واکاوی الگوی معماری خانه های تبریز دوره قاجار با نظریه الگوی زنده از بعد حس مکان (نمونه موردی: خانه های مشروطه، حریری و بهنام)
محورهای موضوعی : مطالعات میان فرهنگیسنبل فرجی 1 , نیما ولی زاده 2 , مریم سینگری 3 , لیدا بلیلان اصل 4
1 - دانشجوی دکتری معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - استادیار گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - استادیارگروه شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 - دانشیارگروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه: زبان الگو, خانه قاجار, معماری, الگوی زنده, تبریز,
چکیده مقاله :
شناخت الگوها روشی برای آشنایی با زبان معماری است، تا اگر در طراحی دغدغهی استفاده از این الگوها را داشته باشیم روشی برای مواجهه با آنها پیش رویمان باشد. زبان الگو یک شیوه یا سبک طراحی نیست بلکه چالشی است در جهت تلفیق الگوها با یکدیگر و انجام پروژه های عملی. اما مهمترین مسئله ارتباط این الگوهاست. هدف تحقیق حاضر تحلیل الگوی معماری خانه های قاجار تبریز با نظریه الگوی زنده از بعد حس مکان می باشد. الگوی معماری خانه های تبریز دوره قاجار با نظریه الگوی زنده از بعد حس مکروش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بصورت کمی و کیفی است. جامعه آماری شامل خانه های قاجار تبریز و متخصصان در این رشته می باشد. فرآيند ارزيابي این پژوهش در چهار مرحله به نتيجه رسيده است؛ برای تحلیل داده ها از روش آنتروپی و تاریخی تفسیری به همراه تطبیقی انجام گرفت. یافته ها نشان دهندۀ آن است¬که هر سه خانه مشروطه، حریری و بهنام از نظر سه اصل بعد حس مکان با الگوی زنده کریستوفر تطابق دارند. و از بین سه اصل، اصل پیوند عمیق و ابهام بیشترین انطباق با وزن 0/35 بدست آمده است. در نتیجه زبان الگو یک شیوه یا سبک طراحی نیست بلکه چالشی است در جهت تلفیق الگوها با یکدیگر و انجام پروژه ای عملی. اما مهمترین مسئله ای که در اینجا وجود دارد ارتباط این الگوهاست. بدیهی است استفاده از این الگوها موجب خواهد شد که فضا به عنوان تأمین کنندۀ آسایش ساکنین و ایجاد حس مکان، گامی در جهت ارتقای افزایش میزان مطلوبیت فضایی برداشته و در بهتر شدن معماری معاصر ایران مؤثر واقع شود.