بررسی نقش تعدیل گری ریسک پذیری مدیران و شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری در شرکت ها
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیفریبا احمدی امیر آبادی 1 , ملیحه علی فری 2 , زهرا هنرمندی 3
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد گروه حسابداری، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه ازاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه ازاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استادیار گروه حسابداری، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه ازاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: اهرم مالی, مالکیت دولتی شرکتها, عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری در شرکت. ,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر عدم اطمینان در سیاستهای اقتصادی بر نوآوری است و با توجه به مبانی نظری در این رابطه نقش ریسک پذیری مدیران و شرکت نیز بررسی خواهد شد. جامعه آماری مدنظر محققان در این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران طی دوره زمانی 1393 الی 1400 بوده است که پس اجرای روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 1000 سال شرکت وارد نمونه نهایی پژوهش شده اند. روش تحقیق بکارگرفته شده از نوع همبستگی و علّی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات از نوع پس رویدادی بوده و روش جمع اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق با استفاده از روشهای کتابخانه ای و پایگاه داده های سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نوع داده مورد استفاده در این پژوهش از نوع پانل بوده و روش رگرسیونی برای اجرای فرضیه های پژوهش از نوع چند متغیر می باشد. پنج فرضیه فرعی این پژوهش در سطح اطمینان 0/95 با نرم افزار stata مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج اجرای فرضیه ها نشان دهنده آن است که عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی که ناشی از تغییراتی همچون نرخ ارز، تورم و بهره بانکی باشد دارای اثرات مخربی بر سطح نوآوری در شرکت های مختلف بازار سرمایه ایران دارد و همچنین شرکت هایی که برمحور خلاقیت و نوآوری در محصولات خود هستند تحت تاثیر بیشتر این موضوع قرار خواهند گرفت و همچنین در ادامه نیز نتایج نشان دهنده آن بود که هرچه میزان ریسک پذیری مدیران در شرکت ها بعلت وجود ساختار اهرم کمتر در شرکت، بالاتر باشد از میزان اثرات مخرب عدم اطمینان در شرایط اقتصادی بر نوآوری کمتر خواهد شد و در ادامه نیز مشخص گردید شرکت هایی که دارای مالکیت دولتی هستند، بعلت وجود پشتوانه های دولتی از جمله بودجه های مالی ثابت، ریسک پذیری بیشتری داشته و کمتر تحت تاثیر شرایط ناپایدار اقتصادی قرار خواهند گرفت.
The purpose of the current research is to investigate the effect of uncertainty in economic policies on innovation, and according to the theoretical foundations in this regard, the role of risk taking by managers and the company will also be investigated. The statistical population considered by the researchers in this research was the companies accepted in the Iranian capital market during the period of 1393 to 1400, after the implementation of the systematic elimination sampling method, 1000 companies entered the final sample of the research. The research method used is correlational and causal, and the data collection method is post-event, and the data collection method used in this research is using library methods and databases of the Tehran Stock Exchange Organization. . The type of data used in this research is a panel type and the regression method to implement the research hypotheses is a multivariable type. Five sub-hypotheses in this research have been investigated at the confidence level of 0.95 with stata software. The results of the implementation of the hypotheses show that the uncertainty in economic policies caused by changes such as exchange rates, inflation and bank interest has had destructive effects on the level of innovation in different companies in Iran's capital market, and companies that focus on creativity and Innovations in their products will be more affected by this issue, and further, the results showed that the higher the level of risk-taking of managers in companies, the lower the destructive effects of uncertainty in these issues. Furthermore, it was found that state-owned companies have a moderating role in the mentioned relationship as the company's risk tolerance.
افلاطونی، عباس. (1397). تحلیل آماری در پژوهشهای مالی و حسابداری با نرمافزار Stata قابل استفاده (پژوهشگران مالی و حسابداری در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری). ناشر: ترمه. ص 456
آقاملکی، حامد عباسی، عبدلی، قهرمان؛سوری، علی؛ابراهیمی، علی. (1399). تاثیر نوآوری برسهم بازار شرکتهای داروسازی بورس اوراق بهادار. فصلنامه اقتصاد مالی. 14(50). 23-38
پورحیدری، امید؛کیانی چنده، علی؛باقری، مژگان. (1399). بررسی تأثیر سازوکارهای نظام راهبری شرکتی بر رابطۀ میان هزینۀ تحقیق و توسعه (R&D) و رشد شرکت. 12(2). 130-115
حسنی توابع، عبداله؛ کاظمی مصطفی، مهارتی، یعقوی. (1392). تاثیر عدم اطمینان محیطی بر نوآوری سازمانی: تبیین نقش ساختار سازمانی به عنوان متغیر مداخلهگر. پژوهشهای مدیریت منابع سازمانی. دوره ۳، شماره ۴ صص 68-93
خاکی، غلامرضا. (1387). روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی. تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی- مرکز تحقیقات علمی کشور- کانون فرهنگی انتشارات داریت- چاپ اول 1387
خدامی پور، احمد؛قاسمی، قاسم؛شمس الدینی، کاظم. (1401). نقش عدم اطمینان سیاستهای اقتصادی در ارتباط بین افشای داوطلبانه ی اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی. پیشرفت مالی و سرمایه گذاری. 3(6). 31-51
سالم دزفولی، بابک؛ صالحی، اله کرم؛ جرجرزاده، علیرضا. (1398). بررسی تأثير عدم اطمينان اقتصادی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی. فصلنامه علمی و پژوهشی دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت. (8) 30 .95-115
شریف سعدی، محبوبه السادات؛ موصولو، خلیل عباسی. (1397). بررسی تاثیر عدم قطعیت سیاستهای اقتصادی
قاسمی، قاسم و خدامی پور، احمد و شمس الدینی، کاظم، (1400). بررسی نااطمینانی سیاست اقتصادی بر عدم تقارن اطلاعاتی، واکنش سرمایهگذاران به شگفتی سود و افشای اختیاری، https://civilica.com/doc/1321399
قنبرزاده، منیژه. (1400). بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاستهای اقتصادی بر نقدینگی سهام. فصلنامه علمی تخصصی رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. 5(83). 37-53
وریسک اعتباری بر رفتار وام دهی بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.دومین کنفرانس ملی مطالعات نوین مدیریت در ایران. صص 1-19 https://civilica.com/doc/855547.
مرادی، مهدی؛ حاج قربانی، مهدی تقی. (1400). تاثیر جریان نقد عملیاتی بر مخارج تحقیق و توسعه با تاکید بر نقش شایستگی مدیران. تحقیقات حسابداری و حسابرسی. 13(45). 96-81.
Arslan-Ayaydin, ¨O., Florackis, C., & Ozkan, A. (2014). Financial flexibility, corporate investment and performance: Evidence from financial crises. Review of Quantitative Finance and Accounting, 42(2), 211–250.
Ashraf, B. N., & Shen, Y. (2019). Economic policy uncertainty and banks’ loan pricing. Journal of Financial Stability, 44, 100695.
Bhattacharya, U., Hsu, P. H., Tian, X., & Xu, Y. (2017). What affects innovation more: Policy or policy uncertainty? Journal of Financial and Quantitative Analysis, 52(5), 1869–1901.
Blade H, Jie D, May H.(2021). Cash Flow Uncertainty, Financial Constraints and R&D Investment. International Review of Financial Analysis, ttps://doi.org/10.1016/j.irfa.2021.101785
bloom, N., Bond, S., & Van Reenen, J. (2007). Uncertainty and investment dynamics. The Review of Economic Studies, 74(2), 391–415.
Chen, P. F., Lee, C. C., & Zeng, J. H. (2019). Economic policy uncertainty and firm investment: Evidence from the US market. Applied Economics, 51(31), 3423–3435.
Demir, E., & Ersan, O. (2017). Economic policy uncertainty and cash holdings: Evidence from BRIC countries. Emerging Markets Review, 33, 189–200.
Enrique A, Jos Angel Miguel a،nd Mariano N. (2020). Do financial constraints moderate the relationship between innovation subsidies and firms’ R&D investment? European Journal of Innovation. DOI 10.1108/EJIM-07-2020-0286
FNU Pratima.(2021). INTERNATIONAL EVIDENCE ON THE EFFECT OF ECONOMIC POLICY UNCERTAINTY ON STOCK MARKET LIQUIDITY. Presented to the Faculty of the Graduate School of The University of Texas at Arlington in Partial Fulfillment. May 2021
Gulen, H., & Ion, M. (2016). Policy uncertainty and corporate investment. Review of Financial Studies, 29(3), 523–564.
Hambrick, D. C., & Mason, P. A. (1984). Upper echelons: The organization as a reflection of its top managers. Academy of Management Review, 9(2), 193–206.
He, F., Ma, Y., & Zhang, X. (2020). How does economic policy uncertainty affect corporate Innovation?–Evidence from China listed companies. International Review of Economics & Finance, 67, 225–239.
