بررسی اثرات مالیاتهای سبز بر کیفیت محیط زیست و هزینههای دولت و رفاه اقتصادی خانوارها با استفاده از مدل نورد هاووس
معصومه سلطانی نژاد
1
(
دانشگاه آزاد واحد کرمان
)
سید عبدالمجید جلایی
2
(
عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شهید باهنر کرمان
)
محسن زاینده رودی
3
(
گروه اقتصاد ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان کرمان، ایران
)
کلید واژه: هزینههای دولت, مالیات سبز, رفاه اقتصادی خانوارها, مدل نورد هاووس,
چکیده مقاله :
هدف از مقاله حاضر بررسی اثرات مالیاتهای سبز بر کیفیت محیط زیست و هزینههای دولت و رفاه اقتصادی خانوارها با استفاده از مدل نورد هاووس است. در این پژوهش سناریوهای 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد مالیات سبز بر رفاه اقتصادی خانوارها سنجیده شد. نتایج نشان داد که در حال 5/0 درصد اتخاذ مالیات سبز، میزان رفاه اقتصادی افزایش پیدا میکند. اما در مرحله بعد به یک روند پایداری میرسد. اما در وضعیت 1/0 درصد میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش می-شود و بعد حالت متوسطی به خود میگیرد و بعد از آن یک مقدار حالت کاهش میشود. میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر میشود. اما وضعیت سناریوهای 5/1 و 2 درصد مالیات سبز متفاوت است. رفاه اقتصادی در مرحله اول این دو سناریو افزایش مییابد اما بلند مدت میزان آن کاهش مییابد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می-شود که سازکارهای ویژهای در جهت وضع مالیات سبز از سوی برنامهریزان و سیاستگذاران اقتصادی اتخاذ شود.
چکیده انگلیسی :
The purpose of this article is to investigate the effects of green taxes on the quality of the environment and government expenses and the economic well-being of households using the Nord Haus model. In this research, scenarios of 0.5, 1, 1.5 and 2 percent green tax on the economic well-being of households were measured. The results showed that while adopting 0.5% green tax, the level of economic welfare increases. But in the next stage, it reaches a stable trend. But in the situation of 0.1%, the level of economic well-being increases in the first stage, and then it takes an average state, and then it decreases a certain amount. It can be said that economic prosperity has increased in the short term but decreases in the long term.But the situation of 1.5% and 2% green tax scenarios is different. Economic well-being increases in the first stage of these two scenarios, but in the long term, its amount decreases.
بررسی اثرات مالیاتهای سبز بر کیفیت محیط زیست و هزینههای دولت و رفاه اقتصادی خانوارها با استفاده از مدل نورد هاووس
چکیده
هدف از مقاله حاضر بررسی اثرات مالیاتهای سبز بر کیفیت محیط زیست و هزینههای دولت و رفاه اقتصادی خانوارها با استفاده از مدل نورد هاووس است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار GAMS انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی میشود و به دولتها کمک میکند هزینه جبران آلودگیها را تأمین کنند و در نتیجه کیفیت محیطزیست افزایش پیدا کند. بر اساس مدل نورد هاووس اعمال مالیات سبز موجب کاهش رشد اقتصادی در کوتاه مدت و افزایش آن در بلندمدت میشود. همچنین بر اساس این مدل وضع مالیات سبز بر رفاه اقتصادی تأثیر معناداری دارد. نتایج حاصل تحلیل نشان داد که میزان مصرف خانوارها در اثر رشد اقتصادی افزایش مییابد. و کاهش رشد اقتصادی میزان مصرف به یک روند پایداری میرسد. همچنین میزان میزان سرمایه با افزایش رشد اقتصادی افزایش مییابد. اما در با کاهش رشد اقتصادی میزان آن کاهش مییابد. اما بعد از مدتی به یک روند پایدار میرسد. نتایج این تحلیل نشان داد که با کاهش رشد اقتصادی، کیفیت محیط زیست تغییرات محسوسی نخواهد کرد. در واقع در حالت اولیه خود کیفیت محیط زیست افزایش مییابد. اما در طی فرآیند بلند مدت به یک روند پایداری میرسد. در این پژوهش سناریوهای 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد مالیات سبز بر رفاه اقتصادی خانوارها سنجیده شد. نتایج نشان داد که در سناریوی 5/0 درصد اتخاذ مالیات سبز، میزان رفاه اقتصادی افزایش پیدا میکند. اما در مرحله بعد به یک روند پایداری میرسد. اما در سناریوی 1/0 درصد میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش مییابد و بعد حالت متوسطی به خود میگیرد و بعد از آن یک مقدار کاهش مییابد. میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر میشود. اما وضعیت در سناریوهای 5/1 و 2 درصد مالیات سبز متفاوت است. رفاه اقتصادی در مرحله اول این دو سناریو افزایش مییابد اما در بلند مدت میزان آن کاهش مییابد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود که سازکارهای ویژهای در جهت وضع مالیات سبز از سوی برنامهریزان و سیاستگذاران اقتصادی اتخاذ شود. تا میزان آلودگی محیط زیست به نسبت قابل قبولی کاهش یابد.
کلمات کلیدی: مالیات سبز، هزینههای دولت، رفاه اقتصادی خانوارها، مدل نورد هاووس.
مقدمه
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در جهان و نیاز این جمعیت به منابع لازم نیازمند یک برنامهریزی کلان در حیطههای مختلف اقتصادی است. یکی از نیازهای مهم در جوامع امروزی داشتن محیط زیست سالم و بدون آلودگی است. در واقع میتوان بیان کرد که آلودگی محیط زیست از چالشهای مهم و اساسی در کشورهاست(Gerami & et al, 2015). بخش مهمی از این آلودگیها مرتبط با فعالیت کارخانجات صنعتی، صنایع تابع آن است. که میتواند آثار منفی بر محیط زیست برجای بگذارد. از طرفی دیگر فعالیت این صنایع و کارخانجات میزان تولید و تبع آن میزان افزایش اشتغالزایی را در پی دارد (Zakari & et al,2014). بر مبنای نظری الگوی تعادل مواد، هر اندازه منابع بیشتری از محیط زیست جذب سیستم اقتصادی شود ضایعات بیشتری به محیط بازگردانده میشود بنابراین شیوهای که انسان بر مبنای آن امور اقتصادی خویش را اداره میکند بر محیط زیست تأثیر میگذارد. (Jafari Samimi & Alizadeh, 2016). سه فرآیند استخراج، تولید و مصرف همراه با تولید ضایعاتی است که موجب تغیرات بیولوژیک در محیط زیست خواهد شد و بر سلامتی و رفاه انسانها تأثیر منفی خواهد داشت. بنابراین فعالیتهای اقتصادی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر محیط زیست تأثیر میگذارد و حضور دولت برای کاهش آلودگی ایجاد شده، ضروری است Dessus & Bussolo(2017). کشورها با سیاستها و برنامههایی که اتخاذ میکنند سعی در کاهش آلودگی محیط زیست دارند. این سیاستها عمدتاً با هدف قرار دادن آلودگیها، سطح فعالیتهای اقتصادی را تغییر میدهند و بهبود کیفیت محیطزیست را به دنبال دارند. یکی از فعالیتهایی که نقش بسیار مهمی در حفظ محیطزیست داشته، مالیات سبز1 است (Ghaffar Dastjardi, 2014). مالیاتهای محیط زیست یا مالیاتهای سبز یکی از ابزارهای اقتصادی و به طور دقیق تر یکی از سیاستهای مالی در حفظ و حراست از محیطزیست است که سالهای طولانی است که در کشورهای مختلف از آن استفاده میشود (Harati & et al,2012). مالیات سبز یا مالیاتهای محیط زیست بر انواع آلودگیهای محیطزیست اعمال میشود. این مالیاتها نه تنها کارایی را خدشهدار نمیکند، بلکه به دلیل کاهش هزینههای ناشی از آلودگی، نفع اجتماعی را نیز افزایش میدهد. مالیات سبز بر تولیدکنندههای آلودگی وضع میشود. دریافت این نوع مالیات از کارخانجات و دیگر صنایع باعث کاهش آلودگی محیط زیست میشود. علاوه بر اینکه باعث کاهش آلودگی محیطزیست میشود، میتواند به عنوان یک منبع درآمدی برای دولت در این زمینه به حساب آید، از طرفی، جمعآوری این نوع مالیات باعث کاهش هزینههای محیط زیست و ثبات اقتصادی نیز میگردد (Hadian & Ostadzad, 2013) . وضع مالیاتهای محیط زیست بر آلایندهها میتواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم صورت گیرد. در مالیاتهای مستقیم، مالیات بر خود آلایندههایی مانند میزان استخراج دی اکسید کربن از دودکش یک کارخانه یا پسماندهای آلوده اخذ میشود(Haj Mohammadi, 2014). اگرچه اخذ مالیات مستقیم به لحاظ تئوریک برای درونیسازی خسارتهای محیط زیست و اخذ مالیات پیگویی مناسبتر است، امّا در عمل با مشکلات زیادی روبرو است؛ بنابراین بسیاری از کشورها با توجه به مشکلات فنی و مسائل قانونی بجای اخذ مالیات محیط زیست مستقیم، مبادرت به اخذ مالیاتهای محیط زیست غیرمستقیم که به لحاظ اجرایی آسانتر است مینمایند Bjertnæs & Fæhn (2014)در این صورت از نهادههای تولید و یا کالاها و محصول نهایی تولیدشده مالیات اخذ میشود. این مالیاتها میتوانند از فرآیند تولید و یا مصرف اخذ شوند و جنبه تشویقی برای بنگاهها و مصرفکنندگان برای کاهش آلودگی دارند. مالیات بر انواع استفاده از گاز کلروفلور کربن در سردکنندهها مانند یخچالها، مالیات بر بنزین و سایر سوختهای فسیلی، کیسههای پلاستیک، باطریها و غیره از این نوع مالیاتها شمرده میشوند. اخذ این مالیاتها میتواند باعث حذف و یا استفاده کمتر از نهادههای تولید خطرناک و کالاهای مضر برای محیطزیست شود. تحت شرایطی اعمال این مالیاتها میتواند منجر به انتشار آلودگی در سطح بهینه اجتماعی شود . Hanley & et al (2016) مالیاتهای محیط زیستی یا مالیاتهای سبز یکی از ابزارهای اقتصادی در حفظ محیطزیست است که سالیان طولانی در کشورهای مختلف مورد استفاده بوده است. استفاده از این ابزار میتواند مانع انتشار آلایندههای بیش از حد بهینه اجتماعی شود. در ایران سیستم جریمه وجود دارد که با مالیات بسیار متفاوت است، اما میتوان با فراهم نمودن بستر حقوقی و انجام تحقیقات اقتصادی به شکلی علمی مقدار مالیاتهای سبز را تعیین کرد؛ اما در استفاده از هر ابزار اقتصادی در کشور باید به ملاحظات اجتماعی نیز توجه کرد و ظرافتهای خاص آن را در نظر گرفت.
