ارائه مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی
محورهای موضوعی : کارآفرینیمحسن شیرمحمدزاده 1 , علی عبادی بابا جان 2
1 - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
2 - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
کلید واژه: مدیریت دانش, سازمان های ورزشی, کارآفرینی,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: سازمانهای ورزشی با توجه به تعداد کثیر کارکنان و ذینفعان در ردهها و سطوح مختلف دارای ظرفیت بالایی جهت به کارگیری کارآفرینی و مدیریت دانش هستند. از اینرو این تحقیق با هدف ارائه مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی انجام شد. روش شناسی پژوهش: در این تحقیق از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان و مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بودند. انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند با رویکرد گلوله برفی بود و انتخاب نمونه آماری تا انجام مصاحبه با 17 نفر ادامه یافت و محقق به اشباع نظری رسید و با انجام مصاحبهای جدید، اطلاعات جدیدی به دست نیامد. یافتهها: نتایج تحقیق در قالب پنج مولفه عوامل علی (عوامل مرتبط با مدیریت دانش شامل بکارگیری دانش، حفظ دانش، تبدیل و انتقال دانش و کسب و ایجاد دانش)، عوامل زمینهای ، عوامل مداخلهگر، راهبردهاو پیامدها (پیامدهای مرتبط با توسعه سازمانی شامل توسعه اقتصادی، توسعه فناوری، توسعه منابع انسانی و افزایش بهرهوری) به دست آمد. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان بیان کرد که بکارگیری مدیریت دانش میتواند بسیاری از مشکلات کارآفرینی در سازمانهای ورزشی را حل کند.
Introduction: Sports organizations have a high capacity to apply entrepreneurship and knowledge management due to the large number gers of sports and youth departments of East Azarbaijan province. The selection of the statistical sample was by using the purposeful sampling method with the snowball approach, and the selection of the statistical sample continued until conducting interviews with 17 people, and the researcher reached theoretical saturation, and by conducting a new interview, no new information was obtained. In the current research, data analysis was done according to the theory of data base with the approach of Strauss and Corbin. The collected data were coded. MAXQDA software was used to classify the extracted codes. Findings: The results of the research in the form of five components of causal factors (factors related to knowledge management including applying knowledge, preserving knowledge, transforming and transferring knowledge and acquiring and creating knowledge), background factors (legal-political, social-cultural factors, individual and structural abilities and characteristics) ), intervening factors (factors related to human resources, including employee motivation and the ability and individual characteristics of employees, and factors related to organizational culture, including creativity and innovation, management beliefs and organizational communication (formal communication and informal communication),
_||_
Abstract Introduction: Sports organizations have a high capacity to apply entrepreneurship and knowledge management due to the large number of employees and stakeholders in different categories and levels. Therefore, this research was conducted with the aim of presenting the organizational entrepreneurship development model based on knowledge management in sports organizations. research methodology: In this research, foundational data theory with Strauss and Corbin's approach was used, and information was collected in the field using semi-structured interviews. The statistical population of the research was employees and managers of sports and youth departments of East Azarbaijan province. The selection of the statistical sample was by using the purposeful sampling method with the snowball approach, and the selection of the statistical sample continued until conducting interviews with 17 people, and the researcher reached theoretical saturation, and by conducting a new interview, no new information was obtained. In the current research, data analysis was done according to the theory of data base with the approach of Strauss and Corbin. The collected data were coded. MAXQDA software was used to classify the extracted codes. Findings: The results of the research in the form of five components of causal factors (factors related to knowledge management including applying knowledge, preserving knowledge, transforming and transferring knowledge and acquiring and creating knowledge), background factors (legal-political, social-cultural factors, individual and structural abilities and characteristics) ), intervening factors (factors related to human resources, including employee motivation and the ability and individual characteristics of employees, and factors related to organizational culture, including creativity and innovation, management beliefs and organizational communication (formal communication and informal communication), strategies (strategies related to behavior including leadership style, organizational culture and human resources, strategies related to content including economic, socio-cultural and legal-political and strategies related to structure including organizational structure, technology and strategy) and consequences (consequences related to organizational development including economic development, development technology, human resource development and productivity increase) were achieved.Conclusion: According to the research results, it can be stated that the application of knowledge management can solve many entrepreneurial problems in sports organizations. Keywords: entrepreneurship, knowledge management, sports organizations.
