ایجاد پایداری هیجانی براساس تلفیق آموزش تنشزدایی تدریجی و مهارتهای آرامسازی سبک زندگی
محورهای موضوعی : روان درمانگری
1 - دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
کلید واژه: سبک زندگی, اضطراب, پایداری هیجانی, تنشزدایی تدریجی,
چکیده مقاله :
پایداری هیجانی عامل کلیدی موفقیت در زندگی و حفظ سلامت است. هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش تنشزدایی تدریجی و مهارتهای آرامسازی سبک زندگی بر پایداری هیجانی بود. بدین منظور، ابتدا 32 نفر از مراجعان مرکز مشاوره که براساس مصاحبه بالینی مبتنی بر ضوابط تشخیصی DSM-IV و آزمون 16 عاملی کتل(ویرایش چهارم) مضطرب بودند، انتخاب شدند. 17 نفر از آزمودنیها در گروه آزمایشی و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. به آزمودنیهای گروه آزمایشی 12 جلسه به طور هفتگی آموزش گروهی تنشزدایی به همراه مهارتهای آرامسازی سبک زندگی ارائه شد. در پایان جلسات آموزش، همه آزمودنیها براساس ابزارهای پیشین مجدداً ارزیابی شدند. سپس میانگین تغییرات دو گروه، با روش t برای گروههای مستقل مقایسه شد. نتایج نشان دادند که برخی از عوامل کتل که پایداری هیجانی را ارزشیابی می کردند در گروه آزمایشی تغییر کردند. افزایش معناداری نمرة آزمودنیهای گروه آزمایشی در عامل C (پایداری هیجانی در برابر ناپایداری هیجانی) و عامل H (تهور در برابر کنارهگیری) و کاهش نمرة آنها در عامل O (نگرانی و بیاعتمادی اضطرابآمیز نسبت به خود در برابر اعتماد به خود و آرامش) و Q4 ¬(تنش عصبی در برابر آسودگی خاطر)، تأثیر شیوه مداخلهای بر پایداری هیجانی و دستیابی به یک سبک سالم زندگی را برجسته کرد.
Emotional stability is an essential factor in having a healty and successful life. This study sought to determine the effect of Progressive Relaxation Training (PRT) in combination with a Life Style Relaxation Training (LSRT) on emotional stability. 32 patients diagnosed as anxious on the basis of DSM-IV and Cattell 16 PF questionnaire (4th version) were selected and assigned to two groups of study (n=17) and control (n=15). The study group received 12 weekly group sessions of PRT along with skills of smoothing life style. The level of anxiety in all subjects was then evaluated using aforementioned. The two groups mean variations were compared by implementing t test for independent groups. Results revealed that factors measuring emotional stability were altered in the study group. Significant incease in the study group score of factors: C (emotional stability versus instability), H (Parmia versus Threctia) and the reduction in score of factors: O (Guilt-proneness versus untroubled adequacy) and Q4 (high ergic tension versus low ergic tension) made apparent the effectiveness of the methods of intervention in emotional stability and achieving a healthy life style.