تدوین الگوی بومی ساختاری - تفسیری شیوههای اقناعی به کار رفته در پیامهای شبکههای اجتماعی و تأثیر آن در رفتار رأیدهی مردم در انتخابات شورای شهر (مطالعهی موردی: شهروندان شهر اصفهان)
محورهای موضوعی : ارتباطاتپروین جوانبخت 1 , رضا اسماعیلی 2 , فائزه تقی پور 3
1 - دانشجوی دکتری ارتباطات، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
2 - استادیار، گروه مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
3 - دانشیار، گروه علوم ارتباطات، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
کلید واژه: انتخابات, رفتار رأیدهی دهندگان, مشارکت افراد در انتخابات, اقناع اجتماعی در شبکههای مجازی, شبکههای اجتماعی,
چکیده مقاله :
رفتار کاندیدها و استراتژیهای انتخاباتی، تمایل وسیع به انتخاب شبکههای اجتماعی به عنوان یک اولویت اقناعی برای شهروندان ایجاد نموده است، تا از این طریق بتوانند آرای بیشتری را کسب نمایند. این مقاله تلاش دارد تا ابعاد وسیعتری از استراتژیهای رفتاری و انگیزشی لازم را درک نمآید و از این طریق بتواند راهکارهای انتخاباتی بهتری را پیشنهاد دهد. دادهها با استفاده از تکیک مدلسازی معادلات تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع نتایج تحقیق نشان داد حل مسائل ترافیک، وحدیت رویه در شهر، رسیدگی به مشکلات، دستیابی به اهداف منفعت طلبانه و حل مشکلات زیستی در سطح اول اهمیت برای اقناع قرار دارندو تغییر مدیریت شهری، سلامت و بهداشت و رونق اقتصادی در سطح بعدی اهمیت قرار دارند و سطح بعدی شامل: توسعه فرهنگی، تحریک حس یکپارچگی، تبلیغ، ایجاد شور و هیجان، امور خیریه، اعتلای اجتماعی شهر، اعتقادات مذهبی بیشتر، اصلاح رفتارهای جمعی و آموزش و رشد فرهنگی قرار دارد و در نهایت رشد نهادها که در آخرین سطح اولویت افراد قرار گرفته است. و نتایج حاصله درنقش داشتن شیوههای اقناعی شبکههای اجتماعی بر رفتار رأیدهی صحه میگذارد.
Candidates' behavior and election strategies have created a widespread tendency for citizens to choose social media as a persuasive priority, so that they can gain more votes. With this approach, this study tries to understand the broader dimensions and the necessary behavioral and motivational strategies and through this can suggest better electoral solutions. The present study is an applied research in terms of purpose because its results can be used in practice. Data were analyzed using interpretive equation modeling. Overall, the results showed that solving traffic problems, unity of procedure in the city, addressing, achieving profit-seeking goals and solving biological problems in the first level of importance for persuasion and affect the variables of urban management change, health and economic prosperity and these variables in The next level is important and affects the variables of cultural development, stimulating a sense of unity, propaganda, creating excitement, charity, social upliftment of the city, more religious beliefs, reform of collective behaviors and education and cultural growth. People are located.The results confirms the role of social media persuasive practices in voting behavior.
افخمی، ح،ع. و دشتگلی، م. (1396). "تحلیل گفتمان انتقادی فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای پیروز کارزارهای انتخاباتی بررسی موردی دورههای هفتم و نهم انتخابات ریاست جمهوری ایران"، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دوره 13، شماره 49، صص. 105-127.
بازرگان، ع. و حجازی، ا. (1399) "روشهای تحقیق در علوم رفتاری"، نشر اگه.
پیشگاهیفرد، ز.، حسینی، س.م. و حسینی، س.ع. (1394). "تحلیلی بر چگونگی پراکندگی کرسیهای مجلس شورای اسلامی در ایران، پژوهشهای جغرافیای انسانی"، دوره 47، شماره 1، صص. 1-20.
جوادی نوبندگانی، م.ج. و عقیلی، س.و. (1395). "بررسی تبلیغات سیاسی انتخابات ریاست جمهوری دهم و ارائه یک مدل بومی تبلیغاتی، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران" دوره 8، شماره 3، صص. 115-129.
دهقان، ع.ر. و طاهری، آ. (1394). "معرفی و ارزیابی مدل اقناعی احتمال موشکافی"، فصلنامه وسایل ارتباط جمعی "رسانه"، دوره 25، شماره 2، صص. 5-30.
روشندلاربطانی، ط. (1395). "تأثیر شبکههای اجتماعی در بهبود وفاداری و ارتباط مشتریبرند (مطالعه موردی: برند لپتاپ)"، فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت بازرگانی، دوره 8(3)، صص. 587-606.
زارعزاده، ر. (1396). "تبیین رفتار رأیدهی مردم تهران در انتخاباتهای اخیر (با تأکید بر انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی)"، فصلنامه علوم سیاسی، دوره 20، شماره 80، صص. 149-176.
کاظمی، ف. و ارمغانی، م. (1396). "بررسی زبان تبلیغات در بیلبوردهای تهران و لندن از منظر فنون اقناع"، دو ماهنامه علمی پژوهشی جستارهای زبانی، دوره 8، شماره 7(42)، صص. 391-427.
عقیلی، س.، روشندل اربطانی، ط. و فرجیان، م،م. (1396). "تأثیر تلویزیون در شکلدهی به مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری در ایران با توجه به ظهور شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل"، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، دوره 13، شماره 49، صص. 130-160.
مهدیزاده طالشی، س.م.، خالدیان، ا. و فردوسی، م. (1396). "نقش نرمافزار اجتماعی «تلگرام» در تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از منظر رأیدهندگان"، فصلنامه مطالعات رسانههای نوین، دوره 3، شماره 10، صص. 1-39.
یزدانپناه درو، ک.، غلامی، م.، فریدونیان، ز. و جعفری، م. (1396). "بررسی جغرافیایی حضور زنان در مجلس شورای اسلامی در ایران"، فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، دوره 9، شماره 2، صص. 313-291.
Adrian, A. (2008). “No One Knows You Are a Dog: Identity and Reputation in Virtual Words”, Computer Law and Security Report, Vol. 24. PP. 366-374.
Barnidge, M., Homero Gil de, Z. & Trevor, D. (2017) “Second Screening and Political Persuasion on Social Media”, Journal of Broadcasting & Electronic Media, Vol. 61(2), PP. 309-331, DOI: 10.1080/08838151.2017. 1309416.
Boyd, D.M. & Ellison, N.B. (2007). “Social network sites: definition, history, and scholarship”, Journal of Computer-Mediated Communication, Vol. 13(1), PP. 210-230.
Brian, E.W., Alberto, A.A. &, Homero Gil de, Z. (2016). “Online Influence? Social Media Use, Opinion Leadership, and Political Persuasion”, International Journal of Public Opinion Research, Vol. 29(2), PP. 214-239, doi:10.1093/ijpor/edv050.
McAllister, I. & Muller, D. (2018). “Early voting, election campaigning and party advantage in Australia”, Electoral Studies, Vol. 52, PP. 103-110.
Hill, S.J. (2018). “Changing votes or changing voters? How candidates and election context swing voters and mobilize the base”, Electoral Studies, Vol. 48, PP. 131-148
_||_Adrian, A. (2008). “No One Knows You Are a Dog: Identity and Reputation in Virtual Words”, Computer Law and Security Report, Vol. 24. PP. 366-374.
Barnidge, M., Homero Gil de, Z. & Trevor, D. (2017) “Second Screening and Political Persuasion on Social Media”, Journal of Broadcasting & Electronic Media, Vol. 61(2), PP. 309-331, DOI: 10.1080/08838151.2017. 1309416.
Boyd, D.M. & Ellison, N.B. (2007). “Social network sites: definition, history, and scholarship”, Journal of Computer-Mediated Communication, Vol. 13(1), PP. 210-230.
Brian, E.W., Alberto, A.A. &, Homero Gil de, Z. (2016). “Online Influence? Social Media Use, Opinion Leadership, and Political Persuasion”, International Journal of Public Opinion Research, Vol. 29(2), PP. 214-239, doi:10.1093/ijpor/edv050.
McAllister, I. & Muller, D. (2018). “Early voting, election campaigning and party advantage in Australia”, Electoral Studies, Vol. 52, PP. 103-110.