|
ارائه مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی
چکیده مقدمه و هدف: سازمانهای ورزشی با توجه به تعداد كثير كاركنان و ذينفعان در ردهها و سطوح مختلف داراي ظرفيت بالايي جهت به كارگيري کارآفرینی و مديريت دانش هستند. از اینرو این تحقیق با هدف ارائه مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی انجام شد. روش شناسی پژوهش: در این تحقیق از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. جامعه آماري پژوهش کارکنان و مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بودند. انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند با رویکرد گلوله برفی بود و انتخاب نمونه آماری تا انجام مصاحبه با 17 نفر ادامه یافت و محقق به اشباع نظری رسید و با انجام مصاحبهای جدید، اطلاعات جدیدی به دست نیامد. در پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل دادهها با توجه به نظریه دادهبنیاد با رویکرد استراوس و کوربین انجام شد. دادههای گردآوری شده کدگذاری شدند. از نرمافزار MAXQDA برای طبقهبندی کدهای استخراج شده استفاده شد. یافتهها: نتایج تحقیق در قالب پنج مولفه عوامل علی (عوامل مرتبط با مدیریت دانش شامل بکارگیری دانش، حفظ دانش، تبدیل و انتقال دانش و کسب و ایجاد دانش)، عوامل زمینهای (عوامل قانونی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، توانایی و خصوصیات فردی و ساختاری)، عوامل مداخلهگر (عوامل مرتبط با منابع انسانی شامل انگیزه کارکنان و توانایی و خصوصیات فردی کارکنان و عوامل مرتبط با فرهنگ سازمانی شامل خلاقیت و نوآوری، باورهای مدیریت و ارتباط سازمانی (ارتباط رسمی و ارتباط غیر رسمی)، راهبردها (راهبردهای مرتبط با رفتار شامل شیوه رهبری، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی، راهبردهای مرتبط با محتوا شامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و قانونی-سیاسی و راهبردهای مرتبط با ساختار شامل ساختار سازمانی، فناوری و استراتژی) و پیامدها (پیامدهای مرتبط با توسعه سازمانی شامل توسعه اقتصادی، توسعه فناوری، توسعه منابع انسانی و افزایش بهرهوری) به دست آمد. بحث و نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان بیان کرد که بکارگیری مدیریت دانش میتواند بسیاری از مشکلات کارآفرینی در سازمانهای ورزشی را حل کند. کلید واژه ها: کارآفرینی، مدیریت دانش، سازمان های ورزشی.
|
مقدمه
تغييرات سریع محيطي شرايطي جديدي را براي سازمانهای ورزشی ايجاد کرده است. برآیند این شرایط، لزوم توسعهي توانمنديهاي كارآفريني در کشور به منظور ایجاد کسب و کارهاي جديد استفاده از ظرفیتهای بدون استفاده، توسعهي ظرفيتهاي موجود و حل مشکلات اجتماعي است در پاسخ به این چالشها، مأموریت جدید سازمانهای ورزشی ایجاد توانمنديهاي كارآفريني در کارکنان خود است بدین منظور سازمانهای ورزشی ميبايست ابتدا خود را براي ايفاي اين نقش آماده کنند. به بیان دیگر كار آفرینی سازمانی راهي به سوي سازمانهای ورزشی کارآفرین است (قاسمزاده و همکاران، 1400؛ راتن1، 2021). بنابراین بهترین روش آن است که افراد خلاق را تشویق کرد تا در ساختار سازمان به یک کارآفرين تبدیل شوند تا به این ترتیب یک سازمان کار آفرین داشته باشند و این هدف میسر نیست مگر با کمک مديريت دانش (یحیوی و همکاران، 1392).
نقش با اهميت دانش در عصر حاضر نياز به مديريت دانش را نشان ميدهد. مديريت دانش با ايجاد، توسعه و ترويج دانش و تمركز بر داراييهاي غير فيزيكي سازمان (تجارب و دانش كاركنان)، شرايطي را براي بروز رفتار كارآفريني سازماني فراهم مينمايد و باعث بوجود آمدن سازمانهاي كارآفرين ميشود كه مجموعه اين اقدامات تاثير مستقيمي بر روي رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي سازمان دارد (رایت2، 2014). اساسيترين مشخصه سازمانهاي قرن 21، تاكيد بر دانش و اطلاعات است. بر خلاف سازمانهاي گذشته، سازمانهاي امروزي داراي فناوري پيشرفته بوده و نيازمند كسب، مديريت و بهرهبرداري از دانش و اطلاعات به منظور بهبود كارآيي خود هستند به طوري كه در جهان امروز دانش مهمترين منبع راهبردي براي سازمان محسوب ميشود و علاقهمندي به مديريت دانش در بسياري از سازمانها روز به روز در حال افزايش است (راسموسن و رایت3، 2014). تغييرات سريع محيط، تشديد فضاي رقابتي بين شركتها، رشد سريع سازمانها، كوتاه شدن چرخه حيات محصولات و افزايش روز افزون انتظارهاي جامعه نياز به نوآوري و كارآفريني را براي بقاي سازمانها اجتنابناپذير كرده است. از اينرو، در دهههاي اخير فعاليتهاي كارآفرينانه به درون سازمانها راه يافت (حسيني و مريي سيده، 1395).
سازمانهای ورزشی با توجه به تعداد كثير كاركنان و ذينفعان در ردهها و سطوح مختلف داراي ظرفيت بالايي جهت به كارگيري مديريت دانش هستند. جهت كاربرد مديريت دانش در سازمانهای ورزشی لازم است كه مديريت دانش در رسالت، چشمانداز، برنامههاي استراتژيك سازمانهای ورزشی به عنوان يك اصل مهم لحاظ شود (کریمی و همکاران، 1392). در همین ارتباط نظریان مادوانی و مختاری دینایی (1395) در تحقیق خود نشان دادند که مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی اهمیت بسیار بالایی دارد و موجب بهبود عملکرد کلی سازمانهای ورزشی میشود. همچنین تحقیقات مختلف دیگری هم به اهمیت و جایگاه بالای مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی تاکید بسیاری داشتند که از مهمترین آن تحقیقها میتوان به تحقیق منصوری و همکاران (1400) اشاره کرد که نشان دادند مدیریت دانش با عملکرد سازمانی در سازمانهای ورزشی رابطة معناداری دارد و موجب بهبود آن میشود.