Heavey, C., Simsek, Z., Roche, F., & Kelly, A. (2009). Decision comprehensiveness and corporate entrepreneurship: The moderating role of managerial uncertainty preferences and environmental dynamism. Journal of Management Studies, 46(8), 1289–1314.
Jinchi Qu.(2020). Uncertainty of Cash Flow and Corporate Innovation. Modern Economy, 2020, 11, PP .881-893
Manso, G. (2011). Motivating innovation. The Journal of Finance, 66(5), 1823–1860.
Nguyen, N. H., & Phan, H. V. (2017). Policy uncertainty and mergers and acquisitions. Journal of Financial and Quantitative Analysis, 52(2), 613–644.
P´astor, ˇL., & Veronesi, P. (2013). Political uncertainty and risk premia. Journal of Financial Economics, 110(3), 520–545.
Panousi, V., & Papanikolaou, D. (2012). Investment, idiosyncratic risk, and ownership. The Journal of Finance, 67(3), 1113–1148.
Phan, H. V., Nguyen, N. H., Nguyen, H. T., & Hegde, S. (2019). Policy uncertainty and firm cash holdings. Journal of Business Research, 95, 71–82.
Wang F, Mbanyele W, Muchenje L.(2022). Economic policy uncertainty and stock liquidity: The mitigating effect of information disclosure. Research in International Business and Finance 59 (2022) 101553
Xu, Z. (2020). Economic policy uncertainty, cost of capital, and corporate innovation. Journal of Banking & Finance, 111, 105698.
Zhang, G., Han, J., Pan, Z., & Huang, H. (2015). Economic policy uncertainty and capital structure choice: Evidence from China. Economic Systems, 39(3), 439–457.
Zhukun Lou , Siyu Chen , Wenwei Yin, Chuan Zhang, Xiaoyu Y.(2022). Economic policy uncertainty and firm innovation: Evidence from a risk-taking perspective. International Review of Economics and Finance. 77(4).78-96.
بررسی نقش تعدیل گری ریسک پذیری مدیران و شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری در شرکت ها
چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر عدم اطمینان در سیاستهای اقتصادی بر نوآوری است و با توجه به مبانی نظری در این رابطه نقش ریسک پذیری مدیران و شرکت نیز بررسی خواهد شد. جامعه آماری مدنظر محققان در این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران طی دوره زمانی 1393 الی 1400 بوده است که پس اجرای روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 1000 سال شرکت وارد نمونه نهایی پژوهش شده اند. روش تحقیق بکارگرفته شده از نوع همبستگی و علّی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات از نوع پس رویدادی بوده و روش جمع اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق با استفاده از روشهای کتابخانه ای و پایگاه داده های سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نوع داده مورد استفاده در این پژوهش از نوع پانل بوده و روش رگرسیونی برای اجرای فرضیه های پژوهش از نوع چند متغیر می باشد. پنج فرضیه فرعی این پژوهش در سطح اطمینان 0.95 با نرم افزار stata مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج اجرای فرضیه ها نشان دهنده آن است که عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی که ناشی از تغییراتی همچون نرخ ارز، تورم و بهره بانکی باشد دارای اثرات مخربی بر سطح نوآوری در شرکت های مختلف بازار سرمایه ایران دارد و همچنین شرکت هایی که برمحور خلاقیت و نوآوری در محصولات خود هستند تحت تاثیر بیشتر این موضوع قرار خواهند گرفت و همچنین در ادامه نیز نتایج نشان دهنده آن بود که هرچه میزان ریسک پذیری مدیران در شرکت ها بعلت وجود ساختار اهرم کمتر در شرکت، بالاتر باشد از میزان اثرات مخرب عدم اطمینان در شرایط اقتصادی بر نوآوری کمتر خواهد شد و در ادامه نیز مشخص گردید شرکت هایی که دارای مالکیت دولتی هستند ، بعلت وجود پشتوانه های دولتی از جمله بودجه های مالی ثابت، ریسک پذیری بیشتری داشته و کمتر تحت تاثیر شرایط ناپایدار اقتصادی قرار خواهند گرفت.
کلمات کلیدی: اهرم مالی، مالکیت دولتی شرکتها، عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری در شرکت
مقدمه
در عصر جهانی شدن، رشد اقتصادی و رفاه ملت ها قطعاً به نوآوری بستگی دارد (برنت و همکاران، 2011)1. در کسب و کارهای پویا امروز، بدلیل ظهور سه روند عمده رقابت شدید بین المللی، بازارهای گسسته و تکنولوژی در حال تغییر، شاهد طرح بیش از پیش موضوع نوآوری هستیم. لو چن (2010) نوآوری را مشتمل بر تغییرات در ساختار و فرآیندهای یک سازمان میداند و همچنین در راستای به کارگیری مفاهیم جدید مدیریتی کارا و عملیاتی، بکارگیری کارگروه های تخصصی در تولید، مدیریت زنجیره تامین یا سیستم های مدیریت کیفیت را در نظر گرفته است. لذا موضوع نوآوری در شرکت ها عامل مهمی است و توسط بسیاری از سرمایه گذاران مورد توجه قرار می گیرد.محیط اقتصادی کلان کشورها یکی از مهم ترین محیط های عملیاتی برای شرکت ها است. تغییرات مکرر در سیاستهای کلان اقتصادی میتواند محیط عملیاتی شرکت را پیچیده، بیثبات و پیشبینی آن را دشوار کند. در نهایت، چنین تغییراتی می تواند بر رفتار شرکت تأثیر بگذارد (گولن و آیون2، 2016). مطالعات گذشته نشان میدهد که افزایش عدم قطعیت سیاست اقتصادی (EPU) به موارد زیر منجر میشود: سرمایهگذاری در شرکتها را کاهش میدهد (چن و همکاران3، 2019؛ گولن و یون، 2016)؛ دارایی های نقدی را افزایش می دهد (دمیر و ارسان4، 2017؛ نگویان و هدج5، 2019). اهرم مالی را کاهش می دهد (ژانگ و همکاران6؛ 2015) و ادغام و تملک را به تاخیر می اندازد (نجون و فان7، 2017). با این حال، ارتباط بین عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت نامشخص است. چند مطالعه در مورد رابطه بین این دو متغیر به نتیجه متفاوتی رسیده اند: به عنوان مثال، با استفاده از نمونه های شرکت های آمریکایی، خو8(2020) شواهدی را یافت که نشان می دهد عدم اطمینان سیاست اقتصادی بالاتر منجر به کاهش نوآوری در شرکت ها می شود. در مقابل، هی و همکاران9(2020) به این نتیجه رسیدند که عدم اطمینان سیاست اقتصادی به طور مثبت بر نوآوری شرکت های چینی اثرگذار می باشد. با توجه به پراکندگی و ماهیت متناقض شواهد در مورد رابطه بین عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکتی، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نوآوری خواهد پرداخت و همچنین در این میان نقش تعدیلگری متغیرهای همچون ریسک پذیری مدیران و شرکت را نیز بررسی خواهد کرد.
