اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفهای مبتنی بر چندرسانهای در یادگیری موضوعات پیچیده
محورهای موضوعی : مدیریت آموزشی
حجت دهقانزاده
1
*
,
حسن رستگارپور
2
,
حسین دهقانزاده
3
1 - دانشآموخته کارشناسیارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 - دانشیار گروه تکنولوژی آموزشی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3 - دانشجوی دکتری تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
کلید واژه: طراحی آموزشی, چندرسانهای, الگوی چهار مؤلفهای, آموزش موضوعات پیچیده,
چکیده مقاله :
این پژوهش، با هدف بررسی اثربخشی الگوی طراحی آموزشی چهار مؤلفهای به صورت چندرسانهای در یادگیری موضوعات پیچیده اجرا شد. برای این منظور، از روش تحقیق شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل استفاده شد. جامعه تحقیق، شامل تمامی دانشآموزان پسر سال دوم متوسطه شهرکرج بود که از بین آنها 60 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شده و در سه گروه (یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش) قرار داده شدند. در گروه کنترل، درس علوم تجربی به شیوه مرسوم و در گروههای آزمایشی یک و دو، به ترتیب همان مطالب درسی در قالب نرمافزار چندرسانهای معمولی طراحی شده توسط محقق و نرمافزار چندرسانهای طراحی شده با الگوی چهار مؤلفهای، به دانشآموزان ارایه شد. برای هر سه گروه، پیشآزمون و پسآزمون اجرا شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، آزمون محققساخته بود که پایایی آن، 84/0 بهدست آمد. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین نمرات گروههای کنترل و آزمایش، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین صورت که متغیر وابسته؛ یعنی، یادگیری دانشآموزان کلاس مبتنی بر چندرسانهای معمولی بهتر از گروهی که با روش مرسوم آموزش دیده بودند و نیز یادگیری دانشآموزانی که با روش مبتنی بر چندرسانهای طراحی شده بر مبنای الگوی چهار مؤلفهای، بهتر از گروه مبتنی بر چندرسانهای معمولی بود. با توجه به نتایج بهدست آمده، توصیه میشود، در آموزش موضوعات پیچیده از قابلیتهای چندرسانهایها و الگوهای طراحی آموزشی دقیقی مثل الگوی چهار مؤلفهای که برای آموزش موضوعات پیچیده ارایه شده است، استفاده گردد.
The purpose of this paper was to evaluate the effectiveness of a four-component multimedia-based instructional design model in learning complex issues. To achieve this purpose, a quasi-experimental approach with pretest/posttest with control group was used. All sophomore high school male students in Karaj comprised the population of this research. The sample was selected through cluster sampling method including 60 subjects who were divided in three groups (experimental 1, experimental 2 and control group). Intended subject matter was presented to the control group with the traditional teaching methods and the first experimental group was taught with common multimedia software available on the market and the second experimental group was instructed with multimedia software designed with four component multimedia-based instructional design model. Then, for all the three groups, the pre-test and post-test were conducted. Data gathering tool was a researcher-made test with a reliability of 0.84. Covariance analysis and Scheffé post hoc test were used to analyze the data. The Results showed that there was a significant difference between the scores of the control and experimental groups. The dependent variable, that is, the students’ learning in the class based on the common multimedia software was better than the group that was trained with traditional method. In addition, students being taught with four-component multimedia-based instructional design model were better than students who were taught with common multimedia software. Accordingly, it is recommended that in teaching complex issues, potentialities of multimedia based instructional model, particularly the four-component instructional model, be used to teach complex subjects.