تزریق بیش از اندازه وجه به خودپردازها موجب تحمیل هزینه اضافی به بانک و کمبود وجه در دستگاهها موجب نارضایتی مشتریان و به خطر افتادن برند بانک خواهد شد. برای این منظور باید در دستگاههای خودپرداز وجه نقد قابل ملاحظهای تزریق شود تا پاسخگوی نیاز مشتریان باشد؛ اما تأکید بر چکیده کامل
تزریق بیش از اندازه وجه به خودپردازها موجب تحمیل هزینه اضافی به بانک و کمبود وجه در دستگاهها موجب نارضایتی مشتریان و به خطر افتادن برند بانک خواهد شد. برای این منظور باید در دستگاههای خودپرداز وجه نقد قابل ملاحظهای تزریق شود تا پاسخگوی نیاز مشتریان باشد؛ اما تأکید بر این رویه ممکن است سبب رسوب پول در دستگاهها شده و زیانهای اقتصادی برای بانک به همراه داشته باشد. بنابراین، بانکها همانطور که به مدیریت نقدینگی در شعب میپردازند، باید با توجه به شرایط زمانی، مکانی و اقتصادی به مدیریت نقدینگی دستگاههای خودپرداز نیز بپردازند. مهمترین گام در این راستا تشخیص میزان تقاضای وجه نقد مشتریان است. بدین منظور میانگین تراکنشهای 9 ماه سال 95 برای 1377 دستگاه خودپرداز مورد سنجش قرار داده شده و در این مقاله سعی شده است تا با پیدا کردن یک الگوی رفتاری از مشتریان با استفاده از شبکه عصبی سری زمانی پویا (NARX) روند نقدینگی دستگاههای خودپرداز پیش بینی شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل طراحی شده با شبکه عصبی پویا نسبت به مدلهای کلاسیک از کارایی بهتری برخوردار بوده است.
پرونده مقاله
در برخی از تحقیقات، پژوهشگران به مطالعه و تخمین برخی از پارامترهای تاثیرگذار بر اندازه کارایی از جمله میزان ورودی یا میزان خروجی یک DMU پرداختهاند بطوریکه اندازه کارایی حفظ یا به میزان معینی بهبود یابد .این دسته از مسائل تحت عنوان تحلیل پوششی دادههای معکوس در ادبیات ت چکیده کامل
در برخی از تحقیقات، پژوهشگران به مطالعه و تخمین برخی از پارامترهای تاثیرگذار بر اندازه کارایی از جمله میزان ورودی یا میزان خروجی یک DMU پرداختهاند بطوریکه اندازه کارایی حفظ یا به میزان معینی بهبود یابد .این دسته از مسائل تحت عنوان تحلیل پوششی دادههای معکوس در ادبیات تحلیل عملکرد مورد مطالعه قرار میگیرند. این مقاله به مطالعه تحلیل پوششی دادههای معکوس میپردازد. مسئله تخمین ورودی یا خروجی با بهبود در اندازه کارایی واحد، مورد بررسی قرار گرفته است.لذا در این مقاله، با افزایش سطح ورودیهای نامطلوب وسطح خروجیهای مطلوب واحدهای تصمیمگیری به همراه بهبود در کارایی که مورد نظر تصمیمگیرنده میباشد، میزان تغییرات سطح ورودیهای مطلوب و سطح خروجیهای نامطلوب تخمین زده میشود. برای این منظور، با در نظر گرفتن دادهها به صورت بازهای، روش DEA معکوس را با استفاده از مدل برنامهریزی خطی چندهدفه (MOLP)، به کار میگیریم، بهطوری که کارایی واحد تحت ارزیابی بهبود پیدا کند. در ادامه با یک مثال کاربردی روش پیشنهادی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
پرونده مقاله
در ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیم گیرنده توسط مدل­های کلاسیک تحلیل پوششی دادهها ( )، ماهیت دادهها از نقطه نظر ورودی یا خروجی بودن معلوم می­باشد. در مسائل واقعی دادههایی وجود دارند که در مورد تعیین ماهیت آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی واحدهای تصمیم گیری بر چکیده کامل
در ارزیابی کارایی نسبی واحدهای تصمیم گیرنده توسط مدل­های کلاسیک تحلیل پوششی دادهها ( )، ماهیت دادهها از نقطه نظر ورودی یا خروجی بودن معلوم می­باشد. در مسائل واقعی دادههایی وجود دارند که در مورد تعیین ماهیت آنها اختلاف نظر وجود دارد. برخی واحدهای تصمیم گیری برای حصول مقدار کارایی بالاتر آنها را به عنوان ورودی و بعضی دیگر خروجی در نظر می گیرند، این دادهها به متغیرهای انعطافپذیر معروفند. مدلهای متفاوتی در زمینه پارامتری و غیرپارامتری برای دسته بندی چنین دادههایی ارائه شده است. در اکثر مدلهای ماهیتی(ورودی یا خروجی محور) ارائه شده جهت تشخیص ماهیت دادههای انعطافپذیر، ماهیت­های متفاوت از یک مدل می­تواند نتایج متفاوتی در تعیین ماهیت عامل انعطافپذیر حاصل کند. در مدل­های غیر ماهیتی نیز از مقدار جهت انتخاب محدودیت اصلی و حذف محدودیت زائد بهره گرفته شده است، در این مدل ها با انتخاب مقادیر متفاوت برای مقدار نتایج متفاوتی در تعیین ماهیت عامل انعطافپذیر، مقدار کارایی و بازده به مقیاس واحدهای تصمیم گیری حاصل می شود. به منظور رفع این مسایل در یک مدل بدون ماهیت پیشنهاد می­شود که علاوه بر تعیین ماهیت متغیر انعطافپذیر می­تواند خطای محاسباتی و مشکلات ناشی از حضور بزرگ را در مدل مرتفع سازد. مزیت های مدل پیشنهادی نسبت به سایر مدل ها با یک مثال تجربی مورد مقایسه قرار می­گیرد.
پرونده مقاله