بیان مسئله
بر اساس تئوری انتخاب واقعی، اگر پروژه های سرمایه گذاری به طور کامل برگشت پذیر نباشند،شرکت ها احتمالاً سرمایه گذاری فعلی را تا کاهش عامل عدم اطمینان به تاخیر می اندازند، لذا عدم اطمینان در محیط کسب و کار شرکت ها میزان بازده مورد انتظار برای سرمایه گذاری را افزایش می دهد (گولن و یون، 2016). افزایش عدم اطمینان سیاست اقتصادی همچنین می تواند ریسک گریزی مدیریتی را افزایش دهد (پانویسی و پاپانیکلوو10، 2012) و در نتیجه باعث می شود مدیران در تصمیمات نوآورانه محتاط تر باشند تا از خطر شکست نوآوری جلوگیری نمایند. علاوه بر این، عدم اطمینان سیاست اقتصادی میتواند هزینه تامین مالی شرکت را افزایش دهد (اشرف و شن،11 2019؛ خو12، 2020) و محدودیتهای مالی را تشدید کند (ژانگ و همکاران13، 2015). و انگیزه مدیران را برای سرمایه گذاری در فعالیت های نوآورانه کاهش می دهد. بر این اساس، ما انتظار داریم یک رابطه منفی بین عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت وجود داشته باشد. فعالیت های نوآوری به سرمایه گذاری و منابع زیادی برای تداوم و ادامه برنامه نیاز دارد و ممکن است با ریسک بالایی از عدم دستیابی هدف نوآوری مواجه شوند (مانسو14، 2011). شرکتهایی که دست به اقدام های نوآورانه می زنند و اینکه چه مقدار از منابع را برای نوآوری در شرایط عدم اطمینان سیاست اقتصادی در نظر می گیرند، عمدتاً به تمایل و توانایی ریسک پذیری خود شرکت بستگی دارد. در مقابل با عدم اطمینان سیاست اقتصادی، مدیران ریسک گرا تمایل دارند نسبت به تحولات آینده خوش بین باشند و آنها فعالانه فرصت های سودسازی پرخطر را دنبال می کنند و اشتیاق و انگیزه زیادی برای نوآوری دارند. شرکتها با توانایی ریسکپذیری بالا میتوانند بهطور انعطافپذیر از منابع داخلی و خارجی برای ارائه حمایت مالی مستمر برای پروژههای نوآورانه استفاده کنند. بر این اساس، این چنین شرکت ها نسبت به شرکت ها با توانایی ریسک پذیری ضعیف ، هنگام تصمیم گیری های نوآورانه ترس کمتری دارند و انگیزه بیشتری برای ریسک پذیری دارند. بنابراین، ما انتظار داریم که افزایش ریسک پذیری مدیران و توانایی ریسکپذیری شرکتها برای افزایش امکان اتخاذ رفتار نوآورانه توسط شرکتها مفید باشد و در نتیجه اثر منفی عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نوآوری را کاهش نماید. با توجه به مبانی نظری مطرح شده در این پژوهش فرض بر آن است عدم اطمینان در سیاست های کلان اقتصادی در هر کشوری بر میزان نوآوری در شرکت های مختلف بازار سرمایه اثر منفی داشته باشد و همچنین انتظار می رود ریسک پذیری مدیران و توان ریسک پذیری شرکت بر رابطه مذکور اثر گذار بوده و دارای نقش تعدیلگر باشد و میزان ضریب متغیر عدم اطمینان اقتصادی بر نوآوری شرکت ها را کاهش دهد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
ژوکون لو و همکاران15(2022) در پژوهشی به بررسی رابطه میان عدم اطمینان در سیاست اقتصادی و نوآوری در شرکتها با شواهدی از ریسک پذیری پرداخته اند. در پژوهش حاضر با استفاده از دادههای مربوط به شرکتهای فهرست شده گروه سهام الف چین برای سالهای 2001 تا 2017، متوجه میشویم که عدم اطمینان در سیاست اقتصادی به طورکلی با خروجی نوآوری شرکتها ارتباط منفی دارد. علاوه بر این، مشاهده میکنیم که ارتباط منفی بین عدم اطمینان در سیاست اقتصادی و نوآوری عمدتاً در شرکتهایی وجود دارد که مدیران و توان شرکت از ریسک پذیری ضعیفی برخوردارند.علاوه بر این، یافته ها نشان داد که نوآوری در شرکت تأثیر مثبت برارزش شرکت دارد و اثر منفی عدم اطمینان در سیاست اقتصادی را کاهش می دهد. وانگ و همکاران16(2022) در پژوهشی به بررسی رابطه میان عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی و نقدشوندگی سهام پرداخته اند و در این میان نقش کاهندگی افشای اطلاعات را نیز بررسی نمودند. نمونهای که در این پژوهش از آن استفاده شده است شامل سهام شرکتهای گروه الف بازار سهام چین بوده است که طی دورههای 2004 الی 2017 مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد شرکتهای بررسی شده شامل 2145 تعداد بوده است که در نهایت شامل 76323 سال شرکت بوده است. نتایج پژوهش مذکور بیانگر آن است که عدم اطمینان سیاستهای اقتصادی بر نقدشوندگی سهام شرکتها اثر گذار بوده و همچنین افشای اطلاعات اثر منفی عدم اطمینان سیاستهای اقتصادی بر نقدشوندگی سهام شرکت ها را کاهش داده و دارای نقش تعدیل گری بوده است. بلادی و همکاران (2021) در پژوهشی به بررسی رابطه میان عدم اطمینان جریان های نقدی و سرمایه گذاری در نوآوری با نقش تعدیل گری محدودیت های تامین مالی در این رابطه پرداخته اند. نمونه مورد بررسی آنها شرکت های بورس شانگ های بین دوره 2005 الی 2016 بوده است. نتایج پژوهش مذکور بیانگر آن بود که عدم اطمینان در جریان های نقدی منجر به به محتاطانه تر و محافظه کارانه تر شدن سرمایه گذاری در نوآوری شرکتها خواهد شد که این موضوع ناشی از عدم بهره وری در نوآوری است و از سویی نتایج آن پژوهش بیانگر آن بود که محدودیت های تامین مالی نیز بر این رابطه موثر است. خدامیپور و همکاران (1401) در پژوهشی نقش عدم قطعیت سیاست اقتصادی در رابطه بین افشای اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی پرداخته اند. نمونه آماری متشکل از 138 شرکت طی سال های 1388 تا 1397 و با استفاده از مدل های رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رابطه بین افشای داوطلبانه اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی از نظر آماری منفی و معنادار است همچنین نتایج نشان داد که عدم قطعیت سیاست اقتصادی به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، رابطه بین افشای داوطلبانه اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی را تضعیف می کند به این معنی که در شرایط عدم اطمینان سیاست های اقتصادی، با کاهش سیاست های مالی و پولی ناکارآمد و همچنین کاهش بی اعتمادی عمومی به تصمیمات اقتصادی، افشای داوطلبانه اطلاعات کاهش یافته و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی افزایش می یابد. مرادی و حاج قربانی (1400) در پژوهشی به بررسی رابطه میان تاثير جريان نقد عملياتي بر مخارج نوآوری با تاکيد بر نقش شايستگي مديران پرداخته اند، جامعه مورد بررسی شرکتهای پذیرفته شده در بازارسرمایه ایران طی دوره 1388 الی 1395 بوده است ودر نهایت 76 شرکت وارد نمونه نهایی پژوهش شده اند. نتايج تحقیق نشان داد جريان نقد عملیاتی و پاداش نقدی تاثیر معنادار و مثبتی بر مخارج نوآوری یعنی تحقیق و توسعه شرکت ها دارد و اين در صورتی است که پاداش غیر نقدی تاثیر معناداری ندارد. همچنین نتايج نشان از تاثیر منفی پاداش نقدی بر رابطه بین جريان نقد عملیاتی و مخارج تحقیق توسعه دارد و اين در صورتی است که پاداش غیر نقدی تاثیرمعناداری ندارد. قنبرزاده (1400) در پژوهشی به بررسی رابطه میان تاثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی و نقدشوندگی سهام پرداخته اند. جامعه ای که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است شامل شرکت های بازار سرمایه ایران بوده است و نمونه نهایی بدست آمده از پژوهش شامل 133 شرکت طی دوره 1390 الی 1399 بوده است و از طریق رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی بر میزان نقدشوندگی در سهام شرکتها موثر می باشد. به بیان دیگر می تواند بیان نمود که با افزایش میزان عدم قطعیت در سیاست اقتصادی از میزان نقدینگی کاسته خواهد شد. با عنایت به مبانی نظری مطرح شده و پیشینه پژوهش های ژکون لو و همکاران (2022) و وانگ و همکاران (2021) اهداف پژوهش به شرح ذیل مطرح می شوند:
هدف 1: تعیین اثر عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نوآوری شرکت ها.
هدف 2: تعیین نقش تعدیلگری ریسک پذیری مدیران در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
هدف1-2: تعیین نقش تعدیلگری اهرم مالی در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
هدف 2-2: تعیین نقش تعدیلگری نقدشوندگی دارایی در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
هدف 3: تعیین نقش تعدیلگری ریسک پذیری شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
هدف 1-3: تعیین نقش تعدیلگری اندازه شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
هدف 2-3: تعیین نقش تعدیلگری ساختار مالیکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها.
روش شناسی
جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های بازار بورس اوراق بهادارتهران می باشد. روش نمونهگیری پژوهش حاضر به روش حذف سیستماتیک می باشد بدین صورت که شرکتهای مورد نظرجهت گردآوری اطلاعات موردبررسی قرارگرفته وشرکتهای فاقد شرایط ذیل ، حذف میشوند:
شرکت های مورد نظر از سال 1393 الی1400 در بورس پذیرفته شده باشند، سال مالی شرکت ها منتهی به 29 اسفند باشند.شرکتهای مورد نظر طی دوره بررسی لغو نماد نشده باشد. برای پژوهش، داده های مورد نیاز شرکت های مدنظر در دسترس کامل باشد به عبارت دیگر دادههای مورد نیاز از متن صورتهای مالی شرکتها، گزارش های هیئت مدیره، وبسایت شرکت، سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و سایت رسمی کدال (www.codal.ir) و از کتابخانه این سازمان و نیز از بانکهای اطلاعاتی "تدبیر پرداز" و "ره آورد نوین" در دسترس باشد.
جدول (2) تعداد شرکت های نمونه
ردیف | عنوان | تعداد شرکت ها |
1 | تعداد کل شرکت ها | 548 |
2 | تعداد شرکت های واسطه گری مالی | (169) |
3 | تعداد شرکت هایی که سال مالی آنها منتهی به 29 اسفند نمی باشد | (101) |
4 | تعداد شرکت های کمتر از 100 روز فعالیت داشته اند | (81) |
5 | تعداد شرکت هایی که اطلاعات آنها در دسترس نیست | (72) |
6 | جمع | 125 |
در نهایت پس اجرای روش حذف سیستماتیک و طی کردن مراحل بالا، تعداد نمونه های مورد بررسی به 125 شرکت طی 8 سال رسیده است ، به عبارتی تعداد 1000 سال شرکت مورد بررسی قرار می گیرند.
