تحلیل رابطه ویژگیهای سیستم اجتماعی کشاورزی و بازسازماندهی سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی ایران
محورهای موضوعی : پژوهش های ترویج و آموزش کشاورزیسمیه اسمعیلی 1 , سید مهدی میردامادی 2 , سید محمود حسینی 3 , سید جمال فرج اله حسینی 4
1 - استادیار گروه اقتصاد، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
4 - دانشیار گروه اقتصاد، ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: ایران, تابآوری, سازماندهی مجدد, سیستم اجتماعی, سیستمهای اجتماعی-اکولوژیکی کشاورزی.,
چکیده مقاله :
تابآوری مفهوم چندبعدی است که براساس حضور در زمینههای تخصصی متفاوت کاربردهای تحلیلی گوناگونی به خود میگیرد. یکی از بزرگترین مسایل پیشرو در بخش کشاورزی عدم توجه سیستماتیک به اثر جوامع انسانی بر این محیط با توجه به مفهوم تابآوری است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی بخش کشاورزی در بستر تابآوری است. بدین منظور 118 نفر از کارشناسانارشد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری بهعنوان تنها نهاد مطمئن با دارا بودن دید جامعنگر، با استفاده از سرشماری انتخاب و از طریق پرسشنامه به پرسشهای مربوط به ویژگیهای سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی کشاورزی ایران پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد ویژگیهای سیستم اجتماعی رابطه معنیداری با سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی کشاورزی ایران دارد. تحلیل کانونی دو مجموعه معنیدار بین ویژگیهای سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد این سیستمها در سطح معنیداری 000/0 با سطح اطمینان 99 درصد، وجود همبستگی کانونی بین دو مجموعه متغیر را تایید کرد. نتایج یافتههای حاصل از همبستگی کانونی گویای آن بود ضریب کانونی کل بین سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد مقدار 811/0×811/0 است که نشان از میزان همبستگی بین دو متغیر پنهان قید شده به میزان 65/0 بوده، بنابراین چنین سیستم اجتماعی نقش موثر و پویایی در بستر پایداری سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی کشاورزی ایران ایفا میکند.
Resilience is a multidimensional concept that takes on various analytical applications based on the presence in different specialized fields,. The aim of the current research is to investigate the relationship between the features of the social system and the reorganization of the socio-ecological systems of the agricultural sector in the context of the concept of resilience. For this purpose, 118 experts from the country's management and planning organization, the vice president for strategic planning and supervision, as the only reliable institution with a comprehensive view and using the census technique, were selected and answered questions related to the characteristics of socio-ecological agricultural systems of Iran through a questionnaire. The findings obtained using the canonical correlation analysis method showed that the characteristics of the social system have a significant relationship with the reorganization of the social-ecological systems of Iran's agriculture. The canonical correlation analysis showed two significant sets between the features of the social system and the reorganization of social-ecological agricultural systems, and the significance level of 0.000 with a probability of 99 percent confirmed the existence of a canonical correlation between the two sets of variables. The results of canonical correlation showed that the total canonical coefficient between the social system and reorganization is 0.811 x 0.811, which shows the correlation between the two hidden variables at the rate of 0.65, so such a social system plays a role, it is effective and dynamic in the context of the sustainability of the socio-ecological systems of Iran's agriculture.
مجله پژوهشهای ترویج و آموزش کشاورزی / سال شانزدهم / شماره 1 / بهار 1402/ پیاپی 61
تحلیل رابطه ويژگیهای سیستم اجتماعی و بازسازماندهی سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران
سمیه اسمعیلی1
استادیار گروه اقتصاد، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
سید مهدی میردامادی
گروه اقتصاد، ترویج و اموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
سید محمود حسینی
استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران
سید جمال فرج الله حسینی
گروه اقتصاد، ترویج و اموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
واژههای کلیدی: ایران، تابآوری، سازماندهیمجدد، سیستم اجتماعی، سیستمهای اجتماعی-اکولوژيکی کشاورزی.
[1] نویسنده مسئول مکاتبات: esmaeili.somayeh@wtiau.ac.ir
مقدمه
برای اولين بار توجه اساسی به جهان هستی از بحث در خصوص مباحث زيستمحيطی شروع شد که تعرض بشر را بر محيطزيست نشان داد. بعد از مفاهیم رشد و توسعه تکبعدی، راهبردهای بیان شده در سایه مباحث پایداری1 قرار گرفت که بر حلقه بازخورد بین انسان و محیطزیست اطراف وی تمرکز داشت. در درون مفهوم نظریه پايداری، تئوری تابآوری2 ايجاد شد که نقش مهمی برای توسعه و درک چشمانداز عملکرد بشر در اکوسيستم3 ايفا کرد (Allison & Hobbs, 2006, p.118)، بنابراین نیاز به يک شيوه جدید رفتار بشر در تعامل با محيط برای تبدیل از دیدگاه کنترل تغییر در سیستمها (دید استاتيک) به پایایی و خلق مسیر مورد نظر برای توسعه وابسته به اجتماع در مواجه با افزايش جذب تاثير بر سيستم (بعد دینامیک) لازم بود (Folke, 2005, p.443; Folke, 2003, p.2027). در این میان تحليلهايی که در خصوص ديدگاه تابآوری صورت گرفت، نمیتوانست بعد اجتماعی انسان و بعد اکولوژيکی را به شکل مجزا متمرکز بر شبکههای ايستا ببيند (Janssen et al., 2006a; Janssen et al., 2006b, p.2) که یکی از مهمترین نواقص حاکم بر مطالعههای انفرادی محسوب میشود.
محققان در اين خصوص مفاهيمی نظیر سيستمهای انسانی- زيستمحيطی4، سيستمهای اکولوژی- اجتماعی5، و سيستمهای اجتماعی- اکولوژيکی6 (SESs) را بهکار بردند؛ اما بحث بر بعد اجتماعی یا اکولوژيکی بهعنوان پيشوند ممکن است کمتر در زمان تحليل مهم باشد. در نهايت فولک و برکس7 اصطلاح سيستم اجتماعی- اکولوژيکی را برای تمرکز بر مفهوم تلفيقی نقش بشر در طبیعت و تاکيد بر تصویر بین سیستمهای اجتماعی و اکولوژيکی به صورت فرضی و اختیاری بیان داشتند. اين مفهوم از سيستم دارای بازخورد قوی و دو جانبهای برای اقدام به شکل سيستمهای تطبیقی پيچيده بود (Folke, 2005, p.443; Berkes et al., 2000) که مطالعه حاضر با تمرکز بر این بعد از سیستم صورت پذیرفته است. بنابراین چنين سيستمهایی فراتر از مجموعهای از مردم و طبیعت هستند، آنها ترکیبی از رابطه سیستمهای پيچيده اجتماعی- اکولوژيک هستند که به عنوان SESs توصیف میگردند و در عين حال خصيصه پويایی خود را نيز حفظ مینمايند. تئوری و اصولی که برای سيستمها، سيستمهای پيچيده و سيستمهای تطبیقی بهکار برده میشود، همگی برای سيستمهای اجتماعی- اکولوژيکی نيز کاربرد دارند (Allison & Hobbs, 2006, p.118; Matthews & Selman, 2006, p. 200; Wang et al., 2021; Berkes et al., 2000).
تلفيق اثرات تعاملات بشر بر اکوسيستمها ناشی از تعاملات چندگانه بین مقياسها از سطح محلی تا سطوح جهانی است و چالش واقعی با چنین سیستمهایی نه تنها بحث مقیاس متقاطع آنها است، بلکه پویایی سیستم و ماهیت اثرات آن بر مقیاس متقاطع آن است که سبب مشکلات پایهای در تقسیمبندی مسئولیتها بین آژانسهای متمرکز و غیرمتمرکز میشود (Folke, 2006, p.460; Alessa et al., 2009, p.2; Matthews & Selman, 2006, p. 200; Wang et al., 2021; He et al., 2021).
از سوی دیگر سيستمهای اجتماعی- اکولوژيکی شديدا تحت تاثير سياستها و مديريتهای حمايت از حيات زيستمحيطی قرار گرفتهاند تا آنجایی که جامعه مستعد ایجاد بحران و شرایط غيرقابل پیشبینی برای اکوسيستمها است، اما اغلب با ناديده گرفتن آن، آسیبپذیری را دو چندان مینمايد. بنابراين تصميمگيری عاملین دستاندرکار در فرآيندهای مدیریتی بدون آنکه اين افراد از تاثير اقداماتشان مطلع باشند، موجب خلق آسیبپذيری در سيستمهای فوق میگردد (Folke, 2003, p. 2028; Matthews & Selman, 2006, p. 200; He et al., 2021; Wang et al., 2021; Berkes et al., 2000).
کشاورزی بهعنوان يک سيستم اجتماعی با تمرکز بر مخاطبین آن در تعامل و وابسته با اشکال فرعی اکولوژی است که برای ادامه حيات خود، وابسته به افرادی است که با تعاملات بینسيستمی از منابع طبیعی، عملکرد آن را میسازند. محيطزيست و منابع طبیعی بهعنوان بستری برای فعاليتهای کشاورزی، توسط اقدامات و فعاليتهای جمعيت موجود در آن است، بنابراین کشاورزی باید با اين بیان بهعنوان يک سيستم اجتماعی-اکولوژيکی مورد ملاحظه قرار گيرد که با همپوشانی اجزاء و شکلدهی آنها با هم در قالب سيستم تطبیقی پيچيده و کلنگر8 نگریسته شود (Schouten et al., 2009; Berkes et al., 2003).
