بیان ناپذیری تجربه عرفانی با نظر به آرای مولانا در باب «صورت» و «معنا»
محورهای موضوعی : اسطورهمنظر سلطانی 1 , سعید پورعظیمی 2 *
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی
کلید واژه: عرفان, زبان, مولانا, صورت و معنی, خاموشی,
چکیده مقاله :
بیان ناپذیری تجربه عرفانی امری است که صوفیان با استعانت از رمزها و تمثیل های متعدد و یا بهصراحت از آن سخن گفتهاند. به عقیده آنها، عظمت و کمال معنی به اندازه ای است که صورت ظاهر به هیچرو نمی تواند آن را بیان کند. زبان عرفانی در بطن خود تناقض صورت و معنی را بازتاب می دهد؛ تناقضی که از ادراک صوفیان نسبت به راز سرچشمه می گیرد. رازی در عمق معنی نهفته است که زبان نمی تواند آن را بیان کند و به مخاطب انتقال دهد. صوفی نیز می کوشد این راز را پنهان نگاه دارد. وسوسه بیان معنی از یک سو، و اصرار بر ناتوانی زبان در بیان معنی از سوی دیگر، بنیان بخش عمده ای از میراث سخن صوفیه است. بحث صورت و معنی در آثار مولانا نیز به شکلی گسترده مطرح شده است. تأکید مولانا بر محال بودن بیان تجربه عرفانی، سرانجام او را به ساحت خاموشی کشانده است. مقاله حاضر به این موضوع اختصاص دارد.
The mystics, implicitly or explicitly- through suing symbols and allegories- have referred to inexplicability of mystical experience. They believe that the importance and perfection of "meaning" is such that "form" cannot express it. According to them, meaning and form are contradictory; and this contradiction is rooted in their view concerning “secret”. The mystics believe that there is a "secret" about "meaning" which human language is unable to express, and at the same time, they want to hide it. The temptation of expressing, on one hand, and inability of language in expressing the 'meaning', on the other, leads to a deep contradiction that is a part of the heritage of mysticism. The relationship of form and meaning has been widely proposed by Jalāl al-Din Rūmi, and his meditations have led to delicate and exact lingual results. His emphasis on inexplicability of mystical experience, leads him to the kingdom of "silence ."