فرضیه های پژوهش
با توجه به اهداف مطرح شده، فرضیه های این پژوهش به شرح ذیل مطرح می شوند:
فرضیه 1: عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه 2: نقش تعدیلگری ریسک پذیری مدیران در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه 1-2: نقش تعدیلگری اهرم مالی در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه 2-2: نقش تعدیلگری نقدشوندگی دارایی در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه 3: نقش تعدیلگری ریسک پذیری شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه 1-3: نقش تعدیلگری اندازه شرکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
فرضیه2-3 : نقش تعدیلگری ساختار مالیکت در رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نوآوری شرکت ها اثر معنادار دارد.
مدل مفهومی پژوهش
با عنایت به مبانی نظری مطرح شده و همچنین پیشینه پژوهش های پژوهش های ژکون لو و همکاران (2022) و وانگ و اهداف و فرضیه های مطرح شده در این پژوهش و با توجه روش ارتباطی میان متغیرهای مختلف از جمله وابسته و مستقل و تعدیلگر کتاب خاکی (1387)، به شرح ذیل ترسیم می شود:
منبع طبق پژوهش ژکون لو و همکاران (2022)
اندازه گیری متغیرهای پژوهش
متغیر وابسته:نوآوری شرکت :( innovation) برای ارزیابی میزان نوآوری در پژوهش ها طبق مقاله ژکون لو و همکاران (2022) از معیار لگاریتم تعداد اختراعات یا نوآوری در فرآیند عملیاتی شرکت در هر سال بعلاوه یک استفاده می شود. برای بدست آوردن متغیر مذکور ازگزارش های هیات مدیره سالانه شرکت ها استفاده شده که در قسمت طرح های تحقیق و توسعه شرکت ها، تعداد اختراعات شرکت از قبیل محصولات جدید و همچنین نوآوری ها و فناوری های جدید، شمرده خواهند شد که در این رابطه می توان به برخی از محصولات برای شرکت های همانند ایران خودرو محصولا تارا، کی ام 3 و سورن پلاس و رانا پلاس و غیره همچنین برای شرکت سایپا همانند ماشین شاهین ساده و اتومات و کوییک ساده و اتومات و ... اشاره نمود.
متغیر مستقل(عدم اطمینان سیاست اقتصادی) EPU
در این تحقیق از متغیر عدم اطمینان سیاست اقتصادی استفاده شده است. مطابق مقاله ژکون لو و همکاران (2022) و دزفولی و همکاران (1399) از معیار ذیل برای ارزیابی سیاست های عدم اطمینان اقتصادی استفاده می شود که برابر با میانگین تغییرات نرخ بهره، تورم و ارز طی هرسال می باشد. برای اندازه گیری معیارهای مربوط عدم اطمینان سیاست های اقتصادی که شامل نرخ بهره، ارز و تورم می باشد، از نرخ بهره اعلامی از سوی بانک مرکزی ج.ا.ا که در سایت آن بانک منتشر شده استفاده می شود و همچنین برای اندازه گیری تورم نیز از نرخ های اعلامی از سویی مرکز آمار ایران که در وبسایت آن سازمان استفاده می شود و همچنین برای اندازه گیری نرخ ارز نیز از نرخ دلار پایان سال در سامانه نیما بانک مرکزی ج.ا.ا استفاده شده است. که در سال های 1397 بشترین میزان ناپایداری در اقتصاد کشور وجود داشته است و درسال 1394 نیز کمترین میزان نااطمینانی نسبت به رویدادهای اقتصادی ظهور داشته است.
متغیرهای تعدیل گر:
متغیرهای تعدیلگر این پژوهش برابر است با میزان ریسک پذیری شرکت( Firms’ risk ( و ریسک پذیری مدیران (Executives’ risk) است که برای اندازه گیری آنها در این پژوهش از شیوه پژوهش ژکون لو و همکاران (2022) استفاده شده است. توانایی ریسکپذیری شرکت را از نظر ویژگیهای شرکت استفاده شده است که شامل اندازه (size) و ساختار مالکیت(state-own) شرکت خواهد بود. برای تعیین ریسک پذیری از طریق اندازه شرکت ها ابتدا لگاریتم دارایی های کلیه شرکت های نمونه در پایان دوره را محاسبه نموده و سپس از طریق مرتب کردن شرکت ها بر اساس اندازه دارایی ها ، شرکت هایی که دارای دارایی های بیشتری هستند دارایی توانایی ریسک پذیری بیشتر خواهند بود لذا شرکت ها داری این قابلیت، دارای توانایی های ریسک پذیری بیشتری هستند که همچون شرکت فولاد مبارکه اصفهان و ایران خودرو و سایر و شرکت هایی که با دارایی های کمتر به عنوان توانایی کمتر در ریسک پذیری شناخته شده که همانند شرکت آلومراد و باما و غیره می باشند.معیار دیگر این پژوهش برای تعیین ریسک شرکت نوع مالکیت آن شرکت از طریق دولت می باشد که شرکت هایی که در ساختار سهامدارای انها دولت بطور مستقیم یا غیر مستقیم (سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاری تامین اجتماعی، سرمایه گذاری ملی ایران، بانک ها دولتی، بیمه های دولتی، نهاد و بنیاد تعاون ها و غیره) مجموع سهامداری بالاتر از پنجاه درصد داشته باشد عدد یک تعلق خواهد گرفت در غیر اینصورت صفر خواهند شد. که در این خصوص شرکت هایی همانند ایران خودرو، سایپا، ملی مس ایران، گل گهر و غیر دولتی میباشند.
توانایی ریسک پذیری مدیران که برابر است با متغیر اهرم مالی (lev) و همچنین نقدشوندگی دارایی (asset-liquidity)بوده است. برای تعیین ریسک پذیری مدیران از طریق اهرم، ابتدا نسبت کل بدهی به کل دارایی های شرکت در پایان دوره را محاسبه و شرکتها را بر این اساس طبقه بندی کرد، شرکت هایی که در قسمت پایین تر قراردارند یا دارای نسبت کمتری از معیار مذکور را دارند به عنوان ریسک پذیری بالای مدیران در نظر گرفت و شرکت هایی که دارای مقدار پایین تری از معیار مذکور هستند بعنوان شرکت با توانایی پایین ریسک پذیری مدیران شناخته می شوند که در این خصوص می توان شرکت شهد ایران را نام برد که دارای مقدار اهرم بسیار پایینی است که نشان دهنده سطح ریسک پذیری بالای مدیران در این رابطه است و شرکتی همچون پتروشیمی فارابی دارای مقدار اهرم بالایی است که نشان دهنده توانایی پایین مدیران در پذیرش ریسک است.برای تعیین میزان ریسک پذیری مدیران شرکت از طریق نقدشوندگی دارایی های شرکت، از نسبت دارایی های جاری (وجه نقد، سرمایه گذاری و حساب دریافتنی کوتاه مدت) به کل دارایی استفاده می شود و شرکت هایی که دارای معیار مذکور بالاتر هستند در واقع بعنوان شرکت های با ریسک پذیری مدیران بالا شناخته میشوند که همچون شرکت های همانند درخشان تهران و دارو فاربی هستند و شرکت هایی که دارای مقدار پایین تر هستند بعنوان شرکت ها با توانایی پایین ریسک مدیران شناخته میشوند که می توان شرکت های سایپا دیزل و پتروشیمی فارابی نام برد.
متغیرهای کنترل:
برای اندازه گیری متغیرهای کنترل در این پژوهش از شیوه پژوهش ژکون لو و همکاران (2022) استفاده شده است.
age: برابر است با لگاریتم سن شرکت از زمان تاسیس تا بحال. Sales Growth: نسبت تفاوت فروش شرکت در دو دوره
(دوره جاری نسبت به دوره قبل)ROA: نسب سود و زیان شرکت به کل دارایی شرکت در پایان دوره.
Tangibility: نسبت دارایی ثابت به کل دارایی ها
Dual: اگر رئیس هیات مدیره ومدیر عامل شرکت شخص مشابه باشند عدد یک در غیر اینصورت صفر.
Ind-Ratio : درصد اعضای غیر موظف هیات مدیره به کل اعضا هیات مدیره شرکت.
مدل آماری پژوهش
مدل آماری پژوهش با توجه به مسیر ارتباطی میان متغیرهای به شرح ذیل ترسیم می شود:
اندازه شرکت |
مالکیت دولتی |
نقدشوندگی |
اهرم |
H1-2 H2-2 H3-1 H3-2
H 1
متغیرهای کنترل age برابر است با لگاریتم سن شرکت از زمان تاسیس تا بحال. Sales Growth نسبت تفاوت فروش شرکت در دو دوره ROA نسب سود و زیان شرکت به کل دارایی شرکت در پایان دوره. Tangibility نسبت دارایی ثابت به کل دارایی ها Dual اگر رئیس هیات مدیره ومدیر عامل شرکت شخص مشابه باشند عدد یک در غیر اینصورت صفر. Ind-Ratio درصد اعضای غیر موظف هیات مدیره به کل اعضا هیات مدیره شرکت. |
یافته های پژوهش
آمار توصیفی
با عنایت به جدول 1 که آمار توصیفی متغیرهای پژوهش را بیان می کند، نتایج آمار توصیفی را برای متغیرهای مختلف برای 1000 سال شرکت از نوع داده های ترکیبی ارائه شده است که به ترتیب آماره ها کمترین، بیشترین، میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای هر متغیر ارائه شده است.
