ساختاردهی محرکهای نقشآفرین سازمانهای چند ملیتی در انتقال و توسعه فرهنگی با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری
محورهای موضوعی : مطالعات میان فرهنگیحسین رحمان سرشت 1 , سیدعلی ایازی 2 , محمد ثابت مطلق 3
1 - استاد مدیریت، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
2 - دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
3 - دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: فرهنگ سازمانی, فرهنگ, مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM), سازمانهای چند ملیتی,
چکیده مقاله :
فرهنگ پدیدهای است که میسازد و ساخته میشود. کنش و واکنشهای اجتماعی در بین افراد، بر اساس فرهنگ شکل میگیرد و حاصل این کنش و واکنشها، سبب اثرگذاری بر فرهنگ موجود است. استقرار سازمانهای چند ملیتی در بازارهای جهانی و تعامل با فرهنگهای متفاوت، حامل خصوصیتهای فرهنگی برای جوامع میزبان خواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع این پژوهش محرکهایی را که موجب انتقال فرهنگ سازمانهای چند ملیتی به فرهنگهای محلی میشود را شناسایی و ساختار روابط بین این محرکها و عوامل را ترسیم میکند. بدین منظور چند شرکت چند ملیتی در ایران مورد مطالعه قرار گرفته شده است و سپس با جمع آوری دادهها از ادبیات پژوهش و مصاحبه با خبرگان، محرکها شناسایی شده و سپس به کمک تحلیل عاملی مورد بررسی و تایید قرار گرفته شدهاند. در گام بعد با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری محرکهای تایید شده سطح بندی شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از مدلسازی ساختاری تفسیری، محرکها در سازمان مورد بررسی با توجه به روابط درونی بین آنها به هفت سطح تقسیم و در نهایت قدرت نفوذ و وابستگی آنها نشان داده شده است.
Culture is a phenomenon that makes and be made. Social interaction takes place between people on the basis of culture and the result of this interaction affects the culture exists. Deployment of multinational organizations in the global markets and interact with different cultures Leads to the transfer of cultural properties to the host community. Due to this, in this article drivers and factors affecting the transmission of culture of multinational organizations to local culture have been recognized and the relationships between them to be traced. For this purpose, a multinational company in Iran has been studied and using Interpretive Structural Modeling drivers detected were classified. According to the results, the drivers of that organization, according to the interrelation between them were divided into seven levels. Finally, leverage and dependence between them is shown.
آذر، عادل؛ خسروی، فرزانه؛ جلالی، رضا (1392)؛ تحقیق در عملیات نرم، سازمان مدیریت صنعتی: تهران.
ازکیا، مصطفی؛ غفاری، غلامرضا (1384)؛ جامعه شناسی توسعه، انتشارات کیهان: تهران.
بابایی فرد، اسداله (1390)؛ توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی در ایران، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال دهم. 7-56.
رحمان سرشت، حسین (1393)؛ تئوریهای سازمان و مدیریت: از تجددگرایی تا پسا تجددگرایی، جلد اول، نشر دوران: تهران.
سیدجوادین، سید رضا؛ مصطفی امامی؛ رستگار، عبدالغنی (1389)؛ بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش (مطالعه موردی: شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران). مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت. دوره12. شماره 4. 9-32.
لشکر بلوکی، مجتبی؛ خداد حسینی، سید حمید؛ طراحی مدل فرآیندی تدوین استراتژی پابرجا در شرایط عدم قطعیت آب استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری، رساله دکتری، دانشگاه شهید بهشتی.
محمدی الیاسی، قنبر؛ انصاری، محسن، (1393)؛ الگوسازی ساختار ارتباطات تعاملی مولفههای کسب و کارهای کارآفرینانه برتر نوپا با رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری، مدیریت فرهنگ سازمانی، دوره 12. شماره 3. 439-460.
ناظمی اردکانی، مهدی (1388)؛ مبانی مهندسی و مدیریت فرهنگی سازمان ها. راهبرد یاس. شماره 20. 245-276.
واعظی، سید کمال؛ مشبکی، اصغر (1381)؛ مدیریت فرهنگی در سازمانهای توسعه یافته، دوره 6. شماره1.
Ambos T. C., Ambos B. (2009). The impact of distance on knowledge transfer effectiveness in Multinational corporations. Journal of International Management. 15. 1–14. Albu M. (2013). Considerations Regarding Cultural Values in Multinational Companies. Journal of Knowledge Management, Economics and Information Technology- Special Issue December- 252-266. Andersson, U. Forsgren, M., Holm, U., (2007). Balancing subsidiary influence in the federative MNC—a business network view. Journal of International Business Studies 38 (5), 802–818.
Attri R. Dev. N., Sharma V. (2013). Interpretive Structural Modelling (ISM) approach: An Overview. Research Journal of Management Sciences. 2. 3-8.
Bennett J. (2002). Multinational Corporations, Social Responsibility and Conflict. Journal of International Affairs Spring 2002, vol. 55, no. 2.
Ferrora G. P. (2002). The cultural Dimension of International Business. Prentice Hall. New Jersey. Fourth Edition.
Ghemawat P. Reiche S. (2011). National Cultural Differences and Multinational Business. Globalization Note Series.
Griffith, D.A. Harvey, M.G. (2001). An intercultural communication model for use in global interorganizational networks. Journal of International Marketing 9 (3), 87–103.
Hofstede, G. (2001). Cultures Consequences. Sage, London.
Kogut, B. Singh, H., (1988). The effect of national culture on the choice of entry mode. Journal of International Business Studies Fall 411–432.
Monteiro, L.F. Arvidsson, N., Birkinshaw, J. (2008). Knowledge Flows within Multinational Corporations: Explaining Subsidiary Isolation and its Performance Implications. Organization Science.
NISHII, L. H.; Özbilgin. M. F. (2007). Global diversity management: towards a conceptual framework. The International Journal of Human Resource Management, v. 18, n. 11, p. 1.883-1.894.
Shahabadkar P. Hebbal S. S., Prashant S. (2012). Deployment of Interpretive Structural Modeling Methodology in Supply Chain Management –An Overview. International Journal of Industrial Engineering & Production Research. 23. 195-205.
trevino, L. Nelson, K. (2007), Managing Business Ethics – Straight Talk About How to Do It Right, Fourth Edition, John Wiley & Sons, Inc. New York.
Williams C. Van Triest S. (2009). The impact of corporate and national cultures on decentralization in Multinational corporations. International Business Review 18. 156–167.
Wulf K. (2011). Ethics and Compliance Programs in Multinational Organizations. Springer Gabler.