تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی (مورد مطالعه: پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی)
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - استادیار جامعه شناسی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: آسیب های اجتماعی, اعتیاد, سینما, زنان, رسانه نوین,
چکیده مقاله :
سینما به دلیل برخورداری از جذابیت های بصری و قدرت تبلیغی در جهان پیشرفته کنونی مورد توجه دست اندر کاران حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در سراسر دنیا قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این تحقیق بر تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی با تاکید بر پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی است. در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی به بررسی تاریخ سینمای ایران پرداخته شده است. در بررسی فیلم هایی که با مضمون اعتیاد ساخته شده اند، آن هایی را که به اعتیاد زنان پرداخته اند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی بر اساس سئوالات تحقیق و مقولات مورد نظر فیلم ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که بازنمایی تغییرات نوع مواد مخدر مصرفی تا حدودی متاثر از واقعیت بوده است. توزیع ساخت فیلم هایی که به مضمون اعتیاد زنان پرداخته اند با توجه به اینکه در کشور از سال های پایانی دهه هفتاد با رشد بیش از دو درصدی اعتیاد زنان مواجهیم، با وجود تعداد اندک، متناسب به نظر می رسد. در دهه 60 و 70 جمعاً سه فیلم با مضمون اعتیاد ساخته شده است و در دهه ی 80 شش فیلم. با این حال تعداد اندک این فیلم ها نشان از بی توجهی به موضوع و محدودیت های بازنمایی اعتیاد زنان در سینمای ما دارد.
Cinema, due to its visual appeal and propaganda power in today's advanced world, has attracted the attention of those involved in various economic, cultural, political and social fields around the world. The main purpose of this study is the content analysis of women's social harms in movies with emphasis on the phenomenon of addiction in the first three decades after the Islamic Revolution. In this research, the history of Iranian cinema has been studied using the documentary method. In the review of films made with the theme of addiction, those that deal with women's addiction have been selected and examined. Also, in the field of reviewing the theories related to addiction, life-oriented theory, drug subculture theory, incomplete mourning theory and social deviation theory, the documentary method has been used. Then, the films were analyzed using qualitative content analysis method based on research questions and categories. The findings show that the representation of changes in the type of drugs used has been somewhat influenced by reality. The distribution of the production of films that deal with the subject of women's addiction, considering that we are facing a growth of more than two percent of women's addiction in the country since the late seventies, despite the small number, seems appropriate. A total of three films on addiction were made in the 1960s and 1970s, and six in the 1980s. However, the small number of these films shows the neglect of the subject and the limitations of representing women addiction in our cinema.
فهرست منابع
اسلامی، احمدعلی. و همکاران. (1389). "یک الگوی نظری مبتنی بر نظریه رفتار مشکل برای تبیین رفتارهای مشکل: تمرکز بر نقش میانجی عوامل روانی، اجتماعی"، مطالعات امنیت اجتماعی جدید، دوره 22، صص. 59-.81
امید، جمال. (1389). "فرهنگ فیلمهای سینمای ایران"، تهران، چاپ هشتم، انتشارات نگاه.
زکریایی، محمدعلی. (1382). "جامعهشناسی مصرف مواد مخدر"، فصلنامه اعتیاد پژوهی، دوره 2، شماره 5، صص. 53-80.
ستاد مبارزه با مواد مخدر. (1384). "نگرش ایرانیان به مصرف مواد مخدر (یافتههای پیمایش در کشور)"، ویرایش اول، تهران، دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر.
صدیق سروستانی، رحمتاله. (1385). "آیا اعتیاد یک مسأله اجتماعی است؟"، مجموعه مقلات سمینار اعتیاد به مواد مخدر، تبریز.
صفری، فاطمه. (1382). "اعتیاد و زنان: تفاوت جنسیتی درباره استعمال مواد مخدر و درمان آن"، فصلنامه اعتیاد پژوهی، دوره 1، شماره 2، صص. 119-139.
کلمن، جیمز. (1384). "بنیادهای نظریه اجتماعی"، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
نعمتی، فرشاد. (1381). "اعتیاد: راهبردهایی برای پیشگیری و درمان"، جلد دوم مقالات اولین همایش ملی آسیبهای اجتماعی در ایران (اعتیاد و قاچاق مواد مخدر)، نشر آگه.
نوری پرتو، امیررضا. (1387). "آینههای زنگار گرفته عبرت"، مجله فیلم، شماره 386، تهران.
_||_تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی
(مورد مطالعه: پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی)
چکیده
سینما به دلیل برخورداری از جذابیت های بصری و قدرت تبلیغی در جهان پیشرفته کنونی مورد توجه دست اندر کاران حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در سراسر دنیا قرار گرفته است. اما نکته ای که در اینجا مطرح است این است که سینما پیش از آنکه موضوعی هنری باشد، رسانه است و کارکردهای رسانه ای خودش را دارد. سینما طی سال های اخیر رشد خوبی در زمینه پرداختن به پدیده اعتیاد زنان از رشد خوبی برخوردار بوده است اما در مقایسه با سینمای جهان این رشد کافی نیست. مضاف بر اینکه فقدان استفاده از نظرات متخصصین حوزه اعتیاد و مطالعات در بیش از نیمی از این فیلم ها دیده می شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق بر تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی با تاکید بر پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی است. در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی به بررسی تاریخ سینمای ایران پرداخته شده است. در بررسی فیلم هایی که با مضمون اعتیاد ساخته شده اند، آن هایی را که به اعتیاد زنان پرداخته اند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین در زمینه بررسی و مرور نظریه های مربوط به اعتیاد، نظریه زندگی مدار، نظریه خرده فرهنگ مواد مخدر، نظریه سوگ ناقص و نظریه کجروی اجتماعی از روش اسنادی استفاده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتواي كيفي بر اساس سئوالات تحقیق و مقولات مورد نظر فیلم ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که بازنمايي تغييرات نوع مواد مخدر مصرفي تا حدودي متاثر از واقعيت بوده است. توزيع ساخت فيلم هايي كه به مضمون اعتياد زنان پرداخته اند با توجه به اينكه در كشور از سال هاي پاياني دهه هفتاد با رشد بيش از دو درصدي اعتياد زنان مواجهيم، با وجود تعداد اندك، متناسب به نظر مي رسد. در دهه 60 و 70 جمعاً سه فيلم با مضمون اعتياد ساخته شده است و در دهه ي 80 شش فيلم. با اين حال تعداد اندك اين فيلم ها نشان از بي توجهي به موضوع و محدوديت هاي بازنمايي اعتياد زنان در سينماي ما دارد.
واژگان کلیدی: اعتیاد، سینما، زنان، رسانه نوین، آسیب های اجتماعی.
بیان مسئله
در بررسی تاریخ، شاید بتوان گفت مواد مخدر همزاد با بشر در این جهان یافت شده است. اما اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک وضعیت خاص، پدیدهی نسبتاً جدیدی است که از اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده میلادی شناخته شد. پیش از آن در ادبیات مسیحی مصرف الکل یا مواد مخدر به عنوان گناه یا جرم به حساب می آمد. در ایران به استثنای برخی مقاطع تاریخی و نیز دوره اخیر هیچ گاه مصرف مواد مخدر جرم یا پدیده ای خلاف اعتقادات مذهبی به شمار نمی رفته است. بر خلاف آن، مصرف مواد مخدر به عنوان فعالیت فراغتی طبقات بالای جامعه به حساب می آمد و در برخی مناطق کشور به عنوان نیاز اقلیمی و یا مطابق با فرهنگی محلی به شمار میرفت. در حال حاضر بنابر آمارهای رسمی بیش از دو میلیون مصرف کننده مواد مخدر در کشور وجود دارد. این در حالیست که طی دهه هفتاد حدود دو میلیون نفر به جرم قاچاق، توزیع و یا مصرف مواد مخدر دستگیر و زندانی شدهاند. بنابر آمارهای رسمی بیش از نیمی از زندانیان کشور به دلیل جرائم مربوط به مواد مخدر زندانی می باشند. در حالیکه در افغانستان بطور روزانه بیش از هفت تن تریاک تولید می شود و حدود نیم تن انواع مواد مخدر در کشور کشف و ضبط میشود، همه روزه سه الی چهار نفر بر اثر سوء مصرف مواد مخدر در کشور، جان خود را از دست میدهند. علاوه بر آن، چشم انداز آینده براساس روند شناسی فعلی و نیز برآوردهای پیش بینانه چندان روشن نبوده و حکایت از وخامت اوضاع دارد (ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1384: 23). اعتیاد به مواد مخدر، اصطلاحی نامطلوب و هراس انگیز است که همه را به یاد قیافههای غیر معمول و پژمرده، قدهای خمیده، سرهای فروافکنده، چشمانی به گودی نشسته و حیثیتهایی به باد رفته میاندازد. اعتیاد هم یادآور قیافه معتاد است که ظالمترین ضعیف دنیاست و هم یادآور قاچاقچیان و سوداگرانی بیرحم و خطرناک که جان، مال و ناموس بسیاری را به باد فنا دادهاند. اعتیاد به مواد مخدر همه ساله دهها هزار قربانی از مردم جهان میگیرد، صدها میلیارد دلار هزینه بر آنها تحمیل میکند و خسارات عظیم غیرقابل اندازهگیری به افراد، خانوادهها و کل جامعه جهانی وارد میآورد. در ایران به علت قرار گرفتن بر سرراه ترانزیت مواد از افغانستان به سایر کشورهای دنیا و سایر علل مربوطه، سهم نابرابری از مواد مخدر به مردم میرسد. سالیانه میلیاردها تومان هزینه مبارزه با قاچاقچیان، خرده فروشان داخلی و همچنین مداوای معتادان و حمایت از خانوادههای درگیر با مواد مخدر میشود و بر اساس آمار ارائه شده از طرف مقامات مسئول، بیش از دو میلیون نفر معتاد و قربانی مواد مخدر شده و خانوادههای بسیاری از آنان نیز متلاشی شدهاند (صدیق سروستانی، 1385: 160). همراه با دگرگونی هایی که در دهه های اخیر در جهان رخ داده است، تنوع مواد مخدر و شیوع سوء مصرف آن در قشر های مختلف جامعه از جمله جوانان و زنان به طور روز افزونی گسترش یافته است. وضعیت موجود اعتیاد در ایران نگران کننده است. افراد در طبقات متنوع اجتماعی در معرض این آسیب قرار دارند. اقدامات گذشته نیز ثابت کرده است که نیروی قهریه و قضایی به اندازه آگاهی و اندیشه کارآمد نیستند. سینما به عنوان یک رسانه، از قدرت اقناعی و پیام رسانی قابل توجهی برخوردار است. این رسانه با توجه به ابزار هایی که در دست دارد, می تواند نقش بسزایی را در فرهنگ سازی داشته باشد. اما متاسفانه با وجود چنین فضا و ضرورتهایی تعداد آثار موفقی که در سینمای کشور ما در مورد پدیده اعتیاد و به ویژه اعتیاد زنان ساخته شده اند، انگشت شمارند.
با توجه به اینکه مراکز درمانی مهمترین مکان دسترسی به معتادان هستند و بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان از این مراکز تامین میشود، شیوع اعتیاد در زنان کمتر از میزان واقعی تخمین زده میشود. هر چند آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد، اما بر اساس برخی پژوهش ها ۶/۹ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. وزارت بهداشت نیز در آمار خود در مورد زنان معتاد از رقم یک زن معتاد به ازای ۸ مرد معتاد گزارش می دهد. برخی گزارش ها هم بر این امر تاکید دارد که در مقابل هر ۱۰۰ مرد معتاد ۷ زن معتاد در کشور وجود دارد. از سوی دیگر به گفته مسوولان زندانهای کشور در حال حاضر ۵۰ درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسوولان این آمار در سالهای اخیر افزایش نیز داشته است. با وجود این آمار و اطلاعات پراکنده و مقدماتی، دیگر نمی توان به راحتی گفت جمعیت اندکی از زنان گرفتار مواد مخدر و پیامدهای آن هستند ، این در حالی است که بسیاری از زنان و دختران نیز به دلیل برچسبهایی که به یک زن و دختر معتاد در جامعه ما زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را دارند لذا اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمی شود. به نظر می رسد زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد باشند، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی از جمله فرار از خانه، روسپیگری و خشونت توام است. از سوی دیگر وقتی یک زن گرفتار اعتیاد می شود، تنها او گرفتار پیامدهای فردی و اجتماعی سو مصرف نشده است، بلکه مصرف مواد در زنان، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از سویی نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در اکثر فرهنگ های دنیا، به زنان معتاد عمدتاً به چشم افراد بی بند و بار و بی عفت نگریسته می شود، و اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد، خانواده وی نیز از این انگ ها و برچسب ها مصون نخواهد بود. وقتی زن در یک خانواده دچار اعتیاد می شود ارکان خانواده خیلی مستعد برای از هم پاشی می شود و فرزندان نیز بخصوص دختران خانواده در نتیجه همانند سازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران ناپذیری می شوند. متاسفانه اغلب افراد اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی در نظر می گیرند تا یک بیماری. در واقع نگرش های اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیر اخلاقی زنان معتاد مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان است. چرا که زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب می نمایند یا از معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند. همانطور که گفته شد زنان به دلیل تفاوت های جنسیتی در نقش های اجتماعی و فرهنگی، چالش های مختلف شخصی و اجتماعی را تجربه می کنند. فقدان بررسی تفاوت های جنسیتی در خصوص اعتیاد و مسائل پیرامون آن و نیز کمبود یا فقر پژوهش درباره زنان و اعتیاد در ایران، انجام مطالعاتی که به ابعاد پدیده ی اعتیاد زنان می پردازد را ضروری می سازد.