مبانی نظری و روش پژوهش
دولتها ابزارهای مختلفی اقتصادی مختلفی در جهت تامین منابع مالی خود در نظر میگیرند. یکی از این ابزارهای اقتصادی، مالیات است. مالیاتها از یک سو با توجه به اصابت مالیاتی بر شرایط توزیعی جامعه تأثیرگذار هستند و از سوی دیگر، با جابجایی منابع از بازاری به بازار دیگر آثار تخصیصی به همراه دارند. از این رو، متخصصان اقتصاد همواره در پی شناسایی پایههایی از مالیات هستند که کمترین عدم کارایی را به جامعه تحمیل کند. بین انواع مالیاتها تنها پایه مالیاتی که چنین ویژگی را دارد مالیاتهای محیطزیستی2 است. (Afonso & Tovar, 2015. این پایه مالیاتی که بر انواع آلودگیهای محیطزیست اعمال میشود نه تنها کارایی را خدشهدار نمیکند بلکه به دلیل کاهش هزینههای ناشی از آلودگی فایده اجتماعی را نیز افزایش میدهد و به این نوع مالیات اصطلاحاً مالیات سبز میگویند. مالیات سبز بر پایه هزینه اعمال میشود، از این رو گستردگی بسیاری داشته و درآمد مناسبی را برای دولت به همراه دارد به همین جهت میتواند جانشین سایر پایههای مالیاتی شود. این نکته از یک سو اثر اختلالزایی مالیاتهای دیگر را کاهش داده و از سوی دیگر برای جامعه به دلیل کاهش آلودگی فواید بسیاری دارد. (Altunc & Celil, 2016) استفاده از مالیات ابزار مهمی برای نیل به اهداف مدیریت محیط زیست به شمار میرود. مدیریت محیط زیست میتواند از طریق مالیات بین استفاده از دستورات اقتصادی و ایجاد اشتیاق تعادل برقرار نماید. در سال 1997 از سوی برخی از نظریهپردازان علم اقتصاد و محیطزیست چنین پیشنهاد شد که برای مقابله با آسیبهای محیط زیست و نیز حمایت از توسعه پایدار نحوه محاسبه مالیات از مالیات بر درآمد به مالیات بر محیطزیست تغییر یابد و آن را به بهای تمامشده محصولات، انرژی و خدمات افزوده و در نتیجه این مالیات به طور کلی از سوی مصرفکنندگان پرداخت گردد. Heitger (2011) اخذ چنین مالیاتهایی که در سطح ملی بین برخی از کشورها مطرح گردیده بود هم اکنون با افزایش آلودگی فرامرزی و رقابت برای منابع مشترک بینالمللی و نیز ظهور تحولات و تهدیدات جدی برای محیطزیست جهانی به صورت استقرار یک نظام مالیاتی برای محیطزیست جهانی مورد بحث و تبادلنظر قرار دارد. وظیفه مالیاتهای محیط زیست ، افزایش درآمد دولتها نیست بلکه درصدد ارائه اطلاعات دقیق در خصوص قیمت تمام شده محصولات به شرکاء بازرگانی است. (Asimakopoulos & Karavias, 2016)
دولتها و شرکتها و هم چنین صنایع تولیدکننده آلایندههای محیط زیستی در وهله اول باید قادر باشند روند آسیبپذیری به محیطزیست را به حداقل برسانند، به منظور آسیب رساندن کمتر به محیطزیست، لازم است بخش تولید و صنایع از موادی که آلایندگی کمتری دارند استفاده کنند. قسمتی از آلودگیهای محیط زیستی را مردم و شهروندان عادی ایجاد میکنند (Rasouli Shemirani & Shabani, 2014) . بنابراین دولتها و سازمانهای آموزشی عمومی و خصوصی باید آموزشهای عمومی را هر چه بیشتر افزایش دهند و به کمک رسانههای عمومی و شبکههای اجتماعی و اینترنت آموزشهای صحیح را میان مردم ترویج دهند. هم چنین با در نظر گرفتن طرحهای تشویقی برای صنایع تولیدی و شهروندان عادی میتوان آنها را ترغیب کرد تا برای محیطزیست و آلوده نکردن آن هر چه بیشتر بکوشند و هم چنین آنها این کار را از دیگران درخواست کنند و به این شکل در حقیقت هر فرد یک بازدارنده جهت تخریب محیطزیست خواهد بود (Fattahi & et al, 2015) .
نقش مالیات سبز در سلامت محیط زیست
جمع آوری مالیاتهای سبز به شکلی بایستی برنامه ریزی شده باشد. که در جای مناسب خود هزینه شوند. یعنی برنامهریزی جهت مصرف آن وجود داشته باشد. (Pejuyan & Rashti, 2017). اگر پولهایی که تحت عنوان مالیات سبز از صنایع و تولیدکنندگان دریافت میشود برای ترمیم محیطزیست و آموزش در این خصوص مصرف گردد خیلی زود نتیجه و بازخورد آن در جامعه مشخص خواهد شد (Moghadisi & Taheri, 2012) . عدم مصرف کیسههای پلاستیکی توسط شهروندان فقط با آموزش امکانپذیر خواهد بود و باید برای آن یک برنامه درازمدت آموزشی وجود داشته باشد. در کنار آموزش نظارت بر اجرای درست قوانین و جلوگیری از فرارهای مالیاتی در این خصوص میتواند بخش عمدهای از مشکلات را حل نماید. شرکتها و صنایع باید به این دید و تفکر برسند که بهبود فرایند تولید و اصلاح آن در جهت حرکت به سمت اقتصاد سبز در نهایت به سلامت و سود بیشتر خودشان منجر میشود، و درجاهایی هم قانون باید به صورت قاطع در برابر تخلفات بایستد. در حال حاضر بیشتر صاحبان صنایع مختلف و کارخانجات با اصول و قوانین حاکم بر مالیات سبز آشنایی ندارند. و این بی اطلاعی باعث میشود که توجه خاصی به آلودگی و عوارض ناشی از آن نداشته باشند. بنابراین اگر شیوههای مختلفی جهت اطلاع رسانی به آنها وجود داشته باشند. میتواند در کاهش آلودگی محیط زیست تاثیر گذار باشد(Shahab & Sadrabadi, 2013) .
نقش مالیات سبز در بهبودی بخش کشاورزی
بخش کشاورزی یکی از بخشهای مهم اقتصادی هر کشوری محصوب میشود. توجه به این بخش و سرمایه گذاری مناسب روی آن ، رونق اقتصادی پایداری ایجاد خواهد شد. بنابراین توجه به این بخش نیازمند برنامههای جامع از سوی برنامهریزان اقتصادی میباشد. به موجب قانون مالیاتهاي مستقیم ماده 81 درآمد حاصل از کلیه فعالیتهاي، کشاورزي، دامداري، پرورش ماهی و زنبور عسل و پرورش طیور، صیادي و ماهیگیري، نوغانداری، احیاي مراتع و جنگلها، باغات اشجار از هر قبیل و نخیلات، از پرداخت مالیات معاف است و حمایت از این بخش جزء سیاستهاي کلان توسعه کشور محسوب میشود، اما بر قراري مالیات بر نوع فعالیتهایی که موجب تخریب محیطزیست میشود، امکانپذیر است.
