بازتاب عرفانی قصص انبیا در حدیقه سنایی با رویکرد تأویلی
Subject Areas : Persian Language and Literature
Mohammad Taghi
Younesi Rostami
1
(عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد رشت)
Abolhasan
Ebrahimi
2
(M.A Persian Language and literature)
Fateme
Khale-Aghli tabrizi
3
(کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی)
Keywords: عرفان, سنایی, mysticism, Sanai, هرمنوتیک(تأویل), حدیقه الحقیقه و داستان پیامبران, Hermeneutics (interpretation), Hadiqat al Haqiqa and stories of the prophets,
Abstract :
اصطلاح هرمنوتیک (تأویل) در اصل یونانی است، و از فعل هرمنویین به معنی تفسیر کردن اخذ شده است. این مفهوم اگرچه از زمان افلاطون به کار رفته است، اما از قرن هفدهم میلادی به بعد به عنوان مفهومی مربوط به شاخه ای خاص از دانش بشری به کار برده شده است. تأویل از موضوعات مطرح در حوزه ی تفسیر و علوم قرآنی بوده و چالش های فکری را بین اندیشمندان اسلامی پدید آورده است. معانی تأویل چندگانه است و معنای باطنی قرآن مجید یکی از آن ها می باشد. برخی از نویسندگان از داستان های زندگی پیامبران در قرآن تأویل های خاصی ارایه کرده اند. سنایی (535-473ق) در مرحله دوم زندگی خود، در غزل، و برخی از قصاید و مثنوی هایش با استفاده از شگردهایی که امروزه تأویل خوانده می شود - با تکیه بر داستان های انبیا در آیات قرآن مجید - شیوه نوینی را آغاز کرده است و بسیاری از امور را از دیدگاه دین و عرفان نگریسته است. نگارندگان در مقاله حاضر به بازتاب قصص انبیا در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه براساس مدل هرمنوتیکی (تأویلی) پرداخته اند. نتایج بررسی ها درباره پنج پیامبر در شش نمودار- از نظر ذکر نام آن ها در سوره ها و فراوانی شان در آیات – ارایه شده است و مشخص شد سنایی این داستان ها را با رویکرد عرفانی و تأویلی تحلیل کرده و بیشتر به ترک تعلقات دنیوی و عشق به معبود ازلی تأکید داشته است.
_||_