سینما به دلیل برخورداری از جذابیت های بصری و قدرت تبلیغی در جهان پیشرفته کنونی مورد توجه دست اندر کاران حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در سراسر دنیا قرار گرفته است. اما نکته ای که در اینجا مطرح است این است که سینما به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی در مطالعات رسانه ای مورد غفلت واقع شده است و همانگونه که ذکر شد عمدتاً از دیدگاه زیبا شناختی و هنری مورد مطالعه قرار می گیرد. باید یادآور شد که سینما پیش از آنکه موضوعی هنری باشد، رسانه است و کارکردهای رسانه ای خودش را دارد. سینما طی سال های اخیر رشد خوبی در زمینه پرداختن به پدیده اعتیاد زنان از رشد خوبی برخوردار بوده است اما در مقایسه با سینمای جهان این رشد کافی نیست. مضاف بر اینکه فقدان استفاده از نظرات متخصصین حوزه اعتیاد و مطالعات در بیش از نیمی از این فیلم ها دیده می شود. پرداختن سينما به مسائل و مشكلات زنان معتاد نيازمند پژوهش هايي است تا دست اندر كاران سينما را از سمت عناصر صرافاً دراماتيك به سمت واقعيت هاي عيني ببرد. هدف اصلی از انجام این تحقیق بر تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی با تاکید بر پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی است.
ضرورت و اهمیت تحقیق
فقدان پژوهش درباره زنان و اعتیاد، مسائل پیرامون آن اهمیت انجام این مطالعه را تائید می کند. بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیقات، پدیده اعتیاد در میان زنان دارای ابعاد متفاوتی نسبت به مردان است. رفتار زنان و دختران بیش از مردان و پسران تحت نیروهای منفی گروه همسالان قرار می گیرد. زنان در روابط نزدیک و صمیمانه بیشتر از طریق همسر خویش به اعتیاد روی می آورند و همچنین بیش از مردان دچار آسیب ها و بیماری های ناشی از اعتیاد می شوند. زنان به نسبت مردان در امر درمان با مشکلات و موانع بیشتری روبه رو هستند (صفری، 1382: 119). اعتیاد به دلیل پیچیدگی های سبب شناختی، نشانه ها و نمودهای بیرونی متنوع و پیامدهای فردی-اجتماعی تراژیک و بسیار گوناگونش از سوژه های مناسب برای شکل دادن درام ها بوده است و ادبیات و سینما از جنبه های گوناگون آن بهره جسته اند. همانطور که گفته شد سینما به عنوان یک رسانه جذاب و تاثیر گذار در جامعه محمل و موضوع مناسبی برای بررسی اعتیاد زنان و ابعاد آن می باشد. سینما جدا از کارکرد های عام رسانه ای مثل اطلاع رسانی، سرگرمی و آموزش، دارای کارکردهای ویژه تری مثل گریز خواهی، جامعه پذیری، تبلیغ و اقناع، همذات پنداری، نشان دادن واقعیت و ایجاد نگرش های جدید است. این رسانه با کمک این دست پژوهش ها می تواند با استفاده از کارکرد های مذکور نقش مهمی در آگاهی بخشی و پیام رسانی داشته باشد و از طریق فرهنگ بتواند با بروز و شیوع پدیده اعتیاد به ویژه اعتیاد زنان مبارزه کند.
اهداف تحقیق
هدف اصلی
· تحلیل محتوای آسیب های اجتماعی زنان در فیلم های سینمایی با تاکید بر پدیده اعتیاد در سه دهه اول بعد از انقلاب اسلامی
اهداف فرعی
1. تحلیل بازنمایی شیوع اعتیاد در میان طبقات و اقشار مختلف زنان در سینمای ایران
2. تحلیل بازنمایی نوع مواد مخدر مصرفی در میان زنان معتاد در سینمای ایران
3. تحلیل بازنمایی علل گرایش زنان به اعتیاد در سینمای ایران
4. تحلیل بازنمایی وضعیت تحصیلی زنان معتاد در سینمای ایران
سؤال های تحقيق
1. سينما در زمینه بازنمایی آسيب شناسی اعتیاد زنان و علل گرايش زنان به اعتیاد به چه عوامل و شرایطی توجه می کند؟
2. بازنمايی نوع مواد مخدر مورد استفاده در ميان زنان در سينما به چه صورت است؟
3. آيا بازنمايی اعتياد زنان در سينما در میان طبقات مختلف اجتماعی متفاوت است؟
4. زنان معتادی که در سینمای ایران بازنمایی شده اند از نظر وضعیت تحصیلی چگونه اند؟
ادبیات نظری و تجربی تحقیق
مروري بر بازنمایی پدیده اعتياد در سينماي جهان
سینما جدا از نگاه رویا پردازش، امکان گرایش واقع بینانه به دنیای پیرامون و نگرش انتقادی و گاه دلسوزانه به مشکلات مهم و حاد اجتماعی و اخلاقی را نیز دارد؛ از جمله اعتیاد و تاثیرهایش در ایجاد بحران های فردی و اجتماعی. فیلم های بسیاری در تاریخ سینما به شکلی مستقیم یا ضمنی و در قالب هایی داستانی یا مستند به این پدیده پرداخته اند (نوری پرتو، 1387: 36). در میان آثار موفقی که در زمینه اعتیاد ساخته شده است ده اثر برتر را در سینمای جهان می توان نام برد: مرد بازو طلایی1 (اتو پرمینگر)، ایزی رایدر2 (دنیس هاپر)، قطار بازی3 (دنی بویل)، صورت زخمی4 (برایان دی پالما)، وحشت در نیدل پارک5 (جری شاتزبرگ)، مرثیه ای برای یک رویا6 (دارن آرنوفسکی)، مترسک7 (جری شاتزبرگ)، داستان عامه پسند8 (کوئنتین تارانتینو) ،ترافیک9 (استیون سودربرگ) و ولگرد دراگاستورها 10 (گاس ون سنت). در کنار این ده ها اثر قابل توجه دیگر نیز در زمینه اعتیاد و انواع مختلف آن در جهان ساخته شده است.
فيلم «ايزي رايدر» به مواد توهم زا مانند ماري جوانا مي پردازد. «قطار بازي» يكي از شاخص ترين فيلم ها درباره ي هرويين است. دني بويل در فيلم با نگاهي نسبتاً فانتزي و هجوآميز، زشتي ها و پلشتيهاي اعتياد را با تصويري تكان دهنده و مهوع نشان مي دهد. فيلم درباره ي معتادي است كه اعتياد خسته شده و به دنبال راه گريز است اما دوستانش او را ها نمي كنند و او مدام در معرض مصرف قرار مي گيرد. فصل ترك اعتياد در اين فيلم و كابوس ها و توهم هايي كه آدم اصلي فيلم تجربه مي كند بسيار تاثير گذار و گاه تكان دهنده است. فيلم ساز به خوبي اين درماندگي و نياز را بوسیله تصاوير انتزاعي، تدوين درست و جلوه هاي بصري مناسب تداعي كرده است. «قطار بازي» فيلم بسيار تلخي است و لحظه هاي هولناكي را پيش رويمان مي گذارد؛ هرچند كه كارگردان تلاش كرده به بهاي خلق فضايي فانتزي و جفنگ، زهر واقعي داستان را بگيرد. شخصيت هاي فيلم در لجن غوطه مي خورند. هيچ ارزش اخلاقي باقي نمانده و هر گونه كج روي و ناهنجاري رفتاري را مي شود در اين آدم ها ديد. (كاظمي و جعفر زاده،1387: 33و36)
«صورت زخمي» درباره كوكائين و داستان اوج و سقوط يك تبهكار است. اين فيلم كوكائين را از دو جنبه فردي و اجتماعي مورد بررسي قرار مي دهد. فيلم «كازينو»(مارتين اسكورسيزي، 1995) نيز از جمله فيلم هايي است به جنبه فردي مصرف كوكائين توسط نقش اول زن مي پردازد.
«وحشت در نيدل پارك» با عنوان كنايي اش كه مربوط به جايي در نزديكي ايستگاه متروي برادوي در خيابان هفتادم غربي كه به نام ميدان شرمن معروف است و در دهه 60 پاتوق معتادان تزريقي است، به وضعيت نابسامان معتادان تزريقي مي پردازد. سكانسي از فيلم به نمايش شيوه ي تزريق تكان دهنده ي به اصطلاح خون بازي مي پردازد. اين فيلم از جمله فيلم هايي است كه به اعتياد زنان نيز مي پردازد.
«مرثيه اي براي يك رويا» يكي از درخشان ترين فيلم هايي است كه درباره هروئين ساخته شده و به نوعي بر اعتياد زنان متمركز است. يكي از صحنه هاي تكان دهنده ي فيلم مربوط به زخم زشتي است كه از تزريق مواد روي دست يكي از شخصيت هاي فيلم ايجاد مي شود كه منجر به فساد و قطع عضوش مي شود.
يكي از الگوهاي كاربرد اعتياد در سينما، داستان معتادي است كه با اعتياد مي جنگد و پيروز ميشود كه معمولاً پاي عشق نيز در ميان است و انگيزه و بهانهي اين ترك است. از نمونه هاي موفق اين الگوها «روي خط راه برو»(جيمز منگولد،2005) است كه به زندگي خواننده سبک كانتري مهم معاصر امريكا جاني كش مي پردازد.
فيلم «روزهاي شراب و گل سرخ »(بليك ادواردز، 1962) يكي از فيلم هاي موفقي است كه اعتياد به الكل ميپردازد، با تاكيد بر اعتياد شخصيت زن فيلم.
مروري بر بازنمایی پدیده اعتياد زنان در سينماي قبل از انقلاب اسلامی
سینمای ایران از شروع دوره دوم حیات خود در سال 1327 در رویکرد به مسایل حاد اجتماعی، فارغ از نوع نگاه و سنجش کیفیت دیدگاه، همواره اعتیاد را به عنوان یکی از اصلی ترین زمینه های فروپاشی فرد و خانواده معرفی کرده، هرچند اغلب آن ها به نمایش کلیشه های تثبیت شده و برداشت های سطحی و عامیانه از اعتیاد و معتاد بسنده شده است. کم تر اثری یافت می شود که ریشه ها و عمق این فاجعه را جست و جو و طرح کرده باشد. در واقع بیشتر با شبحی از واقعیت رو به رو بوده ایم و نمونه ای کلیشه ای از تیپ معتاد دیده ایم.گذر زمان و پیشرفت نسبی سینما در ایران و حذف برخی قانون های دست و پاگیر ممیزی نیز نتوانست غبار ساده انگارانه ای را از سیمای معتادان یا پخش کنندگان مواد مخدر در فیلم های ایرانی پاک کند. اغلب این گونه تیپ سازی ها از لحاظ آموزشی و تربیتی نیز بار مناسبی نداشتهاند و گاه به گونهای ناخواسته، ماهیت تبلیغی هم یافتهاند. قهرمان این نوع فیلمها به آسانی و با کمک یار و محبوبشان، خیلی زود و با بستن خود به تخت و حبس شدن در اتاق های دربسته و در عرض چند سکانس که موید گذشت چند روز است، اعتیاد خود را کنار میگذارند و به آغوش گرم خانواده برمیگردند و احیاناً مسببان فلاکت خود را هم به سزای اعمالشان می رسانند و به دست عدالت میسپرند. کلیپهایی هم که از دوران اعتیاد آن ها نشان داده میشد و میشود، صرفاً تصویرهایی کلیشهای و نه چندان هولناک از خماری و نشئگی است به تناوب تکرار میشوند.
