هدف این پژوهش واکاوی روایت زنان از آثار فردی، اجتماعی و بینالمللی اجتماع اربعین حسینی است. جامعه پژوهش، زنان شرکت کننده در راهپیمایی اربعین حسینی بود و نمونه شامل 12 نفر از زنانی بود که دست کم یک بار تجربه حضور در پیادهروی اربعین را کسب کرده بودند که به صورت گلولهب چکیده کامل
هدف این پژوهش واکاوی روایت زنان از آثار فردی، اجتماعی و بینالمللی اجتماع اربعین حسینی است. جامعه پژوهش، زنان شرکت کننده در راهپیمایی اربعین حسینی بود و نمونه شامل 12 نفر از زنانی بود که دست کم یک بار تجربه حضور در پیادهروی اربعین را کسب کرده بودند که به صورت گلولهبرفی انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود که بر اساس رویکرد نظریه پردازی دادهبنیاد و با استفاده از مصاحبه نیمهساختار یافته صورت پذیرفتهاست و به منظور تکوین و تعمیق نظریه، در هرمرحله از انجام مصاحبه که به نظر میرسید ارتباط نظری میان مفاهیم جدید و نظریه برقرار است از روش نمونهگیری نظری استفاده شد. تحلیل دادهها و کدگزاری آنها نیز از طریق نرمافزار Maxqdaصورت پذیرفت، در مجموع از میان داده ها، 137 کد باز، 33 مفهوم، 14مقوله و 2 مفهوم عمده استخراج گردید. نتایج پژوهش حاکی از وجود آثار مهم و متعدد حضور زنان در مراسم اربعین حسینی به عنوان یک کنگره بینالمللی و میعادگاه شیعیان است که تأثیر بسزایی بر ارتقای دیدگاه بینالمللی نسبت به جایگاه زنان در مذهب تشیع دارد تا جایی که میتواند دال بر ضرورت مشارکت زنان در مراسم فرهنگی اجتماعی اسلامی همچون اربعین حسینی باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی مرتبط با زنان و اثرآن بر سبک زندگی خانواده بود. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی در مورد زنان و اثرآن بر سبک زندگی درخانواده می باشد. نمونه پژوهش متون تعارض فرهنگ عرفی، احکام فقهی و سبک زندگ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی مرتبط با زنان و اثرآن بر سبک زندگی خانواده بود. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی در مورد زنان و اثرآن بر سبک زندگی درخانواده می باشد. نمونه پژوهش متون تعارض فرهنگ عرفی، احکام فقهی و سبک زندگی در خانواده بود. پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع فقهی و روان شناسی جمع آوری شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که یکی از عمدهترین مشکلی که نظام اجتماعی را تهدید می کند وجود ارزش ها و سبک زندگی متفاوت و متناقض است که به زنان و به نسل های آینده منتقل می شود. تغییر در نحوه الگوهای فرهنگ مصرف و الگوهای مرجع در کاهش پایبندی به ارزش های دینی، سنتی وتضعیف روابط خانوادگی تأثیر داشته است اما به وسیلهی فرهنگسازی، سبک زندگی وآموزش، می توان جامعه زنان را برای پذیرش احکام و قوانینی غیر از فرهنگ عرفی که به آن عادت کرده و آن را باور نموده اند، آماده نمود و گرایش و تفکر آن ها را تغییر داد. فرهنگ و عرف فاسد باعث محرومیت جامعه از ثمرات حضور زنان مؤمن و متخصص، بحرانهای اجتماعی و ناهنجاری در خانواده به خصوص بانوان، افت منزلت زن و ضایع شدن حقوق آنان و در مواردی افزایش گناه و فساد در جامعه را فراهم می کند.دگرگونی ارزش ها در زنان یک جامعه بستر بسیار مناسبی برای تغییرات ساختار ارزش های فرهنگی و اجتماعی را فراهم می کند.
پرونده مقاله