بررسی نقش بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه: اثر میانجیگری سرمایه انسانی (مورد مطالعه: شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران)
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیحمید کاکایی 1 , عامر دهقان نجم آبادی 2 , مهسا فتوحی زاده 3 , علیرضا اسدزاده 4
1 - کارشناس ارشد اقتصاد، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دکترای کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
3 - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه ملایر، همدان، ایران
4 - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
کلید واژه: شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان, سرمایه انسانی, عملکرد نوآورانه, بازاریابی کارآفرینانه,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه با نقش میانجیگری سرمایه انسانی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی- پیمایشی و از نظر رویکرد دادههای جمعآوری شده از نوع دادههای کمی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مدیران شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به تعداد 180 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، تعداد 122 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج بدست آمده از ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نشان داد که بازاریابی کارآفرینانه و سرمایه انسانی بر عملکرد نوآورانه تأثیر معنادار و مثبتی دارند. همچنینن نتیجه گرفته شد که بازاریابی کارآفرینانه نیز بر سرمایههای انسانی شرکتها تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که سرمایه انسانی میتواند به عنوان نقش میانجی بین رابطه بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه ایفا نماید. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که توجه به بازاریابی کارآفرینانه شرکتهای کوچک و متوسط را مجهز به قابلیتها و توانمندیهایی میسازد که آن میتواند برای شرکتها نتایج و پیامدهای زیادی از جمله رشد شرکتها، سودآوری، افزایش سهم بازار و افزایش عملکرد نوآورانه داشته باشد.
The present study aimed to investigate entrepreneurial marketing on innovative performance with the mediating role of human capital. In terms of practical purpose, the research is descriptive-survey in terms of data collection method and quantitative data in terms of data collection approach. The statistical population of the study includes managers of small and medium-sized knowledge-based companies in the Science and Technology Park of Tehran University, numbering 180 people. Data analysis was performed using structural equation modeling (SEM) and Smart PLS software. The results obtained from path coefficients and significant coefficients showed that entrepreneurial marketing and human capital have a significant and positive effect on innovative performance. It was also concluded that entrepreneurial marketing has a positive and significant effect on the human capital of companies. Another result of the study showed that human capital can play a mediating role between the relationship between entrepreneurial marketing and innovative performance. The findings of this study indicate that paying attention to entrepreneurial marketing equips small and medium companies with capabilities that can have many results and consequences for companies such as company growth, profitability, increasing market share and increasing innovative performance.
خاکزادیان، م.، فتاحی، م. و صالحی، م. (1399). "ارائه مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیأت علمی دانشگاهها: پارادایم کیفی"، آموزش در علوم انتظامی، دوره 7، شماره 25، صص. 223-249.
خزایی، ف. (1395). "بررسی تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط صنایع شیمیایی استان تهران"، پایاننامه کارشناسی ارشد، مؤسسه آموزش عالی و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، تهران، ایران.
خزایی کوهپر، م.، تقیپوریان، م.ج.، علیخانی، ر. و کیاکجوری، د. (1400). "بازاریابی کارآفرینانه دانشگاهی: توسعه مدل با رویکرد آمیخته"، مدیریت بازاریابی، دوره 16، شماره 50، صص. 43-63.
داوری، ع. و رضازاده، آ. (1392). "مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS"، جهاد دانشگاهی، تهران، ایران.
رشادتجو، ح. و ابراهیمپور آزادبنی، ا. (1399). "ارائه مدل تأثیر ابعاد بازاریابی کارآفرینانه بر رفتار مصرفکننده در استارتآپهای حوزه فناوری نوین"، مدیریت بازاریابی، دوره 15، شماره 49، صص. 23-37.
رضائی، ر.، منگلی، ن. و صفا، ل. (1396). "اثر میانجی بازاریابی کارآفرینانه در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسبوکارهای گلخانهای در شهرستان جیرفت"، علوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران، دوره 13، شماره 1، صص. 195-209.
ریزوندی، آ.، تجاری، ف. و اسماعیلی، م.ر. (1396). "آزمون مدل ساختاری عملکرد مدیران باشگاههای ورزشی بر مبنای بازاریابی کارآفرینانه"، پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی، دوره 6، شماره 3، صص. 63-74.
زاهدی، ش.س.، ابراهیمپور، ح. و خلیلی، ح. (1392). "نقش رهبری تحولگرا بر عملکرد تجاری: مطالعهای در شرکت گاز استان تهران"، مدیریت دولتی، دوره 5، شماره 1، صص. 111-128.
شعبانینژاد، ا.، فروغ نعمتاللهی، ب. و محمدرضایی، م. (1398). "تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر ارزش مشتری با نقش میانجی جهتگیری بازار در بنگاههای کوچک و متوسط"، مدیریت بازاریابی، دوره 14، شماره 45، صص. 73-89.
صفری، ع. و قرهباشلونی، ر. (1393). "بررسی رابطه بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد بازاریابی از طریق نوآوری (مطالعه موردی: شرکتهای فعال در سه صنعت اتوماسیون صنعتی، مخابرات، رایانه و تجهیزات دیجیتال)"، مدیریت بازرگانی، دوره 6، شماره 4، صص809-826.
قاسمی، ف. (1392). "بررسی تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان ستادی بانک سپه تهران"، بانک سپه، شماره 146، صص. 41-43.
محبتطلب، ع. و رضوانی، م. (1397). "مدلیابی تأثیر بازاریابی کارآفرنانه بر ارزش ویژه برند مشتری محور در صنایع غذایی لبنی؛ مطالعه با تمرکز بر برند کاله"، تحقیقات بازاریابی نوین، دوره 8، شماره 2، صص123-138.
ناهید، م. و زالی، م.ر. (1389). "بررسی تئوریک رابطه سرمایه اجتماعی و کارآفرینی"، اولین کنفرانس بینالمللی مدیریت، نوآوری، کارآفرینی در شیراز.
Adel, H.M., Mahrous, A.A. & Hammad, R. (2020). “Entrepreneurial Marketing Strategy, Institutional Environment, and Business Performance of Smes In Egypt”, Journal of Entrepreneurship in Emerging Economies.
AlQershi, N. (2021). “Strategic Thinking, Strategic Planning, Strategic Innovation and The Performance of Smes: The Mediating Role of Human Capital”, Management Science Letters, Vol. 11(3), PP. 1003-1012.
Aslam, S., Shahid, M.N., Qureshi, M.H. & Qureshi, A.M. (2018). “Investigating Innovativeness and Emotional Intelligence as Mediator to Explore Enterprenurial Marketing Strategy Focused on Firm Performance: A Case in Pakistan”, J. Appl. Environ. Biol. Sci, Vol. 8(1), PP. 48-60.
Bandara, K.B.T.U.K., Jayasundara, J.M.S.B., Naradda Gamage, S.K., Ekanayake, E.M.S., Rajapackshe, P.S.K., Abeyrathne, G.A.K.N.J. & Prasanna, R.P.I.R. (2020). “Entrepreneurial Marketing & Performance of Small & Medium Enterprises in Developed and Developing Economies: A Conceptual Exploration”, Munich Personal RePEc Archive, 104341, PP. 1-25.
Becherer, R.C., Helms, M.M. & McDonald, J.P. (2012). “The Effect of Entrepreneurial Marketing On Outcome Goals In SMEs”, New England Journal of Entrepreneurship, Vol. 15(1), P. 3.
Civera, A., Meoli, M. & Vismara, S. (2020). “Engagement of Academics In University Technology Transfer: Opportunity and Necessity Academic Entrepreneurship”, European Economic Review, Vol. 123, 103376.
Eggers, F., Niemand, T., Kraus, S. & Breier, M. (2020). “Developing A Scale For Entrepreneurial Marketing: Revealing Its Inner Frame and Prediction of Performance”, Journal of Business Research, Vol. 113, PP. 72-82.
Fatoki, O. (2019). “Entrepreneurial Marketing and Performance of Small and Medium Enterprises In South Africa”, Journal of Reviews on Global Economics, Vol. 8, PP. 1429-1437.
Gabrielsson, P. & Gabrielsson, M. (2013). “Entrepreneurial Marketing and Corporate Innovation Practice: The Role of Modifying Technology Capabilities”, Industrial Marketing Management, Vol. 42(8), PP. 1357-1373.
Hoque, A.S.M.M. & Awang, Z. (2019). “Does Gender Difference Play Moderating Role In The Relationship Between Entrepreneurial Marketing and Bangladeshi SME Performance?”, Accounting, Vol. 5(1), PP. 35-52.
Hulland, J. (1999). “Use of Partial Least Squares (PLS) In Strategic Management Research: A Review of Four Recent Studies”, Strategic Management Journal, Vol. 20(2), PP. 195-204.
Jiménez, D. & Valle, R. (2011). “Innovation, Organizational Learning, and Performance”, Journal of Business Research, Vol. 64(4), PP. 408-417.
Jogaratnam, G. (2018). “Human Capital, Organizational Orientations and Performance: Evidence From The Restaurant Industry”, International Journal of Hospitality & Tourism Administration, Vol. 19(4), PP. 416-439.
Mamaqi, X. (2014). “Human Resources and Business Result: An Empirical Approach Based On RBV Theory”, International Scholarly and Scientific Research & Innovation, Vol. 8(5), PP. 1555-1561.
Mojekeh, M.O., Nwokolie, C.E. & Okwuraiwe F.E. (2018). “Entrepreneurial Marketing and The Performance of The Selected Small and Medium Scale Enterprises In Nigeria”, Journal of Economics, Business, and Management, Vol. 2, PP. 1-23.
Moon, Y.J. & Kym, H.G. (2006). “A Model For The Value of Intellectual Capital”, Canadian Journal of Administrative Sciences/Revue Canadienne Des Sciences De l'Administration, Vol. 23(3), PP. 253-269.