در اغلب کشورهای در حال توسعه منجمله ایران باید در امر کشاورزی و توسعهپایدار به امور زيربنايی همچون جامعنگری، سيستماتيک و نظاممند بودن، تعامل با سيستم اقتصاد جهانی و کاربرد فناوریهای جديد توجه اساسی و پايهای گردد و توسعه پايدار و مفاهيم وابسته به آن در بردارنده ايده تغيير روابط بین انسان و طبیعت در طول زمان باشد که این امر بسیار حایز اهمیت است (کوپاهی، 1391) اما متاسفانه خلا آن در سطوح کلان کشور خصوصا در سطح تصمیمسازی به وضوح مشاهده میگردد (اسمعیلی، 1401).
در يک سيستم اجتماعی- اکولوژيکی با تابآوری بالا، عاملين انسانی یکی از عناصر بسیار مهم با ظرفيت بالا برای سازماندهیمجدد9 سيستم با مقياسهای مورد نظر برای پاسخگویی به تغيير شرايط و رخدادهایی در زمان ایجاد مزاحمت در عملکرد سيستم میباشند (Folke, 2006, p.444). روابط خوب اجتماعی و اعتماد بین ذینفعان ممکن است سبب بسیج علایق گروههای مختلف در سطوح متفاوت و آغاز فرآيند سازماندهیمجدد برای يادگيری و خلق سرمایه اجتماعی جهت مديريت اکوسيستمهای تطبیقی پيچيده شود. فرآيند سازماندهیمجدد ممکن است به شکل مديريت مشارکتی تطبیقی ظهور يابد که توسط کار با سازمانهای مختلف در سطوح متعدد حمايت شود (Folke, 2006, p.448; Rescia et al., 2010, p.26). در بحث سازماندهیمجدد در سیستمهای اجتماعی-اکولوژيکی روابط داخلی و اغتشاشات بیرونی10 باید مد نظر باشد، چرا که سیستمی دارای تابآوری است که از اغتشاشات بهعنوان فرصتهایی برای انتقال و گذر به حالت های مطلوبتر استفاده نماید (Folke, 2006, p.463; Berkes et al., 2003).
فولک و همکاران چهار عامل مهم که سبب تعامل بین مقیاسهای فضایی و زمانی میشود و برای فايق آمدن بر پویایی سيستمهای اجتماعی- اکولوژيکی در خلال تغييرات شديد و سازماندهیمجدد نیاز است، بیان کردند: 1. يادگيری برای ادامه حیات در زمان تغییر و شرایط نامعين؛ 2. تلفیق انواع مختلف دانش برای افزايش سطح يادگيری؛ 3. پرورش منابع برای تابآوری جهت تجدیدپذیری و 4. تجهیز منابع جهت سازماندهیمجدد (Folke, 2006, p.453).
بحران و شرایط غیرقابل پیشبینی (مانند بازارهای بیرونی، فشار توریسم، سیلاب، مدیریت طوفان، حقوق مالکیت، تهديدهای اسیدیشدن خاک، خصیصههای منابع، سیاستهای دولتی و قوانین جدید) سبب ايجاد فضایی برای سازماندهیمجدد، تجدیدپذيری و خلاقيت میشود و ارایهکننده فرصتهایی برای ایجاد شیوههای جدید سازماندهیمجدد اجتماعی در تابآوری است (Folke, 2006, p.455; Darnhofer, 2021; Volkov et al., 2022). هر سازمانی باید در مدیریت مشارکتی تطبیقی بهعنوان پلی بین عاملین محلی و اجتماعات در مقیاسهای سازمانی عمل نماید. سازمانهایی که بهعنوان پل در این خصوص عمل نمایند11 (ارتباط برای همکاری با فراسازمانها) میتوانند فیلتری برای محرکهای بیرونی بوده و فرصتهایی را توسط مهیا کردن منابع، دانش و سایر مشوقها برای مدیریت اکوسیستمی ارایه کنند. این سازمانها فراهمکننده اعتماد، مفهومسازی، يادگيری، هماهنگی افقی و عمودی و حل تضادها میباشند. تاکيد اين سازمانها بر کارکرد در محدوده سازمانی توسط ارتباطات و کاربرد غیرمستقیم دانش علمی برای امکان مربوطسازی سیاستها با اقدامات است که شبکههای ذینفعان را برای بسیج دانش و حافظه اجتماعی در زمان اختلال در شکلدهی تغيير بهکار میبرند (Folke, 2006, p.462 & 253).
مشابه مقوله تابآوری، شبکهها و سیستمهای اجتماعی بهعنوان ارتباطات رسمی (عضویت در سازمانها یا انجمنها) و غیررسمی (روابط با خویشاوندان، دوستان و همسایگان) از طریق تبادل اطلاعات، نیروی کار، پول و مواد را ایجاد میکنند که در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بیشتر تحقیقات اخیر نقش حیاتی شبکههای اجتماعی را بهعنوان منبع تابآوری در SESs مشخص کرده و ترسیم ساختار سیستم از طریق بازیگران، نهادها، تعاملات و زیرساختها و تجزیه و تحلیل عملکردهای سیستم و بازخوردها برای شناسایی محرکها و موانع در حین توسعه، تلاشهای مشترک و شیوههای محلی برای نوآوریها و تغییرات اساسی را بیان میسازند. بهطور خاص، شبکههای اجتماعی میتوانند تبادل اطلاعات و منابعی را امکانپذیر سازند که حمایتهای اجتماعی را تسهیل کنند و به شکلهای دیگر سرمایه (مانند سرمایههای مالی، انسانی، فیزیکی و طبیعی) تبدیل شوند تا امنیت معیشتی را ارتقا بخشیده و ظرفیت سازگاری را از طریق تنوع معیشت و فناوری جدید کشاورزی افزایش دهند (Wang et al., 2021; Buitenhuis et al., 2020). از اینرو پژوهش حاضر به دنبال آن است که آیا بین ويژگیهای سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران رابطه معنیدار وجود دارد؟ و آیا ویژگیهای این سیستم بر سازماندهیمجدد بخش کشاورزی ایران اثرگذار است؟
بر همین اساس در جهت پاسخ به سوالهای تحقیق، مروری بر سوابق مرتبط با موضوع پژوهش به شرح زیر صورت پذیرفت:
ژنگ و همکاران (2022) در پژوهش خود در راستای ارایه چارچوبی جهت بهبود مسیرهای احیای روستایی به تمرکز بر تجزیه و تحلیل تابآوری جامعه12 پرداختند و تابآوری جامعه را بهعنوان یکی از تواناییهای مهم در جوامع سنتی و خودکفا دانستند که عدم توجه به آن حتی ممکن است منجر به از بین رفتن جوامع روستایی گردد. این توانایی در مواجه با چالشهایی نظیر تغییرات آب و هوا، مهاجرت جوانان و گسستهای اقتصادی- اجتماعی در فرآیند انتقال جوامع خود را نشان میدهد. تابآوری سیستم اجتماعی شامل «عملکرد جامعه» و «سرزندگی جامعه» برای ارزیابی وضعیت جامعه روستایی معین و ارزیابی ظرفیتهای خودمدیریتی جوامع روستایی معرفی شد. محقق در پژوهش خود نتیجه گرفت در زمینه کلان توسعه مناطق روستایی چین که منعکسکننده فرآیند انتقال اجتماعی از سنتی به مدرن است، این انتقال با تغییر ساختار روستایی به شهری چین همراه بوده و عدم توجه به تابآوری جامعه سبب چالشهایی نظیر خروج منابع، کمبود سرزندگی، کمبود خدمات عمومی اولیه، جمعیت سالخورده و روستاهای خالی از سکنه شده است (Zhang et al., 2022).
کومر و همکاران (2022) در پژوهش خود بر مسئولیت اجتماعی شراکتی13 پرداخته و بیان کردند این نوع مسئولیتپذیری میتواند عنصر حیاتی جهت عملکرد تجاری مسئولانه باشد که مزایای اقتصادی استراتژیک با حداقل کردن آسیبهای زیست محیطی را به همراه دارد. بر اساس یافتههای این مطالعه، ابتکارات CSR منجر به افزایش فعالیتهای معیشتی، مهارتها، دانش، توانمندسازی و مشارکت جامعه شده و تابآوری جامعه برای میانجیگری ابتکارات مختلف CSR و توسعه جامعه محلی بهعنوان یک رویکرد نوآورانه برای مدیریت در همهگیری COVID-19 استفاده شده است (Kumar et al., 2022).
ونگ و همکاران (2021) در پژوهش خود بر پرداخت برنامههای خدمات اکوسیستمی14 که ممکن است پیامدهای ناخواستهای برای سیستم اجتماعی-اکولوژیکی همراه داشته باشد و بازخوردهای غیرمنتظرهای را بین سیستمهای اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد کند، تمرکز داشتند. ساختار شبکههای اجتماعی از طریق تحلیل شبکههای اجتماعی با و بین آنها سنجیده شده و نتایج آنها نشان داد تابآوری معیشتی خانوارهای روستایی طی سالهای 2013-2030 کاهش خواهد یافت. شبکههای اجتماعی تأثیرات مثبت قابل توجهی بر تابآوری ایجاد میکنند، اما اثرات آنها به مرور زمان بهدلیل محو شدن ساختار و عملکرد شبکههای اجتماعی همراه با مهاجرت گسترده از روستا به شهر کاهش یافته است. علاوه بر حفاظت از محیط زیست، سیاستگذاران باید اقداماتی برای حفاظت اجتماعی- فرهنگی، تقویت هویت، ساختار و عملکرد در SESs برای توسعه روستایی در چین انجام دهند (Wang et al., 2021).