1- مالیات بر میزان مصرف کود و سم در واحد زمین
استفاده بیرویه از نهاده هاي کشاورزي کود و سم، موجب آلودگی آب و خاك و هوا تأثیر بر رویش و حیات سایر گیاهان و جانوران مفید و نابودي گونههاي کمیاب گیاهی و جانوري میشود (Mohammadi & Heidarzadeh, 2014) در کشور ما مالیات بر استفاده از نهادهای کشاورزی مطرح است. یکی از این نهادها هم استفاده از کود است. هر ساله دولت برای کمک به کشاورزان در جهت تشویق به تولید، آنها را از دادن اینگونه مالیاتها معاف میکند. اما در کشورهای مثل آمریکا و بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا اینگونه مالیاتها اخذ میشود. در واقع حد مجازی برای استفاده کنندگان توسظ موسسات تحقیقاتی آنها تعیین شده است. که در صورت خارج از حد استفاده به میزان مصرفی که دارند. مالیات اخذ میشود.
2- مالیات بر آب مصرفشده در واحد زمین
هرچند آب یکی از منابع تجدیدپذیر محسوب میشود، اما منابع آب شیرین و پاك بسیار محدود و داراي پراکندگی نامتعادلی است. به طوري که بسیار از مناطق کشور از منابع کافی آن برخوردار نیستند. استفاده بیش از حد از آب به خصوص برداشت غیرعلمی و خارج از توان جایگزینی به ویژه از سفرههاي زیرزمینی، موجب پایین رفتن سطح آب در اکثر سفرههاي زیرزمینی کشور میشود، به طوري که در دشتهای کشور وضع خطرناك اعلام شده است. تغییر در میزان املاح و شوري و تغییر pH آب از مهمترین عوارض آن است. اکنون حیات اجتماعی و اقتصادي بسیاري از دشتهاي کشاورزي به دلیل بحران آب به مخاطره افتاده است (Mohammadi & Heidarzadeh, 2014) اینگونه مالیاتها متناسب با قیمت و همچنین متناسب با حجم مصرفی آن متفاوت است. یعنی دولت متناسب با میزان مصرفی که کشاورزان دارند متناسب با آن مالیات دریافت میکند. اما اگر مقدار این حجم مصرفی از یک استانداردی افزایش پیدا کند مقدار اخذ مالیات آن نیز به تناسب با ضریب دیگر محاسبه و اخذ میشود (Ghaffar Dastjardi, 2014).
مالیات سبز نه تنها کارایی اقتصادی را خدشهدار نمیکند، بلکه به دلیل کاهش هزینههای ناشی از آلودگی، نفع اجتماعی را نیز افزایش میدهد. مالیات سبز باعث کاهش آلودگی محیط زیست میشود، میتواند به عنوان یک منبع درآمدی برای دولت در این زمینه به حساب آید، از طرفی، جمعآوری این نوع مالیات باعث کاهش هزینههای محیط زیست و ثبات اقتصادی نیز میشود. در کشور ما بیشتر فعالیتهای کارخانجات و صنایع مرتبط با آن بدون توجه به مسائل محیط زیست انجام میشود. و همواره به دنبال افزایش تولیدات خود هستند. بنابراین در صورتی که سازکار مناسبی بر وضع مالیاتهای سبز وجود نداشته باشد. میزان آلودگی ناشی از فعالیت آنهاف سلامتی مردم را به خطر میاندازد. مدلی که ما در این پژوهش ارائه کردیم. یک مدل پویا و دارای ابعاد مختلف است. فرق اساسی این مدل با مدل کوزنتس در این است که متغیرهای محیط زیست در آن لحاظ شده است. براساس مدل کوزنتس در سطوح اولیه فعالیت محیط زیست تخریب میشود. و بعد از گذر زمان به سطح پایداری میرسد. اما در مدل نووردهاووس به این شکل نیست. تخریب مخیط زیست در مرحله اول اتفاق نمیافتد.
3- مالیات سبز، راهکاری برای مقابله با آلودگی محیط زیست
آلودگی هوا چهارمین عامل مرگومیر زودرس در جهان است. بر اساس گزارش بانک جهانی، آلودگی هوا سالانه بیش از 5/5 میلیون کشته و بیش از 5 تریلیون دلار هزینه بر اقتصاد جهانی تحمیل میکند. هوای آلوده، عوارض اقتصادی برای کشورهای درحالتوسعه به دنبال دارد و سالانه بیش از 5 تریلیون دلار هزینه در سطح جهانی صرف تعطیلی روزهای کاری در اثر آلودگی هوا و هزینههای پیشگیری از مرگومیر زودرس میشود.
بر اساس گزارش بانک جهانی، هزینهای که کشور ما در حال حاضر در قبال آلودگی هوا میپردازد، چیزی در حدود 80 هزار میلیارد تومان در هر سال برآورد میشود. بر اساس این گزارش، مرگومیر زودرس ناشی از آلودگی هوا در ایران نیز در طی دو دهه گذشته شتاب بیشتری گرفته و از 17هزار نفر در سا1990به بیش از 45 هزار نفر در سال 2021 رسیده است(فتاحی اردکانی و همکاران،1400). در اغلب کشورهای جهان به منظور رفع این معضل بزرگ که همزمان دو حوزه سلامت و اقتصاد را درگیر کرده و علاوه بر به خطر انداختن جان انسانها، سالانه زیانها و هزینههای سنگینی را متوجه اقتصاد کشور میکند، راهکارهای مختلفی از جمله قیمتگذاری محیط زیست و اخذ عوارض و مالیات سبز از صنایع آلاینده در نظر گرفته شده است که اجرای آنها در کشورهای توسعه یافته با کارآمدی و اثربخشی قابل توجهی همراه بوده است. قیمتگذاری محیط زیست، میتواند راهکاری اساسی در افزایش کیفیت محیطزیست ازیکطرف و از طرف دیگر منبع درآمد پایدار برای حکمرانی مطلوب باشد. از دیگر راهکارهایی که در کنار قیمتگذاری محیط زیست میتواند به کاهش آلودگی هوا و درآمدزایی منجر شود، دریافت عوارض یا مالیات سوخت برای کاهش مصرف سوخت در کلانشهرها است. اخذ مالیات سوخت در بیشتر کشورهای توسعه یافته اجرا میشود و پیامدهای مثبتی نیز به همراه داشته است. تدابیر مختلفی برای مقابله با آلودگی هوا میتوان اتخاذ کرد. یکی از مهمترین تدابیر اختصاص دادن مالیات سبز بر میزان مصرف سوخت است. جایگزینی خودروهای فرسوده، نوسازی ناوگان عمومی حملونقل شهری، توسعه خطوط مترو، بهبود کیفیت سوخت و فرآوردههای نفتی، اجرای دقیق برنامه معاینه فنی خودروها، ارتقا فرهنگ استفاده از وسایل حملونقل عمومی و کاهش استفاده از خودروی شخصی، ملزم کردن کارخانجات و صنایع پتروشیمی به رعایت استانداردهای جهانی محیط زیست، عوامل دیگر، اخذ مالیات سبز بر سوخت بهعنوان یکی از انواع مالیاتهای سبز و دوست دار محیطزیست به منظور کاهش مصرف سوخت و افزایش درآمدهای شهری، راهکاری است که اگرچه در کشور ما هنوز گامهای جدی برای اجرایی شدن آن برداشته نشده، اما در بسیاری از کشورهای جهان با استقبال مردم و مسئولین مواجه شده و اجرای آن، پیامدها و تأثیرات مطلوب و مثبتی به جای گذاشته است(صدیقیان و همکاران،1401).
4- استفاده از مالیات سبز در ایران
مردم باید به این اطمینان برسند که مالیاتهای پرداختی توسط آنها باعث افزایش رفاه شهروندان و بهبود محیط زیست میشود. نظام سیاسی یک کشور جهت تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور و افزایش رفاه شهروندان و حفظ محیط زیست خود به منابع مالی مطمئن و مستمر نیازمند است تا از این طریق بتواند به تعهدات قانونی و عرفی خود در مقابل مردم، جامه عمل بپوشاند. درآمدهای مالیاتی از طریق مالیات سبز، میتواند یکی از مهمترین منابع درآمدی دولت به شمار آید که باعث تقویت تولید، رشد و توسعه اقتصادی نیز میشود و در کنار افزایش رفاه مردم جامعه و حفظ محیط زیست، منجر به ایجاد و توسعه یک رابطه ارگانیک بین دولت و مردم میگردد (فروتن و همکاران،1400). با توجه به اینکه اکنون در اقتصاد ایران فشار زیادی به برخی از پایههای مالیاتی مانند مالیات بر شرکتها و مالیات بر حقوق و دستمزد میآید، این موضوع منجر به تضعیف انگیزه فعالیتهای اقتصادی و تولیدی در کشور میشود و حتی ممکن است موجب بیعدالتی و تشدید فرار مالیاتی در نظام اجرایی شود. به منظور برون رفت از این مشکل باید برنامهریزی دقیقی برای برقراری سیستمی جهت گسترش پایههای این نوع مالیات صورت پذیرد که با این کار ضمن افزایش درآمدهای مالیاتی، فشار مالیاتی نیز بر پایههای موجود کاهش خواهد یافت. در شرایط فعلی که صادرات نفتی کشور به دلیل تشدید تحریم کشورهای غربی با محدودیت و چالش مواجه شده است، به منظور کاهش آثار منفی این تحریمها و برون رفت از شرایط حساس حاضر، باید در کنار افزایش درآمدهای ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی، ظرفیت مالیاتی کشور بخصوص در حیطه مالیات سبز نیز به نحو مطلوب و موثرتری مورد استفاده قرار گیرد. البته باید از همه ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی داخلی کشور از طریق همگرایی بیشتر و توسعه وفاق ملی بین تمامی افکار و سلایق سیاسی درون نظام و همچنین اقناع افکار عمومی در راستای کمک به حل مشکلات موجود، بهره برداری لازم صورت پذیرد(اسکندری و همکاران،1399).