با توجه به اهميت نقش مديريت دانش در سازمانهاي امروزي در بروز رفتار كارآفريني سازماني و ايجاد سازمانهاي كارآفرين و تاثير بسزاي آن در افزايش كيفيت خدمات ورزشی و در نتيجه سلامت جامعه اين سوال مطرح ميشود كه چگونه ميتوان ميزان كارآفريني سازماني بر مبناي مديريت دانش در سازمانهای ورزشی را مورد ارزيابي قرار داد؟ پژوهش پیشرو در پي ارائه مدل كارآفريني سازماني مبتني بر مديريت دانش در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی است. اهمیت این موضوع به حدي است که شماري از سازمانها دانش موجود را اندازهگیری میکنند و به منزله سرمایه فکري سازمان و نیز به عنوان شاخصي براي درجهبندي سازمانها در گزارشهاي خود منعکس میسازند. این موسسات، استقرار مدیریت دانش در سازمان را، به عنوان بخشی از استراتژي سازمان ضروری میدانند (حسيني و مريي سيده، 1395).
در سازمانهاي ورزشی به لحاظ اهميت روزآمد بودن اطلاعات و دانش براي بهبود خدمات، دانش و مديريت آن از اهميت ويژهاي برخوردار است. سازمانهاي ورزشی در قرن 21 به لحاظ گسترهي وسيع آن، تعامل اين سازمانها با عموم مردم و تغييرات پيش آمده در نظامهاي ورزشی جهاني، با چالشهاي زيادي مواجه هستند. براي غلبه بر اين چالشها و ارتقاي كيفيت خدمات ورزشی، اين بخش از نظام اجتماعي نيازمند مديريت كارآمد و مؤثر، استفاده از كاركنان ماهر و با دانش و تخصيص زمان مناسب به امر مديريت دانش ميباشد. با توجه به مطالبی که عنوان شد و اهمیت بالای توجه به امر کارآفرینی و مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی و همچنین کمبود تحقیقات مرتبط با زمینه تحقیق، در این تحقیق محقق قصد داشت به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا میتوان مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی را تدوین کرد؟
روش شناسی پژوهش
در تحقيق حاضر با توجه به هدف پژوهش كه شناسايي و ارائه مدل توسعه كارآفريني سازماني مبتني بر مديريت دانش در سازمانهای ورزشی بود، محقق با رويكرد كيفی به مطالعه و تحليل جامعه مورد بررسي پرداخت. در این تحقیق از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از مصاحبه گردآوری شد. جامعه آماري پژوهش کارکنان و مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بودند. انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند با رویکرد گلوله برفی بود. به این شکل که ابتدا با یکی از مدیران ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی که در حوزه کارآفرینی سازمانی تخصص دارند مصاحبه شد و سپس از آن مدیر درخواست شد که فرد متخصص دیگری را از بین جامعه آماری مربوطه معرفی کنند و به این ترتیب انتخاب نمونه آماری ادامه یافت تا زمانی که محقق به اشباع نظری رسید و با انجام مصاحبهای جدید، اطلاعات جدیدی به دست نیامد که این مهم، پس از مصاحبه با 17 نفر حاصل شد.
در این تحقیق از نظریه داده بنیاد با رویکرد استراوس و کوربین استفاده شد و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته گردآوری شد. سوالات مصاحبه در قالب 6 سوال و به صورتی تنظیم شد که در نهایت بتواند به سوالات اصلی پژوهش در قالب رویکرد استراوس و کوربین (عوامل علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها) پاسخ دهد. تجزیه و تحلیل دادهها با توجه به نظریه دادهبنیاد با رویکرد استراوس و کوربین انجام شد. دادههای گردآوری شده کدگذاری شدند. کدگذاریها در سه مرحله باز، محوری و گزینشی انجام شد. در کدگذاری باز به هر یک از سطرها یا جملهها، مفهوم یا کدی الصاق شد. در کدگذاری محوری مقولهها به صورت یک شبکه با هم در ارتباط قرار گرفتند و روابط بین مقولههای ایجاد شده تشریح شد و در نهایت در کدگذاری گزینشی، کدگذاریهای محوری به صورت ترکیبی و محتوای هر یک از آنها در قالب کدهای نظری قرار داده شدند و مفاهیم نهایی به دست آمدند. کدگذاری یک روش اساسی برای مشخص نمودن مقولات موجود در دادههاست. کد، نماد یا مخففی است که برای مقولهبندی کلمات یا عبارات دادهها به کار میرود. رمزگذاری و در نتیجه مقولهبندی مطالب در تحلیل محتوای عرفی بدون در نظر داشتن هیچ پیشینه نظری، همزمان با مطالعه متن یا مصاحبه آغاز میشود. با توجه به موضوع مرحله به مرحله به تعیین واحد معنا و فشرده ساختن آن تا تعیین رمز پرداخته شد و در صورت داشتن زمینهای مشترک، رمزها ادغام شدند تا مقولهها تعیین گردند و سپس مفهوم کلی که حاصل جمعبندی این مقولههاست حاصل آمد. برای حفظ پایایی، بازبینی مطالب در دو مرحله، یکی پس از اینکه بین 10-50 درصد مقولهبندیها تکمیل شد و دیگری در پایان کار انجام شد (ایمان و نوشادی، 1395). از نرم افزار MAXQDA برای طبقهبندی کدهای استخراج شده استفاده شد.
یافته ها
در جدول 1 آمار توصیفی مربوط به شرکتکنندگان در مصاحبه تحقیق آورده شده است.
جدول (1) آمار توصیفی نمونههای تحقیق.