اولین فیلمی که در سینمای ایران، به موضوع اعتیاد پرداخت فیلم «شب های تهران» سیامک یاسمی در سال 1332 بود. داستان زندگي زني فريب خورده كه كانون گرم خانواده اش از هم ميپاشد. بعد از گذشت سال ها او كه كاملاً در اعتياد غرق و مطرود مي شود، دخترش را در دامي مشابه مي يابد، آن هم توسط كسي كه كه خود او را معتاد كرده بود. زن براي نجات دخترش، مسبب اعتياد را ميكشد و در دادگاه، همسر دادستانش كه زماني او را طرد كرده بود به ياريش مي شتابد. در دهه 1330 و به خصوص پس از کودتای 28 مرداد پاورقی ها و کتاب های جیبی با موضوع اخلاقی و خانوادگی رواج یافتند. «شب های تهران» نیز همچون بسیاری از فیلم های این دهه از همین فرمول¬های امتحان پس داده استفاده کرد. حتی مقوله اعتیاد زن نیز در حاشیه قرار داشت و تنها برای به بازی گرفتن بیشتر احساسات تماشاگران گنجانده شده بود و به راحتی می توانست حذف شود. اولین فیلمی که تا حدی چهره واقعی و جدی اعتیاد را نمایان کرد، «آفت زندگی» (مرفین) محمد علی جعفری در سال 1339بود. فیلم، داستان به اعتیاد کشیده شدن هنرمندی محبوب است؛ همانند سوژه فیلم «سنتوری» مهرجویی. در این فیلم مانند اغلب آثار دهه 1330 و اوایل دهه 40، سقوط اخلاقی قهرمان داستان و معتاد شدن او به حساب اغواگری های یک زن گذاشته می شود و در پایان، همسر و فرزند مرد هستند که همچون فرشته ای، او را از این منجلاب بیرون می آورند. این فیلم در نمایش تیره روزی های شخصیت اصلی داستان موفق عمل کرد و فیلم مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت. با افزایش فشار ممیزی در دهه 1340، طرح موضوع اعتیاد، نوعی سیاه نمایی و انکار پیشرفت های به ظاهر چشم گیر صنعتی و اجتماعی به شمار می رفت. و سینماگران کمتر به این موضوع می پرداختند. اگر هم گوشه چشمی به این معضل اجتماعی داشتند، آن را در زیر پوسته داستان های عامه پسند و موعظه گر پنهان می کردند و از کند و کاو در عمق ماجرا پرهیز داشتند. عدم تسلط کارگردان، ضعف مفرط فیلمنامه و اجرای ضعیف بازیگران از نکته های منفی این فیلم ها بود و همین عوامل باعث می شد موضوع اعتیاد در آن ها جلوه چندانی نداشته باشد. از جمله فیلم هایی که در این دوره ساخته شد «ببر رینگ» (رضا بیک ایمانوردی، 1343)، «دختر ولگرد» (آراماییس آقامالیان، 1343)، «مزد خونین» (ناصر رفعت، 1344)، «ایمان» (مهدی رییس فیروز، 1346) بود. دومین فیلمی که در سینمای ایران به اعتیاد زنان می پردازد فیلم «قصه دل ها» (حمید مجتهدی، 1348) ملودرامی درباره معتاد شدن دختری توسط مردی تبهکار است. خواهر دوقلوی دختر با ترفندی به آن فرد نزدیک می شود و او را گرفتار قانون می کند و خواهر معتادش را هم برای درمان به بیمارستان می برد. از دیگر فیلم هایی که در این دوره ساخته شد می توان از جوانی هم عالمی دارد (عباس دستمالچی، 1349)و فرار از زندگی (رضا صفایی، 1351) است. فیلم «تشنه ها» (محمود کوشان، 1351) در دوره اوج فیلم های جوان پسند دهه 1350 ساخته شد و از اولین فیلم هایی بود که به رواج اعتیاد در بین جوانان می پرداخت، هرچند که این مضمون ملتهب فدای سانتی مانتالیسم مرسوم این قبیل فیلم ها شد. فیلم، داستان دختر جوانی است که با پسری جوان و معتاد آشنا می شود، فریب اورا می خورد و خود نیز گرفتار بلای اعتیاد می شود و به سوی سرنوشت تراژیکی می رود. (نوری پرتو، 1387 : 37)
فیلم «گوزن ها» (مسعود کیمیایی، 1354) نقطه عطفی در سینمای ایران بود. این فیلم جدا از ارزش های هنری اش، حرکتی چشم گیر در نشان دادن چهره اعتیاد در محدوده بسته و قراردادی سینمای ایران بود. فیلم در ممیزی تغییرهایی کرد و با تنزل شخصیت قدرت از یک چریک مبارز به یک دزد ساده بانک و تسلیم شدن قدرت و سید به نیروهای پلیس در پایان فیلم، اجازه نمایش گرفت. داستان فیلم از این قرار است که «قدرت» که بعد از دزدی تحت تعقیب است برای مخفی شدن نزد دوست زمان تحصیلش «سید» می رود. سید زمانی در مدرسه (دبیرستان بدر) قدرتی داشته ولی حالا سخت معتاد است. سید با زنی به نام «فاطی» که در تئاتر کار می کند، زندگی مشترکی دارد. قدرت نمی تواند سید را از اعتیاد برهاند و کوشش های سید نیز برای نجات او نتیجه نمی دهد. آن دو که پس از سال ها یکدیگر را یافته اند می بینند که همه چیز تغییر کرده و حالا هر دو حسرت گذشته ها را می خورند (امید، 1389: 478). تمام نشانه های مثبت شخصیت سید در گذشته اش دفن شده است قدرت با اشیاقی آمیخته به حسی نوستالژیک از ابهت سید در میان بچه های دبیرستان «بدر» حرف می زند. در همان ابتدای فیلم و در ورود به حریم خصوصی سید، موجود نحیف و زبون را می بینیم که دوست قدیمی اش هیچ یک از نشانه های سابق را در او نمی یابد. با این که کنایه ها و اشاره های سیاسی و گزنده فیلم در بسیاری از فصل های آن، وجه غالب دارد، ولی بر خلاف فیلم های سبک و بی مایه پیش از خودش، مقوله اعتیاد زیر سایه پیام اثر قرار نگرفته و حالتی شعاری نیز پیدا نکرده است. فیلم چه در زمان خودش و چه پس از آن همواره بحث انگیز بوده و همیشه در بحث های مربوط به تصویر اعتیاد در سینمای ایران، از شخصیت سید و تصویری که فیلم از شخصیت واقعی یک معتاد ارائه می کند یاد شده است (نوری پرتو، 1387: 37).
فیلم «کندو» (فریدون گله، 1354)داستان زندانی است به نام ابی که از زندان آزاد می شود و این مصادف است با آزادی زندانی دیگری به نام حسین که هفده سال را در زندان به سر برده است. تنهایی وجه مشترک بزرگ این دو است. هیچ کدام هدف معینی ندارند و در یک قهوه خانه در جریان بازی ترنا، حسین حاکم می شود و به تمسخر حکم می کند که ابی از جنوب شهر حرکت کند که ابی از جنوب شهر حرکت کند و در کافه های بین راه مجاناً مشروب بنوشد و غذا بخورد. ابی تصمیم می گیرد که حکم حسین را اجرا کند، در پایان این سفر ابی به قهوه خانه بر می گردد (امید، 1389: 483). قهوه خانه فیلم «کندو» تالاری واقعی از آدم های مطرود و زخمی جامعه آن روزها است. در این میان، تصویرهایی که کارگردان از معتادان حاضر در است و با بافت قصه، هم خوانی دارد، به طوری که مرگ یکی از همین معتادان، تاثر بیننده را برمی انگیزد. در حاشیه بودن این معتادان در مقایسه با شخصیت های اصلی در قهوه خانه که خود نمادی از جامعه زمان شان هستند اشاره ای تلویحی است به سایه ماندن این نوع آدم ها (نوری پرتو، 1387 :38).
در سال های نزدیک به پیروزی انقلاب، سینمای تجاری ایران آخرین نفس های خود را می کشد و سهم فیلم هایی با موضوع اعتیاد، بسیار اندک بود. «گل خشخاش» (محمو کوشان، 1355) داستان تکراری مباشر بد طینت فرد ثروتمندی است که با دسیسه اربابش را به قتل رسانده و آن را یک حادثه جلوه می دهد. پسر و دختر او را معتاد و مقروضشان کرده و سپس همهی دارائیشان را تصاحب می کند. اما در نهایت جوانی که شیفته دختر است آنها را یاری می دهد تا دوباره خود را بازیابند و در این حال برادر دختر گرچه کشته می شود ولی پیش از آن مباشر تبهکار پدرش را گرفتار قانون می سازد. در این فیلم نیز اعتیاد دو شخصیت تنها بهانه ای است برای قهرمان پروری های کاذب و تماشاگر پسند. «نازنین» (علیرضا داود نژاد، 1355) که از آخرین تولیدات سینمای موج نوی قبل از انقلاب است، داستان جوانی است که با خانواده اش در بندر انزلی زندگی می کند، با رفتار نامناسبی که دارد مدام با مشکلاتی روبروست. او دنبال کاری نیست و سال هاست که به خدمت وظیفه سربازی مشغول است. چون بارها و بارها از خدمت وظیفه فراری شده و به طول مدت سربازی او افزوده اند. در یکی از دفعاتی که جوان به شهرش باز می گردد در ملاقات با دوست دخترش نازنین پی می برد که دختر از او حامله شده و آن دو ناچارند برای سقط جنین به تهران بروند. از طرف دیگر نازنین که با خاله اش زندگی می کند، با او دچار مشکل است. خاله پس از اینکه از جریان فرار نازنین اطلاع پیدا می کند، دوست سابقش را به دنبال او به تهران می فرستد. در تهران، جوان و نازنین به سراغ دوستی قدیمی می روند که معتاد است و خود در ماجرایی مشابه زندگیش درهم رخته و حالا با همان زن زندگی خوبی ندارد. به رغم نصایح مرد و زن، جوان بر تصمیمش مصر است. تا اینکه مرگ مرد، جوان و نازنین را به خود می آورد (امید، 1389: 521).
«پشت و خنجر» (ایرج قادری، 1356)روایت گر انحطاط اخلاقی و سقوط مردی خانواده دار در ورطه¬ی اعتیاد است که مانند کلیشه های قراردادی این گونه فیلم ها توسط همسرش به زندگی و آرامش باز می گردد. در این فیلم پرفروش، قهرمان داستان با حبس کردن خود در زیرزمینی، به سرعت اعتیاد خود را ترک می کند و حتی لحن صحبت کردن و صدایش هم درست می شود! (نوری پرتو، 1387: 38).
«خاتون» (رضا میرلوحی، 1356) داستان به ظاهر جذاب دختری را روایت می کند که از آرزویش که زندگی با پسر مورد علاقه اش است می گذرد و مردی را که مسبب اصلی اعتیادش است می کشد و پس از آن، خودش هم دست به خودکشی می زند. اگرچه اعتیاد قهرمان جوان فیلم، زمینه ساز تراژدی داستان است اما اعتباری هم به آن نمی بخشد و همه چیز در سطح و مشابه داستان های پاورقی ها و فیلم های جوان پسند آن سال ها باقی می ماند. «بوی گندم» (فرزان دلجو و امیر جاهد، 1357) داستان سیامک، اسماعیل و تقی در دو عامل با هم وجه اشتراک دارند: مسکن شان و حرفه شان (ویزیتوری). تقی معتاد است و سیامک همواره سعی دارد که او را از راهی که رفته بازدارد. ورود گندم دختری تنها و بیمار به زندگی سیامک، عشق را پی میریزد. سیامک در نیمه راه عشق، برای تامین هزینه ی معالجه ی دختر به قاچاق مواد مخدر روی آورده و درگیر همه ی مصایب، تنهایی و حقارت های ناشی از اعتیاد می شود. مقدمات سفر گندم برای معالجه آماده میشود و سیامک قصد ملحق شدن به دختر را دارد در راه فرودگاه، در جریان یک درگیری کشته میشود و تقی نیز در اثر استعمال بیش از حد مواد می میرد. بوی گندم از آن دسته فیلم هایی است که می توانست با تمرکز فیلم نامه اش بر موضوع اعتیاد و مخدر، حداقل در زمان خودش موفق باشد، ولی به دلیل رویکرد سازندگانش به مولفه های بازاری و نگاه تک بعدی آن ها به این امر تحقق نمی یابد.
مروري بر بازنمایی پدیده اعتياد زنان در سينماي بعد از انقلاب اسلامی
در سکانس هایی از «دایره مینا» (داریوش مهرجویی، 1354) که در سال 1357 پس از چند سال توقیف بر پرده آمد نیز به معتادانی اشاره می شود که برای گذران زندگی و تامین هزینه ی مواد مخدر مورد نیازشان حاضر به فروش خون خود شده اند. این بخش با نگاه مستند گونه ی مهرجویی، رنگ و بویی واقعی و تکان دهنده به خود گرفته است (نوری پرتو، 1387: 38). «زرخرید» (رضا صفایی، 1358) داستان مردی است که به خاطر اعتیاد به یک گروه قاچاقچی میپیوندد و در نتیجه دسیسه های اعضای یک باند به زندان میافتد. او سالها بعد و پس از آزادی، پسر خود را هم گرفتار همین باند میبیند و با اقدامی به موقع، تبهکاران را گرفتار قانون میکند و پسرش را نجات میدهد. این فیلم نیز با داستان تکراری تنها برای افزودن بر هیجان فیلم و جذب مخاطب، جریان اعتیاد مرد و پسرش را به فیلم افزوده است (همان، 39). «امشب اشکی می ریزد» (منوچهر مصیری، 1359) که از ماجرایی به ظاهر واقعی و بر اساس پاورقی مشهوری به همین نام ساخته شده، داستان دختر معتاد را به تصویر می کشد که با زندانی شدن محبوبش تنهاتر می شود و روزبه روز بیشتر در منجلاب اعتیاد فرو می رود. و سرانجام خودکشی می کند. زندگی دختر معتاد تنها نیمی از زمان فیلم را به خود اختصاص می دهد و نیمی دیگر از آن به اتفاق هایی می پردازد که برای محبوب دختر پس از آزادی از زندان رخ می دهد. روایت مغشوش و نگاه سطحی و عامه پسند به مسئله اعتیاد باعث فاصله گرفتن فیلم از حد اثری قابل قبول شده است (همان:39). «از فریاد تا ترور» (منصور تهرانی، 1359) داستان سه یار دبستانی را روایت می کند که پس از پانزده سال یکدیگر را پیدا می کنند و یکی از آنها معتاد شده و در آخر کار نیز در جوی بدون آب خیابان جمشید جان می دهد. این داستان به شدت تحت تاثیر فیلم گوزن هاست (همان، 39). «مسافر شب» (منصور تهرانی، 1359) فیلم دیگری از این فیلم ساز است که اکران نشد. داستان پسری است که برای تحصیل و خارج از کشور می رود و معتاد می شود و در بازگشت به جرم قاچاق مواد مخدر زندانی می شود و جوانی انقلابی به جای او اعدام و می شود و همین امر او را متحول می کند. «پنجمین سوار سرنوشت» (سعید مطلبی، 1360) نیز مجوز اکران نگرفت. این فیلم داستان جوان ورزشکاری است که عضو گروه مبارز مذهبی است که توسط نیروهای نفوذی ساواک معتاد می شود و پس از دستگیری، هم مسلکیان خود را لو می دهد. در نهایت پدرش پس از جستجوهای زیاد در مکان هایی که پاتوق قاچاقچیان است، او را در خانه فساد می یابد و برای نجات او تلاش می کند (همان: 39). «زخمه» (خسرو ملکان، 1362) داستان زندگی حسن سنتوری، نوازنده معتاد ارکستر رو حوضی است که پس از انقلاب به دلیل بیکاری مجبور می شود برای تامین مواد مخدر، پسرش را وارد کار قاچاق کند و خود نیز پس از طرد شدن از سوی زن معتادش و خانواده اش ، به دست یکی از اعضای سابق گروه ارکسترش که توسط او معتاد شده، کشته می شود. فیلم با وجود نمایش تیره روزی¬های یک خانواده معتاد، نتوانست از قالب رایج سینمای تجاری فاصله بگیرد (همان:79). «سیاه راه »(کوپال مشکوه، 1363) داستان مردی مرفه است که برای درمان دو پسر معتادش، فرخ و فریدون، آن ها را در اتاقی حبس می کند. در پایان، فرخ که به همسرش بدبین است به دلیل جنون ناشی از خماری، او را می کشد و بعد دست به خودکشی می زند. در این فیلم، رویکرد کلی فیلمنامه نویس به اعتیاد و پیامدهای آن، بار دیگر فدای سهل انگاری و عدم رعایت قواعد دراماتیک و شخصیت پردازی آشفته اش شده و توجه چندانی را به خود جلب نمی کند؛ همچنین افراط در نمایش خماری ها و نشئگی های پی در پی باعث ایجاد دافعه در تماشاگر می شود. با تنظیم دستورالعمل ها و قانون های مدون سینمایی در سال های ابتدایی دهه 60، روند نظارت برفیلم¬ها شکلی جدی به خود گرفت و تاحدود یک دهه بعد، کم تر فیلمی دیده شد که فقط به معتادان، فارغ از نمایش باندهای مواد مخدر، بپردازد. از جمله این فیلم ها میتوان اسارت (کارگروهی، 1364) را نام برد. «شب شکن» (خسرو ملکان، 1364) داستان مرتضی، هنرمند نقاشی است که برای تهیه مواد مخدر مورد نیازش باید برای یک قاچاقچی خرده پا به نام کریم مشتری پیدا کند. او به کمک دوست دوران مدرسه اش رسول، سرانجام تصمیم چند ساله اش مبنی بر ترک اعتیاد را عملی می کند و گروه قاچاقچیان را به ماموران لو می دهد، ولی قبل از رسیدن نیروهای پلیس، کریم به دست همسر معتادش کشته می شود (همان:40). «تاراج» (ایرج قادری، 1364) یکی از شاخص ترین فیلم های این عرصه است که برای بسیاری از سازندگان فیلم های حادثه ای با مضمون قاچاق مواد مخدر، الگویی برای موفقیت تجاری را ارائه کرد. زینال بندری، یک قاچاقچی حرفه ای که با پرداخت رشوه از اعدام فرار کرده، پس از آزادی از زندان دوباره به کار قاچاق مواد مخدر روی می آورد ولی این بار حاضر به همکاری با مسئولان وقت می شود و به ظاهر ستوان احمد احمدی را در دستگیری و اعدام قاچاقچیان خرده پا راهنمایی می کند، اما در واقع سرپرستی باندهای بزرگ هرویین را زیر نظر وابستگان به دربار به عهده می گیرد و این در حالی است که متوجه می شود پسرش صبری، به هرویین معتاد شده است. او این بار به خود می آید و با کمک احمد تصمیم می گیرد عده ای از بلند پایگان رژیم را که در هدایت این باندها دست دارند، بکشد. ولی در این راه موفقیت چندانی بدست نمی آورد و هر دو در محاصره ماموران کشته می شوند. (این فیلم بسیار موفق بود و تیپ زینال بندری با سر طاس بسیار محبوب شد و حضور تیپ های مشابه آن در فیلم های با مضمون مواد مخدر باب شد. «خانه ابری» (اکبر خواجویی، 1365) داستان زنی است که سال هاست به تنهایی سه فرزندش را سرپرستی می کند و زندگی خوب و سالمی برای فرزندانش فراهم آورده است. او می خواهد دختر بزرگش را به خانه بخت بفرستد و در تدارک جهیزیه است که امیر از راه می رسد. او در جواب پرسش ها و گلایه های خانواده اش سعی می کند به هر طریقی شده غیبت چهارساله اش را توجیه نماید. زن به خاطر انسجام خانواده و علاقه فرزندانش به پدر می پذیرد بار دیگر با همه ی مشکلاتی که مرد به علت اعتیادش به وجود می آورد با او زندگی کند. به امید اینکه سلامتش را به دست بیاورد و پدر ایده آلی برای فرزندانش باشد. مرد دوباره همه چیز را بهم می ریزد و زن به خاطر حفظ خانواده با تمام توان مقاومت می کند و برای پرداخت بدهی هایش به خسرو که قاچاقچی است به او کمک می کند. . در پایان امیر برای ترک اعتیاد اقدام می کند. این فیلم بیشتر برای ارائه تصویری تقریباً واقعی از زن دردمند ایرانی، مورد استقبال منتقدان قرار گرفت تا رویکرد کلیشه اش به اعتیاد. در «تیغ و ابریشم» (مسعود کیمیایی، 1365) یک تریلی حامل مواد مخدر به سمت تهران در حرکت است و هم زمان با آن، بازپرس جلالی از زوجی جوان و تحصیل کرده، جمشید و همسر معتادش سوسن، بازجویی می کند که به نحوی با این توطئه در ارتباط هستند. سوسن بر اثر شدت خماری در بازداشتگاه خودکشی می کند و همین اتفاق باعث می شود جمشید، عامل اصلی قاچاق را که پدرش است، به بازپرس جلالی معرفی کند. در فصل های حضور سوسن و جمشید در بازداشتگاه که به شکلی موازی با فصل های مربوط به قاچاقچیان در فیلم گنجانده شده، کیمیایی می گوید که که ثمره حمل چنین موادی ، در سوسن و سوسن ها به بار می نشیند. بخش موفق فیلم، نمایش خماری سوسن است که به لطف پرداخت موثر کیمیایی و بازی درخشان فریماه فرجامی، تکان دهنده از کار درآمده، اما شعارهای بازپرس جلالی در جای جای فیلم، به شدت به کار لطمه زده است. در کل فیلم تیغ و ابریشم اثری در مایه های آشنای سینمای مواد مخدر بود که ردپای کیمیایی در برخی فصل های آن، هرچند به شکلی کم رنگ، به چشم می خورد (همان:40).
«دبیرستان» (اکبر صادقی، 1365) داستان زندگی معلمی جوانی است که اعتیادش را ترک کرده و قصد دارد سالم زندگی کند. او متوجه می شود که یکی از شاگردانش (مسعود) به هرویین معتاد است و در ازای دریافت مواد مورد نیازش برای مردی قاچاقچی که به کمک یکی از مقام های محلی در وارد کردن مواد مخدر به داخل شهر دست دارد، از میان شاگردان دبیرستان محل تحصیلش برای او مشتری پیدا می کند. علی با وارد شدن در زندگی مسعود، پی می برد که خواهر او نیز به تریاک معتاد است. علی در مبارزه با مرد قاچاقچی، پس از درگیری در قطار، سبب مرگ او می شود و در پایان در ترک اعتیاد به شاگردش کمک می کند. در دبیرستان نیز توسل به کلیشه های سینمای اعتیاد و مواد مخدر، حرف اول را می زند و با وجود داستانی روان و جذاب برای تماشاگر عام، به لحاظ پرداختن به معضل اعتیاد، در سطحی پایین قرار می گیرد. «بی پناه» (علیرضا داود نژاد، 1365) داستان زندگی زنی است که از همسر معتادش جدا شده و در برخورد با مردی به نام مرتضی کارش به ازدواج مجدد می کشد. زن رازی را از مرتضی پنهان می کند. اما شوهر سابق اعظم برای نگهداری فرزندشان با او تماس می گیرد. نهایتاً مرتضی از ماجرا مطلع می شود و با تمهیداتی شوهر را معالجه و به زندگی باز می گرداند و موجبات گردهم آمدن خانواده اعظم را فراهم می کند. در «ویزا» (بهرام ری پور، 1366) شخصيت معتاد فيلم كه بازيگر تئاتر است در حاشيه قرار دارد و محور داستان چيز ديگري است. «طوبی» (خسرو ملکان، 1367) داستان زني به نام طوبي است كه به خاطر حمل مواد مخدر براي شوهرش به زندان افتاده و پس از آزادي متوجه مي شود كه شوهرش فرزند خردسالشان را به خانواده اي ديگر فروخته و در ابتداي فيلم شوهر معتاد طوبي دست به خود سوزي ميزند و داستان به سمت ديگري مي رود. «گالان» (امیر قویدل، 1369) داستان تكراري وزرشكاري است كه معتاد مي شود ولي سرانجام با كمك دوستش به زندگي بر مي گردد. «نرگس» (رخشان بنی اعتماد،1370) داستان زندگی دو دزد خرده پا به نام عادل و آفاق است که با ورود نرگس که با عادل ازدواج می کند، همه چیز تغییر می کند. معتاد است ولی جز یک اشاره کوتاه چیزی در مورد اعتیاد آفاق نمی بینیم. «بلور خون» (جمشید عندلیبی، 1371) بر اساس داستاني واقعي ساخته شده كه در آن مردي معتاد با همكاري دوست قماربازش سه راننده كاميون را مي كشد و سرانجام نيز دستگير و اعدام مي شود. «طعمه» (فرامرز صدیقی، 1371) با تاكيد بر مضمون اعتياد و قاچاق مواد مخدر و رفاقت هاي مردانه ساخته شده و داستان افسر پليسي است كه در جريان بازجويي از باند قاچاق مواد مخدري كه دستگير ميكند متوجه مي شود معلم سابقش نيز عضو اين باند است. معل با كمك افسر جوان اعتيادش را ترك مي كند اما دوباره بوسيله رئيس باند معتاد مي شود. در پايان رئيس باند كشته مي شود و باند نابود مي گردد. جريان ترك اعتياد و معتاد شدن از طريق تزريق اجباري بسيار باسمه اي و كليشه اي از آب درآمده است. «سهراب تا سهراب» (عباس شیخ بابایی، 1372) اين فيلم محصول تلويزيون است و هرگز اكران عمومي نشد و تنها در جشنواره فجر به نمايش درآمد. فيلم داستان پيرمردي قاچاقچي و معتاد است كه قصد دارد از طريق جواني كه به جرم اعتياد و قاچاق به زندان افتاده ، مواد مخدر را وارد زندان كند. فيلم «مجازات» (جهانگیر جهانگیری، 1373) در واقع کپی نعل به نعل گوزن هاست بعلاوه مقداري اكشن و خشونت. «باد و شقايق» (سيد ضياء الدين دري، 1377) داستان بازيگري مشهور است كه به علت اعتياد از كار اخراج مي شود. بازيگر تلاش دارد ترك كند و به زندگي قبلي برگردد كه متوجه مي شود دچار بيماري ايدز شده است. اين فيلم با وجود پرداختن به اعتياد و بيماري ايدز و تاكيد بر بيمار شدن معتادان از طريق سرنگ هاي آلوده بر اثر تاكيد بر وجه پيام رساني موفق عمل نكرده است. در «عشق طاهر» (محمدعلي نجفي، 1379) سعيد پور صميمي نقش معتادي را بازي مي كند كه در واقع زماني مهندس پولداري به نام مينويي بوده كه به وسيله پيشكار به ظاهر موجهش طاهر، معتاد شده و تمام ثروتش را از دست داده است. در فيلم هاي «شوكران» (بهروز افخمي، 1379)، «بلوغ» (مسعود جعفري جوزاني، 1379)، «دست هاي آلوده» (سيروس الوند، 1379)، «نسل سوخته» (رسول ملاقلي پور،1379) و «آقاي رئيس جمهور» (ابولقاسم طالبي، 1380) اشاره اي به اعتياد شخصيت هاي فرعي فيلم شده است. فيلم «قارچ سمي» (رسول ملاقلي پور، 1381) اشاره اي به تزريق اجباري مواد هم سلولي هاي دومان قائمي شخصيت اصلي فيلم در زندان دارد. در فيلم «ماني و ندا» ( پرويز صبري، 1381) كسري معتاد است و در نهايت نیز مي ميرد اما به علت شخصيت پردازي ضعيف ما از رفتارهاي كسري اعتياد او را تشخيص نمي دهيم. در «نگین» (اصغر هاشمی، 1381) تمام شخصیت های اصلی به نوعی با اعتیاد و مواد مخدر سر و کار داشته اند و دارند اما بنا به مناسبات تجاری و نیز رویکرد فیلم به معضل دختران فراری، بار دیگر با نگاهی نه چندان جدی با مساله اعتیاد مواجه شده است. آذر که به جرم قاچاق مواد مخدر به حبس ابد محکوم شده، پی می برد که دخترش معتاد شده و از خانه فرار کرده است. به همین دلیل او از زندان می گریزد و از ندا که خود به دلیل اعتیاد, مدتی را در زندان در کنار آذر سپری کرده بود و حالا زندگی سالمی را در پیش گرفته، کمک می گیرد. در فيلم هاي «ساقي» ( محمدرضا علامي، 1379)، «بي همتا» (جهانگير جهانگيري، 1381) و «بماني» (داريوش مهرجويي،1381) نقش معتاد در حاشيه قرار گرفته و به مسئله اعتياد پرداخته نمي شود. در «اعتراض» (كيميايي، 1379) یکی از شخصیت ها جوانی معتاد به نام قاسم است که اشاره ای کوتاه به گذشته او می شود، اما به دلیل تعدد شخصیت های اثر، مجالی برای پرداخت بیش تر به او مهیا نمی شود و تنها در فصل های آخر فیلم شاهد کمک دوستش رضا هستیم تا بتواند راحت تر اعتیادش را ترک کند. البته فقط این را می بینیم که رضا آرام بخش به او تزریق می کند و از مرارت های دوران ترک هم تنها شاهد عرق کردن قاسم هستیم. در «خانه اي روي آب» (بهمن فرمان آرا، 1382) شخصيت اصلي داستان دكتر سپيد بخت با اعتياد پسر تازه از فرنگ برگشته اش مواجه مي شود. پسر براي ترك اعتياد به پدرش اميد دارد. در جايي از فيلم دكتر سپيد بخت در جستجو براي پسرش با معتادي مواجه مي شود كه او را با پسرش اشتباه مي گيرد. معتاد جمله شعاري به او مي گويد: اگه پسرتو ديدي بهش بگو عشق و اراده رو جيغ بزنه تا اعتياد فرار كنه، كه انتقاد هاي زيادي به ديالوگ شعاري شد. در فيلم «اين زن حرف نمي زند» (احمد اميني، 1382) اشاره اي به دو شخصيت معتاد كه با وجود وجه منفي اعتياد شخصيت پذيرفته شده اي براي تماشاچي دارد. در فيلم «نفس عميق» (پرويز شهبازي، 1382) تنها اشاره اي كوتاه به اين مي شود شخصيت هاي اصلي داستان زماني مواد مصرف كرده اند يا كماكان استفاده مي كنند، مي شود. در «آدمک ها» (علی قوی تن، 1382)، مراد از زندان آزاد می شود و در پارکی به مردی معرکه گیر و معتاد و فرزند او برخورد. با مرگ مرد معتاد، سرنوشت مراد با عاقبت فرزند مرد گره می خورد. در «بوتیک» (حمید نعمت الله، 1383) یکی از شخصیت ها به نام آقا شاپوری مرد عیاشی است که تریاک مصرف می کندمهرداد، مواد فروشی است که خودش هم معتاد است و همسرش نیز پنهانی مشروبات الکلی می فروشد. در جایی از فیلم آقا شاپوی از گذشته جهان شخصیت اصلی فیلم می گوید که پنهانی مواد مصرف می کرده است. نقش مهرداد از جمله نقش های منحصر به فرد و تاثیر گذار معتاد در سینمای ایران است. در فیلم های «شهر زیبا» (اصغر فرهادی، 1383)، «زهر عسل» (ابراهیم