پیشینه تحقیق
Sotodehnia Karani & et al (2020) ، پژوهشی تحت عنوان بررسی اثر مالیات سبز بر مصرف انرژیهای فسیلی (بنزین، گاز طبیعی و نفت کار) در ایران با استفاده از الگوی تعادل عمومی محاسبهپذیر پویای بازگشتی (RDCGE) انجام دادند. نتایج نشان داد که همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار (1%) بر تولیدناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش مصرف نفتگاز، گاز طبیعی و بنزین کاسته میشود. همچنین، با اعمال 0% و 5% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی نداشته، با اعمال 10% مالیات سبز، مصرف گاز طبیعی و بنزین کارایی داشته، لیکن مصرف نفتگاز کارایی ندارد. با اعمال 20% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی خواهد داشت.
(2020) Forutan & et al، پژوهشی تحت عنوان بررسی اثرات اعمال مالیات سبز بر مصرف انرژی در ایران انجام دادند. نتایج حاکی از آناست که، علامت کششهای قیمتی خودی بر اساس انتظار نظری مورد تایید میباشند. ضمن اینکه دو گروه انرژی خانگی و سوخت حمل و نقل از نظر قیمتی برای هر سه سطح درآمدی تقریبا باکشش ظاهر شدهاند. در واقع افزایش قیمت یک درصدی انرژی خانگی در صورتی که با جبران مصرفکننده همراه نباشد، منجر به کاهش حدود یک درصد مصرف انرژی در همه خانوارها و نیز کاهش 002/0 درصد مصرف سوخت خانوارهای متوسط خواهد شد. این نتیجه در مورد گروه سوخت حمل و نقل نیز صدق میکند. افزایش قیمت یک درصدی در گروه سوخت، بدون جبران مصرفکننده، منجر به کاهش 1 تا 005/1 درصد مصرف سوخت در همه خانوارها و همچنین کاهش درصد جزئی در مصرف انرژی در خانوارهای متوسط و ثروتمند خواهد شد. گروه کالایی سوختهای حمل و نقل برای گروه فقیر و متوسط جامعه به صورت کالای لوکس و برای گروه ثروتمند بهصورت کالای ضروری و گروه انرژی خانگی برای تمام خانوارها به صورت کالای ضروری ظاهر شدهاست.
(2019) Ghaderi & et al، پژوهشی تحت عنوان ارزیابی و تحلیل اثرات اجرایی شدن سیاست مالیات سبز بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران انجام دادند. بر اساس یافتههای پژوهش رابطه بین مالیاتهای سبز و انتشار آلایندهها برای استانهای مورد بررسی منفی است. همچنین، تولید و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر اثری معکوس بر انتشار آلایندهها دارد. به عبارتی استفاده از این انرژیها منجر به کاهش انتشار آلایندهها میشود. علاوه بر این با افزایش مصرف انرژی فسیلی و توسعه انسانی میزان انتشار گاز CO2 افزایش مییابد. در نهایت رابطه معکوس میان درجه صنعتی شدن و انتشار آلایندهها مبین این مطلب است که بخش عمدهای از آلودگی ایجاد شده به واسطه بخش حمل و نقل و خدمات است و در واقع وجود تکنولوژیهای قدیمی در این بخش، منجر به افزوده شدن روزانۀ انتشار گازهای آلاینده شده است.
Ahangari & et al (2017) ، در مطالعه خود نشان دادند که وضع مالیات سبز در قالب چهار سناریوی مطروحه بر رشد اقتصادی در کوتاه مدت تاثیر مثبت ولی در بلندمدت تأثیر منفی میگذارد. رشد اقتصادی تابع یکی متغیر خاص نیست. بلکه تابع بسیاری از متغیرهاست. در کوتاه مدت کاهش رشد اقتصادی باعث افزایش رفاه شود. اما در بلندمدت باعث کاهش رفاه میشود. با اعمال مالیات سبز در قالب چهار سناریوی فوقالذکر تأثیر مثبت و اندکی بر روی رفاه میگذارد.
Turki Harchgani & Dehmardeh (2017) ، در مطالعه خود نشان دادند با افزایش نرخهای مالیات سبز، هزینههای سلامت ناشی از کاهش آلودگی هوا به طور قابل توجهی کاهش مییابد. همچنین ارزیابی مالی میزان تاثیرات وضع مالیاتها بر شاخصهای سلامت از جمله مرگ و میر، بیماری نشان میدهد که با وضع مالیاتها 2% و4% و5% میزان شاخصهای سلامتی به ترتیب 2/3، 4/6 و 6/11 درصد بهبود پیدا میکند. این درصدها به این معنی است که متناسب با افزایش وضع مالیاتها میزان شاخصهای سلامتی نیز بهبود مییابند. بر اساس نتایج، میتوان با اعمال مالیات سبز تا حد زیادی هزینههای سلامت ناشی از آلودگی هوا را کاهش داد. همچنین افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه باعث افزایش درآمدهای مالیاتی دولت و تأمین هزینه جبران آلودگیها شده و در نتیجه کیفیت محیطزیست افزایش پیدا میکند. همچنین با افزایش سرمایه در راستای افزایش تکنولوژیهای سازگار با محیطزیست نبوده است زیرا همزمان با افزایش کیفیت محیطزیست، سرمایه کاهش پیدا کرده است.
Hwan & Shortle (2018) در مطالعه خود نشان دادند که مالیاتهای محیطزیست باعث افزایش رفاه میگردند.
et al (2014) Glomm با استفاده از مدل تعادل عمومی نشان دادند که با جایگزینی مالیات فزاینده بنزین و استفاده از منافع آن برای کاهش مالیات بر سرمایه منجر به منافع رفاهی ناشی از مصارف بالاتر در بازار کالا و نیز کیفیت محیطزیست میگردد.
Anonymous (2014) در مطالعه خود نشان دادند که مالیات سبز باعث ایجاد سود مضاعف به سه شکل ضعیف، متوسط و قوی میشود. نتایج نشان میدهد که مالیات سبز باعث سود مضاعف قوی نمیشود، اما در با وضع مالیات سبز میتوان میزان آلودگیهای ناشی از محیط زیست را کاهش داد. ولی نمیتوان انتظار داشت فقط با وضع مالیات سبز میزان اشتغال در سطح کلان بطور گسترده افزایش یابد و یا منجر به کاهش بیکاری کلی گردد. ولی تا حدودی میتواند باعث رفاه اقتصادی خانوارها شود. چرا که با خذ اینگونه مالیات میتواند درآمدهای حاصله آن در بخش رفاهیات جامعه مصرف شود. با بررسی که در پیشینههای تحقیق انجام گرفت. میتوان به این نتیجه مهم دست یافت که تا کنون تحقیقی با این ابعاد در کشور انجام نشده است. و یک خلاء تحقیقاتی در این زمینه مطرح بود. بنابراین این مطالعه با استفاده از مدلی که ارائه داد. توانست بسیاری از متغیرهای تاثیر گذار در بخش مالیات سبز را بیان کند. و توجه سیاست گذاران کلان کشور را در این خصوص جهت دهی کند.
نوآوری این تحقیق در این است که با ارائه مدل نوورد هاووس در اقتصاد ایران بخصوص در مسئله محیط زیست. میتواند بعنوان سازکاری در کاهش آلودگی محیط زیست مطرح شود. همچنین بعنوان یک مدلی جهت انجام تحقیقات دیگر محققینی علاقمند به انجام چنین پژوهشهای هستند. باشد. استفاده از مالیاتهای محیط زیست روشن نوینی برای تخصیص بهینه منابع در راستای افزایش رفاه اجتماعی است.