جنسیت | |||||||
طبقه | زن | مرد | |||||
فراوانی | 4 | 13 | |||||
درصد | 52/23 | 47/76 | |||||
سن | |||||||
طبقه | زیر 30 سال | 30-40 سال | 40-50 سال | بالای 50 سال | |||
فراوانی | 2 | 8 | 4 | 3 | |||
درصد | 76/11 | 05/47 | 52/23 | 64/17 | |||
متغیر | میزان تحصیلات | ||||||
طبقه | کارشناسی | کارشناسی ارشد | دکتری | ||||
فراوانی | 4 | 6 | 7 | ||||
درصد | 52/23 | 29/35 | 17/41 | ||||
متغیر | وضعیت تاهل | ||||||
طبقه | مجرد | متاهل | |||||
فراوانی | 3 | 14 | |||||
درصد | 64/17 | 35/82 | |||||
متغیر | سمت (پست) | ||||||
طبقه | مدیر | کارکنان اجرایی | |||||
فراوانی | 7 | 10 | |||||
درصد | 17/41 | 82/58 |
در ادامه پایایی مقولههای استخراج شده در تحقیق آورده شده و سپس به ارائه جدول کدگذاری و پاسخگویی به سوالات تحقیق پرداخته شده و در نهایت مدل نهایی تحقیق طراحی شده است. در جدول 2، پایایی مقولههای استخراج شده از دل مصاحبهها، به صورت جداگانه آورده شده است. این پایایی حاصل بازبینی مطالب در دو مرحله است که یکی پس از اینکه بین 10-50 درصد مقولهبندیها تکمیل شد و دیگری در پایان کار انجام شد.
جدول (2) نتایج پایایی مقولهها.
میزان پایایی | مقولهها |
719/0 | انگیزه کارکنان |
811/0 | توانایی و خصوصیات فردی |
821/0 | خلاقیت و نوآوری |
793/0 | ارتباط سازمانی |
882/0 | باورهای مدیریت |
769/0 | بکارگیری دانش |
772/0 | حفظ دانش |
717/0 | تبدیل و انتقال دانش |
813/0 | کسب و ایجاد دانش |
834/0 | قانونی-سیاسی |
846/0 | اجتماعی-فرهنگی |
781/0 | استراتژی |
866/0 | اقتصادی |
815/0 | فناوری |
803/0 | منابع انسانی |
791/0 | شیوه رهبری |
811/0 | ساختاری |
851/0 | فرهنگ سازمانی |
نتایج جدول 2 نشان میدهد که تمامی مقولهها از پایایی بالایی (بالاتر از 7/0) برخوردار هستند. در این قسمت ابتدا در جدول 3 کدگذاریهای انجام شده در مراحل مختلف، آورده شده و در ادامه به پاسخگویی سوالات و ارائه شماتیک آنها پرداخته شده است.
جدول (3) نتایج کدگذاری.
عوامل | مقوله | ||||
عوامل علی |
مدیریت دانش | بکارگیری دانش | |||
حفظ دانش | |||||
تبدیل و انتقال دانش | |||||
کسب و ایجاد دانش | |||||
عوامل زمینهای | قانونی-سیاسی | ||||
اجتماعی-فرهنگی | |||||
توانایی و خصوصیات فردی | |||||
ساختاری | |||||
عوامل مداخلهگر | منابع انسانی | انگیزه کارکنان | |||
توانایی و خصوصیات فردی کارکنان | |||||
فرهنگ سازمانی | خلاقیت و نوآوری | ||||
باورهای مدیریت | |||||
ارتباط سازمانی | ارتباط رسمی | ||||
ارتباط غیر رسمی | |||||
راهبردها |
مرتبط با رفتار | شیوه رهبری | |||
فرهنگ سازمانی | |||||
منابع انسانی | |||||
مرتبط با محتوا | اقتصادی | ||||
اجتماعی-فرهنگی | |||||
قانونی-سیاسی | |||||
مرتبط با ساختار | ساختار سازمانی | ||||
فناوری | |||||
استراتژی | |||||
پیامدها |
توسعه سازمانی | توسعه اقتصادی | |||
توسعه فناوری | |||||
توسعه منابع انسانی | |||||
افزایش بهرهوری |
بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل علی موثر بر توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی در این تحقیق عبارتند از عوامل مرتبط با مدیریت دانش شامل بکارگیری دانش، حفظ دانش، تبدیل و انتقال دانش و کسب و ایجاد دانش. عوامل علی به صورت شماتیک در شکل 1 نشان داده شدهاند.
شکل (1) عوامل علی.
همچنین عوامل زمینهای موثر بر توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی در این تحقیق عبارتند از عوامل قانونی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، توانایی و خصوصیات فردی و ساختاری. عوامل زمینهای به صورت شماتیک در شکل 2 نشان داده شدهاند.
شکل (2) عوامل زمینهای.
دیگر نتایج تحقیق نشان دادند که عوامل مداخلهگر موثر بر توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی در این تحقیق عبارتند از عوامل مرتبط با منابع انسانی شامل انگیزه کارکنان و توانایی و خصوصیات فردی کارکنان و عوامل مرتبط با فرهنگ سازمانی شامل خلاقیت و نوآوری، باورهای مدیریت و ارتباط سازمانی (ارتباط رسمی و ارتباط غیر رسمی). عوامل مداخلهگر به صورت شماتیک در شکل 3 نشان داده شدهاند.
