نظريان، اصغر(1380). شهرهاي آينده كانون فاجعه انساني يا بستر تعامل فرهنگي، فضاي جغرافيايي،1(3)، 1-21.
17) Brueckner, J.K., & Hyun, K. (2003). Urban Sprawl and the Property Tax.International Tax and Public Finance.
18) Brueckner, J.K., & Hyun, K. (2003). Urban Sprawl and the Property Tax.International Tax and Public Finance.
19) Cadwallader, M. (1985). Analytical urban geography: spatial patterns and theories.englewood cliffs: prentice-Hall.
20) Cadwallader, M. (1985). Analytical urban geography: spatial patterns and theories.englewood cliffs: prentice-Hall.
21) Cheng, J., & Masser, I. (2003). Urban growth pattern modeling: a case study of Wuhan city, PR China, andscape and Urban Planning, 62, 199-217.
22) Cheng, J., & Masser, I. (2003). Urban growth pattern modeling: a case study of Wuhan city, PR China, andscape and Urban Planning, 62, 199-217.
23) Dubovyk, O. (2010). Spatio-temporal analysis of ISs development, A case study of Istanbul, Turkey, MSc thesis, Faculty of Geo-information science and earth observation, ITC.
24) Dubovyk, O. (2010). Spatio-temporal analysis of ISs development, A case study of Istanbul, Turkey, MSc thesis, Faculty of Geo-information science and earth observation, ITC.
25) Huang, B., Zhang, L., & Wu, B. (2009). Spatiotemporal analysis of rural-urban land coversion, international journal of Geographic Information Science, 23(3), 379-398.
26) Huang, B., Zhang, L., & Wu, B. (2009). Spatiotemporal analysis of rural-urban land coversion, international journal of Geographic Information Science, 23(3), 379-398.
27) Kaya, S. & Curran, P.J. (2006), Monitoring urban growth on the European side of the Istanbul metropolitan area, International journal of applied earth observation, 74-85.
28) Kaya, S., & Curran, P.J. (2006). Monitoring urban growth on the European side of the Istanbul metropolitan area, International journal of applied earth observation, 74-85.
29) Liu.Yaolin and et al (2020), The spatial integration and coordinated industrial development of urban agglomerations in the Yangtze River Economic Belt, China, Cities 104 (2020) 102801.
30) Overman, H. (2006). Fat City: The Relationship Between Urban Sprawl and Obesity. center for economic performance.
31) Overman, H. (2006). Fat City: The Relationship Between Urban Sprawl and Obesity. center for economic performance.
32) Shukla, S., Gedam, S., (2022). Evaluating hydrological responses to urbanization in a tropical river basin: a water resources management perspective. Nat. Resour. Res. 28, 327e347.
[1] .kaya
[2] .Dubovyk
[3] .Huang
[4] .Chen and Masser
[5] .Burg
[6] . Brueckner
[7] . Overman
[8] . Cudwallader