روش پژوهش
روش تحقیق در این پژوهش بصورت تحلیلی از مدل اقتصادی نورد هاوس محاسبه پذیر است. چون محیط زیست یک موضوع جهانی است، مدلهایی مثل مدل نورد هاوس مربوط به وضعیت جهانی هستند و دارای کاربرد هستند. بخش سیاستی مدل مورد هاوس شامل اقداماتی است که میتواند مصرف کربن را کنترل کند که از مهمترین آنها میتوان به بستن مالیات روی کربن، یارانه به سوختهای پاک، محدود کردن تولید کل کربن (به صورت فیزیکی)، محدود کردن رشد جمعیت و حتی مهندسی اقلیم اشاره کرد. در کشورهای خاورمیانه بخصوص کشور ایران که کشوری نفت خیز است. و صنایع مختلفی در این کشور فعالیت دارند. بحث آلودگی محیط زیست بسیار مهم است. بنابراین با استفاده از این مدل میتوان تاثیرات اینگونه آلودگیها را بر اقتصاد و رفاه شهروندان سنجید. و در مقابل نتایج به دست آمده پیشنهادهای کاربردی مطرح کرد. اهمیت مدل از این جهت است که در عین سادگی و قابل فهم بودن، شهودهای بسیار مهمی را ارائه میکند. به همین دلیل هم هست که با اینکه جزو اولین مدلهای این حوزه بوده ولی همچنان به صورت وسیع کاربرد دارد. در این مدل با به کارگیری کالیبراسیون در موارد لازم، تحلیل تجربی آن نیز انجام شد. در ابتدا، بررسي جامعي در اسناد، مدارك، منابع كتابخانهاي نظير كتابها، پاياننامههاي دانشجويي و مجلات علمي و پژوهشي و مقالات علمي بینالمللی صورت گرفت تا مبانی نظري تحقيق تدوین گردیده و از نتايج بررسيهاي صورت گرفته در ارتباط با موضوع نیز استفاده گردد. سپس در بخش مطالعه ميداني بهمنظور کسب اطلاعات مورد نیاز از روش کمی و در قالب معادلات ریاضی و همچنین آزمونها با استفاده از دادههای سری زمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرمافزار GAMS انجام شد. نرمافزار GAMS از کاراترین نرمافزارهای بهینهسازی برای مسائل تحقیق در عملیات محسوب میشوند که الگوریتمهای حل مختلفی برای حل مدلهای خطی، غیرخطی، مختلط، کوآدراتیک و غیره میباشد. مزیت اصلی این نرمافزار فضای قابلانعطاف و ساده برای کدنویسی مدلهای برنامهریزی ریاضی میباشد.
کالیبراسیون مدل
برای به دست آوردن پارامترهای مدل از کالیبراسیون استفاده شد. نتایج حاصل از شبیه سازی کالیبریزه کرده پارامترها و متغیرهای مربوط به اقتصاد ایران را مشاهده میکنید.
جدول 1- پارامترها و متغیرهای مربوط به اقتصاد ایران
Table 1- Parameters and variables related to Iran's economy
پارامتر | مقدار | توضیحات | منبع |
|
|
|
|
Β | 0/98 | نرخ تنزیل | محاسبات تحقیق |
Α | 0/4 | سهم سرمایه از تولید | مرکز آمار ایران |
δk | 0/07 | نرخ استهلاک سرمایه | (Dadgar & et al, 2013) |
Tk | 0/28 | نرخ مالیات بر عایدی سرمایه | مرکز آمار ایران |
Tl | 0/18 | نرخ مالیات بر درآمدی نیروی کار | مرکز آمار ایران |
A | 0/17 | بهره وری عوامل تولید | (Dadgar, 2016) |
Δq | 0/42 | عملکرد محیطزیست | (Hadian & et al, 2012) |
μ1 | 0/35 | سهم مطلوبیت از مصرف | (Majdzadeh Tabatabai & et al. 2012) |
μ2 | 0/48 | سهم مطلوبیت از اشتغال | (Arabmazar & et al, 2013) |
Q | 1 | کیفیت محیطزیست بدون آلودگی | (Moghimi & et al, 2012) |
Φ | 0/07 | درصد تغییرات آلودگی به تولید | (Pajuhian & Narsis, 2016) |
Ν | 0/02 | درصد مخارج محافظت از محیطزیست به کل مخارج دولت | (Mojtahed & Ahmadian, 2011) |
معادلات مدل تحقیق
1.تابع هدف
این مدل یک تابع رفاه اجتماعی را بهینه میکند، W که مجموع متغیرهای تاثیرگذار بر مصرف سرانه در یک دوره معین را نشان میدهد. در این رابطه V تابع رفاه اجتماعی لحظهای ، U تابع مطلوبیت ، (c(t مصرف سرانه و (L(t جمعیت است. زمان در دورههای پنج ساله است، عامل تخفیف در آینده به این شکل است، R(t) = (1 + ρ)−t، که ρ نرخ خالص ترجیح زمانی اجتماعی یا نرخ تنزیل نسلی بر روی رفاه است. این مدل براساس مبانی نظری مدلهای نئوکلاسیک تبیین شده است. در کنار سایر بخشهای اقتصادی بخش آلودگی محیط زیست نیز بر آن اضاف شده است.
(1) |
|
تابع مطلوبیت دارای یک کشش ثابت نسبت به درآمد سرانه به شکل است. این پارامتر α به عنوان ریسکگریزی نسلی تعبیر میشود که اهمیت نسبی سطوح مصرف نسلهای مختلف را اندازهگیری میکند. در نسخه فعلی، نرخ تنزیل 5/1 درصد در سال است، و نرخ نابرابری 14/5 است. همانطور که در زیر توضیح داده شد، این پارامترها برای تنظیم نرخ بهره حقیقی در مدل تنظیم شدهاند.
خروجی خالص خروجی ناخالص را با کاهش هزینهها افزایش میدهد:
(2) |
|
(3) |
|
(4) |
|
(5) |
| |||||
(6) |
| |||||
(7) |
|
(8) |
| |||||
(9) |
| |||||
(10) |
|
(11) |
| |||||
(12) |
|
(13) |
|
سوخت | تقاضای گاز | تقاضای نفت | CO2 | NOx. | CH |
وضع مالیات 5/0% | -0/9 | -3 | -0/9 | -0/8 | -0/3 |
وضع مالیات 1% | -3/7 | -2/8 | -2/3 | -1/7 | -2/5 |
وضع مالیات 5/1 % | -5/2 | -5/9 | -5/4 | -2/5 | -4/6 |
وضع مالیات 2% | -7/5 | -5/8 | -5/2 | -3/4 | -5/1 |
دلیل اینکه دامنه تغییرات سناریوها بیشتر از 2% نیست. این است که ظرفیت اقتصاد ایران در بخش مالیات سبز جوابگوی بیشتر از 2% درصد نیست. چرا که با اختصاص بیشتر از 2% درصد اخذ مالیاتها به بیش از 20درصد خواهد رسید. و بسیاری از کارخانجات و صنایع توان پرداخت این وضع مالیاتها را نخواهند داشت. و ممکن است فعالیت آنها متوقف شود.
تاثیر مالیات سبز بر رفاه اقتصادی شهروندان
با وضع ماليات سبز مصرف سوختهاي فسيلي كاهش يافته و در نتيجه رفاه نيز كاهش مييابد. به منظور بررسي رفاه، تغييرات معادل در درآمد، براي مصرف كننده نماينده به عنوان معياري از آثار رفاهي ناشي از سياستهاي مالياتي مختلف در دو حالت بدون لحاظ آثار محیطزیست و با لحاظ آن محاسبه شده است. در حالت اول رفاه فقط تابعي از مصرف كالاها (انرژي و غير انرژي) در نظر گرفته شده است، درحالیکه در حالت دوم رفاه يا مطلوبيت تابعي از مصرف كالاها و آثار محیطزیست (به طور خاص آلودگي هوا) ناشي از مصرف سوخت است.
جدول 3- تغييرات رفاه بر اثر اعمال ماليات سبز (درصد)
Table 3- Welfare changes due to the application of green tax (percentage)
سوخت | رفاه بدون لحاظ آثار محیطزیست | رفاه با لحاظ آثار محیطزیست |
وضع مالیات 5/0% | -0/3 | 2/4 |
وضع مالیات 1% | -0/4 | 2/2 |
وضع مالیات 5/1 % | -/5 | 3/7 |
وضع مالیات 2% | -0/9 | 5/8 |
در این مدل سناریوهای مختلف 5/0، 1، 5/1، 2 درصد مالیات در اقتصاد ایران شبیه سازی شده است. با توجه به اینکه دیتاهای مختلف در بازههای زمانی به دست آمده است. برای رسیدن به آن نتایج مورد انتظار دیتاها شبیه سازی شدند. شبیه سازی هم به این شکل بوده است که بتوان خروجی نهایی بصورت نمودار گزارش کرد.