آبل و همکاران (2006) در تحقیق خود در خصوص سازماندهیمجدد بیان داشتند ظرفيت سازماندهیمجدد منبع حياتی برای تابآوری در سيستم است. بنابراين، ابقاء چنين ظرفيتی میتواند هزينهبر باشد. کمکهای مالی مفرط بیرونی میتواند منجر به اثر منفی و معکوس در سازماندهیمجدد شود و بهعنوان نتيجهای در جهت افزايش آسيبپذيری در قسمتهای گسترده سيستم خصوصا سیستم کشاورزی باشد (2006 Abel et al.,).
فولک و همکاران (2005) نیز معتقد بودند سيستمهای دارای حاکميت يا نظارت تطبيقی، اغلب سازماندهیمجدد را به عنوان شبکههای اجتماعی همراه با گروههای تيمی و عاملان دارا هستند که منجر به از بین رفتن سيستمهای دانشی و تجربهای متفاوت برای توسعه درک سياستهای رايج در سیستم میشود (2005 Folke,).
اولسن و همکاران (2004) در فرآيند سازماندهیمجدد در توسعه مديريت مشارکتی و همکارگونه تطبیقی بیان داشتند، میتوان توسط قواعد و مشوقهایی در سطوح بالاتر این امر را تسهيل و پتانسيلی برای گسترش ثبات مطلوب و مورد نظر در يک منطقه و سيستمهای اجتماعی- اکولوژيکی که بيشتر در مقابل تغييرات مقاوم باشند، ایجاد نمود (Olsson et al., 2004).
ولی و محرابی (1400) در پژوهشی به تحلیل آسیبپذیری و تابآوری جوامع انسانی در پدیده خشکسالی پرداختند و از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بهعنوان شاخصهای تابآوری و آسیبپذیری استفاده کردند. نتایج آنان نشان داد مهمترین شاخصهای عوامل اقتصادی، سطح درآمد؛ عوامل اجتماعی، تعداد شرکت تعاونی کشاورزی و نرخ بیکاری؛ شاخص زیستمحیطی مساحت جنگلکاری در برابر خشکسالی بوده و در مجموع ارتباط تنگاتنگی بین آسیبپذیری خشکسالی و تابآوری جوامع انسانی رویت شده است. در نهایت پیشنهاد شد در مدیریت بلندمدت باید اثر جوامع انسانی به تشدید خشکسالی در منطقه کنترل شود تا نوسانات آن منجر به از بین رفتن تابآوری جوامع نگردد، بنابراین بهترین راهکار، تنظیم تقاضای جوامع انسانی متناسب با توانایی در زنجیره تولید و ظرفیت صنایع تبدیلی و امکان بازیافت در استان یزد بیان شده است.
سجاسیقیداری و یاراحمدی (1399) در تحقیق خود در خصوص تحلیل تابآوری روستاییان در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریمها، بیان داشتند، یکی از راهکارهای دستیابی به پایداری، تقویت تابآوری اقتصادی در این خصوص است. با مطالعهای که در روستاهای شهرستان بینالود انجام دادند به این نتیجه رسیدند سطح تابآوری اقتصادی روستاییان پایین و نتایج مدل ویکور با مقدار 205/0 و 853/0 بیانگر آن است که روستای کنگ و ویرانی بیشترین و کمترین میزان تابآوری را دارند و تفاوت معنیداری در سطح تابآوری با کسبوکارها و مهارتهای شغلی متنوع روستاییان دیده شد. بنابراین سطح تابآوری در منطقه مورد مطالعه در برابر تاثیرات منفی ناشی از تحریمها بسیار پایین بود.
شریفینیا (1398) در پژوهشی در خصوص ارزیابی میزان تابآوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب به اثر اجتماعات روستایی و ارتباط عمیق آنها با محیط و فعالیتهای کشاورزی پرداخته است. وی در پژوهش خود تابآوری اجتماعی روستایی را با 24 شاخص سنجیده و به این نتیجه رسیده است که پیوندهای همسایگی و حق تعلق به مکان بهترتیب با ضرایب 0935/0 و 0902/0 بیشترین اثر را در تابآوری اجتماعی روستاهای شهرستان ساری داشته است. ایشان با روش WASPAS سطوح تابآوری روستایی این مناطق را تخمین و نشان داد روستا اراء با ضریب اهمیت نسبی 9184/0 بیشترین و روستا ذکریاکلا با ضریب اهمیت نسبی 6597/0 کمترین تابآوری اجتماعی را داشته است. در نهایت بهرهمندی از تجربیات مناطق با تابآوری بالا و برگزاری کارگاهها در این امر یکی از راهکارهای پیشنهادی در راستای مخاطره سیلاب بوده است.
تقیلو و رحمانی (1397) در خصوص ارزیابی تابآوی کشاورزی در برابر خشکسالی بیان کردند نخستین گام جهت مقابله با بحران خشکسالی درک دقیق ابعاد آسیبپذیری و مقاومت افراد برای ارتقا آستانه تحمل ایشان در ایران است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به تخمین تابآوری پایین دهستان چشمهسرا و عدم اعطای وام به آسیبدیدگان در برابر خشکسالی و همچنین ضعف اقتصادی خانوارهای کشاورزی باعث تشدید پدیده مهاجرت به شهرها شده است. از سوی دیگر عوامل سیاسی- دولتی نظیر بیمه، اعطای تسهیلات به آسیبدیدگان و حمایتهای تسهیلاتی از روشهای نوین بالا بردن تابآوری کشاورزی در این امر بیان شده است.
فرزادبهتاش (1395) در مقاله خود در خصوص جایگاه تابآوری اجتماعی در کلیت مفهوم آن بیان داشت منظور از تابآوری اجتماعی «توانایی جوامع انسانی برای تحمل حوادث غیرمترقبه خارجی یا نابسامانیهای موجود در زیرساختهای آن نظیر تغییرات محیطی یا دگرگونیهای شدید اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و همچنین توانایی این جوامع برای بازیابی و بازتوانی از چنین نابسامانیهایی» است. این محقق رشد اقتصادی، ثبات و توزیع درآمد در بین مردم را از عوامل کلیدی بعد اقتصادی- تابآوری؛ تحرکپذیری جمعیت و مهاجرت را دسته دیگری از شاخصهای مهم تابآوری اجتماعی و اقتصادی؛ سرمایه اجتماعی شامل مشارکت، انسجام و اعتماد اجتماعی و نیز تقویت شبکههای اجتماعی، ارتقای حافظه اجتماعی شامل تجربیات برخورد با تغییرات از مؤلفههای اصلی موجود در ظرفیت سیستمها برای سازگاری و تغییر شکلهای تحمیل شده بیان داشت. در نهایت درسآموزی و یادگیری همراه با تغییر و یا عدمقطعیت؛ افزایش تنوع؛ ترکیب انواع متفاوت دانش با درسآموزی از تجارب؛ ایجاد فرصت برای سازماندهیمجدد از طریق تقویت مدیریت جامعهمحور، ایجاد قابلیتهای مدیریتی، تقویت حافظه سازمانی و پرورش یادگیری سازمانها و مدیریت مشارکتی بهعنوان نتایج نهایی پژوهش بیان شد.
در ایران پژوهشی که در خصوص تابآوری در سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی بخش کشاورزی صورت گرفته باشد و این دو بخش را به صورت همزمان مد نظر قرار دهد، وجود ندارد و تحقیقات مشابهی که در بالا به آنها اشاره شد از ابعاد دیگری این پدیده را مد نظر قرار دادهاند که متاسفانه کمک چندانی به تحقیق حاضر نمیکند، بنابراین از این منظر پژوهش حاضر دارای نوآوری منحصر به فرد خود است.
روش پژوهش
روش اجرای پژوهش حاضر توصيفی (غیرآزمایشی) و همبستگی از نوع همبستگی بنیانی یا کانونی است، زیرا هدف این پژوهش، پی بردن به تغییرات چندین متغیر ملاک بر اساس متغیرهای پیشبین بود. از آنجایی که متغیر ملاک از يک مجموعه 17 متغیری تشکیل شده که از لحاظ نظری با یکدیگر ارتباط دارند، در این حالت بر اساس نظر هومن (1387) استفاده از روش رگرسیون به تنهایی امکانپذیر نمیباشد. همچنین به جهت نبود سابقه پژوهش در زمینه بررسی رابطه ویژگیهای سیستم اجتماعی با سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی-اکولوژيکی کشاورزی در ایران، تحلیل همبستگی کانونی امکان کشف روابط جالب و پيچیده را بین متغیرهای ملاک و پیشبین فراهم میآورد (هومن، 1387). بنابراين، از روش تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی رابطه مجموعه یا ابعاد ویژگیهای سیستم اجتماعی با مجموعه سازماندهی-مجدد سیستمهای اجتماعی-اکولوژيکی کشاورزی استفاده شد و برای تحلیل از نرمافزار SPSSsyntax استفاده شد.
جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی کارشناسانارشد دفتر معاونت برنامهریزی زیر نظر مديريت معاونت نظارت راهبردی در سازمان برنامهريزی و نظارت راهبردی رياست جمهوری بودند که تعداد کل آنان 118 نفر بود که از میان پرسشنامههای توزیع شده در چهار زیربخش «امور تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت»، «امور برنامهریزی اقتصاد کلان و ارزیابی برنامه»، «امور آمایش و توسعه منطقهای» و «امور کمیسیونها، دبیرخانهها و شوراهای اقتصادی»، 103 پرسشنامه برگشت داده شد که از میان آنها 100 پرسشنامه قابل اعتماد و بررسی آماری بود. روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر تکميل پرسشنامههای محققساخت قرار داشت و گویههای آن به صورت بسته-پاسخ در مقیاس طیف لیکرت ارایه شد تا سرعت و سهولت پاسخگویی تامین شود. پرسشنامه مذکور مشتمل بر مولفههای مشخصات فردی (شامل جنسیت، سن، مدرک و رشته تحصيلی، موقعيت شغلی، و مدت زمان تجربه برنامهریزی)، مولفههای سازماندهی مجدد (مشتمل بر 22 گویه) و مولفههای سیستم اجتماعی بخش کشاورزی ایران (مشتمل بر 17 گویه) بود.
