بررسی عقل و زیر مجموعههای آن در دفتر چهارم مثنوی مولانا
محورهای موضوعی : حماسهمحبوبه گل محمدی 1 , محمدنوید بازرگان 2
1 - دانشآموختة کارشناسی ارشد، رشتة زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد رودهن، ایران
2 - عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی – واحد رودهن، ایران
کلید واژه: دفتر چهارم مثنوی, تحلیل بسامدی مثنوی, ساختار معنایی مثنوی, کلان فکرهای مثنوی,
چکیده مقاله :
دفتر چهارم مثنوی همچون سایر حلقههای ششگانة مثنوی مشحون از تفکرات متنوع است. میدانیم که در هر دفتر هزاران حرف در عبارت آمده است و ذهن سیال مولانا دایماً از شاخه ای به شاخساری در پرواز است. خوانندة این کتاب مطوّل معمولاً در پیچ و خم ابیات ژرف و در لابهلای حکایت های توی در توی مثنوی و یا در جریان ذهن سیال مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر – کل نگر – به آن داشته باشد. در این مقاله سعی بر آن شده است تا با استفاده از این شیوة (کل نگر) به تحلیل محتوایی و درون مایهای دفتر چهارم مثنوی به لحاظ بسامدی پرداخته شود، تا از این رهگذر بتوان کلان فکرهای غالب براین دفتر را معرفی نمود.
The fourth Book of Masnavi like other five Books in a series is filled to the brim with variety of themes. It is known that in each Book there are thousands of concepts hidden in phrases and Moulana’s stream of consciousness constantly vacillates from one concept to the other. The reader of this great voluminous book is usually lost in between its profound verses and in the labyrinths of Masnavi’s anecdotes and cannot follow Moulana’s fleeting mind and seldom finds time to cast a look from the above at Masnavi. The attempt has been made in this article to analyze the content and the themes of the fourth Book of Masnavi in terms of frequency using the holistic approach in order to present the most significant and dominant thoughts in this Book.