نظر به اینکه مدیریت بهینه مخازن و سرریزها در زمان وقوع سیلاب به عنوان یک روش غیرسازه ای برای حفظ منابع آب، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، به همین منظور در این تحقیق ابتدا یک فرمان بهرهبرداری چند مرحلهای برای بهرهبرداری از دریچههای سرریز در سدها تحت دو رویکرد م چکیده کامل
نظر به اینکه مدیریت بهینه مخازن و سرریزها در زمان وقوع سیلاب به عنوان یک روش غیرسازه ای برای حفظ منابع آب، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، به همین منظور در این تحقیق ابتدا یک فرمان بهرهبرداری چند مرحلهای برای بهرهبرداری از دریچههای سرریز در سدها تحت دو رویکرد مختلف شبیهسازی شده اند. از ویژگیهای مثبت مدلها عدم نیاز به پیشبینی کامل هیدروگراف سیل است. این ویژگی دامنه کاربری مدلهای پیشنهادی را بسیار وسیع و عملیاتی میکند. سپس بهینهسازی ترازهای بحرانی و میزان بازشدگی دریچهها تحت هر دو رویکرد با استفاده از الگوریتم ژنتیک انجام شده است. جهت صحت عملکرد مدلهای بهینه پیشنهادی و مقایسه آنها با یکدیگر، مطالعه موردی سد مخزنی کرخه در دنیای واقعی به کار گرفته شد. نتایج حاصله نشان داد نه تنها هر دو مدل جواب های بهتری نسبت به مدلهای بهره برداری پیشین ارائه می دهند؛ بلکه در رویکرد دوم، پیک سیلاب خروجی دارای درجه فروکش بیشتری نسبت به رویکرد اول می باشد و علاوه بر این، امکان ذخیره بیشتری از حجم سیلاب ورودی به مخزن و کاهش بیشتر خسارات سیلاب در پایین دست سد توسط هر دو رویکرد فراهم می شود.
پرونده مقاله
مصرف آب در کشاورزی ، افزایش راندمان آبیاری و کاهش مصرف آب در برابر عملکرد ثابت محصول از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از اینرو بررسی راندمان مصرف آب در روشهای مختلف آبیاری در برنامه ریزی های کلان کشاورزی و صنعتی کشور نقش بسزایی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی راندمان سیس چکیده کامل
مصرف آب در کشاورزی ، افزایش راندمان آبیاری و کاهش مصرف آب در برابر عملکرد ثابت محصول از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. از اینرو بررسی راندمان مصرف آب در روشهای مختلف آبیاری در برنامه ریزی های کلان کشاورزی و صنعتی کشور نقش بسزایی دارد. در پژوهش حاضر به بررسی راندمان سیستم های آبیاری ثقلی (کانالت)، کم فشار و تحت فشار بارانی در اراضی شمال کرخه خوزستان (محدوده عمرانی واحد2و3 دشت ارایض)، پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی فنی و اقتصادی انواع سیستم های آبیاری مذکور بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد راندمان آبیاری در روش آبیاری تحت فشار بیشترین مقدار بود بطوریکه مقدار راندمان کل در سیستم آبیاری تحت فشار 64.2 درصد از آبیاری با روش کانالت و 55.8 درصد نسبت به آبیاری کم فشار بیشتر است همچنین راندمان آبیاری در روش آبیاری کم فشار نسبت به آبیاری کانالت حدود 5.3 درصد بیشتر است. بررسی ها و آنالیز اقتصادی گزینه های مختلف آبیاری نشان داد اگرچه هزینه اولیه راه اندازی سیستم آبیاری تحت فشار نسبت به آبیاری ثقلی و کم فشار بالا می باشد ولیکن در بلند مدت از لحاظ اقتصادی بصرفه خواهد بود ضمن آنکه مدت زمان بازگشت سرمایه در این طرح حداکثر 5 سال می باشد.
پرونده مقاله
پلها از جمله مهمترین و پرکارترین سازههای رودخانهای هستند که از دیرباز مورد استفاده قرار گرفتهاند. سه راهکار متداول برای مقابله با پدیده آبشستگی در اطراف پایههای پل عبارتست از قرار دادن پی در تراز پایینتر از عمق گودال فرسایشی، کاهش قدرت گرداب تولیدشده در اطراف پای چکیده کامل
پلها از جمله مهمترین و پرکارترین سازههای رودخانهای هستند که از دیرباز مورد استفاده قرار گرفتهاند. سه راهکار متداول برای مقابله با پدیده آبشستگی در اطراف پایههای پل عبارتست از قرار دادن پی در تراز پایینتر از عمق گودال فرسایشی، کاهش قدرت گرداب تولیدشده در اطراف پایه، بکارگیری پوشش حفاظتی سنگچین یا استفاده از طوق، شکاف یا صفحات مستغرق در اطراف پایه پل ها. صفحات مستغرق، سازه هایی هستند که در کف رودخانه با زاویه ای نسبت به جریان اصلی و برای جلوگیری از فرسایش کناره رودخانه ها، پیچ ها و پایه سازه های درون آب و اصلاح مسیر آب و مرفولوژی بستر نصب می شوند که سبب تولید گرداب ثانویه و تغییر الگوی جریان در کف رودخانه و در نتیجه، تغییر روند انتقال رسوب و فرسایش خواهند شد. در این تحقیق، تأثیر قطر پایه پل مربعی شکل و اثر حضور صفحات مستغرق بر میزان آبشستگی با استفاده از نرمافزارSSIIM بررسی می شود.