روایی و پایایی: برای بررسی اجزاء تشکيلدهنده و ويژگیهای ساختاری پرسشنامه بهمنظور اطمینان از روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، تعداد 23 نفر از اعضای هيات علمی گروههای توسعه، و ترويج و آموزش کشاورزی در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقيقات تهران، پردیس کشاورزی دانشگاه تهران و سایر موسسات تحقیقاتی مختلف زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی، پس از مطالعه عميق سئوالها و گویهها، نظرات اصلاحی و تکميلی خود را اعلام کردند که پس از مصاحبه حضوری با اعضای هیات علمی و بحث و بررسی در مورد دیدگاههای مطرح شده، اصلاحات صورت پذیرفت. در تحقيق حاضر جهت تعیین پایایی پرسشنامه از روش کرونباخآلفا استفاده شد و تعداد 30 پرسشنامه بهعنوان پیش آزمون از اعضای هیات علمی موسسه پژوهشهای برنامهريزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، بهدليل نزديکی خصوصيات محققان سازمان با جامعه آماری از نظر دخالت در برنامهریزیهای کشاورزی در سطحی کوچکتر در قبل از نهايي شدن برنامهها، تکميل شد. ضریب آلفایکرونباخ برای سازماندهیمجدد 942/0 و سیستم اجتماعی 817/0 محاسبه گردید که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه مذکور داشت.
یافتهها
قبل از بررسی رابطه متغیرهای پژوهش، ابتدا آمارههای توصيفی مربوط به برخی ويژگیهای فردی شامل جنسیت، سن، مدرک و رشته تحصيلی، موقعيت شغلی، و مدت زمان تجربه برنامهریزی پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفت.
ويژگیهای فردی و حرفهای پاسخگویان
جدول (1)، فراوانی جنسیت، سن و مدت زمان تجربه برنامهريزی پاسخگویان را نشان میدهد که بیشترين فراوانی در خصوص جنسیت مربوط به مردان (با 5/88 درصد) و کمترین فراوانی به زنان (با 5/11 درصد) تعلق داشت. فراوانی سن پاسخگویان نشان داد بیشترين فراوانی در این خصوص مربوط به طبقه 50-46 سال (با 4/40 درصد) و کمترین فراوانی به طبقه 55-51 و 60-56 سال (با 8/3 درصد) با میانگین سنی 43 سال و 5 ماه و انحرافمعیار 32/1 میباشد. بر اساس مدت زمان تجربه برنامهریزی، حداقل مدت زمان تجربه برنامهریزی پاسخگویان 8 و حداکثر 29 سال بود. میانگين مدت زمان تجربه برنامهریزی 17 سال و 8 ماه بود که نشان از داشتن سابقه و تجربه لازم جهت اظهارنظر در زمینه مورد مطالعه بود و در نهایت 19 نفر از پاسخگویان دارای 25-21 سال تجربه برنامهریزی در سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بودند.
[1] Sustainability
[2] Resilience
[3] Humans-in-ecosystem
[4] Human-environment Systems
[5] Ecosocial Systems
[6] Socioecological Systems
[7] Folke and Berkes
[8] Holistic Complex Adaptive System
[9] Reorganization
[10] External Turbulence
[11] Bridging Org.
[12] Community Resilience (CR)
[13] Corporate social responsibility (CSR)
[14] Payments for ecosystem services (PES)
جدول 1. توزيع فراوانی جنسیت، سن و مدت زمان تجربه برنامهريزی پاسخگویان
جنسیت* | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی |
زن | 6 | 5/11 | 5/11 |
مرد | 46 | 5/88 | 0/100 |
بدون پاسخ | 48 | - |
|
جمع | 52 | 0/100 |
|
سن (سال) ** | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی |
35-31 | 9 | 3/17 | 3/17 |
40-36 | 8 | 4/15 | 7/32 |
45-41 | 10 | 2/19 | 9/51 |
50-46 | 21 | 4/40 | 3/92 |
55-51 | 2 | 8/3 | 2/96 |
60-56 | 2 | 8/3 | 100 |
بدون پاسخ | 48 | - | - |
جمع | 100 | 100 |
|
مدت زمان تجربه برنامهریزی (سال) *** | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی |
10-6 | 7 | 9/17 | 9/17 |
15-11 | 12 | 8/30 | 7/48 |
25-21 | 19 | 7/48 | 4/97 |
30-26 | 1 | 6/2 | 0/100 |
بدون پاسخ | 61 | - |
|
جمع | 100 | 0/100 |
|
* میانه:2 مد: 2 حداقل: 1 حداکثر: 2
** میانگین: 5/43 سال حداقل: 31 حداکثر: 59 انحرافمعيار: 3226/1
*** میانگین: 8/17 حداقل: 8 حداکثر: 29 انحرافمعيار: 2810/1
همچنان که در جدول (2) قابل مشاهده است بیشتر پاسخگویان (با 18 درصد) دارای مدرک تحصيلی کارشناسیارشد و 8 درصد دارای مدرک تحصيلی دکتری تخصصی بودند. توزيع فراوانی رشته تحصيلی آنان نیز نشان داد 8 نفر از پاسخگویان با بیشترین فراوانی در رشته مديريت گرایشهای دولتی، صنعتی و... فارغالتحصيل شدهاند کهن بر طبق جدول (2) تنوع بالای رشتههای تحصيلی نشان از درگیر بودن مجموعهای از تخصصهای مختلف در نهایی نمودن برنامهریزیهای کشاورزی در سطح کشور و وجود معدود کارشناسانارشد در حوزه کشاورزی بوده است. همچنین این جدول بیانگر توزيع فراوانی شغل پاسخگویان است که بیش از 39 درصد آنان را در مقام کارشناس جای داده است.
جدول 2. توزيع فراوانی مدرک تحصيلی، رشته تحصيلی و شغل پاسخگویان
مدرک تحصیلی | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی | نما |
کارشناس | 10 | 8/27 | 8/27 | کارشناسارشد |
کارشناسارشد | 18 | 0/50 | 8/77 | |
دکتری | 8 | 2/22 | 0/100 | |
بدون پاسخ | 64 | - |
| |
کل | 100 | 0/100 |
| |
رشته تحصیلی | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی | نما |
کشاورزی | 3 | 0/10 | 0/10 | مدیریت |
مدیریت | 8 | 7/26 | 7/36 | |
برنامهريزی سیستمهای اقتصادی | 3 | 0/10 | 7/46 | |
علوم اداری | 1 | 3/3 | 0/50 | |
علوم سیاسی | 1 | 3/3 | 3/53 | |
علوم اجتماعی | 3 | 0/10 | 3/63 | |
اقتصاد و توسعه مدیریت | 1 | 3/3 | 7/66 | |
جغرافیا و برنامهریزی شهری | 1 | 3/3 | 0/70 | |
جامعهشناسی | 1 | 3/3 | 3/73 | |
منابعطبیعی | 2 | 7/6 | 0/80 | |
عمران | 2 | 7/6 | 7/86 | |
برنامهریزی آموزشی | 2 | 7/6 | 3/93 | |
حسابداری | 2 | 7/6 | 0/100 | |
بدون پاسخ | 70 | - |
| |
جمع | 100 | 0/100 |
| |
شغل | فراوانی | درصد واقعی | درصد تجمعی | نما |
کارشناس | 39 | 7/86 | 7/86 | کارشناس |
معاون | 3 | 7/6 | 3/93 | |
مدیر | 2 | 4/4 | 8/97 | |
رئیس | 1 | 2/2 | 0/100 | |
بدون پاسخ | 55 | - |
| |
جمع | 100 | 0/100 |
|
ويژگیهای سیستم اجتماعی
ويژگیهای سیستم اجتماعی در تابآوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی بر اساس نظر فولک (2006) و چاپین1 و همکاران (2009) در دو حيطه کيفيت زندگی و سلامت فرآوردههای غذایی بیان میگردد. «دستیابی به سلامت جامعه کشاورزی» و «توانایی استفاده از اطلاعات داخلی مزرعه و بیان نقش آنها» در اولويتهای اول و دوم «کيفيت زندگی»؛ و «ایجاد ظرفیت توليد منطبق بر تقاضای اجتماعی غذا» در اولويت اول «سلامت فرآوردههای غذایی» قرار دارند. سایر آمارههای مربوط به گزینههای ويژگیهای سیستم اجتماعی بهطور کامل در جدول (3) بیان شده است.