شکل (3) عوامل مداخلهگر.
راهبردهای موثر بر توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی در این تحقیق عبارتند از راهبردهای مرتبط با رفتار شامل شیوه رهبری، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی، راهبردهای مرتبط با محتوا شامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و قانونی-سیاسی و راهبردهای مرتبط با ساختار شامل ساختار سازمانی، فناوری و استراتژی. راهبردها به صورت شماتیک در شکل 4 نشان داده شدهاند.
شکل (4) راهبردها.
پیامدهای حاصل از توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی در این تحقیق عبارتند از عوامل مرتبط با توسعه سازمانی شامل توسعه اقتصادی، توسعه فناوری، توسعه منابع انسانی و افزایش بهرهوری. پیامدها به صورت شماتیک در شکل 5 نشان داده شدهاند.
شکل (5) پیامدها.
در نهایت در این بخش، پس از مشخص شدن تمامی مولفههای مرتبط به مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی، مدل نهایی تحقیق به صورت زیر (شکل 6) طراحی شده است.
شکل (6) مدل نهایی تحقیق.
بحث و نتیجه گیری
هدف از انجام این تحقیق، ارائه مدل توسعهی کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی بود. نتایج تحقیق در قالب پنج مولفه عوامل علی (عوامل مرتبط با مدیریت دانش شامل بکارگیری دانش، حفظ دانش، تبدیل و انتقال دانش و کسب و ایجاد دانش)، عوامل زمینهای (عوامل قانونی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، توانایی و خصوصیات فردی و ساختاری)، عوامل مداخلهگر (عوامل مرتبط با منابع انسانی شامل انگیزه کارکنان و توانایی و خصوصیات فردی کارکنان و عوامل مرتبط با فرهنگ سازمانی شامل خلاقیت و نوآوری، باورهای مدیریت و ارتباط سازمانی (ارتباط رسمی و ارتباط غیر رسمی))، راهبردها (راهبردهای مرتبط با رفتار شامل شیوه رهبری، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی، راهبردهای مرتبط با محتوا شامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و قانونی-سیاسی و راهبردهای مرتبط با ساختار شامل ساختار سازمانی، فناوری و استراتژی) و پیامدها (پیامدهای مرتبط با توسعه سازمانی شامل توسعه اقتصادی، توسعه فناوری، توسعه منابع انسانی و افزایش بهرهوری) به دست آمد.
در اين تحقیق، نتایج کارآفرينی سازمانی در سه بعد رفتاري، ساختاري و محتوايی با نتایج تحقیق مورگان و استرانگ4 (2016) همسو میباشد. همچنین در بعد رفتاري با نتایج تحقیقات آتاناسوپولو5 (2019) و آلتینداگ و زهیر6 (2022) و در بعد ساختاري با نتایج تحقیق هلند7 (2019) همسو است. نتایج مديريت دانش اين پژوهش نیز با نتایج تحقیقات احمد و اسکالرود8 (2015)، عبدوالوند و بیگدلی (2016)، نونالی9 و همکاران (2008) و شمسالدعا10 و همکاران (2016) همسو است. نتایج منابع انسانی پژوهش با نتایج تحقیق اردیل11 (2014) همسو است. نتایج فرهنگ سازمانی پژوهش با نتایج تحقیقات لئونیدو12 و همکاران (2018)، عظیمپاشا (2011) و آلترن و تودوران13 (2016) همسو میباشد. همچنین مولفه شیوه رهبري در اين پژوهش با نتایج تحقیق ژنگ14 و همکاران (2020) و مولفه خلاقیت با نتایج تحقیقات چادی15 و همکاران (2010) و مصلح و همکاران (2012) و مولفه انگیزه با نتایج تحقیق لیو16 و همکاران (2021) همسو میباشد.
مديريت دانش زير ساختی بسیار مهم براي گسترش و تقويت و تداوم حرکتها و فعالیتهاي کارآفرينی است. البته تمام ظرفیتهاي مديريت دانش در ايران شکوفا نشده و کارآفرينی نیز در تمامی ابعاد گسترش نیافته است. سامانههاي عمومی مديريت دانش به عنوان زيرساختی عمومی براي کارآفرينی؛ سامانههاي يکپارچه مديرت دانش براي کارآفرينی سازمانی و خدمات و ابزارهاي مديريت دانش به عنوان موضوعی براي کارآفرينی محورهايی هستند که براي گسترش کارآفرينی بايد مورد توجه قرار گیرند (استرانگ، 2016؛ آتاناسوپولو، 2019؛ آلتینداگ و زهیر، 2022).
کارآفرين سازمانی براي انواع بنگاههاي اقتصادي و اجتماعی اهمیت دارد؛ اما سازمانهای ورزشی از اهمیت ويژهاي برخوردار بوده و کارآفرينی سازمانی در آنها ضرورت دارد. پژوهشگران کارآفرين توافق دارند که سطح فعالیت کارآفرينانه به طور سیستماتیک هم در کشورها و هم در طول زمان تغییر میکند، تدوين و اجراي خط مشیهاي ارتقاي کارآفرينی نیز میتواند با استفاده از زيرساختهاي مديريت دانش طراحی و پیادهسازي شود (امیرپور و همکاران، 1399). از آنجاکه سیستمهای سازمانی، رویهها و فرآیندهایی است که برای افزایش کارایی و یا اثربخشی سازمان شکل میگیرد، سازمانها میتوانند با فراهم کردن زمینۀ ایجاد فرهنگ سالم و مشوق نوآوری و گسترش عوامل کارآفرینانه در محیط کاری، بستر لازم را برای بهبود و توانمندسازی نیروی کار فراهم آورند چرا که منفعت سازمان در انجام عملکرد فرا نقشی و مفید منابع انسانی آن میباشد. بر این اساس با تأکید بر اینکه انسانها ارکان اصلی سازمانها محسوب میشوند، توجه به نیازهای روانی و فیزیولوژیک آنها (مانند نگرش کارآفرینانه و نوآوری) در سازمان میتواند عملکرد مطلوب اعضا و در نهایت عملکرد مطلوب سازمان را در پی داشته باشد.
