باوجود کاربرد گستردۀ مدلهای راهبردهای خودتنظیمی، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در آموزش و پرورش بهخوبی روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی راهبردهای بومی محیطی یادگیری خود تنظیمی در آموزش و پرورش شهر تهران است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از تکنیک دلف چکیده کامل
باوجود کاربرد گستردۀ مدلهای راهبردهای خودتنظیمی، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در آموزش و پرورش بهخوبی روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی راهبردهای بومی محیطی یادگیری خود تنظیمی در آموزش و پرورش شهر تهران است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعۀ اسنادی، از تکنیک دلفی برای پالایش عوامل و مؤلفهها بهره گرفته شده است. نظرسنجی بهعملآمده در چهار مرحله و در سال 1398 انجامشده و نتایج هر مرحله با استفاده از بارهای عاملی پالایش شده است و برای رتبهبندی مؤلفهها در وضع مطلوب با توجه به پرسشنامه استخراجشده از مؤلفههای بهدستآمده از روش دلفی در طیف لیکرت از روش حداقل مربعات (نرمافزار pls) استفاده شده است. الگوی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در 3 بعد و 9 مؤلفه و 22 شاخص برای دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران طراحیشده و تاثیر این مولفه ها و شاخص ها بر ابعاد شیوه های حل مساله مشخص گردید. شاخص های ارائه شده در این پژوهش میتوانند راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را برای دانش آموزان مقاطع متوسطه را ارزیابی کند و با توجه به بهرهگیری از پشتوانۀ ادبیات غنی در ارتباط با موضوع و مقایسه با مدلهای مختلف و شاخصهای سنجش شدنی و بهکارگیری نظرات خبرگان در راهبردهای خودتنطیمی، امکانی است تا آموزش و پرورش های گوناگون بتوانند ضمن تحلیل وضعیت کنونی و بهرهگیری از تجارب موفق، اقدام به ارائۀ طرحهای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی کارا و اثربخش در آموزش و پرورش و دیگر سازمانهای مشابه نمایند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی در ارتقای آموزش شهروند جهانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و برحسب نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی) و رویکرد کیفی از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری (بازمحوری ـ انتخابی) و رویکرد کمی، روش پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی در ارتقای آموزش شهروند جهانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و برحسب نوع دادهها آمیخته (کیفی ـ کمی) و رویکرد کیفی از طریق تحلیل محتوا و کدگذاری (بازمحوری ـ انتخابی) و رویکرد کمی، روش پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش کیفی خبرگان (اعضای هیأت علمی استان هرمزگان)، با استفاده از روش نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند و اصل اشباع، 14 نفر انتخاب شدند و در بخش کمی جامعه آماری از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی استان هرمزگان با استفاده از جدول مورگان انتخاب و نمونه آماری 185 نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها در بخش کیفی از فیشبرداری و مصاحبه حضوری نیمهساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامههای محققساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفههای هویت ملی (تعلق خاطر به نمادها، اسطورههای ملی و مذهبی، فرهنگ و روش اسلامی، نقش تاریخ، احساس تعلق به فرهنگ، روش زندگی ایرانی، آشنایی با میراث جهانی) و سرمایه فرهنگی (حالت تجسمیافته ذهنی، حالت تجسمیافته عینی، حالت نهادی شده) بر روی آموزش شهروند جهانی دارای بار عاملی بالای 5/0 هستند و از لحاظ آماری در سطح معنیدار قرار دارند و مدل ارائه شده با توجه به شاخصهای AGFI، GFI، RASEA دارای برازش مناسب است و به مسئولان نظامهای آموزشی پیشنهاد میشود جهت افزایش و ارتقای سطح آموزش شهروند جهانی به مؤلفههای سرمایه فرهنگی تأکید و توجه خاص داشته باشند.
پرونده مقاله