[1] Chapin
جدول 3. اولويتبندی ويژگیهای سیستم اجتماعی در تابآوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران بر اساس دیدگاه پاسخگویان*
سیستم اجتماعی | ميانگين رتبه ای | انحراف معيار | ضریب تغييرات | اولويت |
کيفيت زندگی | ||||
دستیابی به سلامت جامعه کشاورزی | 09/3 | 207/1 | 3906/0 | 1 |
توانایی استفاده از اطلاعات داخلی مزرعه و بیان نقش آنها | 07/3 | 228/1 | 4000/0 | 2 |
بهینهسازی شرايط کار و بالا بردن امنيت کاری در بخش کشاورزی | 08/3 | 305/1 | 4237/0 | 3 |
افزايش ارتباطات برای کسب اطلاعات قابل انتقال، انتشار، توسعه بخش و برخوردار از ثبات | 11/3 | 450/1 | 4662/0 | 4 |
توانایی استفاده از اطلاعات بیرونی و نحوه طبقهبندی کردن اطلاعات و توصيهها | 92/2 | 391/1 | 4763/0 | 5 |
تقويت نقش سازنده اطلاعاتی مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی | 82/2 | 368/1 | 4851/0 | 6 |
سنجش هزینههای مصرف نهادههای شیمیایی بر سلامت جامعه و محيطزيست | 91/2 | 436/1 | 4934/0 | 7 |
سلامت فرآوردههای غذایی | ||||
ایجاد ظرفیت توليد منطبق بر تقاضای اجتماعی غذا | 85/2 | 394/1 | 4891/0 | 1 |
تضمین کيفيت مواد غذايی و مواد خام توليدی | 78/2 | 490/1 | 5359/0 | 2 |
* 0= هيچ 1= خيلیکم 2= کم 3 = متوسط 4= زیاد 5= خيلیزیاد
سازماندهی مجدد
در مورد وضعيت سازماندهیمجدد که در تابآوری در سه حيطه سازماندهیمجدد سازمانی، حکمرانی تطبیقی (Roy et al., 2019) و سازمان های کلیدی ارتباطدهنده سنجیده میشود (Folke, 2006; Buchmann, 2010)، «تقویت و برقراری ارتباطات بینی با NGOهای مرتبط با بخش کشاورزی» و «تقويت مذاکرات سازمان برای تسهيم ارزشها، اهداف و توافق بر بحث پایداری» در اولويتهای اول و دوم «سازماندهیمجدد سازمانی»؛ «ایجاد آگاهی عمومی برای مواجه سیستمهای کشاورزی با شرایط بحران» و «تاکید بر مفهومسازی و افزایش یادگیری جمعی مرتبط با کشاورزی» در اولويتهای اول و دوم «حکمرانی تطبیقی»؛ و «استفاده از شبکههای ذینفعان برای بسیج دانش و حافظه اجتماعی در زمان شکلدهی تغيير» و «تاکید بر سازمانهای واسطهای و کاربرد غیرمستقیم دانش علمی برای مربوطسازی سیاستها با اقدامات اجرایی سازمان» در اولويتهای اول و دوم «سازمانهای کلیدی ارتباطدهنده» قرار دارند. سایر آمارههای مربوط به گزینههای سازماندهیمجدد بهطور کامل در جدول (4) بیان شده است.
جدول 4. اولويتبندی وضعيت سازماندهی مجدد در سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران بر اساس دیدگاه پاسخگویان*
سازماندهیمجدد | ميانگين رتبهای | انحراف معيار | ضریب تغييرات | اولويت |
سازماندهیمجدد سازمانی | ||||
تقویت و برقراری ارتباطات بینی با NGOهای مرتبط با بخش کشاورزی | 87/2 | 609/1 | 5606/0 | 1 |
تقويت مذاکرات سازمان برای تسهيم ارزشها، اهداف و توافق بر بحث پایداری | 40/2 | 399/1 | 5829/0 | 2 |
افزایش تعاملات بین مقياسها جهت انتقال دانش در سطوح مختلف برای بهبود ساختار اجتماعی | 35/2 | 386/1 | 5897/0 | 3 |
يادگيری برای ادامه حیات سازمان در شرایط ناشناخته و متغیر | 71/2 | 632/1 | 6022/0 | 4 |
بهکارگیری مدیریت مشارکتی تطبیقی | 59/2 | 775/1 | 6853/0 | 5 |
حکمرانی تطبیقی | ||||
ایجاد آگاهی عمومی برای مواجه سیستمهای کشاورزی با شرایط بحران | 36/2 | 252/1 | 5305/0 | 1 |
تاکید بر مفهومسازی و افزایش یادگیری جمعی مرتبط با کشاورزی | 46/2 | 468/1 | 5967/0 | 2 |
بسیج شبکههای اجتماعی با عاملین سازمان و افراد کلیدی در بین مقیاسها برای مشارکت کشاورزی | 64/2 | 654/1 | 6265/0 | 3 |
سازمانهای کلیدی ارتباطدهنده | ||||
استفاده از شبکههای ذینفعان برای بسیج دانش و حافظه اجتماعی در زمان شکلدهی تغيير | 86/2 | 424/1 | 4979/0 | 1 |
تاکید بر سازمان های واسطهای و کاربرد غیرمستقیم دانش علمی برای مربوطسازی سیاستها با اقدامات اجرایی سازمان | 72/2 | 469/1 | 5400/0 | 2 |
تقويت فرصتها از طریق ایجاد ارتباط با سازمانهای اتصالدهنده با سازمانهای مرتبط با کشاورزی | 36/2 | 446/1 | 6127/0 | 3 |
تقویت سازمان های واسطهای جهت فراهم ساختن هماهنگی افقی و عمودی برای حل تضادها | 48/2 | 608/1 | 6483/0 | 4 |
تقویت سازمانهای واسطهای بهعنوان ارایهدهندگان منابع و مشوقها برای مدیریت اکوسیستمی | 46/2 | 615/1 | 6565/0 | 5 |
* 0= هيچ 1= خيلیکم 2= کم 3 = متوسط 4= زیاد 5= خيلیزیاد
تحليل همبستگی کانونی
برای بررسی رابطه بین مجموعه ویژگیهای سیستم اجتماعی با مجموعه سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران از تحلیل همبستگی کانونی استفاده شد. تحليل همبستگی کانونی که از روشهای تحليل چندمتغيره میباشد، برای بررسی رابطه همبستگی بین تعدادی متغير مستقل و وابسته استفاده میشود. مجذور همبستگی کانونی، درصد واریانس مجموعه متغيرهای وابسته که به وسیله مجموعه متغيرهای مستقل تبیین میشود توسط اين تحليل بیان میگردد (کلانتری، 1382، ص. 269). در این قسمت دو فرضیه مورد آزمون قرار میگیرد:
فرضيه 1- بین ويژگیهای سیستم اجتماعی و سازماندهی مجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی رابطه معنیدار وجود دارد.
فرضيه 2- ويژگیهای سیستم اجتماعی بر سازماندهی مجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی نقش معنیداری دارد.
سطح معنیداری روابط بین متغيرها با استفاده از آزمونهای پيلایی، هتلينگ، ويلکز، و ری سنجیده شد. جهت آزمون سطح معنیداری از آماره متداول لامبدایويلکز جهت تعيين سطح معنیداری اولين همبستگی کانونی استفاده گردید. بر اساس جدول (5) مقدار معنیداری بهدست آمده برای این آماره کوچکتر از 05/0 است که نشان از معنیداری دو مجموعه از متغیرها به وسیله همبستگی کانونی است. در واقع سطح معنیداری 000/0 با سطح اطمینان 99 درصد وجود همبستگی کانونی بین دو مجموعه متغیر را تایید میکند، بنابراین معنیداری اولین همبستگی کانونی طبیعتا به مفهوم معنیداری همبستگیهای کانونی متغیرهای بعدی است.
جدول 5. نتایج آزمونهای سطح معنیداری بین دو مجموعه متغیر سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد
نام آزمون | مقدار آزمون | مقدار تقريبی F | سطح معنیداری |
ويلکز | 0001/0 | 4817/5 | 000/0 |
پيلایی | 3110/8 | 3478/3 | 000/0 |
هتلينگ | 7061/51 | 1731/8 | 000/0 |
روی | 9449/0 |
|
|
یافتههای بهدست آمده از تحليل همبستگی کانونی، سطح معنیداری 17 همبستگیهای کانونی استخراج شده را مورد بررسی قرار داد. آزمون لامبدایويلکز نشان داد اولين همبستگی کانونی بین مجموعهای از متغيرهای مستقل و مجموعهای از متغير وابسته تحقيق معنیدار بود (4817/5=F و سطح معنیداری 000/0). همچنين دومين تا يازدهمين همبستگی کانونی بین مجموعهای از متغيرهای مستقل و مجموعهای از متغير وابسته تحقيق معنیدار بود (با سطح معنیداری 000/0 الی 015/0)، اما سایر همبستگیهای کانونی (12 الی 17) معنیدار نبودند.
معمولاً به تعداد متغيرهای مجموعه کوچکتر همبستگی کانونی استخراج میشود و اولین همبستگی کانونی معمولا بیشترين ارتباط را تبیین میکند. با توجه به اينکه تعداد متغيرهای مجموعه کوچک 17 متغیر میباشد، بنابراین 17 همبستگی کانونی استخراج شد. پارامتر مقدار ويژه نشان داد اولين همبستگی کانونی مهمتر از سایر همبستگیهای کانونی بود و در حدود 94/0 درصد واریانس همبستگی بین مجموعه متغيرها را تبیین کرد. مقدار همبستگی کانونی اولين جفت متغيرهای مستقل و وابسته 97/0 است (جدول 6).