شیبانی، 1383)، «مهمان مامان» (داریوش مهرجویی، 1383) و «برگ برنده» (سیروس الوند، 1383) نیز شخصیت های معتاد وجود دارند. در «سربازهای جمعه» (مسعود کیمیایی، 1383) علت گرایش دختری به نام نقره به اعتیاد، عشق نافرجام او به استاد مقتولش بیان می شود. مهرداد که به نقره علاقه دارد، با لذتی سادیستی (که علت آن مبهم است) هرویین را در رگ های دختر تزریق می کند و او را بیش از پیش گرفتار خودش می کند. تک گویی های طولانی و خسته کننده نقره در شرح مصایبی که بر او رفته و نیز نمایش بی پرده تزریق هروئین (که اعتراض هایی را نیز در پی داشت) کارکردی عکس پیدا کرده است. «شبانه» (امید بنکدار و کیوان علی محمدی، 1384) نیز تنها در ابتدای فیلم در یک پارتی شبنم شخصیت اصلی فیلم همراه دوستانش قرص روان گردان استفاده می کنند. این فیلم در سال 1387 اکران شد و تنها به مصرف مواد مخدر (قرص روان گردان ) می پردازد و نه اعتیاد. در واقع موضوع مصرف مواد به نوعی برای شروع داستان به عنوان عنصری روایی به کار رفته و در فیلم به این پدیده پرداخته نمیشود. «شمعی در باد» (پوران درخشنده، 1383)، «آکواریوم» (ایرج قادری، 1384)، «پشت و خنجر» (ایرج قادری، 1384)، «گرگ و میش» (قاسم جعفری، 1385) و «قتل آنلاین» (مسعود آب پرور، 1385)، سعی دارند رواج انواع جدید مواد مخدر را به تصویر بکشند. در فیلم «اخراجی ها» (مسعود ده نمکی، 1385) نیز یک شخصیت معتاد وجود دارد که به عنوان عنصری کمدی از او استفاده می شود. «رییس» (کیمیایی، 1385) شخصیت فرشته معتاد است و علت اعتیاد خود را دوری از همسر سابقش رضا می داند. سیامک پسر رضا و طلا که یکی از مشتری هایش است، معتاد و مواد فروش است. «خون بازی» (رخشان بنی اعتماد، 1385) یکی از بهترین نمونه های تاریخ سینمای ایران در زمینه اعتیاد است که عمق نکبت و رنج یک معتاد را به نمایش می گذارد. فیلم راوی داستان دختری به نام سارا است که به همراه مادرش سفری را برای ترک اعتیاد آغاز می کند و در این میان شرح سختی های این دو نفر با تاکید بر تمام جزئیات، مسیر حرکتی فیلم نامه را شکل می دهد. بنی اعتماد نقش عنصر تحقیق را در پیدایش فیلمش مهم می¬داند. نمایش خماری و نئشگی و خواری سارا برای تهیه مواد مورد نیازش سبب می شود که خون بازی در تمرکز بر پلیدی¬های دنیای تاریک معتادان، اثری قابل قبول باشد. «سنتوری» (داریوش مهر جویی، 1385) که اکران عمومی نشد روایت خواننده و نوازنده سنتوری است که به علت موجز نگرفتن آلبومش کم کم معتاد می شود و همسرش را که با جوان ویولونیستی آشنا شده، از دست می دهد. سرانجام علی سر از محله کارتون خواب ها در می آورد. در پایان فیلم پدر علی به کمکش می شتابد و او را به کلینیک ترک اعتیاد می برد. فیلم سنتوری اثری موفق در زمینه اعتیاد به شمار می رود. در «صداها» (فرزاد موتمن، 1388) روایت چند زندگی به طور موازی روایت می شود. در یکی از این داستان ها دختر جوانی که تنها زندگی می کند و قصد رفتن به خارج از کشور را دارد، معتاد است. «سلام بر عشق» (اصغر نعیمی، 1388) داستان مردی است به نام نادر که خلاف را کنار گذاشته و با خوانندگی زندگی اش را می گذراند. برادرش او را وسوسه می کند تا در یک سرقت با او همکاری کند. که نادر سرانجام می پذیرد. میترا که یکی از اعضاء این باند است. عاشق نادر است و معتاد به کوکائین است. میترا در پایان فیلم در جریان سرقت کشته می شود.
چارچوب نظری تحقیق
? نظریه زندگی مدار: نظریه زندگی مدار بر عوامل روان شناختی در سوء مصرف کنندگان مزمن مواد متمرکز است. این نظریه از این لحاظ مبتنی بر شخص است که متوجه فرد با همه پیچیدگی ها و منحصر به فرد بودنش است. ایده هایی که این نظریه در بردارد قانون های رفتار نیستند، بلکه ایده هایی هستند که ما را به فهم تک تک انسان ها رهنمون می شوند. این نظریه ضمناً از این لحاظ متمایز است که توجه را به اهمیت جنبه های ربانی تجربه انسانی جلب می کند. تا حدودی، ربانی به معنی روحانی است و منظور از آن گرایش عام انسانی به فهم جهان و خود به نحوی جان گرایانه است. در مورد مصرف و سوء مصرف مواد، عوامل وجد آمیز وقتی آشکارتر می شوند که مصرف کنندگان، خواصی جادویی یا عرفانی برای مواد قائل شوند یعنی وقتی که مواد جزیی از مناسک مذهبی می شوند یا وقتی که چنین موادی ابزاری تلقی می شوند که برای ایجاد تجاربی استعلایی به کار می آیند ( که اصطلاح مرسوم نشئگی متاسفانه برای توصیف آن کفایت نمی کند). عوامل ربانی در زندگی هر کسی وجود دارد و تشخیص و فهم آنها واجد اهمیت است (زکریایی، 1382: 105).
? نظریه خرده فرهنگ مواد مخدر: این دیدگاه نظریه ای میان برد است. این دیدگاه می کوشد تا از طریق : 1)پرداختن به مفاهیم بنیادین جامعه شناختی (نظیر ارزش ها، هنجارها، نقش ها و ...)، 2) توصیف محتوای این مفاهیم آن طوری که مبنای استفاده غیر مجاز از مواد مخدر هستند 3)پیوند تحلیلی این مفاهین به منظور آزمودن نظریه ها 4) گنجاندن بینش های مهم از سایر نظریه ها و یافته های تجربی که تا به حال انجام شده اند و 5) اشاره به خصوصیات منحصر به فرد این دیدگاه که تا کنون در سایر دیدگاه ها مطرح نشده، این جهت گیری عام نظری درباره استفاده غیرمجاز از مواد مخدر را مطرح سازد. در نهایت، این دیدگاه مشخصاً جامعه شناختی است و هیچ تلاشی در جهت استفاده از نظریات روان شناختی، زیست شناختی یا دارو شناختی درباره مصرف مواد مخدر ندارد، اگرچه با دیدگاه های مطرح شده در برخی نقاط هم پوشانی دارد. این نظریه بر گروه همالان و رقابت در گروه همالان تاکید دارد. فرهنگ همالان الگوهای رفتار جوانی و گروه های دوستی را هدایت می کند. هنجارهای رفتاری این گروه ها بر وفاداری ،حفظ پیوند گروهی ، تعامل در فضاهای بدون کنترل والدین، مسابقه بر سر پایگاه و حفظ پرستیژ که موجب بروز نوآوری می شود، تاکید دارند. از خرده فرهنگ های رفتارهای غیر متعارف می توان خرده فرهنگ مواد مخدر را نام برد. این خرده فرهنگ بروز رفتار مجرمانه را افزایش میدهد. در فرهنگ همالان یا سایر خرده فرهنگ های رفتار غیر معمول، نوعی هنجار رفتاری مربوط به رقابت پنهان نیز وجود دارد (نعمتی، 1381: 102).
? نظریه سوگ ناقص: پیشرفت های اخیر در حوزه مربوط به سوء مصرف مواد, این نکته را مطرح می کند که رفتار مصرف مواد، تابع متغیرهای معینی است که از محیط روانی اجتماعی خانواده ناشی می شوند. به جای پویایی های فردی به عنوان منبع نیاز فرد به مواد، الگوهای پیوند و تعاملات به عنوان عناصر اساسی اعتیاد به مواد در نظر گرفته می شوند. تبیین های نظری دلالت بر آن دارد که مواد نقشی مهم در حفظ پایایی و تعادل خانواده دارند. به عنوان زیر مجموعه ای از نظریه روانی اجتماعی, نظریه نظام های خانوادگی توضیح می دهد که چگونه خانواده جستجو برای مواد را تقویت، تهییج و حفظ می کند. این چشم انداز نظری از نظریه نظام های خانوادگی گرفته شده است این نظریه شامل سازه های عمده ای نظیر توازن خانوادگی, انتخاب نقش، مرزهای میان نسلی و غیره و سازگاری های خاص آنها با حوزه مصرف مواد است. این مدل بر مرگ، جدایی و از دست دادن به عنوان پیش درآمدهای مهم سوء مصرف مواد متمرکز است که از عناصر ضروری اعتیاد آور مرتبط با رفتار خانوادگی اند (اسلامی و همکارانت، 1389: 67). به دلیل آنکه خانواده بیش از فرد، بیمار خوانده می شود، اصطلاح «خانواده معتاد به مواد» در مورد این خانواده ها به کار برده می شود که حداقل یکی از اعضای آن معتاد به مصرف مواد است. تمرکز اصلی بر نارکوتیک ها به طور عمده هروئین و شناسایی فرایند های خانوادگی مرتبط با مرگ و ویژگی هایی است که به نظر می رسد با این فرآیندها مرتبط اند. به ویژه در این نظریه اعتیاد به مواد حاکی از آن است که رفتار اعتیاد آور تابع شمار غیر معمولی از مرگ های آسیب زا یا زودرس است؛ جدایی ها و از دست دادن هایی که به نحوی موثر حل نشده اند یا در مورد آنها سوگواری کاملی به عمل نیامده است. فرآیند های تعادل خانوادگی و مکانیسم های بازخورد، سوء مصرف هرویین را به واکنشی برای مقابله با فشار های روانی سنگین مرتبط با تجربه فقدان تبدیل می کند. نکته دیگر اینکه مصرف مواد عضو خانواده را بی پناه و وابسته به خانواده نگه می دارد ؛ فرآیندی که بنیان خانواده را وحدت می بخشد و حفظ میکند. درون مجموعه پیچیده ای از رفتار های پیوند دهنده، حس کلی از بی پناهی و فقدان هدف یا معنا در زندگی همراه با چرخه تکرار شونده تعاولات خانوادگی وجود دارد (صدیق سروستانی، 1385: 135-136). سواي ديدگاه مرگ به عنوان تجربه اي فردي، مفهوم مرگ در متن اجتماعي اش نيز مطرح است. سال ها قبل هامويچ (1964) و وال عقيده داشتند كه نظام خانواده شخص در حال احتضار به اندازه كافي مورد توجه قرار نگرفته است. شخص در حال مرگ نه به تنهايي بلكه در رابطه با ديگران يعني خانواده، دوستان و غيره مي ميرد (پتيسون 1977). كاستن بام و آيزنبرگ (1972) عنوان كردند كه عضو محتضر پايگاه خاص در خانواده به دست مي آورد و حتي به صورت سمبوليك همه نياكان درگذشته درمي آيد، ديدگاهي كه اولين بار توسط اسلاتر مطرح شد( 1964) وي به مردمي برخورد كه دور يك جسد، در مراسم تشيع جنازه جمع شده بودند و به ابراز علاقه و دلبستگي مي كردند. كاستن بام و آيزنبرگ به اين مفهوم اين نكته را افزودند كه مرگ فرآيندهاي ميان كنشي گروهي را سرعت مي بخشد البته با توجه دادن به اين نكته كه فرد در حال احتضار نيز در مناسك خاص مرتبط با وضعيت لاعلاج مشاركت مي كند. اين امر سبب مي شود كه شخص محتضر در مرگ خود مشاركت كند. نويسندگان دريافتند كه هر چه فرد به مرگ نزديكتر باشد احتمال آنكه بخشي فعال در فرآيند مذكور باشد بيشتر است (كلمن، 1384: 136-137). ماهيت كاركردي و هدفمند مرگ حاكي از آنست كه مرگ ممكن است انواع ديگر رفتار را به وجود آورد. اخيراً آيزنشتات (1978) نظريه ارتقاء روحي را به عنوان نتيجه مصيبت والدين مطرح كرده است. آيزنشتات مي گويد كه نوعي فرآيند سوگواري خلاق وجود دارد كه مرتبط است با سلسله حوادثي كه از طريق آن ، فقدان باعث بحراني مي شود كه فرد داغ ديده بايد بر آن غالب شود. اگر بحران از سر بگذرد، يعني اگر عناصر ويرانگر و ويژگي هاي پريشان كننده تجربه مصيبت خنثي شوند، آنگاه محصولي خلاق يا شخصيتي كه به نحو خلاقانه اي انسجام يافته است حاصل مي شود. آيزنشتات مطرح مي كند كه يك متغير عمده ميانجي بين مرگ يكي از والدين و ميل به شهرت، برجستگي و امتيازات شغلي، ماهيت واحد خانواده است كه مقدم بر دوره مخرب مرگ است. نويسندگان نظريه خود را بر ابزسازي تاريخچه هاي 699 نفر از افراد سرشناس استوار ساختند كه فقدان يكي يا هر دو والدين خود را تجربه كردند. داده هاي مقايسه اي مربوط به يتيمان از جمعيت كلي، يعني اطلاعات آماري دلالت بر آن دارد كه گروه سرشناس، ميزان بسيار بيشتري از فقدان والدين را داشته اند. با اين حال مقايسه هايي كه با گروه هاي خلاف كار انجام گرفت، نشان داد كه آنها نيز ميزان هاي قابل مقايسه اي از يتيمي را، به نحوه اي كه در ميان افراد سرشناس وجود داشت، تجربه كرده اند (كلمن، 1384: 137). به نظر آيزنشتات، موضوع لزوماً خود ضايعه نيست، بلكه شيوه اي است كه افراد بر آن غالب مي شوند؛ گروه سرشناس به نظر مي رسد كه انرژي قابل ملاحظه اي را صرف فعاليت هاي فكري مي كنند كه ممكن است به رويكردي خلاقانه در مقابل مصيبت وارده منجر شود. مساله مهمي كه از نظريه آيزنشتات حاصل مي شود اين است كه وقتي فرد نتواند با مصيبت وارده كنار بيايد چه اتفاقي مي افتد؟ داده هاي مربوط به گروه هاي بزهكار نشان مي دهد كه ناتواني در سوگواري خلاقانه ممكن است تابعي از خصائص خانواده باشد كه در زمان مرگ يك عضو ظاهر مي شود. در اين صورت متغير مهم مرگ نيز بلكه تعاملات و روابط دروني است كه منجر به حل موفقيت آميز و يا ناموفق مساله مرگ مي شود (همان: 138-137). علاوه بر جدايي بر اثر مرگ واقعي، هر نوع انفصال خانوادگي براي خانواده هاي معتاد دشوار است. استنتون (1997 الف، 1979 الف) و استنتون و كلمن (1979) مطالب زيادي درباره عناصر متعارض جدايي نوشتند و نسبت به اين موضوع ترديد دارند كه شدت يافتن اعتياد در بزرگسالي در زماني كه تعارضات جدايي در اوج خود قرار دارد يك انطباق (تصادفي) صرف است. چنانكه استنتون و ديگران (1978) خاطر نشان كرده اند سوء مصرف هروئين يك ‹‹تصميم پارادوكسيكال›› در شكل گيري و ترك خانواده است. مواد به مصرف كننده اجازه مي دهد به عنوان وسيله رسيدن به استقلال، خانواده را ترك كند، اما همچنين بازگشت به گرماي آن را وقتي زمان سقوط مي رسد تسهيل مي كند. اين امر الگوي چرخه اي ترك و مصرف مجدد را دائمي مي كند و معتاد به هروئين را بين خانه و جهان بيرون مواد معلق نگه مي دارد (كلمن، 1384: 237).