نتایج شبیهسازی مدل در نمودارهای (1) و (2)، بیانگر تأثیر یک درصد افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در مدل نورد هاووس میباشد. فرق این مدل نسبت به مدل های دیگر در این است که در این مدل مجموعهای از پارامترها بررسی شده است. و مهمترین پارامتر وضع مالیات سبز است که در این مدل بطور دقیق ارزیابی شده است. بر اساس نتایج یک درصد افزایش در نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه منجر به 5% و یا 8% کاهش مصرف و کاهش سرمایه شده است. افزایش نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه منجر به افزایش درآمدهای مالیاتی میشود و به دولتها کمک میکند هزینه جبران آلودگیها را تأمین کنند و در نتیجه کیفیت محیطزیست افزایش پیدا کند. بر اساس نتایج، مخارج دولت به همراه کیفیت محیطزیست افزایش یافته است. نتایج مدل نورد هاووس همانند نظریه کوزنتس نشان میدهددر سطوح اولیه رشد، تخریب محیطزیست افزایش مییابد اما به مرور زمان پس از رسیدن به سطح معینی از رشد اقتصادی یعنی رشد اقتصادی 8 درصد، آگاهی از محیطزیست بالا میرود و قوانین مؤثرتری وضع و اجرا میشود و مخارج دولتی در راستای حفظ و ارتقا محیطزیست افزایش مییابد و کیفیت محیطزیست بهبود مییابد. همچنین بر اساس نظریه محیطزیست کوزنتس افزایش کیفیت محیطزیست به دنبال کاهش سرمایه نشان دهنده هدایت جریان سرمایه در جهت افزایش مقیاس تولید و نهایتاً افزایش حجم انتشار آلودگی است. بنابراین تشکیل سرمایه در راستای افزایش تکنولوژی سازگار با محیطزیست نبوده است و مخارج دولت نیز در راستای حفظ و ارتقا محیطزیست افزایش یافته است. تغییر در پارامترهای محیطزیست ν و φنیز کیفیت محیطزیست را تحت تأثیر قرار میدهند. افزایش در وزن مصرف یعنی (u1 نسب به u2) یا افزایش در β مقدار مصرف و سرمایه را در حالت پایدار افزایش میدهد. انواع مالیات باید به نحوی وضع شود که کمترین اثرات اخلالی را در سایر بخشها به جا گذارد.
نمودار ( 1): جهت حرکت مصرف به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نورد هاووس را نشان میدهد. یعنی میزان مصرف بعد از کاهش رشد اقتصادی (اعداد سمت چپ نمودار در محور عمودی) به یک مرحله پایداری رسیده است. یعنی با کاهش بیشتر دیگر میزان مصرف افزایشی نخواهد بود. و روند پایداری به خود میگیرد.
نمودار 1- جهت حرکت مصرف به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 1- The direction movement of consumption towards a constant state based on the Nordhaus model
نمودار(2)؛ جهت حرکت سرمایه به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نوردهاوس مشاهده میکنید. با توجه به میزان کاهش رشد اقتصادی(اعداد نمودار محور عمودی)، میزان سرمایه به حالت پایداری حرکت کرده است. بنابراین میتوان گفت میزان سرمایه حالت پایداری به خود گرفته است.
نمودار 2- جهت حرکت سرمایه به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 2- The direction movement of capital towards a constant state based on the Nordhaus model
نمودار(3)؛ جهت حرکت کیفیت محیط زیست به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نوردهاوس مشاهده میکنید. این نمودار نشان میدهد در صورت کاهش رشد اقتصادی کیفیت محیط زیست(محور افقی) کاهش پیدا نکرده است. بلکه در حالت اول به شکل افزایشی بوده است. بعد از آن حالت پایداری داشته است. پس میتوان بیان کرد که کیفیت محیط زیست وضعیت پایداری داشته است.
نمودار3 - جهت حرکت کیفیت محیطزیست به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 3- The direction movement of environment quality towards a constant state based on the Nordhaus model
نمودار(4)؛ جهت حرکت مخارج دولت به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نوردهاوس مشاهده میکنید. این نمودار نشان میدهد در صورت کاهش رشد اقتصادی مخارج دولت(محور افقی) در کوتاه مدت کاهش پیدا نکرده است. بلکه یک روند پایداری بعد از مرحله افزایشی طی کرده است.
نمودار 4- جهت حرکت مخارج دولت به طرف وضعیت پایدار بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 4- The direction movement of government expenditures towards a constant state based on the Nordhaus model
اثر مالیات سبز بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نورد هاووس
نمودار(5)، تاثیر میزان 5/0 درصدی مالیات سبز بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نوردهاووس نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید اعداد سمت چپ(محور عمودی) میزان درصد مالیات اختصاص داده شده را نشان میدهد. و اعداد محور افقی میزان رفاه اقتصادی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود. میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش داشته و بعد از آن حالت پایداری به خود گرفته است.
نمودار 5- تأثیر مالیات سبز نیم درصدی بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 5- The effect of 0/5 % green tax on the whole economy based on the Nordhaus model
نمودار(6)، تاثیر میزان 1/0 درصدی مالیات سبز بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نوردهاووس نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید اعداد سمت چپ(محور عمودی) میزان درصد مالیات اختصاص داده شده را نشان میدهد. و اعداد محور افقی میزان رفاه اقتصادی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود. میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش داشته و بعد حالت متوسطی به خود گرفته و بعد از آن یک مقدار حالت کاهشی داسته است. شاید میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر شده است.
نمودار 6- تأثیر مالیات سبز یک درصدی بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 6- The effect of 1 % green tax on the whole economy based on the Nordhaus model
نمودار(7)، تاثیر میزان 5/1درصدی مالیات سبز بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نوردهاووس نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید اعداد سمت چپ(محور عمودی) میزان درصد مالیات اختصاص داده شده را نشان میدهد. و اعداد محور افقی میزان رفاه اقتصادی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود. میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش داشته و بعد حات متوسطی به خود گرفته و بعد از آن یک مقدار حالت کاهشی داسته است. شاید میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر شده است.
نمودار 7- تأثیر مالیات سبز یک و نیم درصدی بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 7-The effect of 1.5 % green tax on the whole economy based on the Nordhaus model
نمودار(8)، تاثیر میزان 2/0 درصدی مالیات سبز بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نوردهاووس نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید اعداد سمت چپ(محور عمودی) میزان درصد مالیات اختصاص داده شده را نشان میدهد. و اعداد محور افقی میزان رفاه اقتصادی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود. میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش داشته و بعد حات متوسطی به خود گرفته و بعد از آن یک مقدار حالت کاهشی داسته است. شاید میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر شده است.
نمودار 8- تأثیر مالیات سبز دو درصدی بر رفاه اقتصادی بر اساس مدل نورد هاووس
Figure 8- The effect of 2 % green tax on the whole economy based on the Nordhaus model
ارزیابی اعتبار مدل نورد هاووس با استفاده از آزمونهای آماری
در این مقاله از دادههای مربوط به گشتاورها و آزمونهای آماری جهت مقایسه دادههای واقعی و دادههای الگو استفاده کردیم تا مشخص شود مدل نوردهاووس طراحی شده تا چه میزان با دادههای اقتصاد ایران مطابقت دارد. جدول(4): گشتاورهای مرتبه اول و دوم برای متغیرهای تولید ناخالص داخلی، اخذ مالیات سبز، مخارج دولت و رفاه خانوارها را نشان میدهد. که بیانگر انطباق زیاد مدل نورد هاووس با دادههای واقعی این متغیرهاست. در جدول(4-5): با کمک آزمونهای آماری t و f مقادیر با هم مقایسه گردید و نتایج آن بیان شد.
جدول4- گشتاورهای دادههای واقعی و دادههای مدل نورد هاووس
Table 4- The torques of the real data and data of the Nord Haus model
نام متغیر | میانگین |
| انحراف معیار |
|
| دادههای واقعی | مدل | دادههای واقعی | مدل |
تولید ناخالص داخلی | 0/97 | 0/94 | 0/87 | 0/82 |
مصرف | 0/85 | 0/82 | 0/76 | 0/67 |
اخذ مالیات | 2/02 | 1/97 | 0/89 | 0/68 |
هزینه دولت | 0/75 | 0/71 | 0/39 | 0/37 |
رفاه خانوارها | 2/80 | 2/87 | 0/48 | 0/47 |
مقایسه مقدار آمارهی آزمون و مقادیر بحرانی در جدول(5)؛ نشان می دهد برای تمامی متغیرها مقدار آمارهی آزمون کوچک تر از مقدار بحرانی در سطح 95 درصد بوده و فرض صفر رد نمیشود؛ لذا مقادیر ویژگیهای شبیه سازی شده و واقعی در سطح اطمینان 95% اختلاف معنی داری ندارند. از این رو میتوان ادعا کرد که مدل از قدرت برازش و دقت قابل قبولی برخوردار است.