جدول 1 آمار توصیفی متغیرها
متغیرها | مستقل | وابسته | تعدیلگر | کنترل | ||||||||||
عدم اطمنیان اقتصادی | نوآوری | نقدشوندگی دارایی | اهرم | مالکیت دولتی | اندازه شرکت | سن شرکت | بازده دارایی | رشد فروش | نسبت دارایی ثابت | نقش دوگانه مدیر عامل | استقلال هیات مدیره | |||
تعداد نمونه | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | 1000 | ||
حداقل | 0.09- | 1 | 0.6- | 0.11 | 0 | 4.8 | 1.04 | 0.39- | 0.99- | 0.01 | 0 | 0 | ||
حداکثر | 1.08 | 2.43 | 0.91 | 0.91 | 1 | 9.26 | 1.85 | 0.59 | 1.9 | 0.85 | 1 | 1 | ||
میانگین | 0.192 | 1.97 | 0.20 | 0.58 | 0.39 | 6.58 | 1.57 | 0.11 | 0.33 | 0.25 | 0.05 | 0.66 | ||
انحراف معیار | 0.36 | 0.33 | 0.34 | 0.32 | 0.48 | 0.76 | 0.154 | 0.16 | 0.52 | 0.185 | 0.23 | 0.194 | ||
کشیدگی | 1.78 | 0.87- | 2.13- | 4.47 | 0.42 | 0.74 | 0.56- | 0.205 | 0.29 | 1.008 | 3.74 | 0.34- | ||
چولگی | 4.46 | 3.4 | 2.95 | 4.05 | 1.18 | 3.48 | 2.7 | 3.6 | 3.34 | 3.63 | 15.01 | 3.33 |
با توجه به آماری توصیفی ارائه شده در جدول 1 که نتایج هریک از آماره های مربوط به متغیرهای مختلف پژوهش در آن ارائه شده است .برای متغیر وابسته پژوهش که شامل نوآوری بوده است کوچکترین عدد برابر است با 1 که نشان دهنده عدم اختراع یا محصول جدید در آن سال شرکت بوده است و بزرگترین عدد نیز برابر است با 2.43 بوده است. برای متغیر مستقل عدم اطمینان در سیاست های مختلف اقتصادی در کشور که در این پژوهش از میانگین نرخ تغییرات سه عامل بهره، تورم و نرخ ارز استفاده شده است که هرچه مقدار مذکور بیشتر باشد نشان دهنده ساختار نامطئن اقتصادی بیشتر در بازار مالی و پولی کشور بوده است. در این پژوهش برای متغیر مذکور کوچکترین عدد در میان 1000 داده برابر است با 0.09- می باشد که نشان دهنده شرایط مساعد اقتصادی در سال های 1393 بوده است و همچنین بزرگترین عدد مذکور نیز در سال 1398 و 1399 بوده است که برابر است با 1.08 که نشان دهنده شرایط ناپایدار اقتصادی در آن سال ها بوده است. برای متغیرهای تعدیلگر پژوهش از جمله اهرم که برابر است با نسبت میزان بدهی های شرکت به کل دارایی های آن در پایان دوره می باشد که کوچکترین عدد تعلق گرفته به متغیر مذکور برابر است با 0.11 و همچنین بزرگترین عدد متعلق به آن برابر است با 0.91 بوده است و همچنین میزان میانگین متعلق به آن برابر است با 0.58 می باشد که نشان دهنده سطح اهرم بالاتر از پنجاه صدم در شرکت های مذکور بوده است. متغیر بعدی تعدیلگر نقدشوندگی دارایی می باشد که برابر است با نسبت تفاوت دارایی جاری منهای بدهی جاری بر کل دارایی های شرکت بوده است که بزرگترین عدد مربوط به عدد مذکور برابر است با 0.9 و همچنین کوچکترین عدد متعلق به متغیر مذکور برابر با 0.6- بوده است. متغیر بعدی مربوط به متغیرهای تعدیلگر مالکیت دولتی بوده است که نشان دهنده سطح به عنوان دولتی محسوب شده که بزرگترین عدد آن برابر است با 1 و کوچکترین عدد متعلق به آن برابر با صفر بوده است. برای متغیر اندازه شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر که برابر است با لگاریتم دارایی های شرکت در پایان دوره می باشد که نشان دهنده اندازه دارایی شرکت که هرچه بیشتر باشد نشان دهنده اندازه بزرگتر در دارایی های شرکت است که کوچکترین عدد مذکور برابر است با 4.8 است.
آزمون فرضیات
با توجه به استفاده از دادههای ترکیبی در تحلیل مدلهای این پژوهش در مرحله اول به بررسی نوع دادههای این تحقیق پرداخته میشود. پرسشی که هنگام تخمین با استفاده از داده های ترکیبی پیش میآید این است که باید از کدامیک از روشهای داده های پانل یا کلاسیک استفاده نمود. ابتدا از آماره آزمون F لیمر به منظور تشخیص اینکه دادههای ما کلاسیک یا پانل است استفاده میشود، در صورت انتخاب داده های پانل در مرحله دوم در مورد انتخاب یکی از دو روش اثرات ثابت یا تصادفی باید تصمیم گیری نمود، که بدین منظور معمولاً از آزمون هاسمن استفاده میشود (افلاطونی، 1396). برای هریک مدلهای این تحقیق نوع دادهها در جدول 2 آماده است.
جدول 2 نوع داده های تحقیقی
مدل تحقیق | انتخاب بین روش کلاسیک (Pooling) یا پانل (Panel) | انتخاب بین روش اثرات ثابت ((Fixed و اثرات تصادفی(Random) |
فرضیه 1 | آزمون F لیمر و انتخاب روش پانل برای داده ها. | اجرای آزمون هاسمن و انتخاب روش اثرات تصادفی. |
فرضیه 2 | آزمون F لیمر و انتخاب روش پانل برای داده ها. | اجرای آزمون هاسمن و انتخاب روش اثرات تصادفی. |
فرضیه 1-2 | آزمون F لیمر و انتخاب روش پانل برای داده ها. | اجرای آزمون هاسمن و انتخاب روش اثرات تصادفی. |
فرضیه 2-2 | آزمون F لیمر و انتخاب روش پانل برای داده ها. | اجرای آزمون هاسمن و انتخاب روش اثرات تصادفی. |
فرضیه 3 | آزمون F لیمر و انتخاب روش پانل برای داده ها. | اجرای آزمون هاسمن و انتخاب روش اثرات تصادفی. |
رگرسیون:
در تحقیقات رگرسیون به منظور کارایی بیشتر و انسجام مناسب نتایج باید پیش فرض های رگرسیون مورد بررسی قرار گیرد (عادل آذر و مومنی، 1384).
1)بررسی همسانی واریانس اجزای خطا: از آزمون والد تعدیل شده استفاده میشود، که نتایج مربوط به هر مدل در نگاره 3 آماده است.
جدول 3 نتایج آزمون همسانی واریانس
با توجه به اینکه مقدار سطح معنادار برای فرضیه ها کمتر از 05/0 میباشد، پس ناهمسانی واریانس وجود دارد.
2)عدم خودهمبستگی بین اجزای خطا: از آزمون والدریج استفاده شده است. مقدار این آماره در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4 نتایج همبستگی اجزا خطا
فرضیه 1 | |
فرضیه 1-2 | |
فرضیه 2-2 | |
فرضیه 1-3 | |
فرضیه 2-3 | |
با توجه به اینکه سطح معنادار در تمام فرضیه ها کمتر از 0.05 است لذا مشکل خود همبستگی وجود دارد. در زمان تخمین رگرسیون اگر فرضیه ها بطور همزمان مشکل ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی داشته باشد برای رفع مشکل از رگرسیون اصلاحی پرایس وینستون استفاده خواهد شد.
عدم همخطی بین متغیرها: از شاخص عامل تورم واریانس (VIF) استفاده میشود. که نتایج آن در نگاره 5 ارائه شده است. که با توجه به نتایج بدست امده مشکلی از بابت هم خطی بین متغیرها وجود نداشته است.