? نظریه کجروی اجتماعی: این فرض کلی وجود دارد که ابزار رفتاری یک فرد ترکیبی از واکنش های خاص یا الگوهای واکنشی است که هر کدام در یک وضعیت متین از احتمال خاصی برای وقوع برخوردارند. از آنجایی که افراد از قدرت واکنش متفاوتی برخوردارند، لذا آنها سلسله مراتبی از واکنش ها را-از بیشترین تا کمترین احتمال وقوع- برای یک وضعیت معین شکل می بخشند. به عنوان اصلی سازمانی تحقیق در علم دارو شناسی روانی و به منظور کاربرد آن بر معتادان, این فرض وجود دارد که ترکیب بندی مجدد مواد باعث ایجاد سلسله مراتبی از واکنش ها در افراد می گردد؛ واکنش هایی که هر کدامشان مخصوص ماده ای خاص و وضعیتی مشخص می باشند. مکانیسم های پویایی روانی که به وسیله گرایش استفاده کنندگان به تاثیرات مواد تعیین می گردد، توسط بسیاری از افراد مطرح گردید، اما تنها تعداد کمی در این فرآیند بر کجروی اجتماعی متمرکز شده اند. اما از آنجایی که کجرو ها بایستی در جامعه که خوب با آن سازگاری پیدا نکرده اند، زندگی کنند، لذا آنها تنها با مشکلات افراد معمولی و متوسط جامعه مواجه نمیشوند و به دلیل تفاوت ها و ناکارآمدی رفتارشان تحت فشار قرار می گیرند. از آنجایی که تنها برخی از واکنش های رفتاری وابسته به مواد مخدر و الکل شناخته شده هستند، لذا می توان گفت که افراد کجرو نابالغ و بی صلاحیتی که در مورد حل مسائل مربوط به زندگی بزرگسالی خود به استقلال دست نیافته اند، ممکن است که در اثر مصرف مواد مخدر یا الکل به طور موقتی به نوعی از رهایی از ناکامی، درگیری و اضطراب و یکنواختی دست یابند. در حالی که پاره ای از این کنش ها احتمالاً برای هر فرد کجرویی رخ می دهد اما با این حال یک جامعه ستیز اولیه ممکن است خصوصاً مستعد و وابسته به میزان چنین فرآیند جامعه پذیری چه در حالت خشم و پرخاشگری ناشی از مصرف الکل و چه در حالت آرامش ناشی از مصرف مواد مخدر باشد (همان: 149 -150).
روش تحقیق
در این تحقیق با استفاده از روش اسنادی به بررسی تاریخ سینمای ایران پرداخته شده است. در بررسی فیلم هایی که با مضمون اعتیاد ساخته شده اند، آن هایی را که به اعتیاد زنان پرداخته اند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین در زمینه بررسی و مرور نظریه های مربوط به اعتیاد، نظریه زندگی مدار، نظریه خرده فرهنگ مواد مخدر، نظریه سوگ ناقص و نظریه کجروی اجتماعی از روش اسنادی استفاده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتواي كيفي بر اساس سئوالات تحقیق و مقولات مورد نظر فیلم ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. دیالوگ ها، تصاویر و ... در تحلیل محتوای فیلم ها مورد بررسی قرار گرفته اند و مقولات مورد بررسی با توجه به سئوالات شامل علل اعتیاد، طبقه اجتماعی، تحصیلات، نوع مواد مخدر مورد استفاده استخراج شده اند. واحد تحليل محتوي در اين رساله شخصي هاي زن معتاد فيلم هاي مورد بررسي مي باشد. در این تحقیق فیلم های تیغ و ابریشم، دبیرستان، نرگس، نگین، سربازهای جمعه، رييس، بر عشق بر اساس سئوالات تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به اين كه واحد تحليل در اين پژوهش شخصيت هاي معتاد زن هستند و دو فيلم نگين و رييس هر كدام دو شخصيت زن معتاد دارند. تعداد شخصيت هاي مورد بررسي 8 عدد مي باشد.
یافته های تحقیق
پس از بررسی فیلم های سینمایی که با مضمون اعتیاد در سینمای ایران ساخته شده است، 6 عدد از فیلم هایی که به اعتیاد زنان پرداخته اند و در بازه زمانی سال 1357 تا سال 1387 ساخته شده اند، مورد تحليل قرار گرفت. این فیلم ها به ترتیب تاریخ ساخت عبارتند از تیغ و ابریشم، دبیرستان، (دهه 1360)، نرگس، نگین (دهه 1370) و سربازهای جمعه، رییس (دهه 1380).
جدول (1): فیلم های مورد تحلیل و بازه زمانی تولیدشان
|
|
|
|
|
|
دهه 60 | دهه 70 | دهه 80 |
این فیلم ها را براساس پرسش های تحقیق از نظر علل اعتیاد، وضعیت طبقاتی و تحصیلی، نوع مواد مخدر مصرفی در صورت وجود تحلیل شده اند.
فیلم تیغ و ابریشم (1365) محصول کارگاه آزاد فیلم، کارگردان مسعود کیمیایی، تهیه کننده مسعود کیمیایی، فیلمنامه مسعود کیمیایی، فیلمبردار مهرداد فخیمی و حسن قلی زاده، موسیقی متن گیتی پاشایی و هنرپیشگان فرامرز صدیقی، فریماه فرجامی، محمد صالح علا، جمشید آریا، جلال پیشوائیان، اکبر معززی، نرسی، سیروس گرجستانی، حسین حسینی و مجید مظفری.
خلاصه داستان: در بانکوک جلسه ای برای حمل بیست تن هروئین خالص به ایران تشکیل شده است. هدف از این کار توزیع هروئین در دانشگاه، مدارس، کارخانجات و حتی در جبهه های جنگ است تا ایران در جنگ تحمیلی از نظر نیروی انسانی دچار ضعف و کمبود شود. زن و مرد جوانی در این رابطه دستگیر میشوند. بازپرس از وابستگی آنها به جریان بزرگ قاچاق اطلاع دارد. سوسن زن بازداشت شده در انگلیس اقتصاد می خوانده و سخت کار می کرده است. جمشید و سوسن قبل از انقلاب در یک مهمانی در ارتباط با درس با هم آشنا شده و تصمیم به ازدواج داشتند که سوسن برای تحصیل به انگلستان می رود. جمشید نیز دو ماهی به آنجا می رود اما سوسن به دلیل مرگ پدرش به ایران باز می گردد. به آنها پیشنهاد می شود که در ازای اینکه هر شش ماه یکبار یک بسته را وارد ایران کند و مادرش که در ایران است سر بزند ، مبلغی معادل چندین برابر مزد کارهای سختی که انجام می داده به او پرداخت کنند و او قبول می کند.سوسن در بازداشتگاه دچار درد و ناراحتی ها ناشی از دور ماندن از مواد می شود. و نهایتاً در بازداشتگاه خودکشی می کند و جمشید عامل قاچاق بزرگ را معرفی می کند که با پدر وی در ارتباط هستند. تریلی حامل مواد مخدر در نزدیکی تهران از زمین و هوا تحت تعقیب ماموران است.
فیلم تاکید زیادی روی اعتیاد و قاچاق مواد مخدر توسط افراد تحصیل کرده دارد. اکثر شخصیت های فیلم، سوسن و جمشید و خصوصاً بازپرس دائماً در حال سیگار کشیدن هستند و تاکید زیادی بر زیر سیگاری پر از ته سیگار و چوب سیگار بازپرس می شود. در قسمت های مختلف فیلم به تحصیل کرده بودن شخصیت های قاچاقچی و معتاد می شود. و یکی از آنها را در حال خواندن کتابی به زبان انگلیسی نشان می دهد.
جدول (2): تحلیل محتوای فیلم تیغ و ابریشم
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | سوسن که برای تحصیل به انگلستان رفته و اقتصاد می خواند، در آنجا معتاد شده است. او در آنجا زندگی سختی دارد و سه شیفت کار می کند تا خرج زندگی اش را در آورد. و از طرز برخورد تحقیر آمیزی که در آنجا با او می شد، ناراضی است. به او پیشنهاد می شود با کارت دانشجویی به ایران بیاید برای دیدن مادرش و یک بار مواد مخدر را به لندن ببرد و ده برابر درآمدش دریافت کند. که ظاهراً دلیل اعتیادش همین نارضایتی است. پدر سوسن فوت شده است و او در ايران تنها یک مادر دارد. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | سوسن با توجه به ظاهر و نشانه هایی که در فیلم نمایش داده می شود از وضعیت طبقاتی متوسطی در ایران برخوردار است. اما به دلیل نیاز به پول برای خرج تحصیل و زندگی در انگلیس پیشنهاد قاچاق مواد مخدر را می پذیرد. سوسن در انگلیس اقتصاد می خواند. |
نوع مواد مصرفی | سوسن هروئین مصرف می کند و در طول فیلم شاهد سیگار کشیدن او سایر شخصیت های فیلم هستیم. |
انگیزه | پس از خودکشی سوسن بازپرس به جمشید می گوید که سوسن می خواست اعتیادش را ترک کند و با تو ازدواج کند او الان پاک شده است. که نشان از انگیزه ترک اعتیاد سوسن برای عشق به شوهرش دارد. |
فیلم دبیرستان (1365) محصول تعاونی تولید و توزیع فیلم ایران میلاد، کارگردان اکبر صادقی، تهیه کننده اکبر صادقی و شرکا، فیلمنامه حسین صفاری، فیلمبردار محمد زرفام، موسیقی متن مجید انتظامی و هنرپیشگان بیژن امکانیان، افسانه بایگان، صادق هاتفی، محمد صراف، آزیتا لاچینی، محمد طالقانی، سعید میرباقری و مجید میرزائیان.
خلاصه داستان: علی ناصری دبیر زیست شناسی به دنبال ترک اعتیاد، پس از سه سال به زادگاهش باز می گردد و به لحاظ سوابق خوب پدرش مجدداً در دبیرستان مشغول به کار می شود. در کلاس طی برخورد با محصلی به نام مسعود حسن پور از جیب او بسته ای هروئین بیرون می آورد، مسعود می گریزد اما بسته هروئین نزد ناصر می ماند. بسته هروئین او مجدداً وسوسه می کند اما او موفق می شود بر وسوسه اش غلبه می کند. ناصری تصمیم می گیرد مسعود را از دام اعتیاد برهاند که با خانواده از هم پاشیده او مواجه می شود. خواهر مسعود معتاد است و پدرش اختلال حواس دارد. ناصری به کمک مسعود می شتابد اما خواهر و پدر مسعود در حادثه آتش سوزی كه خواهرش به قصد خودكشي ايجاد مي كند، از بین می روند، ولی نهایتاً ناصری مسعود را نجات می دهد.
