چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی رفتار مصرف کالاهای بادوام مبتنی بر تئوری ارزش با بهره گیری از رویکرد داده بنیاد انجام پذیرفته است. در همین راستا از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل اساتید حو چکیده کامل
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی رفتار مصرف کالاهای بادوام مبتنی بر تئوری ارزش با بهره گیری از رویکرد داده بنیاد انجام پذیرفته است. در همین راستا از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل اساتید حوزه بازاریابی و خبرگان و صاحب نظران بخش لوازم خانگی می باشند. داده ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده و الگوی پارادایمی با 10 مقوله اصلی، 22 مقوله فرعی و 116 مفهوم طراحی گردید. در این الگو، ارزش های خرید بهعنوان عوامل علی رفتار مصرف کننده و ارزش های فرهنگی و اجتماعی، در کنار عوامل فردی و بیرونی، به عنوان عوامل زمینه ساز معرفی شدند. ویژگی های بازار مصرف نیز عوامل مداخله گر در این زمینه هستند که بر رفتار مصرف کننده ایرانی تاثیر می گذارند. استراتژی های بهبود نیز راهبردهایی هستند که در نهایت، به شکلگیری پدیدهای به نام اسارت زدایی و وفادارسازی مصرف کننده منجر می شوند. نتایج مطالعه حاضر می تواند به تولیدکنندگان و سیاستگذاران در شناخت رفتار مصرف کننده ایرانی نسبت به کالاهای بادوام ایرانی به ویژه در صنعت لوازم خانگی کمک کند تا استراتژی های مناسبی را برای مدیریت بازار مصرف ایرانیان در مورد کالاهای مصرفی بادوام (لوازم خانگی) در شرایط تحریم اقتصادی کشور، تدوین نمایند.
پرونده مقاله
چکیدهامروزه مفهوم وابستگی به برند در ادبیات بازاریابی، برای پیش بینی تغییرات مطلوب در رفتارهای پس از مصرف مشتریان معرفی شده است که به شدت بر رفتار و قصد خرید مجدد از برند تاثر می گذارد. از سوی دیگر تجربه برند نوعی بازاریابی تجربی است که دربرگیرنده مجموعه ای از شرایطی اس چکیده کامل
چکیدهامروزه مفهوم وابستگی به برند در ادبیات بازاریابی، برای پیش بینی تغییرات مطلوب در رفتارهای پس از مصرف مشتریان معرفی شده است که به شدت بر رفتار و قصد خرید مجدد از برند تاثر می گذارد. از سوی دیگر تجربه برند نوعی بازاریابی تجربی است که دربرگیرنده مجموعه ای از شرایطی است که یک شرکت به منظور تأثیرگذاری بر احساسات مشتری نسبت به یک محصول خاص یا نام شرکت ایجاد می کند. تجربه برند پایه و اساس پیشبینی رفتار مصرفکننده است که اثری مثبت بر رضایت و وفاداری مصرفکننده دارد. با توجه به اینکه مراکز خرید ومال ها امروزه تقریبا در شهرهای بزرگ رشد روز افزونی پیداکرده این موضوع برای ایجاد تجربه خوشایند از برند و ایجاد وابستگی به برند در این مراکز اهمیت زیادی پیدا کرده است. پژوهش حاضر با رویکردی بنیادی و به دنبال ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مفهوم مدیریت تجربه مشتریان از وابستگی به برند بوده و پژوهشگر از رویکرد آمیخته استفاده کرده است. به این ترتیب که در بخش کیفی از استراتژی نظریه داده بنیاد و مشتمل بر کدگذاری باز، محوری، انتخابی به منظور دستیابی به مدل الگوی پژوهش بهره برده و در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی و برای آزمون مدل پیشنهادی خود از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده است که نتایج پژوهش در قالب یک مدل تایید و برازش یافته، شامل 6 بعد اصلی و 32 بعد فرعی ارائه شده است
پرونده مقاله