جدول 6. مقدار ويژه و همبستگیهای کانونی استخراج شده
ردیف | مقدار ويژه | درصد مقدار ويژه | درصد تجمعی | مقدار همبستگی کانونی | واریانس تبیین شده |
1 | 172/17 | 211/33 | 211/33 | 972/0 | 945/0 |
2 | 871/10 | 024/21 | 235/54 | 957/0 | 916/0 |
3 | 723/6 | 003/13 | 238/67 | 933/0 | 871/0 |
4 | 457/5 | 555/10 | 792/77 | 919/0 | 845/0 |
5 | 117/3 | 028/6 | 820/83 | 870/0 | 757/0 |
6 | 330/2 | 506/4 | 326/88 | 836/0 | 700/0 |
7 | 604/1 | 102/3 | 428/91 | 785/0 | 616/0 |
8 | 208/1 | 336/2 | 764/93 | 740/0 | 547/0 |
9 | 837/0 | 619/1 | 383/95 | 675/0 | 456/0 |
10 | 681/0 | 317/1 | 700/96 | 636/0 | 405/0 |
11 | 517/0 | 000/1 | 700/97 | 584/0 | 341/0 |
12 | 430/0 | 832/0 | 532/98 | 548/0 | 301/0 |
13 | 370/0 | 715/0 | 247/99 | 520/0 | 270/0 |
14 | 194/0 | 376/0 | 623/99 | 403/0 | 163/0 |
15 | 103/0 | 200/0 | 823/99 | 306/0 | 094/0 |
16 | 075/0 | 145/0 | 968/99 | 264/0 | 070/0 |
17 | 016/0 | 032/0 | 000/100 | 127/0 | 016/0 |
با توجه به اينکه اولين همبستگی کانونی حدود 94 درصد واریانس همبستگی بین متغيرهای دو مجموعه مستقل و وابسته را تبیین میکند، در مراحل بعدی تحليل همبستگی کانونی فقط مقادیر مربوط به اولین همبستگی (ضرايب کانونی اولين همبستگی) قيد شده و ضرايب مربوط به سایر همبستگیهای کانونی در جدول آورده نشدهاند. با توجه به محاسبه ضرايب همبستگی کانونی استاندارد شده در جدول (7)، اهميت نسبی هر يک از متغيرهای مجموعه مستقل و وابسته در ايجاد اولين همبستگی کانونی، نشان داده و مشاهده شد از ميان متغيرهای وابسته، متغيرهای BO2 و OL5 بیشترين نقش را در ايجاد اولين همبستگی کانونی داشتهاند.
جدول 7. مقادیر ضرايب کانونی1 برای متغيرهای وابسته
متغيرهای وابسته | ضرايب همبستگی استاندارد شده (اولين همبستگی کانونی) | |||
AG6 | بسیج شبکههای اجتماعی با عاملین سازمان و افراد کلیدی در بین مقیاسها برای مشارکت کشاورزی | 360/0 | ||
BO1 | تقويت فرصتها از طریق ایجاد ارتباط با سازمانهای اتصالدهنده با سازمانهای مرتبط با کشاورزی | 434/0- | ||
BO2 | تقویت سازمانهای واسطهای بهعنوان ارایهدهندگان منابع و مشوقها برای مدیریت اکوسیستمی | 146/1 | ||
BO3 | تقویت سازمان های واسطهای جهت فراهم ساختن هماهنگی افقی و عمودی برای حل تضادها | 236/0- | ||
BO4 | تاکید بر سازمان های واسطهای و کاربرد غیرمستقیم دانش علمی برای مربوطسازی سیاستها با اقدامات اجرایی سازمان | 489/1- | ||
BO5 | استفاده از شبکههای ذینفعان برای بسیج دانش و حافظه اجتماعی در زمان شکلدهی تغيير | 792/0 | ||
SC5 | بالا بردن ظرفیت اجتماعی برای پاسخ دهی به تغییرات محیطی از طریق فرايندهای يادگيری | 427/0 | ||
SM6 | بالا بردن جریان اطلاعات و تشريک مساعی بین مقیاسهای سازمان | 728/0- | ||
HC2 | افزايش مهارت در خصوص تطبیقپذيری کشاورزی در شرایط متغير | 254/0 | ||
HC3 | تمرکز بر صلاحيت و شايستگی که در افراد متجلی میشوند | 474/0 | ||
HC4 | افزايش بهزيستی اجتماعی- اقتصادی ذینفعان بخش کشاورزی | 397/0- | ||
OL4 | تقویت مهارتهای اجتماعی به عنوان نتيجهای از عناصر ساختاری و کارکردی سیستمهای کشاورزی | 220/0- | ||
OL5 | 153/1 | |||
OL6 | قدرت شناسایی افراد کليدی و شبکه ارتباطی آنها که سيستم کشاورزی را خصوصیتبندی مینمایند | 495/0 | ||
OL7 | تمرکززدایی تصميمگيریها برای رسیدن به تصميمگیری پویا، فراتر از اتخاذ توسط افراد کليدی با پستهای بالا سازمانی | 105/0- | ||
OL12 | داشتن مهارت مدیریت همکارگونه و تعاونی در فرآيند حل مسایل کشاورزی | 253/0- | ||
OL13 | توجه به کارهای تيمی برنامه در رهيافتهای سيستمی با توجه به وجود شیوههای ارزشيابی | 726/0- | ||
OT1 | توانایی سازماندهی مجدد فرصتها | 178/0 | ||
OT2 | توصيف محدودیتها و موانع سازمانی کشاورزی (تضادهایی در علایق، ارزشها و ایدهها) | 481/0- | ||
OT3 | در نظرگرفتن چشماندازهای سيستمی، با بناسازی اعتماد در امر فرآيندهای مديريت تطبیقی مشارکتی در بخش کشاورزی | 161/0 | ||
OT4 | تقويت يادگيری همکارگونه برای يافتن راهحلی جمعی برای مشکلات بخش کشاورزی | 549/0- | ||
T4 | تقويت اطمينان عموم و سياستمداران به کارایی علمی در بخش کشاورزی | 231/0 |
[1] Canonical Coefficient / Canonical Weight
ضرايب همبستگی ساختار1 که به آن بارهای عاملی کانونی نیز گفته میشوند در جدول (8) بیان شده است. اين جدول نشان میدهد چگونه هر متغير اصلی بر هر يک از متغيرهای کانونی 17گانه بار شدهاند. همبستگی ساختار نشان داد متغيرهایی که همبستگی ساختار آنها بزرگتر از 3/0 باشد، بهعنوان بخشی از متغير کانونی2 محسوب میگردند و متغيرهای که دارای همبستگی کمتری از مقدار فوق باشند، بهعنوان بخشی از متغير کانونی که بار معنیدار داشته است، لحاظ نمیگردند. همچنين کاربرد ديگر همبستگی ساختار محاسبه واریانس تبیینشده به وسیله متغيرهای اصلی است. چنانچه اين مقادیر مجذور شوند، درصد واریانسی که به وسيله يک متغیر اصلی با متغيرهای کانونی تبیین میشود، بهدست میآيد.
[1] Structure Correlation Coefficient or Canonical Factors Loading
[2] Canonical Variable
جدول 8. ضرايب همبستگی ساختار بین متغيرهای وابسته و متغيرهای کانونی
| متغيرهای وابسته | ضرايب همبستگی ساختار (اولين) |
AG6 | بسیج شبکههای اجتماعی با عاملین سازمان و افراد کلیدی در بین مقیاسها برای مشارکت کشاورزی | 084/0 |
BO1 | تقويت فرصتها از طریق ایجاد ارتباط با سازمانهای اتصالدهنده با سازمانهای مرتبط با کشاورزی | 162/0- |
BO2 | تقویت سازمانهای واسطهای بهعنوان ارایهدهندگان منابع و مشوقها برای مدیریت اکوسیستمی | 151/0 |
BO3 | تقویت سازمان های واسطهای جهت فراهم ساختن هماهنگی افقی و عمودی برای حل تضادها | 030/0 |
BO4 | تاکید بر سازمان های واسطهای و کاربرد غیرمستقیم دانش علمی برای مربوطسازی سیاستها با اقدامات اجرایی سازمان | 102/0- |
BO5 | استفاده از شبکههای ذینفعان برای بسیج دانش و حافظه اجتماعی در زمان شکلدهی تغيير | 032/0 |
SC5 | بالا بردن ظرفیت اجتماعی برای پاسخ دهی به تغییرات محیطی از طریق فرايندهای يادگيری | 018/0 |
SM6 | بالا بردن جریان اطلاعات و تشريک مساعی بین مقیاسهای سازمان | 285/0 |
HC2 | افزايش مهارت در خصوص تطبیقپذيری کشاورزی در شرایط متغير | 127/0 |
HC3 | تمرکز بر صلاحيت و شايستگی که در افراد متجلی میشوند | 210/0 |
HC4 | افزايش بهزيستی اجتماعی- اقتصادی ذینفعان بخش کشاورزی | 017/0- |
OL4 | تقویت مهارتهای اجتماعی به عنوان نتيجهای از عناصر ساختاری و کارکردی سیستمهای کشاورزی | 104/0- |
OL5 | تقويت ظرفيت نوآوری در شبکه سازمانی کشاورزی | 051/0 |
OL6 | قدرت شناسایی افراد کليدی و شبکه ارتباطی آنها که سيستم کشاورزی را خصوصیتبندی مینمایند | 244/0- |
OL7 | تمرکززدایی تصميمگيریها برای رسیدن به تصميمگیری پویا، فراتر از اتخاذ توسط افراد کليدی با پستهای بالا سازمانی | 053/0 |
OL12 | داشتن مهارت مدیریت همکارگونه و تعاونی در فرآيند حل مسایل کشاورزی | 024/0 |
OL13 | توجه به کارهای تيمی برنامه در رهيافتهای سيستمی با توجه به وجود شیوههای ارزشيابی | 110/0- |
OT1 | توانایی سازماندهی مجدد فرصتها | 221/0- |
OT2 | توصيف محدودیتها و موانع سازمانی کشاورزی (تضادهایی در علایق، ارزشها و ایدهها) | 393/0 P |
OT3 | در نظرگرفتن چشماندازهای سيستمی، با بناسازی اعتماد در امر فرآيندهای مديريت تطبیقی مشارکتی در بخش کشاورزی | 219/0 |
OT4 | تقويت يادگيری همکارگونه برای يافتن راهحلی جمعی برای مشکلات بخش کشاورزی | 169/0 |
T4 | تقويت اطمينان عموم و سياستمداران به کارایی علمی در بخش کشاورزی | 148/0- |
جدول 9. مقادیر ضرايب کانونی برای متغيرهای مستقل