جدول 5 بررسی همخطی از طریق شاخص عامل تورم واریانس
| |||||||||||
| |||||||||||
نتایج تخمین فرضیه ها
جدول 6 فرضیه 1 تخمین رگرسیون
Innovationit=α0+β1epuit+β2ageit+β3salesgrowthit+β4roait+β5tangibilityit+β6dualit+β7indrateit+εit | |||||
متغیر | توصیف | ضریب | اماره z | سطح معناداری | رگرسیون |
epuit | عدم اطمینان اقتصادی | 0.02- | 2.97- | 0.003 | تعدیل شده R2 = 0.67 Wald chi2 = 95.8 Prob= 0.000 |
ageit | سن شرکت | 0.199- | 6.64- | 0.000 | |
salesgrowthit | رشد فروش | -0.022 | -2.9 | 0.004 | |
roait | بازده دارایی | 0.106 | 3.64 | 0.000 | |
tangibilityit | نسبت دارایی ثابت | -0.156 | -5.33 | 0.000 | |
dualit | نقش دوگانه مدیر عامل | 0.09 | 4.04 | 0.000 | |
indrateit | اسقلال هیات مدیره | 0.04- | 2.93- | 0.003 | |
متغیر وابسته | Innovation it |
همانطور که در جدول (6) نشان داده شده است ارتباط میان متغیرهای عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی بعنوان متغیر مستقل و همچنین نوآوری شرکت بعنوان متغیر وابسته بیانگر آن است که بین دو متغیر مذکور در سطح معناداری 0.05 ارتباط معناداری ومنفی وجود دارد. بنابراین فرضیه 1 تایید شده است و همچنین نتایج آماری نشان دهنده آن است که ضریب متغیر مذکور 0.02 است که نشان دهنده آن است که به ازای یک واحد تغییر در متغیر مستقل عدم اطمینان در سیاست های اقتصادی میزان متغیر وابسته 0.02 تغییر خواهد یافت که این تغییر در جهت منفی و کاهش خواهد بود. و همچنین در ادامه نتایج آماری نشان دهنده ان است که میزان R2 تعدیل شده در متغیر مذکور برابر است با 0.67 است که در واقع نشان دهنده سطح مناسب از آماره در رگرسیون پژوهش می باشد که در واقع نشان دهنده تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل و کنترل است.
جدول 7 فرضیه1-2 تخمین رگرسیون
Innovationit=α0+β1epuit+β2levit+β3lev*epuit+β4ageit+β5salesgrowthit+β6roait+β7tangibilityit+β8dualit+β9indrateit+εit | |||||
متغیر | توصیف | ضریب | اماره z | سطح معناداری | رگرسیون |
epuit | عدم اطمینان اقتصادی | 0.009 | 0.48 | 0.635 | تعدیل شده R2 = 0.97 Wald chi2 = 95.8 Prob= 0.000 |
levi | اهرم | 0.07- | 3.41 | 0.001 | |
lev*epuit | اهرم در عدم اطمینان | 0.07- | 2.1- | 0.03 | |
ageit | سن شرکت | 0.21- | 6.19- | 0.000 | |
salesgrowthit | رشد فروش | 0.02- | 3.04- | 0.002 | |
roait | بازده دارایی | 0.15 | 4.11 | 0.000 | |
tangibilityit | نسبت دارایی ثابت | 0.14- | 4.62- | 0.000 | |
dualit | نقش دوگانه مدیر عامل | 0.11 | 4.94 | 0.000 | |
indrateit | اسقلال هیات مدیره | 0.05- | 3.38- | 0.001 | |
متغیر وابسته | Innovationit |
همانطور که از نتایج جدول (7) نشان داده شده که در ان به بررسی رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی و نواوری شرکت با نقش تعدیلگری اهرم پرداخته شده است که بیانگر آن است که نقش تعدیلگری متغیر مذکور در سطح معناداری 0.05 تایید شده است، بنابراین اینگونه بیان می شود فرضیه 1-2 تایید شده است. در رابطه با تایید نقش تعدیلگری می توان اینگونه توضیح داد که شرکت های که در مقابل سیاست های ناپایدار اقتصادی آسیب پذیر هستند که در فرضیه یک به آنها پرداخت شده است، نمایانگر آن بود که در زمان افزایش نااطمینانی های اقتصادی شرکت ها برای بهره وری بهتر از وجوه نقد از برخی از هزینه های همانند طرح ها تحقیق و توسعه برای نوآوری خوداری می نمایند و سطح نوآوری خود را کاهش می دهند، که این موضوع در این فرضیه یا تعدیلگری اهرم بررسی شده است که نشان دهنده آن بود که شرکت های که دارای اهرم بالاتری هستند دارای آسیب پذیری بیشتری نسبت اهرم پایین دارند که در صورتی که تواما اثرات اهرم بالا با نوسانات اقتصادی همراه شود میزان نوآوری در آن شرکت ها با سرعت بیشتری نسبت شرکت هایی که دارای چنین مشکلی نیستند کاهش خواهد یافت.
جدول 8 فرضیه 2-2 تخمین رگرسیون
Innovationit=α0+β1epuit+β2assetliqit+β3assetliq*epuit+β4ageit+β5salesgrowthit+β6roait+β7tangibilityit+β8dualit+β9indrateit+εit | |||||
متغیر | توصیف | ضریب | اماره z | سطح معناداری | رگرسیون |
epuit | عدم اطمینان اقتصادی | 0.02- | 2.55- | 0.011 | تعدیل شده R2 = 0.69 Wald chi2 = 82.93 Prob= 0.000 |
assetliqit | نقدشوندگی | 0.03- | 2.19- | 0.02 | |
assetliq*epuit | نقدشوندگی در عدم اطمینان | 0.004- | 0.12- | 0.901 | |
ageit | سن شرکت | 0.18- | 5.28- | 0.000 | |
salesgrowthit | رشد فروش | 0.019- | 2.51- | 0.01 | |
roait | بازده دارایی | 0.12 | 3.5 | 0.000 | |
tangibilityit | نسبت دارایی ثابت | 0.17- | 5.1- | 0.000 | |
dualit | نقش دوگانه مدیر عامل | 0.09 | 4.08 | 0.000 | |
indrateit | اسقلال هیات مدیره | 0.04- | 2.7- | 0.000 | |
متغیر وابسته | Innovation it |
همانطور که از نتایج جدول (8) بدست امده است که در آن به بررسی ارتباط میان متغیرهای نوآوری در شرکت های بعنوان متغیر وابسته و همچنین عدم اطمینان اقتصادی با تعدیلگری متغیر نقدشوندگی دارایی های شرکت پرداخته است، نشان دهنده آن است که متغیر تعدیلگر مذکور در رابطه میان متغیرهای مستقل وابسته در سطح معناداری 0.05 نقش تعدیلگری نخواهد داشت، لذا فرضیه 2-2 تایید نشده است.
جدول 8 فرضیه1-3تخمین رگرسیون
Innovationit=α0+β1epuit+β2sizeit+β3size*epuit+β4ageit+β5salesgrowthit+β6roait+β7tangibilityit+β8dualit+β9indrateit+εit | |||||
متغیر | توصیف | ضریب | امارهz | سطح معناداری | رگرسیون |
epuit | عدم اطمینان اقتصادی | 0.05- | 0.59- | 0.55 | تعدیل شده R2 = 0.69 Wald chi2 = 82.93 Prob= 0.000 |
sizeit | اندازه شرکت | 0.008 | 0.12 | 0.90 | |
size*epuit | اندازه شرکت در عدم اطمینان | 0.004 | 0.29 | 0.772 | |
ageit | سن شرکت | 0.2- | 5.8- | 0.000 | |
salesgrowthit | رشد فروش | 0.02- | 2.84- | 0.005 | |
roait | بازده دارایی | 0.106 | 3.5 | 0.000 | |
tangibilityit | نسبت دارایی ثابت | 0.15- | 5.23- | 0.000 | |
dualit | نقش دوگانه مدیر عامل | 0.09 | 4.01 | 0.000 | |
indrateit | اسقلال هیات مدیره | 0.04- | 2.9- | 0.004 | |
متغیر وابسته | Innovation it |
با توجه به نتایجی که در جدول (8) ارائه شده می توان در خصوص رابطه میان نااطمینانی در شرایط اقتصادی و میزان نوآوری در شرکت ها با نقش تعدیلگری اندازه شرکت می توان بیان نمود که رابطه میان متغیرهای مذکور درسطح معناداری 0.05 تایید نشده است، لذا فرضیه 1-3 تایید نشده است. قدرت توضیح دهندگی مدل برابر با 0.69 می باشد که نشان دهنده سطح مناسب روابط میان متغیرهای پژوهش برای شرکت ها بازار سرمایه ایران است و در خصوص رابطه میان متغیرهای کنترل با متغیر وابسته نواوری نشان دهنده سطح معنادار تمام متغیرهای کنترل در سطح معناداری 0.05 می باشد.