Hill, S.J. (2018). “Changing votes or changing voters? How candidates and election context swing voters and mobilize the base”, Electoral Studies, Vol. 48, PP. 131-148
تدوین الگوی بومی ساختاری-تفسیری شیوه های اقناعی به کار رفته در پیام های شبکه های اجتماعی و تاثیر آن در رفتار رای دهندگان در انتخابات شورای شهر (مطالعه ی موردی: شهروندان شهر اصفهان)
چکیده
رفتار کاندیدها و استراتژی های انتخاباتی، تمایل وسیع به انتخاب شبکه های اجتماعی به عنوان یک اولویت اقناعی برای شهروندان ایجاد نموده است ،تا از این طریق بتوانند آرای بیشتری را کسب نمایند. این پژوهش با این رویکرد تلاش دارد تا ابعاد وسیع تر و استراتژی های رفتاری و انگیزشی لازم را درک نماید و از این طریق بتواند راه کارهای انتخاباتی بهتری را پیشنهاد دهد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف از آنجایی که نتایج ان می تواند بطور عملی مورد استفاده قرار گیرد، یک تحقیق پژوهشی کاربردی می باشد. داده ها با استفاده از تکیک مدلسازی معادلات تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در مجموع نتایج تحقیق نشان داد حل مسائل ترافیک، وحدیت رویه در شهر، رسیدگی، دستیابی به اهداف منفعت طلبانه و حل مشکلات زیستی در سطح اول اهمیت برای اقناع و بر متغیرهای تغییر مدیریت شهری، سلامت و بهداشت و رونق اقتصادی تاثیر و این متغیرها در سطح بعدی اهمیت و بر متغیرهای توسعه فرهنگی، تحریک حس یکپارچگی، تبلیغ، ایجاد شور و هیجان ، امور خیریه، اعتلای اجتماعی شهر، اعتقادات مذهبی بیشتر، اصلاح رفتارهای جمعی و آموزش و رشد فرهنگی تاثیر داشته که در نهایت رشد نهادها در اخرین سطح اولویت افراد قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: رفتار رای دهی دهندگان، انتخابات، شبکه های اجتماعی، اقناع اجتماعی در شبکه های مجازی، مشارکت افراد در انتخابات.
Developing a native structural-interpretive model of persuasive methods used in social media messages and its impact on voter behavior in city council elections (Case study: Citizens of Isfahan)
Abstract
Candidates' behavior and election strategies have created a widespread tendency for citizens to choose social media as a persuasive priority, so that they can gain more votes. With this approach, this study tries to understand the broader dimensions and the necessary behavioral and motivational strategies and through this can suggest better electoral solutions. The present study is an applied research in terms of purpose because its results can be used in practice. Data were analyzed using interpretive equation modeling. Overall, the results showed that solving traffic problems, unity of procedure in the city, addressing, achieving profit-seeking goals and solving biological problems in the first level of importance for persuasion and affect the variables of urban management change, health and economic prosperity and these variables in The next level is important and affects the variables of cultural development, stimulating a sense of unity, propaganda, creating excitement, charity, social upliftment of the city, more religious beliefs, reform of collective behaviors and education and cultural growth. People are located.
Keywords: Voter Behavior, Elections, Social Networks, Social Persuasion in Virtual Networks, Participation in Elections
مقدمه
كاميابي و ناكامي نامزدهاي انتخاباتي در نظام هاي مردم سالار تابع طيف گسترده اي از فرصت ها و محدوديت هاي محيطي، فردي، تشكيلاتي و رويكردهاي راهبردي و گفتماني نامزدهاي انتخاباتي و جريان هاي سياسي در انتخابات است که هر کدام با شعار تبلیغاتی که دارای محتوای اطلاعاتی مختلف می باشد، وارد عرصه های سیاسی می شوند. در واقع، انتخابات مهم ترين مؤلفة نظام دموكراتيك مبتني بر ارادة مردم است که بر مبنای آن دموكراسي به معناي یک نظام سياسي مردم سالار، به وجود آمده است. (پیشگاهی فرد و همکاران، 1394). براساس نگرش دموكراتيك، همة افراد جامعه، بدون در نظر داشتن جنسيت و موقعيت اجتماعي، حق مساوي تصميم گيري و دخالت در امور جمعي را دارند و اغلب با اختیار و تمایل شخصی و بدون هیچگونه اجباری در نظام مردم سالاری، اقدام به شرکت در انتخابات می نمایند. (یزدان پناه درو و همکاران، 1396). در واقع مردم یک جامعه بر مبنای نگرش و دیدگاه های مختلفی که دارند، چه مذهبی، چه حزبی، چه ملی و ... در انتخابات شرکت می نمایند. همواره انتخابات در کشور ما پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نقطه ی اتکا برای نظام و دولت محسوب شده است همواره کشورهای دیگری که مقابل ایران بودند و یا گروه هایی که دیدگاه های مغایر با نظام جمهوری اسلامی ایران را داشتند، انتخابات را به عنوان یک ابزار برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران مد نظر قرار می دادند، مخصوصا از زمانیکه شبکه های ماهواره ای علیرغم مغایرت قانونی، در کشور ما فعال شدند و با استفاده از قدرت رسانه تلاش کردند، انتخابات را کم شور تر نمایند. مخصوصا در طی دهه ی اخیر که مشاجرات و تظاهرات وسیعی در مورد شکاف در انتخابات باعث شد، که این تحقیق دلایل انحطاط رفتاری یا عدم انحطاط رفتاری مردم برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را بررسی نمایند. وجود مشکلات اقتصادی، معیشتی و بیکاری در دل جامعه، نشان می دهد، نوعی رخوت و کاهش انگیزه برای رای دهی در کشور وجود دارد، لذا این پژوهش بنا دارد تا با اتکا به دو هدف ،نقش اقناعی پیام های تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی را بر رفتاری رای دهی مردم در انتخابات شورای شهر که یک انتخابات منطقه ای و محلی محسوب می شود، بررسی نماید. هدف اول شناسایی شیوه های اقناع در پیام های صادره از جانب نمایندگان و یا حوزه های انتخاباتی آنهاست و ثانیا این شیوه های اقناعی چه نقشی در رفتار رای دهی مردم داشته است.