Morris, M.H., Schindehutte, M. & LaForge, R.W. (2002). “Entrepreneurial Marketing: A Construct For Integrating Emerging Entrepreneurship and Marketing Perspectives”, Journal of Marketing Theory and Practice, Vol. 10(4), PP. 1-19.
Nieves, J. & Quintana, A. (2018). “Human Resource Practices and Innovation In The Hotel Industry: The Mediating Role of Human Capital”, Tourism and Hospitality Research, Vol. 18(1), PP. 72-83.
Pradana, M., Pérez-Luño, A. & Fuentes-Blasco, M. (2020). “Innovation As The Key To Gain Performance From Absorptive Capacity and Human Capital”, Technology Analysis & Strategic Management, Vol. 32(7), PP. 822-834.
Sadiku-Dushi, N., Dana, L.P. & Ramadani, V. (2019). “Entrepreneurial Marketing Dimensions and Smes Performance”, Journal of Business Research, Vol. 100, PP. 86-99.
Shehu M.A. & Rosli. M. (2014). “Investigating The Relationship Between Entrepreneurial Marketing and Innovative Performance of Small and Medium Enterprises”, Mediterranean Journal of Social Sciences MCSER Publishing, Rome-Italy, 5.
Shuremo, G.A., Illés, C.B. & Dunay, A.T. (2021). “The Effect of Entrepreneurial Marketing On The Performance of Small and Medium-Sized Enterprises”, In SHS Web of Conferences, Vol. 90, P. 01018. EDP Sciences.
Suseno, Y., Standing, C., Kiani-Mavi, R. & Jackson, P. (2020). “National Innovation Performance: The Role of Human Capital and Social Capital”, Innovation: The European Journal of Social Science Research, Vol. 33(3), PP. 296-310.
Wahyudi, T.A. (2017). “The Effect of Entrepreneurial Marketing on Managing Resources and Its Impact on Innovation Performance”, In International Conference on Business and Management Research (ICBMR 2017). Atlantis Press.
_||_خاکزادیان، م.، فتاحی، م. و صالحی، م. (1399). "ارائه مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیأت علمی دانشگاهها: پارادایم کیفی"، آموزش در علوم انتظامی، دوره 7، شماره 25، صص. 223-249.
خزایی، ف. (1395). "بررسی تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط صنایع شیمیایی استان تهران"، پایاننامه کارشناسی ارشد، مؤسسه آموزش عالی و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، تهران، ایران.
خزایی کوهپر، م.، تقیپوریان، م.ج.، علیخانی، ر. و کیاکجوری، د. (1400). "بازاریابی کارآفرینانه دانشگاهی: توسعه مدل با رویکرد آمیخته"، مدیریت بازاریابی، دوره 16، شماره 50، صص. 43-63.
داوری، ع. و رضازاده، آ. (1392). "مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS"، جهاد دانشگاهی، تهران، ایران.
رشادتجو، ح. و ابراهیمپور آزادبنی، ا. (1399). "ارائه مدل تأثیر ابعاد بازاریابی کارآفرینانه بر رفتار مصرفکننده در استارتآپهای حوزه فناوری نوین"، مدیریت بازاریابی، دوره 15، شماره 49، صص. 23-37.
رضائی، ر.، منگلی، ن. و صفا، ل. (1396). "اثر میانجی بازاریابی کارآفرینانه در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسبوکارهای گلخانهای در شهرستان جیرفت"، علوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران، دوره 13، شماره 1، صص. 195-209.
ریزوندی، آ.، تجاری، ف. و اسماعیلی، م.ر. (1396). "آزمون مدل ساختاری عملکرد مدیران باشگاههای ورزشی بر مبنای بازاریابی کارآفرینانه"، پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی، دوره 6، شماره 3، صص. 63-74.
زاهدی، ش.س.، ابراهیمپور، ح. و خلیلی، ح. (1392). "نقش رهبری تحولگرا بر عملکرد تجاری: مطالعهای در شرکت گاز استان تهران"، مدیریت دولتی، دوره 5، شماره 1، صص. 111-128.
شعبانینژاد، ا.، فروغ نعمتاللهی، ب. و محمدرضایی، م. (1398). "تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر ارزش مشتری با نقش میانجی جهتگیری بازار در بنگاههای کوچک و متوسط"، مدیریت بازاریابی، دوره 14، شماره 45، صص. 73-89.
صفری، ع. و قرهباشلونی، ر. (1393). "بررسی رابطه بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد بازاریابی از طریق نوآوری (مطالعه موردی: شرکتهای فعال در سه صنعت اتوماسیون صنعتی، مخابرات، رایانه و تجهیزات دیجیتال)"، مدیریت بازرگانی، دوره 6، شماره 4، صص809-826.
قاسمی، ف. (1392). "بررسی تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان ستادی بانک سپه تهران"، بانک سپه، شماره 146، صص. 41-43.
محبتطلب، ع. و رضوانی، م. (1397). "مدلیابی تأثیر بازاریابی کارآفرنانه بر ارزش ویژه برند مشتری محور در صنایع غذایی لبنی؛ مطالعه با تمرکز بر برند کاله"، تحقیقات بازاریابی نوین، دوره 8، شماره 2، صص123-138.
ناهید، م. و زالی، م.ر. (1389). "بررسی تئوریک رابطه سرمایه اجتماعی و کارآفرینی"، اولین کنفرانس بینالمللی مدیریت، نوآوری، کارآفرینی در شیراز.
Adel, H.M., Mahrous, A.A. & Hammad, R. (2020). “Entrepreneurial Marketing Strategy, Institutional Environment, and Business Performance of Smes In Egypt”, Journal of Entrepreneurship in Emerging Economies.
AlQershi, N. (2021). “Strategic Thinking, Strategic Planning, Strategic Innovation and The Performance of Smes: The Mediating Role of Human Capital”, Management Science Letters, Vol. 11(3), PP. 1003-1012.
Aslam, S., Shahid, M.N., Qureshi, M.H. & Qureshi, A.M. (2018). “Investigating Innovativeness and Emotional Intelligence as Mediator to Explore Enterprenurial Marketing Strategy Focused on Firm Performance: A Case in Pakistan”, J. Appl. Environ. Biol. Sci, Vol. 8(1), PP. 48-60.
Bandara, K.B.T.U.K., Jayasundara, J.M.S.B., Naradda Gamage, S.K., Ekanayake, E.M.S., Rajapackshe, P.S.K., Abeyrathne, G.A.K.N.J. & Prasanna, R.P.I.R. (2020). “Entrepreneurial Marketing & Performance of Small & Medium Enterprises in Developed and Developing Economies: A Conceptual Exploration”, Munich Personal RePEc Archive, 104341, PP. 1-25.
Becherer, R.C., Helms, M.M. & McDonald, J.P. (2012). “The Effect of Entrepreneurial Marketing On Outcome Goals In SMEs”, New England Journal of Entrepreneurship, Vol. 15(1), P. 3.
Civera, A., Meoli, M. & Vismara, S. (2020). “Engagement of Academics In University Technology Transfer: Opportunity and Necessity Academic Entrepreneurship”, European Economic Review, Vol. 123, 103376.
Eggers, F., Niemand, T., Kraus, S. & Breier, M. (2020). “Developing A Scale For Entrepreneurial Marketing: Revealing Its Inner Frame and Prediction of Performance”, Journal of Business Research, Vol. 113, PP. 72-82.
Fatoki, O. (2019). “Entrepreneurial Marketing and Performance of Small and Medium Enterprises In South Africa”, Journal of Reviews on Global Economics, Vol. 8, PP. 1429-1437.
Gabrielsson, P. & Gabrielsson, M. (2013). “Entrepreneurial Marketing and Corporate Innovation Practice: The Role of Modifying Technology Capabilities”, Industrial Marketing Management, Vol. 42(8), PP. 1357-1373.
Hoque, A.S.M.M. & Awang, Z. (2019). “Does Gender Difference Play Moderating Role In The Relationship Between Entrepreneurial Marketing and Bangladeshi SME Performance?”, Accounting, Vol. 5(1), PP. 35-52.
Hulland, J. (1999). “Use of Partial Least Squares (PLS) In Strategic Management Research: A Review of Four Recent Studies”, Strategic Management Journal, Vol. 20(2), PP. 195-204.
Jiménez, D. & Valle, R. (2011). “Innovation, Organizational Learning, and Performance”, Journal of Business Research, Vol. 64(4), PP. 408-417.
Jogaratnam, G. (2018). “Human Capital, Organizational Orientations and Performance: Evidence From The Restaurant Industry”, International Journal of Hospitality & Tourism Administration, Vol. 19(4), PP. 416-439.
Mamaqi, X. (2014). “Human Resources and Business Result: An Empirical Approach Based On RBV Theory”, International Scholarly and Scientific Research & Innovation, Vol. 8(5), PP. 1555-1561.
Mojekeh, M.O., Nwokolie, C.E. & Okwuraiwe F.E. (2018). “Entrepreneurial Marketing and The Performance of The Selected Small and Medium Scale Enterprises In Nigeria”, Journal of Economics, Business, and Management, Vol. 2, PP. 1-23.
Moon, Y.J. & Kym, H.G. (2006). “A Model For The Value of Intellectual Capital”, Canadian Journal of Administrative Sciences/Revue Canadienne Des Sciences De l'Administration, Vol. 23(3), PP. 253-269.
Morris, M.H., Schindehutte, M. & LaForge, R.W. (2002). “Entrepreneurial Marketing: A Construct For Integrating Emerging Entrepreneurship and Marketing Perspectives”, Journal of Marketing Theory and Practice, Vol. 10(4), PP. 1-19.
Nieves, J. & Quintana, A. (2018). “Human Resource Practices and Innovation In The Hotel Industry: The Mediating Role of Human Capital”, Tourism and Hospitality Research, Vol. 18(1), PP. 72-83.