سازمانهای ورزشی با توجه به تعداد كثير كاركنان و ذينفعان در ردهها و سطوح مختلف داراي ظرفيت بالايي جهت به كارگيري مديريت دانش هستند. جهت كاربرد مديريت دانش در سازمانهای ورزشی لازم است كه مديريت دانش در رسالت، چشمانداز، برنامههاي استراتژيك سازمانهای ورزشی به عنوان يك اصل مهم لحاظ شود (کریمی و همکاران، 1392). در سازمانهاي ورزشی به لحاظ اهميت روزآمد بودن اطلاعات و دانش براي بهبود خدمات، دانش و مديريت آن از اهميت ويژهاي برخوردار است. سازمانهاي ورزشی در جامعه امروزی به لحاظ گسترهي وسيع آن، تعامل اين سازمانها با عموم مردم و تغييرات پيش آمده در نظامهاي ورزشی جهاني، با چالشهاي زيادي مواجه هستند. براي غلبه بر اين چالشها و ارتقاي كيفيت خدمات ورزشی، اين بخش از نظام اجتماعي نيازمند مديريت كارآمد و مؤثر، استفاده از كاركنان ماهر و با دانش و تخصيص زمان مناسب به امر مديريت دانش ميباشد (کریمی و همکاران، 1392).
از اين تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ايجاد سامانه مديريت دانش میتواند بسیاري از موانع کارآفرينی سازمانی را رفع نمايد. سامانه مشاغل؛ بهترين و کاملترين زيرساخت براي تخصیص منابع انسانی در سطح کلان و درون سازمانها، شايسته سالاري و ارتباط سازمانهای ورزشی و جامعه در بعد منابع انسانی میتواند استفاده شود. پیادهسازي مديريت دانش در سازمانهای ورزشی يکی از راهبردهاي موثر براي ايجاد سازمانهای ورزشی کارآفرين است و سازمان ورزشی کارآفرين يکی از مهمترين مولفههاي ارتقاي کارآفرينی در کشور میباشد. بايد نیروی انسانی سازمانهای ورزشی، انسانهاي خلاق، يادگیرنده و کارآفرين باشند که موجب افزايش انگیزه در افراد شوند.
مديريت دانش نه تنها میتواند کارآفرينی سازمانی را تقويت کند بلکه به دلیل حوزه ماموريت سازمان، اثربخشی مضاعفی نیز دارد. اگر کیفیت تصمیمگیري و عملکرد آنها بهبود يابد و همچنین مداخلات آنها در جامعه دقیقتر و صحیحتر شده که به طور غیرمستقیم فضا را براي کارآفرينی توسط بنگاههاي اقتصادي و اجتماعی را بهبود میبخشد.
خدمات مديريت دانش عرصه وسیعی براي ايجاد فرصتهاي کارآفرينی است که بايد خط مشیهاي لازم براي ايجاد تقاضاي براي اين خدمات فراهم شود. در خصوص فرآيند تسهیم دانش، جمعآوري اطلاعات و ثبت وقايع مهم سازمانی تمهیدات لازم درون سازمانهای ورزشی بايد انجام گیرد. سازمانهای ورزشی میتوانند به منظور استفاده از افکار و انديشههاي افراد صاحب نظر سازمان، منابع مالی و انسانی لازم را تامین نمايد و از اين طريق، ايدههاي جديد را در جهت سیاستهاي خود متمرکز گردانند. همچنین براي بالا بردن فرهنگ کارآفرينی در سازمانهای ورزشی میتوان از اطلاعات به روز جهان و اساتید آموزش ديده بهره برد و با برنامهريزي در جهت برگزاري دورهها آموزش کارآفرينی در سازمانهای ورزشی میتوان نقش بسزايی در تشويق تفکر کارافرينی داشت.
در تبیین نتایج به دست آمده در این پژوهش باید گفت از آنجا که تعیین اهداف دانشی میبایست از اهداف اصلی سازمان نشأت گرفته باشد؛ بنابراین، در نهادهای ورزشی موردنظر این پژوهش، علاوه بر این که به مدیریت دانش باید به عنوان یک مزیت مهم رقابتی توجه شود، تعیین اهداف دانشی جهت محقق نمودن مدیریت دانش نیز باید به خوبی مدنظر قرار بگیرد. همچنین میتوان گفت در نهادهای ورزشی موردنظر این پژوهش، جهت نیل به یک مدیریت دانش نظاممند، علاوه بر توجه به تعیین دقیق اهداف دانشی منطبق با اهداف اصلی سازمان، به چگونگی کسب دانش در ارتباط با تمامی مراجعهکنندگان نیز توجه خاص باید شود و این کار از طریق توسعه دانش پیرامون اربابرجوعان و بخشبندی آنها براساس ویژگیهای خاص و طبقهبندی اطلاعات آنها انجام میشود.
