پنبة وسواس بیرون کن ز گوش
محورهای موضوعی : حماسه
1 - استاد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران.
کلید واژه: یقین ـ وصول ـ وسوسه,
چکیده مقاله :
هدف غایی عارف از تحمّل ریاضتها و طیّ سلوک، رسیدن به یقین است که آن را به نامها و عنوانهای دیگر نیز خواندهاند امّا یقین را نه با نام کار است و نه با عنوان؛ باید دریافت و چشید و فهمید. یقین؛ به قلب اطمینان، به دل آرامش، به جان قرار و به زندگی، امید میبخشد و مرگ را دروازهای به سوی آرزوها میسازد. جهان آخرت را نزدیک و حبّ نفس را از ساحت انسانی بهدور میدارد. نقطة مقابل آن وسوسه و تردید است و سیر آن برخلاف یقین. مولانا، دستیابی به یقین و رهایی از تردید را موکول به هدایت خداوند و خواست واقعی سالک میداند و غرض از سرودن و ارائة مثنوی معنوی را وصول بدان سرمنزل میانگارد. نگاهی به تلاشهای مولانا در این جهت، سرلوحة کار این مقاله است که به جای پرداختن به تعاریف و نظرات گوناگون و اغلب تکراری، میکوشد که از بیان شیوا و عاشقانة پیر بلخ یاری جوید. تا چه قبول افتد.
The ultimate aim of a mystic after forbearing hardships in the path is to attain certainty, something to be tasted, understood and experienced only. Certainty gives the heart, assurance, the mind tranquility, the soul rest, and the heart hope and pictures death as a gate towards one’s dreams. It regards the next world very close, and loving the carnal soul far from the human realm. The opposite pole to certainty is temptation and doubt and its path contrary to that of certainty. Mowlana regards attainment of certainty and deliverance from doubt dependent upon God’s guidance, and true will of the wayfarer, a concept treated as the ultimate end in composing Masnavi. The purpose of this article is to cast a look on Mowlana’s attempts in this regard bringing eloquent lyrical poems as evidence.
ـ اصفهانی، هاتف، (1368)، کلیّات دیوان هاتف اصفهانی، با تصحیح و مقدّمة محمَد عبّاسی، تهران: فخر رازی.
ـ دهخدا، علی اکبر، (1357)، امثال و حکم، تهران: امیرکبیر.
ـ شهیدی، سیّدجعفر، (1373)، شرح مثنوی، تهران: علمی و فرهنگی.
ـ فروزانفر، بدیعالزّمان، (1387)، احادیث و قصص مثنوی، ترجمه و تنظیم حسین داودی، تهران: امیرکبیر.
ـ مولانا ، مولانا جلالالدّین محمّد ، (1374)، شرح مثنوی مولوی، تصحیح و شرح رینولدالین نیکلسون، ترجمة حسن لاهوتی، تهران: علمی فرهنگی.
ـ مولانا ، مولانا جلال الدین محمد ،(1365)، مجالس سبعه، با تصحیح و توضیحات توفیق هـ سبحانی، تهران: کیهان.
ـ میبدی، ابوالفضل رشیدالدّین، (1339)، کشفالاسرار و عدّةالابرار، به اهتمام علیاصغرخان حکمت، تهران: امیرکبیر.
ـ هجویری، علیبن عثمان، (1382)، کشفالمحجوب، تصحیح ژوکوفسکی با مقدّمة قاسم انصاری، تهران: طهوری.
ـ ناصرخسرو قبادیانی، ابومعین حمیدالدّین، (1339)، تصحیح نصرالله تقوی با مقدّمه و تعلیقات تقیزاده، دهخدا، مینوی، تهران: چاپخانة گیلان.