چکیدهیکی از حوزههای بسیار مشهود و ملموس موثر بر بهرهوری که روند دگرگونی و تحول در آن، میتواند تأثیرات قابل توجهی بر این شاخص بسیار مهم ایفا کند، فرآیند یکپارچگی مالی است. یکپارچگی مالی با ادغام اقتصادهای مالی و با اتکا بیشتر به نظام بازار و آزادسازی در ابعاد مختلف آن چکیده کامل
چکیدهیکی از حوزههای بسیار مشهود و ملموس موثر بر بهرهوری که روند دگرگونی و تحول در آن، میتواند تأثیرات قابل توجهی بر این شاخص بسیار مهم ایفا کند، فرآیند یکپارچگی مالی است. یکپارچگی مالی با ادغام اقتصادهای مالی و با اتکا بیشتر به نظام بازار و آزادسازی در ابعاد مختلف آن، میتواند زمینههای بهبود مولفههای بهرهوری را فراهم کند. از سوی دیگر بررسی تأثیر تورم در تغییرات نرخ رشد بهرهوری نیروی کار، موضوعی است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. بیتردید تعیین میزان این تأثیرات، میتواند در اتخاذ سیاستهای بهرهوری، سودمند واقع گردد. لذا در این پژوهش، به بررسی تأثیرات غیرخطی یکپارچگی مالی و تورم بر بهرهوری نیروی کار در 15 کشور منتخب درحال توسعه طی دوره زمانی 2006 تا 2019 با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی مارکوف سوئیچینگ پرداخته شده است. نتایج برآوردها حاکی از آن است که، یکپارچگی مالی در هر دو رژیم دارای تأثیر مثبتی بر بهرهوری نیروی کار میباشد، ولی شدت تأثیرگذاری این شاخص، چندان چشمگیر نیست. در ارتباط با تأثیرات تورم نیز، در هر دو رژیم شاهد رابطه منفی قابل توجهی میباشیم. در ارتباط با متغیرهای کنترل نیز، فضای کسب و کار در رژیم اول، دارای تأثیر منفی و در رژیم دوم دارای تأثیر مثبت بر بهرهوری نیروی کار میباشد. در مورد شاخص عوامل نهادی نیز در رژیم اول، شاهد رابطه مثبت و در رژیم دوم شاهد رابطه منفی میباشیم. براین اساس، نیاز به اصلاحات مجدد در این دو حوزه، ضروری میباشد. لذا لازم است که برنامهریزیهای پایدار و منسجمی جهت بهبود و گسترش هرچه بیشتر شاخصهای یکپارچگی مالی و همچنین کنترل تورم در این جوامع صورت گیرد، تا از این طریق بتوان زمینههای ارتقای هرچه بیشتر بهرهوری نیروی کار را فراهم نمود.
پرونده مقاله