جدول 9 فرضیه 2-3 تخمین رگرسیون
Innovationit=α0+β1epuit+β2statownit+β3statown*epuit+β4ageit+β5salesgrowthit+β6roait+β7tangibilityit+β8dualit+β9indrateit+εit | |||||
متغیر | توصیف | ضریب | اماره z | سطح معناداری | رگرسیون |
epuit | عدم اطمینان اقتصادی | 0.01- | 0.99- | 0.325 | تعدیل شده R2 = 0.79 Wald chi2 = 82.93 Prob= 0.000 |
statownit | مالکیت دولتی | 0.01 | 2.23 | 0.02 | |
statownit*epuit | مالکیت دولتی در عدم اطمینان | 0.04- | 2.34- | 0.01 | |
ageit | سن شرکت | 0.208- | 6.37- | 0.000 | |
salesgrowthit | رشد فروش | 0.02- | 2.89- | 0.004 | |
roait | بازده دارایی | 0.102 | 3.7 | 0.000 | |
tangibilityit | نسبت دارایی ثابت | 0.13- | 4.9- | 0.000 | |
dualit | نقش دوگانه مدیر عامل | 0.11 | 3.1- | 0.00 | |
indrateit | اسقلال هیات مدیره | 0.05- | 3.17- | 0.002 | |
متغیر وابسته | Innovationit |
با عنایت به جدول (9) که در خصوص رابطه میان عدم اطمینان در شرایط اقتصادی با متغیر وابسته نوآوری با نقش تعدیلگری متغیر مالیکت دولتی می باشد، نتایج نشان دهنده ان است که در نمونه شرکت های بازار سرمایه ایران مذکور در سطح معناداری 0.05 تایید شده است و می توان بیان نمود که نقش تعدیلگری مالکیت دولتی تایید شده است. بنابراین فرضیه 2-3 تایید شده است. در ادامه در خصوص نتایج بدست آمده می توان اینگونه بیان داشت که R2 تعدیل شده مدل در زمان عدم ورود متغیر تعدیل گر دارای مقدار 0.67 بوده است که در واقع قدرت توضیح دهندگی مدل را بدون حضور متغیر تعدیگر نشان می دهد، ولی در زمانی که متغیر تعدیلگر در این فرضیه وارد مدل شده نتایج بیانگر ان است که قدرت توضیح دهندگی مدل افزایش زیادی داشته است که مقدار آن 0.1 رشد داشته که نشان دهنده ان است که در زمانی شرکت ها دارای ساختار سهامداری دولتی باشند میزان مقاومت و سطح تحمل آنها در خصوص ناپایداری های اقتصادی افزایش خواهد داشت که این موضوع منجر به آن خواهد شد به نوع در مقابل عدم اطیمنان در شرایط ناپایداری اقتصادی استقامت کامل داشته باشد و از طریق عدم معنادار شد متغیر نااطمینانی نشان دادند که آن شرایط ناپایدار در واقع اثری بر شرکت های دولتی نداشته است.
نتیجه گیری و پیشنهادها
طبق نتایج بدست آمده از فرضیه اول را می توان اینگونه تفسیر نمود با افزایش سطوح عدم اطمینان در اقتصاد کشور ایران و شرکت های حاضر در آن اقتصاد که شامل تغییرات بسیاری در مولفه های همانند نرخ بهره اعلامی از سوی بانک مرکزی برای استقراض که اگر دچار نوسان باشد هزینه های تامین مالی شرکت ها را افزایش خواهد داد و همچنین صورتحساب سود و زیان شرکت و همچنین عملکرد شرکت را کاهش داد و میزان سود دریافتی کم خواهد شد از دیگر مولفه های عدم اطمینان، تغییرات تورم می باشد که درصورتی که تورم رو به رشد باشد هزینه های ساخت کالا و همچنین بهای تمام شده کالای فروش رفته افزایش خواهد یافت که این موضوع منجر به کاهش سود وزیان خواهد شد و همچنین شرکت را در راستای رقابت در قیمت از رقیبان بازار عقب خواهند انداخت، از دیگر مولفه ها متغیر نرخ ارز می باشد: درصورتی که این نرخ رو به رشد باشد و افزایش یابد منجر به آن خواهد شد که هزینه های ورود کالا به شرکت افزایش یابد و بهای موجودی کالای شرکت افزایش یابد که این موضوع منجر به افزایش بهای تمام شده کالا فروش رفته خواهد شد که در نهایت کاهش سود وزیان را در پی خواهد داشت. لذا بطور کلی وجود نااطمینانی درشرایط اقتصاد کشور منجر به افزایش هزینه ها و همچنین کاهش سود آوری خواهد شد و این برنامه های شرکت در تولید محصولات جدید، خط تولید جدید و همچنین هزینه ای تحقیق و توسعه را با افول همراه خواهد کرد. لذا نتایج نشان دهنده ان است که افزایش هر چه بیشتر عدم اطمینان در شرایط مختلف اقتصادی منجر به کاهش نوآوری مختلف درشرکت ها خواهد شد و از این رو بر آینده شرکت های حاضر در بازار سرمایه تاثیر خواهد گذاشت.با توجه به نتایج بدست آمده از فرضیه اول می توان به مدیران بخش اجرایی شرکت من جمله تولید و مالی اینگونه پیشنهاد نمود که زمان مورد نیاز برای انجام فعالیت های نواورانه و همچنین ایجاد محصول جدید ویا خط تولید جدید و اینکه انجام هزینه های تحقیق و توسعه را بیشتر در زمانی پیشنهاد دهند که شرایط پایدار اقتصادی حکفرما باشد و کمتر موضوعاتی از قبیل افزایش نرخ تورم و نرخ بهره بانکی و همچنین نرخ ارز وجود داشته باشد تا شرکت ها یا مدیر عامل و اعضای هیات مدیره از درخواست آنها برای انجام هزینه های مذکور بیشتر حمایت کرده و هزینه مرتبط را مصوب نمایند.طبق نتایج فرضیه1-2 می توان بیان نمود : زمانیکه متغیر اهرم وارد رابطه مذکور می شود باعث تقویت کل رابطه و رگرسیون می شود و اثر منفی متغیر مستقل عدم اطمینان اقتصادی را بی معنا میکند و تمام اثرات به متغیر اهرم بر خواهد گشت،اهرم بالا در شرکت ها منجر به افزایش نواوری خواهد شد، یعنی شرکت هایی که از منبع وام بیشتری استفاده می نمایند بعلت استفاده بیشتر از وام، مدیران در طرح های تحقیق توسعه و ایجاد محصولات جدید و خط تولید جدید برنامه ریزی بیشتری خواهند داشت. با توجه به نتایج بدست آمده از فرضیه فرعی 1-2 می توان به مدیران مالی در شرکت های مختلف پیشنهاد نمود که شرکت های خود را در شرایطی با وضعیت ناپایدار اهرمی قرار ندهند و نسبت به سایر صنایع بازار از اهرمی بیشتری برخوردار نباشند، این امر باعث بی توجهی وام دهندگان من جمله بانک ها و موسسات مالی و اعتباری در شرایط بحران اقتصادی خواهد شد و این موضوع منجر به تشدید شدن رابطه میان عدم اطمینان سیاست اقتصادی بر نواوری شرکت خواهد شد. طبق نتایج فرضیه 2-3 نشان دهنده آن است که یک رابطه منفی میان متغیر کنترلی ساختار مالکیت با متغیر وابسته نواوری وجود دارد، بدین صورت قابل تحلیل می باشد که با افزایش مالکیت دولتی میزان نواوری کاهش خواهد یافت و این موضوع را می توان اینگونه بیان نمود که در شرکت هایی که دارای مالکیت دولتی هستند به دلیل وجود بودجه مشخص برای شرکت های دولتی و همچنین برنامه های مشخص در زمان های بحرانی من جمله پرداخت حقوق و دستمزد در شرایط نامطمئن اقتصادی برای جلوگیری از بحران های اجتماعی و امنیتی توجه کمتری به موضوعات نوآوری خواهد شد لذا حضور سهامدار دولتی درشرکت ها منجر به کاهش نورآوری خواهد شد. از نتایج بدست آمده از فرضیه 2-3 می توان پیشنهاد نمود که افزایش میزان مشارکت دولت در ساختار سهامداری شرکت ها منجر به آن خواهد شد که اثرات منفی عدم اطمینان اقتصادی بر برنامه های نوآورانه شرکت افزایش یابد که این امر منجر به کاهش تولیدات جدید خواهد شد که این موضوع ناشی از آن است که در شرکت هایی که دارای ساختار دولتی هستند بعلت وجود بودجه مشخص برای شرکت های دولتی و همچنین برنامه های مشخص در زمان های بحرانی من جمله پرداخت حقوق و دستمزد در شرایط نامطمئن اقتصادی برای جلوگیری از بحران های اجتماعی و امنیتی توجه کمتری به موضوعات نوآوری خواهد شد که از جمله ان می توان صنایع خودرو سازی اشاره کرد که علیرغم زیان ده بودن آنها و همچنین عدم توان رقابت با رقبای خارجی و اثرپذیری صورت های مالی آن از افزایش نرخ بهره در شرکت ها و همچنین وجود کارگران زیاد تمرکز بیشتر بر پرداخت حقوق ودستمزد آنها و عدم اخراج کارگران است و توجه کمتری به موضوعات نوآوری در تولید خواهد گذارد. این پژوهش با تحقیق های ژوکوم لی و همکاران(2022)، وانگ و همکاران (2022)، بلادی و همکاران (2021)، افنو(2021)، مرادی و حاج قربانی (1400) و قنبرازده (1400) دارای قرابت در نتیجه بوده اند.
