بررسی رابطه هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری با خودکارآمدی کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شیراز
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشی
کلید واژه: کیفیت زندگی کاری, شیراز, خودکارآمدی, آموزش و پرورش, هوش هیجانی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری با خودکارآمدی در بین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شهر شیراز به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه مورد پژوهش کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شیراز بودند و نظر به این که تمامی کارکنان را شامل شده است روش سرشماری انتخاب گردید. از 126 نفر جامعه آماری تعداد 112 نفر از کارکنان پرسش نامه ها را تکمیل نموده و عودت دادند. ابزارهای پژوهش: پرسش نامه هوش هیجانی شوت1 (1998)، پرسش نامه کیفیت زندگی کاری قاسم زاده (1384) و پرسش نامه خودکارآمدی شرر2 (1982) بود. ضریب پایایی هرکدام از پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 74/0، 95/0 و 75/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از روش های آماری در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی فرضیه های پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری با خودکارآمدی رابطه معنا داری وجود دارد، بین تمامی مولفه های هوش هیجانی با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد و بین تمامی مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با خودکارآمدی نیز رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین تمامی مؤلفه های هوش هیجانی و کیفیت زندگی کاری به طور معناداری قادر به پیش بینی خود کارآمدی هستند.
The present study was intended to investigate the relationship between emotional intelligence and quality of work life with self-efficiency of staff in teaching and training office in shiraz, zone three. Research method was descriptive and correlational. Research community was the staff of teaching and training office in zone three of Shiraz that was 112 out of 126 members of staff completed and submitted questionnaires. In order to collect data three type of questionnaires, Shout's (1998) Emotional Intelligence, Ghasemzade's (1384) Quality of Work Life, and Sherer's (1982) Self-efficiency, were adopted. Cronbach's alpha reliability coefficient was used to calculate the reliability of each of the questionnaires as 0.74, 0.95, and 0.75 respectively. For data analysis, SPSS software and descriptive and inferential statistics were used. The results have shown that there is a meaningful relationship between emotional intelligence and self-efficiency. There is a meaningful relationship between quality of work life and self-efficiency. More over, all elements of emotional intelligence and quality of work life could predict self-efficiency.