ارزشیابی و تطبیقِ داستان رستم و شغاد با برجستهترین مدلهای ساختاریِ فیلمنامۀ سه پردهای
محورهای موضوعی : حماسهنصرتالله حدّادی 1 , محمود طاووسی 2 , شهین اوجاقعلیزاده 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. واحد رودهن.دانشگاه آزاد اسلامی. رودهن. ایران
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی. واحد رودهن. دانشگاه آزاد اسلامی. رودهن. ایران. (نویسنده مسؤول)
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. واحد رودهن. دانشگاه آزاد اسلامی. رودهن. ایران.
کلید واژه: اقتباس, الگوهای فیلمنامه, فیلد, وگلر, شهبازی, داستان رستم و شغاد,
چکیده مقاله :
چکیده بیگمان شاهنامه در آثار ممتازِ ادبیات فارسی، از غنیترین دستمایهها برای فیلمنامة اقتباسیست. هر فیلمنامة خوب نیاز به ساختاری استوار دارد که با شناختِ الگوهای برتر حاصل میشود. از استادان نامآورِ فیلمنامة سه پردهای، سید فیلد نمایندۀ الگوی ساختاریِ داستانمحور و کریستوفر وگلر، نمایندة الگوی ساختاریِ سفر قهرمان یا شخصیّتمحور است. شاهپور شهبازی نیز بهعنوان تنها ایرانی، الگویی منسجم و نوین برای فیلمنامه پیشنهاد داده است. نگارندگان در این مقاله برآنند تا با تطبیق و ارزشیابیِ ساختار داستان رستم و شغاد با این الگوها، آشکار سازند که شاهنامۀ فردوسی نه تنها شایستة تطبیق با الگوهای برجسته است، بلکه از چنان ظرفیّتِ دراماتیک و سینمایی برخوردار است که خود الگویی برتر مینماید، زیرا معیار نهاییِ توفیق و عالی بودن داستان، لزوماً انطباق با الگوهای پذیرفته نیست و همانا متکی به دوام حضور و تأثیر بر مخاطب است. با این همه، از دلایل اصلیِ ناکامیِ فیلمهای اقتباسی ایران، شناخت نادرستِ متن ادبی و بکار نبستنِ هنرمندانة الگوهای کارآمدِ فیلمنامه است.
Abstract Without a doubt among the prominent works in Persian literature, Shahnameh is the richest source for screenplay adaptation. A good screenplay needs a solid structure which is provided by the recognition of super models. Wellknown masters of three act screenplay are Syd Field, representative of story based structural pattern, and Christopher Vogler, representative of character based or hero’s journey structural pattern. Shapour Shahbazi is the only Iranian who has suggested a new solid pattern for screenplay. The purpose of this article is to compare and evaluate the structure of the story of Rostam and Shoghad with the above patterns and reveal that not only Shahnameh is worthy of being compared with leading patterns but also it possesses such dramatic and cinematic potential that in itself is a role model since the final criterion for the excellence and success of a story does not necessarily lie on its agreement with the accepted patterns and indeed is dependent on the durable presence and the influence on the audience. Nevertheless, mal recognition of the literary text and not applying the efficient artistic patterns to screenplay is the major reason for the misfortune of the adapted films in Iran.
فهرست منابع
- اسلامیندوشن، محمّدعلی. (1369). زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، تهران: دستان.
- ایندیک، ویلیام. (1390). «مدل جوزف کمبل برای سفر اسطورهای قهرمان»، ترجمة محمدگذرآبادی، فصلنامة سینمایی فارابی، دورة 17، شمارة مسلسل 68، صص43-58.
- پرتنی، کنت. (1376). «ساختار در فیلمنامة اقتباسی»، ترجمة حمیدرضا منتظری، فصلنامۀ سینمایی فارابی، دورة 7، شماره مسلسل 26، صص278-291.
- تی یرنو، مایکل. (1391). بوطیقای ارسطو برای فیلمنامهنویسان، ترجمة محمدگذرآبادی، تهران: ساقی.
- جعفرینژاد، شهرام. (1388). «سخن نخست»، فصلنامۀ سینمایی فارابی، دورة 16، شمارة مسلسل 64، صص4-5.
- راشدمحصّل، محمّدتقی. (1391). «رستم و شغاد»، نشست شهر کتاب مرکزی، چهارشنبه 6 شهریور، نوشته شده در اسفند 1391، پایگاه اینترنتی فرهنگ، (vigol.blogfa.com).
- رستگارفسایی، منصور. «روایتی دیگر در مرگ رستم»، فرهنگ، شمارة 7، صص239-268.
- سرّامی، قدمعلی. (1368). از رنگ گل تا رنج خار، تهران: علمی و فرهنگی.
- سیگر، لیندا. (1383). بازنویسی فیلمنامه، ترجمة عبّاس اکبری، تهران: سورة مهر.
- سیگر، لیندا. (1380). فیلمنامة اقتباسی، ترجمة عبّاس اکبری، تهران: نقش و نگار.
- شهبازی، شاهپور. (1390). تؤریهای فیلمنامه در سینمای داستانی، تهران: چشمه.
- فاضلی، محمّد. (1356). «نگاهی به داستان رستم و شغاد»، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شمارة 97 و 98، صص337-364.
- فیلد، سید. (1378). چگونه فیلمنامه بنویسیم، ترجمة عباس اکبری و مسعود مدنی، تهران: ساقی.
- فیلد، سید. (1378). راهنمای فیلمنامهنویسی، ترجمة عبّاس اکبری، تهران: ساقی.
- قبول، احسان و محمّدجعفر یاحقّی. (1388). «شخصیّتشناسی شغاد در شاهنامه»، جستارهای ادبی، شمارة 164، صص 65-81.
- قلیزاده، خسرو. ( 1388). «بارۀ پهلوانی در اساطیر هند و اروپایی»، گوهر گویا، سال سوم، شمارة پیاپی 9، صص103-122.
- کریوولن، ریچارد. (1385). چگونه از هر چیزی فیلمنامه اقتباس کنیم، ترجمة بابک تبرّایی، تهران: فارابی.
- ِکمپل، جوزف. (1388). قهرمان هزارچهره، ترجمة شادی خسروپناه، مشهد: گل آفتاب.
- گذرآبادی، محمّد. (1390). «مقدّمه»، فصلنامۀ سینمایی فارابی، دورة 17، شمارة مسلسل 68، صص 3-4.
- مارتین، والاس. (1391). نظریّههای روایت، ترجمة محمّد شهبا، تهران: هرمس.
- مرینگ، مارگارت. (1391). فیلمنامهنویسی، ترجمة داود دانشور، تهران: سمت.
- مککی، رابرت. (1390). داستان، ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی، ترجمة محمّد گذرآبادی، تهران: هرمس.
- وانوا، فرانسیس. (1389). فیلمنامههای الگو، الگوهای فیلمنامه، برگردان داریوش مؤدّبیان، تهران: قاب.
- وگلر، کریستوفر. (1386). ساختار اسطورهای در فیلمنامه، ترجمة عبّاس اکبری، تهران: نیلوفر.
_||_