پرونده مقاله
خشکسالی از مهمترین پدیده های اقلیمی است که ناشی از ناهنجاری اقلیمی است که به طور دوره ای در اثر کمبود رطوبت ناشی از کاهش میزان بارندگی به وقوع می پیوندد. مدت زمان ماندگاری خشکسالی ممکن است از ماه تا چند سال متغییر باشد. از این رو با پایش و ارزیابی خشکسالی میتوان خسارا چکیده کامل
خشکسالی از مهمترین پدیده های اقلیمی است که ناشی از ناهنجاری اقلیمی است که به طور دوره ای در اثر کمبود رطوبت ناشی از کاهش میزان بارندگی به وقوع می پیوندد. مدت زمان ماندگاری خشکسالی ممکن است از ماه تا چند سال متغییر باشد. از این رو با پایش و ارزیابی خشکسالی میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. خشکسالی یکی از مهمترین و مخربترین پدیده هایی است که در سالهای اخیر اثرات اقتصادی و اجتماعی زیادی در شهر اسلام آباد غرب بجا گذاشته است. از این رو در این پژوهش، به بررسی وضعیت خشکسالی اسلام آباد غرب با استفاده از دادههای بارندگی در 30 ساله (1370 تا 1399) با استفاده از نرم افزار DIP به صورت سالانه براساس شاخصهای PNI، SPI، ZSI، CZI به عنوان سنجه هایی جهت پایش خشکسالی هواشناسی پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که این شاخصها با یکدیگر همخوانی داشته به گونهای که براساس شاخصهای نامبرده نتایج نشان میدهد که اسلام آباد غرب در سال 1378 و 1393 شدیدترین خشکسالی در دوره آماری مورد نظر اتفاق افتاده است. سالهای 1384 و 1387 نیز خشکسالی متوسط اتقاق افتاده است.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و اجزاء عملکرد چهار رقم گندم نان، آزمایشی در قالب طرح کرت‎های خرد شده در پایه بلوک‎های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گریزه سنندج به اجرا در آمد. در این آزمایش قطع آبیاری به عنوان تیمار اصلی در چهار سطح، چکیده کامل
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و اجزاء عملکرد چهار رقم گندم نان، آزمایشی در قالب طرح کرت‎های خرد شده در پایه بلوک‎های کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گریزه سنندج به اجرا در آمد. در این آزمایش قطع آبیاری به عنوان تیمار اصلی در چهار سطح، شامل قطع آبیاری در مرحله سنبله‎دهی، قطع آبیاری در مرحله گلدهی، قطع آبیاری در مرحله شیری شدن و آبیاری نرمال و نیز ارقام گندم نان به عنوان تیمار فرعی در چهار سطح، شامل سایونز، گاسکوژن، زرین و الوند بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که تیمار قطع آبیاری، منجر به کاهش معنی‎دار صفاتی چون طول سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد دانه گردید، اما صفاتی چون تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله و تعداد دانه در سنبلچه معنی‎دار نشدند. همچنین نتایج نشان داد که ارقام الوند و زرین به ترتیب مقاوم‎ترین ارقام نسبت به سطوح مختلف تنش بودند. بعلاوه آبیاری نرمال بهترین نتیجه را در افزایش عملکرد و اجزاء عملکرد ارقام گندم نان داشت.
پرونده مقاله
در مطالعه حاضر خشکسالی حوضه آبریز سیمنهرود به وسیله مدلهای هوشمند ماشین بردار پشتیبان (SVM)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و تئوری موجک (W) مورد بررسی قرار گرفت. از دادههای شش ایستگاه بارانسنجی در منطقه استفاده و شاخص خشکسالی در چهار مقیاس زمانی محاسبه گردید. همچنین خود همبس چکیده کامل
در مطالعه حاضر خشکسالی حوضه آبریز سیمنهرود به وسیله مدلهای هوشمند ماشین بردار پشتیبان (SVM)، شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و تئوری موجک (W) مورد بررسی قرار گرفت. از دادههای شش ایستگاه بارانسنجی در منطقه استفاده و شاخص خشکسالی در چهار مقیاس زمانی محاسبه گردید. همچنین خود همبستگی مرتبه اول به عنوان تاخیر بهینه انتخاب شد. سپس ساختار مناسب شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از روش آزمون و خطا تعیین و ضرایب سهگانه مدل SVM نیز مشخص و مدلسازی انجام شد. نتایج ارزیابی مدلهای منفرد نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو روش در پیشبینی خشکسالیها وجود ندارد. در ادامه مدلهای هیبریدی WANN و WSVMتهیه شدند. نتایج نشان داد کاربست تئوری موجک عملکرد مدلهای منفرد را بسیار بهبود داده و مقدار شاخصهای RMSE و MAE به ترتیب 19٪ و 21٪ کاهش و ضریب همبستگی 30٪ افزایش داشته و مدل W(L2)SVM برای پیشبینی خشکسالیهای حوضه آبریز سیمینهرود پیشنهاد گردید.
پرونده مقاله