سرمایهگذاری در ابزارهای مالی اسلامی منجر به جمعآوری سرمایههای راکد و تخصیص منابع به شکل بهینه و توسعه اقتصادی میشود که این امر از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری در این نوع اوراق امکان پذیر میباشد. تئوری رفتار برنامهریزی شده از طریق سه عامل قادر به پیش بین چکیده کامل
سرمایهگذاری در ابزارهای مالی اسلامی منجر به جمعآوری سرمایههای راکد و تخصیص منابع به شکل بهینه و توسعه اقتصادی میشود که این امر از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایهگذاری در این نوع اوراق امکان پذیر میباشد. تئوری رفتار برنامهریزی شده از طریق سه عامل قادر به پیش بینی رفتار شخص و عمل او میباشد. هدف این مطالعه تعیین نقش تئوری رفتار برنامهریزی شده در تصمیمهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار اسلامی میباشد. این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل تئوری رفتار برنامهریزی شده شامل کنترل رفتار درک شده، نگرش افراد و هنجارهای ذهنی بر تصمیمهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار اسلامی (صُکوک) میپردازد. این پژوهش در زمرۀ پژوهشهای رفتاری بوده، از نظر هدف، کاربردی و به شیوۀ پیمایشی از طریق پرسشنامه انجام شده است. قلمرو مکانی این مطالعه بورس اوراق بهادار تهران در سال 1397 میباشد و جامعۀ آماری شامل کلیۀ سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار و نمونهها شامل 164 پرسشنامه تکمیل شده است. به منظور آزمودن فرضیهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزار پیالاس استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد نگرش افراد و کنترل رفتار درک شده بر تمایل افراد به سرمایهگذاری در اوراق بهادار اسلامی تأثیرگذار است؛ اما هنجارهای ذهنی افراد بر تمایل آنها به سرمایهگذاری در اوراق بهادار اسلامی تأثیری ندارد. همچنین نتایج، نشان دهندۀ عدم تأثیر انگیزۀ افراد به سرمایهگذاری در اوراق بهادار اسلامی بر تصمیمهای آنها برای سرمایهگذاری است.
پرونده مقاله
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تاثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیل گر استقلال می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در ایران می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران حجم چکیده کامل
هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، تاثیر پیچیدگی کار، رتبه شغلی حسابرس و پذیرش رفتار ناکارآمد بر قضاوت حسابرسی: نقش تعدیل گر استقلال می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی در ایران می باشد. که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 192 نفر در نظر گرفته شد. داده های مورد نیاز برای بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد گردآوری گردید و برای بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون تحلیل مسیر با نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر تعاملی استقلال* پیچیدگی کار که دارای سطح معنی داری 036/0 و کمتر از 05/0 می باشد، می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند رابطه بین پیچیدگی کار و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند و پیچدگی کار بر قضاوت حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین،فرض H1 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* رتبه شغلی حسابرس که دارای سطح معنی داری 042/0 و کمتر از 05/0 می باشد می توان نتیجه گرفت که متغیر استقلال می تواند با قضاوت حسابرسی، رتبه شغلی حسابرس را تعدیل کند، بنابراین،فرض H2 در این پژوهش پذیرفته شده است. متغیر تعاملی استقلال* پذیرش رفتار ناکارآمد که دارای سطح معنی داری 020/0 و کمتر از 05/0 می باشد پس می توان نتیجه گرفت که استقلال می تواند رابطه بین پذیرش رفتار ناکارآمد و قضاوت حسابرسی را تعدیل کند، بنابراین،فرض H3 در این پژوهش پذیرفته شده است.
پرونده مقاله