در مورد موضوع اول باید گفت، اقناع به عنوان یکی از مهمترین ابعاد رسانه ای محسوب می شود که مهمترین راه تحقق آن از منظر رسانه می باشد که در عمق و ذهن انسان ها و مخاطبان نفوذ می نماید. بعبارت ساده تر اقناع گونه ای از ارتباطات جمعی است و با هدف ایجاد یا تغییر عواطف و احساساتی است که شکل دهنده ی مسیر اقناع کننده از منظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. در واقع اقناع گر کسی است که از طریق اقناع و افزایش میزان اعتماد، بدنبال رسیدن به اهداف خود می باشد. (پتی و همکاران1، 1992). «اقناع» یکی از غایات هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانهای است. در دستگاههای عظیم رسانهای، هزینهای بسیار صرف میشود و در پایان، نتیجهی نهایی با میزان اثرگذاری بر مخاطبان سنجیده میشود و آن گاه که این فرآیند در حد اعلا تحقق میپذیرد، گفته میشود اقناع صورت یافته است. با توجه به رشد تکنولوژی و تغییر عرصه های سنتی ارتباطات، شبکه های اجتماعی به عنوان یک رسانه ی سریع و بدون دخالت منفعت طلبانه ی حاکمیت (مثل سانسور) باعث گردیده است، سرعت گردش اطلاعات افزایش یابد و کوچکترین تغییر در هر کجای این کره ی خاکی اتفاق بیفتد، به سرعت دیگران از طریق شبکه های اجتماعی می توانند از آن مطلع شوند. (بوید و همکاران2، 2007). اما در حیطه ی تاثیر گذاری و ترویج شایعه نیز می تواند موثر شناخته شود، هر چند تاثیر گذاری آن کمتر است، چون با سرعت گردش اطلاعات مجددا حقیقت مشخص می گردد. بهر حال شبکه های اجتماعی به مثابه رسانه ای عمل می نمایند، که تاثیر گذاری آن در گرو اقناع دنبال کنندگان آن رسانه می باشد. بعبارت دیگر، اقناع در زمرهی آثار زیرپوستی در حوزهی ارتباطات است که ورای ظواهر قدرت و اقتدار صورت میگیرد. مخاطبان، چنانچه به اقناع برسند، انگیزههای درونی مییابند و خود رسولان اندیشه یا هر پیام ارتباطی دیگر خواهند شد. در اینصورت اقناع فرآیندی است که در آن یک منبع اقناعکننده از یک پیام استفاده میکند تا با خلق، تغییر یا تقویت نگرشهای مخاطبان، به هدف مشخصی دست یابد. (آدرینا3، 2008). با تغییر شیوه های سنتی به سمت شیوه های مدرن تر در ارتباطات، می توان انتظار داشت، اقناع در رسانه می تواند به اعتماد سازی بیشتر دنبال کنندگان آن رسانه منجر شود و باعث گردد، اهداف خاصی که به دنبالش هستند، تا حدی محقق گردد. (پتی و همکاران4،1992) در جوامع توسعه يافته از لحاظ سياسي و اجتماعي عاملی توسط تحلیل گران ارتباطات تعریف می شود به نام «اقناع اجتماعی». اقناع بطور کلی روشی است كه در روابط فردي سبب می شود تا مخاطب شما همراهی بیشتر، بهتر، و گاها موثری با طرح و نظر شما داشته باشد. در عالم سیاست جوامع توسعه یافته،سیاست مداران و دستگاه های خبری و ارتباطی بسیار سعی می کنند چنین کارکردی را به طور مشابه در عرصه اجتماعي ایجاد کنند، خیل عظیم بعضا جلسات تحلیل و گفت و گو یکی از دلایلش همین رویکرد است. سوای اینکه در این مسئله موفق باشند یا نه حجم زیادی از فضای رسانه ای صرف این رفتار می شود. (پتی و همکاران5، 2004).. شیوه های اقناع در رسانه ای همچون شبکه های اجتماعی می تواند متفاوت باشد، اما مهمترین دلیل تفاوت شیوه های بکارگیری اقناع در یک پیام ارسالی در شبکه های اجتماعی، هدف از ایجاد آن می باشد. در واقع می توان گفت، نخستین ویژگی اقناع، هدف گرایی آن می باشد. (پونتاسون و دیوید6، 2010). نکته ی مهم اینست که، پیامهای اقناعی برای همه به یک میزان اقناعکننده نیست. این بدان معناست که وقتی پیام هایی با هدف ایجاد اقناع ساخته می شود، باید ماهیت مخاطبان را در نظر بگیرد و فکر کند چه ایدههایی میتواند توجه آنها را جلب نماید. (تیلر7، 2015). مخاطبان همان گروه هدفی هستند که اقناع کننده از طریق ایجاد یک پیام به دنبال نفوذ و تاثیر گذاری بر آنها می باشد و تلاش می کند از طریق شبکه های اجتماعی مجازی، به عنوان یک پل ارتباطی استفاده نماید. این موضوع امروز به عنوان یک ابزار مهم در حیطه های مختلفی همچون عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... دارای کاربرد فراوانی است. اما شاید در عرصه ی سیاسی مهمترین ابزار برای موفقیت در یک انتخابات محسوب شود. (دهقان و طاهری،1394). تا آنجاکه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در آمریکا، یکی از نامزدهای انتخاباتی با تکیه بر شبکه های اجتماعی بخصوص تویتر، توانست در عین ناباوری، گوی سبقت را از رقیب خود برباید. این مثال ساده به نقش مهم و تاثیر گذار اخبار در شبکه های اجتماعی اشاره دارد که چه از بعد منفی و چه از بعد مثبت می تواند به عنوان یک ابزار مهم انتخاباتی استفاده شود. كاپلان و هاينلين (2012) رسانة اجتماعي را «مجموعه ای از برنامه های کاربردی اینترنت محور» معرفی می کنند که بر اساس مبانی ایدئولوژیک و فنی مفهوم وب ایجاد شده اند و در عین حال امکان خلق و تبادل محتوا توسط کاربران را فراهم می آورند. در اين ميان بايد به تفاوت شبكه هاي اجتماعي و پيام رسان هاي موبايلي نيز توجه كرد. در شبكه هاي اجتماعي، ما با صفحة شخصي هر فرد مواجهيم كه با استفاده از محتواي خود فرد يا ديگران بروزرساني مي شود و عمدتاً مبتني بر بستر وب، پايه گذاري شده است؛ مانند فيسبوك و تويتر، اما در پيام رسان هاي موبايلي، نقش پيام رساني و مبتني بر بستر موبايل بودن غالب است. ضمن اينكه فرد، در آن صفحه شخصي ندارد كه بروزرساني شود (روشندل اربطانی و همکاران، 1395).
اما مهمترین موضوع در ایجاد پیام، در شبکه های اجتماعی، اقناع کنندگی و ایجاد اعتماد در شهروندان و مردم می باشد. گاهی در ظاهر یک شعار تبلیغاتی، گاهی در ظاهر یک تیزر کوتاه، گاهی در یک عکس و ... همگی از مناظر مهم اقناع کنندگی پیام در شبکه های اجتماعی محسوب می شوند. تا حدی که می توان آن را دلیلی برای رخ دادن رفتار انتخاباتی و رای دهندگی مردم دانست.
این موضوع همان هدف دومی است که این پژوهش به دنبال آن است. مردم یک جامعه بنا به انگیزه ها و اعتقادات خود و از منظر نگرش خود، ممکن است در انتخابات شرکت نمایند، اما مهمترین موضوع شوق و هیجان آنها در شرکت در انتخابات می باشد. بعضا وجود مشکلات مختلفی همچون عدم کارآمدی دولت و نارضایتی مردم از نحوه ی اداری امور باعث ریزش انتخابات و عدم تمایل مردم به شرکت در انتخابات می گردد. که این موضوع در یک نظام دموکراتیک و مردم سالار به عنوان یک نقطه ضعف مهم قلمداد می شود، که اگر به آن به طور جدی توجه نگردد، باعث ایجاد شکاف در اهداف مردم و دولت ها می گردد. دلیل هر چه که باشد، نشان می دهد، اعتماد و اطمینان مردم دچار رخوت شده است و این موضوع نقش پر رنگ مردم را در انتخابات دچار اختلال می کند. (طالشی و همکاران، 1396).
انتخابات به معني برگزيدن كسي است كه براي انجام كاري و در شكل جمع، بيشتر براي انتخاب نماينده براي مجالس مقننه، شوراهاي شهر يا رياست جمهوري آورده مي شود. لذا انتخابات مجموعه عملياتي است كه در راستاي گزينش فرمانروايان و نيز ابزاري است كه به كمك آن اراده شهروندان در شكل گيري نهادهاي سياسي و تعيين متصديان عامل اقتدار سياسي لحاظ خواهد شد (جوادی نوبندگانی و عقیلی، 1395) مشارکت افراد در انتخابات اصطلاحا، مشارکت سیاسی خوانده می شود و به معنای مساعی سازمان یافتۀ شهروندان برای انتخاب نمایندگان ملت، شرکت مؤثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیرگذاشتن بر ترکیب هدایت سیاسی دولت است. پس مشارکت سیاسی به معنای کوشش سازمان یافتۀ مردم دربارۀ حکومت و سیاست است، یعنی مردم در انتخاب رهبران سیاسی جامعه و سیاست گذاری ها فعالانه حضور داشته، خود را با حکومت و سیاست های آن، بیگانه احساس نمی کنند: به عبارت دیگر مردم با انتخاب رهبران و تأیید سیاست دولت، هدایت آن را برعهده می گیرند. (شیرودی و شیرودی، 1396). بعبارت دیگر، از آن دسته فعالیت های ارادی و اختیاری که اعضای یک جامعه در آن مشارکت می کنند تا با آن در انتخاب حاکمان و سیاست مداران شرکت کنند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم در سیاست مشارکت سیاسی دارند. دخالت در تعیین سرنوشت و انتخاب و نظارت بر نظام سیاسی حاکم بر خود به صورت رأی دادن در چهارچوب احزاب فراگیر را می توان مشارکت سیاسی مستقیم نامید، همچون انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در ایران؛ اما مشارکت سیاسی غیرمستقیم، راهکاری برای دخالت مردم در امور سیاسی است، به طوری که در این سیستم سیاسی، فعالیت های حزبی اولویت اول را داراست؛ به طور مثال، مشارکت مردم در راهپیمایی ها و تظاهرات و حضور در جلسات هیئات از مصادیق مشارکت سیاسی است که فرد سیاست مدار از دل همین مجالس انتخاب می شود. (مولوچی8، 2010).