Pradana, M., Pérez-Luño, A. & Fuentes-Blasco, M. (2020). “Innovation As The Key To Gain Performance From Absorptive Capacity and Human Capital”, Technology Analysis & Strategic Management, Vol. 32(7), PP. 822-834.
Sadiku-Dushi, N., Dana, L.P. & Ramadani, V. (2019). “Entrepreneurial Marketing Dimensions and Smes Performance”, Journal of Business Research, Vol. 100, PP. 86-99.
Shehu M.A. & Rosli. M. (2014). “Investigating The Relationship Between Entrepreneurial Marketing and Innovative Performance of Small and Medium Enterprises”, Mediterranean Journal of Social Sciences MCSER Publishing, Rome-Italy, 5.
Shuremo, G.A., Illés, C.B. & Dunay, A.T. (2021). “The Effect of Entrepreneurial Marketing On The Performance of Small and Medium-Sized Enterprises”, In SHS Web of Conferences, Vol. 90, P. 01018. EDP Sciences.
Suseno, Y., Standing, C., Kiani-Mavi, R. & Jackson, P. (2020). “National Innovation Performance: The Role of Human Capital and Social Capital”, Innovation: The European Journal of Social Science Research, Vol. 33(3), PP. 296-310.
Wahyudi, T.A. (2017). “The Effect of Entrepreneurial Marketing on Managing Resources and Its Impact on Innovation Performance”, In International Conference on Business and Management Research (ICBMR 2017). Atlantis Press.
بررسی نقش بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه: اثر میانجیگری سرمایه انسانی (مورد مطالعه: شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران)
بررسی نقش بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه: اثر میانجیگری سرمایه انسانی (مورد مطالعه: شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران)
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه با نقش میانجیگری سرمایه انسانی انجام گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از حیث روش جمع آوری دادهها از نوع توصیفی-پیمایشی و از نظر رویکرد دادههای جمعآوری شده از نوع دادههای کمی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مدیران شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به تعداد 180 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، تعداد 122 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart PLS انجام گرفت. نتایج بدست آمده از ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نشان داد که بازاریابی کارآفرینانه و سرمایه انسانی بر عملکرد نوآورانه تاثیر معنادار و مثبتی دارند. همچنینن نتیجه گرفته شد که بازاریابی کارآفرینانه نیز بر سرمایههای انسانی شرکتها تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که سرمایه انسانی میتواند به عنوان نقش میانجی بین رابطه بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه ایفا نماید. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که توجه به بازاریابی کارآفرینانه شرکتهای کوچک و متوسط را مجهز به قابلیتها و توانمندیهایی میسازد که آن میتواند برای شرکتها نتایج و پیامدهای زیادی از جمله رشد شرکتها، سودآوری، افزایش سهم بازار و افزایش عملکرد نوآورانه داشته باشد.
واژگان کلیدی: بازاریابی کارآفرینانه، سرمایه انسانی، عملکرد نوآورانه، شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان.
مقدمه
در عصر حاضر شرکتهای کوچک و متوسط نقش بسزایی در توسعه اقتصادی در مناطق توسعه یافته و در حال توسعه دارند (فاتوکی1، 2019). آنها نقش اساسی در تولید ناخالص داخلی، ایجاد فرصتهای شغلی، کاهش فقر، توزیع درآمد، کمک به درآمد صادرات از طریق توسعه منطقهای دارند (هاکیو و آونگ2، 2019). بر اساس گزارش بانک جهانی (2018)، شرکتهای کوچک و متوسط در کشورهای در حال توسعه 40٪ از تولید ناخالص داخلی و 60٪ از کل فرصتهای شغلی را خلق میکنند. در کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و ژاپن، بیش از 99٪ از کل مشاغل کوچک و متوسط هستند (باندارا و دیگران3، 2020). اگر چه نقش شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد جهانی نمایان است اما بسیاری از آنها با شکست تجاری، ورشکستگی و انحلال روبرو هستند. در کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده آمریکا، حدود 20٪ از شرکتهای کوچک و متوسط در اولین سال فعالیت، 50٪ در پایان سال پنجم و 65٪ در پایان سال دهم شکست میخورند. در کشورهای در حال توسعه 70٪ از شرکتهای کوچک و متوسط در مناطق، در سه سال اول فعالیت تعطیل و 60٪ از آنها در اولین سال شروع تعطیل میشوند (فاتوکی، 2019). عوامل بیشماری وجود دارند که مانع از رشد و توسعه عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط میشوند. عواملی از قبیل کمبود مهارت، عدم اطمینان سیاسی، کمبود کالاهای سرمایهای، انضباط مالی، مدیریت ضعیف، اتکا به درآمد غیر مالیاتی، سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی کمتر، مقاومت در برابر تغییر، تورم و دشواریهای بازار و نبود خدمات مالی مناسب است (اسلم و دیگران4، 2018).
محققین بیان کردهاند که عوامل مختلفی وجود دارند که باعث میشوند موانع موجود بر سر راه رشد و بهبود عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط کاهش یابند. یکی از این عوامل که توجه زیادی را در تحقیقات به خود جلب کرده است، بازاریابی کارآفرینانه است (شوریمو و دیگران5، 2021). بازاریابی کارآفرینانه رویکردی نوین در نظریههای بازاریابی است که با نظریههای سنتی بازاریابی تفاوت دارد. مدیران شرکتهای کوچک و متوسط باید اصول مدیریت سنتی را بیاموزند و با پویایی و رقابت در شرایط فعلی کسب و کار، افکار و اقدامات جدید ابتکاری مانند بازاریابی کارآفرینانه را جایگزین کنند (سادیکیوداشی و دیگران6، 2019). بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یک رویکرد بازاریابی تهاجمی و غیر سنتی شناخته میشود که با وجود شرایط محدود منابع، ابزارهای متوسطی را در اختیارشرکتها قرار میدهد. آن به عنوان فعالیتهای بازاریابی غیر برنامهریزی شده، غیرخطی و رویایی کارآفرین توصیف میشوند که از نظر فعال بودن، فرصتگرایی، ریسک پذیری، نوآوری، مشتریگرایی، استفاده از منابع و ایجاد ارزش مشخص میشود (موریس و دیگران7، 2002). ایگرز و دیگران8 (2020)، بیان کردند که بازاریابی کارآفرینانه به عنوان بهترین روش برای از بین بردن شکستهای تجاری و بهبود عملکرد نوآورانه و رشد بلندمدت شرکتهای کوچک و متوسط شناخته میشوند.
شکاف نظری که وجود دارد و در تحقیقات مختلف به آن اشاره شده این است که آیا بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه تاثیر مستقیم دارد یا این ارتباط غیرمستقیم از طریق متغیرهای میانجی میباشد. برخی از محققین بیان کردهاند که تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه ممکن است تحت تاثیر سایر متغیرهای میانجی از جمله سرمایه انسانی قرار بگیرد (وحودی9، 2017). سرمایه انسانی به عنوان مهمترین دارایی شرکتها شناخته میشود که میتواند بر عملکرد نوآورانه آنها تاثیر بگذارد. در راستای توجه سازمانها به افزایش سطح کیفی محصولات و خدماتشان، سازمانها نیازمند توسعه توانمندیهای سازمانی در جهت ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بالا هستند و کارکنان به عنوان سرمایههای انسانی سازمان و همچنین به عنوان مشتریان داخلی سازمان، نقش اساسی در این راستا برعهده دارند. سرمایه انسانی اشاره به مجموعهای از دانش، مهارتها و تواناییهایی دارد که در اختیار منابع انسانی شرکتها است و میتواند منجر به توسعه رفتارهای نوآورانه کارکنان شود (نیوس و کویینتانا10، 2018). از اینرو دانش، مهارت و تواناییهای کارکنان به عنوان سرمایههای انسانی سازمان، کسب یک مزیت رقابتی پایدار را به همراه خود دارند. اگر نیازها و انتظارات کارکنان تامین نشوند و به آنها به عنوان یک دارایی هزینهای و نه به عنوان سرمایههای اصلی سازمان نگریسته شود، ارائه محصول و خدمات مناسب و ارزشمند به مشتری ممکن نخواهد بود (القرشی11، 2021).
میتوان در نهایت بیان کرد که بازاریابی کارآفرینانه میتواند شرکتهای کوچک و متوسط را مجهز به قابلیتها و شایستگیهایی سازد تا در آن سرمایه انسانی با مهارت و بادانشی را پرورش داد و عملکرد نوآورانه بالاتری را برای کارکنان خود رقم و مزیت رقابتی را برای خود خلق کرد. بنابراین در پژوهش حاضر، به دنبال پاسخ به این مسئله هستیم که آیا بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه اثر مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر میانحی سرمایه انسانی در شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران دارد؟
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
بازاریابی کارآفرینانه
اصطلاح بازاریابی کارآفرینانه به توصیف فرآیند بازاریابی شرکتها برای پیگیری فرصتها در شرایط نامشخص بازار کمک میکند. این مفهوم در سال 1982 به عنوان الگوی جدیدی که هم کارآفرینی و هم بازاریابی را با هم ادغام میکند، معرفی شد. در واقع، ویژگیهای منتسب به کارآفرینی و بازاریابی را میتوان در فعالیتهای بازاریابی کارآفرینانه شناسایی کرد (باندارا و دیگران، 2020). طی چند دهه گذشته، مفهوم بازاریابی کارآفرینانه تا حد زیادی تکامل یافته است. بازاریابی کارآفرینانه یک عمل و زمینه تحقیق است که طی سه دهه گذشته به سرعت توسعه یافته است (رشادتجو و ابراهیمپور آزادبنی، 1399). در نتیجه چندین بحث مختلف در مورد تعاریف و ابعاد بازاریابی کارآفرینانه ظاهر شده است. در تعریفی بازاریابی کارآفرینانه، فرآیند بازاریابی شرکتهای کوچک در حال رشد از طریق کارآفرینی تعریف شده است (بچرر و دیگران12، 2012). در تعریفی دیگر بازاریابی کارآفرینانه متمرکز بر کاری است که کارآفرینان انجام میهند. بازاریابی کارآفرینانه به عنوان جهتگیری بازاریابی شرکتهای کوچک توصیف شده است که توسط شخصیت مدیر مالک هدایت و شکل گرفته است. بازاریابی کارآفرینانه میتواند منابع مشهود و نامشهود شرکت را به منظور درک و شناخت نیازهای بازار به کار گرفته و میتواند تمایز در محصولات را ایجاد کرده و ارتباط با مشتریان را تقویت و گسترش دهد (رضائی و دیگران، 1396).