جدول5- آزمونهای آماری جهت مقایسه ویژگیهای متغیرها
Table 5- Statistical tests to compare the characteristics of the variables
متغیر |
| تولید ناخالص داخلی | مصرف | اخذ مالیات | هزینه دولت | رفاه خانوارها |
آزمون برابری میانگین | آماره آزمون | 0/25 | 0/38 | 1/30 | 0/30 | -0/42 |
| مقدار بحرانی | 1/98 | 1/98 | 1/97 | 1/97 | 1/92 |
آزمون برابری انحراف معیار | آماره آزمون | 1/78 | 1/32 | 1/34 | 1/34 | 1/49 |
| مقدار بحرانی | 1/85 | 1/82 | 1/85 | /1/82 | 1/82 |
نتیجهگیری و پیشنهادها:
نتایج این پژوهش نشان داد یک درصد افزایش در نرخ مالیات بر سرمایه منجر به کاهش مصرف و کاهش سرمایه و افزایش کیفیت محیط زیست و درآمد دولت میشود. هرچند افزایش نرخ مالیات بر بازدهی سرمایه به دولتها کمک میکند هزینه جبران آلودگیها را تأمین کنند و کیفیت محیط زیست افزایش پیدا کند اما اعمال سیاست مالیاتی بر سرمایه همراه با افزایش هزینه سرمایه و کاهش عرضه سرمایه، مخارج دولت را در راستای حفظ و ارتقا محیط زیست افزایش داده است. بر اساس نظریه کوزنتس نیز در سطوح اولیه رشد، تخریب محیط زیست افزایش مییابد اما به مرور زمان پس از رسیدن به سطح معینی از رشد اقتصادی، آگاهی از محیط زیست بالا میرود و قوانین مؤثرتری وضع و اجرا میشود و مخارج مصرف شده در راستای حفظ و ارتقا محیط زیست افزایش مییابد و کیفیت محیط زیست بهبود مییابد. همچنین بر اساس دیدگاه دوم نظریه محیط زیست کوزنتس افزایش کیفیت محیط زیست به دنبال کاهش سرمایه نشان دهنده هدایت جریان سرمایه در جهت افزایش مقیاس تولید و نهایتاً افزایش حجم انتشار آلودگی است. بنابراین تشکیل سرمایه در راستای افزایش تکنولوژی سازگار با محیط زیست نبوده است و مخارج دولت نیز در راستای حفظ و ارتقا محیط زیست افزایش یافته است. هرچند بکار بردن مالیاتهای محیط زیست به عنوان ابزار سیاست مالی برای کنترل آلودگی، میتواند از یک سو با اخذ هزینه پیامد منفی خارجی ایجاد شده از افرادی که آن پیامد را ایجاد میکنند و از سوی دیگر، از طریق هزینه کردن وجوه حاصل برای کاهش آلودگیها مناسب باشد اما از آنجایی که انواع مالیاتها دارای اثرات جانبی هستند، باید در وضع مالیات این موضوع مدنظر قرار گیرد. انواع مالیات باید به نحوی وضع شود که کمترین اثرات اخلالی را در سایر بخشها بر جای گذارد.
نتایج حاصل تحلیل نشان داد که میزان مصرف خانوارها در اثر رشد اقتصادی افزایش مییابد. و کاهش رشد اقتصادی میزان مصرف به یک روند پایداری میرسد. همچنین میزان میزان سرمایه با افزایش رشد اقتصادی افزایش مییابد. اما در با کاهش رشد اقتصادی میزان آن کاهش مییابد. اما بعد از مدتی به یک روند پایدار میرسد. درآمدهای حاصله از مالیات سبز بر اساس مدل نوردهاووس نشان میدهد که با وضع اینگونه مالیات و داشتن سازکار مناسب جهت جمعآوری آنها و توزیع مناسب آنها در بخشهای مختلف اقتصادی، شاهد رشد اقتصادی خواهیم بود. و این رشد اقتصادی میزان رفاه خانوارها به دنبال دارد. کیفیت محیط زیست تابع شرایط مختلف است. که مطابق با اصول استانداردهای وضع شده بایستی باشد. نتایج این تحلیل نشان داد که با کاهش رشد اقتصادی، کیفیت محیط زیست تغییرات محسوسی نخواهد کرد. در واقع در حالت اولیه خود کیفیت محیط زیست افزایش مییابد. اما در طی فرآیند بلند مدت به یک روند پایداری میرسد. نتایج این تحلیل نشان داد که با کاهش رشد اقتصادی میزان مخارج دولت در کوتاه مدت تغییری پیدا نمیکند. ولی در بلند مدت براساس استراتژیهای اختصاص داده شده روند پایداری به خود میگیرد. در این پژوهش سناریوهای 5/، 1، 5/1 و 2 درصد مالیات سبز بر رفاه اقتصادی خانوارها سنجیده شد. نتایج نشان داد که در حال 5/0 درصد اتخاذ مالیات سبز، میزان رفاه اقتصادی افزایش پیدا میکند. اما در مرحله بعد به یک روند پایداری میرسد. اما در وضعیت 1/0 درصد میزان رفاه اقتصادی در مرحله اول افزایش میشود و بعد حالت متوسطی به خود میگیرد و بعد از آن یک مقدار حالت کاهش میشود. میتوان بیان کرد کرد که در حالت کوتاه مدت رفاه اقتصادی افزایش داشته اما در حالت بلند مدت کمتر میشود. اما وضعیت سناریوهای 5/1 و 2 درصد مالیات سبز متفاوت است. رفاه اقتصادی در مرحله اول این دو سناریو افزایش مییابد اما بلند مدت میزان آن کاهش مییابد.
- به دليل اهميت آثار محیط زیست و ضرورت كاستن از آلايندههاي موجود در هوا، بهرهگيري از نظام ماليات سبز در چارچوب نظام مالياتي كشور ميتواند به ميزان قابلملاحظهای در كاهش آلودگي مؤثر ميباشد، لذا اعمال ماليات سبز به عنوان يكي از مالياتهاي غيرمستقيم ضروري است. در نتایج تحقیق بیان شد که میزان رفاه اقتصادی در بلند مدت کاهش مییابد. بنابراین دولتها بایستی سازکار مناسبتری در جهت اخذ مالیات اتخاذ کنند. که ضمن کاهش آلودگی میزان رفاه اقتصادی نیز افزایش یابد.
- با توجه به نتايج مطالعه، بالاترين نرخ افزايش در رفاه با لحاظ آثار زيست محيطي، نرخ ماليات 2% ميباشد و ميتوان اين نرخ را به عنوان نرخ بهينه ماليات سبز(ماليات بر سوخت) مورد تأكيد قرار داد. لذا پيشنهاد ميشود در اعمال قانون هدفمندكردن يارانه انرژي، ميزان 2%از حذف يارانه به عنوان ماليات سبز تلقي شود و هرساله درصدي بر آن افزوده شود تا ضمن نزديك شدن قيمت سوخت به قيمت واقعي آن، اهميت وضع ماليات بر نهادههاي مخرب زيست محيطي، از جمله سوخت نيزمشخص شود.
- اخذ مالیات سبز در کل در کوتاه مدت باعث افزایش رفاه اجتماعی خانوارها و افزایش سلامتی آنها میشود، اما در بلند مدت میزان این رفاه اقتصادی کاهش مییابد. بنابراین بایستی تدابیری اتخاذ شود که میزان مالیات متناسب با درآمد خانوارها و در جهت بهبود کیفیت هوا و کاهش آلودگی باشد.
- اخذ مالیات از تولیدکنندگانی که موجب آلودگیهای محیط زیست میشوند، میتواند به اصلاح فرآیند و سازوکارهای تولید کمک کند که در نهایت منجر به کاهش این آلودگیها و افزایش فواید اجتماعی شود.
- از طریق مالیاتهای سبز این امکان به وجود میآید که تولیدکنندگان از تکنولوژیهایی که ایجاد آلودگی میکنند و مصرف انرژی آنها بالا است کمتر استفاده کنند و به سمت استفاده از فرآیند تولید کاربر حرکت کنند.
- دولت میتواند با وضع مالیاتهای سبز، ضمن حداکثر کردن منافع اجتماعی، نسبت به کسب درآمدهای مالیاتی بیشتر اقدام کند.
- وضع مالیات بر آلودگیهای محیط زیست تولیدکنندگان موجب افزایش قیمت این گروه و کالاهای تولیدی میشود و این موضوع باعث میشود که مصرف کالاهای مزبور کاهش یابد.
Investigating the effects of green taxes on the quality of the environment and government expenses and the economic well-being of households using the Nordhaus model.
The purpose of this article is to investigate the effects of green taxes on the quality of the environment and government expenses and the economic well-being of households using the Nord Haus model. Data analysis was done using GAMS software. The results showed that the increase in the tax rate on the return of capital leads to an increase in tax revenues and helps governments to cover the cost of compensation for pollution, and as a result, the quality of the environment increases. According to the Nord Haus model, the application of green tax will reduce economic growth in the short term and increase it in the long term. Also, based on this model, imposing a green tax has a significant effect on economic well-being. The results of the analysis showed that the amount of household consumption increases due to economic growth. And the decrease in the economic growth of consumption reaches a stable trend. Also, the amount of capital increases with increasing economic growth. But with the decrease in economic growth, its amount decreases. But after some time it reaches a stable trend. The results of this analysis showed that with the reduction of economic growth, the quality of the environment will not change significantly. In fact, in its initial state, the quality of the environment increases. But during the long-term process, it reaches a stable trend. In this research, scenarios of 0.5, 1, 1.5 and 2 percent green tax on the economic well-being of households were measured. The results showed that in the 0.5% green tax scenario, the level of economic well-being increases. But in the next stage, it reaches a stable trend. But in the scenario of 0.1%, the level of economic well-being increases in the first stage, and then it takes an average state, and after that it decreases a bit. It can be said that economic prosperity has increased in the short term but decreases in the long term. But the situation is different in the 1.5% and 2% green tax scenarios. Economic well-being increases in the first stage of these two scenarios, but decreases in the long term. According to the obtained results, it is suggested that special mechanisms be adopted by economic planners and policymakers to impose green tax. To reduce environmental pollution to an acceptable ratio.