.انتخابات در کشور ما به منزله یک رفتار سیاسی جمعی قلمداد می شود، که لزوم توجه به آن با توجه به رشد سریع تکنولوژی و شبکه های اجتماعی مجازی بسیار مهم و قابل توجه می باشد. انتخابات در کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به منزله یک انسجام ملی قلمداد می شود، که به قدرت و ارتقای سطح استقلال کشور می افزاید. اما آیا در طی سال های اخیر، تمایل مردم نسبت به سال های اول انقلاب کمتر شده است؟ و یا آیا انگیزه ی لازم برای شرکت در انتخابات وجود دارد؟ این سوالات و بسیاری از سوالات دیگر، به عنوان یک چشم انداز سیاسی می بایست مطرح گردد، تا مشخص شود، در آینده تا چه اندازه این انسجام بدرستی حفظ خواهد شد. در حیطه ی تئوریک و تحقیقات نظری، موضوع یاد شده، هر چند در تحقیقات زیادی همچون تحقیق پتی و همکاران (1992)؛ اُکیف9 (2008) و بسیاری از تحقیقات دیگر مورد بررسی قرار گرفته است، اما کمتر به حیطه های اقناع کنندگی پیام در رسانه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
در واقع، رفتار کاندیدها و استراتژی های انتخاباتی، تمایل وسیع به انتخاب شبکه های اجتماعی به عنوان یک اولویت اقناعی برای شهروندان ایجاد نموده است ،تا از این طریق بتوانند آرای بیشتری را کسب نمایند. این پژوهش با این رویکرد تلاش دارد تا ابعاد وسیع تر و استراتژی های رفتاری و انگیزشی لازم را درک نماید و از این طریق بتواند راه کارهای انتخاباتی بهتری را پیشنهاد دهد. بعبارت دیگر، این تحقیق با اتکا به گستردگی مبانی نظری و ادغام شدن بسیار از موضوع رسانه، ارتباطات و سیاست با یکدیگر، تلاش دارد، اولا تفکیک مناسبی بین مباحث یاد شده ایجاد نمایند، و سپس با شناخت بهتر به دنبال بررسی تاثیر این اقناعات اجتماعی بر رفتار رای دهندگان در شورای شهر اصفهان می باشد.
پیشینه پژوهش
جوادی نوبندگانی و عقیلی (1398) پژوهشی تحت عنوان «بررسي تبليغات سياسي انتخابات رياست جمهوري دهم و ارائه يك مدل بومي تبليغاتي» انجام دادند. هدف اصلي اين مقاله بررسي شيوه ها، پيام هاي تبليغات سياسي انتخابات رياست جمهوري دهم و ارائه يك مدل بومي تبليغاتي است. سوال اصلي آن است كه آيا تبليغات سياسي انتخابات دهم رياست جمهوري در ايران بر مشاركت مردم تاثيزگذار بوده است؟ براي پاسخ به اين سوال، 9 متغير اصلي تبليغات سياسي يعني: اصل برابري همگان مقابل قانون، اصل برخورداري از حقوق مساوي، اصل مصون از تعرض بودن جان و مال همگان، اصل ممنوعيت تفتيش عقايد، اصل برخورداري همگان از امنيت فكري، اصل حق ابراز عقيده به طرز عمومي، اصل آموزش و پرورش رايگان براي همه، اصل برخورداري همگان از مسكن و اصل برخورداري عموم مردم از امنيت قضايي و حقوقي را به عنوان عوامل تعيين كننده مشاركت مردم به تفكيك در شيوه ها، پيام ها و شعارهاي تبليغاتي مورد بررسي قرار دادند. جامعه آماري در اين تحقيق با شامل كليه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مي باشد. با توجه به محدود بودن جامعه همه اعضا به عنوان نمونه آماري در نظر گرفته شدند و مورد پرسش قرار گرفتند. يافته هاي تحقيق حاكي از اثبات فرضيات مطرح شده در پايان نامه است بدين معنا كه شيوه ها، پيام ها و شعارهاي تبليغات سياسي انتخابات دهم رياست جمهوري به ميزان زياد و خيلي زيادي توانسته بر مشاركت مردم تأثيرگذار باشد. از ديدگاه نمايندگان مجلس، ميزان تأثير پيام ها، شيوه ها و شعارهاي انتخابات رياست جمهوري دهم بر مشاركت مردم يكسان بوده است و تفاوت چنداني از اين لحاظ بين 3 شاخص مورد بررسي نيست.
افخمی و دشتگلی (1399) پژوهشی تحت عنوان «تحليل گفتمان انتقادي فيلم هاي تبليغاتي نامزدهاي پيروز كارزارهاي انتخاباتي بررسي موردي دوره هاي هفتم و نهم انتخابات رياست جمهوري ايران» انجام دادند. روش شناسي پژوهش، روش تحليل گفتمان انتقادي از منظر فركلاف است. لذا ابتدا واژگان، ضمير ما، وجه دستوري، استناد و قطب بندي ها مورد بررسي قرار گرفته؛ سپس با اپيزود بندي متن و طرح اپيزود اصلي، مرحلة توصيف و تفسير، جمع بندي و تبيين انجام شده است. همچنين در بخشي ديگر از اين مطالعه، تحليل گران براي تحليل فرامتن شرايط سياسي، اجتماعي و تاريخي حاكم بر اين دو فيلم را مورد توجه قرار دادند. در چگونگي خوانش فيلم، عواملي نظير زاوية دوربين، نور، صدا، موسيقي و تصاوير نيز بررسي شد . جامعة آماري پژوهش، تمام شماري است و واحد تحليل، كل متن، تصاوير، موسيقي و ديالوگ هاست كه پس از به متن درآمدن، بر اساس محورهاي تعيين شده در فرم تحليل گفتمان، ثبت و تجزيه و تحليل شدند. اين مطالعه نشان داد كه در فيلم هاي تبليغات دو نامزد شباهت ها و تفاوت هاي قابل توجهي وجود دارد. هر دو به موضوعاتي چون زنان، جوانان، صرفه جويي در هزينه هاي تبليغاتي و تمايل به تغيير، استناد كرده اند. در مقولاتي چون مفاهيم اسلام و ايران، عدالت و آزادي، قانون و مهرورزي، به كارگيري ضمير ما، نگاه به دين، ادبيات و شيوة سخنوري و پوشش زنان، تفاوت بارزي در دو فيلم مشاهده مي شود. همچنين هر دو نامزد به مباحثي چون اقتصاد، تورم، بيكاري و جرائم نپرداخته اند.
کاظمی و ارمغانی (1399) پژوهشی تحت عنوان «بررسی زبان تبلیغات در بیلبوردهای تهران و لندن از منظر فنون اقناع» انجام دادند. در این پژوهش به صورت موردی انجام گرفت و داده های مورد نیاز بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با مقایسه تبلیغات محیطی همراه اول و ایرانسل جمع آوری شد. نتایج نشان داد چگونه در هر بیلبورد سعی شده است با کاربرد ترفندهای گفتمانی خاص، از جمله کنش های القایی متفاوت و فنون ویژه به اشکالی متنوع، پیام به مخاطب ارائه و القا گردد. نتایج هر دو زبان کاربرد چشمگیری دارند. همچنین مشخص گردید تبلیغات محیطی ایرانسل بدلیل تمرکز بر ویژگی های زیبا شناختی قدرت اقناع بیشتری دارد.
عقیلی و همکاران (1399) پژوهشی تحت عنوان «تاثير تلويزيون در شكل دهي به مشاركت مردم در انتخابات رياست جمهوري در ايران با توجه به ظهور شبكه هاي اجتماعي مبتني بر موبايل» انجام دادند. در این پژوهش این سوال مطرح بود که براي تلويزيون از بعد سياسي و تأثيري كه پيش تر در انتخابات داشته، چه سرنوشتي در انتظار خواهد بود. از سوي ديگر اين مهم نيز مطمح نظر قرار مي گيرد كه آيا تلويزيون با تضعيف بعد سياسي اش همچنان مي تواند به حيات خود ادامه دهد يا خير؟ بر اساس نگاه صاحبنظران اين پژوهش كه به روش تكنيك دلفي جمع بندي شده، تلويزيون با حضور شبكه هاي اجتماعي مرجعيت سياسي سابق را نخواهد داشت. نگاه ايشان به اين سمت معطوف بود كه شبكه هاي اجتماعي با فاصله گرفتن از دكترين پشتيباني به تدريج نقش توليدي قوي تري ايفا خواهند كرد كه جايگزين تلويزيون خواهد شد. در مجموع كارشناسان اعتقاد داشته اند كه تلويزيون با وجود شبكه هاي اجتماعي در وضعيت فعلي شانسي براي ادامه نقش سياسي خود نخواهد داشت.