متغيرهای مستقل | ضرايب همبستگی استاندارد شده (اولين همبستگی کانونی) | |
SSL1 | بهینهسازی شرايط کار و بالا بردن امنيت کاری در بخش کشاورزی | 131/0 |
L2 | دستیابی به سلامت جامعه کشاورزی | 029/0 |
L3 | توانایی استفاده از اطلاعات داخلی مزرعه و بیان نقش آنها | 256/0- |
L4 | توانایی استفاده از اطلاعات بیرونی و نحوه طبقهبندی کردن اطلاعات و توصيهها | 164/1 |
L5 | افزايش ارتباطات برای کسب اطلاعات قابل انتقال، انتشار، توسعه بخش و برخوردار از ثبات | 404/0- |
L7 | تقويت نقش سازنده اطلاعاتی مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی | 918/0- |
L8 | سنجش هزینههای مصرف نهادههای شیمیایی بر سلامت جامعه و محيطزيست | 197/0 |
SSS1 | ایجاد ظرفیت توليد منطبق بر تقاضای اجتماعی غذا | 825/0- |
SSS2 | 036/1 | |
TS4 | استفاده از فنآوریهای تحقيقاتی برای تلفيق اجزاء سيستم و نحوه اثرات آن بر یکدیگر توسط شبیهسازیهای کامپيوتری | 699/0 |
TS5 | استفاده از امکانات بالقوه در به نژادی جهت مقابله با بحران های محيطی | 597/0 |
ISE1 | 148/1- | |
ISE2 | آموزش به عنوان راهنمايی برای مديريت مطلوب بر واحدهای توليدی | 271/0 |
ISR2 | توسعه تحقيقات در کشاورزی پایدار به جای افزايش عملکرد در واحد سطح | 257/0- |
ISEx3 | توسعه تحقيقات کشاورزی کمنهاده پایدار | 532/0- |
ISM5 | توسعه نظام اطلاعات بازار با اطلاعرسانی برای محصولات مختلف در زمانبندی صحيح | 843/0 |
ISM6 | تغيير روشهای مديريتی در سطح مزرعه با تغييرات تاثیرگذار در سطوح بالایی سازمان | 833/0- |
ضرايب همبستگی ساختار در جدول (10) نشان میدهد چگونه هر متغير اصلی بر هر يک از متغيرهای کانونی بار شدهاند. همبستگی ساختار نشان داد متغيرهایی که همبستگی ساختار آنها بزرگتر از 3/0 باشد، بهعنوان بخشی از متغيرهای کمکی1 محسوب میگردند و متغيرهای که از این همبستگی کمتر باشند، بهعنوان بخشی از متغير کانونی که بار معنیدار داشته است، لحاظ نمیگردند.
[1] Covariate Variables
جدول 10. ضرايب همبستگی ساختار بین متغيرهای وابسته و متغيرهای کانونی
| متغيرهای وابسته | ضرايب همبستگی ساختار (اولين) |
SSL1 | بهینهسازی شرايط کار و بالا بردن امنيت کاری در بخش کشاورزی | 056/0- |
L2 | دستیابی به سلامت جامعه کشاورزی | 109/0 |
L3 | توانایی استفاده از اطلاعات داخلی مزرعه و بیان نقش آنها | 017/0- |
L4 | توانایی استفاده از اطلاعات بیرونی و نحوه طبقهبندی کردن اطلاعات و توصيهها | 267/0 |
L5 | افزايش ارتباطات برای کسب اطلاعات قابل انتقال، انتشار، توسعه بخش و برخوردار از ثبات | 040/0- |
L7 | تقويت نقش سازنده اطلاعاتی مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی | 144/0- |
L8 | سنجش هزینههای مصرف نهادههای شیمیایی بر سلامت جامعه و محيطزيست | 116/0 |
SSS1 | ایجاد ظرفیت توليد منطبق بر تقاضای اجتماعی غذا | 002/0- |
SSS2 | تضمین کيفيت مواد غذايی و مواد خام توليدی | 002/0- |
TS4 | استفاده از فنآوریهای تحقيقاتی برای تلفيق اجزاء سيستم و نحوه اثرات آن بر یکدیگر توسط شبیهسازیهای کامپيوتری | 005/0- |
TS5 | استفاده از امکانات بالقوه در به نژادی جهت مقابله با بحران های محيطی | 029/0 |
ISE1 | آموزش جهت بهرهگيری بهتر از منابع توليدی | 312/0 P |
ISE2 | آموزش به عنوان راهنمايی برای مديريت مطلوب بر واحدهای توليدی | 336/0 P |
ISR2 | توسعه تحقيقات در کشاورزی پایدار به جای افزايش عملکرد در واحد سطح | 241/0- |
ISEx3 | توسعه تحقيقات کشاورزی کمنهاده پایدار | 166/0 |
ISM5 | توسعه نظام اطلاعات بازار با اطلاعرسانی برای محصولات مختلف در زمانبندی صحيح | 079/0- |
ISM6 | تغيير روشهای مديريتی در سطح مزرعه با تغييرات تاثیرگذار در سطوح بالایی سازمان | 185/0 |
در نهایت ضريب کانونی کل بین سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد مقدار 811/0×811/0 است که نشان از ميزان همبستگی بین دو متغير پنهان قید شده به میزان 65/0 میباشد.
بحث، نتیجهگیری و پیشنهادها
هدف پژوهش حاضر تحلیل کانونی رابطه ويژگیهای سیستم اجتماعی و سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران بود. نتایج بررسی همبستگی متغیرها نشان داد 17 همبستگی کانونی مشاهده شده که مقدار ويژه اولين همبستگی کانونی مهمتر از سایر همبستگیهای دیگر کانونی بود و در حدود 94/0 درصد واریانس همبستگی بین مجموعه متغيرها را تبیین کرد. در حقیقت مقدار همبستگی کانونی اولين جفت متغيرهای مستقل و وابسته 97/0 بهدست آمد و فرضیههای تحقیق را تایید کرد. محاسبه ضرايب همبستگی کانونی استاندارد شده از ميان متغيرهای ويژگیهای سیستم اجتماعی در تابآوری سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران (Friedman et al., 2023; Sgroi & Musso, 2022; Volkov et al., 2022) نشان داد متغيرهای «تقویت سازمانهای واسطه بهعنوان ارایهدهندگان منابع و مشوقها برای مدیریت اکوسیستمی» و «تقويت ظرفيت نوآوری در شبکه سازمانی کشاورزی» بیشترين نقش را در ايجاد اولين همبستگی کانونی داشتهاند که تقویت ظرفیت نوآوری توسط بیتنهوس1 و همکاران (2020)، وولکو2 و همکاران (2022) نیز مورد تایید قرار گرفته بود. همچنین ضرايب کانونی استاندارد شده هر يک از متغيرهای مجموعه سازماندهیمجدد در سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی کشاورزی ایران (Buitenhuis et al., 2020; Darnhofer, 2021; Roy et al., 2019) در ايجاد اولين همبستگی کانونی نشان داد از بین متغيرهای مستقل «توانایی استفاده از اطلاعات بیرونی و نحوه طبقهبندی کردن اطلاعات و توصيهها»، «آموزش جهت بهرهگيری بهتر از منابع توليدی» و «تضمین کيفيت مواد غذايی و مواد خام توليدی» بیشترين اهمیت را در ايجاد اولين همبستگی کانونی داشتهاند. تضمین کیفیت مواد توسط بیتنهوس و همکاران (2020) و بهرهگیری بهتر از منابع تولیدی توسط دارنهوفر3 (2021) و Buitenhuis و بیتنهوس (2020) مورد تایید قرار گرفته بود. لازم به ذکر است این ضرایب مانند ضرایب بتا در تحليل رگرسیونی میباشند که میتوانند میزان تبیین را نشان دهند. بدین جهت بررسی ویژگیهای اجتماعی بخش کشاورزی ایران میتواند در سازماندهیمجدد سیستمهای اجتماعی- اکولوژيکی بهعنوان بخش مهمی از تابآوری بخش کشاورزی ایران بسیار موثر باشد و شناخت این ویژگیها در جهت افزایش توان اکولوژیکی در کشور راهگشا باشد که بایستی در برنامههای کلان کشور مد نظر قرار گیرند. از این حیث این امر در راستای تحقیقات فریدمن و همکاران (2023)؛ دارنهوفر (2021)؛ بیتنهویس و همکاران (2020)؛ کومر و همکاران (2022)؛ ونگ و همکاران (2021)؛ آبل و همکاران (2006)؛ فولک و همکاران (2005)؛ اولسون و همکاران (2004) و فرزادبهتاش (1395) قرار دارد.
در نهایت با تمرکز بر یافتههای نهایی این پژوهش پیشنهاد میشود با تمرکز بر ایجاد یک نگاه تلفیقی هماهنگ بین سیستمهای اجتماعی و سیستمهای اجتماعی-اکولوژیکی بخش کشاورزی در کشور در سطوح کلان برنامهایی، بر ضرورت بهینهسازی شرايط کار و بالا بردن امنيت کاری کشاورزان با ایجاد بسته سیاستهای حمایتی بلندمدت؛ توجه ویژه به سلامت جامعه کشاورزی و تضمین آن؛ استفاده از اطلاعات داخلی و بیرونی مزرعه و نحوه طبقهبندی اطلاعات و توصيهها در جهت ارتقا ساختار اطلاعاتی کشاورزی؛ افزايش ارتباطات جهت کسب اطلاعات و انتشار و توسعه آن به نحو برخوردار از ثبات در فضایی بر پایه اعتماد؛ تقويت نقش سازنده اطلاعاتی مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی در کنار سیستم کشاورزی؛ سنجش واقعی هزینههای مصرف نهادههای شیمیایی بر سلامت جامعه و محيطزيست؛ ایجاد ظرفیت واقعی توليد منطبق بر تقاضای اجتماعی غذا و در آخر تضمین کيفيت مواد غذايی و مواد خام توليدی برای ارتقا سلامت جامعه از مهمترین پیشنهادهای کاربردی قابل ذکر میباشد.
