تعلیق، کیفیتی است که نویسنده برای واقعیتی که در شرفِ تکوین است، در داستانِ خود میآفریند و خواننده را مشتاق و کنجکاو به ادامة داستان میکند؛ ازینرو، هر حالتی، اَعم از کشمکشهای داستانی، پیچیدگی، ابهام و ... که خواننده را به داستان، اشخاصِ داستان، سرنوشتِ آنان و روندِ م چکیده کامل
تعلیق، کیفیتی است که نویسنده برای واقعیتی که در شرفِ تکوین است، در داستانِ خود میآفریند و خواننده را مشتاق و کنجکاو به ادامة داستان میکند؛ ازینرو، هر حالتی، اَعم از کشمکشهای داستانی، پیچیدگی، ابهام و ... که خواننده را به داستان، اشخاصِ داستان، سرنوشتِ آنان و روندِ ماجرا، حساس کند، در حوزة تعلیق قرار میگیرد. این امر، نه تنها از کسل شدن و بیحوصلگیِ خواننده میکاهد؛ بلکه، سببِ پویایی و تحرّکِ بیشترِ روایت نیز میگردد. یکی از داستانهایی که عنصرِ تعلیق، نقشِ مؤثری در سیرِ خطّی و طولی آن داشته است، نبردِ رستم و اسفندیار در شاهنامه است. در این داستانِ طولانی، عواملِ متعددی، سببسازِ تعلیق شدهاند که هر کدام به نحوی، به پویاییِ داستان، کمک کردهاند. در بررسیِ صورت گرفته، براعتِ استهلال، پیشبینیهای رخ داده، کشمکشهای درونیِ شخصیتها، بازگشتهای روایی، جزئینگری در توصیفات، طولانی شدنِ گفتگوها و انواعِ آن(تکگوییِ درونی و حدیثِ نفسگویی و ...)، انواعِ تداعیهای لفظی و معنوی(شیوة داستان در داستان، و ...)، همگی، از جملة ترفندهای تعلیق، در این داستان بودهاند که از سویی، سببِ تداومِ داستان و به تعویق انداختنِ پایانِ داستان شدهاند و از سوی دیگر، اشتیاقِ خواننده را، برای درکِ چگونگیِ این روند، افزایش دادهاند. در پژوهشِ پیشِ رو، پس از آشنایی با مفهومِ تعلیق و ویژگیهای آن، به عناصر و شیوههایی که نقشِ مؤثری در ایجاد تعلیق در داستان رستم و اسفندیار داشتهاند، پرداخته شده است.
پرونده مقاله