بازاریابی کارآفرینانه به ویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط مناسب است. بازاریابی کارآفرینانه اقدام موثر یا انطباق تئوری بازاریابی با نیازهای خاص تعریف میشود در حالی که این اقدامات موثر مشکلات مربوط به محدودیت های مربوط به نوآوری، فرصتها، ریسک و منابع را مرتفع میکنند (آدل و دیگران13، 2020). هاکیو و آونگ (2019)، بازاریابی کارآفرینانه را به عنوان یک عملکرد سازمانی و مجموعهای از فرایندها برای ایجاد، برقراری ارتباط و رساندن ارزش به مشتریان و مدیریت روابط مشتری با روشهایی که به نفع سازمان و ذینفعان آن است، تعریف کردهاند. ایگرز و دیگران (2020)، نیز بازاریابی کارآفرینانه را به عنوان یک روح، جهتگیری و همچنین فرایند دنبال کردن فرصتها در مشاغل در حال رشد که ارزش مشتری را از طریق روابط به ویژه با استفاده از نوآوری، خلاقیت، فروش، غوطهوری در بازار، شبکه و انعطافپذیری ایجاد میکند، تعریف کردهاند. برای جمعبندی تعاریف مربوط به بازاریابی کارآفرینانه میتوان بیان کرد که بازاریابی کارآفرینانه یک رویکرد تهاجمی و غیر سنتی است که کارآفرینان را قادر میسازد با وجود شرایط محدود منابع، موفقیت کسب و کار و موفقیت عملکرد خود را تضمین کنند (باندرا و دیگران، 2020).
موریس و دیگران (2002)، در تحقیقی که انجام دادهاند هفت بعد را برای بازاریابی کارآفرینانه مطرح کردهاند. آنها ابعادی از قبیل پیشگامی (به معنی ایجاد تغییر در محیط یا سازگار شدن با تغییر است)، ریسکپذیری (به معنای تلاش آشکار برای شناسایی عوامل ریسک دارد)، نوآوریگرایی (اشاره به دنبال کردن ابتکارات ناپیوسته و مستمر و پویا دارد)، فرصتگرایی (به شناسایی و دنبال کردن فرصتها برای کارآفرینی دلالت دارد)، خلق ارزش (به عنوان ایجاد ارزش نوآورانه شناخته شده و نقطه کانونی بازاریابی کارآفرینانه است)، مشتریگرایی (به ارزش مشتریان، ارتباطات درونی و ابعاد احساسی در تلاشهای بازاریابی دلالت دارد) و اهرم کردن منابع (اشاره به توانایی تشخیص منبعی که به خوبی از آن استفاده نشده است، دارد) را مطرح کرده که میتوانند عملکرد نوآورانه را تحت تاثیر قرار داده و باعث دستیابی به اهداف عملکردی شوند (محبتطلب و رضوانی، 1397).
در نهایت میتوان بیان کرد یکی از مزیتهای عمده در رابطه با مفهوم بازاریابی کارآفرینانه، توانایی پاسخگویی آن به محیطی است که همیشه در حال تغییر است و از طریق آن سازمان برای تحویل ارزش به مشتریان به طور فعال نوآوری را به کار خواهند برد و تقاضاهای پنهان و تقاضاهای آینده آنها را پاسخ خواهند داد (ریزوندی و دیگران، 1396). همچنین بازاریابی کارآفرینانه منجر به بروز قابلیتهایی میشود که به مدیران کمک میکند تا مزیت رقابتی در حوزه بازاریابی به دست آورند (خزایی کوهپر و دیگران، 1400).
سرمایه انسانی
شرکتهای کوچک و متوسط امروزه با تغییرات ناشی از شتاب و افزایش پیچیدگی پدیدههای به هم پیوسته مانند پیشرفتهای فناوری، جهانی شدن و بینالمللی شدن بازارها مواجهاند. بعلاوه، وجود بحرانهای مالی جهانی که بازارهای بینالمللی و اقتصادهای نوظهور را در برگرفته است، نیازمند یک انطباق گسترده و مقابله با رقابتهای جهانی و منابع کافی و قابلیتهای متمایز است. در این شرایط، بقای سازمان به ظرفیت آن برای انطباق و توسعه مزیتهای رقابتی پایدار بستگی دارد. بنابراین، پاسخ به این چالشها توسعه مزیت رقابتی بر مبنای کیفیت، انعطافپذیری و تمایز است. برای نیل به این هدف سازمان به نیروی انسانی مجرب و ماهر نیاز دارد (مماگی14، 2014). سرمایه انسانی، یک شایستگی کلیدی است که به عنوان شاخص مهم یادگیری سازمانی شناخته میشود. در واقع، تجمع تمامی سرمایهگذاریهای اجتماعی، سازمانی و فردی برای تحصیل، آموزش و پرورش و یادگیری، بطوریکه در سطح فردی در قالب بهبود مهارتها و عملکرد، در سطح سازمانی در قالب افزایش سودآوری و در سطح اجتماعی در قالب منفعت اجتماعی، آشکار میشود، با عنوان سرمایه انسانی مطرح شده است (سوسینو و دیگران15، 2020). توجه به کیفیت سرمایه انسانی سازمان باعث میشود که سازمانها، اقدام به فعالیتهای خلاقانه و نوآورانه کرده و از اینرو مزیت رقابتی را برای خود ایجاد نمایند. (قاسمی، 1392).
سرمایهانسانی شامل مهارت، دانش و توانایی افراد است که از طریق آموزش و تجربه افراد میتواند این سرمایه افزایش یابد (جوگاراتنام16، 2018). همچنین مفهوم سرمایه انسانی به دانش و توانایی افراد اشاره دارد که اجازه تغییر در عملکرد و رشد اقتصادی را به آنها می دهد. سرمایه انسانی ممکن است از طریق تحصیلات و آموزش رسمی، با هدف به روز رسانی و تجدید توانایی فرد و به منظور افزایش عملکرد در جامعه، توسعه پیدا کند. بطور کل در تعریف سرمایه انسانی می توان گفت: توانایی ها و مهارتهای عمومی فرد در آموزش و پرورش، شرایط فیزیکی و بطور کل رفاه اقتصادی است. از این تواناییها میتوان به عنوان ابزاری برای رشد و توسعه سرمایه اجتماعی استفاده کرد. این سرمایه از طریق شایستگی، نگرش، چالاکی فکری افراد، مهارتها و توانایی حل مسئله، ایجاد میشود. سرمایه انسانی منبعی مهم برای نوآوری و بازآفرینی در یک شرکت محسوب می شود (ناهید و زالی، 1389).
مون و کیم17 (2006)، سرمایه انسانی را با شاخصهایی همچون قابلیت کارکنان، رضایتمندی کارکنان و پایداری کارکنان سنجیدهاند. قابلیت کارکنان شامل شایستگیهای فردی، مهارتهای افراد و سرمایه گذاری سازمان در سرمایه انسانیشان است. سرمایه انسانی، مستلزم سرمایهگذاری بر روی نیروهای انسانی یک مجموعه به منظور بالا بردن بازدهی آنهاست. رضایتمندی کارکنان اشاره به بیان عاطفی و احساسی کارکنان دارد. رضایت کلی کارکنان در ارتباط مثبتی با رضایت شغلی و تعهد سازمانی است که منعکسکنندة تفاوت بین آنچه که کارکنان از شغل خود میخواهند و آنچه که آن را درک کردهاند میباشد. پایداری کارکنان نیز در درجه اول اشاره به نگهداری و حفظ کارکنان دارد. جابجایی داوطلبانه میتواند تهدیدی برای سازمان به عنوان از دست دادن دانش انباشته شدة کارکنانی که سازمان را ترک میکنند، باشد. بر این اساس، سازمانها باید در حفظ کارکنان، پیشگام باشند (مون و کیم، 2006).
در نهایت بر اساس دیدگاه مبتنی بر منابع میتوان بیان کرد که سرمایهانسانی با دانش ضمنی، بخش مهمی از منابع ناملموس است و بیشتر از داراییهای ملموس، در سرتاسر شرکت با توجه به ناهمگونی منابع و قابلیتهای سازمان و با تخصیص عملکرد متفاوت، برای شرکت مزیت رقابتی ایجاد میکند. سرمایه انسانی مهمترین دارایی یک سازمان و منبع خلاقیت و نوآوری است. در یک سازمان داراییهای دانشی ضمنی کارکنان یکی از حیاتیترین اجزایی است که بر عملکرد نوآورانه سازمان تاثیر بسزایی دارد. با این وجود تنها، وجود دانش ضمنی برای عملکرد خوب در یک سازمان کافی نیست. هدف، تبدیل دانش ضمنی کارکنان به دانش آشکار در تمامی سطوح سازمان است، بدینترتیب ایجاد ارزش در سازمان امکانپذیر خواهد بود. سرمایه انسانی حاصل جمع دانش حرفهای کارکنان، تواناییهای رهبری، ریسکپذیری و تواناییهای حل مسئله است که برای بهبود عملکرد و رفتارهای نوآورانه در نظر گرفته شده است (پرادانا و دیگران18، 2020).
