ریختشناسی «هفتخوان رستم از شاهنامۀ فردوسی» بر اساس نظریۀ ولادیمیر پراپ
محورهای موضوعی : حماسهحمیدرضا فرضی 1 , فرناز فخیمی فاریابی 2
1 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، ایران
2 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
کلید واژه: شاهنامه, ریختشناسی, ساختار, پراپ, هفت خوان رستم,
چکیده مقاله :
ریختشناسی قصههای عامیانه در سال 1928م. توسط فرمالیست روسی ولادیمیر پراپ آغاز شد. اساس کار وی بر پایۀ اعمال شخصیّتهای قصه نهاده شده و در سالهای اخیر، یکی از شیوههای رایج در تحلیل ساختاری قصهها بودهاست. در این مقاله، هفتخوان رستم که از جمله قصههای پرماجرای شاهنامۀ فردوسی بشمار میرود و موضوع آن یاری رساندن رستم به کیکاووس برای رهایی از بند دیو سپید است، مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور ابتدا مقدمهای دربارۀ تعریف و تبیین ریختشناسی، پیشینۀ تحقیق و معرّفی هفتخوان رستم مطرح شده، سپس قصه بر اساس الگوی پراپ مانند: وضعیت آغازین، غیبت، کسب خبر و . . . مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت فرم داستانی شامل: پیرنگ، زاویۀ دید، زمان و مکان و . .. بررسی شده است. این پژوهش بیانگر این است که هفتخوان رستم تا حدودی زیاد دارای ویژگیهای قصههای عامیانه است و الگوی ساختاری موافق با الگوی پراپ نیز در آن دیده میشود.
The morphology of folk tales began with Vladimir Propp, the Russian formalist in 1928. His work was based on the actions of the characters in the tales and in recent years has been used as one of the commonest methods in the structural analysis of the tales. In this article the seven trails of Rostam which is one of the most adventurous stories in Shahnameh and is about Rostam helping Daykavus to set himself free from the bonds of the white demon is analyzed. For this purpose, first an introduction is given regarding the definition of morphology, the background of the research, and the seven trials of Rostam, then the tale based on Propp’s pattern such as former situation, absence, getting news, and so on is analyzed and finally the story’s form in terms of plot, point of view, time and place is investigated. This research shows that the seven trials of Rostam to a large extent has the characteristics of the folk tales and therefore corresponds with the structural pattern suggested by the Propp’s pattern.
- آذر، عباس و پورسیّد، سیده معصومه. (1390). ریختشناسی گنبد سرخ در هفت پیکر نظامی، فصلنامۀ پژوهشهای ادبی و سبکشناسی، ش4، صص30-9.
- احمدی، بابک. (1380). ساختار و تأویل متن، چاپ پنجم، تهران، انتشارات مرکز.
- اسکولز، رابرت. (1379). درآمدی بر ساختارگرایی در ادبیات، ترجمۀ فرزانه طاهری، تهران، انتشارات آگاه.
- پراپ، ولادیمیر. (1368). ریختشناسی قصههای پریان، ترجمۀ فریدون بدرهای، تهران، انتشارات توس.
- حقشناس، علی محمد و خدیش، پگاه. (1387). یافتههای نو در ریختشناسی افسانههای جادویی، مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش186، صص40-27.
- خدیش، پگاه. (1387). ریختشناسی افسانههای جادویی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
- خراسانی، محبوبه. (1379). بخشی از مقدمه کتاب ریختشناسی قصههای پریان، نوشتۀ ولادیمیر پراپ، نشریه کلک، ش137، تهران.
- روحانی، مسعود و اسفندیار، سبیکه. (1389). ریختشناسی قصۀ قلعۀ ذاتالصوّر در مثنوی طبق نظریۀ ولادیمیر پراپ، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ش220، صص83-67.
- روحانی، مسعود و عنایتی قادیکلایی، محمد. (1390). بررسی قصههای دیوان در شاهنامۀ فردوسی، پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه اصفهان)، ش9، صص122-105.
- سیف، عبدالرضا و مسیحیپور، مرضیه. (1390). ساختارهای شکلی بانو گشسبنامه، فصلنامۀ تخصّصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب)، ش3، صص66-53.
- فردوسی، ابوالقاسم. (1372). شاهنامه، چاپ ششم، تهران، انتشارات خوشه.
- کوپا، فاطمه و رفیعی سخایی، نوشین. (1389). شکلشناسی سه داستان از گرشاسبنامه بر بنیاد نظریۀ پراپ، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، ش19، صص164-139.