آموزش هوش هیجانی، ناگویی خلقی، سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی
محورهای موضوعی : روان درمانگری
1 - استادیار دانشگاه الزهرا
کلید واژه: هوش هیجانی, پیشرفت تحصیلی, ناگویی خلقی, سلامت عمومـی,
چکیده مقاله :
روابـط بین آمـوزش هوش هیجانی، ناگویی خلـقی، سلامت عمومـی و پیشـرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی در این پژوهش نیمه تجربی بررسی شدند. به منظور ارزشیابی ماهیت تغییر هوش هیجانی براسـاس اکتساب خودآگاهی و تحقق توان بالقوه هوش هیجانی، 40 دانشآموز دختر دبیرستانی بهطور مساوی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند و آزمونهای اندازه خودسنجی هوش هیجانی (شات و دیگران، 1998)، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (تیلور و باگبی، 2000)، پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) و فهرست تجدیدنظر شده نشانههای مرضی (فرم کوتاه؛ نجـاریان و داودی، 1380) را تکمیل کردند. گروه آزمایشی در 10 جلسه آموزش هوش هیجانی مبتنی بر الگوی نظری سالوی و مهیر (1990)، در خـلال 5 هفته شرکت کردند. در پایان آموزش، آزمونهای پیشین برای دومین بار اجرا شدند. نتایج تحلیل واریانس و کوواریانس دادهها نشان دادند که آموزش هوش هیجانی فقط افزایش مهارتهای اجتماعی (زیرمقیاس هوش هیجانی) و کاهش دشواری در توصیف احساسها (زیرمقیاس ناگویی خلقی) را به دنبال داشت. تفاوت معناداری در پیشرفت تحصیلی و سلامت عمومی گروههای آزمایشی و گواه مشاهده نشد
T he relationship between emotional intelligence training, Alexithymia, General Health, and academic achievement in high school students was investigated in this quasi-experimental study. To evaluate the nature of change in emotional intelligence based on acquired self-knowledge and actualization of emotional intelligence potential, 40 female high shool students were divided into experimental and witness group equally, and were adminstered the Self-report Measure of Emotional Intelligence (Schutte et al., 1998), Toronto Alexithymia Scale (Taylor & Bagby, 2000). General Health Questionnaire (Coldberg, 1972), and Symptoms CheckList-25-Revised (Najarian & Davoodi, 2001) tests. The experimental group participated in 10 sessions of emotional intelligence training based on theoretical pattern of Salovey and Mayer (1990), over a five week period. The previous test were administered a second time at the end of training sessions. The results of ANOVA and MANCOVA showed that emotional intelligence training only increased social skills (a subscale of emotional intelligence) and decreased difficulty in describing feelings (a subscale of alexithymia). No difference was observed among experimental and witness groups in terms of academic acheivement and general health.