عملکرد نوآورانه
در ادبیات مدیریتی عملکرد به عنوان سازهای شناخته میشود که تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. اکثر محققان عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط را بر اساس نتایج قابل توجه شرکت از نظر رشد فروش، کارآیی سرمایه گذاری، جذب مشتری، افزایش سهم بازار و بازده تعریف کردهاند که میتواند به عنوان مجموعه اقدامات پیچیدهای باشد که مهارتها و دانش را ادغام میکنند (هاکیو و آونگ، 2019). عملکرد نوآورانه نیز یکی از مفاهیم بنیادین در مدیریت به شمار میرود، چرا که بسیاری از وظایف مدیریت بر اساس آن شکل میگیرد. در فضاي به شدت رقابتي امروز تنها سازمانها با عملكرد نوآورانه برتر به اهداف خود دست مییابند. امروزه با توجه به توسعه و تنوع محصولات سازمانها و نيز رقابت شديد ميان آنها، سازمانها در معرض تحول و دگرگوني بوده، موفقيت نهايي و حتي گاهي بقاي سازمانها به توانايي سازمان در استفاده از قابليتهاي موجود و كشف فرصتهاي جديد است تا بتواند نوعي مزيت رقابتي براي سازمان خلق كند. در این راستا، مرادی و دیگران (1394) بیان میکنند که عملکرد نوآورانه یکی از مهمترین سازههای مورد بحث در پژوهشهای مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در سازمانها به شمار میرود. عملکرد نوآورانه بخشی از مفهوم اثربخشی سازمانی است که مبنای آن اهداف بیرونی سازمان یعنی اهداف گروههای ذینفع است. آنها همچنین بیان کردند که مطالعات تجربی گذشته نشان میدهد که عملکرد یک سازه چند بعدی است که باید با چندین معیار اندازهگیری شود.
در تعریفی عملکرد نوآورانه ترکیبی از موفقیت کلی سازمان در نتیجه تلاشهای صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود بخشیدن و بکارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان است که با جنبههای مختلفی همانند نوآوری محصول، نوآوری بازار، نوآوری فرآیند، نوآوری رفتاری و نوآوری استراتژیک میتواند منجر به معرفی محصولات جدید به بازار، باز کردن بازارهای جدید با ترکیب جهتگیری استراتژیک با رفتار و فرآیند نوآورانه شود (خاکزادیان و دیگران، 1399). بچرر و دیگران (2012)، عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط را به عنوان اینکه چقدر یک شرکت سودآور است، تعریف کرده و آن را توانایی شرکتها برای تحقق خواستههای سهامداران یک شرکت در نظر گرفتهاند. فاتوکی (2019)، عملکرد نوآورانه را به عنوان قدرت یک شرکت برای ارائه نتایج و اقدامات رضایتبخش تعریف کرده است. موژکه و دیگران19 (2018)، عملکرد نوآورانه شرکتها را به عنوان مجموعهای از شاخصهای مالی و غیر مالی مطرح کردهاند. شاخصهای مالی را از نظر سودآوری، گردش مالی یا فروش و شاخصهای ارزش بازار و شاخصهای عملکرد غیر مالی از نظر مالکان و رضایت کارکنان، قابلیت نوآوری، رضایت مشتری و عملکرد محیطی و اجتماعی را بررسی کردهاند.
به طور کلی در خصوص اینکه ابعاد و شاخصهای عملکرد نوآورانه کداماند هنوز توافق نظر کاملی در بین صاحبنظران وجود ندارد. محققین در رابطه با ابعاد و سنجش عملکرد نوآورانه بیان کردند که دو رویکرد عمده در این رابطه وجود دارد: عینی و ذهنی و هر دو رویکرد دارای محاسن و معایب خاص خود هستند. مقیاسهای عینی، بیشتر واقعی هستند؛ اما از نظر قلمرو پوششی، محدود به دادههای مالی هستند و دیگر ابعاد سازمانی را تبیین نمیکنند. از سوی دیگر، مقیاسهای ذهنی، کمتر واقعگرا هستند؛ اما توصیفی غنی از اثربخشی سازمان ارائه میکنند. این مقیاسها اجازه میدهند که دامنه وسیعی از سازمانها در صنایع مختلف مورد مقایسه قرار گیرند (زاهدی و دیگران، 1392). در تحقیقی جیمنز و واله20 (2011)، مولفههای عملکرد نوآورانه را در سه دسته عملکرد نوآوری تولیدی (عملکرد نوآوري توليدي فراهم کننده ابزاري براي توليد است که به توسعه و ارائه توليدات و خدمات جديد و بهبود يافته اشاره دارد. در واقع مي توان گفت که منظور از عملکرد نوآوري توليدي اين است که تا چه حد سازمان در ارائه خدمات جديد، اختصاص منابع مالي به تحقيق و توسعه و مواردي از اين قبيل پيشتاز بوده است)؛ عملکرد نوآوری فرآیندی (عملکرد نوآوري اشاره به ابزاري در جهت حفظ و بهبود کيفيت و صرفه جويي هزينه ها دارد و در برگيرنده اتخاذ روش هاي جديد يا بهبود يافته توليد، توزيع يا تحويل خدمت است. در واقع منظور از عملکرد نوآوري فرآيندي اين است که تا چه ميزان سازمان فناوریهاي جديد را بکار گرفته و روشهاي جديد انجام کار را به آزمايش ميگذارد) و عملکرد نوآوری اداری (عملکرد نوآوري اداري اشاره به اتخاذ رويه ها، سياست ها و اشکال سازماني دارد و شامل تغييراتي است که سياست ها، تخصيص منابع و ديگر فاکتور هاي مرتبط با ساختار اجتماعي سازمان را تحت تاثير قرار ميدهد. در واقع منظور از عملکرد نوآوري اداري اين است که تا چه ميزان مديران سازمان از سيستم هاي نوين مديريتي و ... در اداره کردن سازمان استفاده کردهاند) معرفی کردهاند (جیمنز و واله، 2011).
پژوهشهای مختلفی وجود دارد که به نوعی ارتباط بین متغیرهای تحقیق را تایید میکنند. در تحقیقی القرشی (2021)، اثرات تفکر استراتژیک، برنامهریزی استراتژیک، نوآوری استراتژیک را با نقش میانجیگری سرمایه انسانی بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور یمن را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتند که بین عوامل استراتژیک مطرح شده و عملکرد با نقش میانجیگری سرمایه انسانی رابطه وجود دارد. شوریمو و دیگران (2021)، در تحقیقی که در بین کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور اتیوپی انجام داد نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط این کشور تاثیر مثبتی دارد. آدل و دیگران (2020)، در تحقیقی که انجام دادهاند نتیجه گرفتند که استراتژیهای بازاریابی کارآفرینانه میتواند بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط مستقر در کشور مصر تاثیرگذار باشند و این ارتباط تحت تاثیر متغیر محیط نهادی میتواند قرار بگیرد. سیورا و دیگران21 (2020)، در تحقیقی نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه کانال موفقی برای انتقال دانش تولید شده از دانشگاه شناخته شده و در تقویت رشد اقتصادی موثر هستند. باندارا و دیگران (2020)، در تحقیقی بیان کردند که نتایج مدل اکتشافی آنان نشان داده است که در کشورهای در حال توسعه و همچنین در کشورهای توسعه یافته، بازاریابی کارآفرینانه میتواند عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط را بهبود دهد. ایگرز و دیگران (2020)، توسعه مقیاسی برای بازاریابی کارآفرینانه را دنبال کردهاند و نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه متاثر از عوامل درونی سازمان بوده و آن باعث میشود تا بتوان عملکرد کسب و کار را پیشبینی کرد. فاتوکی (2019)، در تحقیقی که انجام داده است نتیجه گرفته است که بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط در کشور آفریقای جنوبی میتواند تاثیر مثبت و معناداری داشته باشد. هاکیو و آونگ (2019)، ارتباط بین بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط مختلف در کشور بنگلادش را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته است که بازاریابی کارآفرینانه با ویژگیهای فرصتگرایی و نوآور بودن میتواند عملکرد کسب و کارها را تحت تاثیر قرار دهد. آنها همچنین نتیجه گرفتند که جنسیت در این بین نقش تعدیلگری دارد.
موژکه و دیگران (2018)، نقش بازاریابی کارآفرینانه در عملکرد نوآورانه کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور نیجریه را مورد بررسی قرار داده و با استفاده از مطالعهای پیمایشی این نقش را تایید کرده است. جوگاراتنام (2018)، نقش سرمایه انسانی، گرایشهای سازمانی و عملکرد را در بین صنعت رستورانداری را مورد بررسی قرار داده است و نتیجه گرفته که بین سرمایه انسانی و عوامل سازمانی با توسعه عملکرد آن صنعت ارتباط مثبتی وجود دارد. در تحقیقی دیگر اسلم و دیگران (2018)، اثر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کارهای تولیدی صنعت پاکستان را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفت که این دو متغیر هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم برهم از طریق متغیرهای میانجی هوش هیجانی و نوآور بودن دارند. شیهو و روسلی22 (2014)، در تحقیقی رابطه بین بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط را بررسی کردهاند. آنها نتیجه گرفتند که بین بازاریابی کارآفرینانه و استراتژیهای تولید هزینه، قابلیت انعطاف و کیفیت با عملکرد نوآورانه شرکتها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. گابریلسون و گابریلسون23 (2013)، در تحقیقی نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه و مولفههایش در رسیدن بازاریابی کارآفرینی بر عملکرد نوآورانه شرکتها موثر است. بچرر و دیگران (2012)، نیز نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه و ابعاد آن که تاکید بر فعالیتهای بازاریابی دارد میتواند در دستیابی به اهداف سازمانی به کمک کسب و کارهای کوچک و متوسط بیاید.