این تحقیق نیز مانند تمامی تحقیقات دارای محدودیتهایی است. به طور مثال یکی از محدودیتهایی که این تحقیق با آن روبه رو بود، محدودیتهای ناشی از همهگیری ویروس کرونا بود که باعث شد تمامی مصاحبهها به صورت آنلاین و یا تماس تلفنی اجرا شوند. همچنین این تحقیق در بین مدیران و کارکنان رسمی ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی انجام شده است و نمیتوان به راحتی نتایج این تحقیق را به جوامع دیگر تعمیم داد و در طول انجام تحقیق نیز دسترسی به مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی به دلیل مواردی که از سوی آنها اعلام میشد (مانند مشغله کاری)، به سختی انجام شد.
در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوان پیشنهاد کرد در خصوص فرآيند تسهیم دانش، جمعآوري اطلاعات و ثبت وقايع مهم سازمانی، تمهیدات لازم درون ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی انجام گیرد، ادارات ورزش و جوانان استان به منظور استفاده از افکار و انديشههاي افراد صاحب نظر، منابع مالی و انسانی لازم را تامین نمايند و از اين طريق، ايدههاي جديد را در جهت سیاستهاي خود متمرکز گردانند و همچنین براي بالا بردن فرهنگ کارآفرينی در ادارات ورزش و جوانان از اطلاعات به روز جهان و اساتید آموزشديده بهره برده شود و با برنامهريزي در جهت برگزاري دورهها و ایجاد شرایطی برای آموزش کارآفرينی در سازمان، نقش بسزايی در تشويق تفکر کارافرينی ایفا شود. به محققان آینده نیز پیشنهاد میشود پژوهشی مشابه، به روش کمی و با استفاده از ابزارهایی مانند پرسشنامههای استاندارد (در صورت وجود) انجام شود، به دلیل وجود محدودیتهای اجتماعی-بهداشتی کرونایی و تاثیر آن بر روند انجام تحقیق، پیشنهاد میشود تحقیقی مشابه در زمان اتمام ویروس کرونا انجام شود. همچنین پیشنهاد میشود تحقیقی مشابه در جامعه آماری وسیعتر و در سازمانهای غیر ورزشی انجام شود و نتایج آن با نتایج تحقیق حاضر مقایسه شود.
پژوهشهای کابردی :
- خدمات مديريت دانش عرصه وسیعی براي ايجاد فرصتهاي کارآفرينی است که بايد خط مشیهاي لازم براي ايجاد تقاضاي براي اين خدمات فراهم شود.
- در خصوص فرآيند تسهیم دانش، جمعآوري اطلاعات و ثبت وقايع مهم سازمانی تمهیدات لازم درون سازمانهای ورزشی بايد انجام گیرد.
- سازمانهای ورزشی میتوانند به منظور استفاده از افکار و انديشههاي افراد صاحب نظر سازمان، منابع مالی و انسانی لازم را تامین نمايد و از اين طريق، ايدههاي جديد را در جهت سیاستهاي خود متمرکز گردانند.
- همچنین براي بالا بردن فرهنگ کارآفرينی در سازمانهای ورزشی میتوان از اطلاعات به روز جهان و اساتید آموزش ديده بهره برد و با برنامهريزي در جهت برگزاري دورهها آموزش کارآفرينی در سازمانهای ورزشی میتوان نقش بسزايی در تشويق تفکر کارافرينی داشت.
پیشنهادهای كاربردي پژوهش
1) پیشنهاد میشود در خصوص فرآيند تسهیم دانش، جمعآوري اطلاعات و ثبت وقايع مهم سازمانی تمهیدات لازم درون ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی انجام گیرد.
2) پیشنهاد میشود ادارات ورزش و جوانان استان به منظور استفاده از افکار و انديشههاي افراد صاحب نظر، منابع مالی و انسانی لازم را تامین نمايند و از اين طريق، ايدههاي جديد را در جهت سیاستهاي خود متمرکز گردانند.
3) پیشنهاد میشود براي بالا بردن فرهنگ کارآفرينی در ادارات ورزش و جوانان از اطلاعات به روز جهان و اساتید آموزشديده بهره برده شود و با برنامهريزي در جهت برگزاري دورهها و ایجاد شرایطی برای آموزش کارآفرينی در سازمان، نقش بسزايی در تشويق تفکر کارافرينی ایفا شود.
نتیجه گیری
در پايان با توجه به يافتههاي تحقيق حاضر ميتوان نتيجهگيري گرفت که کارگیری مدیریت دانش میتواند بسیاری از مشکلات کارآفرینی در سازمانهای ورزشی را حل کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در مطالعه حاضر فرمهای رضایت نامه آگاهانه توسط تمامی آزمودنیها تکمیل شد.
حامی مالی
هزینههای مطالعه حاضر توسط نویسندگان مقاله تامین شد.
مشارکت نویسندگان
در تمامی قسمتهای تحقیق نویسندگان سهم مشترکی داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان مقاله حاضر فاقد هرگونه تعارض منافع بوده است.
References
1. امیرپور، توحید؛ فرهادی، حسن. (1399). تاثیر عوامل اکوسیستم کارآفرینی بر عملکرد کسب و کار باشگاههای ورزشی بدنسازی شهر تبریز با نقش واسطهی مدیریت دانش. پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی در ورزش، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر.