جدول (3): تحلیل محتوای فیلم دبیرستان
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | مهری (نازنین) خواهر مسعود ظاهراً به دلیل داشتن ساختار خانوادگی از هم پاشیده و جدایی آنها (سوگ ناقص) و نتیجتاً دچار اعتیاد شده است. مادر مهری با یک نوازنده فرار کرده و آنها را تنها گذاشته است. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | پدر مهری بعد از جدایی از مادرش مهری را به تماشاخانه برده و او در آنجا مشغول به کار شده است. و خودش نیز دچار اختلال حواس است. وضعیت طبقاتی آنها پائین است. در فیلم اشاره ای به وضعیت تحصیلی نرگس نمی شود اما ظاهراً تحصیلاتش در حد ابتدایی است. او بازیگر تئاتر است. |
نوع مواد مصرفی | مهری مدت چهار سال است که تریاک مصرف می کند. |
انگیزه | در فیلم اشاره ای به ترک اعتیاد و انگیزه احتمالی آن نمی شود. مهری کسی را ندارد که به فکر ترک اعتیاد او و همراهش باشد. او از شرم اینکه اعتیادش فاش شده خانه را به آتش می کشد و خودش و پدرش از بین می روند. |
فیلم نرگس (1370) محصول آرمان فیلم، کارگردان رخشان بنی اعتماد، تهیه کننده رخشان بنی اعتماد و علی اکبر عرفانی، فیلمنامه رخشان بنی اعتماد و فریدون جیرانی، فیلمبردار حسین جعفریان، تدوین شیرین وحیدی، موسیقی متن محمد رضا عقیلی و بازیگران فریماه فرجامی، عاطفه رضوی، ابولفضل پورعرب، رضا کرم رضایی، وجیهه لقمانی، محمدرضا خمسه، مجید گلپایگانی، محمد زرندی نیا.
خلاصه داستان: عادل از نوجوانی به همراه آفاق از طریق سرقت های کوچک زندگی می کند. آفاق و عادل ظاهراً زن و شوهرند، اما این ظاهراً به دلیل همراهی در دزدی است.آفاق به عادل علاقمند است. عادل در جریان فرار از دست ماموران در یک درمانگاه با نرگس آشنا می شود. عادل تصمیم می گیرد با نرگس ازدواج کند. آفاق طی اشاره ای که عادل می کند معتاد است. آفاق در جریان یک سرقت جدید که به دنبال انجام آنست عادل را وسوسه می کند. نرگس تلاش دارد عادل را به زندگی سالم سوق دهد. در پایان فیلم بعد از سرقت موفقیت آمیز عادل و آفاق به دلیل درگیری که بین نرگس و آن دو بر سر پس دادن پول دزدی پیش می آید آفاق در اثر تصادف در بزرگراه کشته می شود.
جدول (3): تحلیل محتوای فیلم نرگس
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | دلیل سوء مصرف مواد آفاق که نشانه ای جز ظاهر آفاق که اصلاً مانند شخصیت های تیپیک معتاد سینمای ایران اغراق شده نیست، ندارد.علل اعتیاد آفاق را می توان در زندگی نابسامانش یافت. پدرش به علت فقر یا چیز دیگری که در فیلم به آن اشاره ای نمی شود، در 9 سالگی او را به عقد مردی پنجاه ساله معتادی درآورد. شوهر آفاق او را در سن چهارده سالگی بعد از تولد فرزندشان از خانه بیرون و بی خانمان می کند و وارد زندگی خلاف می شود. او بزهکار، معتاد، بی کس و دزد است. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | آفاق ظاهراً بی سواد یا کم سواد است. از نظر وضعیت طبقاتی پائین است. |
نوع مواد مصرفی | در فیلم اشاره ای به نوع مواد مخدر مصرفی آفاق نمی شود. اما از اشاره ای که عادل به دود کردن پول هایش می کند، احتمالاً تریاک مصرف می کند. |
انگیزه | در فیلم اشاره ای به انگیزه ترک اعتیاد آفاق نمی شود. آفاق تنهاست و جز عادل کسی را ندارد. اطرافیانش نیز انگیزه ای برای ترک اعتیاد او ندارند. |
فیلم نگین (1380) محصول شرکت تولید فیلم نشانه، کارگردان اصغر هاشمی، تهیه کننده ایرج تقی پور (با همکاری کریم کاظمی و رسانه فیلمسازان)، فیلمنامه اصغر هاشمی، فیلمبردار اصغر رفیعی جم، تدوین اصغر هاشمی، موسیقی متن محمدرضا علیقلی و بازیگران گلچهره سجادیه، مهناز افشار، مهدی احمدی، مجید مشیری، مهرانه مهین ترابی، بهناز جعفری، بهناز توکل ، صدیقه قیمتی، فرشته رفیعی، گلاره عباسی، معصومه شریفی، مهدی آگاهی، مصطفی کریمی، فرخنده فرمانزاده، نازنین آقایی نژاد، سعیده عرب، مهدی قربانزاده، پریسا نکونود، محمد خان محمدی، حسن زارع، مرتضی رحیمی، پرویز عاشورنیا، حسین اعلایی، محمدرضا شریفی، داریوش آزادی، عصمت رضا پور، احمد میلادی، محسن قاضی مرادی، معصومه تقی پور.
خلاصه داستان: «آذر» (زندانی ابد به جرم قاچاق مواد مخدر) که شوهرش نیز قبلاً اعدام شده، با خبر می شود که «نگین» دختر نوجوانش از خانه فرار کرده است. او «ندا»، دختر جوانی که قبلاً به دلیل اعتیاد زندانی بوده و حالا زندگی رویهم رفته خوبی دارد و در شرف ازدواج با جوانی به نام رامین است، به دلیل روابط انسانی که بین آنها در زندان به وجود آمد، برای نجات دخترش نگین درخواست کمک می کند... «آذر» که به شدت نگران و دلواپس است، با خودزنی، ابتدا به درمانگاه می رود و سپس از آنجا می گریزد و همراه ندا به جست و جو نگین می پردازند... :آذر» و «ندا»، ابتدا به محل زندگی لاله، دوست خلاف کار نگین می روند، لاله در آغاز حاضر به کمک به آنها نیست اما نهایتاً با آن ها همراه می شود و «آذر» و «ندا» را به مکان های مختلف ازجمله پیش زنی به نام طلا می برد، زنی که موجب فروخته شدن نگین به گروه قاپاق دختران فراری به کشور های خلیج فارس است... رد گیری آذر و ندا آنها را به این نتیجه می رساند که نگین قرار است همراه با چند دختر دیگر با پاسپورت های قلابی که برای شان تهیه شده به یک کشور عربی بروند. آن ها در فرودگاه، به پنج زن با جامه های عربی و روبنده و مرد عرب همراه ایشان شک می کنند. آذر دخترش نگین را بین جمع می بیند و طی درگیری با مرد قاچاقچی به او شلیک می کند. پلیس که به صحنه حادثه رسیده است، آذر را هدف گلوله قرار می دهد، آذر، دخترش نگین را به ندا می سپارد و می میرد... نگین تاوان بی توجهی اش را با مرگ مادرش می پردازد.
با توجه به اینکه دو شخصیت معتاد ندا که درمان شده و نگین در فیلم وجود دارند، بطور جداگانه تحلیل می کنیم.
جدول (3): تحلیل محتوای فیلم نگین / شخصیت ندا
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | بنا به پیشینه ای که فیلم درباره شخصیت ندا می دهد. علت اعتیاد ندا، جدایی پدر و مادرش (سوگ ناقص) است. او پس از جدایی آنها افسرده می شود و به گفته خودش به بیخیالی می زند و سر از شور آباد در می آورد. و پس از ترک چهار سال زندانی می شود. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | ندا از خانواده متوسطی است. او جدا از پدر و مادر زندگی می کند و به لحاظ مالی مشکلی ندارد. او در یک شرکت تبلیغاتی سینمایی با استفاده از کامپیوتر روی فیلم های سینمایی و تبلیغاتی کار می کند. او تحصیل کرده و دانشگاه رفته است.او به علت اعتیاد زندانی بوده و ترک کرده است. |
نوع مواد مصرفی | در فیلم اشاره ای به نوع مواد مخدر مصرفی ندا نمی شود. |
انگیزه | او پس از دستگیری در شور آباد و سپس در زندان او با حمایت مادرانه و همراهی آذر در زندان و انگیزه شخصی اعتیاد را ترک می کند. و بعد از اعتیاد از اطلاعات در ابتدای فیلم از او می گیریم. او سرحال است ، ورزش می کند و سرکار می رود. ندا با حمایت آذر در زندان ترک می کند. پدر و مادر ندا ظاهراً به او نزدیک نیستند و دورا دور با او در ارتباطند. در محیط کار نیز در دوران بعد از ترک اعتیاد رئیسش که به او علاقمند و خواستگارش است تا حد خیلی زیادی با همراهی می کند و وضعیت او را درک می کند. |
جدول (4): تحلیل محتوای فیلم نگین / شخصیت نگین
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | نگین به دلیل جدایی از پدر و مادرش که به علت زندانی شدن مادر و اعدام پدر اتفاق افتاد دچار تنهایی و عدم نظارت والدین است . مادرش بعد از زندانی شدن اجازه نمی دهد نگین او را ببیند. نگین با مادر بزرگ پیرش زندگی میکند. بر اساس گفته همکلاسی نگین بعد از اینکه قضیه خانواده اش در دبیرستان لو می رود او گوشه گیر می شود و کم کم دیگر به مدرسه نمی رود. از دیگر عواملی که برای اعتیاد نگین می توان نام برد، همکلاسی هایش و گروه همالان کجرو است که باعث دسترسی آسان او به مواد مخدر است. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | نگین وضعیت طبقاتی متوسطی دارد و دبیرستانی است. |
نوع مواد مصرفی | طبق گفته همکلاسی نگین او ابتدا طی معاشرت با لاله همکلاسی اش حشیش و سیگار مصرف می کند و در ادامه هروئین مصرف میکند که مادربزرگش او را حین تزریق مواد می بیند. |
انگیزه | او پس از دستگیری در شور آباد و سپس در زندان او با حمایت مادرانه و همراهی آذر در زندان و انگیزه شخصی اعتیاد را ترک می کند. و بعد از اعتیاد از اطلاعات در ابتدای فیلم از او می گیریم. او سرحال است ، ورزش می کند و سرکار می رود. ندا با حمایت آذر در زندان ترک می کند. پدر و مادر ندا ظاهراً به او نزدیک نیستند و دورا دور با او در ارتباطند. در محیط کار نیز در دوران بعد از ترک اعتیاد رئیسش که به او علاقمند و خواستگارش است تا حد خیلی زیادی با همراهی می کند و وضعیت او را درک می کند. |
سربازهای جمعه (1382) محصول هدایت فیلم، کارگردان مسعود کیمیایی، تهیه کننده مرتضی شایسته، مجری طرح مصطفی شایسته، فیلمنامه مسعود کیمیایی، تدوین آرش معیریان، موسیقی متن پیمان یزدانیان و بازیگران محمد رضا فروتن، بهرام رادان، پولاد کیمیایی، پژمان بازغی، اندیشه فولادوند، مریلازارعی، بهزاد جوانبخش، بیژن امکانیان، سیاوش شاملو، سعید پیردوست، کیانوش گرامی، یوسف مرادیان، اصغر بیچاره، عباس قاجار، فرزانه ارسطو، سعید روحانی، علی اصغر طبسی، ریحانه عباسی، هوشنگ نوری، پیمان آزاد، محسن زرافشان، شلاله خدایی، داود عمادی، آزیتا روزبه، فرزاد شمس، بهاره افشار، آناهیتا طاعتی، آزاده احمدی، آزیتا رایحی، ابراهیم گرامی، عذرا مردانی، نورا خرسند، نازنین حسین زاده، علی قلی زاده، مصطفی ذوالقدر...
خلاصه داستان: چهار سرباز، رضا، آصف، فرامرز و سعید به همراه سرگروهبانشان، یک شبانه روز را برای گذراندن مرخصی و دیدار خانواده هایشان به تهران می آیند، جمعه، این روز تعطیل آبستن حوادثی برای همه ایشان است... آصف که از خانواده مرفه ایست وقتی پریشانی خواهرش نقره را می بیند، در پی گیری احوال او متوجه می شود که خواهرش در تحمل عشق به استادش، به اعتیاد روی کرده است... فرامرز، که اصلاً اهل موسیقی و خوانندگی است، از فرصت تعطیلی کوتاهش استفاده کرده و به استودیو رفته و اثر تازه اش را خوانده و ضبط می کند... سعید که اهل بحث و فعالیت سیاسی است و سودای رفتن به خارج را دارد، در روزنامه خواند که سه همراه او در سال های اخیر، در سفر قاچاقی شان به خارج کشته شده اند. نزدیک ترین دوستش نیز مورد تجاوز قرار گرفته و دست به خودکشی نافرجامی زده است... سعید که در برابر این همه تلخی و ناکامی واقع شده چاره ای ندارد جز آن که با برخوردی معقول، تحمل این ننگ را برای دوستش آسان تر کند. رضا، آصف و سعید تصمیم می گیرند انتقام خود را از مهرداد که به خاطر عشقش به نقره، استاد او را به قتل رسانده و نقره را به اعتیاد کشانده، بگیرند. آن ها برای این انتقام چماق هایی تهیه می کنند و به همراه سر گروهبان شان، به کشتار گاه می روند و مهرداد و افرادش را به باد کتک می گیرند و همه ی یاس ، غم، ناکامی و خشم خود را فروریخته و در پایان، با خیالی آسوده و سبکبال به سربازخانه بازمی گردند. چهار سرباز، رضا ، آصف، فرامرز و سعید به همراه سرگروهبانشان، یک شبانه روز را برای گذراندن مرخصی و دیدار خانواده هایشان به تهران می آیند، جمعه، این روز تعطیل آبستن حوادثی برای همه ایشان است... رضا همراه دوستانش برای دیدن مادر بیمارش به خانه برمیگردد که با مرگ مادر مواجه می شود و خواهرش که به دلیل قتل همسر معتادش زندانی است.خواهر رضا وقتی متوجه می شود که شوهرش برای تهیه مواد دخترشان را فروخته است شوهرش را می کشد. خانواده شوهر دیه پسرشان و سرپرستی دختر را می خواهند. آصف که از خانواده مرفه ایست وقتی پریشانی خواهرش نقره را می بیند، در پی گیری احوال او متوجه می شود که خواهرش در تحمل عشق به استادش، به اعتیاد روی کرده است. فرامرز، که اصلاً اهل موسیقی و خوانندگی است، از فرصت تعطیلی کوتاهش استفاده کرده و به استودیو رفته و اثر تازه اش را خوانده و ضبط می کند... سعید که اهل بحث و فعالیت سیاسی است و سودای رفتن به خارج را دارد، در روزنامه خواند که سه همراه او در سال های اخیر، در سفر قاچاقی شان به خارج کشته شده اند. رضا، آصف و سعید تصمیم می گیرند انتقام خود را از مهرداد که به خاطر عشقش به نقره، استاد او را به قتل رسانده و نقره را به اعتیاد کشانده، بگیرند. آن ها برای این انتقام چماق هایی تهیه می کنند و به همراه سر گروهبان شان، به کشتار گاه می روند و مهرداد و افرادش را به باد کتک می گیرند و همه یاس ، غم، ناکامی و خشم خود را فروریخته و در پایان، با خیالی آسوده و سبکبال به سربازخانه بازمی گردند.