خاکزادیان و دیگران (1399)، در تحقیقی به ارائه مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها پرداخته و نتیجه گرفتند که بازاریابی کارآفرینانه با ابعادی همچون کارآفرینیگرایی، نوآوریگرایی، مشتریگرایی و بازارگرایی در ارتباط مثبتی با بهبود عملکرد نوآورانه میباشد. شعبانینژاد و دیگران (1398)، اثر بازاریابی کارآفرینانه بر ارزش مشتری با نقش میانجی جهتگیری بازار را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتند بازاریابی کارآفرینانه منجر به ارزش بیشتر میگردند. رضائی و دیگران (1396)، در تحقیقی اثر میانجی بازاریابی کارآفرینانه در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسب و کارهای گلخانهای در شهرستان جیرفت را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتند بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد کسب و کارها تاثیر مثبت دارد. خزایی (1395)، در بررسی تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکت های کوچک و متوسط صنایع شیمیایی استان تهران نتیجه گرفت که بازاریابی کارآفرینانه یا به عبارتی ابعاد هفتگانۀ بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه تاثیر معناداری دارند و میزان تاثیر گذاری متغیرها به ترتیب پیشگامی، فرصتگرایی، ریسکپذیری، اهرم کردن منابع و نوآوری است. صفری و قرهباشلونی (1393)، در تحقیقی نتیجه گرفتند که بین بازاریابی کارآفرینانه و نوآوری و عملکرد بازاریابی رابطه وجود دارد. آنها همچنین نتیجه گرفتند که نوآوری رابطه بین این دو را میانجیگری میکند.
در نهایت میتوان بیان کرد که بررسی وضعیت فعلی شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان نشان میدهد که مشکلات عدیدهای در راه عملکرد مناسب آنها وجود دارد. از اینرو این مسئله باید بررسی شود که چگونه میتوان عملکردنوآورانه آنها را بهبود داد و چه عواملی بر این سازه در این شرکتها میتوانند تاثیرگذار باشند که در پژوهش حاضر با توجه به دو عامل بازاریابی کارآفرینانه و سرمایه انسانی به این موضوع پرداخته شده و فرضیههای زیر بر همین اساس شکل گرفته است:
فرضیه 1: بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه 2: بازاریابی کارآفرینانه بر سرمایه انسانی شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه 3: سرمایه انسانی بر عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
فرضیه 4: بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه تاثیر غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی سرمایه انسانی دارد.
شکل (1) مدل مفهومی پژوهش
روششناسی پژوهش
روش مورد استفاده در پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع كاربردي، از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و بر مبنای نوع دادههای گردآوری شده از نوع کمی است. در این راستا پرسشنامههایی برای دریافت نظرات مدیران شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری توزیع شده و نتایج درج گردیده است. برای بررسی مدل مفهومی و فرضیات تحقیق از روش مدلسازی معادلات ساختاری24 استفاده شده است. با استفاده از این روش میتوان از یکسو دقت شاخصها و یا متغیرهای قابل مشاهده را اندازه گرفت و از سوی دیگر روابط علی بین متغیرهای نهفته و میزان واریانس تبیین شده را بررسی کرد. مدلسازی معادلات ساختاری در دو قسمت مدل اندازهگیری25 و بخش ساختاری26 تعریف میشود و متغیرهای مدل در دو دسته متغیرهای پنهان27 و آشکار28 تقسیمبندی میشوند. در پژوهش حاضر بازاریابی کارآفرینانه، سرمایه انسانی و عملکرد نوآورانه سه متغیر پنهان اصلی و سوالات هریک متغیرهای آشکار به شمار میروند.
جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران است که تعداد آنها 180 نفر میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، تعداد 122 نفربه عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شدند.
جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد موریس و دیگران (2002) برای سنجش بازاریابی کارآفرینانه، پرسشنامه استاندارد مون و کیم (2006) برای سنجش متغیر سرمایه انسانی و همچنین پرسشنامه استاندارد جیمنز و واله (2011) برای سنجش عملکرد نوآورانه استفاده شده است که در جدول (1)، ابزار تشریح شده است.
به منظور اندازهگيري پايايي، با استفاده از دادههاي بدست آمده از پرسشنامهها و به كمك نرمافزار آماري Smart PLS، ميزان پایایی با سنجش مقدار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی29 مورد سنجش واقع شد. با توجه به اینکه مقدار بالای 0.7 در مورد این دو معیار نشان از پایایی قابل قبول دارد (داوری و رضازاده، 1392)، در تحقیق حاضر نتایج مربوط به این دو معیار در جدول (1) آمده و همانگونه که نمایان است، تمامی مقادیر بالاتر از 0.7 هستند که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه پژوهش دارد.
جدول (1): ابزار تحقیق، نتایج پایایی و روایی همگرا
متغیر | ابعاد | تعداد گویهها | ضرایب آلفا | ضرایب ترکیبی |
---|---|---|---|---|
بازاریابی کارآفرینانه (موریس و دیگران، 2002) | پیشگامی | 4 | 0.843 | 0.860 |
فرصتگرایی | 3 | |||
ریسکپذیری | 3 | |||
نوآوریگرایی | 3 | |||
مشتریگرایی | 3 | |||
اهرم کردن منابع | 3 | |||
خلق ارزش | 3 | |||
سرمایه انسانی (مون و کیم، 2006) | قابلیت کارکنان | 3 | 0.801 | 0.823 |
پایداری کارکنان | 3 | |||
رضایتمندی کارکنان | 4 | |||
عملکرد نوآورانه (جیمنز و واله، 2011) | نوآوری تولیدی | 3 | 0.882 | 0.901 |
نوآوری فرآیندی | 3 | |||
نوآوری اداری | 3 |
روایی پرسشنامه توسط دو معیار روایی همگرا و واگرا با استفاده از نرمافزار PLS بررسی گشت. در قسمت روایی همگرا از معیار AVE (میانگین واریانس استخراجشده) استفاده شد که نتایج این معیار برای متغیرهای پژوهش در جدول (2) نشان داده شده است. مقدار ملاک برای سطح قبولی AVE، 0.5 میباشد (هالند30، 1999). همانگونه که از جدول (2) مشخص است، تمامی مقادیر AVE مربوط به سازهها از مقدار 0.5 بیشتر بوده و این مطلب نشان از روایی همگرای قابل قبول پرسشنامه پژوهش حاضر دارد.
در قسمت روایی واگرا، مقایسه جذر AVE ابعاد متغیرهای اصلی با مقادیر ضرایب همبستگی بین آنها مورد بررسی واقع شد. مقادیر قطر اصلی این جدول جذر ضرایب AVE ابعاد و مقادیر پایین و بالای قطر اصلی ضرایب همبستگی بین هر بُعد با ابعاد دیگر است. این جدول در شکل زیر نشان داده شده است:
جدول (2): نتایج مربوط به روایی همگرا و روایی واگرا
عملکرد نوآورانه | سرمایه انسانی | بازاریابی کارآفرینانه | متغيرها |
0.607 | 0.586 | 0.643 | روايي همگرا |
|
| 0.801 | بازاریابی کارآفرینانه |
| 0.765 | 0.568 | سرمایه انسانی |
0.779 | 0.661 | 0.634 | عملکرد نوآورانه |
همانگونه که از ماتریس بالا مشخص میباشد، جذر AVE هر بعد (مقادیر قطر اصلی) از ضرایب همبستگی آن بعد با ابعاد دیگر بیشتر شده است که این مطلب حاکی از قابل قبول بودن روایی واگرای سازهها میباشد.
یافته های تحقیق
در این مرحله رابطه علت و معلولی بین بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه و همچنین نقش میانجی سرمایه انسانی در قالب بخش مدل ساختاری سنجیده شده است. همانطور که در شکل (2 و 3) و جدول (3) نمایان است، تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه با ضریب t معناداری (9.37) و ضریب مسیر (0.73) معنادار و مثبت است (تأیید فرضیه اول). همچنین تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر سرمایه انسانی با ضریب t معناداری (6.37) و ضریب مسیر (0.56) معنادار و مثبت شده است. علاوه بر این تاثیر سرمایه انسانی نیز بر عملکرد نوآورانه با ضریب t معناداری (7.14) و ضریب مسیر (0.62) معنادار و مثبت شده است. نقش میانجی نیز در جدول (3)، نشان داده شده است.
شکل (2): بررسی فرضیههای تحقیق با استفاده از ضرایب معناداری
شکل (3): بررسی فرضیههای تحقیق با استفاده از ضرایب مسیر
خروجی نرم افزار PLS Smart اثبات کننده فرضیه های تحقیق است که در جدول زیر نمایان است. از آنجاییکه تمامی مقادیر t بالای 1.96 هستند، تمامی فرضیهها تاييد میشوند.
جدول (3): نتایج آزمون فرضیههای پژوهش
فرضیه ها | ضرایب مسیر | مقدار آماره t | نتیجه |
بازاریابی کارآفرینانه← عملکرد نوآورانه | 0.73 | 9.37 | تأیید |
بازاریابی کارآفرینانه ← سرمایه انسانی | 0.56 | 6.37 | تأیید |
سرمایه انسانی← عملکرد نوآورانه | 0.62 | 7.14 | تأیید |
بازاریابی کارآفرینانه ← فعالیت کارآفرینانه← عملکرد نوآورانه | 0.34=0.62*0.56 | تایید |
در نهایت بعد از بررسی فرضیات، برازش مدل مفهومی تحقیق انجام گرفت. شاخصGOF شاخصی برای بررسی برازش مدل جهت پیش بینی متغیرهای درون زا می باشد. سه مقدار 0.01، 0.25 و 0.36 به ترتیب به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی شده اند (داوری و رضازاده، 1392).