زارع (1399) پژوهشی تحت عنوان «بازنمايي نقش جنسيتي در تبليغات انتخاباتي شوراي شهر تهران در سال1399» انجام دادند. اين تحقيق با استفاده از روش تحليل محتواي كمي انجام شده است و بازنمايي 60 ويژگي يا صفت پرسشنامه نقش جنسيتي بم در طيفي از 0 تا 3 ارزش گذاري شده است . جامعه آماري شامل پوسترهاي تبليغاتي كانديدهاي شوراي شهر تهران در سال 1399 و نمونه آماري شامل 50 پوستر تبليغاتي است كه به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب شده اند. بر اساس نتايج اين تحقيق ، زنان و مردان كانديدا تلاش كرده اند كه از صفات با ارزش منفي صرفنظر از زنانه يا مردانه بودن آن پرهيز كنند و صفاتي را بيشتر بازنمايي كنند كه داشتن صلاحيت آنها در تصدي عضويت شوراي شهر را بيشتر مورد تاييد قرار مي دهد. با اين حال پوسترهاي مردان نمره مردانگي بالاتر و پوسترهاي زنان نمره زنانگي بالاتري دريافت كرده اند. به نظر مي رسد، مرز زنانگي ومردانگي بواسطه بهره گيري از صفات تاثيرگذار در تبليغات، صرفنظر از جنسيت در حال كمرنگ شدن است.
مک آلیستر و مولر10 (2018) پژوهشی تحت عنوان «رأی گیری اولیه، انتخابات و مزیت حزب در استرالیا» انجام دادند. این پژوهش که در مورد انتخابات احزاب در سال 2016 در کشور استرالیا انجام گرفت، تعداد 880 نفر از کارکنان بخش های دولتی در این تحقیق مشارکت داشتند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود اما تفکیک جمعیت شناختی بر مبنای تفکیک جنسیت و تفکیک قومیتی از سراسرجهان در کشور استرالیا صورت پذیرد تا نتایج جامع تری ایجاد شود. نتایج نشان می دهد که رای دهندگان در اوایل اعتماد کمتری نسبت به سیاست دارند و احتمال کمتری در انتخابات شرکت می کنند. مزایای کوچک اما قابل انطباق انتخاباتی که از رای دهندگان اولیه برای ائتلاف لیبرال ملی به دست می آید، وجود دارد.
هیل11 (2018) پژوهشی تحت عنوان «تغییر شیوه های رای گیری و رای دهی؛ رویکردی نسبت به تغییر رفتار رای دهی مردم و جمع آوری آرای کاندیدا» انجام دادند. در این پژوهش سه نامزد برنده ی انتخابات شهری کشور شیلی و سه نامزد ناکام در انتخابات در کشور شیلی مشارکت داشتند. این پژوهش به صورت کیفی و مبتی بر روش شناسی گرند تئوری یا تحلیل داده بنیاد بررسی گردید و نتایج نشان داد، با رشد علم و تکنولوژی و توسعه ی ابعاد سیاسی و فرهنگی مردم نسبت به انتخابات، تغییرات اساسی در رویکردهای بازاریابی خدماتی برای نامزدهای انتخاباتی و مردم حادث شده است به طوریکه کمتر در هیجانات قبل از انتخابات تحت تاثیر برنامه های شعاری قرار می گیرند و بیشتر عملکرد و رزومه کاری نامزدهای انتخاباتی را بررسی می کنند. این نتیجه نشان داد، هر چند ممکن است شبکه های اجتماعی در موفقیت یک کاندید موثر باشد، اما با توسعه ی ابعاد دانشی و شناخت اجتماعی مردم، بیشتر عملکردهای جمعی و دلسوزی برای مردم مهم است.
زو کلپ12 (2019) پژوهش درباره چرایی قضاوت های فردی شهروندان در انتخابات بر اساس رسانه های اجتماعی انجام دادند. در این پژوهش که در مورد انتخابات نخست وزیری کشورهای حوزه اسکاندینابی صورت پذیرفت 14 شبکه اجتماعی گوشی های هوشمند و رایانه مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش 1108 نفر از مردم با سطح تحصیلات و دیدگاه های مختلف در پژوهش حضور داشتند و ابزار گرآوری داده های پژوهش پرسشنامه بود. نتایج پژوهش نشان داد، رسانه های اجتماعی به مراتب تاثیر گذاری بیشتری در قضاوت های مردم و همچنین ایجاد خطاهای ادراکی آنان در برآورد بهترین نامزد نخست وزیری داشته تا آنجا که این میزان تاثیر گذاری حتی از قدرت احزاب بیشتر برآورده شده است.
بارنیج و همکاران13 (2017) پژوهشی تحت عنوان «غربالگری و اقناع سیاسی در رسانه های اجتماعی» انجام دادند. در واقع این تحقیق به دنبال بررسی اقناع سیاسی در ارتباط غربالگری مردم و وسواس های آنها برای شرکت در انتخابات سیاسی و انتخاب فرد اصلح تر در زمانی می باشد که آنها از طریق رسانه های جمعی همچون تلویزیون و شبکه های اجتماعی اقدام به ارائه ی برنامه های خود می نمایند و این تحقیق می خواهد مشخص نماید تا چه اندازه می تواند به ایجاد اقناع و افزایش اعتماد سازی مردم کمک نماید. شیوه ی انجام پژوهش به صورت کیفی و گرند تئوری مبتنی بر مصاحبه بود و جامعه ی آماری این پژوهش کشور آمریکا بود و بیش از 518 نفر مشارکت داشتند. نتایج نشان داد، کاندیدهایی که بیشتر از طریق شبکه های اجتماعی دارای تعامل با رای دهندگان باشند و از شبکه های اجتماعی برای بیان اهداف و مقاصد آتی خود بدون تخریب دیگران صحبت کند، باعث اقناع بیشتر رای دهندگان می شود، هر چند این پژوهش تاکید داشت بنا به دلایل مختلفی رای دهندگان آراء خود را تغییر می دهند و تا زمان رای گیری نهایی، رای آنها به طور قطع مشخص نیست.
بریان و همکاران14 (2019) پژوهشی تحت عنوان «نفوذ آنلاین؟ استفاده از شبکه های اجتماعی، نظرات رهبران و اقناع سیاسی» انجام دادند. اظهار نظر رهبران می تواند جهت اقناع افراد در انتخاب های سیاسی شان موثر باشد، اما این تاثیر گذاری در شبکه های اجتماعی بیش از هر رسانه ی دیگری می باشد. این پژوهش با استفاده از مدل تئوریک تلاش می کند اقناع سیاسی به واسطه ی شبکه های اجتماعی را برای اظهار نظرات رهبران و ایجاد طرفدار بیشتر برای سیاست مداران و یا تنفر بیشتر نسبت به آن ها را بررسی کند. این پژوهش در ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفت و تعداد 38 متخصص روابط سیاسی و بین الملل مشارکت داشتند و نتایج مشخص ساخت، شبکه های اجتماعی به عنوان یک رسانه ی موثر در ایجاد اقناع مردم هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم تاثیر گذار می باشد. همچنین مشخص گردید، سیاست مداران از طریق نظرات مثبت رهبران دارای ویژگی های کاریزماتیک می توانند به واسته ی شبکه های اجتماعی سطح اقناع سیاسی افراد را تقویت نمایند و اعتماد بیشتری را جلب کنند.
روش تحقیق
روش تحقيق حاضر، بر اساس هدف از نوع تحقيق كاربردي است و بر اساس نحوهي گردآوري دادهها از نوع روش توصيفي از شاخه پيمايشي محسوب ميشود (بازرگان و ديگران، 1399). پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در مجموعه تحقبقات اکتشافی، به لحاظ نوع پژوهش کاربردی ،به لحاظ استراتژی پژوهش دارای استراتژی قیاسی و استقرایی و به لحاظ ماهیت داده ها در دسته تحقیقات امیخته که دارای دو بخش کیفی وکمی است ،طبقه بندی می شود. بر این اساس و با توجه به ویژگی های جامعه آماری نمونه گیری تحقیق حاضر از نوع خوشه ای انتخاب شده است و تحلیل نهایی روی این تعداد صورت گرفت. برای تعیین تعداد نمونه راه های متعددی وجود دارد. با توجه به این امر که تعداد اعضای جامعه محدود می باشد از رابطه زیر برای تعیین حجم نمونه استفاده شده است:
فرمول کوکران
که در آن ضریب اطمینان=95% Z=1.96 p=q=0.5
حجم جامعه(N) : نامحدود
مقدار خطا(d) : 0.05 می باشد.
