یکی از عوامل اصلی بیابانزایی، فشارهای انسانی و نوع رابطهی طلبکارانه و یک سویه آدمی با زیستبوم است، رابطهای که بدون لحاظ خواهشهای بومشناختی منطقه، صرفاً بر اساس رفع نیازهای اجتماعی و مصلحتهای اقتصادی کوتاهمدت جوامع انسانی قوام و دوام یافته است. در این تحقیق روند چکیده کامل
یکی از عوامل اصلی بیابانزایی، فشارهای انسانی و نوع رابطهی طلبکارانه و یک سویه آدمی با زیستبوم است، رابطهای که بدون لحاظ خواهشهای بومشناختی منطقه، صرفاً بر اساس رفع نیازهای اجتماعی و مصلحتهای اقتصادی کوتاهمدت جوامع انسانی قوام و دوام یافته است. در این تحقیق روند فشار جمعیت بر محیط زیست در زیر حوضهی شور بر اساس روش اسواران از نظر کمی و کیفی، مطالعه گردید. بر همین اساس، ابتدا نقشه های رقومی کلاس های کیفیت اراضی مطابق با سیستم طبقه بندی آمریکایی تهیه گردید. جمعیت ایده آل این واحدها بر اساس روش اسواران محاسبه و با جمعیت بالفعل مربوط به سال های 1335 و 1385 مورد مقایسه قرار گرفت. به منظور بررسی تاثیر جمعیت بر محیط زیست، شاخص نسبت ظرفیت بالقوه به ظرفیت بالفعل (موجود) محاسبه شد و در نهایت نقشه فشار جمعیت بر محیط زیست که در این روش به نوعی بیانگر شدت بیابانزایی در مقاطع زمانی فوق است، تهیه شد. افزایش مساحت مناطق با کلاس های بیابانزایی بالاتر و کاهش مناطق تحت کلاس های بیابانزایی پایین تر طی سال های فوق از مهم ترین نتایج حاصل از این مطالعه است. افزون بر آن، بررسی نسبت جمعیت بالقوه به بالفعل در سال های فوق، گویای این واقعیت است که ادامه روند تغییرات جمعیت انسانی، میتواند گسترهی مناطق با بیابانزایی بسیار شدید را بیش از پیش افزایش دهد. مدیران و برنامه ریزان منطقه با استفاده از نتایج این تحقیق می توانند ارزیابی مناسبی از روند تاثیر فشار جمعیت بر محیط زیست منطقه داشته باشند که این موضوع کمک شایانی به برنامه ریزی برای توسعه پایدار سرزمین می نماید.
پرونده مقاله