جدول (4): برازش مدل مفهومی پژوهش
ابعاد | اشتراکات | R2 |
بازاریابی کارآفرینانه | 0.643 | - |
سرمایه انسانی | 0.586 | 0.313 |
عملکرد نوآورانه | 0.607 | 0.935 |
میانگین | 0.612 | 0.624 |
نتیجه به دست آمده نشان میدهد که GOF محاسبه شده بزرگتر از 0.36 است که این نشاندهنده برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش است.
بحث و نتیجهگیری
همانطور که بیان گردید شرکتهای کوچک و متوسط برای رقابت در دنیای پرتلاطم کنونی و حفظ موجودیت و امید به پیشرفت در آینده، نیازمند سرمایه انسانی خلاق و بامهارت بوده و با داشتن این گنجینه با ارزش است که ميتوانند خود را با شرایط جدید وفق داده و همگام با دگرگونیها به پیش روند و عملکرد نوآورانهتری از خود به منصه ظهور بگذارند. عوامل مختلفی ذکر گردید که بر عملکرد نوآورانه موثر هستند و در این پژوهش به بررسی تاثیر دوسازه بازاریابی کارآفرینانه و سرمایه انسانی پرداخته شد.
با تأیید فرضیه اول پژوهش مشخص گردید که بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارند. میتوان گفت شناسایی عواملی که باعث بهبود عملکرد نوآورانه میشوند مهم است. یکی از این عوامل بازاریابی کارآفرینانه است که میتواند بعنوان رویکردی جدید در بازاریابی در جهت مقابله با مشکلات در نظر گرفته شود و سبب شود تا شرکتهای ارائهدهنده خدمات و محصولات، نه تنها در داخل کشور بلکه در بازار رقابتی بینالمللی جایگاه مناسبی پیدا کنند. بازاریابی کارآفرینانه گرایش و فرآیندی است که به دنبال ارزشآفرینی برای مشتری از طریق دنبال کردن فرصتها، سرمایهگذاری و ایجاد و افزایش مشارکتها از طریق نوآوری، خلاقیت، شبکهسازی و انعطافپذیری و اهرم کردن منابع در راستای خلق ارزش میباشد. بنابراین این مفهوم در ایجاد ارزش برای مشتری و مزیت رقابتی برای شرکتها نقش کلیدی دارد و میتواند از طریق توجه به مفاهیمی چون نوآوری، پیشگامی و مشتریگرایی، روشهاي جديد يا بهبود يافتهای برای توليد، توزيع يا تحويل خدمت در تمامی بخشهای آن ایجاد کند و عملکرد نوآورانه کارکنان آن را افزایش دهد. در این راستا القرشی (2021)، بیان کرده است که بازاریابی کارآفرینانه به عنوان استراتژیهای بازاریابی شناخته میشود که در سازمانهای کوچک و متوسط منجر به رشد و عملکرد بالا میشود. شوریمو و دیگران (2021)، نیز بیان کردند بازاریابی کارآفرینانه عامل مهم دستیابی به عملکرد نوآوری در کسب و کارهای کوچک و متوسط محسوب میشود.
با تایید فرضیه دوم پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بازاریابی کارآفرینانه بر سرمایه انسانی شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد. دانش، اطلاعات و تجربه عواملی هستند که کسب و کارهای امروزی را از یکدیگر متمایز میکند و این عوامل در سرمایه انسانی این کسب و کارها نهفته است. در واقع عامل انسانی از اهمیت خاصی برای کسب و کار برخوردار است زیرا مدیران بر مبنای آنها تیمهایی را براساس درک قابلیتها و تعقیب فرصتها شکل میدهند؛ لذا سرمایهگذاری بر روی اعمال و فعالیتهایی که باعث توانمندسازی کارکنان، بهبود مهارتهای آنان و انگیزش آنها میشود منجر به افزایش توانایی سازمان در رویارویی با چالشها خواهد شد. در تایید نتایج حاصل از فرضیه دوم پژوهش وحودی (2017)، بیان میکند که بازاریابی کارافرینانه بر سرمایه انسانی و عملکرد نوآورانه تاثیرگذار هستند.
با تایید فرضیه سوم پژوهش میتوان نتیجه گرفت که سرمایه انسانی بر عملکرد نوآورانه کا شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد. همانطور که در ادبیات پژوهش بیان شد سرمایه انسانی اشاره به مجموعهای از دانش، مهارتها و تواناییهایی دارد که در اختیار منابع انسانی شرکتها هستند و میتوانند منجر به توسعه رفتارهای نوآورانه کارکنان شوند. سرمایه انسانی یک عامل کلیدی است زیرا کار تولید و ارایه خدمات به مشتری به عهده آنهاست. در واقع شرکتها با تکیه بر سرمایه انسانی خلاق و نوآور، میتوانند فعالیتهای نوآورانه را شکل داده و عملکرد نوآورانه سازمان خود را بالا ببرند. جوگاراتنام (2018)، بیان میکنند سرمایه انسانی نقش مهمی در ارتقا نوآوری در بنگاهها دارد. همچنین، سیاستهای موثر برای نوآوری شامل تقویت مهارت نیروی کار و افزایش انگیزه مدیریت شرکت برای نوآوری است. ناهید و زالی (1389)، نیز در بیان ارتباط بین سرمایه انسانی و عملکرد نوآورانه سازمان نتیجه گرفتند سرمایه انسانی از طریق شایستگی، نگرش، چالاکی فکری افراد، مهارتها و توانایی حل مسئله، ایجاد میشود و منبعی مهم برای نوآوری و بازآفرینی در یک شرکت محسوب می شود.
تایید فرضیه چهارم پژوهش نیز بیانگر این است که بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه تاثیر غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی سرمایه انسانی دارد. توجه به بازاریابی کارآفرینانه و مولفههای مربوط به آن در شرکتهای کوچک و متوسط، میتواند آنها را مجهز به قابلیتها و شایستگیهایی سازد تا ضمن توسعه سرمایه انسانی، عملکرد نوآورانه بالاتری را برای خود رقم بزنند.
در نهایت بر اساس نتایج پیشنهاد میشود به مولفه بازاریابی کارآفرینانه و ابعاد آن توجه ویژهای با توجه به اهمیت و جایگاه آن در بحثهای بازاریابی نوین داشته باشند. پیشنهاد میشود با تشکیل یک تیم از کارکنان با مهارتهای متفاوت و با ایجاد چشم انداز مشترک بین آنها بهویژه کارکنان جدید با کارکنان قدیمی و با تجربه، به آنها کمک کنند تا بتوانند ایدههای خود را در راستای ارایه خدمات و محصولات جدید به مشتریان با یکدیگر به اشتراک بگذارند و آنها را در شرکت بکار گیرند. پیشنهاد دیگر این است که با تغییر در ساختار سازمانی، حرکت به سمت عدم تمرکز، مشارکت دادن کارکنان در جریان تصمیمگیریها و دادن اختیارات لازم به آنها جهت انجام امور، شرایطی را فراهم کنند تا کارکنان بتوانند با کسب دانش و اطلاعات به روز، خدمات جدید را قبل از رقبا به مشتریان ارایه دهند. با توجه به نتایج به دست آمده شرکتها میتوانند از تکنولوژیهای به روز و پیشرفته مطابق با استانداردهای جهانی برای ارایه خدمات به مشتریان داخلی و مشتریان بیرونی استفاده کنند تا از این طریق بتوانند عملکرد نوآورانه بالاتری کسب کنند. پیشنهاد میشود مسئولین مربوطه شرایطی را فراهم کنند تا کارکنان روشهای جدیدی را برای ارایه خدمات به مشتریان بکار گیرند و همواره آنها را به سمت نوآوری و خلاقیت تشویق کنند. با توجه به شرایط بی ثبات اقتصادی که در حال حاضر کشورمان با آن روبروست پیشنهاد میگردد تا مدیران به محیط بیرونی تمرکز بیشتری داشته باشند تا بتوانند براساس نیاز مشتریان بالقوه و بالفعل فرصتهای موجود را شناسایی کنند و به بهرهبرداری برسانند و از این طریق ارزش بیشتری به مشتریان ارایه دهند. در نهایت پیشنهاد میگردد از رویکرد شبکهسازی برای برقراری ارتباط با مشتریان و جذب مشتریان جدید استفاده کنند و رضایت مشتری را با استفاده از یک سیستم ارزیابی دقیق و بهروز بصورت دورههای متوالی و مستمر مورد سنجش قرار دهند تا در صورت عدم رضایت مشتری اقدامات لازم و سریع صورت گیرد. همچنین با برگزاری دورههای آموزش حین خدمت بطور متوالی به کارکنان کمک کنند تا با افزایش دانش و مهارت نقاط ضعف خود را از بین ببرند و ضمن آگاهی از فرصتها و تهدیدها بتوانند عملکرد نوآورانه بالاتری را ارایه دهند.
منابع
خاکزادیان، سیدمهدی؛ فتاحی، مجید؛ صالحی، محمد (1399). ارائه مدل بازاریابی کارآفرینانه جهت بهبود عملکرد نوآورانه از منظر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها: پارادایم کیفی، آموزش در علوم انتظامی، دوره 7، شماره 25، صص: 249-223.
خزایی، فردین (1395). بررسی تاثیر بازاریابی کارآفرینانه بر عملکرد نوآورانه شرکت های کوچک و متوسط صنایع شیمیایی استان تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، تهران، ایران.
خزایی کوهپر، مصطفی؛ تقی پوریان، محمدجواد؛ علیخانی، رضیه؛ کیاکجوری، داود (1400). بازاریابی کارآفرینانه دانشگاهی: توسعه مدل با رویکرد آمیخته، مدیریت بازاریابی، شماره 50، صص: 63-43.
داوری، علی؛ رضازاده، آرش (1392). مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS، جهاد دانشگاهی، تهران، ایران.