2. حسيني، مريم. پریسا. مريي سيده. (1395). بررسي اثرگذاري فرايند مديريت دانش بركارآفريني سازماني (مطالعه موردي: بانك پاسارگاد استان تهران)، مطالعات مديريت و حسابداري، 4، 18-29.
3. قاسمزاده، ابوالفضل. محمد. رزاقی، عزیز. هدایتی خوشمهر. (1400). بررسی نقش سرمایه اجتماعی در کارآفرینی سازمانی و اجتماعی کارکنان دانشگاه شیراز: سهم متغیر مدیریت دانش، فصلنامه بازیابی دانش و نظامهای معنایی.
4. كريمي، آصف. محسن. انصاري، محمود. احمدپور دارياني، روحالله. رضايی. (1392). تاثير فرهنگ سازماني بر گرايش كارآفرينانه (مورد مطالعه: پرديس كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه علوم پزشكي قزوين)، توسعه كارآفريني، 3، 163-182.
5. منصوری، سجاد؛ خسرویزاده، اسفندیار؛ مندعلیزاده، زینب. (1400). نقش مدیریت دانش و جهتگیری راهبردی در پیشبینی عملکرد سازمانی (مورد مطالعه: سازمانهای ورزشی استان لرستان). پژوهشهای فیزیولوژی و مدیریت در ورزش، 13(3)، 105-118.
6. نظریان مادوانی، عباس؛ مختاری دینانی، مریم. (1395). پیشبینی عملکرد سازمانی از طریق مدیریت دانش در سازمانهای ورزشی. مطالعات مدیریت ورزشی، 8(36)، 73-92.
7. یحیوی، سجاد. ناصر. سنائی، افسانه. ملکمی. (1392). توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر مدیریت دانش با نگرش به موسسات آموزشی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، دانشکده مدیریت، گروه بازرگانی.
8. Ahamed AJ & Skallerud K. (2015). The link between export relationship quality, performance and expectation of continuing the relationship: a South Asia exporters’ perspective. International Journal of Emerging Markets; 10(1): 16-31.
9. Ali Abdolvand M & Bigdeli A. (2016). Investigation the Effect of Relationship Quality, Performance and Exporter Satisfaction on Continuing Export- Import Relationship. European Online Journal of Natural and Social Sciences: Proceedings, 4(1 (s)): 1733.
10. Alteren G & Tudoran AA. (2016). Enhancing export performance: Betting on customer orientation, behavioral commitment, and communication. International Business Review, 25(1): 370-381.
11. Altindag E & Zehir C. (2022). Back to the past: re-measuring the levels of strategic orientations and their effects on firm performance in Turkish family firms: an updated empirical study. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 41: 288–295.
12. Athanasopoulou P. (2019). Relationship quality: a critical literature review and research agenda”, European Journal of Marketing; 43(5/6): 583-610.
13. Azimipanah A. (2021). Influential factors on the exporting strategies choice in food companies, Tehran: Social Sciences and Economics Faculty.
14. Chadee DD and Zhang BY. (2010). The impact of Guanxi on export performance, Journal of Global Marketing, 14(1/2): 129-149.
15. Erdil S. (2014). The Role of Foreign Intermediary Relationship Quality on Export Performance: A Survey on Turkish Firms. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 150(15): 600-608.
16. Hulland J. (2019). Use of partial least squares (PLS) in strategic management research: a review of four recent studies. Strategic Management Journal, 20(2): 195–204.
17. Leonidou LC, Talias MA & Leonidou CN. (2018). Exercised power as a driver of trust and commitment in crossborder industrial buyer–seller relationships. Industrial Marketing Management, 37(1): 92-103.
18. LIU Bing LIU & Zhengping FU. (2021). Relationship between Strategic Orientation and Organizational Performance in Born Global: A Critical Review. International Journal of Business and Management, (6)3:109-115.
19. Morgan R & Strong C. (2016). Market orientation and dimensions of strategic orientation. European journal of marketing; 32: 1051-1073.
20. Mosleh AM, Bahraini-Zadeh M & Ghahfarrokhi SK. (2017). The Effect of Strategic Orientation on Export Performance of Exporting Companies in Bushehr Province.
21. Nunnally JC. (2018). Psychometric theory (2nd ED.), New York: McGraw-Hill.
22. Rasmussen, E. M. Wright. (2015). “How can Universities Facilitate Academic Spin-offs? An Entrepreneurial Competency Perspective J. Technol. Transf, 40, 782–799.
23. Ratten.V. (2021). Sport entrepreneurial ecosystems and knowledge spillovers. Knowledge Management Research & Practice. 2;19(1):43-52.
24. Shamsuddoha A. and Ali MY. (2016). Mediated effects of export promotion programs on firm export performance, Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics, 18(2): 93-110.
25. Wright. M. (2014). Academic Entrepreneurship, Technology Transfer and Society: Where Next? J. Technol. Transf, (39), 322–334.
26. Zheng W, Yang B & McLean GN. (2020). Linking Organizational Culture, Structure, Strategy and Organizational Effectiveness. Business Research, 21 (3): 221-299.
[1] Ratten
[2] Wright
[3] Rasmussen and Wright
[4] Morgan R & Strong
[5] Athanasopoulou
[6] Altindag and Zehir
[7] Hulland
[8] Ahamed & Skallerud
[9] Nunnally
[10] Shamsuddoha
[11] Erdil
[12] Leonidou
[13] Alteren & Tudoran
[14] Zheng
[15] Chadee
[16] LIU