که تعداد نمونه آماری با توجه به اطلاعات فوق 384 نفر می باشد.
براي گردآوري اطلاعات از پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد.
تجزيه و تحليل داده ها
ابتدا به منظور ارزیابی مدل مفهومی تحقیق و همچنین اطمینان یافتن از وجود یا عدم وجود رابطه علی میان متغیرهای تحقیق و بررسی تناسب داده های مشاهده شده با مدل مفهومی تحقیق، فرضیه های تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری نیز آزمون شدند. نتایج آزمون فرضیه ها در نمودار منعکس شده اند.
نمودار (1-1) اندازه گیری مدل کلی و نتایج فرضیه ها در حالت استاندارد
نمودار (2-1) اندازه گیری مدل کلی و نتایج فرضیه ها در حالت معنی دار
معادلات تفسیری
ابتدا جهت تتشکیل ماتریس تعامل ساختاری یک ماتریس ده در ده شامل شاخصها تشکیل و در اختیار مدیران قرار داده شد. مدیران بر اساس اصول زیر ماتریسها را تکمیل نمودند.
به ازای هر «j , i » ارتباط ميان اين دو متغير در چهار چوب بررسي زير است.
V: متغير i براي رسيدن به متغير j كمك ميكند.
A: متغير j فقط توسط متغير i بهبود میابد.
x: متغير j , i براي رسيدن به همديگر كمك خواهند كرد.
O: متغيرهاي j , i بدون ارتباط هستند.
چنانچه i,j در ماتريس SSIM (Structural Self-Interaction Matrix) به صورت V باشد، بنابراين در ماتريس دستيابي (i,j) تبديل به يك است و (j,i) تبديل به صفر ميشود. چنانچه (i,j) در ماتريس SSIM به صورت A باشد در ماتريس دستيابي (i,j) تبديل به صفر ميشود و (j,i) تبديل به يك ميشود. چنانچه (j,i) به صورت x وارد شود بنابراين (j,i) در ماتريس دستيابي به يك و j,i نيز تبديل به يك ميشود. چنانچه (i,j) به صورت O وارد شود، بنابراين i,j و j,i صفر ميشود.
[1] Petty et al
[2] Boyd & Ellison
[3] Adrian
[4] Petty et al
[5] Petty et al
[6] Pontusson and David
[7] Tyler
[8] Melucci
[9] O’Keefe
[10] McAllister &Muller
[11] Hill
[12] Zoë Clapp
[13] Barnidge et al
[14] Brian et al
تهيه ماتريس دستيابي با استفاده از ماتریس تعاملی ساختاری صورت میگیرد. به طوری که در جدول زیر مشخص شده است، چنانچه رابطه به صورت V بود آنگاه 1=(i,j) و سپس 0=(j,i) اگر رابطه به صورت A بود آنگاه 0=(i,j) و سپس 1=(j,i) چنانچه رابطه بصورت X بود 1=(i,j) = (j,i) اگر رابطه بصورت O بود 0=(i,j) = (j,i) است. با استفاده از این روابط ماتریس دستیابی ارائه شده در جدول(4) تشکیل داده میشود.
جدول (1-1) ماتريس دستيابی
با بدست آمدن ماتریس دستیابی برای تعیین معیارها دو مجموعه قابل دستیابی ومجموعه مقدم را تعریف کرده و سپس اشتراک آنها را بهدست آورده بدین ترتیب که مجموعه قابل دستیابی ، مجموعهای است که در آن سطرها عدد معیارها بصورت یک ظاهر شده باشند و مجموعه مقدم مجموعهای است که در آن ستونها، عدد معیارها به صورت یک ظاَهر شده باشد. از آنجائي كه طبق خاصيت تعدي در منطق رياضي اگر (i,j)=1 و نيز (j,k)=1 باشد در نتيجه (i,k)=1 است. بدين معني كه معيارهائي بطور غيرمستقيم بر معيار ديگر اثر دارند، در نظر گرفته شده و رابطه دو متغير كه بعد از بكارگيري اين منطق با هم ارتباط پيدا مي كنند بصورت 1* نمايش داده شده است.
جدول(2-1) ماتريس دستيابي اصلاح شده (ماتريس دستيابي نهايي)
َََ
در ماتريس جدول شماره(5) با در نظر گرفتن رابطه تعدي اگر چناچه iوj باهم درارتباط باشد و نيز kوj باهم رابطه داشته باشند؛ آنگاه kوi باهم درارتباط هستند. بنابراين تعدادي از اعداد به 1* تبديل ميشوند. همچنين، ماتريس به دست آمده به روش زير به سطوح مختلفي تقسيم ميشود و مجموعه قابل دستيابي و مجموعه مقدم براي هر معيار به دست ميآيد. با بدست آمدن ماتریس دستیابی برای تعیین معیارها دو مجموعه قابل دستیابی و مجموعه مقدم را تعریف کرده و سپس اشتراک آنها رابدست آورده بدین ترتیب که مجموعه قابل دستیابی، مجموعهای است که در آن سطرها، عدد معیارها به صورت یک ظاهر شده باشند و مجموعه مقدم مجموعهای است که در آن ستونها، عدد معیارها به صورت یک ظاهر شده باشند. با به دست آوردن اشتراک این دو مجموعه ستون بعدی جدول (اشتراک) تکمیل خواهد شد. اولین سطری که اشتراک دو مجموعه برابر با مجموعه قابل دستیابی باشد، سطح اول اولویت مشخص خواهد شد.
با توجه به بررسيهاي انجام گرفته در جدول و اشكال فوق و با استفاده از سطوح اولویت بندی شده معیارها و ماتریس دستیابی، در نهايت جدول توان پیش برندگی و وابستگی در ماتریس دستیابی تشکیل میگردد. بدین صورت که به بزرگترین عدد رتبه اول و به کوچکترین عدد رتبه آخر تعلق میگیرد. ماتریس دسترسی نهایی باید به سطوح مختلف دستهبندی شود. برای تعیین سطح متغیرها درمدل نهایی به ازای هر کدام از آنها سه مجموعه خروجی، ورودی و مشترک تشکیل میشود. درنخستین جدول شاخص یا متغیرهای که اشتراک مجموعه خروجی و ورودی آن یکی است، درفرآیند سلسله مراتب به عنوان مجموعه مشترک محسوب میشوند، به طوری که این متغیرهادر ایجاد هیچ متغیر دیگری مؤثر نیستند. آن متغیرها پس از شناسایی بالاترین سطح از فهرستسایر متغیرها کنار گذاشته میشود. این تکرارها تا مشخصشدن سطح همه متغیرها ادامه می یابد. در این پژوهش سطوح شش گانه متغیرها در سیزده جدول بهدستآمده که نتیجه نهایی آنها در جدول 2 جمعبندی شده است. شاخص های اقناع که مجموعه خروجی ومشترک آنها کاملاً یکسان باشند، در بالاترین سطح از سلسله مراتب مدل ساختاری تفسیری قرار میگیرد.
شكل (1-1) دسته بندي متغيرها
گروههای موجود در شکل (1) به صورت زیر تعریف میشوند:
گروه اول: معیارهایی که دارای توان و وابستگی ضعیف هستند. این متغیرها تقریبا از سیستم جدا میشوند، زیرا دارای اتصالات ضعیف با سیستم هستند که در نمونه مورد بررسی متغیری در این گروه قرار نگرفته است.
گروه دوم: متغیرهایی هستند که دارای توان ضعیف اما وابستگی قوی هستند.
گروه سوم: متغیرهایی که دارای توان و وابستگی قوی هستند.
گروه چهارم: متغیرهایی که دارای توان قوی اما وابستگی ضعیف هستند.