رشادتجو، حمیده؛ ابراهیمپور آزادبنی، امیر (1399). ارائه مدل تاثیر ابعاد بازاریابی کارآفرینانه بر رفتار مصرفکننده در استارتآپهای حوزه فناوری نوین، مدیریت بازاریابی، شماره 49، صص: 37-23.
رضائی، روحاله؛ منگلی، نسرین؛ صفا، لیلا (1396). اثر میانجی بازاریابی کارآفرینانه در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسب و کارهای گلخانهای در شهرستان جیرفت، علوم ترویج و آموزش کشاورزی ایران، دوره 13، شماره 1، صص: 209-195.
ریزوندی، آیه؛ تجاری، فرشاد؛ اسماعیلی، محمدرضا (1396). آزمون مدل ساختاری عملکرد مدیران باشگاههای ورزشی بر مبنای بازاریابی کارآفرینانه، پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی، سال ششم، شماره 3، صص: 74-63.
زاهدی، شمسالسادات؛ ابراهیمپور، حبیب؛ خلیلی، حسن (1392). نقش رهبری تحولگرا بر عملکرد تجاری: مطالعهای در شرکت گاز استان تهران، مدیریت دولتی، دوره 5، شماره 1، صص: 128-111.
شعبانینژاد، اسماعیل؛ فروغ نعمتاللهی، بهناز؛ محمدرضایی، میثم (1398). تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر ارزش مشتری با نقش میانجی جهتگیری بازار در بنگاههای کوچک و متوسط، مدیریت بازاریابی، شماره 45، صص: 89-73.
صفری، علی؛ قرهباشلونی، راضیه (1393). بررسی رابطه بازاریابی کارآفرینانه و عملکرد بازاریابی از طریق نوآوری (مطالعه موردی: شرکتهای فعال در سه صنعت اتوماسیون صنعتی، مخابرات، رایانه و تجهیزات دیجیتال)، مدیریت بازرگانی، دوره 6، شماره 4، صص: 826-809.
قاسمی، فاطمه (1392). بررسی تاثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد شغلی کارکنان ستادی بانک سپه تهران، بانک سپه، شماره 146، صص: 43-41.
محبتطلب، علی؛ رضوانی، مهران (1397). مدلیابی تاثیر بازاریابی کارآفرنانه بر ارزش ویژه برند مشتریمحور در صنایع غذایی لبنی؛ مطالعه با تمرکز بر برند کاله؛ تحقیقات بازاریابی نوین، سال 8، شماره 2، صص: 138-123.
ناهید، مجتبی؛ زالی، محمدرضا (1389). بررسی تئوريك رابطه سرمایه اجتماعی و کارآفرینی، اولین کنفرانس بین المللی مدیریت، نوآوری، کارآفرینی در شیراز.
Adel, H. M., Mahrous, A. A., & Hammad, R. (2020). Entrepreneurial marketing strategy, institutional environment, and business performance of SMEs in Egypt. Journal of Entrepreneurship in Emerging Economies.
AlQershi, N. (2021). Strategic thinking, strategic planning, strategic innovation and the performance of SMEs: The mediating role of human capital. Management Science Letters, 11(3), 1003-1012.
Aslam, S., Shahid, M. N., Qureshi, M. H., & Qureshi, A. M. (2018). Investigating Innovativeness and Emotional Intelligence as Mediator to Explore Enterprenurial Marketing Strategy Focused on Firm Performance: A Case in Pakistan. J. Appl. Environ. Biol. Sci, 8(1), 48-60.
Bandara, K. B. T. U. K., Jayasundara, J. M. S. B., Naradda Gamage, S. K., Ekanayake, E. M. S., Rajapackshe, P. S. K., Abeyrathne, G. A. K. N. J., & Prasanna, R. P. I. R. (2020). Entrepreneurial Marketing & Performance of Small & Medium Enterprises in Developed and Developing Economies: A Conceptual Exploration. Munich Personal RePEc Archive, 104341, 1-25.
Becherer, R. C., Helms, M. M., & McDonald, J. P. (2012). The effect of entrepreneurial marketing on outcome goals in SMEs. New England Journal of Entrepreneurship, 15(1), 3.
Civera, A., Meoli, M., & Vismara, S. (2020). Engagement of academics in university technology transfer: Opportunity and necessity academic entrepreneurship. European Economic Review, 123, 103376.
Eggers, F., Niemand, T., Kraus, S., & Breier, M. (2020). Developing a scale for entrepreneurial marketing: Revealing its inner frame and prediction of performance. Journal of Business Research, 113, 72-82.
Fatoki, O. (2019). Entrepreneurial Marketing and Performance of Small and Medium Enterprises in South Africa. Journal of Reviews on Global Economics, 8, 1429-1437.
Gabrielsson, P., & Gabrielsson, M. (2013). Entrepreneurial Marketing and Corporate Innovation Practice: The Role of Modifying Technology Capabilities. Industrial Marketing Management, 42 (8): 1357-1373.
Hoque, A. S. M. M., & Awang, Z. (2019). Does gender difference play moderating role in the relationship between entrepreneurial marketing and Bangladeshi SME performance? Accounting, 5(1), 35-52.
Hulland, J. (1999). Use of partial least squares (PLS) in strategic management research: A review of four recent studies. Strategic management journal, 20(2), 195-204.
Jiménez, D., & Valle, R. (2011). Innovation, organizational learning, and performance. Journal of business research, 64(4), 408-417.
Jogaratnam, G. (2018). Human capital, organizational orientations and performance: Evidence from the restaurant industry. International Journal of Hospitality & Tourism Administration, 19(4), 416-439.
Mamaqi, X. (2014). Human Resources and Business Result: An Empirical Approach Based On RBV Theory. International Scholarly and Scientific Research & Innovation, 8(5), 1555-1561.
Mojekeh, M. O., Nwokolie, C. E., & Okwuraiwe F. E. (2018). Entrepreneurial Marketing and the Performance of the Selected Small and Medium Scale Enterprises in Nigeria. Journal of Economics, Business, and Management, 2, 1-23.
Moon, Y. J., & Kym, H. G. (2006). A model for the value of intellectual capital. Canadian Journal of Administrative Sciences/Revue Canadienne des Sciences de l'Administration, 23(3), 253-269.
Morris, M. H., Schindehutte, M., & LaForge, R. W. (2002). Entrepreneurial marketing: a construct for integrating emerging entrepreneurship and marketing perspectives. Journal of marketing theory and practice, 10(4), 1-19.
Nieves, J., & Quintana, A. (2018). Human resource practices and innovation in the hotel industry: The mediating role of human capital. Tourism and Hospitality Research, 18(1), 72-83.
Pradana, M., Pérez-Luño, A., & Fuentes-Blasco, M. (2020). Innovation as the key to gain performance from absorptive capacity and human capital. Technology Analysis & Strategic Management, 32(7), 822-834.
Sadiku-Dushi, N., Dana, L. P., & Ramadani, V. (2019). Entrepreneurial marketing dimensions and SMEs performance. Journal of Business Research, 100, 86-99.
Shehu M.A, & Rosli. M. (2014). Investigating the Relationship between Entrepreneurial Marketing and Innovative Performance of Small and Medium Enterprises, Mediterranean Journal of Social Sciences MCSER Publishing, Rome-Italy, 5.
Shuremo, G. A., Illés, C. B., & Dunay, A. T. (2021). The Effect of Entrepreneurial Marketing on the Performance of Small and Medium-sized Enterprises. In SHS Web of Conferences (Vol. 90, p. 01018). EDP Sciences.
Suseno, Y., Standing, C., Kiani-Mavi, R., & Jackson, P. (2020). National innovation performance: the role of human capital and social capital. Innovation: The European Journal of Social Science Research, 33(3), 296-310.
Wahyudi, T. A. (2017). The Effect of Entrepreneurial Marketing on Managing Resources and Its Impact on Innovation Performance. In International Conference on Business and Management Research (ICBMR 2017). Atlantis Press.
Investigating the Role of Entrepreneurial Marketing on Innovative Performance: The Effect of Human Capital Mediation (Case Study: Small and Medium-sized Knowledge-Based Companies, Tehran University Science and Technology Park)
Abstract
The present study aimed to investigate entrepreneurial marketing on innovative performance with the mediating role of human capital. In terms of practical purpose, the research is descriptive-survey in terms of data collection method and quantitative data in terms of data collection approach. The statistical population of the study includes managers of small and medium-sized knowledge-based companies in the Science and Technology Park of Tehran University, numbering 180 people. Data analysis was performed using structural equation modeling (SEM) and Smart PLS software. The results obtained from path coefficients and significant coefficients showed that entrepreneurial marketing and human capital have a significant and positive effect on innovative performance. It was also concluded that entrepreneurial marketing has a positive and significant effect on the human capital of companies. Another result of the study showed that human capital can play a mediating role between the relationship between entrepreneurial marketing and innovative performance. The findings of this study indicate that paying attention to entrepreneurial marketing equips small and medium companies with capabilities that can have many results and consequences for companies such as company growth, profitability, increasing market share and increasing innovative performance.
Keywords: Entrepreneurial Marketing, Human Capital, Innovative Performance, Small and Medium Knowledge-Based Companies.
[1] Fatoki
[2] Hoque & Awang
[3] Bandara et al
[4] Aslam et al
[5] Shuremo et al
[6] Sadiku-Dushi et al
[7] Morris et al
[8] Eggers et al
[9] Wahyudi
[10] Nieves & Quintana
[11] AlQershi
[12] Becherer et al
[13] Adel et al
[14] Mamaqi
[15] Suseno et al
[16] Jogaratnam
[17] Moon & Kym
[18] Pradana et al
[19] Mojekeh et al
[20] Jiménez & Valle
[21] Ciera
[22] Shehu & Rosli
[23] Gabrielsson & Gabrielsson
[24] Structural Equation Model
[25] Measurement Model
[26] Structural Model
[27] Latent Variables
[28] Observed Variables
[29] Composite Reliability (CR)
[30] hulland