هدف این پژوهش، بررسی رابطۀ بین نرخ بهره، نرخ ارز و رفتار تودهوار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و جامعۀ آماری آن، شامل کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. دورۀ زمانی مطالعه بین سالهای 1394- 1390 و نمون چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی رابطۀ بین نرخ بهره، نرخ ارز و رفتار تودهوار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و جامعۀ آماری آن، شامل کلیۀ شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. دورۀ زمانی مطالعه بین سالهای 1394- 1390 و نمونۀ انتخابی، شامل 2055 مشاهدۀ روزانه است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربعهای معمولی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که بین نرخ ارز و نرخ بهره با رفتار تودهوار سرمایهگذاران در کلیۀ موارد روزانه و هفتگی و کلیۀ سطوح یک درصد، پنج درصد و ده درصد، رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، تأثیر نرخ بهره و نرخ ارز بر رفتار تودهوار سرمایهگذاران، هرچه در دورههای محدودتر (روزانه یا هفتگی) و هرچه در سطوح محدودتر (یک درصد، پنج درصد و ده درصد) باشد، بیشتر است و با افزایش بازۀ زمانی و افشای اطلاعات، این توده کاهش مییابد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چرخة عمر بر اجتاب مالیاتی شرکتها است. براساس مبانی نظری موجود، شرکتها در مراحل مختلف چرخة عمر خود، دارای برنامهریزیهای منحصر به فرد و متفاوتی هستند که میزان اجتنابِ مالیاتی نیز از آن مستثنا نیست. این پژوهش کاربردی است و در آن، از شیوة پسر چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر چرخة عمر بر اجتاب مالیاتی شرکتها است. براساس مبانی نظری موجود، شرکتها در مراحل مختلف چرخة عمر خود، دارای برنامهریزیهای منحصر به فرد و متفاوتی هستند که میزان اجتنابِ مالیاتی نیز از آن مستثنا نیست. این پژوهش کاربردی است و در آن، از شیوة پسرویدادی استفاده شده است. بررسی متغیرهای پژوهش نیز با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی انجام شد. دورة زمانی مطالعه، شامل سالهای 1385 تا 1394 و نمونة برگزیده، متشکل از 95 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای بررسی فرضیههای پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات معمولی در نرمافزار Eviews نسخة 9 و تحلیل واریانس یک طرفه در نرمافزار SPSS نسخة 22 استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین چرخة عمر و اجتناب مالیاتی شرکت رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، بین میزان اجتناب مالیاتی در مراحل مختلف چرخة عمر شرکتها اختلاف معناداری از نظر آماری در سطح 99 درصد وجود دارد که این موضوع در مراحل رشد و افول، بیشتر و در مرحلة بلوغ، کمتر است. نتیجة اصلی پژوهش را میتوان تأییدِ نظریة منظورحسن4 و همکاران(2016) دانست. برمبنای دیدگاه آنان، اجتناب مالیاتی الگویی U شکل در مراحل چرخة عمر شرکت دارد که در مراحل رشد و افول، برجستهتر و در دورة بلوغ کمتر رایج است که یافتههای پژوهش نیز این امر را تأیید میکند.
پرونده مقاله