جدول (3-1) مرحله اول تعیین سطح در سلسله مراتب ISM
در ستون آخر، سطوح بدين ترتيب مشخص ميشوند كه چنانچه اشتراك مجموعه قابل دستيابي و مجموعه مقدم با مجموعه قابل دستيابي برابر باشد متغير مربوطه در سلسله مراتب ماتريس ISM در بالاترين سطح قرار ميگيرد. در گراف ISM روابط متقابل و تأثیرگذاری بین معیارها و ارتباط معیارهای سطوح مختلف نمایان است که موجب درک بهتر فضای تصمیمگیری میشود.
گروههای موجود در شکل (1) به صورت زیر تعریف میشوند:
گروه اول: معیارهایی که دارای توان و وابستگی ضعیف هستند. این متغیرها تقریبا از سیستم جدا میشوند، زیرا دارای اتصالات ضعیف با سیستم هستند که در نمونه مورد بررسی متغیری در این گروه قرار نگرفته است.
گروه دوم: متغیرهایی هستند که دارای توان ضعیف اما وابستگی قوی هستند.
گروه سوم: متغیرهایی که دارای توان و وابستگی قوی هستند.
گروه چهارم: متغیرهایی که دارای توان قوی اما وابستگی ضعیف هستند.
جدول (4-1) مرحله تعیین سطح در سلسله مراتب ISM
در ستون آخر، سطوح بدين ترتيب مشخص ميشوند كه چنانچه اشتراك مجموعه قابل دستيابي و مجموعه مقدم با مجموعه قابل دستيابي برابر باشد متغير مربوطه در سلسله مراتب ماتريس ISM در بالاترين سطح قرار ميگيرد. در گراف ISM روابط متقابل و تأثیرگذاری بین معیارها و ارتباط معیارهای سطوح مختلف نمایان است که موجب درک بهتر فضای تصمیمگیری میشود. نتایج سطح بندی متغیرها در دیاگرام زیر نشان داده شده است:
نمودار (3-1) نمودار MICMAC
نتایج سطح بندی متغیرها در دیاگرام زیر نشان داده شده است:
شکل (2-1) طراحی مدل ISM شاخص ها
نتیجه گیری
با توجه به یافته های تحقیق حاضر شناسایی شیوه های اقناعی به کار رفته در پیام های شبکه های اجتماعی و تاثیر آن در رفتار رای دهی مردم در انتخابات شورای شهر اصفهان سنجیده شد. نتایج بدست آمده از داده های گردآوری شده نشان دهنده تایید اغلب فرضیات پژوهش می باشد. همچنین فرضیه های تحقیق نیز با استفاده از نرم افزار اسمارت PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که در زبر به نتایج این فرضیات اشاره می کنیم:
1. در فرضیه شماره 1 پژوهش ادعا شده بود که اصلاح رفتارهای جمعی بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش کشاورز و همکاران در سال 1396 با عنوان نقش رسانه ملّي در رفتار انتخاباتي شهروندان شهر اصفهان که به این نتیجه دست یافته اند که رسانه ملّي بر افزايش ميزان مشاركت شهروندان در انتخابات و گرايش به رأي دهي شهروندان اصفهاني تأثيرگـذار اسـت. همچنـين، بـين عوامل برونسازماني رسانه با رفتار انتخاباتي رابطه معناداري مشاهده نميشود، اما بـين متغيرهـاي مستقل دينداري، تحصيلات، عوامل درونسازماني رسانه، عوامل اجرايي نقشهاي رسانه و سن، با رفتار انتخاباتي رابطه مستقيم و مثبت وجود دارد. بين پايگاه اقتصادي ـ اجتماعي با رفتار انتخاباتي رابطه معكوس ديده مي و شود زنان بيشتر از مردان در انتخابات شركت مي .كنند مطابقت و همخوانی دارد.
2. در فرضیه شماره 2 پژوهش ادعا شده بود که وحدت رویه در شهر بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یوسفی در سال 1397 با عنوان الگوي رفتار رأي دهي مردم در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مبتني بر رويکرد بازاريابي سياسي که در تحقیق خود نشان داد وحدیت رویه بر رفتار رأي دهي مردم در انتخابات تاثیر دارد مطابقت و همخوانی دارد.
3. در فرضیه شماره 3 پژوهش ادعا شده بود که حل مشکلات زیست محیطی بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد.
4. در فرضیه شماره 4 پژوهش ادعا شده بود که حل مشکلات ترافیک بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد.
5. در فرضیه شماره 5 پژوهش ادعا شده بود که اعتقادات مذهبی بیشتر بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یزدخواستی و همکاران در سال 1398 با عنوان بررسی تأثیر دینداری بر گرایش به رفتار انتخاباتی شهروندان اصفهانی با تأکید بر نظام مردم سالاری که نتایج به دست آمده نشان میدهد که بیشترین مقدار تأثیرگذار، بعد اعتقادی دینداری با بعد میزان مشارکت رفتار انتخاباتی (0.89 r= ) و در ادامه بعد اعتقادی دینداری و بعد گرایش رأیدهی رفتار انتخاباتی ((*)0.71 r= )، بعد مناسکی دینداری با بعد میزان مشارکت رفتار انتخاباتی ((**)0.58 r= )، بعد مناسکی دینداری و بعد گرایش رأیدهی رفتار انتخاباتی ((*)0.47 r= ) و بعد تجربی دینداری با بعد گرایش رأیدهی رفتار انتخاباتی ((**)0.16 r= ) تأثیرگذار بوده است.
6. در فرضیه شماره 6 پژوهش ادعا شده بود که امور خیریه و موسسات مردم نهاد بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد.
7. در فرضیه شماره 7 پژوهش ادعا شده بود که رونق اقتصادی بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یوسفی در سال 1397 با عنوان الگوي رفتار رأي دهي مردم در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مبتني بر رويکرد بازاريابي سياسي که در تحقیق خود نشان داد رونق اقتصادی بر رفتار رأي دهي مردم در انتخابات تاثیر دارد مطابقت و همخوانی دارد.
8. در فرضیه شماره 8 پژوهش ادعا شده بود که رسیدگی به آسیبهای شهری بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یوسفی در سال 1397 با عنوان الگوي رفتار رأي دهي مردم در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مبتني بر رويکرد بازاريابي سياسي که در تحقیق خود نشان داد رسیدگی به آسیب های شهری بر رفتار رأي دهي مردم در انتخابات تاثیر دارد مطابقت و همخوانی دارد.
9. در فرضیه شماره 9 پژوهش ادعا شده بود که دستیابی به اهداف منفعت طلبانه بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد.
10. در فرضیه شماره 10 پژوهش ادعا شده بود که آموزش و رشد فرهنگی بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش امام جمعه زاده و همکاران در سال 1392 با عنوان سنجش رابطه فرهنگ سياسي و رفتار سياسي دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان که در تحقیق خود به این نتیجه دست یافته اند که بین ن ابعاد فرهنگ سياسي (شامل سمت گيري هاي شناختي، سمت گيري هاي احساسي، و سمت گيري هاي ارزيابانه) و ابعاد رفتار سياسي (شامل رفتار راي دادن و و فعاليت هاي سياسي انتخاباتي)، و رفتارهاي سياسي غير انتخاباتي (شامل تماس با مسوولان، اعتراض و عضويت در گروه هاي سياسي)ارتباط معنی داری وجود دارد، مطابقت و همخوانی دارد.
11. در فرضیه شماره 11 پژوهش ادعا شده بود که اعتلای اجتماعی شهر بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یوسفی در سال 1397 با عنوان الگوي رفتار رأي دهي مردم در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مبتني بر رويکرد بازاريابي سياسي که در تحقیق خود نشان داد اعتلای اجتماعی بر رفتار رأي دهي مردم در انتخابات تاثیر دارد مطابقت و همخوانی دارد.
12. در فرضیه شماره 12 پژوهش ادعا شده بود که توسعه فرهنگی بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش امام جمعه زاده و همکاران در سال 1392 با عنوان سنجش رابطه فرهنگ سياسي و رفتار سياسي دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان که در تحقیق خود به این نتیجه دست یافته اند که بین ن ابعاد فرهنگ سياسي (شامل سمت گيري هاي شناختي، سمت گيري هاي احساسي، و سمت گيري هاي ارزيابانه) و ابعاد رفتار سياسي (شامل رفتار راي دادن و و فعاليت هاي سياسي انتخاباتي)، و رفتارهاي سياسي غير انتخاباتي (شامل تماس با مسوولان، اعتراض و عضويت در گروه هاي سياسي)ارتباط معنی داری وجود دارد، مطابقت و همخوانی دارد.