جدول (5): تحلیل محتوای فیلم سربازهای جمعه
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | علت اعتیاد نقره بر اساس گفته های خودش و فلاش بک هایی که می بینیم. عشق نافرجامش به استاد فلسفه اش که توسط عاشقش مهرداد به قتل می رسد، است. مهرداد شخصیت لمپن و خلاف کاری است که که نقره را معتاد می کند تا از این طریق او را در چنگ خود نگاه دارد. مهرداد او را تحقیر میکند و لذت می برد. نقره تنهاست و ظاهراً پدر و مادرش به علت مرگ حضور ندارند. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | نقره خواهر آصف متعلق به خانواده ای بسیار ثرتمند و مرفه هستند. نقره دختری تحصیل کرده است که فلسفه می خوانده و شاعر و وزرشکار بوده است. دختری موفق که مورد علاقه پدر و مادرش بود. |
نوع مواد مصرفی | نقره هروئین مصرف می کند و سیگار می کشد. در سكانسي از فيلم نقره را در حال تزريق هروئين مي بينيم و در سكانسي ديگر مهرداد عاشق نقره با حالتي ساديستي به نقره هروئين تزريق مي كند. در محل دامداري مهرداد نيز زني به نقره هروئين تزريق مي كند. نقره در سكانس هاي متعددي در حال سيگار كشيدن است، سيگار از دستش مي افتد و سيگار را اشتباهاً از ته روشن مي كند... |
انگیزه | آصف و دوستانش سعی دارند نقره را از چنگ اعتیاد رها کنند. برای ترک به او انگیزه بدهند.آصف تنها کسی است که در کنار نقره است و تلاش دارد با صحبت او را متقاعد کند تا اعتیادش را ترک کند. |
فیلم رئیس (1385) محصول کارگاه آزاد فیلم، کارگردان مسعود کیمیایی، تهیه کننده مسعود کیمیایی، فیلمنامه مسعود کیمیایی، فیلمبردار علیرضا زرین دست، تدوین مصطفی خرقه پوش، موسیقی متن فرزین قره گوزلو و بازیگران فرامرز قریبیان، امین تارخ، پولاد کیمیایی، مهناز افشار، لعیا زنگنه، داریوش ارجمند، شاهرخ نورمحمدی، شهره قمر و ... خسرو شکیبایی.
خلاصه داستان: رضا که یک محکوم فراری است، اما از آنجا که نگران موقعیت تنها فرزندش سیامک است، خطر کرده و مخفیانه به وطن بازمی گردد و مترصد احوال پسرش می شود... سیامک که به شدت گرفتار اعتیاد شده چنان در دام سرکرده ی باند ملقب به «رئیس» گرفتار آمده، که هرگونه خلافی را با اشاره ی «رئیس» انجام می دهد. سیامک لیستی در جیبش دارد که باید هر روز به بیست و پنج نفر، مواد مخدر برساند... سیامک که سخت در گرداب و تیرگی دست و پا می زند، اما هنوز یک دلگرمی و امید دارد، او شیفته ی دختر ی به نام طلا که یکی از مشتریانش بوده است و مانند او معتاد است. سيامك و طلا اعتيادشان را ترك مي كنند. رضا که خودش خلافکار بوده اما بعداً راهش را جدا کرده، دوست دوران جوانی اش را دارد که او اکنون پلیس است، دوستی که هم او را می خواهد و هم رئیس را و حالا عجالتاً هر دو به دنبال رئیس میروند...
جدول (5): تحلیل محتوای فیلم رئیس / شخصیت فرشته
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | فرشته علت اعتیاد خود را دوری و جدایی از شوهر سابقش (سوگ ناقص) رضا و تنهایی عنوان می کند. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | فرشته وضعیت طبقاتی متوسط رو به بالایی دارد. درفیلم صحبتی یا اشاره ای به وضعیت تحصیلی فرشته نمی شود. |
نوع مواد مصرفی | فرشته هروئین تزریق می کند و سیگار می کشد و در صحنه ای از فیلم ما تزریق هروئین را میبینیم كه تاثير اين صحنه با وجود پارچه قرمزي كه او روي سرش انداخته و نور قرمز آن تشديد ميشود. در صحنه ي ديگري از فيلم يك مواد فروش به او هروئين تزريق مي كند. |
انگیزه | انگیزه ترک مواد برای فرشته همراهی رضا است. در جایی از فیلم فرشته به رضا می گوید که اگر در کنارش می ماند سرنگ را می شکند. و اعتیاد را ترک می کند. رضا همسر سابق فرشته در پاسخ به سئوال فرشته در مورد همراهیش برای ترک، به او قول همراهی می دهد. |
جدول (6): تحلیل محتوای فیلم رئیس / شخصیت طلا
مقولات | شرح |
علل سوء مصرف مواد | در فیلم اشاره ای به علت اعتیاد طلا نمی شود. اما تاکید طلا و سیامک به همراهی با یکدیگر و اینکه آنها تنها کسی هستند که برای هم باقی مانده اند. می توان علت اعتیاد طلا را تنهایی دانست ضمن اینکه یکی از زیردستان رئیس عاشق طلا بوده و می توان یکی از علت ها را دوستان و نزدیکان کجرو دانست. |
وضعیت طبقاتی و تحصیلی | طلا از نظر وضعیت طبقاتی مرفه به شمار می رود اما در فیلم اشاره ای به خانواده یا وضعیت تحصیلات طلا نمی شود. |
نوع مواد مصرفی | در فیلم اشاره ای به نوع مواد مخدر مصرفی طلا نمی شود. |
انگیزه | طلا برای ترک اعتیاد حضور سیامک و عشقش به او است و ظاهراً طلا با همراهی سیامک توانسته اعتیاد را ترک کند. |
نتیجه گیری
بررسی ها نشان داد که در فیلم های مورد بررسی دلایل متعددی برای اعتیاد به مواد مخدر مطرح شده است. جدایی از والدین به علت طلاق یا ترک، از بالاترین فراوانی برخوردار است و پس از آن فقدان کنترل و حضور والدین، تنهایی (بی کسی) در مرحله دوم و عشق نافرجام و جدایی از همسر و وجود وابستگان معتاد در مرحله سوم قرار دارد. دلایل دیگری که برای اعتیاد زنان در فیلم ها مطرح شده است به ترتیب فراوانی شامل گروه همالان، بزهکاری، دوری از وطن، برخورد تحقیر آمیز در خارج از کشور، مرگ والدین، فقر، بی خانمانی، افسردگی، بزهکاری والدین و محیط کجرو می باشد. با توجه به دلایل اعتیاد زنان در فيلم ها، آمارها نشان مي دهد در بيش از 70 درصد موارد اعتياد زنان ريشه در وجود وابستگان مرد معتاد اعم از همسر پدر، برادر و عاشق يا نامزد معتاد دارد اما با توجه به اينكه دلايل مطرح شده در فيلم ها بر جدايي والدين، مرگ آنها يا جدايي از همسر يا معشوق، با نظریه سوگ ناقص ساندارا ب. کلمن بر مرگ ها یا جدایی های حل نشده و آسیب زا در گرایش به اعتیاد تاکید دارد، را بازنمايي مي كند. بررسی وضعیت طبقاتی شخصیت های زن معتاد فیلم هانشان داد که عمده شخصیت ها از وضعیت طبقاتی بالا (مرفه) برخوردارند و پس از آن طبقات متوسط، طبقات پائین، طبقه متوسط روبه بالا و طبقه متوسط روبه پائین به ترتیب در مراحل بعدی قرار دارند. بررسی نتایج وضعیت تحصیلی شخصیت های زن معتاد فیلم ها نشان می دهد که بالاترین فراوانی مربوط به شخصیت هایی با تحصیلات دانشگاهی است. در مورد شخصیت های دیگر اشاره ای به وضعیت تحصیلی نشده است و درصد بالایی نیز مربوط به شخصیت هایی با تحصیلات دبیرستانی است. بررسی ها نشان مي دهد كه رشد اعتياد در قشر تحصيل كرده رو به افزايش است و تنها پنج درصد از معتادان بي سواد يا كم سواد هستند. با توجه به اينكه بيش از نيمي از شخصيت هاي مورد تحليل دانشگاهي و دبيرستاني هستند و در مورد بقيه آنها به بي سوادي اشاره اي نمي شود. بررسی نوع مواد مخدر مصرفی شخصیت های زن معتاد فیلم ها نشان داد که هروئین و سیگار در راس قرار دارند و بقیه ی انواع شامل تریاک و حشیش و کوکائین به ترتیب در مراحل بعدی قرار دارند. لازم به ذکر است در مورد سه شخصیت، به نوع ماده مخدر مصرفی اشاره ای نشده است. بررسی ها نشان مي دهد با لاترين نرخ مواد مخدر مصرفي زنان معتاد مربوط به هروئين است كه در سينما نيز به درستي بازنمايي شده است. در تغييراتي كه در روند ساخت فيلم هايي مضمون اعتياد زنان در سينماي ايران ساخته شده است، بارزترین تغییري كه با واقعيات موجود همخواني داشته و بازنمايي شده است نوع مواد مخدر مصرفی شخصیت های زن معتاد فیلم هاست. نوع مواد مخدر مصرفي از موادی چون تریاک شروع میشود و هرچه جلوتر می آئیم این مواد به هروئین و حشیش و نهایتاً کوکائین تبدیل می شود. فيلم هاي دهه 60 ترياك و فيلم هاي دهه هاي بعدي به ترتيب به هروئين، حشيش و نهايتاً به كوكائين را به عنوان مواد مخدر مصرفي توسط زنان بازنمايي نموده اند. بررسی ها نشان مي دهد كه مصرف ترياك به عنوان مواد مخدر قالب در زنان معتاد با هروئين جايگزين شده است و هروئين بالاترين نرخ مصرف را دارد. آمارها نشان مي دهد كه مصرف حشيش به دليل تبليغاتي كه براي اثرات كاهش وزن و افزايش ميل جنسي مي شود در ميان زنان به شدت رو به افزايش است. در فيلم نگين و خون بازي كه در دهه 80 ساخته شده اند به بازنمايي مصرف حشيش پرداخته اند. لذا به نظر مي رسد بازنمايي تغييرات نوع مواد مخدر مصرفي تا حدودي متاثر از واقعيت بوده است. توزيع ساخت فيلم هايي كه به مضمون اعتياد زنان پرداخته اند با توجه به اينكه در كشور از سالهاي پاياني دهه هفتاد با رشد بيش از دو درصدي اعتياد زنان مواجهيم، با وجود تعداد اندك، متناسب به نظر مي رسد. در دهه 60و 70 جمعاً سه فيلم با مضمون اعتياد ساخته شده است و در دهه ي 80 شش فيلم. با اين حال تعداد اندك اين فيلم ها نشان از بي توجهي به موضوع و محدوديت هاي بازنمايي اعتياد زنان در سينماي ما دارد. با توجه به این فیلم های مورد بررسی هر کدام با هدف خاصی ساخته شده اند یا حداقل با محوریت هدفی خاص و اينكه تعداد فيلم هاي اندك هستند، نمی توان در موارد دیگر به تغییر آشکاری رسید.
منابع
1. اسلامي، احمدعلي و همکاران (1389)، يک الگوي نظري مبتني بر نظريه رفتار مشکل براي تبيين رفتارهاي مشکل: تمرکز بر نقش ميانجي عوامل رواني، اجتماعي، مطالعات امنيت اجتماعي جديد، 22 (1389): 59-81
2. امید، جمال (1389)، فرهنگ فیلم های سینمای ایران، تهران، چاپ هشتم، انتشارات نگاه
3. زکریایی، محمدعلی (1382)، جامعه شناسی مصرف مواد مخدر، فصلنامه اعتیاد پژوهی، سال دوم، شماره 5
4. ستاد مبارزه با مواد مخدر (1384)، نگرش ایرانیان به مصرف مواد مخدر (یافته های پیمایش در کشور)، ویرایش اول، تهران، دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر
5. صدیق سروستانی، رحمت الله (1385)، آیا اعتیاد یک مساله اجتماعی است؟ مجموعه مقلات سمینار اعتیاد به مواد مخدر، تبریز
6. صفری، فاطمه (1382)، اعتیاد و زنان: تفاوت جنسیتی درباره استعمال مواد مخدر و درمان آن، فصلنامه اعتیاد پژوهی، سال اول شماره 2، تهران
7. كلمن، جيمز (1384)، بنيادهاي نظريه اجتماعي، ترجمه منوچهر صبوري، تهران: نشر ني
8. نعمتي، فرشاد (1381)، اعتياد: راهبردهايي براي پيشگيري و درمان، جلد دوم مقالات اولين همايش ملي آسيب هاي اجتماعي در ايران (اعتياد و قاچاق مواد مخدر)، نشر آگه
9. نوری پرتو، امیررضا (1387)، آینه های زنگار گرفته عبرت، مجله فیلم، شماره 386، تهران
[1] The Man with the Golden Arm (1955) / Otto Preminger
[2] Easy Rider (1969) / Dennis Hopper
[3] Trainspotting (1996) / Danny Boyle
[4] Scarface (1983) / Brian De Palma
[5] The Panic in Needle Park (1971) / Jerry Schatzberg
[6] Requiem for a Dream (2000) / Darren Aronofsky
[7] Scarecrow (1973) / Jerry Schatzberg
[8] Pulp Fiction (1994) / Quentin Tarantino
[9] Traffic (2000) / Steven Soderbergh
[10] Drugstore Cowboy (1989) / Gus Van Sant