• فهرست مقالات رضا جلیلی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تطبیق انتقادی داستان «دریا هنوز آرام است» از احمد محمود با مؤلفه‌های مکتب ناتورالیسم
        رضا جلیلی
        مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهندۀ مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمۀ آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دورۀ مشروطه به ادبیا چکیده کامل
        مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهندۀ مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمۀ آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دورۀ مشروطه به ادبیات داستانی فارسی راه یافت. احمد محمود به‌عنوان یکی از نمایندگان برجستۀ ناتورالیسم، قواعد و مؤلفه های این مکتب را به نیت بازگویی نقدهای اجتماعی و تشریح احوالات مردم در داستان های خود دخالت داده است. بررسی توصیفی- تحلیلی مهم ترین ویژگی های ناتورالیستی دریا هنوز آرام است نشان می دهد که با توجه به عناصری همچون جنبه های فیزیولوژیکی، شکستن حرمت کاذب واژگان، نفی آزادی و باور به جبر تاریخی و اجتماعی، سبک محاوره ای، توصیف دقیق و شرح جزئیات، محدودیت توانایی های جسمانی، خلق شخصیت هایی با خوی حیوانی و پایان غم انگیز داستان، داستان مذکور واکنشی ادبی نسبت به ضعف ها و محرومیت های عمدتاً اقتصادی جامعۀ ایران در دهه های سی و چهل خورشیدی به شمار می آید. محمود در مواردی با توجه به بافت فرهنگی و دینی گروه هدف، از برخی مؤلفه های ناتورالیسم عدول کرده که عدم توجه به تأثیر ژنتیک در زندگی افراد، بسامد پایین واژگان تابو و پرداختن به مسائل ورای طبیعت در سطحی محدود از آن جمله است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تطبیقی حکمت‌های عملی در دیوان دعبل خُزاعی و ناصرخسرو
        رضا جلیلی دکتر مهدی نوروز
        در حوزۀ مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای چکیده کامل
        در حوزۀ مسائل حکمی، میان شاعران عرب و فارسی زبان قرابت فکری وجود دارد که این امر، ناشی از ریشه های دینی مشترک است. از این بین، دعبل خزاعی و ناصرخسرو، به عنوان دو شاعر شیعه مذهب، تحت تأثیر منابع اصیل اسلامی، به حکمت های عملی (شامل بایدها و نبایدهای اخلاقی) توجّه ویژه ای نشان داده اند. بررسی ها نشان می دهد که در میان بایدهای اخلاقی مواردی چون خردگرایی و علم آموزی؛ سخاوت و دهش؛ همنشین صالح و نیکو و بردباری و صبر برجسته بوده است. همچنین، نبایدهای اخلاقی مشترک در دیوان دو شاعر، عبارت است از: دنیاستیزی؛ غرور و فخرفروشی؛ حسدورزی؛ خلف وعده و پیمان شکنی و عیب جویی. دیدگاه دعبل و ناصرخسرو در ارتباط با آموزه های خردگرایی و علم آموزی و دنیاستیزی با وجود نزدیکی، تفاوت هایی هم دارد. ناصر به نیّت آگاهی بخشی به مردمی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین خلافت عبّاسی در گمراهی بودند، بر کارکرد های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی علم و عقل تأکید ورزیده، امّا دعبل، تنها به وجه تعلیمی آن اشاره کرده است. همچنین، نگاه دعبل به دنیا و مظاهر آن، دووجهی (مثبت و منفی) و رویکرد ناصرخسرو تک بُعدی (منفی) است. شیوۀ بیان حکمت های عملی در دیوان ناصرخسرو، غالباً صریح و در اشعار دعبل، مستقیم و غیرمستقیم است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیل و مقایسۀ کیفیت کرامات ابوسعید ابوالخیر در اسرارالتّوحید با کرامات شیخ احمد جام در مقامات ژنده‌پیل
        دکتر رضا جلیلی
        کرامت به‌عنوان یکی از اصول تصوّف که امری ناقض عادت و بیرون از محدودۀ توان بشر عادّی است، همواره موضوعی مورد مناقشه میان اهل شرع و تصوّف بوده و هست. موافقان، کرامت را از نشانه های یک ولی کامل دانسته، تأییدش می کنند، امّا مخالفان آن را ذریعه ای برای ارضای حسّ قدرت خواهی و چکیده کامل
        کرامت به‌عنوان یکی از اصول تصوّف که امری ناقض عادت و بیرون از محدودۀ توان بشر عادّی است، همواره موضوعی مورد مناقشه میان اهل شرع و تصوّف بوده و هست. موافقان، کرامت را از نشانه های یک ولی کامل دانسته، تأییدش می کنند، امّا مخالفان آن را ذریعه ای برای ارضای حسّ قدرت خواهی و ثروت اندوزی صوفی نماها می دانند. در میان صوفیّه، ابوسعید ابوالخیر و شیخ احمد جام دو تن از کسانی هستند که در کتب متعدّدی کرامات فراوانی از آن‌ها نقل شده، به‌گونه‌ای که این موضوع یکی از ویژگی های بارز شخصیّت حقیقی و ساختگی ایشان شده است. بر این پایه، آن چه در جستار پیش رو موردنظر خواهد بود، مقایسۀ این کرامات و تبیین اشتراکات و افتراقات فکری و رفتاری این دو عارف نامی با تکیه‌بر روش توصیفی- تحلیلی است. به نظر می رسد که ابوسعید و شیخ جام، علی رغم قُرب مسافت، به لحاظ فکری و منش صوفیانه از هم دورند و هر یک، باوجود مشابهت های فکری و رفتاری اندک، در وادی های متفاوتی از عرفان سیر می کنند. به‌طوری‌که ابوسعید طرفدار تصوّف همراه با محبّت و رجا است و شیخ جام، هواخواه تصوّف زاهدانۀ صرفِ همراه با خوف. پرونده مقاله