13. در فرضیه شماره 13 پژوهش ادعا شده بود که تغییر مدیریت شهری بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش یوسفی در سال 1397 با عنوان الگوي رفتار رأي دهي مردم در انتخابات جمهوري اسلامي ايران مبتني بر رويکرد بازاريابي سياسي که در تحقیق خود نشان داد تغییر مدیریت شهری بر رفتار رأي دهي مردم در انتخابات تاثیر دارد مطابقت و همخوانی دارد.
14. در فرضیه شماره 14 پژوهش ادعا شده بود که سلامت و بهداشت بعنوان شیوه اقناعی به کار رفته در انتخابات شورای شهر توسط کاندیداها تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار رای دهی مردم دارد که تجزیه تحلیل آماری بین این دو نشان می دهد با توجه به نمودار(2-1)؛ عدد معنی داری مسیر مابین دو متغیر بزرگتر از 1.96 می باشد، از این رو این فرضیه مورد تایید قرار می گیرد. از طرفی چون عدد معنی داری به دست آمده مثبت می باشد این اثر مستقیم می باشد. این یافته با یافته پژوهش ساسان نژاد و همکاران در سال 1399 با عنوان پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات که به این نتیجه دست یافته اند که به ترتیب خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان قوی ترین پیش بینی کننده های رفتارهای رأی دهی می باشند و خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان، رفتارهای رأی دهی را در جهت مثبت (01/0p <)، پیش بینی می کنند، مطابقت و همخوانی دارد.
15. نتایج رتبه بندی متغیرها در مجموع نشان داد عامل اطلاع رسانی با وزن نسبي 364/. بيشترين اهميت را دارد و عامل اشتراکی با وزن نسبي 293/. در اولويت دوم و عامل اجتماعی با وزن نسبي 209/. در اولويت سوم قرار دارد. عامل ابزاری نیز با 0.132 در رتبه چهارم قرار دارد. نرخ ناسازگاري مقايسات زوجي 000/. بدست آمده است که چون کمتر از 10/. است، اين مقايسات قابل قبول مي باشد. با توجه به شاخص ابزاری بترتیب مولفه های رسیدگی آسیب، تحریک حس، شور و هیجان و اعتقاد مذهبی از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند. از طرفی با توجه به اینکه نرخ ناسازگاری بدست آمده عدد 0.002 بدست آمده که کوچکتر از حد استاندارد 0.1 می باشد از این رو پرسشنامه فوق با دقت بالا توسط پاسخ دهندگان تکمیل شده است. با توجه به شاخص کارکرد اطلاع رسانی بترتیب مولفه های سلامت و بهداشت، آموزش و رشد و تبلیغ از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند. با توجه به شاخص کارکرد اجتماعی بترتیب مولفه های توسعه فرهنگی، آسیب شهری، اعتلا اجتماعی و رونق اقتصادی از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند. با توجه به شاخص کارکرد اشتراکی با توجه به وزن اصلی بدست آمده بترتیب مولفه های امور خیریه، حل مشکلات، تغییر مدیریت، اصلاح رفتار، وحدت رویه، رشد نهادها و مسائل ترافیک از بیشترین و کمترین اهمیت در گروه برخوردار هستند.
پیشنهادات برای تحقیقات آتی
v بررسی رابطه بین مؤلفه های رفتاری و کارایی کاندیداها و تاثیر آنها بر رفتار رای دهی مردم
v تدوین الگوی بومی پیش بینی رفتار رای دهندگان در انتخابات
v انجام تحقیق حاضر با مدل مفهومی دیگر و مقایسه نتایج بدست آمده.
v ارزیابی هر کدام از مولفه های بررسی شده در این تحقیق در جوامع مختلف و بررسی وضعیت آنان.
v بررسی سایر شیوه های اقناعی در انتخابات و شناسایی تاثیر آن ها بر رفتار رای دهی مردم
v رتبه بندی عوامل موثر بر رفتار رای دهی مردم در انتخابات با استفاده از رویکرد AHP-TOPSIS.
منابع
ü - افخمی، ح، ع.، دشتگلی، م. (1396). تحليل گفتمان انتقادي فيلم هاي تبليغاتي نامزدهاي پيروز كارزارهاي انتخاباتي بررسي موردي دوره هاي هفتم و نهم انتخابات رياست جمهوري ايران، فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات، سال سيزدهم، شماره 49، زمستان، 105-127.
ü - بازرگان،ع؛حجازی،الف(1399) روشهای تحقیق در علوم رفتاری، نشر اگه
-پيشگاهي فرد، زهرا.، حسيني، سيد محمد.، حسيني، سيد علي. (1394). تحلیلی بر چگونگی پراكندگي كرسي هاي مجلس شوراي اسلامي در ايران، پژوهش های جغرافیای انسانی، دوره ی 47، ش 1، 1-20.
- جوادی نوبندگانی، محمد جعفر.، عقیلی، سید وحید. (1395). بررسي تبليغات سياسي انتخابات رياست جمهوري دهم و ارائه يك مدل بومي تبليغاتي، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال هشتم، شماره سوم، تابستان، 115-129
ü - دهقان، علیرضا.، طاهری، آرین. (1394). معرفي و ارزيابي مدل اقناعي احتمال موشكافي، فصلنامه رسانه، شال بیست و پنجم، شماره 2، 1-5.
ü - روشندلاربطانی، طاهر. (1395). تأثیر شبکههای اجتماعی در بهبود وفاداری و ارتباط مشتریبرند(مطالعۀ موردی: برند لپتاپ). فصلنامه علمی-پژوهشی مدیریت بازرگانی، 8(3): 587-606
ü - زارع زاده، ر. (1396). تبیین رفتار رأی دهی مردم تهران در انتخابات های اخیر (با تأکید بر انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی)، فصلنامه علوم سیاسی، سال بیستم، شماره هشتاد، زمستان، 149-176.
ü - کاظمی، ف.، ارمغانی، م. (1396). بررسی زبان تبلیغات در بیلبوردهای تهران و لندن از منظر فنون اقناع، دو ماهنامه علمی پژوهشی جستارهای زبانی، دوره 8، شماره 7، پیاپی 42ريال زمستان، 391-42
ü - عقیلی، س، و.، روشندل اربطانی، ط.، فرجیان، م، م. (1396). تاثير تلويزيون در شكل دهي به مشاركت مردم در انتخابات رياست جمهوري در ايران با توجه به ظهور شبكه هاي اجتماعي مبتني بر موبايل، فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات، سال سيزدهم، شماره 49، زمستان، 130-160.
ü - مهدی زاده طالشی، سید محمد.، خالدیان، اقبال.، فردوسی، مهراوه. (1396). نقش نرم افزار اجتماعی «تلگرام» در تبلیغات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوري از منظر رأي دهندگان، فصلنامه مطالعات رسانه هاي نوین، سال سوم، شماره 10 ، تابستان، 1-39.
ü - یزدان پناه درو، کیومرث.، غلامی، مجید.، فریدونیان، زهره.، جعفری، مهتاب. (1396). بررسي جغرافيايي حضور زنان در مجلس شوراي اسلامي در ايران، فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، دوره ی 9، شماره ی 2، تابستان، 313-291.
ü - Adrian, A. (2008), “No One Knows You Are a Dog: Identity and Reputation in Virtual Words”, Computer Law and Security Report, Vol. 24: 366- 374.
ü Barnidge, M., Homero Gil de Zúñiga & Trevor Diehl (2017) Second Screening and Political Persuasion on Social Media, Journal of Broadcasting & Electronic Media, 61:2, 309-331, DOI: 10.1080/08838151.2017.1309416
ü Boyd, D. M., & Ellison, N. B. (2007), “Social network sites: definition, history, and scholarship”, Journal of Computer-Mediated Communication, 13(1: 210-230(
ü Brian, E., Weeks, A., Arde`vol-Abreu, Homero Gil de Zu´n˜iga. (2016). Online Influence? Social Media Use, Opinion Leadership, and Political Persuasion, International Journal of Public Opinion Research Advance Access published December 31, doi:10.1093/ijpor/edv050
ü McAllister, I., Muller, D. (2018). Early voting, election campaigning and party advantage in Australia, Electoral Studies, Volume 52, April 2018; 103-110.
ü Hill, S, J. (2018). Changing votes or changing voters? How candidates and election context swing voters and mobilize the base, Electoral Studies, Volume 48, August 2017, Pages 131-148