لازم است در خاتمه پیشنهاد شود با استفاده از فنآوریهای تحقيقاتی برای تلفيق اجزاء سيستم و نحوه اثرات آن بر یکدیگر توسط شبیهسازیهای کامپيوتری سایر سیستمهای مرتبط و اثرگذار بر بخش کشاورزی ایران مورد توجه و مداقه قرار گیرد و در یک مدل پویا توان این بخش با تمرکز بر تابآوری مدلسازی شود.
منابع و ماخذ
اسمعیلی، س. (1401) واکاوی سند برنامه ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار سازگار کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست. دوفصلنامه تحقیقات منابع طبیعی تجدیدشونده، 13(2): 1-19.
تقیلو، ع.ا. و رحمانی، ف. (1397). ارزیابی تابآوری کشاورزان در برابر خشکسالی، مطالعه موردی دهستان چشمهسرا، شهرستان شوط. دومین کنفرانس ملی پژوهشهای نوین در مهندسی کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی، کرج، دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان همیاری شهرداریها، 13 صفحه. قابل دسترس در: https://civilica.com/doc/800169/
سجاسیقیداری، ح.ا. و یاراحمدی، م. (1399). تحلیل تابآوری روستاییان در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریمها، مورد مطالعه روستاهای شهرستان بینالود. فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 9(2): 199-226.
شریفینیا، ز. (1398). ارزیابی میزان تابآوری اجتماعی نواحی روستایی در برابر سیلاب با استفاده از مدل FANP و WASPAS، مطالعه موردی بخش چهاردانگه شهرستان ساری. نشریه جغرافیا و مخاطرات محیطی، 30(تابستان): 1-26.
فرزادبهتاش، م.ر. (1395). نقش و جایگاه تابآوری اجتماعی در کلیت مفهوم تابآوری. هشتمین کنفرانس بینالمللی مدیریت جامع بحران، تهران. قابل دسترس در: https://civilica.com/doc/560057/
کوپاهی، م. (1391) اصول اقتصاد کشاورزی. چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 531 صفحه.
ولی، ع.ع. و محرابی، م. (1400). تحلیل تابآوری و آسیبپذیری اجتماعی- اقتصادی جوامع شهری در مقابل خشکسالی، مطالعه موردی استان یزد. نشریه تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، 8(1): 215-232.
هومن. ح. ع. (1387). مدليابی معادلات ساختاری با کاربرد نرمافزار لیزرل. چاپ دوم. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 339 صفحه.
Abel, N., Cumming, D. H. M. and Anderies, J. M. (2006). Collapse and reorganization in social-ecological systems: Questions, some ideas, and policy implications. Ecology and Society, 11(1), 17. Retrieved form http://www.ecologyandsociety.org/vol11/iss1/art7/
Alessa, L., Kliskey, A. and Ataweel, M. (2009). Toward a typology for social-ecological systems. Sustainability: Science, Practice & Policy Journal, 5(1), 1-18. Retrieved from http://sspp.proquest.com/archives/vol5iss1/0811-034.alessa.html/
Allison, H. E. and Hobbs, R. J. (2006). Science and policy in natural resource management: Understanding system complexity. New York: Cambridge University Press.
Berkes, F., Colding, J. and Folke, C. (2003) Navigating Social-Ecological Systems: Building resilience for complexity and change, Cambridge University Press, 382p.
Berkes, F., Folke, C. and Colding, J. (2000) Linking social and ecological systems: Management practices and social mechanisms for building resilience, Cambridge University Press, 373p.
Buchmann, C. (2010). Farming systems dynamics: The quest for a methodology to measure social-ecological resilience in subsistence agriculture. Adaptive management in subsistence agriculture, ws2.5, 9th European IFSA symposium, 4-7 July 2010, Vienna, Austria, 2247- 2252.
Buitenhuis, Y., Candel, J.J.L., Termeer, K.J.A.M. and Feindt, P.H. (2020) Does the Common Agricultural Policy enhance farming systems’ resilience? Applying the Resilience Assessment Tool (ResAT) to a farming system case study in the Netherlands. Journal of Rural Studies, 80, 314-327. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.jrurstud.2020.10.004/
Chapin, F. S., Kofinas, G. P., & Folke, C. (2009). Priniples of ecosystem stewardship resilience-based natural resources management in a changing word. Springer Science and Bussiness Media LLC 2009. E-ISBN: 978-0-387-73033-2/
Darnhofer, I. (2021) Resilience or how do we enable agricultural systems to ride the waves of unexpected change? Agricultural Systems, 187, 102997. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.agsy.2020.102997/
Folke, C. (2003). Freshwater for resilience: A shift in thinking. Philosophical transactions of the royal society of London series. Journal of Biological Sciences, 358(1440), 2027-2036. doi:10.1098/rstb.2003.1385. Retrieved from http://rstb.royalsocietypublishing.org/
Folke, C. (2005). Resilience: The emergence of a perspective for social-ecological system analyses. Journal of Global Environmental Change, 16, 253-267.
Folke, C. (2006). Resilience: The emergence of a perspective for social–ecological systems analyses. Global Environmental Change, 16(3), 253-267.
Friedman, E., Solecki, W., Troxler, T.G. and Paganini, Z. (2023) Linking quality of life and climate change adaptation through the use of the macro-adaptation resilience toolkit. Climate Risk Management, 39, 100485. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.crm.2023.100485/
He, S., Wang, D., Li, Y., Zhao, P., Lan, H., Chen, W., Jamali, A.A. and Chen, X. (2021). Social-ecological system resilience of debris flow alluvial fans in the Awang basin, China. Journal of Environmental Management, 286(15 May 2021): 112230. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.jenvman.2021.112230/
Janssen, M. A. and Ostrom, E. (2006a). Governing social-ecological systems. Chapter 30. Handbook of computational economics, Vol. 2. Edited by L. Tesfatsion, & K. Judd. doi;10.1016/s1574-0021(05)02030-7/
Janssen, M. A., Bodin, O., Anderies, J. M., Elmquist, T., Ernstson, H., McAllister, R. R. J., Olsson, P. and Ryan, P. (2006b). Toward a network perspective of the study of resilience in social-ecological systems. Journal of Ecology and Society, 11(1), 15. Retrieved from http://www.ecologyandsociety.org/vol11/iss1/art15/
Kumar, A., Gupta, J. and Das, N. (2022). Community resilience, corporate social responsibility and local economic development: The case of coal mining in India. The Extractive Industries and Society, Available online 5 July 2022, 101120. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.exis.2022.101120/
Matthews, R. and Selman, P. (2006). Landscape as a focus for integrating human and environmental processes. Journal of Agricultural Economics, 57(2), 199-212.
Olsson, P., Folke, C. and Berkes, F. (2004). Adaptive comanagement for building resilience in social – ecological systems. Journal of Environmental Management, 34(1), 75-90.
Rescia, A. J., Willaarts, B. A., Schmitz, M. F. and Aguilera, P. A. (2010). Changes in land uses and management in two Nature Reserves in Spain: Evaluating the social–ecological resilience of cultural landscapes. Landscape and Urban Planning, 98(1), 26-35.
Roy, R., Gain, A.K., Samat, N., Hurlbert, M., Leong Tan, M. and Weng Chan, N. (2019) Resilience of coastal agricultural systems in Bangladesh: Assessment for agroecosystem stewardship strategies. Ecological Indicators, 106, 105525. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.ecolind.2019.105525/
Schouten, M., Van-Der-Helde, M. and Heijman, W. (2009). Resilience of social-ecological systems in European rural areas: Theory and prospects. Paper presented for presentation at the113th EAAE seminar, the role of knowledge, innovation and human capital in multifunctional agriculture and territorial rural development, Belgrade, Republic of Serbia, 9-11 December.
Sgroi, F. and Musso, D. (2022) Urban food strategies and sustainable agri-food systems: Results of empirical analysis in Palermo. Journal of Agriculture and Food Research, 10, 100436. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.jafr.2022.100436/
Volkov, A., Morkunas, M., Balezentis, T. and Streimikiene, D. (2022) Are agricultural sustainability and resilience complementary notions? Evidence from the North European agriculture. Land Use Policy, 112, 105791. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.landusepol.2021.105791/
Wang, Y., Zhang, Q., Li, Q., Wang, J., Sannigrahi, S., Bilsborrow, R., Bellingrath-Kimura, S.D., Li, J. and Song, C. (2021). Role of social networks in building household livelihood resilience under payments for ecosystem services programs in a poor rural community in China. Journal of Rural Studies, 86(August 2021): 208-225. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.jrurstud.2021.05.017
Zhang, R., Yuan, Y., Li, H. and Hu, X. (2022). Improving the framework for analyzing community resilience to understand rural revitalization pathways in China. Journal of Rural Studies, 94(August 2022): 287-294. Retrieved from https://doi.org/10.1016/j.jrurstud.2022.06.012/
[1] Buitenhuis
[2] Volkov
[3] Darnhofer