منابع فارسی
افلاطونی، عباس. (1397). تحلیل آماری در پژوهشهای مالی و حسابداری با نرمافزار Stata قابل استفاده (پژوهشگران مالی و حسابداری در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری). ناشر: ترمه. ص 456
آقاملکی، حامد عباسی، عبدلی، قهرمان؛سوری، علی؛ابراهیمی، علی. (1399). تاثیر نوآوری برسهم بازار شرکت های داروسازی بورس اوراق بهادار. فصلنامه اقتصاد مالی. 14(50). 23-38
پورحیدری، امید؛کیانی چنده، علی؛باقری، مژگان. (1399). بررسی تأثیر سازوکارهای نظام راهبری شرکتی بر رابطۀ میان هزینۀ تحقیق و توسعه (R&D) و رشد شرکت. 12(2). 130-115
حسنی توابع، عبداله؛ کاظمی مصطفی، مهارتی، یعقوی. (1392). تاثیر عدم اطمینان محیطی بر نوآوری سازمانی: تبیین نقش ساختار سازمانی به عنوان متغیر مداخلهگر. پژوهشهای مدیریت منابع سازمانی. دوره ۳، شماره ۴ صص 68-93
خاکی، غلامرضا. (1387). روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی. تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی- مرکز تحقیقات علمی کشور- کانون فرهنگی انتشارات داریت- چاپ اول 1387
خدامی پور، احمد؛قاسمی، قاسم؛شمس الدینی، کاظم. (1401). نقش عدم اطمینان سیاست های اقتصادی در ارتباط بین افشای داوطلبانه ی اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی. پیشرفت مالی و سرمایه گذاری. 3(6). 31-51
سالم دزفولی، بابک؛ صالحی، اله کرم؛ جرجرزاده، علیرضا. (1398). بررسی تأثير عدم اطمينان اقتصادی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی. فصلنامه علمی و پژوهشی دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت. (8) 30 .95-115
شریف سعدی، محبوبه السادات؛ موصولو، خلیل عباسی. (1397). بررسی تاثیر عدم قطعیت سیاستهای اقتصادی
قاسمی، قاسم و خدامی پور، احمد و شمس الدینی، کاظم،(1400).بررسی نااطمینانی سیاست اقتصادی بر عدم تقارن اطلاعاتی، واکنش سرمایه گذاران به شگفتی سود و افشای اختیاری،https://civilica.com/doc/1321399
قنبرزاده، منیژه. (1400). بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر نقدینگی سهام. فصلنامه علمی تخصصی رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. 5(83). 37-53
وریسک اعتباری بر رفتار وام دهی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.دومین کنفرانس ملی مطالعات نوین مدیریت در ایران. صص 1-19 https://civilica.com/doc/855547.
مرادی، مهدی؛ حاج قربانی، مهدی تقی. (1400). تاثیر جریان نقد عملیاتی بر مخارج تحقیق و توسعه با تاکید بر نقش شایستگی مدیران. تحقیقات حسابداری و حسابرسی. 13(45). 96-81
منابع غیر فارسی
Arslan-Ayaydin, ¨O., Florackis, C., & Ozkan, A. (2014). Financial flexibility, corporate investment and performance: Evidence from financial crises. Review of Quantitative Finance and Accounting, 42(2), 211–250.
Ashraf, B. N., & Shen, Y. (2019). Economic policy uncertainty and banks’ loan pricing. Journal of Financial Stability, 44, 100695.
Bhattacharya, U., Hsu, P. H., Tian, X., & Xu, Y. (2017). What affects innovation more: Policy or policy uncertainty? Journal of Financial and Quantitative Analysis, 52(5), 1869–1901.
Blade H, Jie D, May H.(2021). Cash Flow Uncertainty, Financial Constraints and R&D Investment. International Review of Financial Analysis, ttps://doi.org/10.1016/j.irfa.2021.101785
bloom, N., Bond, S., & Van Reenen, J. (2007). Uncertainty and investment dynamics. The Review of Economic Studies, 74(2), 391–415.
Chen, P. F., Lee, C. C., & Zeng, J. H. (2019). Economic policy uncertainty and firm investment: Evidence from the US market. Applied Economics, 51(31), 3423–3435.
Demir, E., & Ersan, O. (2017). Economic policy uncertainty and cash holdings: Evidence from BRIC countries. Emerging Markets Review, 33, 189–200.
Enrique A, Jos Angel Miguel a،nd Mariano N. (2020). Do financial constraints moderate the relationship between innovation subsidies and firms’ R&D investment? European Journal of Innovation. DOI 10.1108/EJIM-07-2020-0286
FNU Pratima.(2021). INTERNATIONAL EVIDENCE ON THE EFFECT OF ECONOMIC POLICY UNCERTAINTY ON STOCK MARKET LIQUIDITY. Presented to the Faculty of the Graduate School of The University of Texas at Arlington in Partial Fulfillment. May 2021
Gulen, H., & Ion, M. (2016). Policy uncertainty and corporate investment. Review of Financial Studies, 29(3), 523–564.
Hambrick, D. C., & Mason, P. A. (1984). Upper echelons: The organization as a reflection of its top managers. Academy of Management Review, 9(2), 193–206.
He, F., Ma, Y., & Zhang, X. (2020). How does economic policy uncertainty affect corporate Innovation?–Evidence from China listed companies. International Review of Economics & Finance, 67, 225–239.
Heavey, C., Simsek, Z., Roche, F., & Kelly, A. (2009). Decision comprehensiveness and corporate entrepreneurship: The moderating role of managerial uncertainty preferences and environmental dynamism. Journal of Management Studies, 46(8), 1289–1314.
Jinchi Qu.(2020). Uncertainty of Cash Flow and Corporate Innovation. Modern Economy, 2020, 11, PP .881-893
Manso, G. (2011). Motivating innovation. The Journal of Finance, 66(5), 1823–1860.
Nguyen, N. H., & Phan, H. V. (2017). Policy uncertainty and mergers and acquisitions. Journal of Financial and Quantitative Analysis, 52(2), 613–644.
P´astor, ˇL., & Veronesi, P. (2013). Political uncertainty and risk premia. Journal of Financial Economics, 110(3), 520–545.
Panousi, V., & Papanikolaou, D. (2012). Investment, idiosyncratic risk, and ownership. The Journal of Finance, 67(3), 1113–1148.
Phan, H. V., Nguyen, N. H., Nguyen, H. T., & Hegde, S. (2019). Policy uncertainty and firm cash holdings. Journal of Business Research, 95, 71–82.
Wang F, Mbanyele W, Muchenje L.(2022). Economic policy uncertainty and stock liquidity: The mitigating effect of information disclosure. Research in International Business and Finance 59 (2022) 101553
Xu, Z. (2020). Economic policy uncertainty, cost of capital, and corporate innovation. Journal of Banking & Finance, 111, 105698.
Zhang, G., Han, J., Pan, Z., & Huang, H. (2015). Economic policy uncertainty and capital structure choice: Evidence from China. Economic Systems, 39(3), 439–457.
Zhukun Lou , Siyu Chen , Wenwei Yin, Chuan Zhang, Xiaoyu Y.(2022). Economic policy uncertainty and firm innovation: Evidence from a risk-taking perspective. International Review of Economics and Finance. 77(4).78-96.
Examining the moderating role of managers' and company's risk-taking in the relationship between economic policy uncertainty and innovation in companies
Abstract
The purpose of the current research is to investigate the effect of uncertainty in economic policies on innovation, and according to the theoretical foundations in this regard, the role of risk taking by managers and the company will also be investigated. The statistical population considered by the researchers in this research was the companies accepted in the Iranian capital market during the period of 1393 to 1400, after the implementation of the systematic elimination sampling method, 1000 companies entered the final sample of the research. The research method used is correlational and causal, and the data collection method is post-event, and the data collection method used in this research is using library methods and databases of the Tehran Stock Exchange Organization. . The type of data used in this research is a panel type and the regression method to implement the research hypotheses is a multivariable type. Five sub-hypotheses in this research have been investigated at the confidence level of 0.95 with stata software. The results of the implementation of the hypotheses show that the uncertainty in economic policies caused by changes such as exchange rates, inflation and bank interest has had destructive effects on the level of innovation in different companies in Iran's capital market, and companies that focus on creativity and Innovations in their products will be more affected by this issue, and further, the results showed that the higher the level of risk-taking of managers in companies, the lower the destructive effects of uncertainty in these issues. Furthermore, it was found that state-owned companies have a moderating role in the mentioned relationship as the company's risk tolerance.
Key words: leverage, State ownership of firm, economic policy uncertainty, innovation
[1] Barnett and et al,
[2] Gulen & Ion
[3] Chen and et al
[4] Demir & Ersan
[5] Nguyen, & Hegde
[6] Zhang and et al
[7] Nguyen and Phan
[8] Xu
[9] He and et al
[10] Panousi & Papanikolaou
[11] Ashraf & Shen
[12] Xu
[13] Zhang et al
[14] Manso
[15] Zhukum Lou
[16] Wang and etal