Key words: green tax, government expenses, economic well-being of households, Nordhaus model.
Reference
Dessus, S. and Bussolo, M. (2017). Is There a Trade-off between Trade Liberalization and Pollution Abatement? Journal of Policy Modeling, Vol. 20, Issue.1, PP. 11-31.
Bjertnæs, G.H. and Fæhn, T.(2014). Energy Taxation in a Small, Open Economy: Social Efficiency Gains Versus Industrial Concerns, Energy Economics, Vol. 30, PP. 2050–2071.
Hanley, N., F., Shogren J.and White, B.(2016). Environmental Economics in Theory and Practice, MacMillan, London.
Afonso, A. & Tovar Jalles, J. (2015),Economic Performance and Government Size. European Central Bank, Working Paper Series, No 1399.
Altunc, F. & Celil, A. (2016).The Relationship between Optimal Size of Government and Economic Growth: Empirical Evidence from Turkey, Romania and Bulgaria. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 92, 66–75.
Heitger, B. (2011).The Scope of Government and Its Impact on Economic Growth in OECD Countries. Kiel Working Paper No.1034. Kiel: Institute of World Economics.
Asimakopoulos, S. & Karavias, Y.(2016). The Impact of Government Size on Eeconomic Growth: A Threshold Analysis. Economics Letters, 139, 65-68.
Fattahi, M, Assari A, Husseini, A., & Asgharpour, H.(2015). Empirical analysis of the relationship between air pollution and public health costs approach dynamic panel data, Journal of Economic Modeling, 9 (31), 43-60, (In Persian).
Moghadisi, Reza & Taheri, F.(2012). Economic and environmental consequences of the pollution tax, Journal of Agricultural Economics, 4(3), 2012, 77-111, (In Persian).
Mohammadi, & S. Heidarzadeh, H. (2014). Evaluation of Factors Affecting environmental pollution with an emphasis on trade liberalization in different countries (Case Study Published 2CO), Journal of Agricultural Economics and Development, 28 (3), 23-213, (In Persian).
Hwan Bae, J. and Shortle, J. (2018).The Welfare Consequences of Green Tax Reform in Small Open Economies, Department of Agricultural Economics and Rural Sociology the Pennsylvania State University.
Glomm, G., Kawaguchi, D., & Sepulveda, F. (2014). Green taxes and double dividends in a dynamic economy. Journal of Policy Modeling, 30, 19-32.
Anonymous, B.(2014), Developing Green Taxation, Summary of a Government Assignment Report 5390.
Carlos De Miguel& Baltasar Manzano.(2014), Green Tax Reforms and Habits, Resource and Energy Economics, Vol. 33. 2014.
Saveyn, Bert and Denise Van Regemorter .(2007). "Environmental Policy in a Federal State A Regional CGE Analysis of the NEC Directive in Belgium". Energy, Transport and Environment Working Papers Series with number ete0701.
Hill, M. (2012). "Green Tax Reform in Sweden: the Second Dividend and the Cost of Tax Exemptions". Journal of Environmental Economics and Management 4: 96-231.
Jeroen , van den Bergh , M . Wouter Botzen, W . (2012) . How sensitive is Nordhaus to Weitzman? Climate policy in DICE with an alternative damage function . Economics Letters . 117 . 372-374.
Liang, C. Lovejoy, S.and Lee, J. (2015). Green Taxes: Impacts on National Income, Social Welfare, and Environmental Quality, Department of Community Development and Applied Economics, The University of Vermont, Burlington, Vermont.
Zakari, Z; Esfandiari, M. and Pasha Zanos, (2014). morning. Development of tax revenues through collecting green tax from polluting industries; Based on the data-data approach. The 5th National Iranian Economics Student Conference, Mazandaran University.
Harati, J., Islamlouian, K. & Ghatmiri, M. A. (2012). Determining the optimal environmental tax in the generalized growth pattern despite the transfer of clean technology and environmental quality: Sample of Iran's economy. Quarterly Journal of Economic Modeling Research, 7, 97-126.
Gerami, M. & Karami, M. (2015). Green tax in developed countries. Economic Journal of Monthly Review of Economic Issues and Policies, 3(4), 134-125.
Hadian, A., Ostadzad, A. (2013). Estimating the optimal level of pollution tax in Iran's economy, economic growth and development researches, number 12.
Ghaffar Dastjardi, J. (2014). Green Tax (Environmental Taxes), Economic Journal, No. 1 and 2.
Haj Mohammadi, F. (2014). Tax bases in the countries of the vision of the Islamic Republic of Iran, Office of Tax Studies and Research.
Jafari Samimi, A. Alizadeh Melfeh, A. (2016), simulation of green tax on economic growth in Iran using computable general equilibrium method, economic growth and development researches, volume 6, number 22.
Ahangari, A. Farazmand, H. Mantezar Hojjat, A. Haft Lang, R. (2018). Investigating the effect of green tax in Iran's economy on economic growth and welfare in the framework of New Keynesian Small Open Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model, Journal of Quantitative Economics, Volume 15, Number 1.
Turki Harchgani, M. Dehmardeh, n. (2017). Investigating the effects of green tax on health costs in Iran, Journal of Economic Modeling, No. 43.
Moghimi, M., Shahnooshi, N., Danesh, S., Akbari Moghadam, B., and Daneshvar, M. (2014). Investigating the welfare and environmental effects of green tax and fuel subsidy reduction in Iran using computable general equilibrium model. Agricultural Economics and Development, No. 78.
Rasouli Shemirani, R. Shabani, M. (2014). The position of environmental taxes in Iran's economy, tax studies and research office.
Pejuyan, J. and Amin Rashti, N. (2017). Green taxes, with an emphasis on gasoline consumption. Journal of Economic Research, Volume 7, Number 1, (Tax Special Letter), 15-44.
Shahab, M., and Naser Sadrabadi, S. (2013). Investigating the effect of the government's economic policies on the quality of the environment in selected countries. Journal of Environmental Science and Technology, second volume, number 16.
Kadri, Sh. Karimi, M. Khanzadi, A (2020). Evaluation and analysis of the effects of the implementation of the green tax policy on the development of renewable energies in Iran, Journal of Development and Capital, No. 11.
Sotodehnia Karani, S. Ahmadi Shadmehri, M. Razmi, S (2020). Investigating the effect of green tax on the consumption of fossil energy (gasoline, natural gas, and working oil) in Iran using the recursive dynamic computable general equilibrium model (RDCGE), Journal of Macroeconomic Research, No. 29.
Humble, F. Ghafari, F. Khodadadkashi, F. Pajohian, J. (2020). Investigating the effects of green tax on energy consumption in Iran, Journal of Financial Economics, No. 55.
Dadger, Y. (2016). Public sector economics. Edition 3. Qom: Mofid University.
Dadgar, Y., Nazari, R. & Siyami Araghi, E. (2013). Optimal government and taxation in the public sector economy and the function of government and taxation in Iran. Journal of Applied Economics Studies in Iran, 2(5), 29-1.
Majdzadeh Tabatabai, S., and Ostadzad, A. (2014). Investigating pollution control policies using comparative static analysis in the framework of an endogenous growth model: a case study of Iran's economy. Economic Modeling Quarterly, 3(23), 608-58.
Arabmazar, A. and Dehghani, A. (2013). Estimating the efficiency of income tax for businesses and legal entities in the provinces of the country. Specialized Tax Quarterly, New Period, No. 7, 45-64.
Mojtahed, A., Ahmadian, A. (2011). The effect of government tax revenues on Iran's social welfare. Journal of Research Economic, No. 7, 45-71.
Fatahi, A. Haj Ali Akbari. A. Bostan, N. Fateme Sakhi, Y. (1400). a solution to reduce air pollution using green tax (case study: Ardakan city), Agricultural Economics Quarterly, Volume: 15, Number 3.
Siddiquian, M. Motamed, M. Bahrghurdri, H. Jokar, M. (1401), the impact of accounting and green tax on the environment, new researches in management and accounting, new period, number 52.
Frotan, F. Ghaffari, F. Khodadad Kashi, F. Pezhoyan, J. (1400), investigating the effects of green tax on energy consumption in Iran, Financial Economy, No. 55.
Skandari, M. Pejuyan, J. Mohammadi, T. Ghafari, F. (2019), The effect of applying green tax on income distribution: a case study of selected OECD countries, Tax Research Journal, No. 95.
[1] Green tax
[2] Environmental Taxes
مقالات مرتبط
-
-
-
-
نقش اعتبارات بانک کشاورزی در رونق فعالیتهای دامداری بخش قرقری شهرستان هیرمند
تاریخ چاپ : 1397/04/01 -
حقوق این وبسایت متعلق به سامانه مدیریت نشریات دانشگاه آزاد اسلامی است.
حق نشر © 1403-1400